ساقیان سرمست در کار آمدند
مستیان در کوی خمار آمدند
حلقه حلقه عاشقان و بیدلان
بر امید بوی دلدار آمدند
بلبلان مست و مستان الست
بر امید گل به گلزار آمدند
یک ندا آمد عجب از کوی دل
بی دل و بیپا به یک بار آمدند
از خوشی بوی او در کوی او
بیخود و بیکفش و دستار آمدند
بی محابا ده تو ای ساقی مدام
هین که جانها مست اسرار آمدند
عارفان از خویش بیخویش آمدند
زاهدان در کار هشیار آمدند
ساقیا تو جمله را یک رنگ کن
باده ده گر یار و اغیار آمدند
حضرت مولانا✨
https://eitaa.com/TAMASHAGAH
🌼🍃🌼🍃🌼🍃
محبوب من
پیش از آن که عشق
باقی مانده ی جان مرا نابود کند
گوشه ی چشمی به من بنما ...
ابن فارض
🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼
https://eitaa.com/TAMASHAGAH
آن دل که گم شدهست هم از جان خویش جوی
آرام جان خویش ز جانان خویش جوی
دو چشم را تو ناظر هر بینظر مکن
در ناظری گریز و ازو آن خویش جوی
#مولانا
https://eitaa.com/TAMASHAGAH
🌺🍃🌸🍃🌺🍃🌸🍃🌺🍃
🍃🌺🍃🌸🍃🌺
🌺🍃🌸
🍃
بهار و گل به درختان دوباره جان بدهند
اگر خزان و زمستانشان امان بدهند
درخت نیستم اما، که باز بار دگر
مرا بهار دگر، جای این خزان بدهند
به چشمهای تو جان میدهم به وعدۀ عشق
که از من این بستانند و با من آن بدهند
چه جای رنجش اگر از ازل قرار این بود
که سهم رنج جهان را به عاشقان بدهند
چنان که عهد، چنین بسته شد که نام تو را
به عاشقانهترین قصۀ جهان بدهند
من از نصیب، شکایت نمیکنم که نوشت
به ما فقط دو دل خوب مهربان بدهند
ز تخته پارۀ ما، دور نیست ساحل اَمن
اگر تلاطم و توفان، امانمان بدهند
نه دل من و تو به دریا زدیم؟ حوصله کن
که عشق و مرگ به ما راه را نشان بدهند...
#حسین_منزوی🌺
🍃
🌺🍃🌸
🍃🌺🍃🌸🍃🌺
🌺🍃🌸🍃🌺🍃🌸🍃🌺 🍃
دوش رفتم به در میکده خواب آلوده
خرقه تردامن و سجاده شراب آلوده
آمد افسوس کنان مغبچه باده فروش
گفت بیدار شو ای ره رو خواب آلوده
شست و شویی کن و آن گه به خرابات خرام
تا نگردد ز تو این دیر خراب آلوده
به هوای لب شیرین پسران چند کنی
جوهر روح به یاقوت مذاب آلوده
به طهارت گذران منزل پیری و مکن
خلعت شیب چو تشریف شباب آلوده
پاک و صافی شو و از چاه طبیعت به درآی
که صفایی ندهد آب تراب آلوده
گفتم ای جان جهان دفتر گل عیبی نیست
که شود فصل بهار از می ناب آلوده
آشنایان ره عشق در این بحر عمیق
غرقه گشتند و نگشتند به آب آلوده
گفت حافظ لغز و نکته به یاران مفروش
آه از این لطف به انواع عتاب آلوده
حضرت حافظ💐
https://eitaa.com/TAMASHAGAH
نرم نرمک می رسد اینک بهار....🌸
خوش به حال روزگار🌸
ای دریغ از تو اگر
چون گل نرقصی با نسیم🌸
ای دریغ از من اگر مستم نسازد آفتاب
ای دریغ از ما اگر کامی نگیریم از بهار🌸
خدای مهربانم بهار و سال نو از راه رسید ...
بهار، رمزی از حضور توست...
دلهای ما اما خسته و خزاندیده ...
در دل های مجروح ما جوانه بزن...
در ما سبز شو...
شکوفه کن🌸
https://eitaa.com/TAMASHAGAH
"و یٰا مَنْ یُفْثَأُ بِهِ حَدُّ الشَّداٰئِد "
ای محبوبی که تیزی ِ مصیبتها و سختی ها به دست تو ؛ شکسته میشود.
#صحیفه سجادیه
باران "رحمتِ" خداوند؛ نمی تواند بر قله های تکبر ؛جمع شود.
امّا به سهولت ؛ در درّه های "تواضع" جاری می گردد.
https://eitaa.com/TAMASHAGAH
هر کس به مقام ذکر وارد شود، از رویتِ مذکور آرامش، و از ذکرِ غیر رهایی یابد.
#روزبهان_بقلی
بس حلقه زدم بر در و حرفی نشنیدم
من #هیچکسم یا که درین خانه کسی نیست؟؟
#بیدل دهلوی
ای بلبل خوش نوا فغان کن
عید است نوای عاشقان کن
چون سبزه ز خاک سر برآورد
ترک دل و برگ بوستان کن
#عطار_نیشابوری
https://eitaa.com/TAMASHAGAH
چون روح "ذاکر" باشد؛ چندان سیلاب انوار از ذات حق تعالى بر جان رونده تاختن اورد که جمله موجودات و مخلوقات در آن تیار "غرق" بیند
و وجود خودرا در اشراق ان نور متلاشى...
زبان وقتش چون بلبل در مشاهده گل وصل بدین ابیات ترنم کند.
"فانى ز خود و به دوست باقى
این طرفه که نیستند و هستند
این طایفه اند اهل توحید
باقى همه خویشتن پرستند"
#عوارف العارف ابوحفص_سهروردی
https://eitaa.com/TAMASHAGAH
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چه میشد اگر مثل پـروانـه هـا
کمی دست وپای دلت باز بود؟
که هرجا دلت خواست سرمیزدی
ازاین خاک امکان پرواز بود...
#قیصرامین_پور
.
محبوبام!
بهار شمایید، درخت شمایید، سبزی، نسیم، آسمان و زمین شمایید.
دوست داشتنِ شما مثلِ آبی است که یکسره چِکه میکند.
آبی که یکسره در چکیدن باشد.
با شما قدم میزنم، بلند میشوم، سَرم به آسمان میرسد، برای خودم غولی شدهام.
شب تا سحر پیچِ رادیو را میچرخانم.
به هر ایستگاهی که میرسم آوازخوانان از شما میخوانند.
من زبانِ مُغولی بلد نیستم.
اما همین که آوازخوان میخواند گریهام میگیرد.
خودم میدانم او هم از شما میخواند.
#محمد_صالح_علاء
#حیف_حوصلهام_پیر_شده
https://eitaa.com/TAMASHAGAH
رقص این چلچلهها، وین همه آوا و نوا
همه گویند که: از راه رسیدهست بهار
کاروانِ گل و زیبایی و شادی در راه
سخت در جلگهی پر برف دویدهست بهار
عشق و شادابی و نور و نفس و شور و امید
همه را بهر تو بر دوش کشیدهست بهار
ارمغانیست که هر سال به ایثار و نثار
مهربانانه سر راه تو چیدهست #بهار
بیدُ بن غرق جوانهست و به رقص آمده است
از در و بام و هوا بس که شنیدهست بهار!
خیز و آغوش در آغوش لطیفش بگشای
روح هستیست که جانبخش وزیدهست بهار
چشم بیدار بر این تلخی ایام ببند
خوابهایی شکرین بهر تو دیدهست بهار...
#فریدون_مشیری
زین طلب بنده به کوی تو رسید
درد مریم را به خرمابن کشید
با دردِ طلب است که بنده به درگاه تو می رسد آن چنانکه مریم "ع" را درد زایمان تا زیر شاخه نخل کشانید.
" آیه ۲۳ سوره مریم"
دیدهٔ تو چون دلم را دیده شد
شد دل نادیده غرق دیده شد
وقتی که دیده یار، دیده درونی مرا به من نمودار ساخت، صدها دل مجهول که برای من تا آن هنگام نادیده بود در دیدگان من غرق شد. دل فاقد بینش من از بین رفت و قلبم پر از دیده حقیقت بین شد.
آینهٔ کلی ترا دیدم ابد
دیدم اندر چشم تو من نقش خود
وقتی آیینه کُلّی را از دود هوی و هوس پاک کردم و تو را یار حقیقی در مافوق زمان و جمیع صفات و اسماء حق دیدم، خویشتن را در چشمان تو یافتم و خود حقیقی خود را دیدم.
گفتم آخر خویش را من یافتم
در دو چشمش راه روشن یافتم
با خودم گفتم: بالاخره خویشتن را یافتم و در دو چشم محبوب خود راه روشن و رسیدن به مقصود را پیدا کردم.
#شرح مثنوی شریف
https://eitaa.com/TAMASHAGAH