eitaa logo
شعر انقلاب
2.4هزار دنبال‌کننده
383 عکس
106 ویدیو
1 فایل
انقلاب اسلامی ایران در آینۀ شعر
مشاهده در ایتا
دانلود
این باغ... بر قامتِ باغِ تو اگر تیشه می‌آید صد سروِ جوان باز از این ریشه می‌آید دیده‌ست سیاووش تو را دشنه به پهلو سیمرغ سراسیمه بر این بیشه می‌آید ای چله‌نشینان خدا! گوش به چاووش شب‌خوانیِ این باغ پس از تیشه می‌آید می‌بینم از این پنجره آن تیغ به کف را در پای تَرَک‌خورده‌ترین شیشه می‌آید این زمزمۀ خونِ چهل سالگیِ توست این برگ و بَر از سرخیِ اندیشه می‌آید ✍🏻 🏷 | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
ایران چنگال زمستان به درختان نرسید این باغ، همیشه سبز و سرخ است و سپید ما با همۀ وجودمان ایرانیم «تا کور شود هر آن‌که نتواند دید» ✍🏻 🏷 | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
کشتیِ نوح امید، سروِ سترگی‌ست موجِ طوفان را امید، سدّ بزرگی‌ست سیلِ طغیان را امید، شوقِ بهار است و سایه‌سارِ سُرور که آفتاب، سبک می‌کند زمستان را دل -این کویرِ ترک‌خورده- سخت محتاج است نمِ ترنّمی از گریه‌های باران را اگر عجوزۀ دنیا به عشوت و رشوت نشانده بر سرِ یک سفره گرگ و چوپان را، از این سراچۀ ذلّت هراس نیست، عزیز! که گاه مأمنِ یوسف کنند زندان را قراولانِ تباهی وگر کرورکرور، امید، صبحِ سپید است شامِ حرمان را هجومِ موجِ تباهی وگر کلاف‌کلاف، امید، کشتیِ نوح است بحرِ بحران را امید، پیکرِ کوه است اگرچه یک پرِ کاه امید، قوّتِ زانوست مردِ میدان را نگاهِ آینه‌ها سوی شهرِ زنگازنگ شکانده شیشۀ سنگینِ خوابِ انسان را کشانده سرخیِ قَد قامتِ سلحشوران به خاکمالِ شقاوت بُروتِ ‌شیطان را هماره عرصهٔ بَدعهدِ کوفه، می‌طلبد وفای مالک و قلبِ سلیمِ سلمان را صدای روشنِ «بیدار باشِ!» قاسم‌ها نگاهِ نافذِ عبّاس‌های دوران را شهامتِ قَرَنی، همّتِ جهان‌آرا صفای روحِ بُرُونسی، رجای چمران را که دوره، دورۀ غربالِ حقّ و ناحقّ است جهان به درک رسیده‌ست کفر و ایمان را به یاد دار شبی را که ذوالفقارِ قیام شکافت معنیِ «با خاکِ مرگ یکسان» را غبارِ شوکت‌شان را به یادِ باد سپرد به «چشمِ شیر» چشانید طعمِ پیکان را زده‌ست فاتح و سجّیل و رعد و قدر و شهاب کلنگِ جادۀ آزاد قدس-تهران را به تیغِ خشمِ مقدّس بریده دستِ کسی رگِ تعفنِ عفریتِ اَنگَلستان را زوالِ روبهِ پیر است، مرگِ گرگِ جوان کسی گرفته از این قوم چنگ و دندان را کسی به خونِ سراسر خروشِ خویش سرود میانِ واقعه جولانِ پای‌کوبان را شکست رونقِ بازارِ شامِ رنگ و سلاح کسی به‌هم زده سودای شب‌نشیان را فضای دهکده را عطر نور او پر کرد بهار شد تب این زمهریر سوزان را دو دست صف‌شکنش را هدیه داد و نداد به دست اهرمن انگشتر سلیمان را دو چشم در شطی از خون تپیده دید و ندید نگاه خیرۀ خصم دژم، مسلمان را الا که بخت شهادت نصیب مرد خداست هلا! که وقت هلاک است کدخدایان را ✍🏻 🏷 | | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
جاودان هم‌سایۀ ماه و آسمان است این خاک با خون شهید جاودان است این خاک «این کشور عشق است که صاحب دارد» در سایۀ صاحب‌الزمان است این خاک ✍🏻 🏷 | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
به قیمت جان ایران تن است و ما همه اعضای پیکریم این خاک خانه‌ای‌ست که با جان بر آن دریم کرد و بلوچ، ترک و عرب، زیر پرچمش با هر نژاد و مذهب خواهر - برادریم ایران من! نفس به هوای تو می‌کشیم ایران من! فقط به هوای تو می‌پریم خود را فروخت آن‌که اقامت خرید و رفت ما عشق را به قیمت جان از تو می‌خریم بر خون گذاشت پا و گذشت از وطن ولی لعنت به ما اگر که از این خاک بگذریم «ما را سری‌ست با تو که گر خلق روزگار دشمن شوند و سر برود هم بر آن سریم» روزی هزار بار برای تو جان دهیم تا که تو را به دست امام زمان دهیم ✍🏻 🏷 | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
سرود وحدت تا بر سر گورِ خصم دست افشانیم ای دوست بیا سرود وحدت خوانیم تکرار خطا دوباره ما را نسزد ما عاقبت تفرقه را می‌دانیم! ✍🏻 🏷 | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
همسایۀ خورشید ایران! پر از آیینه و لبخند بمانی همسایۀ خورشید چو «الوند» بمانی سرزنده‌تر از صبح خراسان بدرخشی شاداب‌تر از سیب «سمرقند» بمانی در سایۀ مردان «حماسه-غزل» خود بِشکوه‌تر از روح «دماوند» بمانی گفتند تورا مرز هنرخیز و گهرخیز وقت است از آن‌گونه که گفتند بمانی وقت است که «کارون» بشوی راه بیفتی وقت است که سرشار چو «اروند» بمانی وقت است از آن‌گونه که تاریخ‌نویسان، در وصف تو مبهوت بمانند، بمانی درگیر سخن‌های نه چندان خوش و ناخوش سرگرم خودت، تا کی و تا چند بمانی؟ ایرانِ سراسر غزل و عشق و حماسه امید که دور از تب ترفند بمانی پرشورتر از قبل بجوشی و ببالی در سایۀ الطاف خداوند بمانی ✍🏻 🏷 | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
آسیابِ دشمن هم عشوه میان کوی و برزن می‌ریخت هم شعله به جانِ خاکِ میهن می‌ریخت قیچی می‌کرد موی خود را اما او آب به آسیابِ دشمن می‌ریخت ✍🏻 🏷 | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
لشکر زهرا مدعی‌های عشق بسیارند پای عشق علی، مرام یکی‌ست فاطمه ایستاد این یعنی مرد و زن سهمش از قیام یکی‌ست پای حق، پای دین وسط باشد مرد و زن فرق دارد آیا؟ نه با خودت یک حساب ساده بکن مرد این جنگ می‌شوی یا نه؟ پای عشق علی چه زن‌ها که مرد و مردانه قد علم کردند چادر خویش بر کمر بستند دست نامرد را قلم کردند خواهرم! چادری که پوشیدی قبل از این بوده بر سر زهرا با همین چادر سیاه بمان در سیاهیِ لشکر زهرا چادرت سنگر است دقت کن که شبیخون به سنگرت نزنند دشمن از باور تو می‌ترسد تیر شبهه به باورت نزنند مرد میدان اگر به خاک افتاد عرصۀ جنگ همچنان برپاست کوچه بازار، جبهۀ جنگ و چادر اکنون لباس رزم شماست نهضتی که به ما رسید امروز از مدینه شروع شد، از در پشت در مادرم زمین افتاد تا بماند قیام پیغمبر پرچم شیعه چادر زهراست چادری که به روی خاک افتاد هم در آن کوچه، هم زمانی که پیش آن جسم چاک‌چاک افتاد چادر خاکی همین مادر پرچم انتقام خواهد شد با نوای خوش انا‌المهدی درد شیعه تمام خواهد شد ✍🏻 🏷 | | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
میهنِ من ای فدای تو و نام خوبت شرق و غرب و شمال و جنوبت تا ابد شادی‌ات کم مبادا ای وطن در دلت غم مبادا می‌ستایم تو و پرچمت را میهن من! نبینم غمت را شعلۀ عشق در جان من باش تا ابد باش و ایرانِ من باش خاکِ من! پاکی و باصفایی با علی بن موسی الرضایی عشق پیدا و پنهان من باش عطر و بوی خراسان من باش ای به دستان تو در دماوند لشکر دیوها پای در بند.. ای فدایِ غرور و شکوهت جنگل و دشت و دریا و کوهت تو بهاری! خزانت نبینم ای وطن خسته‌جانت نبینم ✍🏻 🏷 | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
نشان سرفرازی رها نمی‌کنم دمی امام و انقلاب را به عشق می‌سرایم این شکوه بی‌حساب را هنوز صبح و روشنی در این دیار زنده است به شب بگو نظاره کن ثبات آفتاب را به رنگ سرنوشتمان، به رنگ آبی حضور پر از نشاط و زندگی‌ست، خط بزن سراب را.. حماسه‌های ما همه، نشان سرفرازی‌اند نشان بده به عالمی، دوام انقلاب را در آن حضور پر ثمر، که فتنه را شکسته بود جهان نظاره کرد آن، شکوه انتخاب را اگر چه کفر می‌خرد، برای میهنم خطر بگو به خصم می‌چشی، لهیب این عذاب را ✍🏻 🏷 | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
بازیچهٔ نفرین و درود شد بر لب این و آن سرود: «آزادی» بازیچهٔ نفرین و درود: «آزادی» زیر لگد معترضان... آخر شب... غلتیده به خون خویش بود آزادی ✍🏻 🏷 | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
به برادر شاعرم که این روزها از کلامش بوی جدایی می‌شنوم... چشم وا کن تا میانِ دود، ایوان را ببینی جسم خود را نردبان فهم کن، جان را ببینی با چراغ عقل، قرآن دلت را جستجو کن تا میان حلقۀ آیات، انسان را ببینی تا شقایق هست، باید عاشقی را زندگی کرد چشم سعدی باش، تا روح گلستان را ببینی مشکل از عمامۀ زهد و عبای بندگی نیست رند عالم‌سوز! حافظ شو که قرآن را ببینی پیر ما پیوسته می‌گفت ای امان از بی‌بزرگی پیر شو تا بی‌بزرگان پشیمان را ببینی پیر اگر باشی برایت عطر پیراهن نشانه‌ست می‌توانی توی خشت خام، کنعان را ببینی دل که جمهوری اسلامی ایران شد، حرم شد چشم دل وا کن مناجات شهیدان را ببینی با روایات صحیح عاشقانه همسفر شو تا که از چشم ولی‌عصر، ایران را ببینی ✍🏻 🏷 | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
آتش فتنه ویرانه شده به دست تو آبادی با آتش فتنه می‌نمایی شادی با پنجۀ مخملین دشمن هربار خنجر زده‌ای به حنجر آزادی ✍🏻 🏷 | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
مظلوم‌تر از پیش... این‌بار در این فتنۀ مسموم‌تر از پیش دیدیم تو را محکم و مظلوم‌تر از پیش با دشنه و دشنام سرت ریخته دشمن با نقشۀ پیچیده‌تر و شوم‌تر از پیش با این همه، در حق دفاع از خودت افسوس محرومی و محرومی و محروم‌تر از پیش آن دوست‌نماهای بسی تشنه به خونت شد نیّتشان بر همه معلوم‌تر از پیش این فتنه زده جمعیت زنگی زنگی این‌بار شده روم‌تر از روم‌تر از پیش :: در حادثه‌ها دست خدا پشت و پناهت جمهوری اسلامی مظلوم‌تر از پیش! ✍🏻 🏷 | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
این خاکِ عزیز از وحدت ما شکست دشمن پیداست ای دوست بیا که دست حق هم با ماست کُرد و عرب و بلوچ... هم‌دل، هم‌عهد این خاکِ عزیز، جانِ ایرانی‌هاست ✍🏻 🏷 | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
هشدار! درماندۀ آفات و خطرها نشوی از خسته‌دلان و بی‌خبرها نشوی ای شاخه که بر درخت میهن رُستی! همراهِ خیانت تبرها نشوی از اهل یقین باش برای وطنت درماندۀ امّا و اگرها نشوی دردی‌ست اگر به دوست باید گفتن درمان به طبابت دگرها نشوی با غیرت و عزتت هنرمند بمان زنهار که جزء بی‌هنرها نشوی هم‌عهد شهیدان وطن باش، بکوش بازیچۀ دست فتنه‌گرها نشوی ✍🏻 🏷 | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
فصل فریب است... خفته‌ست آیا غیرت این بوم و بر؟ نه افتاده است از دست ما تیغ و سپر؟ نه سرویم و با اخم خزان سر خم نکردیم با زخم می‌سازیم، با توپ و تشر نه ما صبح آرامیم! هان ای عصر آشوب! بیدار می‌مانیم و چون شب کور و کر نه این کینه‌های دربدر از بن دروغ‌اند در فکر شر هستند و در فکر بشر نه شمشیر شمر از چارسو می‌بارد اکنون شاید قَدَر باشند اما آن‌قَدَر نه فصل فریب است و فراوانی فتنه باغ است و جای روبهان حیله‌گر نه هر بار آمد فتنه، نه گفتیم او را چندین قدم او را عقب‌تر برد «هر» نه دل‌های ما را عشق می‌لرزاند و بس دل‌های ما را عشق بُرد و سیم و زر نه تیغ علی هستیم و سرباز سکوتش افسوس حالا نیست روز جنگ اگر نه... ✍🏻 🏷 | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
مظلوم قدرتمند سلام ایران من، ای کشور مظلومِ قدرتمند تو در تحریمی ای از حق خود محرومِ قدرتمند تو کانون تولایی دیار عشق و تقوایی به دل داری ولای چارده معصوم قدرتمند تو مردانه به میدانی علی را اسوه میدانی تو حاکم بر دل احراری ای محکوم قدرتمند گناهت چیست جز دلدادگی، بر عترت و قرآن زدندت صدمه‌ها ای قهرمان مصدوم قدرتمند حفاظت از حرم واجب بود، ایران حرم باشد چه خوش گفت آن شهید آن خادم و مخدوم قدرتمند تو گفتی یا رسول الله، علی باشد ولی الله همین معنای غیرت باشد و مفهوم قدرتمند قسم بر جام زهری که به روح‌الله نوشاندند که پی برده به اسرار امت مرحوم قدرتمند نه ایران می‌شود سوریه، نه سیدعلی تسلیم ندارد بیم موج آن ناجی مغموم قدرتمند دو نیرو از دو سو حامی بود بر رهبر ایران حسین آن کشتۀ فاتح، حسن مسموم قدرتمند خبرکن امپراطوری شرق و غرب عالم را که سبقت دارد ایران قوی از روم قدرتمند «کلامی» این همه آوازها از شه بود، برخیز که مهدی می‌رسد آن قائم قیوم قدرتمند ✍🏻 🏷 | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
پیام عزت دوباره فتنه شد و مردم امتحان دادند و باز درس بزرگی به دشمنان دادند برای عزت این خاک سربلندِ کهن دوباره ملت ایثارگر، جوان دادند همین که آتش آشوب‌ها زبانه کشید میان شعله چه پروانه‌ها که جان دادند بگو به خصم که اینجا عراق و سوریه نیست هزار بار که این را نشانتان دادند به قصد خواری ما دشمنان چهل‌ سال است چه خرج‌ها که نکردند و هی زیان دادند دوباره فتنه شد و ملت امام حسین پیام عزت خود را به این جهان دادند خوش آن دمی که خبر می‌دهند پرچم را به دست صاحبِ خود، صاحب‌الزمان دادند در این میانه ولی عده‌ای نمک‌نشناس برای دشمن این خاک، دم تکان دادند به لطف فتنه، فرومایگان غرب‌زده مرام و مسلکشان را به ما نشان دادند دلم پر است از این نان به نرخِ روز خوران که آبرو و شرف را به آب و نان دادند به غیر آتش خشم از قلم نمی‌آید دلم پر است، غزل گفتنم نمی‌آید آهای ملعبه‌های پلیدِ پول‌پرست! بدون دغدغه‌های همیشه سرخوش و مست! شما آهای سلبریتیان بی‌هویت! وطن به سکه‌فروشان دور از آدمیت! آهای شایعه‌پردازهای مسئله‌ساز! آهای خانه‌براندازهای شعبده‌باز! شما که در وطن شیرها بزرگ شدید چه شد که همقدم و همصدای گرگ شدید؟ شما که نان همین انقلاب را خوردید چه شد که این همه خفّت به بار آوردید؟ وطن برای شما که شبیه یک هتل است چهار فصل هوای شما که معتدل است شما که سر به فلک می‌کشد درآمدتان بلندتر شده هر روز میز و مسندتان به جای این‌که به درد وطن بپردازید چرا به مردم خود هی لگد می‌اندازید؟ شما کجای قضایا و ما کجا هستیم؟ اگرچه معترضیم، از شما جدا هستیم کسی که شعله به پرچم کشیده از ما نیست گلوی هموطنم را بریده از ما نیست کسی که کرده جسارت به خیمۀ مولا که پاره کرده و آتش زده‌ست قرآن را کسی که امنیت شهر را به هم زده است که هرچه دشمن ما گفته او رقم زده است کسی که کرده اهانت به چادر زن ما نبوده هموطن ما و هست دشمن ما وطن! محاکمه کن رهبران غائله را وطن! نشان بده سرسختی مقابله را حجاب ‌و نان و معیشت که اصل مسئله نیست هدف نبودنِ این کشور غیور و قوی‌ست تو ای نظام مقدس! پر استقامت باش بس است رنج و غم، آمادۀ حجامت باش ✍🏻 🏷 | | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
فصل زمستان سر شد... باید که شاعر نردبان آسمان باشد ای وای اگر بر چاه ظلمت ریسمان باشد ای وای اگر در تنگناها، چون ابوموسی در فهم و درک حق، به این حد ناتوان باشد در فهم و درک حق، به این حد ناتوان گر شد بهتر که یک گوشه نِشیند، بی‌زبان باشد شاعر همیشه مرهم درد است، درمان است ای وای اگر که زخم لای استخوان باشد پیر و مرادش حضرت قلیان شود یک عمر بر قل قل قلیان، دمادم ترجمان باشد عقلش اسیر دود، کنج کافه تخدیر در خوش خیالی‌ها به عالم بدگمان باشد در جشنواره رتبه برتر شود اما در فتنه‌ها بازنده این امتحان باشد فصل زمستان سر شد اما او نمی‌بیند چون کبک زیر برف می‌خواهد نهان باشد در زیر برف است و افاضه می‌کند از غیب باید که این کشور چنین باشد چنان باشد در میهن ملی ما قحطی شده آیا؟ یک کبک باید رهنمای دیگران باشد! ✍🏻 🏷 | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
زادگاه عشق بالابلندِ سر به‌فلک‌سایِ دلنواز ای رایت شکوه من، ای کوه سرفراز ای قلۀ رفیع شهیدان راه عشق ای خاک نورپرور با عرش هم‌تراز ای پهنۀ وسیع و کریمت به روی ما آغوش باز و ناز خداوند بی‌نیاز تو زادگاه عشقی و سرچشمۀ هنر پرتو فکنده بر دلت آیینه‌های راز جان مرا که مستی‌اش از هوش برده است سبز و سپید و سرخ تو سجادۀ نماز گاهی چقدر رنجه و دل‌خون و خسته‌ای از جهل و بی‌مرامی یاران رنگ‌باز گاهی چقدر زخم نشسته به جان تو از خدعه‌های دشمن دون زبان‌دراز صد دشت بی‌قرار شقایق دمیده است هر جا که دیده است دلت داغ جان‌گداز از بی‌کرانه‌های خزر تا خلیج فارس بادا بریده دست زبونان فتنه‌ساز ای آب خورده ریشه‌ات از برکۀ غدیر ای سرو سربلند همیشه در اهتزاز هر چند شب گرفته زمان و زمانه را صبح از کرانه‌های تو خواهد دمید باز ✍🏻 🏷 | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
مظلوم و با صلابت ای انقلاب! ای شرفِ انقلاب‌ها! ای عاجز از بیان شکوهت کتاب‌ها علم حساب و هندسه را جا گذاشتی ماندند از محاسبه ماشین‌حساب‌ها حیران سؤال‌ها همه از این‌که، چیستی؟! درمانده از بیان حقیقت جواب‌ها مظلوم و با صلابت و با اقتدار و ناز فرمانروای کرسیِ فصل‌الخطاب‌ها پای برهنه بی سپر و ساز و برگِ جنگ دادی شکست لشکر عالی‌جناب‌ها آنان که دام و دار به نام تو ساختند افتاد دور گردنشان خود طناب‌ها رسوا شد آن‌که با تو نفاق و نقاب داشت پیروز عرصه‌های خطر، التهاب‌ها قلّاده کرده‌ای همه شیران شرزه را در آسمان به حکم تو گوش عقاب‌ها ✍🏻 🏷 | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
خانه‌آبادم بلند می‌پرم و پر غرورم و شادم همیشه حسرت یک مشت جوجه صیادم مرا اسیر خودت کردی ای هوای لطیف منی که دل به دل آسمان نمی‌دادم برایت از همۀ هفت‌خان گذر کردم ولی کنار تو از هفت‌دولت آزادم پریدن از سرم افتاده و فدای سرت هوای رفتن اگر رفته است از یادم درخت می‌شوم و می‌شوم مجاور تو به پشت گرمی‌ات ای نور! خانه‌آبادم ✍🏻 🏷 | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
آفتاب پر فروغ در میان لاله‌زارانت گل‌افشانی شود بیشه‌ات وقتی اسیر فصل عریانی شود امر کن تا موج سر تا پا غرورت باز هم رو به روی لشکر بی‌ریشه طوفانی شود هر که احلی من عسل را خوانده در پیکارها می‌تواند با تن پرپر سلیمانی شود آفتاب پر فروغت لحظه‌ای نگذاشته آسمان صاف چشمان تو بارانی شود باز هم سرزنده و شاداب خواهی شد وطن غم نباید در دلت آن‌قدر طولانی شود در شب فتنه فرو رفته اگر چه شهر تو باز با نور شهیدانت چراغانی شود پرچمت ترسی ندارد از هجوم باد اگر هم‌قسم با چادر بانوی ایرانی شود ✍🏻 🏷 | 🇮🇷 @Shere_Enghelab