eitaa logo
تنبیه الأمة
2.3هزار دنبال‌کننده
124 عکس
53 ویدیو
16 فایل
تنبیه الأمة، #جهادی است در راستای #تبیین حقایق، کوششی در دفاع از حریم دین و مقابله با انحرافاتی که به نام دین رقم می‌خورد. مدیر کانال: @MohamadMahdi63
مشاهده در ایتا
دانلود
❇️ نکاتی درباره سنجش معتبر دینداری 🖋 سعید احمدی فرد شربیانی 🔢 گام دوم: آسیب‌شناسی مطالعات مربوط به دینداری 🔸 با این مقدمات به سراغ مسأله «وضعیت دینداری در ایران امروز» می‌رویم. متأسفانه اغلب آنچه به عنوان پاسخ‌های این پرسش مطرح می‌شود در معرض آسیبهای فراوانی است. 1️⃣ نخستین آسیب پژوهش‌هایی که برای این پرسش انجام می‌شود، ابتلا به مغالطه «کنه و وجه» است. این که وجهی از دین به عنوان کنه آن و جزئی از دین به عنوان کل آن معرفی شود خود، مغالطه نامیمونی است. نویسنده به دنبال طرح بدعت‌آمیز روشنفکری دینی با عنوان «عرضی و ذاتی دین» نیست، بلکه به پیروی از قرآن، دین را دارای اجزائی می‌داند که نمی‌توان نسبت به برخی از آن توجه نشان داد و از برخی دیگر غفلت نمود. حجاب بخشی از دین است همانگونه که نماز بخشی از دین است، البته و صد البته اعتقاد به قیامت، اعتقاد به امامت حضرت علی(ع) و باور به وجود و حضور امام زمان (عج) نیز بخشی از دین است. همانگونه که خمس و زکات بخشی از دین است، اعتقاد به این که رفتارهای عام المنفعه، صدقه جاریه هستند نیز بخشی از دین است. بنابراین اگر فرض کنیم که در پژوهش‌های مربوط به سنجش دینداری، به این نتیجه رسیدیم که میزان «التزام به انجام فریضه نماز» در جامعه کاهش پیدا کرده، باز نمی‌توان مدعی شد که میزان «دینداری» در جامعه کاهش پیدا کرده است. همین طور کاهش میزان «التزام به حجاب» نمی‌تواند نشانگر کاهش سطح «دینداری» باشد. یا به تعبیر حوزوی در پاسخ به این مغالطه خواهیم گفت دلیل اخص از مدعاست. 2️⃣ آسیب بعدی مربوط به عدم انطباق مسأله با مدعاست. گام اول در پژوهش روشن‌بودن مسأله است. در بسیاری از پژوهش‌ها که به عنوان بررسی سطح «دینداری در ایران امروز» انجام می‌شود، وضعیت دینداری در جامعه امروز ایران مورد مطالعه است. تمامی مطالعات نیز معطوف به همین مسأله است. اما ناگهان در مقام تبیین و تفسیر این مطالعات ادعا می‌شود که سطح دینداری در جامعه امروز ایران پایین آمده است. این در حالی است که «پایین بودن» و یا «بالا بودن» سطح دینداری یک عنوان مقایسه ای است. به عبارت دیگر ما در مقایسه با یک شاخص به این نتیجه می‌رسیم که سطح دینداری پایین یا بالاست. حال سؤال اینجاست که در ادعاهایی از این دست، سطح دینداری جامعه ایران در مقایسه با کدام جامعه، و یا نسبت به کدام مقطع از تاریخ جامعه ایران پایین است؟ و یا آنکه اساسا یک مقیاس معین برای دینداری وجود دارد که ادعا می‌شود وضعیت دینداری در جامعه امروز ایران نسبت به آن پایین است؟ واضح است کسی که ادعا دارد «سطح دینداری در جامعه ایران امروز بالاتر است نسبت به سطح دینداری در جامعه ایران پیش از انقلاب» تفاوت می‌کند با کسی که ادعا کرده «سطح دینداری در جامعه ایران امروز بالاتر است از سطح دینداری در جامعه ایرانی در دهه شصت شمسی». نمی‌توان در نقد اولی مواردی را مطرح کرد که دومی را نقض می‌کند. 3️⃣ از جمله آسیب‌های مطالعاتی درباره سطح دینداری «انحراف در تفسیر» است. مهمترین مصداق برای این آسیب آن است که پژوهشگر شکل خاصی از دینداری که پیش‌تر در فرهنگ عمومی ظهور داشته را نشان کند و تضعیف یا از بین‌رفتن آن را حمل بر «ضعف دینداری» کند. فرض کنید جامعه ایرانی از پنجاه سال گذشته برای اظهار ارادت به امام زمان (عج) چراغانی نیمه شعبان را با شکوه تمام برگزار می‌کرد. این سنت شاید به اقتضای زمانه گمرنگ شده باشد؛ اما باید توجه کرد این به معنای تضعیف باور به امام زمان در جامعه ایرانی نیست. امروز ساختار شهرنشینی اقتضائاتی دارد که پیش‌تر وجود نداشت؛ شاید همین موجب کمرنگ‌شدن سنت چراغانی نیمه شعبان شده است. پژوهشگر جویای حقیقت، باید بداند نسل جدید به شکل جدیدی ارادت خود را به امام زمان (عج) ابراز می‌کنند که شاید با ابراز ارادت دهه شصتی‌ها متفاوت باشد. دهه نودی‌ها شاید همچون شیفتگان دهه پنجاهی نباشند که عصر جمعه‌ها با زیارت آل یاسین به امام زمان خود عرض ادب می‌کردند، اما خوب بلدند با زمزمه یک شعر، به امام زمان خود سلام بدهند و او را فرمانده خود بخوانند حتی به یادش اشک بریزند. 4️⃣ آسیب جدی دیگر آن است که در مطالعه دچار بزرگ‌نمایی و کوچک‌نمایی موضوعات مورد مطالعه باشیم. برای نمونه وقتی برای مطالعه وضعیت دینداری در جامعه امروز ایران به سراغ میزان دانلود یک نماهنگ خواننده ضد دین می‌رویم و در مقابل نسبت به میزان حضور بی‌شمار افراد در تشییع یک شخصیت دینی بی‌توجهی نشان می‌دهیم، در حقیقت دچار یک مغالطه‌ی فاحش روش‌شناسانه شده‌ایم. نمی‌توان درباره زائران میلیونی کربلا در ایام اربعین چیزی نگفت، اما میزان مسافرت به ترکیه در ایام نوروز را نشان از بی‌دینی دانست. فراتر از جهت‌گیری سیاسی، این عمل با تمام موازین اخلاق پژوهش نیز ناسازگار است. 📌 ادامه دارد... @Tanbiholomah
❇️ نکاتی درباره سنجش معتبر دینداری 🖋 سعید احمدی فرد شربیانی 🔢 گام سوم: سنجش معتبر درباره دینداری جامعه ایرانی 🔸 حال با این توضیحات، آیا می‌توان به سنجشی درست و معتبر از «وضعیت دینداری در جامعه ایران امروز» رسید؟ 🔹 پاسخ به این سؤال سهل و ممتنع است. جامعه ایرانی از پیچیدگی‌های عجیبی برخوردار است که شناخت و پیش‌بینی درباره آن را با دشواری‌های فراوانی مواجه ساخته است. اما با این همه جامعه ایرانی از خود رفتارهایی نشان می‌دهد که تفسیرش چیزی جز بازتاب باورهای دینی او نیست. 🔹 هرچند شناخت این باورها و جلوه‌های امروزی آن کار دشواری است که در پیچ و خم جنگ رسانه‌ای گم شده و پژوهشگر حقیقت‌جو را با موانع جدی مواجه ساخته است. اما با این همه کم نیستند پژوهش‌هایی که از سوی نهادهای بی‌طرف و حتی گاه با گرایش‌های نه چندان همسو با حاکمیت انجام شده‌اند و به این نتیجه رسیده‌اند که مطابق استانداردهای پژوهشی در مطالعات جامعه‌شناسانه، جامعه ایرانی در تمام و یا بیشتر شاخص‌های دینداری در سطح بالایی قرار دارد. 🔹 پرسش درباره نسبت وضعیت دینداری در جامعه ایرانی امروز با مقاطع پیش از انقلاب، از جمله مباحثی است که شاید برای یک شهروند عادی هم پاسخ روشنی داشته باشد، از این رو اطاله کلام در این باره را روا نمی‌شماریم. 📎 پیوست: یک گزارش آماری درباره دینداری: ispa.ir/Default/Details/fa/1618 @Tanbiholomah
❇️ زیست اخلاقی و عدالت اجتماعی در ایران اسلامی 📝 چند خطی درباره بیان استاد عندلیب همدانی 🖋 محمد متقیان تبریزی 🔢 بخش نخست: رابطه قلت و کثرت 🔸 استاد عندلیب همدانی، در راستای دغدغه‌های اجتماعی خود، نکاتی را درباره شاخصه دینداری فرموده‌اند که به نظر می‌رسد، ابهامات و پرسش‌هایی درباره آنها وجود دارد. 🔻 ایشان فرموده‌اند: «هرگز نباید صرف برپایی شعائر و یا حضور در مراسم و محافل دینی توسط عده‌ای از مردم را نشانه دینداری اکثریت جامعه دانست». 1️⃣ آیا در مراسمات مذهبی، با «عده‌ای از مردم» به مثابه گروه و فرقه و جمعی خاص روبروییم که در شهر و استان و بخشی مشخص از کشور، به اقامه شعائر می‌پردازند، یا اینکه، آن عده از مردم، در تمام استانها و شهرها و محلات و روستاها حاضرند؛ به گونه‌ای که هیچ‌گاه منطقه‌ای خالی از اقامه شعائر نیست، هرچند با تعداد افراد کمی تشکیل شود؟ گویا در ذهن استاد عزیز، عده‌ای از مردم، به صورت یک ترکیب جمعیتی مشخصِ منفکِ جدا افتاده از اکثریت جامعه تلقی شده است در حالیکه خود ایشان نیز بعید است چنین باوری داشته باشند. 2️⃣ وجود اجتماعاتِ متکثرِ منتشرِ در جای جای کشور، نشان از آن دارد که فضا و جو اجتماعی، دینی و مذهبی است، و اگر چنین نبود و فقط عده‌ای از مردم دغدغه اقامه‌ی دین داشتند، قطعاً نمی‌توانستند در بدنه‌ی جامعه منتشر گردند و حتماً منزوی شده و به گوشه‌ای خزیده و مناسک خود را در خلوت برپا می‌داشتند. وجود فضا و جو غالب دینی نیز حکایت از آن دارد که آن «عده ای از مردم» در حقیقت مرتبط با آن «اکثریت جامعه» است و از آن بریده نیست، و حتی از آن اکثریت نیز نمایندگی می‌کند. بنابراین به نظر می‌رسد در این تحلیل باید دقت نمود که جامعه را به موزائیک‌های کنار هم چیده‌شده تقلیل ندهیم، به گونه‌ای که برخی از انسانها را تبدیل به «عده» نموده و در کنار «اکثر» به حساب بیاوریم. بلکه بدنه‌ی جامعه یک پیکر واحد است که در این پیکره، هم عالم است و هم جاهل؛ هم عابد است و هم فاسق؛ که باید دید غلبه جو اجتماعی با کدام است؟ به عنوان نمونه پاسخ این پرسش را می‌توان از اجرای سرود «سلام فرمانده» به دست آورد. وقتی که این اجرا، می‌تواند یک موج اجتماعی بزرگ در شهرهای متعدد بیافریند، باید به گستره این موج و ریشه‌های آن در دل دریا نگریست؛ نه اینکه با نظر به تعداد افراد حاضر در مراسم و شمارش آنها، چشم خود را بر اکثریتِ قرار گرفته در وراء آنها بست. 📌 ادامه دارد... https://eitaa.com/Tanbiholomah/35 @Tanbiholomah
❇️ زیست اخلاقی و عدالت اجتماعی در ایران اسلامی 📝 چند خطی درباره بیان استاد عندلیب همدانی 🖋 محمد متقیان تبریزی 🔢 بخش دوم 💢 رابطه اقامه شعائر و زیست اخلاقی استاد عندلیب فرموده‌اند: «چگونه می‌توان شعائر الهی را بدون اخلاق انسانی و عدالت اجتماعی، معیار تحقق دین در جامعه دانست، مگر هدف دین، زیست اخلاقی و برپایی عدالت نیست؟» 1️⃣ در عین باور به این نکته که اخلاق و عدالت، دو معیار از معیارهای تحقق دین هستند اما بسیار جای تعجب است که استاد، چرا «اقامه‌ شعائر» را امری غیر از «زیست اخلاقی» می‌داند؟ حضور در مراسم عزاداری، جلسات مناجات و لیالی قدر، اعتکاف و توسل، نمونه‌های بارز اقامه شعائر هستند، آیا این اعمال، امری غیر از زیست اخلاقی هستند؟ بله، این اعمال تمامِ زیست اخلاقی انسان نیست اما غیر از آن هم نیست، پس دوگانه‌سازی اینچنینی، خالی از دقت است. و تعبیر درست آن است که گفته شود: علاوه بر اقامه شعائر، باید به رفتارهای اخلاقی دیگر نیز توجه نمود، و چه کسی این توصیه بجا را انکار خواهد نمود؟ 2️⃣ پرسش از استاد این است که؛ اگر بنای جامعه بر زیست اخلاقی باشد، چه باید بکند؟ آیا مگر غیر از این است که یکی از مهمترین بسترهای اجتماعیِ رواج اخلاق در جامعه، وعظ و خطابه و توبه و مناجات و بکاء است؟ قطعاً ایشان هم چنین باوری دارند، پس نباید در دوگانه کاذب (اقامه شعائر یا زیست اخلاقی) قرار گرفت و بلکه، باید تأکید نمود بر اینکه اقامه شعائر، مقدمه‌ای است برای زیست اخلاقی. و اگر هم ادعا شود که زیست اخلاقی جامعه ایرانی مبتلا به نقیصه است، نیاز به پژوهشهای دقیق دارد که در متن ایشان منعکس نشده است. 3️⃣ از درون اقامه شعائر، و از متن فرهنگ حسینی است که مجاهدت پزشکی در دوران کرونا، ایثار کریمانه با طرح مواسات، بذل مال و منال در بلایا و‌ حوادث از سوی گروه‌های جهادی متولد و در سطح جامعه به شکل چشمگیری فراگیر می‌شود. آیا می‌توان ایثار و مجاهدت بی ‌چشم‌داشت را زیست اخلاقی ندانست؟ و آیا می‌توان این دو اخلاق والامرتبه را بی‌ارتباط با اقامه شعائر -علی الخصوص شعائر حسینی- دانست؟ 💢 و اما درباره عدالت اجتماعی 🔹 پرواضح است که تحقق عدالت اجتماعی، در اولین و مهمترین مرحله، متوجه مسئولین و حاکمان جامعه است، هرچند مردم نیز باید عدالتخواه باشند تا تحقق عدالت آسان گردد. حال، اگر مقام معظم رهبری (دام ظله الوارف) از عقب‌ماندگی در زمینه عدالت اجتماعی می‌گویند، این امر متوجه به مدیران نظام است نه مردم. درحالیکه، موضوع دینداری، ارتباط مستقیم با بدنه و آحاد مردم دارد. پس نمی‌توان وظیفه اولیه حاکمیت را به پای مردم نوشت. و همچنین پرواضح است که؛ تحلیل عقب‌ماندگی نظام در مقوله عدالت اجتماعی به رفتارهای فردی مدیران، نوعی «تقلیل مسئله» است. مهمترین عاملی که فقرآفرین، فسادزا و تبعیض‌ساز است نه رفتار فردی چند مدیر بلکه «ساختارهای فسادزا» است. مدیر بانکی که تهجد و نمازشبش ترک نمی‌شود، نمی‌تواند سیستم اداره بانک را به سمت مستضعفین بچرخاند، و این سیستم است که بر او غلبه کرده و مسیر سرمایه‌داری را در پی خواهد گرفت. 🔹 و حال، این پرسش مطرح می‌شود که: در تبدیل ساختارهای فسادزا به ساختارهای عدالت آفرین، چه سهمی داشته‌ایم؟ حوزه‌های علمیه، علما و اساتید و محققین عرصه فقاهت که همواره در طول تاریخ منادی اخلاق و عدالت بوده‌اند، آیا سهم خود را اداء کرده‌اند یا اینکه بنای خویش را صرفا بر توصیه و نصیحت گذارده‌اند؟ به نظر می‌رسد، باید به میدان درآمد و نرم افزار اداره جامعه اسلامی را از متن وحی استخراج نمود و از اسارت اندیشه غربی رهانید، و سپس، توقع آن را داشت که عدالت اجتماعی تحقق یابد. و اگر گمان بریم که با نگارش کتاب و ارائه سخنرانی و توصیه‌نامه‌های مجازی بتوانیم کاری پیش ببریم، سخت به بیراهه رفته‌ایم. @Tanbiholomah
❇️ انقلاب اسلامی و مقاومت در برابر طاغوت(١) 🖋 محمدصادق احمدی 📝 بخش نخست: مقابله با طاغوت، ضرورتی دینی 🔸 ایستادگی در مقابل استکبار جهانی از مسائلی است که با توجه به هزینه‌هایی که بر کشور ما تحمیل کرده است، ضرورت آن از سوی عده‌ای مورد تردید و انکار واقع می‌شود. در این سلسله‌نوشتار به ضرورت این مسئله و بعضی سؤالات پیرامونی آن خواهیم پرداخت: 1⃣ معنای طاغوت طاغوت معنایی دارد که آن را از صرف کفر متمایز می‌کند. طاغوت در جایی به کار می‌رود که سرکشی و طغیانی درکار باشد؛ جایی که دستگاهی در مقابل دستگاه خدا و حاکمیت دین قد عَلم کند. لذا طاغوت به سرمنشأ گمراهی اطلاق می‌شود. 2⃣ کفر به طاغوت، رکن دینداری قرآن کریم کفر به طاغوت را به همراه ایمان به خدا، دو پایه‌ی اصلی دعوت تمامی انبیا معرفی می‌کند: 💠 و لَقَدْ بَعَثْنا في‏ كُلِّ أُمَّةٍ رَسُولاً أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ وَ اجْتَنِبُوا الطَّاغُوت‏... و همانا در هر امتى پيامبرى فرستاديم كه [اعلام كند كه‏] خدا را بپرستيد و از [پرستش‏] طاغوت بپرهيزيد (نحل: ۳۶) و درجای دیگر، آن را شرط هدایت و تمسک به ریسمان محکم الهی بیان می‌کند: 💠 فمَن يَكْفُرْ بِالطَّغُوتِ وَ يُؤْمِن بِاللَّهِ فَقَدِ اسْتَمْسَكَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقَى پس هر كه به طاغوت كفر ورزد و به خدا ايمان بياورد، بى‏ترديد به محكم‏ترين دستگيره كه آن را گسستن نيست، چنگ زده است؛ (بقره: ۲۵۶) و در مقابل، ایمان به طاغوت و پذیرش آن را پذیرش ولایت شیطان و سبب گمراهی خوانده است: 💠 أ لَمْ تَرَ إِلَى الَّذينَ يَزْعُمُونَ أَنَّهُمْ آمَنُوا بِما أُنْزِلَ إِلَيْكَ وَ ما أُنْزِلَ مِنْ قَبْلِكَ يُريدُونَ أَنْ يَتَحاكَمُوا إِلَى الطَّاغُوتِ‏ وَ قَدْ أُمِرُوا أَنْ يَكْفُرُوا بِهِ وَ يُريدُ الشَّيْطانُ أَنْ يُضِلَّهُمْ ضَلالاً بَعيدا آيا به كسانى كه گمان مى‏كنند به آنچه بر تو و پيش از تو نازل شده ايمان آورده‏اند، ننگريستى، كه مى‏خواهند [در موارد نزاع و اختلافشان‏] داورى نزد طاغوت برند؟ در حالى كه فرمان يافته‏اند به طاغوت كفر ورزند، و شيطان [با سوق دادنشان به سوی طاغوت‏] مى‏خواهد آنان را به گمراهىِ دورى [كه هرگز به رحمت خدا دست نيابند] دچار كند. (نساء: ۶۰) 💠 الَّذينَ آمَنُوا يُقاتِلُونَ في‏ سَبيلِ اللَّهِ وَ الَّذينَ كَفَرُوا يُقاتِلُونَ في‏ سَبيلِ الطَّاغُوتِ‏ فَقاتِلُوا أَوْلِياءَ الشَّيْطانِ إِنَّ كَيْدَ الشَّيْطانِ كانَ ضَعيفا آنان كه ايمان آورده‏اند در راه خدا مى‏جنگند؛ و كسانى كه كافر شده‏اند در راه طاغوت مى‏جنگند. پس شما با ياران شيطان بجنگيد، كه يقيناً نيرنگ و توطئه شيطان [در برابر اراده خدا و پايدارى شما] سست و بى‏پايه است‏ (نساء: ۷۶) 3⃣ مقاومت، لازمه‌ی کفر به طاغوت طبیعتا وقتی مؤمنین و جامعه اسلامی موظف به کفر به طاغوت و نرفتن زیر بار سلطه آن باشند و بخواهند حاکمیت دستگاه خدا و دین خدا را دنبال کنند و زیر بار سلطه‌ی مادی و معنوی و زورگویی طواغیت نروند دشمنی‌ها آغاز می‌شود و هزینه‌های گوناگون مادی و غیر مادی برای پیمودن مسیر، بالا می‌رود. لذا قدم‌نهادن در این مسیر نیازمند صبر و استقامت هم از ناحیه ولیّ و هم از ناحیه بدنه‌ی جامعه‌ی مؤمنین است. از همین جهت قرآن کریم در موارد مختلف هم به پیامبران و هم به مؤمنین دستور به صبر و استقامت در مسیر بندگی خدا و کفر به طاغوت داده است: 💠 فاسْتَقِمْ‏ كَما أُمِرْتَ وَ مَنْ تابَ مَعَكَ وَ لا تَطْغَوْا إِنَّهُ بِما تَعْمَلُونَ بَصيرٌ پس همانگونه كه فرمان يافته‏اى ايستادگى كن؛ و نيز آنان كه همراهت به سوى خدا روى آورده‏اند. و سركشى مكنيد كه او به آنچه انجام مى‏دهيد، بيناست.(هود: ۱۱۲) 💠 إنَّ الَّذينَ قالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقامُوا تَتَنَزَّلُ‏ عَلَيْهِمُ الْمَلائِكَةُ أَلاَّ تَخافُوا وَ لا تَحْزَنُوا وَ أَبْشِرُوا بِالْجَنَّةِ الَّتي‏ كُنْتُمْ تُوعَدُون‏ بى‏ترديد كسانى كه گفتند: پروردگار ما خدا است؛ سپس استقامت ورزيدند، فرشتگان بر آنان نازل مى‏شوند [و مى‏گويند:] مترسيد و اندوهگين نباشيد و شما را به بهشتى كه وعده مى‏دادند، بشارت باد.( فصلت: ۳۰) 💠 و أَنْ لَوِ اسْتَقامُوا عَلَى الطَّريقَةِ لَأَسْقَيْناهُمْ ماءً غَدَقاً و اگر بر طريقه حق پايدارى كنند حتماً آنان را از آب فراوانى سيراب خواهيم كرد(جن: ۱۶) 💠 و إِنْ تَصْبِرُوا وَ تَتَّقُوا لا يَضُرُّكُمْ كَيْدُهُمْ‏ شَيْئاً إِنَّ اللَّهَ بِما يَعْمَلُونَ مُحيطٌ و اگر شكيبايى ورزيد و پرهيزكارى كنيد، نيرنگشان هيچ زيانى به شما نمى‏رساند؛ مسلماً خدا به آنچه انجام مى‏دهند، احاطه دارد.(آل عمران: ۱۲۰) 📌 ادامه دارد... https://eitaa.com/Tanbiholomah/38 @Tanbiholomah
❇️ انقلاب اسلامی و مقاومت در برابر طاغوت(٢) 🖋 محمدصادق احمدی 📝 بخش دوم: مقابله با طاغوت، ضرورتی عقلی 🔸 گاهی گفته می‌شود که دین ما دین عقلانیت است و لذا در جایی که دشمن از ما قوی‌تر است و به اصطلاح زورمان به دشمن نمی‌رسد سخن‌گفتن از مقاومت، مخالف عقلانیت خواهد بود. گویی مقاومت در برابر سلطه‌ی طاغوت مخصوص به زمانی است که از حیث عِدّه و عُدّه، برابر و یا بالاتر از دشمن باشیم!! درحالی که واقعیت امر به شکل دیگری است. عقلانیت در سایه جهان‌بینی صحیح و آگاهی کامل از اسباب عالم معنی پیدا می‌کند. خداوند متعال اراده کرده است حقایقی را در پس پرده‌ی ظاهری دنیا قرار دهد تا ایمان به غیب، رکن دینداری و هدایت باشد: 💠 ذلِكَ الْكِتَابُ لَا رَيْبَ فِيهِ هُدًى لِّلْمُتَّقِينَ الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِالْغَيْبِ وَ يُقِيمُونَ الصَّلَوةَ وَ ممِّا رَزَقْنَاهُمْ يُنفِقُونَ در [وحى بودن و حقّانيّت‏] اين كتابِ [با عظمت‏] هيچ شكى نيست؛ سراسرش براى پرهيزكاران، هدايت است. آنان كه به غيب ايمان دارند و نماز را بر پا مى‏دارند و از آنچه به آنان روزى داده‏ايم، انفاق مى‏كنند.(بقره: ۲و۳) ✅ امتیاز مؤمن از غیر او در ایمان به غیب است. عقل مؤمن در سایه بینشی که خدا و دین به او می‌دهند مجموع ظاهر و غیب عالم را در قضاوتها و تصمیم‌گیری‌ها مد نظر قرار می‌دهد و در چنین وضعیتی هر تصمیم و حرکتی که صرفا معطوف به اسباب ظاهری باشد عین جهالت خواهد بود. لذا قرآن کریم در موارد متعددی حساب و کتاب متفاوتی را برای مقاومت مطرح می‌کند و بر وجود امدادهای غیبی الهی در راه مقاومت تأکید می‌نماید: 💠 يأَيهُّا النَّبىِ‏ حَرِّضِ الْمُؤْمِنِينَ عَلىَ الْقِتَالِ إِن يَكُن مِّنكُمْ عِشْرُونَ صَابرِونَ يَغْلِبُواْ مِاْئَتَينْ‏ وَ إِن يَكُن مِّنكُم مِّاْئَةٌ يَغْلِبُواْ أَلْفًا مِّنَ الَّذِينَ كَفَرُواْ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لَّا يَفْقَهُون الْانَ خَفَّفَ اللَّهُ عَنكُمْ وَ عَلِمَ أَنَّ فِيكُمْ ضَعْفًا فَإِن يَكُن مِّنكُم مِّاْئَةٌ صَابِرَةٌ يَغْلِبُواْ مِاْئَتَينِ وَ إِن يَكُن مِّنكُمْ أَلْفٌ يَغْلِبُواْ أَلْفَينْ‏ بِإِذْنِ اللَّهِ وَ اللَّهُ مَعَ الصَّابرِين اى پيامبر! مؤمنان را به جنگ برانگيز كه اگر از شما بيست نفر صابر باشند بر دويست نفر چيره مى‏شوند، و اگر از شما صد نفر [صابر] باشند بر هزار نفر از كافران چيره مى‏شوند؛ زيرا آنان گروهى هستند نمى‏فهمند.(انفال: ۶۵ و ۶۶) 💠 فلَمَّا فَصَلَ طالُوتُ بِالْجُنُودِ قالَ إِنَّ اللَّهَ مُبْتَليكُمْ بِنَهَرٍ فَمَنْ شَرِبَ مِنْهُ فَلَيْسَ مِنِّي وَ مَنْ لَمْ يَطْعَمْهُ فَإِنَّهُ مِنِّي إِلاَّ مَنِ اغْتَرَفَ غُرْفَةً بِيَدِهِ فَشَرِبُوا مِنْهُ إِلاَّ قَليلاً مِنْهُمْ فَلَمَّا جاوَزَهُ هُوَ وَ الَّذينَ آمَنُوا مَعَهُ قالُوا لا طاقَةَ لَنَا الْيَوْمَ بِجالُوتَ وَ جُنُودِهِ قالَ الَّذينَ يَظُنُّونَ أَنَّهُمْ مُلاقُوا اللَّهِ كَمْ مِنْ فِئَةٍ قَليلَةٍ غَلَبَتْ فِئَةً كَثيرَةً بِإِذْنِ اللَّهِ وَ اللَّهُ مَعَ الصَّابِرينَ پس زمانى كه طالوت با سپاهيان [براى جنگ با دشمن از شهر] بيرون رفت، گفت: بى‏ترديد خدا شما را به وسيله نهر آبى آزمايش مى‏كند؛ پس هركه از آن بنوشد، از من نيست و هركه از آن نخورد، از من است، مگر كسى كه با دستش كفى آب برگيرد. پس جز اندكى از آنان، همگى از آن نوشيدند. و زمانى كه او و كسانى كه با او ايمان آورده بودند از نهر گذشتند، [گروهى از آنان‏] گفتند: ما را امروز قدرت مقابله با جالوت و سپاهيانش نيست. ولى كسانى كه يقين داشتند كه ديداركننده‌ی خدايند، گفتند: چه بسا گروه اندكى كه به توفيق خدا بر گروه بسيارى پيروز شدند، و خدا باشكيبايان است.(بقره: ۲۴۹) 🔺 به همین جهت پیامبر اسلام در مقابله با طاغوت و سلطه‌ی شرک وکفر، با ایمان به همین وعده‌های الهی قدم در مسیر مبارزه گذاشت. درحالی که از نظر تحلیل ظاهری، عِدّه و عُدّه‌ای به مراتب کمتر از آنها داشت و قرآن کریم هم به وضوح به این مسأله اشاره می‌فرماید: 💠 و لَقَدْ نَصرَكُمُ اللَّهُ بِبَدْرٍ وَ أَنتُمْ أَذِلَّةٌ فَاتَّقُواْ اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُون و بى‏ترديد خدا در بدر شما را يارى داد، در حالى كه ناتوان بوديد؛ بنابراين از خدا پروا كنيد، باشد كه سپاس گزارى نماييد.(آل عمران: ۱۲۳) 📌 ادامه دارد... @Tanbiholomah
❇️ انقلاب اسلامی و مقاومت در برابر طاغوت(٣) 🖋 محمدصادق احمدی 📝 بخش سوم: سازش یا مبارزه با طاغوت؟ 1⃣ نتیجه‌ی سازش با طاغوت بر خلاف آنچه عده‌ای مطرح می‌کنند سازش با طاغوت باعث آرام‌گرفتن نزاع و دست‌برداشتن او از سلطه‌گری و زیاده‌خواهی نمی‌شود. خاصیت او طغیان‌گری و سرکشی است و تا هویت ایمانی و قبول حاکمیت خدا را در جامعه اسلامی ریشه‌کن نکند دست‌بردار نیست. و این درسی است که قرآن به ما آموخته است: 💠 يأَيهُّا الَّذِينَ ءَامَنُواْ لَا تَتَّخِذُواْ عَدُوِّى وَ عَدُوَّكُمْ أَوْلِيَاءَ تُلْقُونَ إِلَيهْم بِالْمَوَدَّةِ وَ قَدْ كَفَرُواْ بِمَا جَاءَكُم مِّنَ الْحَقّ‏ يخُرِجُونَ الرَّسُولَ وَ إِيَّاكُمْ أَن تُؤْمِنُواْ بِاللَّهِ رَبِّكُمْ إِن كُنتُمْ خَرَجْتُمْ جِهَادًا فىِ سَبِيلىِ وَ ابْتِغَاءَ مَرْضَاتىِ تُسِرُّونَ إِلَيهْم بِالْمَوَدَّةِ وَ أَنَا أَعْلَمُ بِمَا أَخْفَيْتُمْ وَ مَا أَعْلَنتُمْ وَ مَن يَفْعَلْهُ مِنكُمْ فَقَدْ ضَلَّ سَوَاءَ السَّبِيلِ إِن يَثْقَفُوكُمْ يَكُونُواْ لَكُمْ أَعْدَاءً وَ يَبْسُطُواْ إِلَيْكُمْ أَيْدِيهَمْ وَ أَلْسِنَتهَم بِالسُّوءِ وَ وَدُّواْ لَوْ تَكْفُرُونَ اى اهل ايمان! دشمنان من و دشمنان خودتان را دوستان خود مگيريد، شما با آنان اظهار دوستى مى‏كنيد، در حالى كه آنان به طور يقين به آنچه از حق براى شما آمده كافرند، و پيامبر و شما را به خاطر ايمانتان به خدا كه پروردگار شماست بيرون مى‏كنند، اگر براى جهاد در راه من و طلب خشنوديم بيرون آمده‏ايد مخفيانه به آنان پيام مى‏دهيد كه دوستشان داريد؟ در حالى كه من به آنچه پنهان مى‏داشتيد و آنچه آشكار كرديد داناترم، و هركس از شما با دشمنان من رابطه‌ی دوستى برقرار كند، مسلماً از راه راست منحرف شده است. اگر بر شما چيره شوند، دشمنانتان خواهند بود، و دست‏هايشان را و زبان‏هايشان را به بر ضد شما مى‏گشايند، و آرزو دارند كه اى كاش شما هم كافر شويد.(ممتحنه: ۱ و ۲) 💠 یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِنْ تُطِیعُوا الَّذِینَ کفَرُوا یرُدُّوکمْ عَلی أَعْقابِکمْ فَتَنْقَلِبُوا خاسِرِینَ اى اهل ايمان! اگر از كافران فرمان بريد، شما را به گذشتگانتان بازمى‏گردانند، در نتيجه زيانكار خواهيد شد.(آل‎عمران: ۱۴۹) 2⃣ ائمه و مبارزه با طاغوت 🔻 گاه این تصور ترویج می‌شود که ائمه علیهم السلام در زمانی که قدرت مبارزه نظامی با طاغوت را نداشتند مسیر سازش و حتی دلسوزی نسبت به حاکمان غاصب را در پیش گرفتند و به غلط روش تقیه‌ایِ ائمه اینگونه تفسیر می‌شود. 🔻 هرچند سخن‌گفتن در رد این مدعا مجال واسعی می‌طلبد که در این نوشتار نمی‌گنجد ولی در این مختصر به همین بسنده می‌کنیم که تقیه به معنای تعطیلی مبارزه با طاغوت نیست؛ بلکه به معنای تغییر روش مبارزه بر اساس اقتضائات زمان هر امام است. ✅ بهترین شاهد بر صدق این مدعا نیز تصمیم حذف و به شهادت‌رساندن همه یازده امام معصوم علیهم السلام توسط طواغیت زمان خودشان می‌باشد؛ چراکه اگر ایشان سازشکارانی گوشه‌نشین یا دلسوز برای حکام جور بودند، دیگر چه نیاز به ترس و حذفشان بود؟ 📌 ادامه دارد... @Tanbiholomah
❇️ انقلاب اسلامی و مقاومت در برابر طاغوت(۴) 🖋 محمدصادق احمدی 📝 بخش چهارم و پایانی: جمهوری اسلامی و سیاست دینیِ طاغوت‌ستیزی 1⃣ جمهوری اسلامی و کفر به طاغوت 🔺 ایران بعد از انقلاب اسلامی به درستی در مسیر کفر به طاغوت، قدم گذاشت و در مقابل سلطه‌جویی و زیاده‌خواهی استکبار جهانی ایستادگی کرد. 🔻 روشن است امروز غرب و علی الخصوص آمریکا مصداق بارز طاغوت هستند؛ چراکه شیوه‌ی آنها سرکشی در مقابل دین و حاکمیت خدا و همچنین استثمار ملت‌ها و دولت‌هاست. سلطه‌ی ناروایی که گاه به شکل غارت منابع کشورها بروز می‌کند؛ گاهی در قالب مظلوم‌کشی و اخراج مردم از سرزمینشان نمایان می‌گردد و تمام تلاشش را برای شبیخون فرهنگی در میان ملت‌ها و دولت‌ها و رواج بی‌دینی و بی‌حیایی و حتی همجنسگرایی به کار می‌گیرد. 🔹 امروز انقلاب اسلامی اگر در مقابل غرب و آمریکا مقاومت نکند دیری نمی‌پاید که تمام هویت و هستی خودش را خواهد باخت. زیاده‌خواهی استکبار جهانی تمامی ندارد و سازش نیز مانعی بر سر راه آن نخواهد شد. این مدعا که از معارف دینی دلیل آن ذکر شد مؤیّد به تجربه‌‌ی کشورهای مختلف از جمله لیبی و کره شمالی و مصر و همچنین تجربه کشور خودمان ایران نیز می‌باشد؛ زیرا هرجا در مقابل زیاده‌خواهی‌ها کوتاه آمدیم نه تنها دشمنی‌ها کم نشد بلکه باعث شد امتیازات نقد را در مقابل وعده‌های پوچ و نسیه، واگذار کنیم. 2⃣ مردم و مقاومت 🔹 آنچه مردم متدین و قهرمان ایران در طول چهل و اندی سال پس از انقلاب نشان داده‌اند تجلی ایستادگی مقابل زورگویی‌ها و سلطه‌جویی‌های بی‌پایان دشمنان است. هرچند مردم به حق از کمبودها و کم‌کاری‌ها دلخورند و با تنبلی و بی‌عرضگی و فساد برخی مسؤولان مشکل دارند؛ ♨️ اما در واقع نارضایتی امروز مردم که شاید از ابتدای انقلاب هیچ‌گاه شاهد آن نبوده‌ایم اتفاقا از کسانی است که حتی حل‌شدن مشکل آب شرب را در گرو کوتاه‌آمدن از مبانی ارزشمند انقلاب و پریدن در آغوش غرب می‌دانستند. نارضایتی مردم از مدیران ناتوانی است که بسیاری از اوقات در اتاق‌های دربسته برای حل مشکلات مردم مسیر حرف‌درمانی را در پیش گرفتند و به دستاوردهای تقریبا هیچ در ارتباط با غرب افتخار کردند. ✅ مردم اگر مخالف مبارزه با استکبار و صهیونیست و مقاومت در مقابل زورگویی و تجاوز آنها بودند، در اوج مشکلات معیشتی با جمعیت میلیونی بی‌نظیر پای تابوت حاج قاسم عزیز خروش و خشم مقدس خود را علیه طاغوت زمان فریاد نمی‌کردند. آیا غیر از این است که حاج قاسم نماد مبارزه انقلاب اسلامی با صهیونیست و استکبار جهانی بود؟ @Tanbiholomah
❇️ سلام فرمانده و نظم نوین جهانی 🖋 صالح رحمتی ♨️ اینک این سرود، با همان شکل اجرایی که دارد و از کودکان دهه نودی استفاده می‌کند و یک آهنگ مشترک و شعر واحد را بر سر زبانها جاری می‌سازد، بدون هیچگونه پشتیبانی حاکمیتی وارد سایر سرزمین‌ها گشته و آرایش جدیدی به آنها می‌دهد. این همان «نظم نوین جهانی» است. نظمی بر محور سلام به فرمانده. سلامی که از بستر انقلاب اسلامی ایران برخاست و عالم‌گیر شد. 📌 متن کامل یادداشت در پست بعد👇🏻 @Tanbiholomah
❇️ سلام فرمانده و نظم نوین جهانی 🖋 صالح رحمتی 🔸 انقلاب اسلامی ایران، از آغاز داعی بر ایجاد یک نظم نوین جهانی بر محور کلمه توحید داشت. این نظم نوین، در برابر نظمی که بنیادهای اومانیستی غربی در حال پیگیری طرح آن بودند قرار می‌گرفت، فلذا از بنیان و اساس با آنها درگیرشده و به مقابله برخاست. 🔹 بسیاری، در طول سالیان انقلاب اسلامی، به دلیل وجود برخی مشکلات و فقدان قدرت تحلیل، نسبت به این ایده و آرمان ناامید گشته و از برخی مواضع خویش عدول کردند. غافل از آنکه، همانطور که انقلاب اسلامی ایران، پدیده‌ای الهی است، هدایت و سرپرستی آن، در قاب معادلات بشری نمی‌گنجد و امکان تحلیل آن از دریچه تنگ و عقیم علوم مادی انسانی، فراهم نیست. 🔹 حال، اگر از این آسیب‌شناسی تحلیل بگذریم، شاید بتوان به نمونه‌هایی اشاره نمود که هیچ انسان آزاده‌ای را یارای انکار و مکابره در آن موارد نبوده و هیچ دانشی از علوم انسانی را نیز قدرت ژرف‌اندیشی در اعماق آنها را فراهم نیست. یکی از آن نمونه‌ها همین سرود «سلام فرمانده» است. ❓آیا می‌توان این سرود را در معیارهای موسیقایی قرار داده و جاذبیت گسترده آن را از دریچه شعر و آهنگ تحلیل نمود؟ و آیا می‌توان این سرود را از بستر شکل‌گیری آن یعنی «نظام مقدس اسلامی ایران» فارغ نموده و جدای از آن بستر، تحلیل نمود؟ سرود سلام فرمانده برخاسته از عمق فطرت توحیدی است که در حرکت تاریخی انقلاب اسلامی ایران بر سر دست گرفته شده و فریاد آن سر داده شد. ♨️ اینک این سرود، با همان شکل اجرایی که دارد و از کودکان دهه نودی استفاده می‌کند و یک آهنگ مشترک و شعر واحد را بر سر زبانها جاری می‌سازد، بدون هیچگونه پشتیبانی حاکمیتی وارد سایر سرزمین‌ها گشته و آرایش جدیدی به آنها می‌دهد. این همان «نظم نوین جهانی» است. نظمی بر محور سلام به فرمانده. سلامی که از بستر انقلاب اسلامی ایران برخاست و عالم‌گیر شد. ✅ هنوز مانده تا نسخه انگلیسی آن وارد قلمرو اروپا شود و نظم آنها را برهم ریخته و نظم نوین را برایشان معنادار سازد. @Tanbiholomah