مهر مادری
چشمهایم را به روی هرکه جز تو بود بست
قطرۀ اشکی که با من بوده از روز الست
خواستم بیتی بگویم از غم یک لحظهات
بیتالاحزان شد غزل در ماتمت یکجا نشست
گردش این روزگار از رزق دستاس تو بود
میکشیدی بر سر تسبیح گندمزار، دست
بس که مهر مادری داری درون سینهات
در، هم آخر بغض خود را بین آغوشت شکست
میشود از تو نوشت و از تبار تو نگفت؟
از مدینه تا خراسان شرح نام کوثر است
ذکر یا زهرا شده سربند سربازی که نیست
گرد گمنامی نشسته روی لبخندی که هست
با تو بنبستی ندارد کوچههای بندگی
با تو پایانی ندارد راه گمنامان مست
✍🏻 #مینا_شیرخان
🏷 #فاطمیه | #شهدا
🇮🇷 @Shere_Enghelab
سربند یا زهرا
آن اسم اعظم که نشانی میدهندش
سربند یا زهراست محکمتر ببندش
هر کس که در سر آرزوی عشق دارد
هنگام رفتن با شهیدان میبرندش
بابا! وصیّتنامۀ همسنگرت کو؟
این روزها خون میچکد از بندبندش
آقا معلم، قصه از آن روزها گفت
کردند سالِ آخریها ریشخندش
شرمی نکردند از صدای سرفهدارش
چیزی نخواندند از نگاه دردمندش
گیرم عَلم از دست عباسی بیفتد
عباس دیگر میکند از جا بلندش
هر کس به این آسانی اهل کربلا نیست
کار حسین است و دل مشکلپسندش
✍🏻 #مهدی_جهاندار
🏷 #فاطمیه | #شهدا
🇮🇷 @Shere_Enghelab
نشان
آرامش جانِ شهر خود خواهد شد
بی حرف، زبان شهر خود خواهد شد
رازیست غریب اینکه هر گمنامی
یک روز نشان شهر خود خواهد شد
✍🏻 #سیداکبر_سلیمانی
🏷 #شهدا | #شهید_گمنام
🇮🇷 @Shere_Enghelab
خاطرۀ سرخ
دیریست نیاورده کسی یک خبر از او
جز خاطرهای سرخ نمانده اثر از او
ای کاش بیایند به دلداری مادر
کهنه کفنی، پیرهنی مختصر از او
در خویش نگه داشتهای مثل گل یاس
ای خاک معطر چه شنیدی مگر از او؟
نام چه کسی را به لبش گاه خطر داشت؟
ای وای! نپرسید چرا یک نفر از او
نه خاک نه آتش نه عطش، غیر شهادت
هرگز نشنیدند دعایی دگر از او
از نام و نشانش چه بگویم اثری نیست
کو مرد در این معرکه گمنامتر از او
✍🏻 #صامره_حبیبی
🏷 #شهدا | #شهید_گمنام
🇮🇷 @Shere_Enghelab
گمنامی
بینام و نشان، نزد خدا آرامی
چون روحِ دمیده در تن ایامی
بر لوح شناسنامهات حک شده است
نام تو «شهید»، شهرتت «گمنامی»
✍🏻 #حامد_طونی
🏷 #شهدا | #شهید_گمنام
🇮🇷 @Shere_Enghelab
بینشانه
رفتی شکستهبال، فراسوی کهکشان
خم شد ز داغ رفتن تو پشت این جهان
بانو! تمام خاطرههای کبود تو
شد در بقیعِ سینۀ سوزان من نهان
من ماندم و شرارۀ فریاد در گلو
با اشکهای جاری و با بغض بیامان
از این به بعد، پهلوی دنیا شکسته است
از این به بعد، دست به پهلوست آسمان
گلها همه شبیه شما پرپرند تا
بر دستهای عشق نبندند ریسمان
هر چند بینشانهای اما گرفته است
پیشانی تمام شهیدان ز تو نشان
حالا تو تکیهگاه زمین و زمان شدی
هرچند خواندهایم تو را یاس قدکمان
✍🏻 #سیدعلی_حسینی_ایمنی
🏷 #فاطمیه | #شهدا
🇮🇷 @Shere_Enghelab
یا فاطمه
این صبر و صلابت و صفا، زهراییست
دلهای تمام شهدا زهراییست
«یا فاطمه» گفتیم و به میدان رفتیم
جمهوری اسلامی ما زهراییست
✍🏻 #محمدمهدی_سیار
🏷 #فاطمیه | #شهدا | #مدافعان_وطن
🇮🇷 @Shere_Enghelab
یا رب!
یا رب! آشفتهتر از این، مپسندی ما را
بیش از این خسته و غمگین، مپسندی ما را
سهم ما در غم همسایه قنوت است و دعا
غافل از فرصت آمین، مپسندی ما را
گر به آرامش کاشانۀ خود خرسندیم
فارغ از رنج فلسطین، مپسندی ما را
فاطمه پشت در از حفظ ولایت میگفت
شیعۀ بیخبر از دین، مپسندی ما را
«هل أتی» را ننوشتی که فقط خوانده شود
بیخبر از غم مسکین، مپسندی ما را
حیدر از شیعۀ خود مالک اشتر میخواست
در صف خُدعۀ صفّین، مپسندی ما را
کو شهادت که مرا زنده کند موقع مرگ؟
مُرده در لحظۀ تدفین، مپسندی ما را
✍🏻 #محسن_ناصحی
🏷 #فاطمیه | #سبک_زندگی | #فلسطین
🇮🇷 @Shere_Enghelab
10.45M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
دلی تپنده
در خاک دلی تپنده باقی ماندهست
یک غنچۀ غرق خنده باقی ماندهست
دنبال تن شهید او میگردید
مشتی پر از آن پرنده باقی ماندهست
✍🏻 #هادی_محمدزاده
🏷 #شهدا | #تفحص_شهدا
🇮🇷 @Shere_Enghelab
ققنوس
آمد از لبخند باران، آمد از اشراق رود
مردی از آیینه روشنتر، صداقت تار و پود
کیست این مجنون عاشق؟ کیست این روح غریب؟
کیست این اندوه پرپر؟ کیست این داغ کبود؟
کیست این؟ یک شمس دیگر، وارث تیغ و غزل
کیست این؟ یک روح شرقی، وارث عشق و سرود
یک سرِ سبز و زبانی سرخ، جانی شعلهور
سهم این ققنوس آتشنوشِ طوفانگرد بود..
یک شب آمد سرخ مردن را تبسم کرد و رفت
ما نفهمیدیم اما آن تبسم را، چه سود!
مثل روح گل شکفت و مثل بوی گل پرید
تا که دل بستیم بر او، داغ او آمد فرود
مردی از خواب زمین کوچید، یک شب ناگهان
آسمان را خواب دید و شد پرستو پر گشود
این غزلآتش فقط یک جرعه از اندوه اوست
آه اگر میشد بنوشم داغ او را، رود رود...
تا زبانی سرخ دارد عشق در کام جنون
میتوان از «تندگویان» ای دل عاشق سرود
✍🏻 #رضا_اسماعیلی
🏷 #شهدا | #شهید_تندگویان
🇮🇷 @Shere_Enghelab
یه روزی میای
میخواستم بیای با گلای انار
برات کوچهها رو چراغون کنم
بشینم انار دل تنگمو
تا اون دون آخر برات دون کنم
میخواستم بیای تا مگه چارهای
به حال پریشونی من کنی
میخواستم بیای با گل پیرهنت
که تکلیف چشمامو روشن کنی
میخواستم پس از این همه سال و ماه
قد و قامتم رو ببینی پدر!
بشینم پای آخرین قصههات
تو هم پای قصهم بشینی پدر!
چقدر آینه و شمع چیدم برات
چقدر چشم به راهت نشستم بیای
چقدر فال حافظ گرفتم واسهت
تو فالت همین بود: یه روزی میای
میخواستم پس از سالها انتظار
بیای جشن بارون بگیرم برات
ببوسم سر و زلف و پیشونیتو
تو که سر نداری بمیرم برات
✍🏻 #سعید_بیابانکی
🏷 #شهدا | #فرزندان_شهدا
🇮🇷 @Shere_Enghelab
صدای داود
چه فرق میکند اصلاً که دیر یا زود است
خیالم از تو و از وعدۀ تو آسودهست
نوشتهاند میآیی و وقت آمدنت
چه فرق میکند اصلاً که دیر یا زود است
همین به راه رسیدن، رسیدن است آری
که موجِ اوّل دریا، تلاطمِ رود است
فقط نه هر کس هیزم بیاورد، هر کس
نسوخت پای غمت، در سپاهِ نمرود است
هر آنکه منتظر قائم است، برخیزد
هر آنکه منتظر غایب است، مردود است
به گوشِ لشکر جالوت این خبر برسد
صدا ز کوه میآید؛ صدای داود است
✍🏻 #سیدمحمدمهدی_شفیعی
🏷 #شعر_انتظار
🇮🇷 @Shere_Enghelab