مولانا رباعی ۲۶۰
تا با تو ز هستی تو هستی باقیست
ایمن منشین که بت پرستی باقیست
گیرم بت پندار شکستی آخر
آن بت که ز پندار برستی باقیست
https://eitaa.com/TAMASHAGAH
🍃🍃🍃🍃
مرد مرادی، نه همانا که مرد
مرگ چنان خواجه نه کاریست خرد
جان گرامی به پدر باز داد
کالبد تیره به مادر سپرد
آن ملک با ملکی رفت باز
زنده کنون شد که تو گویی: بمرد
کاه نبد او، که به بادی پرید
آب نبد او، که به سرما فسرد
شانه نبود او، که به مویی شکست
دانه نبود او، که زمینش فشرد
گنج زری بود در این خاکدان
کاو دو جهان را به جوی میشمرد
قالب خاکی سوی خاکی فکند
جان و خرد سوی سماوات برد
جان دوم را، که ندانند خلق
مصقلهای کرد و به جانان سپرد
صاف بد آمیخته با درد می
بر سر خم رفت و جدا شد ز درد
در سفر افتند به هم، ای عزیز
مروزی و رازی و رومی و کرد
رودکی
https://eitaa.com/TAMASHAGAH
مولانا رباعی ۱۶۴۲
ما را می کهنه باید و دیرینه
وز روز ازل تا به ابد سیری نه
خم از عدم و صراحی از جام وجود
کان تلخ نه و شور نه و شیرین نه
https://eitaa.com/TAMASHAGAH
آتش است این بانگ نای و نیست باد
هرکه این آتش ندارد نیست باد
آتش عشق است کاندر نی فتاد
جوشش عشق است کاندر می فتاد
از نی آتش بیرون می آید نه باد
و این آتش عشق است
#مولوی
#مثنوی معنوی
دفتر اول
https://eitaa.com/TAMASHAGAH
این جهان و آن جهان و هرچه هست
عاشقان را روی معشوق است و بس
گر نباشد قبله عالم مرا
قبله من کوی معشوقست و بس
#خواجه_عبدالله_انصاری
دستها را میگشایم، میگشایم بیشتر
آسمان را، چون قدح، در دست میگیرم
وآن زلال ناب را سر میکشم،
سر میکشم،
تا قطرهی آخر...
میشوم از روشنی سیراب...
فریدون مشیری
درودها جانان همراه
عشق و غزل و ارامش
عصرنوشتان باد ...
عمرتان روشنا و پربرکت ...🌹🌱
https://eitaa.com/TAMASHAGAH
سماع صوفیان می درنگیرد
که آتش هیزمی را تر نگیرد
یقین میدانک جسمانیست آفت
مکوپ این دست تا پا برنگیرد
بیابد خلوت عشرت مسیحا
اگر مجلس ز گاو و خر نگیرد
چرا در بزم خلوت بیگرانان
دل ما عیش را از سر نگیرد
نه اصل این بنا باشد کلوخی
کلوخی لطف آن دلبر نگیرد
که چشم حقد یوسف را نداند
که بانگ چنگ گوش کر نگیرد
ز هر آهو نه صحرا مشک یابد
ز هر گاوی جهان عنبر نگیرد
ز هر نی ناله مشتاق ناید
و هر مرغی ز نی شکر نگیرد
چه داند لطف زهره زهره رفته
که او را گوشه چادر نگیرد
می جان را به جز جانی ننوشد
که جسمانی می انور نگیرد
نه هر ابری حریف ماه گردد
که اختر را به جز اختر نگیرد
اگر دلدار گیرد در جهان کس
از این دلدار ما خوشتر نگیرد
خداوند شمس دین آن نور تبریز
که هر کس را چو من چاکر نگیرد
حضرت عشق مولانا
https://eitaa.com/TAMASHAGAH
ای به عالم کرده پیدا راز پنهان مرا
من کیم کز چون تویی بویی رسد جان
مرا ...
حضرت عطار
https://eitaa.com/TAMASHAGAH
ای به عالم کرده پیدا راز پنهان مرا
من کیم کز چون تویی بویی رسد جان مرا
جان و دل پر درد دارم هم تو در من مینگر
چون تو پیدا کردهای این راز پنهان مرا
ز آرزوی روی تو در خون گرفتم روی از آنک
نیست جز روی تو درمان چشم گریان مرا
گرچه از سرپای کردم چون قلم در راه عشق
پا و سر پیدا نیامد این بیابان مرا
گر امید وصل تو در پی نباشد رهبرم
تا ابد ره درکشد وادی هجران مرا
چون تو میدانی که درمان من سرگشته چیست
دردم از حد شد چه میسازی تو درمان مرا
جان عطار از پریشانی است همچون زلف تو
جمع کن بر روی خود جان پریشان مرا
حضرت عطار
https://eitaa.com/TAMASHAGAH
ای درویش !!
پیش این ضعیف ان است که چون "جمال معشوق" همگی دل عاشق را فرو گرفت چنانکه هـیچ چیـز دیگر را راه نماند
عاشق بیش خود را نمی بیند
همه معشوق مـی بینـد
پس متغیر وقتی شود که دوکـس بیش باشند
و التفات وقتی کند که
دو کس بودند
و درین مقام است که طلب بر می خیزد و فراق و وصال نمیماند
و خوف و امید و قبض و بسط
به هزیمت می شوند......
#عزیزالدین نسفی _انسان کامل
https://eitaa.com/TAMASHAGAH
چنانت دوست می دارم که گر روزی فراق افتد
تو صبرازمن توانی خواهی کرد و من صبرازتو نتوانم
#سعدی
❤️
https://eitaa.com/TAMASHAGAH