eitaa logo
تأملات طلبگی
1.4هزار دنبال‌کننده
674 عکس
712 ویدیو
20 فایل
⚜️ فَبشِّرْ عِبادِ، الَّذينَ یَسْتمِعونَ الْقَولَ فَیَتَّبعونَ أَحْسنَهُ. (۱۷،۱۸ زمر) 🔊 مطالب دینی، مباحث حوزوی، کلام بزرگان، نقد و تحلیل، علوم انسانی، مسائل سیاسی. ⚖️ نَحْنُ أبْناءُ الدَّلیل نَمیلُ حَیْثُ یَمیلُ. ارتباط با ادمین: @Amirhossein_admin
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔹این کشور بدون عبدالکریمی می تونه یک کشور باشه 🔻من احساس طفیلی بودن می‌کنم در این ساختار... 👇👇 @Taammolate_talabegi
⭕️گفتگوی زنده (live) دانشگاه و سیاست 🔸گفت‌وگویی با بیژن عبدالکریمی در باب ماجرای اخراج او از دانشگاه ⏱امشب دوشنبه، ساعت ۲۱ 🔗از طریق لایو اینستاگرام سیمافکر: instagram.com/simafekr_com instagram.com/simafekr_com instagram.com/simafekr_com 👇👇 @Taammolate_talabegi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
امام علی علیه السلام: عبادت بجز خدمت خلق نیست آنگونه که یاری می کنی یاری می شوی. 👇👇 @Taammolate_talabegi
✍ ضرورت جامع گرایی در علوم و معارف اسلامی 🔹مراد از جامع بودن یک عالم دینی، آگاهی از ابعاد مختلف آموزه های دینی می باشد؛ اما نه به این معنا که تنها اطلاع و شناختی ابتدایی و کلی نسبت به آن ابعاد گوناگون داشته باشد، بلکه لازمه این جامعیت، دستیابی به معرفتی عمیق و تفصیلی، و وصول به مقام اجتهاد - و در صورت امکان، نظریه پردازی - در آن زمینه هاست. 🔸به عبارت ساده تر، عالم جامع و ذو ابعاد کسی است که در هر سه حوزه عقائد، اخلاق و احکام دین، متخصص و صاحب نظر باشد. چنانچه عالمی واجد این ویژگی (اجتهاد در اصول و فروع توأمان) باشد، می توان او را «فقیه قرآنی» دانست؛ یعنی فقیه به معنای اعم (مجتهد در تمام ابعاد دین) و نه فقیه به معنای اخص (مجتهد در یک بعد خاص). 🔻عالم دین باید در تمام ساحت های اعتقادی و اخلاقی و فقهی دین مجتهد باشد، نه اینکه فقط در یک بعد مجتهد باشد اما در ابعاد دیگر حرفی برای گفتن نداشته باشد و در واقع مقلد باشد؟ زیرا وقتی قرآن کریم در آیه «نفر» می فرماید: «فلو لا تفر من کل فرقة منهم طائفة ليتفقهوا في الدين و لينذروا قومهم إذا رجعوا إليهم لعلهم يحذرون»؛ توبه / ۱۲۲، معنایش این است که باید در «دین» - که مشتمل بر همه امور اعتقادی و اخلاقی و تربیتی و فقهی است - فقیه شد، نه فقط در احکام فقهی که جزئی از دین است و نه «همه دین». 👇👇 @Taammolate_talabegi
تأملات طلبگی
🔹بهتر است این مقدار از آزادی بیان را در جمهوری اسلامي نسبت به استادی که هیچ گاه در صدد نفی کلیت نظام
سلام علیکم عذرخواهم ولی در این متن یک مغالطه ی تمیز جریان یافته است که بین اظهار نظر فردی در برابر رئیس جامعه با انتشار تفکر مخرب (از هر جهتی) جمع شده است آیا اگر حضرت امیر علیه الصلوه و السلام بودند اجازه ی نشر افکار و بخشیدن کرسی درس به چنین شخصی میدادند؟ شخصی که در مقابل امام علیه السلام قرار داشته آنقدر محلی از اعراب ندارد و معلوم الحال است که امام حتی به وی پاسخی نسبت به اتهام وی نمیدهند ولی اگر همین شخص در جایگاه دیگری بود به عنوان فرهیخته جامعه آیا اوضاع همینگونه رقم میخورد؟ باید پوزیشن متفکر بودن را کنار بگذارید و حقیقت را ببینید شما در کلاس کار روشن فکری به راحتی مغالطه های آشکار را می بینید و بعد به آسانی منتشر می کنید در حالی که این کاملا خطاست!!! آزادی بیان زمانی جائی دارد وقتی دارد نه اینکه بله من در کلاس را ببندم و بالای سر ده نفر صد نفر هزار نفر شاگرد بایستم و در گوش آنها افکار مخرب را نجوا کنم این که آزادی بیان نیست این حقارت تبیین است این سخافت نظر است که شخص را وادار می کند به اینکه حالا که دست من نمی رسد پس همینجا کار میکنم به قول معروف بالا بالا ها جایش نیست و پائین پائین ها راهش نیست!!! صراحت لهجه و متانت قلم را با آزادی بیان میتوان جمع کرد ولی زمانی که از روی غرض ورزی نباشد زمانی که آزادی پاسخ هم وجود داشته باشد زمانی که حق و باطل عوض نشود و زمانی که منطق پشت رفتار و گفتار و موضع ما باشد!!! نسبت به بند آخر کلام منقول شما واقعا من تعجب میکنم چطور این لفاظی ها باعث خجالت نمیشود؟ در جهانی که فکر کردن به هلوکاست جرم است دانشجوی چنین اساتیدی در مقابل اول شخص نظام اسلامی می ایستد و هرچه به زبانش می آید را می گوید و در آخر هم با جمله ی سفیهانه ای سخنش را تمام می کند و می گوید میدانم که این جلسات و حرف شنوی شما همه برای نمایش است!!!! کار به جائی کشیده کسی که تفاوت نظام اسلامی را با حکومت اسلامی متوجه نمی شود برای ما از سانسور و جک و آزادی دم میزند و از آن جالب تر اینکه عده یا هم تمام قد ایستاده و برای این سخنان اشک میریزند که بله وای وای چه قدر این نظام بد است و اخ است و کخ است....!! هذه شقشقه!! والسلام علی من اتبع الهدی. 👇👇 @Taammolate_talabegi
اجرای حکم اخراج بیژن عبدالکریمی متوقف شد. 🔹محمدمهدی طهرانچی، رییس دانشگاه آزاد، به رئیس مرکز حقوقی این دانشگاه دستور داده: «با بررسی گزارش‌ها درباره حکم بازخرید بیژن عبدالکریمی»، استاد فلسفه دانشگاه آزاد تهران شمال، «لازم می‌دانم با اعمال بند «د» ماده ۲۷ آیین‌نامه نحوه سیدگی به تخلفات انتظامی اعضای هیات علمی دانشگاه آزاد، موضوع مجددا در هیات عالی تجدیدنظر بررسی و اجرای حکم تا زمان رسیدگی در این هیات متوقف شود.» 👇👇 @Taammolate_talabegiخ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
امام رضا علیه السلام: هرگاه برای شما پیشامد سختی روی داد به وسیله ما اهل بیت از خدا یاری بجویید. 👇👇 @Taammolate_talabegi
✍قبل‌از انقلاب وضعیت اقتصادی مردم بهتر بود؟ 🔹باید نخست نگاهی اجمالی به سرانه درآمد مردم ایران از فروش نفت در سال‌های منتهی به پیروزی انقلاب و همچنین شرایط کنونی کشورداشته‌باشیم: 🔸در سال ۱۳۵۶ میزان صادرات نفت ایران به ۵\۵ میلیون بشکه رسید درحالی‌که در حال حاضر صادرات نفت کشورمان به دلیل: بالا رفتن مصرف داخلی نگاه صیانتی به نفت به‌عنوان یک سرمایه ملی برای آیندگان تحریم‌های بین‌المللی علیه خرید نفت از ایران به حدود ۳\۱ میلیون بشکه رسیده‌است به‌عبارتی صادرات نفت ایران در زمان رژیم پهلوی بیش‌از چهار برابر زمان کنونی بوده‌است. 🔸جمعیت کشور در سال ۱۳۵۷ حدود ۳۵ میلیون نفر بود درحالی‌که در حال حاضر از مرز ۸۰ میلیون نفر گذشته‌است و این به‌معنای بیش‌از دوبرابر شدن نیازهای یک کشور به غذا، بهداشت و درمان، مسکن، آموزش و... است. 🔸ارزش دلار حاصل از فروش نفت در سال ۱۳۵۷ در بازارهای بین‌المللی حدود دو برابر ارزهای دیگر بود درحالی‌که در سال ۱۳۹۰ به دلیل ضعف اقتصاد آمریکا و جهش‌های اقتصادی چین و ژاپن و اتحادیه اروپا و برخی کشورهای توسعه‌یافته این ارزش به نصف در معاملات بین‌المللی رسیده‌است. 🔸مصرف کشور در سال ۱۳۹۰ بر مواد غذایی شامل غلات، مواد پروتئینی، لبنیات، میوه و سبزی‌ها، پوشاک، لوازم‌خانگی، لوازم بهداشتی و... نسبت به‌سال ۵۷ بیش‌از چهار برابر شده‌است. 🔻با چنین مقدمه ای معلوم می شود که سرانه مردم ایران در حال حاضر(۱۳۹۰) نسبت به درآمدهای حاصل از فروش نفت بیش از ۱۶ برابر کاهش یافته است. 👇👇 @Taammolate_talabegi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 اگر رسیدی به آنجایی که این خود رو کنار بگذاری و کار بکنی آن کار برای خود نیست. 👇👇 @Taammolate_talabegi
✍ آزادی بیان کاریکاتوری/محمد محبوبی 🔹اگر کسی واقعا به نظام فکری_اعتقادی خودش مطمئن باشد نسبت به اظهار نظرهای مخالف هیچ احساس نگرانی و ترسی نمیکند، همانطور که پیامبر اکرم و حضرت امیر نداشتند و هیچ شاهد متقنی مبنی بر برخورد از جانب عوامل حکومتی حضرات با دگراندیشان از هر نوعی و در هر جایی و چه با مخاطب خاص و چه عام وجود ندارد که اگر داشت لااقل کسی مثل شهید مطهری و شهید بهشتی که خدایشان بیامرزتشان بیان یا اشاره‌ای می‌کردند. 🔸بلکه حتی برعکس برخی از عزیزان، این مردان بزرگ به مصالح اساسی و بنیادینی مثل جنبه تربیتی این آزادی‌ها می‌اندیشیدند و آنقدر به محتوای اسلامی اعتماد داشتند که نگرانی و هراسی از مخالفین و شکاکان نداشتند، تا جایی که شهید مطهری عزیز صراحتا میفرمایند که وجود شکاکان و مخالفین به نفع اسلام است. 🔻ولی ما اکنون به جایی رسیده‌ایم که بجای نشر آزادی بیان و ایجاد بسترهای گفتگوهای اخلاق مدارانه‌ی آزاد سعی بر اعمال محدودیت هر چه بیشتر و ساکت کردن مخالفین هستیم و ظاهرا حتی فحش و بی‌احترامی و تهمت را هم برای از چشم مردم انداختن آنها شرعا جایز و حق میشماریم. 🔹خاستگاه این کنش‌ها همان نگاه شبهه اندیشی است که جای نگاه فهم محور را گرفته، و یا همان مواجهه ستیز گونه است که بجای مواجهه فهم گونه نشسته است که از جمله آفات و آسیب‌هایش همین فتوای شیخ انصاری میشود که میتوان به مخالفِ "نظرِ مشهورِ فهمِ شده" برچسب بدعت زد و فحاشی و تهمت را جایز دانست! 🔸در واقع شیوه‌ی مواجهه با مخالفین و دگراندیشان است که اشکال اساسی دارد؛مثلا همانطور که میدانیم اگر متنی یا گفتاری مغلطه آلود است باید وجه مغالطه‌ی آن به صورت واضحی مشخص شود وگرنه ماهم دچار مغلطه شده‌ایم. و یا اگر با بیانی زیبا محتوایی نادرست ارائه شده راهش اثبات نادرستی محتواست نه برخورد چکشی و تخریب و در ادامه اعمال محدودیت. 🔻حتی متاسفانه و احتراما باید عرض کنم که مشکل در دانشگاه ها و مدارس علمیه ریشه‌ای است، به این علت که با وجود اینکه رهبری توصیه به آشنایی با منظومه فکری شهید مطهری در حوزه‌ها کرد‌ه‌اند و همین شهید عزیز صراحتا فرموده‌اند که باید به استاد مارکسیستِ معتقد به مارکسیسم کرسی تدریس در دانشکده الهیات داده شود شاهد این هستیم که برخی از مسئولین محترم دانشگاه و حوزه، تلویحا مخالف نظر شهید مطهری هستند و شیوه‌ای مثل شیوه‌ی مجموعه ی‌ "مدرسه آزاد فکری" را که در بستر مجازی فعالیت میکند وکسانی مثل آقایان خسروپناه، سوزنچی و قنبریان در آن حاضر میشوند و به بحث و گفتگو می‌نشینند را قبول ندارند. مگر مدرسه آزاد فکری در بین عموم آزادانه انواع محصولات زیست فکری‌های گوناگون را نشر نمیدهد؟! پس چرا ما باید در برخی از دانشگاه ها و و بیشتر مدارس علمیه شاهد مخالفت با چنین شیوه‌ای باشیم؟! پ.ن: چه خواندنی است کتاب "شریعتی، جستجوگری در مسیر شدن" از شهید بهشتی عزیز. 👇👇 @Taammolate_talabegi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
پرسید بزرگترین گناه کبیره کدام است؟ حضرت علی علیه السلام در پاسخ فرمودند: مایوس و نا امید شدن از رحمت الهی. 👇👇 @Taammolate_talabegi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔹اعتراض شدید یک روحانی از فقر به حوزه علمیه و قطع شهریه به خاطر انجام دادن کار و فروش میوه! 👇👇 @Taammolate_talabegi
✍ دین پولی رایج در جمهوری اسلامی 💠دین، مهم ترین پول رایج بازار اجتماعی جمهوری اسلامی سازوکار پیش رفته ای را برای بدل کردن امر قدسی و مفاهیم مابعدطبیعی سازنده ی منظومه ی الاهیاتی تشیع به "کالا" و "ارزش مادی در میان نهاد. 🔹بدل شدن آن مفاهیم به "کالا" تنها به فربه شدن ثروت و ترقی موقعیت مادی روحانیان نینجامیده، بلکه آن کالا را در اختیار یکایک شهروندان قرار داده است. هنگامی که حفظ قرآن، امتیازی بالا در پذیرش دانش آموزان در دانشگاه ارزیابی می شود، سازمان تبلیغات اسلامی به "معتکف نمونه" جایزه میدهد، در اداره ها و نهادهای نظامی حضور در نماز جماعت از معیارهای ارتقای رتبه است و دانستن احکام شرعی در مصاحبه های گزینش برای کار و دانشگاه ضروری به شمار می رود، به آسانی می توان سنجید تا چه اندازه دین در جمهوری اسلامی به "پول"، ارزش و کالا بدل شده است. 🔸بخش عمده ی دادوستد اقتصادی، اجتماعی و سیاسی در ایران، اکنون با "پول دینی" انجام می شود که پشتوانه ی اعتباری آن همان جهان مابعدطبیعی مفاهیم شیعی است. کاربر و مصرف کننده ی این پول، دیگر تنها مؤمنان نیستند. با بدل شدن دین به مهم ترین پول رایج و مقبول در بازار اجتماعی، حکومت ایران در سی سال گذشته، همه ی شهروندان از جمله نامؤمنان را نیز ناگزیر از بهره گیری و مصرف پول دینی کرده است. 🔻اگر در گذشته، "پول دینی" کار کردی محدود داشت، با گسترش فضای دینی و قدرت گرفتن روحانیان در مقام "صرافان نمادین"- که هر ارزش یا کالایی را به پول دینی مبادله و معاوضه می کنند پول دینی کار کرد و کاربردی فراگیر پیدا کرد. امروزه حتی اگر شهروندی بخواهد کسب و کار تازه ای به راه اندازد یا در رشته ای از علوم دقیقه در دانشگاه تحصیل کند، ناگزیر از دست یابی به این پول و هزینه کردن آن است. دیگر تکیه ی تنها بر توانایی ذهنی یا دارایی مادی نمی تواند فعالیت اجتماعی شهروندان را تضمین کند. پول دینی، پشتوانه ی اصلی فعالیت اجتماعی در سویه های گوناگون آن است. 👇👇 @Taammolate_talabegi
💠 برتراند راسل: 🚩 چرا مسیحی نیستم... 👇👇 @Taammolate_talabegi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
امام حسین علیه السلام: سوگند به خدا خون من از جوشش باز نمی ایستد تا سرانجام خداوند مهدی را برانگیزد. 👇👇 @Taammolate_talabegi
✍ دین فرهنگ نیست! 🔹ممکن است بارها «فرهنگ اسلام» را شنیده باشید یا حتی خودتان نیز آن را به کار برده باشید؛ اما آیا اسلام به عنوان یک دین، یک فرهنگ نیز هست؟ 🔸در پاسخ باید گفت که: اگر منظور از دین، مجموعه باورها، اخلاق و احکامی عملی است که از سوی خداوند توسط پیامبر به دست بشر رسیده است، جواب منفی است. حال باید توضیح داد که چرا اسلام، فرهنگ نیست. 🔻نخستین مطلبی که باید بدان توجه داشت این است که دین الهی، دستاورد بشر و محصول توافق انسان‌ها نیست و طی فرایندی پدید نیامده است؛ بلکه دین الهی، پیشنهادی از بیرون جامعه است. 🔻مطلب دیگر آن است که: دین الهی، پیشنهادی از بیرون جامعه به مردمانی است که خود دارای فرهنگ هستند و در ادامه، خطاب به همه جوامع است؛ جوامعی که طبیعتا فرهنگ های مختلفی دارند. 🔻مطلب مهم دیگر آن است که: یک دین الهی، اگر توسط مردم یک جامعه پذیرفته شود و در ذهنیت مشترک آنان قرار گیرد، آنگاه وارد فرهنگ شده است و از این پس در ادراک آنان از واقعیت و معیارهای آنان در قضاوت و جهت گیری آنان در عمل اثر می گذارد؛ اما اگر توسط مردم یک جامعه پذیرفته نشود به فرهنگ آنان وارد نشده است. 👇👇 @Taammolate_talabegi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله: به من ایمان نیاورده است آنکه شب را سیر بخوابد و همسایه اش گرسنه باشد. 👇👇 @Taammolate_talabegi
✍ نظریه مشروعیت تعدد قرائت ها از دین 🔹نظریه مشروعیت تعدد قرائت ها - بر خلاف آنچه که به نادرستی شایع شده و اصلا قائلی ندارد! - به معنای حق و صحیح بودن همه دیدگاه ها حتى آراء متناقض نیست، بلکه به این معناست: هر کس که صلاحیت علمی برای نظر دادن داشته باشد، حق دارد فهم و برداشت خودش از آیات و روایات را با دلیل و استدلال ارائه بدهد، اگرچه به مذاق دیگران خوش نیاید و نظرشان مخالف باشد. ملاک، فقط دلیل است و بس. هیچ کس هم نمی تواند ادعا کند: «فهم من از دین، فهم معیار و انحصاری است»؛ چرا که واقع، لوح محفوظ و علم الهی نزد کسی نیست تا با نظر به آن، يقين صددرصدی به صحت برداشت خود، و بطلان برداشت دیگران پیدا کند. 🔸بله، با لسان احتمال و قطع اصولی می توان از رجحان یک فهم بر فهم های دیگر و درستی یا نادرستی آنها سخن گفت، اما بر اساس یقین منطقى بالمعنى الاخص (اعتقاد جازم صادق ثابت) که خلافش عقلا محال و غیر قابل زوال باشد، خیر. نظرات و اجتهادات علما و بزرگان در جای خود ارزشمند و محترم است، اما این به آن معنا نیست که اجتهاد و برداشت ایشان از آیات و روايات - که در برخی موارد، با هم مخالف هم هستند! - قداست پیدا کند، به گونه ای که نقد استدلالی آنها، در میان اهل علم نوعی جرم و هنجارشکنی قلمداد شود. کسی حق ندارد برداشت و قرائت خود از دین را، قرائت واحد و انحصاری بداند. 🔻نظر علما، عین دین نیست، بلکه صرفا برداشت شخصی ایشان است از نصوص دینی که ممکن است مطابق با واقع باشد، و امکان دارد مخالف واقع باشد. کسانی که به صرف اختلاف بنیادین با دیگران، آنها را منحرف و مضر به دین و مذهب معرفی می کنند، هیچ درکی از نظریه مشروعیت تعدد قرائت ها ندارند و به نحو انحصارطلبانه و عصمت گونه، فقط برای فهم و برداشت خود، حق اظهار و ابراز قائلند، اما برای بیان افکار دیگران، حق و سهمی قائل نیستند؛ تنها به این دلیل که فهم خویش از متون دینی را، فهم معیار و صد در صد صحیح و مطابق با واقع و نفس الامر می پندارند، فهمی که دیگران موظفند نگرش خود را با آن، تنظیم و هماهنگ کنند! 👇👇 @Taammolate_talabegi
🔹رابطه منطقی فرهنگ و دین 👇👇 @Taammolate_talabegi
🔹پس از رسیدن پیشنهادهای یک پیامبر به مردم یک جامعه و پذیرش آن پیشنهادها توسط آنان و تبدیل شدن آن پیشنهادها به ذهنیت مشترک جامعه، آیا مجموعه دین الهی، در آن جامعه پذیرا، تمام فرهنگ آن جامعه است یا بخشی از آن؟ 🔸پاسخ این است که: مجموعه دین الهی، در آن جامعه، بخشی از فرهنگ آن جامعه است. این بدان معناست که دین الهی، در این جامعه، تبدیل به یک پاره فرهنگ می‌شود. 🔹در تجربه تاریخی مشاهده می‌شود که برخی جوامع پیشنهادهای یک پیامبر را نپذیرفته اند. در برخی جوامع بخشی از مردم پذیرفته اند. در بخشی از جوامع، اکثریت آن را پذیرفته اند. آنانی که پذیرفته اند، تمام ذهنیت مشترکشان، مساوی با پیشنهاد دین الهی نیست؛ بلکه در قلمرو مباحات، خودشان فرهنگ دارند. برای جوامع مسلمان، دارای فرهنگ های مختلف، تمام ذهنیت مشترکشان، منبعث از اسلام نیس موضوعات – که در قلمرو امور مباح است - فرهنگشان منشأهایی دیگر دارد. در برخی از جوامعی که پیشنهاد های دین را در کلیت پذیرفته اند، نسبت به مواردی از باورها و احکام، اولا میزان پذیرش متفاوت از صفر تا کامل؛ ثانیا در برخی موارد با تغییراتی عنصر پیشنهادی دین را پذیرفته اند. 🔻برای مثال در همین جوامع مسلمان، محتوای اسلام اولا به یک میزان پذیرفته نشده و آنچه پذیرفته شده همیشه دقیقا آن چیزی نیست که دین پیشنهاد کرده است و میزان مشابهت و هماهنگی دین اجتماعی شده با دین فرستاده شده از سوی پروردگار، به میزان گزینش و دست کاری انجام شده در فرآیند تبدیل دین الهی به دین اجتماعی بستگی دارد و می توان از میزان های متفاوت هماهنگی میان دین های اجتماعی با یک دین الهی سخن به میان آورد. برای مثال، می توان در مقایسه وضعیت دین در عربستان، لبنان و ایران به میزان هماهنگی و مشابهت پاره فرهنگ مذکور با دین اسلام آن گونه که در قرآن، روایات و سنت و سیره آمده است پی برد. یک نمونه عدم پذیرش فرهنگ ازدواج موقت و صیغه در آموزه های اسلامی است. 👇👇 @Taammolate_talabegi