eitaa logo
تأملات طلبگی
1.4هزار دنبال‌کننده
671 عکس
709 ویدیو
20 فایل
⚜️ فَبشِّرْ عِبادِ، الَّذينَ یَسْتمِعونَ الْقَولَ فَیَتَّبعونَ أَحْسنَهُ. (۱۷،۱۸ زمر) 🔊 مطالب دینی، مباحث حوزوی، کلام بزرگان، نقد و تحلیل، علوم انسانی، مسائل سیاسی. ⚖️ نَحْنُ أبْناءُ الدَّلیل نَمیلُ حَیْثُ یَمیلُ. ارتباط با ادمین: @Amirhossein_admin
مشاهده در ایتا
دانلود
✍نظم نوین حوزه (۴) 🔹نظم نوین روحانیت همچنین، درجه ی اجتهاد و لقب آیت الله که اشاره به اجتهاد شخص ملقب است، در دوران قدیم بر پایه ی قراردادها و قواعد نانوشته و پذیرفتگی اعتبار علمی شخص در میان مجتهدان به کسی داده می شد آیت الله خمینی، به رسم دیگر مراجع بزرگ در نامه های رسمی خود در خطاب کردن افراد به القاب مذهبی خویشتنداری و احتیاط آشکار داشت. بسیاری از افرادی که در مجامع عمومی آیت الله خطاب می شدند، در نامه های آیت الله خمینی با عنوان "حجت الاسلام " یاد شده اند یا کسانی که از سوی "عوام" آیت الله العظمى لقب می گرفتند در نامه های وی آیت الله خطاب شده اند. 🔸آیت الله سید علی خامنه ای ساز و کاری سیاسی برای اعطای این لقب و درجه برگزید. از آنجا که طبق قانون اساسی جمهوری اسلامی و نیز برخی قوانین عادی، پاره ای از مناصب مانند ریاست قوه ی قضاییه، شش کرسی شورای نگهبان، همه ی کرسی های مجلس خبرگان و نیز وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی باید در دست مجتهدان باشد، رهبر جمهوری اسلامی از طریق شورای نگهبان ساختاری برای آزمون اجتهاد و اعطای درجه ی آیت اللهی به روحانیان طراحی کرد. قدرت دادن به شورای نگهبان برای برگزاری آزمون اجتهاد به معنای نفی روش های سنتی دست یابی به مدارج علمی حوزوی بود. 🔻وانگهی مرکز مدیریت حوزه ی علمیه ی قم نیز در آزمون بالاترین درجه ی حوزوی یعنی اجتهاد وسواس های سیاسی فراوانی به کار می برد تا اطمینان یابد تنها کسانی از این پس به مدارج بالای حوزوی دست یابند که مراتب وفاداری آنان به شخص رهبر جمهوری اسلامی و ایده ولایت مطلقه ی فقیه ثابت شده باشد و در آینده برای نظام سیاسی دردسری نیافرینند. 👇👇 @Taammolate_talabegi
✍نظم نوین حوزه (۵)/قسمت آخر 🔹طلاب در نظام سنت، در مناسبت های آیینی مانند ماه رمضان و محرم و صفر به شهرها و روستاهای کشور سفر می کردند و در ازای "تبليغ" از مریدان و مومنان حق منبر دریافت می نمودند. این امر به صورت خودجوش و داوطلبانه صورت می گرفت. یا طلاب خود به دلخواه و تشخیص خود به جایی سفر می کردند یا مؤمنان یکی از طلاب را به سلیقه یا سابقه ی آشنایی برای تبلیغ به محل خود دعوت می نمودند . آیت الله خامنه ای از طریق نهادهایی چون دفتر تبلیغات اسلامی یا سازمان تبليغات اسلامی نظام تبلیغ را سامان داد و سراسر زیر مهار خود آورد. نهادهایی چون دبیر خانه ی ائمه ی جمعه و جماعات یا دفتر رسیدگی به امور مساجد، حتی امام جماعت های هر مسجد را تعیین می کنند و بر فعالیت وی نظارت دارند. ستاد اقامه ی نماز و ستاد برگزاری اعتکاف، زیر نظر رهبر جمهوری اسلامی، حتی بر جزیی ترین و خصوصی ترین جنبه های آیینی و عبادی اسلام در جامعه نظارت می کنند. مراسم سوگواری یا جشن مذهبی که در قدیم به صورت خودجوش برگزار می شد، همه، حتی در جزییات، در چارچوبی دولتی و حکومتی سازمانی تازه یافتند. حتی نظام پرداخت زکات و خمس و دیگر مالیات های مذهبی شکلی اداری، متمرکز و مدرن پیدا کرد. امور حج و زیارت، اوقاف و خیریه ها نیز همه زیر نظر رهبری سازمان دهی و اداره می شود. اما نهادهای حوزوی تنها سازمان هایی نیستند که روحانیان موقعیت اداری و منبع درآمد خود را در آن می یابند. 🔸سازمانهایی در درون نهادهای نظامی، امنیتی، قضایی و دولتی وجود دارند که به طور انحصاری در دست روحانیان هستند و باز به طور مستقیم یا غیر مستقیم زیر نظر رهبری فعالیت می کنند. از شش تن فقيهان شورای نگهبان و حدود هشتاد فقیه مجلس خبرگان رهبری گرفته تا سازمان عقیدتی - سیاسی نیروهای مسلح و شاخه های گوناگون آن در ارتش، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، بسیج و نیروهای انتظامی، مراتب بالای قوه ی قضاییه و نهادهای نمایندگی رهبری در دانشگاه ها مناصب ویژه ی روحانیان قلمداد می شوند. 🔻آیت الله خامنه ای را می توان بنیانگذار نظم نوین حوزه ی علمیه خواند که با ساز و کارهای مدرن انضباط، نظارت و مجازات، حوزه ی علمیه را از نهادی سنتی و در تعامل با ساختار سیاسی به نهادی مدرن و یکپارچه وابسته به حکومت بدل کرد. به سخن دیگر، نهاد دین، مدرن شدن خود را به بهای سلب استقلال فکری و مالی - اداری به دست آورد. افرادی چون آیت الله کاشانی امید می بردند "مقام مرجعیت مذهبی و رهبری سیاسی در هم ادغام شوند. 🔻آیت الله خمینی در مقام مرجعی مذهبی و رهبری سیاسی، اگر به سبب شرایط تاریخی دوران خود نتوانست آرزوی یگانه کردن اقتدار مذهبی و اقتدار سیاسی را به تمامی برآورد اما آیت الله خامنه ای، رهبری سیاسی و فاقد موقعیت مرجعیت (در ابتدای امر)، به کامیابی تمام این آرزو را برآورده کرد. 👇👇 @Taammolate_talabegi
🔹سنت گرایان اشعری مسلک از هر گونه تأکید بر حيث بشری و حیث تاریخی متن مقدس در هراس اند. آنان آگاهانه یا ناآگاهانه ، خودآگاه یا ناخودآگاه احساس می کنند هر گونه تماس با عقلانیت جدید و ورود اصول و مبادی عقل مدرن، از جمله نگرش تاریخی، درست همچون اسب تروا قلعه ایمان دینی را نهایتا فتح خواهد کرد و آن را به تمامی تحت سیطره سکولاریسم و ناسوتی گری قرار خواهد داد. آنان تجربه جریان نواعتزال گرایی را مؤید کاملی برای احساس نگرانی و دریافت خویش می دانند. 🔻لیک سنت گرایان اشعری مسلک ما به این حقیقت بزرگ التفات ندارند که امروز تحت تأثیر رویداد عظیم تاریخی مدرنیته و ظهور عقلانیت جدید و در این چند دهه اخیر با ظهور عقلانیت پسامدرن تمام برج و باروهای ستبر حیات سنتی و عقلانیت دینی پیشامدرن فرو ریخته است و هیچ نقطه ای بیرون از مدرنیته ، عقلانیت جديد و بسط سوبژکتیویسم جدید وجود ندارد و ما دیگر نمی توانیم بدون توجه به پرسش های ژرف و شالوده شکن حاصل از عقلانیت مدرن و پسامدرن به غار کهف باورهای سنتی خود خزیده، به پاره ای از باورهای تاریخی شده خویش دل خوش باشیم. 👇👇 @Taammolate_talabegi
✍ روحانیت، مدرن شدن و قدرت 🔹بسیاری از روشنفکران در دهه های پیش از انقلاب ساده دلانه گمان می بردند مدرن شدن روحانیت به عرفی شدن جامعه و آشتی روحانیان با تجدد می انجامد. در سال ۱۳۴۱، مهدی بازرگان، در مقاله ای با عنوان «انتظارات مردم از مراجع» از مراجع تقلید گله کرد چرا همچنان در بند فروع دین اند و از اصول دین غافل شده اند؟ چرا به جزئیات فقه اهمیت می دهند اما مسائل اجتماعی و سیاسی را به دیگران واگذارده اند؟ بازرگان از کسانی بود که در آن دوران می‌اندیشید اگر روحانیت متجدد شود، خودبخود اسلام توده نیز متجدد می شود و مشکلات سیاسی و اجتماعی برآمده از واپس ماندگی مسلمانان نیز از میان خواهد رفت. 🔸نوستیزی روحانیت و بدعت انگاشتن هر امر بدیع، خود امری کهنه است. شیخ حر عاملی محدث مقرب دربار صفوی در کتاب وسائل الشيعة در کنار بسی دیگر از عالمان شیعه و سنی، نوشیدن قهوه را به حکم دو روایت از پیامبر حرام می دانست. طی چند قرن، اختلاف نظری اساسی میان فقيهان بر سر حلیت یا حرمت دود کردن تنباکو و توتون در جریان بود. در عهد قاجار، میرزا محمد حسن شیرازی، مرجع تقلید وقت، تحریم تنباکو را دست مایه ی اقدامی سیاسی علیه حکومت کرد. 🔻در همین دوره، ورود تلگراف به ایران، مناقشه های تازه بر سر جواز یا عدم جواز استفاده از این "صدای شیطان" به پا کرد و فقیهان در این بحث می کردند که تا چه اندازه جایز است سیم های تلگراف از نزدیک مسجد بگذرد. با تلاش های فراوان ناصرالدین شاه و پس از آن که چند فقیه به دعوت او چند آیه ی قرآن را از تهران به تبریز تلگراف کردند و پاسخ شنیدند، سرانجام فقیهان پذیرفتند که تلگراف ابزاری است خنثی مانند نامه نگاری و میتوان در راه مقاصد شریعت از آن بهره گرفت. طرفه آن است که جامعه ی رو به تجدد ایران، خواه ناخواه روحانیت را به بهره گیری از ابزارهای تجدد وادار کرد. نهاد روحانیت و مرجعیت در روزگار معاصر، هستی خود را وام دار ابزارهای مدرن است. تلگراف که در آغاز آوای شیطان پنداشته می شد، نهاد روحانیت را از بیخ و بن دگرگون ساخت. روحانیت شیعه که شبکه ای نامتمرکز و پراکنده بود و سرشتی محلی داشت، به يمن و یاری تلگراف در سده ی نوزدهم میلادی، ساختاری منسجم و متمرکز پیدا کرد. 🔹تلگراف، شهرهای بزرگ جهان تشیع را به کانون های فقهی- نجف، کربلا و قم - پیوست و سلسله مراتب روحانیت را برای همیشه متحول کرد. مقلدان از اقصی نقاط جهان استفتای خود را برای مرجع تقلید خود می فرستادند و مجتهدان نیز با تلگراف فتوای خود را گسیل می کردند. نظام اجتهاد-تقلید در پی این ابزار تکنولوژیک مستقر و مستحکم شد و قدرت فقیه از محدوده ی محل زندگی اش فرارفت و هم عرض قدرت مرکزی قرار گرفت. تلگراف در مقام ابزاری غربی، وسیله ای در دست فقيهان شد برای ستیز با مظاهر تجدد و بسط قدرت خود و نیز سرکوب مخالفان؛ از جمله صدور فتوای ارتداد و قتل بابی ها و بهایی ها. 👇👇 @Taammolate_talabegi
✍ روحانیت در عالم تجدد و شبهه اندیشی 🔸در دوران جدید در ایران، صف آرایی روحانیان در برابر تجدد به رویارویی منظومه ی معرفتی سنت با نظام اندیشگی تجدد و مناقشه های نظری جدی نینجامید. بر خلاف دوران متأخر سده های میانی اروپا و برخورد نظری متألهان مسیحی با اندیشه های مدرن، در ایران معاصر به سختی می‌توان رساله ها و مکتوباتی را یافت که از منظر حکمت اسلامی، طبیعیات قدیم یا جهان شناسی پیشینیان، آموزه های تجدد را نقادی کرده باشد. 🔹روحانیان به تجدد، در مقام معرفتی تازه، رویکردی چندان ریشه ای نکردند و از این رو به مدعيات تهدید گر نظام فکری تجدد، عنوان "شبهه" دادند؛ اصطلاحی کلیدی در الاهیات اسلامی که هم در فقه به کار می رود و هم در کلام. 🔻 کلام، دستگاه نظری سامان مندی است که وظیفه ی آن حجت مندی و دفاع از آموزه های اعتقادی است؛ آموزه هایی که "حق" (آن چه در دین راست و درست است) به شمار می روند و هر مسلمان باید بدانها باور داشته باشد و از آن روی نتابد. 🔻شبهه، کژاندیشی، طغیان نظری و بیرون رفتن از صراط مستقیم اعتقادات حقه است، شبهه خویشاوند بدعت و دشمن سنت است. شبهه نامی است بر آموزه ی باطل حق نما که "مذهب مختار" و سنت ارتدوکسی را به پرسش می گیرد و ناراست فرا مینماید. اگر مسلمان "حق" را (آن گونه که در علم کلام تبیین شده است) گردن گزارد، هرچه جز آن را باید بدعت و شبهه بینگارد، اگرچه پاسخی بالفعل در دفع و رد آن شبهه نداشته باشد. مخالفان دستگاه نظری کلام با آموزه های تثبیت شده ی اسلامی، اهل شبهه و بدعت اند. متکلم یا متأله اسلامی پیشاپیش تکلیف خود را با آنان روشن کرده است، زیرا تمایز شبهه از حق بر شالوده ی تمایز کفر و ایمان استوار است. 👇👇 @Taammolate_talabegi
✍ اسلام قرآن محور (محوریت قرآن و مداریت سنت) 📕همه معارف اسلامی - اعم از اعتقادات، اخلاقیات و مسائل فقهی - در درجه اول باید بر اساس ادله و مبانی قرآنی سامان یابند، و بحث از روایات باید در طول آیات قرآنی و به گونه ای هماهنگ با آنها مطرح شود، نه اینکه اصل و اساس علوم دینی و جهان بینی اسلامی بر پایه احادیث بنا شوند، و آیات قرآن در حاشیه قرار گیرند و صرفا رجوعی سطحی و حداقلی به آن صورت گیرد. 🔹در «اسلام القرآن»، آیات قرآنی اولین و مهمترین ملاک و معیار برای ارزیابی روایات و تشخیص درستی یا نادرستی آنهاست. هر روایتی که با مبانی قرآنی ناسازگار باشد، کنار گذاشته می شود، اگر چه سند آن صحیح و حتی متواتر بوده باشد. اما در «اسلام الحديث» (اسلام روایت محور)، به صرف اینکه روایتی در یکی منابع روایی نقل شده باشد، مورد قبول واقع می شود (بنا بر روش اخباريون)، و به فرض اینکه روی آن بررسی سندی و رجالی انجام شود و از صحت سند آن اطمینان حاصل گردد (بنا بر شیوۂ غالب اصوليون)، با این وجود پیش از آنکه انطباق یا عدم انطباق آن روایت با اصول و خطوط کلی قرآنی، به نحو اجتهادی مورد بحث تفسیری قرار گیرد، روایت مذکور تلقی به قبول می گردد، حال آنکه در منطق «اسلام قرآن»، صرف وثاقت راوی و اعتبار کتاب روایی، برای قبول روایات کافی نیست، بلکه صرف نظر از اینکه سند حدیث مورد نظر صحيح باشد یا ضعیف، اول بر اساس یک روش خاص و تفسیری، به قرآن عرضه می شود، و چنانچه عدم مخالفت و یا موافقت آن با قرآن احراز شد، مورد استفاده و احتجاج قرار می گیرد. 🔸در مقابل نظریه «اسلام قرآن محور»، نظریه «اسلام روایت محور» قرار دارد که رویکرد اصلی و غالب در حوزه های علمیه است. استاد سید کمال حیدری در کتاب «میزان التصحیح الموروث الروایی» در صدد بیان این شیوه و روش هستند. 👇👇 @Taammolate_talabegi
✍ تأثیر نیاز بر فرهنگ 🔹نیاز دو اثر بر فرهنگ دارد: اولا نیاز، برای فرهنگ، موضوع تولید می کند؛ ثانیا فرهنگ را مقید به خویش می کند و درنتیجه فرهنگ باید خودش را با نیازها هماهنگ نگه دارد و در صورت عدم هماهنگی فرهنگ با نیازها، ابتدا افراد و سپس جامعه دچار عدم تعادل می شوند و سرانجام، فرهنگ ناهماهنگ با نیازها محکوم به تغییر است. 🔸مثال بارز این موضوع، فرهنگ ریاضت در میان متصوفه است که به دلیل ناهماهنگی با طبیعت انسان و نیازهایش (نیاز به خوراک به میزانی معین و با کیفیتی خاص و نیاز به تعامل و ارتباط با انسان های دیگر) دوام نیاورد و تغییر کرد. 🔻نیاز انسان در امر پوشش به مواردی مثل راحتی، سبک بودن، چالاکی، عدم جلب توجه بیش از حد و ... می تواند از عوامل مهم دوزیستی طلاب با لباس روحانیت باشد که نیاز طلاب متغیر فرهنگ پوششی این دسته اجتماعی است. 👇👇 @Taammolate_talabegi
✍تمایز بین«مرجعیت دینی» و«مرجعیت فقهی» 🔹«مرجع دینی»، غیر از «مرجع فقهی» صرف یا «مرجع اعتقادی» صرف است. مرجع دینی کسی است که از تمام ابعاد معارف دینی آگاهی داشته و در همه آن ها - به طور نسبی - مجتهد و صاحب نظر – و نه لزوما اعلم - باشد. کسی که فقط در یک یا دو ساحت از آموزه های دینی مجتهد است، اما از سایر ابعاد آن یا اطلاعی ندارد و یا شناختش کافی و تخصصی نیست، مرجع دینی به معنای واقعی کلمه نیست، بلکه فقط مرجع در همان علمی است که در آن متخصص است. 🔸برخی از علومی که یک مرجع دینی باید از آنها آگاهی تفصیلی و اجتهادی داشته باشد، عبارت اند از: معرفت شناسی، عرفان، فلسفه، کلام، تفسير و هرمنوتیک و زبان شناسی، حدیث، فقه، اصول، اخلاق و برخورداری از نگرش سیاسی و اجتماعی. 🔻وصول به درجه اجتهاد و کسب تخصص در علوم فوق اگرچه دشوار است و فقط تعداد اندکی از عالمان موفق می شوند به یک چنین جامعیتی دست یابند، اما با این وجود محال و غیر ممکن نیست. نمونه این عالمان جامع و ذوابعاد را، هم در گذشته داشته ایم و هم در عصر حاضر ایشان را مشاهده می کنیم. کسی که فقط «فقه» می داند، «فقه شناس» است نه «دین شناس»؛ لذا می توان گفت چنین شخصی صلاحیت مرجع قرار گرفتن را ندارد. «مرجع دینی» کسی است که هم در «اصول» دین مجتهد باشد و هم در «فروع دین». 👇👇 @Taammolate_talabegi
✍ روحانیت و شبهه ی تجدد 🔹در روزگار جدید، روش برخورد روحانیان با آموزه های نظری تجدد، بر امتداد سنت رویارویی آنان با اهل کفر، بدعت و شبهه ایستاده است. بر این بنیاد، روحانیان، تجدد را نه گسستی معرفت شناختی از منظومه ی فکری سنت، که شبهاتی برای از میان بردن باورهای پذیرفته شده ی سنت دریافته اند؛ شبهاتی که در نهایت قابل و لازم الدفع اند و به فرجام از میان خواهند رفت و تنها حادثه ای زودگذرند. 🔸در سی سال پس از انقلاب، این رویکرد روحانیان به دنیای مدرن دگرگون نشده است. تصرف نظام آموزشی در ایران، تأسیس نهادهای آموزشی تازه در درون حوزه ی علمیه، افزایش امکانات مادی چاپ و نشر و شمار رسانه ها، کتاب، مجلات، شبکه های رادیویی و تلویزیونی، راه اندازی صدها وب سایت و وبلاگ مذهبی، برگزاری صدها کنفرانس و کنگرهی مذهبی و حوزوی، تأسیس کتابخانه های کلان و واردات فزاینده ی کتاب های انگلیسی و عربی در زمینه ی اندیشه ی مدرن، بدل شدن شهر قم به پایتخت کامپیوتری ایران و تبدیل نسخه های خطی و چاپی متون مذهبی به نرم افزارهای کامپیوتری هیچ کدام به تحولی بنیادی در نگرش روحانیت به سویه ی معرفت شناختی دنیای مدرن نینجامیده است. هنوز روحانیت، تجدد را انبانی از شبهاتی مینگرد که می توان و باید بدانها پاسخ داد. 👇👇 @Taammolate_talabegi
✍ ضرورت جامع گرایی در علوم و معارف اسلامی 🔹مراد از جامع بودن یک عالم دینی، آگاهی از ابعاد مختلف آموزه های دینی می باشد؛ اما نه به این معنا که تنها اطلاع و شناختی ابتدایی و کلی نسبت به آن ابعاد گوناگون داشته باشد، بلکه لازمه این جامعیت، دستیابی به معرفتی عمیق و تفصیلی، و وصول به مقام اجتهاد - و در صورت امکان، نظریه پردازی - در آن زمینه هاست. 🔸به عبارت ساده تر، عالم جامع و ذو ابعاد کسی است که در هر سه حوزه عقائد، اخلاق و احکام دین، متخصص و صاحب نظر باشد. چنانچه عالمی واجد این ویژگی (اجتهاد در اصول و فروع توأمان) باشد، می توان او را «فقیه قرآنی» دانست؛ یعنی فقیه به معنای اعم (مجتهد در تمام ابعاد دین) و نه فقیه به معنای اخص (مجتهد در یک بعد خاص). 🔻عالم دین باید در تمام ساحت های اعتقادی و اخلاقی و فقهی دین مجتهد باشد، نه اینکه فقط در یک بعد مجتهد باشد اما در ابعاد دیگر حرفی برای گفتن نداشته باشد و در واقع مقلد باشد؟ زیرا وقتی قرآن کریم در آیه «نفر» می فرماید: «فلو لا تفر من کل فرقة منهم طائفة ليتفقهوا في الدين و لينذروا قومهم إذا رجعوا إليهم لعلهم يحذرون»؛ توبه / ۱۲۲، معنایش این است که باید در «دین» - که مشتمل بر همه امور اعتقادی و اخلاقی و تربیتی و فقهی است - فقیه شد، نه فقط در احکام فقهی که جزئی از دین است و نه «همه دین». 👇👇 @Taammolate_talabegi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔹اعتراض شدید یک روحانی از فقر به حوزه علمیه و قطع شهریه به خاطر انجام دادن کار و فروش میوه! 👇👇 @Taammolate_talabegi
✍ برخی از مشکلات تفکر دینی در حوزه های علمیه از این قرارند: 🔹مشکل اول: غلبه «رویکرد فقهی» به دین. 🔸مشکل دوم: حاکمیت «روایات» در فقه، به جای محوریت «قرآن» و «عقل منبعی» و نه صرفا «ابزاری». 🔹مشکل سوم: کم توجهی به دو عنصر «زمان» و «مکان» در فقه، و تفسیر آیات و روایات بدون در نظر گرفتن شرایط و اقتضائات تاریخی، فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و غیره. 🔸مشکل چهارم: غلبه نگرش «فردی» در فقه، و کم رنگ بودن نگرش کلان اجتماعی. 🔹مشکل پنجم: بسته بودن فضا از نظر فکری و وضع خطوط قرمز و ممنوعه برای اندیشیدن، به بهانه مخالفت با اجماعات و مسلمات دین و مذهب. 👇👇 @Taammolate_talabegi
🔹نظامی بر اساس اسلام تحقق پیدا کرده است و موفقیت و عدم موفقیت آن در دنیا و تاریخ به حساب اسلام گذاشته خواهد شد چه من و شما بخواهیم و چه نخواهیم، این نظام بر محور تفکرات اسلامی بنا شده و بایستی بر محور مقررات و بینشهای اسلامی اداره بشود. ⁉️این تفکرات و بینش ها و مقررات، در کجا بایستی تحقیق و تنقیح بشود؟ این استفهام ها در کجا باید پاسخ داده بشود؟ ⚠️اگر حوزه علميه قم -که امروز در کشور ما و بلکه در عالم تشیع، مادر و محور حوزه های علمیه است و در درجه بعد بقيه حوزه ها، تنقیح و تبیین مقررات و احکام و معارف اسلامی را -که نظام با آنها حرکت خواهد کرد- به عهده نگیرند، چه کسی باید به عهده بگیرد؟ حوزه ها بایستی این مسئولیت را احساس کنند. حوزه تا کنون این مسئولیت را مستقیم به عهده نگرفته است! ۱۳۶۸/۹/۷ 👇👇 @Taammolate_talabegi
✍ سنت پرده پوشی 🔹برخلاف مسیحیت که تقوای دینی با سنت اعتراف گره خورده، در اسلام، تقوای فرد نه به شخص اجازه میدهد که در برابر دیگری از اعمال حسنه ی خود سخن بگوید مبادا در دام ریا و سالوس و عجب و کبر نیفتد؛ نه او را رخصت میدهد که به اعمال سیئه ی خود در پیشگاه دیگران اعتراف کند، چون اعتراف به گناه خود گناهی عظیم است و تنها در برابر خداوند و به قصد توبه معنا و مشروعیت دارد. از نگاه یک مسلمان، پرده دری از خود، آشکار کردن چیزی است که خدای "ستارالعیوب" و "غفارالذنوب" آن را پنهان کرده است. ▪️بر این روی، در اسلام نه زمینه ی انتقاد علنی از خود هست و نه جای بالیدن به خود. این بازدارنده ی اخلاقی در میان علماء شدت و قدرت بیشتری می یابد. 🔸یکی از شرط های لازم مرجعیت تقلید عدالت مجتهد است. عدالت در این جا به معنای حفظ ظاهر و مرتکب گناه کبیره نشدن در ملأ عام است. امام جماعت نیز باید عادل باشد. نقل روایت و نیز شهادت در پیشگاه قاضی نیز مشروط به عدالت راوی و شاهد است. بنابراین عدالت در این مفهوم فقهی و اخلاقی به منزلت اجتماعی شخص نیز پیوند می خورد. 🔻این بدان معنا نیست که روحانیان برخلاف مردم کوی و بازار پشت سر دیگران حرف نمی زنند و غیبت نمی کنند. در واقع، برخی از آنها به شیوه ی خاص خود غیبت می کنند. یکی از این شیوه ها تفسیق و تکفیر شخص غیبت شونده است. حتی در برخی کتب فقهی غیبت کردن از فاسق و کافر روا و حتی در مواردی نیز مستحب شمرده شده است. ▪️افزون بر این، "عدالت" مجتهد به این معنا نیست که در میان روحانیان و عالمان بلند پایه هوا و هوس و طمع و ریا و حسد و کینه و کبر و انتقام جویی و رقابت حذف خواهانه و مانند آن نیست. آن چه هست، سنت پرده پوشی، کتمان، تقیه و تظاهر است. 👇👇 @Taammolate_talabegi
♦️معظم له (آیت الله شبیری زنجانی) در پاسخ به درخواست حجت الاسلام والمسلمین رئیسی برای ارائه رهنمود، فرمودند: ما اهل فن نیستیم که درباره جرح و تعدیل مسائل نظر بدهیم. کاری که از دست بنده ساخته است دعا برای رفع مشکلات کشور است. مسئولان هم تلاش کنند که اقداماتشان خالصانه باشد و ارتباط خود را با اولیاء الهی قطع نکنند. اخلاص نتیجه مثبت دارد. 🔹برگرفته از کانال تلگرامی ایشان!!😳😳 👇👇 @Taammolate_talabegi
تأملات طلبگی
♦️معظم له (آیت الله شبیری زنجانی) در پاسخ به درخواست حجت الاسلام والمسلمین رئیسی برای ارائه رهنمود،
موسی شبیری زنجانی از مراجع تقلید شیعه در دیدار با ابراهیم رئیسی، رئیس‌جمهور ایران گفت: "ما اهل فن نیستیم که درباره جرح و تعدیل مسائل نظر بدهیم." آقای رئیسی که برای دیدار با مراجع قم به این شهر رفته بود، از آقای شبیری زنجانی درباره ارائه راهکار برای حل مشکلات کشور سوال کرد. آقای شبیری در پاسخ گفت که او متخصص امور نیست و تنها می‌تواند برای حل مشکلات دعا کند. او در همین رابطه افزود که اگر همه به وظایفشان عمل کنند، شرایط تغییر خواهد کرد. شبیری زنجانی از روحانیونی است که در امور حکومتی و سیاسی دخالت نمی‌کند با این حال در چند مورد نام او به رسانه‌ها کشید شده است. او یکبار برای رفع حصر حسینعلی منتظری، از بنیانگذاران جمهوری اسلامی که بعدها یکی از منتقدان اصلی حکومت شد و مخالف اعدام‌های جمعی ۶۷ بود، میانجیگری کرد. بار دیگر نیز محمد یزدی رئیس سابق مجلس خبرگان که سال پیش درگذشت، در سال ۹۷ به آقای شبیری زنجانی نامه‌ای علنی و شدیدالحنی نوشت و از او به‌دلیل دیدار با برخی مقامات سابق اصلاح طلب ازجمله محمد خاتمی رئیس جمهور پیشین، انتقاد کرد. ♦️منبع خبر:بی بی سی فارسی 👇👇 @Taammolate_talabegi
♦️امروز دیگر روزی نیست که ما اجازه بدهیم، یک روز یا یک ساعت از عمر جوانی متدین و آماده برای تلاش و مجاهدت در راه دین – یعنی یک طلبه – هدر رود. ⏱ ۳۱ سال گذشت... برنامه ریزی شورای عالی و دیگر مسئولین حوزه بیانگر این حقیقت هست که " در حوزه علمیه عمر انسان چندان ارزشی ندارد"😔 👇👇 @Taammolate_talabegi
تأملات طلبگی
♦️امروز دیگر روزی نیست که ما اجازه بدهیم، یک روز یا یک ساعت از عمر جوانی متدین و آماده برای تلاش و م
✍️تحول در حوزه . 🔹حداقل حدود بيست سال است كه موضوع "تحول در حوزه" و "تحول در نظام آموزشى حوزه" (با مشكلات خاصى كه پيش رو دارد)، مطرح است. از ديگر سو، به علت "كمبود نخبگان" يا "مديران توانمند حوزوى" در اين بيست سال، "مديريت" و "عضويت در شوراى مديريت"، و نيز "دبيرى شوراى عالى مديريت" بين چند نفر از جمله حضرات آيات: مقتدائى استادى حسينى بوشهرى دست به دست شده است؛ يك روز، يكى مدير و ديگرى دبير؛ و روز ديگر، ديگرى مدير و يكى دبير مى شوند ولى از تحول و شاخصه هاى تحول در حوزه، خبرى نيست؛ و شايد سختى كار، ايشان را بيشتر مشغول "روزمرگى حوزه" كرده است . 🔹به نظر مى رسد با اين كمبود مديران تأثيرگذار و چرخش منظم مدير، دبير و عضويت در شورا، تحولى در حوزه هاى علميه رخ ندهد . البته شايد هم، حوزه و نظام آموزشى آن متحول شده، و ما از آن بى اطلاع هستيم؛ اگر كسى اطلاع دارد، تحولات حوزه را در مدت بيست سال گذشته، اطلاع رسانى كند؛ استفاده مى كنيم 👇👇 @Taammolate_talabegi
✍ واسطه ای خواهیم بود برای رساندن دغدغه های طلاب خدمت آیت الله اعرافی 🔹در راستای دیدارهای مدیر محترم حوزه های علمیه با فعالان فضای مجازی، روابط عمومی حوزه در پیامی اطلاع دادند که مطالب کانال تأملات طلبگی مورد توجه آیت الله اعرافی قرار گرفته است لذا حقیر را جهت دیدار با ایشان دعوت کردند. 🔸از مخاطبین و فضلای گرامی درخواست دارم جهت غنا بخشی نسبت به انتقادات و پیشنهادات اگر در راستای نقد و بهبود نظام آموزشی، فرهنگی تربیتی، سیستم شهریه و مدیریت مدارس و قسمت تبلیغی حوزه مطلبی دارند برای حقیر ارسال نمایند تا جمع بندی لازم برای ثمر دهی بیشتر انجام گیرد. آیدی ادمین کانال: @Amirhossein_admin 👇👇 @Taammolate_talabegi
♦️آیت الله شبیری زنجانی می فرمایند چون دیدم مطالب فلسفی را نمی فهمم درس شرح منظومه علامه طباطبایی(ره) را دیگر نرفتم. 🔹کاش همه ما از این بزرگان درس بگیریم و در علمی که استعدادش را نداریم ورود نکنیم. ایشان هم بهترین کار را کردند. هم عمرشان را در علمی که استعدادش را نداشتند صرف نکردند هم خودشان متوجه شدند که فهم مطالب فلسفی از عهده ایشان بر نمی آید 🔹هیچ ادعایی هم در فلسفه ندارند ولی از بزرگترین فقها و رجال شناسان و تاریخ دانهای درجه اول حوزه هستند که در دقت علمی و رجالی بی نظیرند 👇👇 @Taammolate_talabegi
وضع حوزه ها.mp3
2.2M
♦️انتقاد آیت الله صادقی تهرانی از وضع حوزه های علمیه ♦️از این حوزه های علمیه که بر مبنای همین علوم مرسوم حوزوی هستند شخصیت های مانند علامه طباطبایی ، علامه امینی ، آیت الله بلاغی بیرون نمی آید و اینان شخصیتهایی خود ساخته اند. 👇👇 @Taammolate_talabegi
♦️حجت الاسلام علم الهدی : ❓هزینه‌های جاری زن و فرزند و زندگی، چگونه ذهن طلبه را آرام می‌گذارد تا با فراغ بال به تحصیل و مطالعه و تحقیق بپردازد؟ 🔹ادارۀ یک تشکیلات عریض و مهمّ، تنها با واقعیات ممکن است، نه با ایده‌آل‌های ذهنی و داستان‌های سلف صالح. 🔹گیریم خود طلاب صبوری پیشه کنند و به تأسّی از علمای سلف، از حدّ اقلّ‌های معاش هم بگذرند، از خانوادۀ آنها چه توقّعی است که شرائط آنان را درک نمایند و با آنان همراهی کنند و شکوه نکنند و دم نزنند؟ 🔹فقط خدا می‌داند چه استعدادهای شگرفی در تنگنای فشار اقتصادی از دست حوزه رفته‌اند و تباه شده‌اند. ♦️برگرفته از کانال تحول حوزه 👇👇 @Taammolate_talabegi
تأملات طلبگی
♦️معظم له (آیت الله شبیری زنجانی) در پاسخ به درخواست حجت الاسلام والمسلمین رئیسی برای ارائه رهنمود،
♦️شهاب الدین حائری شیرازی : 🔹به‌ عنوان فردی که ۳۰سال عمرش را در دروس طلبگی گذرانده و مجتهد است به شما می‌گویم روحانیت از صرف میر که اولین کتاب ادبیات است که می‌خواند تا کفایه که آخرین کتاب است که درعلم اصول می‌خواند و در دروس خارج فقه واصول که کرسی نظریه پردازی در این دو علم است هیچ علمی و هیچ تجربه ای که به کار اداره مملکت بخورد کسب نمی‌کند. 🔹اداره مملکت کار کسانی است که کسب وکار کرده و تجربه اداره امور کارگاه وکارخانه‌ای را داشته باشند یا علم مدیریت وحقوق و... اموخته باشند. 👇👇 @Taammolate_talabegi
تأملات طلبگی
💠 حوزه علمیه امام زمان یا کمیته امداد امام زمان؟؟!! ♦️پرداختی بیوت مراجع عظام طوری شده که حوزه در ح
♦️در حالی که به ندرت چیزی را در سال مهار تورم در کشور می توان یافت که افزایش قیمت نداشته ، باز خبری از افزایش شهریه حوزه علمیه نیست😔 از طرفی حق بیمه تامین اجتماعی نیز با افزایش به حدود 385 تومان در هر ماه رسیده است همچنین اجاره واحد های مسکونی نیز در سراسر کشور افزایش یافته ولی باز خبری از افزایش کمک هزینه اجاره نیست ❓چه کنیم ؟ 👇👇 @Taammolate_talabegi