مفهوم زمان در نزد عارفان🍃
روزها گر رفت گو رو باک نیست
تو بمان ای آن که چون تو پاک نیست
#مولوی
#مثنوی معنوی
دفتر اول
https://eitaa.com/TAMASHAGAH
🔐
ای دوست؛ میترسم و
جای ترس است
از مکر سرنوشت...
اگر هیچ ننویسم نشاید
و اگر گویم نشاید و
اگر خاموش گردم هم نشاید.
اگر این وا گویم نشاید و
اگر وا نگویم هم نشاید و
اگر خاموش شوم هم نشاید...
#عینالقضات همدانی
https://eitaa.com/TAMASHAGAH
سربهم آورده دیدم برگهای غنچه را
اجتماع دوستان یکدلم آمد به یاد
نیست صائب کمتر از منزل حضور راه عشق
کافرم در راه اگر از منزلم آمد به یاد
#صائب_تبریزی
https://eitaa.com/TAMASHAGAH
🍃🌼
دیدار تو کشتزار نور است
آهویى بیقرار
که از لب تشنهاش
آفتابِ سحر فرو میریزد.
دیدارت سکوت است
آبشار پرندگانى که راه سپیده را میجویند،
لیوانى عسل
در کف ناخدایى خسته که بوى نهنگ میدهد،
چایى دم کشیده
(درست لحظهای که از تمام دغدغهها فارغ میشوى)
دیدار تو کشتزار نور است
با بُزهایى از بلور
که بهسوى صخره چرا میکنند
بى آنکه بدانند میشکنند
و غبار بلور
در روحم فرو میپاشند.
شمس لنگرودی
🌼🍃🌼🍃🌼
درود بر جانان همراه
عصرنوشتان بزلالى اب روان دلارام و
نشاط انگيز
روزگارتان همراه با عشق و لطافت ...✋💐
https://eitaa.com/TAMASHAGAH
پیرامون_فضیلت_تواضع_ساعد_باقری.hd.mp3
4.76M
پیرامون فضیلت تواضع ،
ساعد باقری
https://eitaa.com/TAMASHAGAH
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ذکر خدای - عز و جل - غذای جان من است ،
و ثنا بر او شراب جان من است ،
و حيا از او لباس جان من است ...
#تذکرة_الاولیاء
ذکر ذوالنون مصری
هوالعزیز💐
از تو شوری به دل بحر و بر انداختهاند
آتش عشق تو در خشک و تر انداختهاند
محنت عشق تو را حوصلهای درخور نیست
پیش غمهای تو دلها سپر انداختهاند
از بتان مهر مجویید که آیین وفاست
اولین رسم قدیمی که برانداختهاند
نیست غمهای تو را با دلم آن مهر که بود
سالها شد که مرا از نظر انداختهاند
هر کجا تیغ نگاه تو علم گشته به ناز
بیدلان گاه سپر، گاه سر انداختهاند
وه چه بحری که ز شوق گهرت کشتی خویش
خضر و الیاس به موج خطر انداختهاند
بیسبب نیست که با شیشهدلان کینهٔ چرخ
سنگ بر کارگه شیشهگر انداختهاند
این جهان خانهٔ حزن است و الم، زآن، احباب
عیش و عشرت به جهان دگر انداختهاند
میکشان را شده از شهد لبت، طبعْ لطیف
تا بدانجای که نقل از شکر انداختهاند
آشیان دل #طالب شده بر بال عقاب
بسکه مرغان خدنگ تو پر انداختهاند
دیوان طالب آملی، تصحیح طاهری شهاب، صص: ۵۱۶ - ۵۱۷
https://eitaa.com/TAMASHAGAH
🌼هوالمحبوب🌼
🔆دردم از یار است و درمان نیز هم
🔆دل فدای او شد و جان نیز هم
🔆این که میگویند آن خوشتر ز حسن
🔆یار ما این دارد و آن نیز هم
🔆یاد باد آن کو به قصد خون ما
🔆عهد را بشکست و پیمان نیز هم
🔆دوستان در پرده میگویم سخن
🔆گفته خواهد شد به دستان نیز هم
🔆چون سر آمد دولت شبهای وصل
🔆بگذرد ایام هجران نیز هم
🔆هر دو عالم یک فروغ روی اوست
🔆گفتمت پیدا و پنهان نیز هم
🔆اعتمادی نیست بر کار جهان
🔆بلکه بر گردون گردان نیز هم
🔆عاشق از قاضی نترسد می بیار
🔆بلکه از یرغوی دیوان نیز هم
🔆محتسب داند که حافظ عاشق است
🔆و آصف ملک سلیمان نیز هم
https://eitaa.com/TAMASHAGAH
کجاست گوشه آسوده ای که چون نعلین
خیال پوچ دو عالم برون در، ماند
#صائب_تبریزی
https://eitaa.com/TAMASHAGAH
بر سر کوی دلارام به جان میگردم
روز وشب در پی دل گرد جهان میگردم
غم دوران جهان کرد مرا پیر و چه غم
بخت اگر یار شود باز جوان میگردم
#سلمان_ساوجی
https://eitaa.com/TAMASHAGAH
درکنار آنهایی باش که نور میآورند .
آنهایی که با چوب جادویی کلام، گفتار، نگاه، رفتار و منشِ ویژه خودشان،
تو و جهان را متحول میکنند و همه بازیها را به هم میزنند...
کسانیکه قصههای زیبا میگویند
و تو را به چالش میکشند و تغییرت میدهند...
کسانی که به تو اجازه نمیدهند
که خودت را دستِکم بگیری
و افق زندگیات را کوچک بپنداری.
این جادوگران با قلبهای تپنده
و پر شور، قبیله اصلی تو هستند
و باید کنارشان بمانی
#ويلفرد پترسون
✨🍃✨🍃✨
شیر گفت آری ولیکن هم ببین
جهدهای انبیا و مؤمنین
حق تعالی جهدشان را راست کرد
آنچ دیدند از جفا و گرم و سرد
حیلههاشان جمله حال آمد لطیف
کل شیء من ظریف هو ظریف
دامهاشان مرغ گردونی گرفت
نقصهاشان جمله افزونی گرفت
جهد میکن تا توانی ای کیا
در طریق انبیاء و اولیا
با قضا پنجه زدن نبود جهاد
زانک این را هم قضا بر ما نهاد
کافرم من گر زیان کردست کس
در ره ایمان و طاعت یک نفس
سر شکسته نیست این سر را مبند
یک دو روزک جهد کن باقی بخند
بد محالی جست کو دنیا بجست
نیک حالی جست کو عقبی بجست
مکرها در کسب دنیا باردست
مکرها در ترک دنیا واردست
مکر آن باشد که زندان حفره کرد
آنک حفره بست آن مکریست سرد
این جهان زندان و ما زندانیان
حفرهکن زندان و خود را وا رهان
چیست دنیا از خدا غافل بدن
نه قماش و نقده و میزان و زن
مال را کز بهر دین باشی حمول
نعم مال صالح خواندش رسول
آب در کشتی هلاک کشتی است
آب اندر زیر کشتی پشتی است
چونک مال و ملک را از دل براند
زان سلیمان خویش جز مسکین نخواند
کوزهٔ سربسته اندر آب زفت
از دل پر باد فوق آب رفت
باد درویشی چو در باطن بود
بر سر آب جهان ساکن بود
گر چه جملهٔ این جهان ملک ویست
ملک در چشم دل او لاشیست
پس دهان دل ببند و مهر کن
پر کنش از باد کبر من لدن
جهد حقست و دوا حقست و درد
منکر اندر نفی جهدش جهد کرد
#مثنوی معنوی
🍃✨🍃✨🍃✨
https://eitaa.com/TAMASHAGAH
صحبت اهل دنیا آتش است
ابراهیمی باید که او را آتش نسوزد.
نمرود آتشی بر کرد از بیرون،
ابراهیم نیز آتشی بر کرد،
تا ببینی آتش که را میسوزد.
ای نمرود تو نتیجهی قهری،
من نتیجهی رحمت؛
تا ببینم که میسوزد آخر؟
گفت: سبقت رحمتی غضبی.
ابراهیم گفت: چون سبق معلوم است
آزمایش چه حاجت است؟
گفت: نی، البته الا معامله.
گفت: بسمالله.
گفت: و قدم رحمت چنین باشد
که قهر را قهر کند.
پس رحمت قهر قهر آمد.
گفت: قدم رحمت چنین باشد؟
آری دوستان را امتحانها باشد.
با دوست چنین کنی با دشمن چه کنی؟
دوست را پرتاو کرد، و رفت،
تا حالش چه شود.
حالش آن کس داند که پرتاوش کرد.
🌹شمس الدینمحمد تبریزی
https://eitaa.com/TAMASHAGAH
«آرزو داشتم در اینجا
یک نفر را بشناسم که به درخت،
به گل و به آب نگاه کند...
بدون شک این مردم هم به
درخت و گل و آب نگاه میکنند،
اما این تماشا اصیل نیست.
میبینند و میگذرند...
ما میبینیم و غرق میشویم...»
✍#سهراب_سپهری
هنوز در سفرم
https://eitaa.com/TAMASHAGAH