eitaa logo
شعر انقلاب
2.4هزار دنبال‌کننده
418 عکس
125 ویدیو
1 فایل
انقلاب اسلامی ایران در آینۀ شعر
مشاهده در ایتا
دانلود
این خاک پاک حاشا که با آشوب شوم و مکر ناکس‌ها این خاک پاک افتد به دست نامقدس‌ها خاکی که با بال کبوترهایمان فرش است هرگز نگردد عرصۀ جولان کرکس‌ها با شور امواجی که در دریای طوفانی‌ست رو می‌شود همواره روح خواری خس‌ها رو می‌شود آن‌گونه که جهل ابوموسی رو می‌شود آن‌گونه که آیین اشعث‌ها همواره با کهنه درخت فتنه می‌ماند در سایه‌اش افتاده‌ها، بر شاخه نارس‌ها سرو بلند پرچم این خاک اما نه هرگز نمی‌افتد به دست نامقدس‌ها ✍🏻 🏷 | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
ﺧﻂ ﻣﺎ ﺧﻂ ﺳﺮﺥ ﺛﺎﺭﺍﻟﻠﻪ ﮔﺮﭼﻪ ﺩﺭ ﮔﻮﺷﻪ ﮔﻮشۀ ﻋﺎﻟﻢ، هیچﺟﺎ ﮐﺮﺑﻼ ﻧﺨﻮﺍﻫﺪ ﺑﻮﺩ ﻭ ﺷﻬﯿﺪﯼ ﺑﻪ ﻏﯿﺮﺕ ﻭ ﻏﺮﺑﺖ، ﻣﺜﻞ ﺧﻮﻥ ﺧﺪﺍ ﻧﺨﻮﺍﻫﺪ ﺑﻮﺩ ﺩﺭ ﻣﺴﯿﺮﯾﻢ ﺗﺎ ﻟﻘﺎﺀﺍﻟﻠﻪ، ﺧﻂ ﻣﺎ ﺧﻂ ﺳﺮﺥ ﺛﺎﺭﺍﻟﻠﻪ ﻣﻘﺼﺪ ﻣﺎ ﻓﻨﺎﺀ ﻓﯽ ﺍﻟﻠﻪ ﺍﺳﺖ، ﺍﯾﻦ ﺳﻔﺮ ﺑﯽ ﺑﻼ ﻧﺨﻮﺍﻫﺪ بود ﺳﺮ ﭼﻪ ﺑﺎﺷﺪ ﻧﺜﺎﺭ ﺩﻭﺳﺖ ﮐﻨﯿﻢ، ﻫﻤﻪ ﺩﺍﺭ ﻭ ﻧﺪﺍﺭ ﻣﺎ ﺍﺯ ﺍﻭﺳﺖ ﺳﺮﻣﺎﻥ ﺭﺍ ﺟﺪﺍ ﮐﻨﯿﺪ ﺍﻣﺎ، ﺩﻝ ﺯ ﻣﻮﻻ ﺟﺪﺍ ﻧﺨﻮﺍﻫﺪ بود ﺫﮐﺮ ﻣﺎ ﺯﯾﺮ ﺗﯿﻎ ﯾﺎ ﻣﻮﻻﺳﺖ، اجر ﻣﺎ ﺑﯽﺩﺭﯾﻎ ﺑﺎ ﻣﻮﻻﺳﺖ ﻏﯿﺮ ﺍﺯ ﺍﻭ هیچ کس ﺑﺮﺍﯼ ﻣﺎ، ﺛﻤﻦ ﺧﻮﻧﺒﻬﺎ ﻧﺨﻮﺍﻫﺪ بود.. ﺍﺭﺑﺎ ﺍﺭﺑﺎً ﻋﻠﯽ ﺍﮐﺒﺮﻫﺎ، ﭘﺎﺭﻩ ﺣﻠﻖ ﻋﻠﯽ ﺍﺻﻐﺮﻫﺎ ﺷﺮﺣﻪ ﺷﺮﺣﻪﺳﺖ ﻗﻠﺐ ﻣﺎﺩﺭﻫﺎ، ﻧﺎﻟﻪﻫﺎ ﺑﯽﺻﺪﺍ ﻧﺨﻮﺍﻫﺪ بود ﭘﺎﯼ ﺗﺎ ﺳﺮ ﺣﺮﺍﺭﺕ ﻭ ﺷﻮﺭﯾﻢ، ﺗﯿﻎ ﻗﻬﺮﯾﻢ ﺩﺭ ﻧﯿﺎﻡ ﺯﻣﺎﻥ ﻣﺜﻞ ﺁﺗﺶ ﮐﻪ ﺯﯾﺮ ﺧﺎﮐﺴﺘﺮ، ﺷﻌﻠﻪ ﺩﺭ ﺍﻧﺰﻭﺍ ﻧﺨﻮﺍﻫﺪ بود ﺭﺑﻨﺎ ﺁﺗﻨﺎ ﺷﻬﺎﺩﺕ ﺭﺍ، ﺭﺑﻨﺎ ﺁﺗﻨﺎ ﮐﺮﺍﻣﺖ ﺭﺍ ﺭﺑﻨﺎ ﺁﺗﻨﺎ ﺍﺭﺍﺩﺕ ﺭﺍ، ﺧﻮﺵتر ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﺩﻋﺎ ﻧﺨﻮﺍﻫﺪ بود ﻣﯽﺭﺳﺪ ﺩﻭﻟﺖ «ﺍﻧﺎﻟﻤﻬﺪﯼ»، ﻓﺮﺻﺖ ﺩﯾﺮﭘﺎﯼ ﺧﻮﺵعهدی ﺭﻭﺯﮔﺎﺭﯼ ﮐﻪ ﺑﺮ ﻟﺐ ﻋﺎﻟﻢ ﺣﺮﻑ ﭼﻮﻥ ﻭ ﭼﺮﺍ ﻧﺨﻮﺍﻫﺪ ﺑﻮﺩ ✍🏻 🏷 | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
قرارگاه حسینی! خدا کند پسر من تو را اسیر نبیند به روی پیکر تو ردّ خون و تیر نبیند همیشه سبز و تناور، تو را جوان و دلاور... عصا به‌دست و تکیده، خزان و پیر نبیند جهان به همّت و ایمان و بقچه‌های پر از نان، شناسدت به همین‌ها و گوشه‌گیر نبیند هزار آیۀ باران، هزار سورۀ دریا لب تو را به عطش هیچ کس کویر نبیند ستم‌کشیده و زانوزده مقابل ظالم شبیه دور رضاخان تو را حقیر نبیند کجاست امنیت کودکم میان حرم‌ها چه لطمه‌ها که از این فتنۀ اخیر نبیند قرارگاه حسینی! بگو به دشمنت این را به خواب هم دگر ایرانِ سربه‌زیر نبیند ✍🏻 🏷 | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چون کوه استواریم، ما را تو می‌شناسی... 📹 شعرخوانی استاد 🇮🇷 @Shere_Enghelab
«جوان‌مرد» با شمایم هان! شروران شب آشوب اکباتان! اگر روزی شما فریاد دستان غریقی یا در آوار زمین‌لرزه، صدایی نیم‌جان بودید اگر جسم نزار از تصادف‌مانده‌ای در پرتگاهی یا غریب‌ بی‌پناهی زیر تیغ رهزنان بودید نمی‌آمد شما را یاری از خیل تماشاگر از آن خیل همیشه دوربین در دست ولی باری اگر از حالتان این مرد -این مرد رشید بیست و یک ساله- خبر می‌شد شتابان می‌رسید و پای‌تاسر، دست یاری بود برای التیام داغتان ابری بهاری بود ولی آنک شما ای ناجوان‌مردان جوان‌مردی چنین آیینه‌‌جان را آرمان پاک انسان را به کنج مسلخ آوردید به جرم عشق و ایمان دوره‌اش کردید شمایان چندکفتار مسلح تا بن دندان شما ای بارها وحشی‌تر از حیوان نه ایران و نه اکباتان کمی پایین‌تر آنسوتر به باغ وحش برگردید ✍🏻 🏷 🇮🇷 @Shere_Enghelab
آرمان ما ای چرخ فلک جوان ما کی مرده‌ست؟ در برج تو دیده‌بان ما کی مرده‌ست؟ «ما را بکشید، زنده‌تر می‌گردیم‌‌‌‌‌» در معرکه آرمان ما کی مرده‌ست؟ ✍🏻 🏷 🇮🇷 @Shere_Enghelab
آرمان‌شهر با شانۀ لرزانِ اقیانوس طوفانی رد می‌شوی آرام از این شهر بارانی با روضۀ انگشترت که غرق در خون است یک‌بارِ دیگر تازه شد داغ سلیمانی پیراهنی از زخم کاری بر بدن داری رحمی نکرده بر تنت شمر خیابانی وقتی تبرها دوره‌ات کردند و افتادی از شاخه‌هایت ناگهان پر زد پریشانی با عزتی که داده نام تو به اِکباتان شد آرمان‌شهری برای نسل ایرانی با چشم‌های پر ستاره رفتی از اینجا در کهکشان بر پا شد از شوق تو مهمانی ✍🏻 🏷 🇮🇷 @Shere_Enghelab
زنده‌تر سینه‌ها با سوختن، ارزنده‌تر خواهند شد شمع‌ها در عمق شب، تابنده‌تر خواهند شد امتیاز ماست‌‌ مُردن! می‌کُشند و غافل‌اند دم به دم با مرگِ ما بازنده‌تر خواهند شد سنگ اگر هم‌صحبت آیینه‌های ما شود ما زبان‌هامان از این بُرّنده‌تر خواهند شد چون جواب صخره تکراری‌ست، پرسش‌های موج، بعد از این از صخره‌ها کوبنده‌تر خواهند شد چشم‌هایی که پیِ میراث ما افتاده‌اند منتظر باشند! در آینده، تر خواهند شد! اهل دنیا را خیال مرگ حتی می‌کُشد عاشقان با مرگ اما زنده‌تر خواهند شد ای شهادت! دست خونین بر سر و رومان بکش! تحفه‌ها، تزیین شده، زیبنده‌تر خواهند شد رزق اگر باشد شهادت، شام با تهران یکی ست بی‌تفاوت‌ها فقط شرمنده‌تر خواهند شد! ✍🏻 🏷 | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
مرگ بر آمریکا هر جا به بشر رسانده شر، آمریکا هر دم تیتر بد خبر: آمریکا از خون شهیدان وطن برخیزد فریاد بلند مرگ بر آمریکا ✍🏻 🏷 🇮🇷 @Shere_Enghelab
آرمان ما از چادر خاکی و بغض بی‌نشان ما تا داغ‌های کهنۀ مانده به جان ما از جسم در گودال تا رأس به روی نی وه که چه‌ها دیده‌ست چشم آسمان ما بر پیکر ما از پی پیکارها مانده‌ست زخمی گران از دوستان و دشمنان ما.. آری همه دیدند پایانی نخواهد داشت جز با رشادت، با شهادت داستان ما بی نور تو، بی نور تو، ای آیۀ روشن تاریک‌تر، تاریک‌تر می‌شد جهان ما پیران بیایند و ببینند و بیاموزند درس اصول عشق‌بازی از جوان ما با هر «شهادت» می‌روی یک پله بالاتر آری تو ممتازی! عزیزی! «آرمان» ما ✍🏻 🏷 🇮🇷 @Shere_Enghelab
برای وطن نه دلشکسته و خسته، نه ناامید شدی زدی به قلب سیاهی و رو سپید شدی «به رغم مدعیانی که منع عشق کنند» به پای عشق خودت ماندی و شهید شدی همان سری که به پاهای مردمش افتاد همان دلی که برای وطن تپید شدی چه عاشقانه به تاریخ کربلایی ما تو ای حماسۀ غم، صفحه‌ای جدید شدی.. به فتنه خانه‌نشین بودم آه اما تو برای خاطر من رفتی و شهید شدی به لطف سرخی خونت که ریخت، برگی سبز میان باور این کهنه‌سررسید شدی ✍🏻 🏷 🇮🇷 @Shere_Enghelab
گرد و غبار قرار شامگاهی را، نشاط بامدادی را گرفتند از تمام عیدهامان روح شادی را هوا دیوانه شد، پیچیده شد، گرد و غباری شد دلم تنگ است بعدازظهرهای صاف و عادی را هزاران مار را بر دوش ضحاکان نمی‌بینی؟! که روی مغزها پاشیده گرد بی‌سوادی را؟ چکانده در دهان شهر، سَمّ کینه را هر شب دمانده در نفس‌ها، دم‌به‌دم بی‌اعتمادی را اگر دلواپس جان و امان و نانمان بودی که در بازارمان رونق نمی‌دادی کسادی را ستون خیمۀ ما؛ هیأت ما، بود یکرنگی عَلم کردند رنگ برتری‌های نژادی را محمد گفت از «زن، زندگی، آزادی» آن روزی که می‌گفتند باید کشت این جنس زیادی را بدا گمراه‌بودن! بد به حال قهرمانانی که در بیراهه نشناسند ابراهیم هادی را نهنگ از کوسه‌های پیر بی‌دندان نمی‌ترسد به جنگ ناو آوردند قایق‌های بادی را سحر نزدیک شد، در مسجدم، این‌بار می‌ریزم به کام ابن‌ملجَم‌های دنیا نامرادی را ✍🏻 🏷 | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
حرم اینجاست ماجرایی‌ست که پایان من، آغاز من است آخرین گام سفر، اول پرواز من است نیستم شمع که در شعله به پایان برسم من چو ققنوسم و این سوختن، آغاز من است خفته در خونم و بیدارتر از زندگی‌ام آری این مرگِ پر از زندگی، اعجاز من است.. همصدا شو، اگر آواز مرا می‌شنوی درد یک ملت آزاده در آواز من است کلمات از نفس سوخته‌ام شعله‌‌ورند داغ گل‌های خزان سوخته، دمساز من است من در آیینۀ دل روی خدا می‌بینم پرتو «شاهچراغ» آینه‌پرداز من است بنگرید، این همه آیینۀ آغشته به خون جلوه‌زاری ز تماشاکدۀ راز من است می‌رسد بانگ اذان از حرم شاهچراغ بشتاب ای دل اگر فرصت پرواز من است حرم اینجاست، همین کشور سرو و گل سرخ حرم، ایران عزیز من و شیراز من است ✍🏻 🏷 🇮🇷 @Shere_Enghelab
نسل حسینی باغ دل ما سرو و صنوبر دارد چون شیر هوای فتح خیبر دارد از نسل حسین‌های فهمیده، هنوز صد اصغر و صد قاسم و اکبر دارد ✍🏻 🏷 | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
به کدامین گناه؟ با برادر زیارت آمده بود دست در دست مادر و پدرش وقت ناب اذان، غروبِ حرم مثل باغ بهشت در نظرش ناگهان با صدای غُرّش تیر ریخت آرامش دعا بر هم باغی از لاله و شقایق شد سنگ‌فرش رواق‌های حرم نالۀ یا حسین و یا زهرا و صدایی که در فضا پیچید پسرم آرتین خداحافظ بغض در بین لحظه‌ها پیچید مادر افتاده در کنار پدر آرشام آن‌طرف سراپا خون نقش بسته به سنگ‌فرش حرم جمله‌ای که نوشته شد با خون: به کدامین گناه کشته شدند؟ پانزده تا کبوتر مظلوم در حضور غریب شاهچراغ تازه شد داغ بی‌سر مظلوم شیعه در طول قرن‌ها بسیار داغ دیده‌ست، شعله‌ور شده است چه پسرها که دیده داغ پدر چه پدرها که بی پسر شده است نسل سلمان، ابوذر و عمار از تبار شهادت و دردیم بارها از میان شعلۀ قهر مثل ققنوس سر بر آوردیم ✍🏻 🏷 🇮🇷 @Shere_Enghelab
شاهچراغ ایمان دلِ شیعه را چونان آهن کرد ایمن ز هجومِ مکر اهریمن کرد با فوتِ حرامیان نگردد خاموش آن شاهچراغی که خدا روشن کرد ✍🏻 🏷 🇮🇷 @Shere_Enghelab
حقیقت جای دوری نیست ترور کردند منطق را که ایمان بی‌اثر باشد نصیب جبهۀ مردم فقط خون جگر باشد منافق می‌کشاند روشنایی را به تاریکی در این دنیای بازیگر خطر پشت خطر باشد همیشه ادعا کردند اما بد سخن گفتند حقیقت جای دوری نیست، اینجا پشت در باشد دعا کردند جلّادان همیشه حزب شیطان را نقاب خنده پشت خشم سَردَمدارِ شَر باشد.. شهادت قسمت عاشق نخواهد شد مگر وقتی که آغوش تغزّل باز بر اهل نظر باشد ✍🏻 🏷 🇮🇷 @Shere_Enghelab
حرم «جمهوری اسلامی ایران حرم است» با شاهچراغ و مشهدش محترم است ما را بکشید، خون ما می‌گوید: در راه حرم، گذشتن از خویش کم است ✍🏻 🏷 | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
کبوتران شهید به رغم شایعه‌سازی و قارقار کلاغ از اغتشاش خزان دورباد ساحت باغ و خواستند که آتش زنند مزرعه را به فکر یونجۀ خویش است این میانه الاغ شب است و در دل آشوب، کودکان شلوغ میان سنگ‌پرانی شکسته‌اند چراغ مباد از بد ما اجنبی شود قاضی که حکم ریختن خونمان شود ابلاغ :: نشان مردم ما را اگر نمی‌دانی ز کربلای حسین علی بگیر سراغ من الغریب برای که نامه آوردند؟ کبوتران شهید حریم شاهچراغ ✍🏻 🏷 | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
کربلایی دیگر بی‌تاب شده دل از عزایی دیگر با نالۀ وامحمدایی دیگر تا حرمله پا گذاشت بر قلب حرم شد شاهچراغ کربلایی دیگر! ✍🏻 🏷 🇮🇷 @Shere_Enghelab
لاله‌گردانی آسمان حَرَم چه بارانی‌ست چشم‌ها غرق در غزل‌خوانی‌ست بوی پاییز فتنه می‌آید خنده‌ها در هجوم ویرانی‌ست دست گلدسته‌ها پر از تکبیر کوچه در کوچه غرق حیرانی‌ست سینه‌ها غرق در غم و اندوه دل دریای دیده طوفانی‌ست شب شاهِ چراغ گلگون شد زخم‌ها... موسم چراغانی‌ست مرگ، پایان عاشقی‌ها نیست! این همان شاه‌بیت پایانی‌ست لاله‌های حَرَم به خون خفتند عاشقان، وقت لاله‌گردانی‌ست ✍🏻 🏷 🇮🇷 @Shere_Enghelab
می‌آید بهارها ..بگشای چشم و کشور خود را نگاه کن هم‌میهنان دیگر خود را نگاه کن آن کودکی که دید به یکباره غرق خون مادر... پدر... برادر خود را... نگاه کن آن طفل دست و پا زده در خون که در حرم در بر گرفته مادر خود را نگاه کن آن تشنۀ غریب که یک ناسزا نگفت زیر شکنجه رهبر خود را... نگاه کن ویران شود ز خون شهید آشیانِ ظلم آتش زند ز ریشه بسوزد جهانِ ظلم :: یک عمر تکیه داده به دیوار انقلاب حالا نشسته‌اند به انکار انقلاب هی خورده‌اند نان، و نمکدان شکسته‌اند این قومِ خوش‌نشینِ طلبکار انقلاب هی زخم می‌خوریم ولی جا نمی‌زنیم ماییم حامیان وفادار انقلاب افراشته‌ست یکسره، تا هست این عَلَم در دست‌های سبز علمدار انقلاب فردا از آنِ ماست، به آینده دل‌خوشیم پاینده باد رهبر بیدار انقلاب بر عهد خویش، تا به ابد ایستاده‌ایم بر دامن وطن، همه یک خانواده‌ایم :: بگذشت و باز می‌گذرد روزگارها سر می‌شود خزان و می‌آید بهارها می‌آید آن سوارِ جهان‌دار و در پی‌اش فرمان پذیر و پا به رکابش، سوارها می‌آید و جهان نفسی تازه می‌کند سر می‌رسد قرار دل بی‌قرارها القصه می‌رسد به سرانجام سبز خویش چشم انتظاری همه چشم انتظارها در انتظار لحظۀ دیدار مانده‌ایم آری به شوق وصل تو بیدار مانده‌ایم ✍🏻 🏷 | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
26.91M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
هنوز شاعرت ای سرزمین حُسن نمرده‌ست که دور، دست قشون زبان‌دراز بیفتد 📹 شعرخوانی 🇮🇷 @Shere_Enghelab
مرز پر گهر آسمانت گرفته رنگ خدا از زمینت دمیده بوی شهید گرچه زیباست صورتت چون ماه بر دلت داغ‌هاست چون خورشید مردمت عاشق‌اند! عاشق تو عاشقان سهند و الوندت خون به پا می‌کنند روزی اگر کم شود سنگی از دماوندت پای عشقت همیشه سرداران جان خود کرده‌اند ارزانی آرش و اردشیر و رستم و سام همت و صوفی و سلیمانی سردی روزگار مانا نیست آنچه گرم‌ است تا ابد دم توست بادها می‌روند و می‌آیند آنچه پاینده است پرچم توست آسمانت گرفته رنگ خدا از زمینت دمیده بوی شهید آه! ای مرز پر گهر! ایران! آه! ایران من! سرای امید! ✍🏻 🏷 | 🇮🇷 @Shere_Enghelab