کوه عزم
ما موج خروشیم، از اروند بپرس
کوه عزمیم، از دماوند بپرس
پیش از تهدید، ضرب شست ما را
یک بار از آنها که چشیدند بپرس
✍🏻 #علی_سلیمیان
🏷 #شعر_پایداری | #بسیج
🇮🇷 @Shere_Enghelab
سرزمین عاشقی
ای سرزمین عاشقی، ای جانم ایران
ای هستی من، عشق جاویدانم ایران..
یکدم جدا کی بوده از تو بودن من
ای نبض بودن از تو در هر آنم ایران
ای مام پر مهری که در دست تو بوده
در روزهای حادثه دستانم ایران..
ای لالهزار لالههای سرخ پرپر
مجنون من، چذابهام، بُستانم ایران
داغ دلیران تو را دارم همیشه
در سینۀ پر بغض تنگستانم ایران
با همّت و صیّادهایت ماندگاری
عباسهایت اسوۀ دورانم ایران
نامت جهانآراست، فخر روزگار است
آه ای شهیدآباد، مردستانم ایران
حتی اگر دردی به جان خویش دارم
عطر نسیمت میکند درمانم ایران
دشمن کجا بودهست درمانی به دردم؟
دشمن کجا بودهست پشتیبانم ایران؟..
من با تو لبریز از اُمیدم کشور عشق
از پا نیُفتم، رستم دستانم ایران
ای هیرمندم ای خزر، اروند رودم
آه ای خلیج فارس ای مُکرانم ایران
ای عرصۀ هموارۀ عشق و تمدن
آغاز من، تاریخ بی پایانم ایران
نام تو در جانم کند شور آفرینی
خاک تو مُهرم، پرچمت ایمانم ایران
از لطف ایزد، رهبری فرزانه دارم
او را ولی امر خود میدانم، ایران
رهبر اگر لب تر کند مرد جهادم
دشمن ببیند آن زمان جولانم ایران
آرام ماندن، لحظه لحظه مرگ موج است
دارم رجز میخوانم و طوفانم ایران
شور سلیمانی شدن در سینه دارم
سرباز راه مرد این میدانم ایران
از پا نیُفتم با هجوم دشمنانت
تا انتقام خویش را بِستانم ایران
این عهد جانبازیست، من جان دارم از تو
تا پای جانم پای تو میمانم ایران
در لحظۀ آخر سرود ملیام را
با قطرههای خون خود میخوانم ایران
هر قطره خواهد گفت هنگام چکیدن:
ایران من! ایران من! ایرانم ایران!
✍🏻 #احمد_رفیعی_وردنجانی
🏷 #ایران_اسلامی | #شعر_پایداری
🇮🇷 @Shere_Enghelab
آزاده
بسیجی باش تا آزاده باشی
برای عاشقی آماده باشی
پر از صدق و صفای حاج قاسم
پر از اخلاص فخریزاده باشی
✍🏻 #سیدمحمدجواد_شرافت
🏷 #بسیجی | #شهدا
🇮🇷 @Shere_Enghelab
ما زنده به عشقیم
کشتند تو را، آه، در آغوش دماوند
سخت است در آغوش پدر، کشتن فرزند
کشتند تو را ای دژ مستحکم ایران!
تا باز بر این خاک ستمدیده بتازند
تو روح دماوندی و زینروست تو را کشت
ضحاکِ کمینکردۀ در کوه دماوند
تو زادۀ فخری و یقین فخر فروشد
ایران به تو و عشق تو، بر نام تو سوگند
داغ تو گران است، ولی گریه از آن است:
با قاتل تو از چه نشستیم به لبخند؟
با قاتل تو از چه نشستیم و نکشتیم
او را که دگرباره برونکرده سر از بند
ای داغ تو یادآور داغ همه خوبان
وی خون تو آمیخته با خون خداوند
آه ای گل گمنام! سرانجام شهادت
عطر تو در این دشت سیهپوش پراکند
ما زنده به عشقیم، اگرچند حسودان
گویند چنینیم و چنانیم بهترفند
بگذار بمیریم و بمیریم و بمیریم
بگذار بگویند و بگویند و بگویند
آنگاه ببین روید از این ریشۀ خونین
صد ساقۀ سرزنده و صد شاخ برومند..
✍🏻 #حسن_صنوبری
🏷 #دانشمند_شهید | #شهید_فخریزاده
🇮🇷 @Shere_Enghelab
رازهای سر به مُهر
شهادت را به نام کوچکش هر شب صدا کردی
تو که هر روز و هر جا زندگیهایی بنا کردی
شهادت قاب عکسی روی دیوار اتاقت بود
همان که هر سحر با خندههایش گریهها کردی
عبادت در عبادت در عبادت بندگی بودی
اگر گاهی کتابت بسته شد، سجاده وا کردی
دلت میخواست جنگیدن کنار حاج قاسم را
ولی در دفترت ماندی و دِینت را ادا کردی
شهادت گم نخواهد کرد سنگرهای عاشق را
به این امّید عمری، عشقبازی در خفا کردی
تمام روزهایت رازهای سر به مُهری بود
تو با خون خودت آن رازها را بر ملا کردی
شگفتا زخمهای نانجیبی از خودی خوردی
شکایتهات را از بیخودیها با خدا کردی
سرِ تنهاییات را کوه بر دامن گرفت آخر
کجا این قدر غربت در مسیرت دست و پا کردی؟..
✍🏻 #محمد_خادم
🏷 #دانشمند_شهید | #شهید_فخریزاده
🇮🇷 @Shere_Enghelab
آن مرد
او رفت و به سرمنزل مقصود رسید
او رفت و به آنچه لایقش بود، رسید
هر کس وسط راه بماند، ماندهست...
آن مرد که یک لحظه نیاسود، رسید
✍🏻 #یوسف_رحیمی
🏷 #دانشمند_شهید | #شهید_فخریزاده
🇮🇷 @Shere_Enghelab
آغاز طوفان
هزاران ابر در داغت پر از بغضند و بارانند
هنوز از این خبر چشمانمان بیتاب و حیرانند
تنت را زخمها چون لالهزاری غرق خون کردند
نفهمیدند در خونت هزاران لاله پنهانند
نگاهت عشق را از ذرهها تا آسمان میبرد
در آن راهی که عالم را به سوی نور میخوانند
همیشه علم تو چون خار در چشمان دشمن بود
بهارت را خزان کردند و در فکر زمستانند؟
شغادانِ پر از کینه تو را کشتند و سرمستند
نمیدانند پای خون تو این قوم میمانند؟
جهان باید بداند راه تو همواره پابرجاست
و دشمن را بگو این بغضها آغاز طوفانند
✍🏻 #الهام_نجمی
🏷 #دانشمند_شهید | #شهید_فخریزاده
🇮🇷 @Shere_Enghelab
مطلع صدها حماسه
خونی که شد از پیکر هر لاله جاری
سرتاسر این باغ را کرد آبیاری
با هر شهیدی قدرت ما بیشتر شد
این است در اسلام رمز پایداری
گیرم ترور کردند دانشمندها را
اما چه سود از جهل دشمن غیر خواری؟
داغ شهیدان مطلع صدها حماسهست
فتح بزرگی هست با هر سوگواری
کشتند فخریزاده را اما چه حاصل؟
ما جمله فخریزادهایم و شهریاری
از چشمهای احمدیروشن بپرسید
آیا کماکان زندهای؟ میگوید: آری
ای انقلاب سرخ! آخر پرچمت را
روزی به دست صاحب خود میسپاری
✍🏻 #علی_سلیمیان
🏷 #دانشمند_شهید | #شعر_پایداری
🇮🇷 @Shere_Enghelab
مشتاق شهادت
لرزید عصر هفتم آذر، خیابان
در خون خود غلتید مردی در خیابان
مردی که مشتاق شهادت بود و از او
عطر شهادت داشت سرتاسر خیابان
آن عصر پاییزی، نمای دیگری داشت
لبریز شد از لالهای پرپر خیابان
استاد درس آخرش را هم نوشته
خودکار از خون بوده و دفتر خیابان
وقتی مسیر ما به جز کربوبلا نیست
فرقی نخواهد داشت با سنگر، خیابان
محسن خودش قاسم شد و فردای آن روز
لبریز فخریزادهها شد هر خیابان
ما راه اُفتادیم و از نو باز میخواند
فریادهای سرخ را از بر خیابان
از ما برای دشمنان تعریف میکرد
از حقشناسی قصهای دیگر خیابان
ما وا نمیمانیم از این راه، باید
با ما بیاید راه تا آخر خیابان
✍🏻 #احمد_رفیعی_وردنجانی
🏷 #دانشمند_شهید | #شهید_فخریزاده
🇮🇷 @Shere_Enghelab
فخر مردم آزاده
آقا بود و نبود آقازاده
شد مایۀ فخر مردم آزاده
انداخت نقاب از رخ خصم خبیث
با پرچم خون خویش، «فخریزاده»
✍🏻 #سیدمحمدحسین_ابوترابی
🏷 #دانشمند_شهید | #شهید_فخریزاده
🇮🇷 @Shere_Enghelab
سروها از پا نمیافتند
جا مانده بود از همقطارانش، از باکری، همت، سلیمانی
این دفعه اما نوبت او بود، پرواز در یک عصر بارانی
بعد از شلمچه فکه و مجنون، دنبال لیلای شهادت بود
چل سال صبر و انتظار او، پایان گرفت آنسان که میدانی
روباهها همدستشان بودند، در استتار فتنه و نیرنگ
کفتارهای کینه جو کردند قصد شکار شیر ایرانی
کشتند فخری زادۀ ما را، شهد شهادت نوش او اما
از غیرت و مردانگی دور است، خنجر زدن از پشت، پنهانی
دشمن بداند که خدا با ماست، در این نبردِ سخت پیروزیم
تا ناخدا داریم باکی نیست، از موجهای سخت طوفانی
ما سربلندیم و سرافرازیم، یک لحظه هم خود را نمیبازیم
اما برای او نمیماند، رهتوشهای غیر از پشیمانی
هرچه تبر داری بزن پاییز، این سروها از پا نمیافتند!
سرسبزتر از قبل میرویند، دور از هیاهوی زمستانی
✍🏻 #کمیل_کاشانی
🏷 #شهید_فخریزاده | #شعر_پایداری
🇮🇷 @Shere_Enghelab
خطاب به آنان که مردم نیستند!
عاریست از معنای آزادی بیانهاتان
افتاده بر جانِ خیابانها زیانهاتان
ما هر فراخوانِ شما را خط به خط حفظیم
خط میدهد دشمن به این خط و نشانهاتان
ما هفتخوانها دیدهایم و این فراخوانها
این بارهم خط میخورد با خونِ خانهاتان
عُمری شرابیرنگ شد پیراهنِ عشاق
تا که مبادا بشکَنَد تاک از تکانهاتان
این میکده آبادتر شد گرچه چندین سال
بَهرِ شکستِ ما به هم خورد استکانهاتان
آنقدْر ناچیزید که حتی نیاندازیم
چینی به ابرو از چنینها و چُنانهاتان
ما عاشقان تا وقتِ خون بر عهد خود هستیم
با «آرمان»هامان مَگو از آرمانهاتان
دریای میهن را رها کردید و افتادهست
گیرِ مبارزهایِ قُلابی دهانهاتان
آه ای سخنرانهایِ دورِ حجلۀ مهسا
هنگامِ اشکِ آرتینها کو زبانهاتان
آری همانها که براشان دُم تکان دادید
یک روز میسازند کوه از استخوانهاتان..
مُرشد اگر رخصت دهد یک آن لگدکوبند
زیر قدومِ پهلوانان قهرمانهاتان
ما از شماها بدترش را هم ادب کردیم
ما را بپرس از منبرِ تاریخخوانهاتان
✍🏻 #محسن_کاویانی
🏷 #حوادث_اخیر | #شعر_اعتراض
🇮🇷 @Shere_Enghelab