eitaa logo
شعر انقلاب
3.4هزار دنبال‌کننده
741 عکس
237 ویدیو
4 فایل
انقلاب اسلامی ایران در آینۀ شعر ارسال پیام: @Shaere_Enghelab
مشاهده در ایتا
دانلود
نسل خورشید ای خنجرِ آب دیده، ما تشنۀ کارزاریم لب‌بسته زخمیم اما در خنده، خون‌گریه داریم تا سر زند آفتابی، هرگز ندیدیم خوابی از چشم سرخِ شرابی، پیداست شب‌زنده‌داریم با سمِّ اسبان تکاندیم از کوه‌ها خستگی را ماییم از نسل خورشید، برقله‌ها تک‌سواریم تا کاروانِ پس از ما، پیدا کند راه از چاه یا رد پا یا که پایی در جاده جا می‌گذاریم هرچند حالا خموشیم، وقتش رسد می‌خروشیم یک روز خرما فروشیم، یک روز بالای داریم «اِمشُوا اِلَی المَوتِ مَشیا...» این است جانبازی ما یعنی که فرزندِ حیدر لب تر کند ذوالفقاریم ✍🏻 🏷 | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
نسل خورشید ای خنجرِ آب دیده، ما تشنۀ کارزاریم لب‌بسته زخمیم اما در خنده، خون‌گریه داریم تا سر زند آفتابی، هرگز ندیدیم خوابی از چشم سرخِ شرابی، پیداست شب‌زنده‌داریم با سمِّ اسبان تکاندیم از کوه‌ها خستگی را ماییم از نسل خورشید، برقله‌ها تک‌سواریم تا کاروانِ پس از ما، پیدا کند راه از چاه یا رد پا یا که پایی در جاده جا می‌گذاریم هرچند حالا خموشیم، وقتش رسد می‌خروشیم یک روز خرما فروشیم، یک روز بالای داریم «اِمشُوا اِلَی المَوتِ مَشیا...» این است جانبازی ما یعنی که فرزندِ حیدر لب تر کند ذوالفقاریم ✍🏻 🏷 | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
نسل خورشید ای خنجرِ آب دیده، ما تشنۀ کارزاریم لب‌بسته زخمیم اما در خنده، خون‌گریه داریم تا سر زند آفتابی، هرگز ندیدیم خوابی از چشم سرخِ شرابی، پیداست شب‌زنده‌داریم با سمِّ اسبان تکاندیم از کوه‌ها خستگی را ماییم از نسل خورشید، برقله‌ها تک‌سواریم تا کاروانِ پس از ما، پیدا کند راه از چاه یا رد پا یا که پایی در جاده جا می‌گذاریم هرچند حالا خموشیم، وقتش رسد می‌خروشیم یک روز خرما فروشیم، یک روز بالای داریم «اِمشُوا اِلَی المَوتِ مَشیا...» این است جانبازی ما یعنی که فرزندِ حیدر لب تر کند ذوالفقاریم ✍🏻 🏷 | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
جدول تناسب جنگ یک جدول تناسب بود تا جوابش همیشه این باشد پدرم ضرب در چهل درصد حاصلش بخش بر زمین باشد عده‌ای را ضریب منفی داد عده‌ای را به هیچ قسمت کرد تا هرآن‌کس که سوء نیّت داشت تا ابد زیر ذره‌بین باشد یک نفر فکر آب و خاک که نه در پی نان و آب بود از جنگ خطر جبهه را خرید به جان تا پس از جنگ خوش‌نشین باشد یک نفر پشت خاکریز خودی لشکرش را که در محاصره دید سر خود را گذاشت روی زمین تا دعاگوی سرزمین باشد یک نفر فارغ از معادله‌ها بی‌خیال تمام مشغله‌ها روی میدان مین قدم زد تا ته این سطر نقطه‌چین باشد در جواب کسی که می‌گوید پدر از جنگ دست‌پُر برگشت هر دو تا آستین او خالی‌ست تا جوابش در آستین باشد هم‌قطار پدر که عکاس است گفت در هشت سال جبهه و جنگ حسرتش ماند بر دلم یک بار پدرت رو به دوربین باشد ✍🏻 🏷 | | 🇮🇷 @Shere_Enghelab