eitaa logo
شعر انقلاب
3.4هزار دنبال‌کننده
714 عکس
233 ویدیو
4 فایل
انقلاب اسلامی ایران در آینۀ شعر ارسال پیام: @Shaere_Enghelab
مشاهده در ایتا
دانلود
حُسنِ یوسف حُسنِ یوسف رفتی اما یاسمن برگشته‌ای! سرو سبزم از چه رو خونین‌کفن برگشته‌ای؟ از کجا می‌آیی ای عطر دل‌انگیز بهشت! از کنار چند آهوی ختن برگشته‌ای؟ تو همان نوزاد در گهوارۀ من نیستی؟ خفته در تابوت حالا سوی من برگشته‌ای با تفنگ و چفیه و سربند راهی کردمت با کمان آرش از مرز وطن برگشته‌ای خواستی روشن بماند چلچراغ انقلاب با تو؛ ای شمعی که بعد از سوختن برگشته‌ای! سرد گشته آتش اما شعله‌ور مانده غمت باز پیروز از نبردی تن به تن برگشته‌ای ✍🏻 🏷 🇮🇷 @Shere_Enghelab
حُسنِ یوسف حُسنِ یوسف رفتی اما یاسمن برگشته‌ای! سرو سبزم از چه رو خونین‌کفن برگشته‌ای؟ از کجا می‌آیی ای عطر دل‌انگیز بهشت! از کنار چند آهوی ختن برگشته‌ای؟ تو همان نوزاد در گهوارۀ من نیستی؟ خفته در تابوت حالا سوی من برگشته‌ای با تفنگ و چفیه و سربند راهی کردمت با کمان آرش از مرز وطن برگشته‌ای خواستی روشن بماند چلچراغ انقلاب با تو؛ ای شمعی که بعد از سوختن برگشته‌ای! سرد گشته آتش اما شعله‌ور مانده غمت باز پیروز از نبردی تن به تن برگشته‌ای ✍🏻 🏷 | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
برای هیا... (کودک فلسطینی که قبل از شهادت وصیت‌نامه‌اش را نوشته بود) واژه‌ها را خط به خط، خوش خط و خوانا می‌نویسد زخمی است و درد دارد، باز اما می‌نویسد صبح حتما آفرین می‌گیرد از آموزگارش آخرین مشق شبش را بس که زیبا می‌نویسد او کلاس چندم است؟ این‌قدر آرام است و محکم! او وصیت‌نامه نه! انگار انشا می‌نویسد! کفش‌ها و پیرهن‌ها و عروسک‌های خود را یک به یک می‌بخشد و از رسم دنیا می‌نویسد دوربین‌های جهانی باز هم کورند و خاموش! آه ... گویا نامۀ خود را به فردا می‌نویسد گرچه موجی کوچک است اما به آیات شگفتش از عصای حضرت موسی و دریا می‌نویسد سامری را خوار و کوچک می‌کند با چند جمله از طلوع صبحدم در طور سینا می‌نویسد خوب می‌داند شهادت تازه آغاز حیات است آخر نامه «الیه راجعون» را می‌نویسد سال‌های بعدِ پیروزی، معلم روی تخته نام او را در میان بهترین‌ها می‌نویسد ✍🏻 🏷 | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
روشنای فتح عزم سفر کن، دورها هم گاه نزدیک است از مکّه تا بیت‌المقدّس، راه نزدیک است خورشید از راهی که رفته باز می‌گردد صبح قیامت خواه یا ناخواه نزدیک است تا روشنای «فتح» تنها یک قدم مانده «والفجر» خواندن زیر نور ماه نزدیک است سر می‌برند امروز یحیی را، نمی‌دانند جوشیدن خون از گلوی چاه نزدیک است چیزی نمانده آفتاب از شرق برخیزد صبح سپید این شب کوتاه نزدیک است ✍🏻 🏷 | | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
عبای خاکی رواق چشم جهان داغدار قامت توست به هر طرف که نظر می‌کنم حکایت توست دوباره قرعۀ خدمت به نام تو افتاد بیا به سوی حرم، موعد زیارت توست رواق‌ها همه آمادۀ حضور تواند به اشتیاق نمازی که با امامت توست کنار شاه خراسان قرار می‌گیری مبارک است مقامت که مزد خدمت توست تمام عمر دویدی به شوق این ساعت بخواب کنج حرم! وقت استراحت توست عبای خاکی و عمامه‌ای که خونین است و زخم و رنج که میراثی از سیادت توست گواه توست که بر وعده‌ات عمل کردی که قطره قطرۀ خون تو صدق صحبت توست و داد غسل شهادت تن تو را باران لقاء حضرت حق این‌چنین لیاقت توست هنوز هم نشده باورم خبرها را! ولی دریغ! خبر حاکی از شهادت توست ✍🏻 🏷 | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
شب تاریک خواهد رفت بخوان در گوش دنیا «رتل القرآن ترتیلا» بخوان از نصر از اسرا... «و نزلناه تنزیلا» بخوان: موسی به نفرین لب گشود آواره شد این قوم که سرگردان و حیران شد از این صحرا به آن صحرا بخوان هم‌سفرۀ جالوت با دستان خون‌آلود ندارد سهمی از خاک مقدس یک وجب حتی! به دل‌های پر از طغیان و کفر و کینه: «قل موتوا» به چشمانی که بازند و نمی‌بینند: «اُنظرنا» دمشق و غزه و بیروت و بغداد است یا تهران وطن جایی‌ست که پیچیده آنجا عطر خون ما به نابودی آن فرعون ذی‌الاوتاد، آن جلّاد به خون‌خواهی خونی که چکیده از سرِ یحیی عماد و صالح و قاسم، ابومهدی و اسماعیل چنین پیمان خون بستند در سرتاسر دنیا که خاکستر نگردد شاخه‌های کوچک زیتون نسوزد خانه‌ای بر شانه‌های مسجدالاقصی نبندد جای قنداقه، کفن را بر تن نوزاد در آغوشش نگیرد مادری فرزند بی‌سر را جهان از درد می‌پیچد به خود، آمادۀ فجر است شب تاریک خواهد رفت «وعداََ کان مفعولا» صدای غرّش آزادگان عالم است آری به زودی می‌رسد یک لشکر آزاده از هرجا... ✍🏻 🏷 | | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
روشنای فتح عزم سفر کن، دورها هم گاه نزدیک است از مکّه تا بیت‌المقدّس، راه نزدیک است خورشید از راهی که رفته باز می‌گردد صبح قیامت خواه یا ناخواه نزدیک است تا روشنای «فتح» تنها یک قدم مانده «والفجر» خواندن زیر نور ماه نزدیک است سر می‌برند امروز یحیی را، نمی‌دانند جوشیدن خون از گلوی چاه نزدیک است چیزی نمانده آفتاب از شرق برخیزد صبح سپید این شب کوتاه نزدیک است ✍🏻 🏷 | | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
یا حیدر بیدار شو! این «ذوالفقار» و «رعد» و «سجّیل» است! بیدارشو ای ابرهه! فوج ابابیل است! امروز روز آیه‌های فتح قرآن است امروز روز وعدهٔ تورات و انجیل است صبح خروش مردم آزادهٔ دنیاست فرعون ذی‌الاوتاد! از این پس دشمنت نیل است فریاد ما تکبیر و «سبحان الذی اسرا»ست اما کلام نحس تو مشتی اباطیل است حالا تماشاکن دوباره نورِ فاران را شلیک‌ها با رمز «یا حیدر» چه تکمیل است! خون می‌چکد باز از گلوی بی‌گناه شهر دیگر زمان انتقام از ایل قابیل است ✍🏻 🏷 | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
بسم‌الله به زودی صبح محشر می‌رسد از راه! بسم‌الله صف «زلزال» و «خیبر» می‌رسد از راه! بسم‌الله زمین دیگر پناه لشکر شیطان نخواهد بود «شهاب» و «رعد» ما سر می‌رسد از راه! بسم‌الله اگر این سرزمین رستم است و کاوه و آرش خروشی حیرت آور می‌رسد از راه! بسم‌الله مباش ای ابرهه بر قدرت پوشالی‌ات دلخوش که نیرویی فراتر می‌رسد از راه! بسم‌الله اگر پنهان شوی پشت هزاران قلعه چون خیبر یلی با عشق حیدر می‌رسد از راه! بسم‌الله به دوش خانهٔ ما پرچمی از «یا لثارات» است شب «الله اکبر» می‌رسد از راه! بسم‌الله قسم بر «فتح»! فردا را نخواهد دید اسرائیل که دارد جنگ آخر می‌رسد از راه! بسم‌الله ✍🏻 🏷 | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
جان ایران یک‌صدا، شانه به شانه، پشتتان می‌ایستیم جان ایران! با شما تا پای جان می‌ایستیم اهل هرجایی از این خاکیم، رستم‌زاده‌ایم رو به روی دیوخوهای زمان می‌ایستیم جان بخواه از ما! سیاوش‌وار در راه وطن در هجوم شعله‌ها پیر و جوان می‌ایستیم ننگتان باد ای امان‌نامه‌نویسان جهان! ما کنار سرورآزادگان می‌ایستیم تا رجزهای اباالفضلی صدای نسل ماست سربلند و مقتدر در این جهان می‌ایستیم از تبار کاوه‌ایم، ای مار بر دوشان قرن! در نبرد نور و ظلمت بی‌گمان می‌ایستیم گردی از خاک وطن را برده باشد گر نسیم باز چون آرش در اوج داستان می‌ایستیم یا علی گفتیم و دوشادوش پرچمدارِ او تا ابد پشت امام عصرمان می‌ایستیم ✍🏻 🏷 | 🇮🇷 @Shere_Enghelab