eitaa logo
شعر انقلاب
2.5هزار دنبال‌کننده
480 عکس
146 ویدیو
2 فایل
انقلاب اسلامی ایران در آینۀ شعر ارسال پیام: @Shaere_Enghelab
مشاهده در ایتا
دانلود
عزیز یک روز به فکه، غرق غربت بودی یک روز حلب، جلوتر از خط بودی در سینۀ ما عشق تو امروزی نیست از دیر زمان عزیز ملت بودی ✍🏻 🏷 🇮🇷 @Shere_Enghelab
از تبار آفتاب ای ناخدای کشتی جان‌ها و ایمان‌ها رام‌اند و آرام‌اند با تو سیل و طوفان‌ها لبخند تو زیبایی گل‌های باغ ما شب‌گریه‌های تو دلیل هر چه باران‌ها چشمان تو دریایی از آرامش و طوفان پیشانی‌ات روشن‌ترین ماه شبستان‌ها.. بالا بلندا جای دارد از تو بنویسند با هر قلم تاریخ‌دان‌ها و غزل‌خوان‌ها آغوش وا کردی که برگردند از هر سو آری پشیمان‌اند، از عشقت پشیمان‌ها تو از تبار آفتابی و شکوهت را آخر چرا باید که نشناسند انسان‌ها در امتداد چشم تو خورشید را دیدند در اوج ظلمت شب‌شکن مردان میدان‌ها از روزهای عاشقی با ما روایت کن ای یادگار حاج قاسم‌ها و چمران‌ها ✍🏻 🏷 🇮🇷 @Shere_Enghelab
شهیدانه سرباز و سرسپردۀ فرمان کیستید؟ نام‌آورید و در گرو نام نیستید در های و هوی مبهم نام و مقام‌ها بی‌نام و بی‌نشان، چه غریبانه زیستید هرجا و هیچ جا پرِ از رد پایتان تلفیق عاشقانه‌ای از هست و نیستید از ما جدا نبوده مسیر عبورتان با ما به خنده آمده، با ما گریستید در شهر و کوه و دشت، به‌جز حال خوب ما با اسم مستعار به دنبال چیستید؟ در سایه‌اید و بر کفتان تیغ آفتاب باشد که در مقابل ظلمت بایستید آخر شهید و زنده‌ترینید تا ابد وقتی در این مسیر شهیدانه زیستید ✍🏻 🏷 | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
چه می‌دیدی؟ بگو با من که در آن روز و در آنجا چه می‌دیدی؟ شهید من! میان تیر و ترکش‌ها چه می‌دیدی؟ همان‌جایی که می‌گفتی بیا احمد، بیا احمد روایت کن که در آن صحنۀ زیبا چه می‌دیدی؟ نسیم رحمت آنجایی که پس زد پردۀ دنیا بگو آن لحظه‌ها در عالم بالا چه می‌دیدی؟ در آن گودال و آن صحرا، میان آتش و خون‌ها به غیر از صحنه‌های سرخ عاشورا چه می‌دیدی؟ چه می‌دیدی که رفتن را به ماندن‌ها نمی‌دادی پس از آن روزها در طالع فردا چه می‌دیدی؟ بگو، دیروز از آن بالا بلندی‌های معبرها از این آشفته حال و روزهای ما چه می‌دیدی؟ شهید من! شهید من! که هم‌آغوش امواجی بگو در بی‌کرانی‌های آن دریا، چه می‌دیدی؟ ✍🏻 🏷 🇮🇷 @Shere_Enghelab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نسیم رحمت آنجایی که پس زد پردۀ دنیا بگو آن لحظه‌ها در عالم بالا چه می‌دیدی؟ ✍🏻 🇮🇷 @Shere_Enghelab
چرا سکوت کنم؟ مگر نه اینکه همان طفل غزه طفل من است چرا سکوت کنم سینه‌ام پر از سخن است برای من اگر انسانم و مسلمانم جوانِ جان به کف غزه نیز هموطن است هنوز هم که هنوز است خون‌نوشتۀ «قدس» برای پیکر اسلام نقش پیرهن است به آتشی که برافروخته‌ست باد خزان چه غنچه‌ها که زبان‌بسته گرم سوختن است ببین مقابلۀ تانک‌ها و انسان را کسی نگفت چرا! این چه جنگ تن به تن است؟ جوان سنگ به دستی به خط زد و دیدیم به روی شانۀ شهری شهید بی‌کفن است مگر پرندۀ ما از قفس چه می‌خواهد؟ تمام آرزویش لحظۀ رها شدن است ✍🏻 🏷 | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
آهِ ظالم‌سوز در پشت سر فرعونیان، در پیش رو دریاست اما چه باک از این و آن، وقتی خدا با ماست روشن به چشم ماست دیروزی که طی کردیم چشم‌انتظار ما پس از این صبح فرداهاست ما با سر و سامان این دنیا نمی‌سازیم سرهای سرگردان ما بر دامن صحراست تاریخ می‌داند که ظالم‌سوز شد آخر هر شعلۀ آهی که از جان‌های ما برخاست طوفان به‌پا کرده‌ست اینک آه مظلومان یک شمّه از هر آه ما طوفان اَلاقصاست هر چند دنیایی دلش با غزه است اما کنج قفس این شیر زخمی همچنان تنهاست این کربلای زخمیِ هم‌روزگارِ ما هر لحظه‌اش در خاک و خون‌ها ظهر عاشوراست اما در این شب‌ها دلم قرص است با ماهی ماهی که از هر گوشۀ این آسمان پیداست می‌آید و می‌گیرد از افتادگان دستی مردی که بر پیشانی‌اش سربند یا زهراست ✍🏻 🏷 | | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
برای وطن نه دلشکسته و خسته، نه ناامید شدی زدی به قلب سیاهی و رو سپید شدی «به رغم مدعیانی که منع عشق کنند» به پای عشق خودت ماندی و شهید شدی همان سری که به پاهای مردمش افتاد همان دلی که برای وطن تپید شدی چه عاشقانه به تاریخ کربلایی ما تو ای حماسۀ غم، صفحه‌ای جدید شدی.. به فتنه خانه‌نشین بودم آه اما تو برای خاطر من رفتی و شهید شدی به لطف سرخی خونت که ریخت، برگی سبز میان باور این کهنه‌سررسید شدی ✍🏻 🏷 🇮🇷 @Shere_Enghelab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تو و مهتاب و مین به زیر نور ماه آن شب شمردم زخم‌هایت را تو و مهتاب و مین اما ندیدم دست و پایت را تنت را در میان خاک و خون‌ها یافتم اما نمی‌یابم در این صحرا سر از تن جدایت را مرا از آن سوی معبر به خود می‌خواندی اما من میان تیر و ترکش باز گم کردم صدایت را شهادت آرزویت بود و با شب‌گریه‌های خود به گوش آسمان‌ها می‌رساندی این دعایت را چه آسان از میان سیم‌های خاردار نفس گذر دادی رساندی تا خدا روح رهایت را شهید من، رفیق لحظه‌های تلخ و شیرینم! چه می‌شد با خودت می‌بردی آن شب مبتلایت را ✍🏻 🏷 | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
آی انسان‌ها! تا کی سکوت و صبر باید آی انسان‌ها؟ پس کی مسلمانی به کار آید مسلمان‌ها؟ فوج کبوتر را به خاک و خون نمی‌بینید؟ آخر چرا این‌گونه در خوابید وجدان‌ها؟ در هر طرف فوارۀ خون است و خاکستر می‌آید اخباری که از جمع پریشان‌ها پرپر شدند و سوختند و سوختند آخر گلبرگ‌های تازه در این سُرب‌باران‌ها آن غیرت و همت که می‌گفتیم در ما کو؟ کو حاج قاسم‌ها؟ کجا رفتند چمران‌ها؟.. دنیا جلودارش نخواهد بود روزی که برخیزد از آه فلسطین باز طوفان‌ها ✍🏻 🏷 | | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
چرا سکوت کنم؟ مگر نه اینکه همان طفل غزه طفل من است چرا سکوت کنم سینه‌ام پر از سخن است برای من اگر انسانم و مسلمانم جوانِ جان به کف غزه نیز هموطن است هنوز هم که هنوز است خون‌نوشتۀ «قدس» برای پیکر اسلام نقش پیرهن است به آتشی که برافروخته‌ست باد خزان چه غنچه‌ها که زبان‌بسته گرم سوختن است ببین مقابلۀ تانک‌ها و انسان را کسی نگفت چرا! این چه جنگ تن به تن است؟ جوان سنگ به دستی به خط زد و دیدیم به روی شانۀ شهری شهید بی‌کفن است مگر پرندۀ ما از قفس چه می‌خواهد؟ تمام آرزویش لحظۀ رها شدن است ✍🏻 🏷 | | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
چشم‌های آبرومند از شانه‌های چون دماوند تو می‌ترسند؟ یا این‌که نه... از طرح لبخند تو می‌ترسند؟ تو اهل روضه بوده‌ای و این یزیدی‌ها از چشم‌های آبرومند تو می‌ترسند از کُلُّنا عَباسکِ یا زینبت، آری از معنی زیبای سربند تو می‌ترسند.. ما را تو فرزند خودت خواندی و بدخواهان از این همه آماده‌فرزند تو می‌ترسند پرسیده‌اند از این و آن و در شب حمله از خشم طوفانی اروند تو می‌ترسند آن‌ها از این خاک عزیزی که حرم خواندی آن‌ها از ایران برومند تو می‌ترسند ✍🏻 🏷 | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
خبرهای تازه بیا بشنو امشب خبرهای تازه خبر می‌دهند از سفرهای تازه بیا فکر کن بعد از این ای کبوتر! به پرواز با بال و پرهای تازه شنیدم که امشب برای تماشا به ما می‌گشایند درهای تازه بیا عاشقی کن همین لحظه‌ها را که معشوق دارد نظرهای تازه که امشب بگیرند حکم شکفتن در این باغ، خونین‌جگرهای تازه که یک روز بی‌سر شوند و درآرند از اسرار ناگفته سرهای تازه تو هم کربلایی شو ای دل! بیارای شبت را به شمس و قمرهای تازه از این کهنگی‌ها رها باش و در خود ببین بعد از امشب سحرهای تازه ✍🏻 🏷 🇮🇷 @Shere_Enghelab
شهیدانه سرباز و سرسپردۀ فرمان کیستید؟ نام‌آورید و در گرو نام نیستید در های و هوی مبهم نام و مقام‌ها بی‌نام و بی‌نشان، چه غریبانه زیستید.. از ما جدا نبوده مسیر عبورتان با ما به خنده آمده، با ما گریستید در شهر و کوه و دشت، به‌جز حال خوب ما با اسم مستعار به دنبال چیستید؟ در سایه‌اید و بر کفتان تیغ آفتاب باشد که در مقابل ظلمت بایستید آخر شهید و زنده‌ترینید تا ابد وقتی در این مسیر شهیدانه زیستید ✍🏻 🏷 | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چه می‌دیدی؟ بگو با من که در آن روز و در آنجا چه می‌دیدی؟ شهید من! میان تیر و ترکش‌ها چه می‌دیدی؟ همان‌جایی که می‌گفتی بیا احمد، بیا احمد روایت کن که در آن صحنۀ زیبا چه می‌دیدی؟ نسیم رحمت آنجایی که پس زد پردۀ دنیا بگو آن لحظه‌ها در عالم بالا چه می‌دیدی؟ در آن گودال و آن صحرا، میان آتش و خون‌ها به غیر از صحنه‌های سرخ عاشورا چه می‌دیدی؟ چه می‌دیدی که رفتن را به ماندن‌ها نمی‌دادی پس از آن روزها در طالع فردا چه می‌دیدی؟ بگو، دیروز از آن بالا بلندی‌های معبرها از این آشفته حال و روزهای ما چه می‌دیدی؟ شهید من! شهید من! که هم‌آغوش امواجی بگو در بی‌کرانی‌های آن دریا، چه می‌دیدی؟ ✍🏻 🏷 🇮🇷 @Shere_Enghelab
بی‌خبری‌ها ماییم و پی حادثه‌ای دربه‌دری‌ها بسیار خبر می‌رسد از بی‌خبری‌ها دل طاقت این داغ جگرسوز ندارد برگرد و رهامان کن از این خون‌جگری‌ها ✍🏻 🇮🇷 @Shere_Enghelab
مظلوم دردا که ما هرگز نفهمیدیم دردش را در بین ما آغوش گرم و آه سردش را او تا کجاها در پی ما رفته بود آن‌شب؟ پیدا نمی‌کردیم حتی بالگردش را گاهی اگر هم خسته می‌شد از دویدن‌ها با خنده می‌پوشاند رنگ و روی زردش را باید از آبادی دور از دسترس پرسید این چند سالِ بی‌قراری، کارکردش را از دست داد این روزها یا که به دست آورد؟ میدان خدمت نازنین‌مرد نبردش را این مرد مظلوم آمد و مظلوم‌تر هم رفت باشد که بشناسد جهان نامرد و مردش را ✍🏻 🏷 | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
عزیز ملت یک روز به فکه، غرق غربت بودی یک روز حلب، جلوتر از خط بودی در سینۀ ما عشق تو امروزی نیست از دیر زمان عزیز ملت بودی ✍🏻 🏷 🇮🇷 @Shere_Enghelab
خشم طوفان به غیرت اگر کوه آتشفشانیم عزادار و خون‌خواه مهمانمانیم از این پس به غوغای شمشیرهامان رجزهایی از جنس طوفان بخوانیم که این مرگ‌ها خط پایان ما نیست به هر قطره از خون خود بی‌کرانیم که ماییم خیبرشکن‌های امروز که ما ذوالفقاریم و ما بی‌امانیم سکوت شب تیرۀ دشمنان را به فریادمان تندری ناگهانیم دمی زیر آوار، دست نوازش به دلجویی از وحشت کودکانیم دمی هم‌نوا با غم مادران و... به بالین فرزندمان روضه‌خوانیم دمی خشم طوفانُ الاقصای غزه دمی پرچم سرخ بر جمکرانیم که ما وارثان زمینیم فردا که ما وعدۀ صادق آسمانیم ✍🏻 🏷 | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
خون‌خواهی با خون تو می‌بندم اینک عهد و پیمان جانم فدای غزه و لبنان و ایران با این‌که راه و رسم تو پایان ندارد ما با تو می‌مانیم اما تا به پایان دل‌های ما با هم گره خورده‌ست دیری‌ست خون‌های ما با هم عجین گشته‌ست هر آن تصویری از بیت‌المقدس بود آری در چشم‌های حاج قاسم، حاج رضوان باید یکی باشیم تا پیروز باشیم وقتی یکی گشته‌ست لشکرهای شیطان آری برای دشمنان جانی ما فرقی ندارد غزه و بیروت و تهران تو رفتی و این عرصۀ خون‌خواهی اما خالی نخواهد ماند از مردان میدان دنیا جلودارش نخواهد بود وقتی از آه فرزندان تو برخاست طوفان ✍🏻 🏷 شهید والامقام 🇮🇷 @Shere_Enghelab
صبح صادق با مشت آهنین به دهان ستم زدی آری معادلات جهان را به هم زدی بغض سکوت حنجره‌ها را فشرده بود اما تو از صلابت فریاد دم زدی دستت پر از ستارۀ دنباله‌دار بود آن شب که صبح صادق ما را رقم زدی آن شب تو ای شهاب رهایی چه دیدنی بال و پری به بام بلند حرم زدی از آسمان مسجدالاقصی گذشتی و... بر خاک انبیای الهی قدم زدی هو یا علی بلند شد از جان عاشقان تا بر صف یهود به تیغ دو دم زدی بر قله‌ها شکوه تو حالا چه دیدنی‌ست حالا که بر بلندی عالم علم زدی سیلی تو به صورت صهیون فقط نبود سیلی به هر چه دشمن نامحترم زدی ✍🏻 🏷 | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
در هم شکسته دشمنان را یک نگاهت ای فاتح میدان خدا پشت و پناهت ✍🏻 🏷 | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
آهِ ظالم‌سوز در پشت سر فرعونیان، در پیش رو دریاست اما چه باک از این و آن، وقتی خدا با ماست روشن به چشم ماست دیروزی که طی کردیم چشم‌انتظار ما پس از این صبح فرداهاست ما با سر و سامان این دنیا نمی‌سازیم سرهای سرگردان ما بر دامن صحراست تاریخ می‌داند که ظالم‌سوز شد آخر هر شعلۀ آهی که از جان‌های ما برخاست طوفان به‌پا کرده‌ست اینک آه مظلومان یک شمّه از هر آه ما طوفان اَلاقصاست هر چند دنیایی دلش با غزه است اما کنج قفس این شیر زخمی همچنان تنهاست این کربلای زخمیِ هم‌روزگارِ ما هر لحظه‌اش در خاک و خون‌ها ظهر عاشوراست اما در این شب‌ها دلم قرص است با ماهی ماهی که از هر گوشۀ این آسمان پیداست می‌آید و می‌گیرد از افتادگان دستی مردی که بر پیشانی‌اش سربند یا زهراست ✍🏻 🏷 | | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
به میدان باز هم یحیی سر آورد میان خاک و خون بال و پر آورد به ما گفتند پنهان در زمین است ولی از آسمان‌ها سر درآورد ✍🏻 🏷 🇮🇷 @Shere_Enghelab
هم‌دلیم و هم‌قسم ما را بخوان که ما غزلی عاشقانه‌ایم ما شرح حال روشنی از این زمانه‌ایم از هفت خان عشق گذشتیم بارها ما رستم حقیقی این شاهنامه‌ایم پشت همیم نسل به نسل از قدیم‌ها در تنگنای حادثه شانه به شانه‌ایم گاهی میان آتش و خون، تیغ بی‌نیام گاهی به لطف تیغ بلا جاودانه‌ایم گاهی عقیق سرخ سلیمان و پیش چشم گاهی به خاک غربت خود بی‌نشانه‌ایم هفت‌آسمان به زیر پر ماست غم مخور امروز را اگر چه که بی آب و دانه‌ایم.. ما هم‌دلیم و هم‌قسمیم و حماسه‌ساز! رزمندگان این کمک مؤمنانه‌ایم ✍🏻 🏷 | | 🇮🇷 @Shere_Enghelab