eitaa logo
تاریخ دیروز، امروز، فردا
186 دنبال‌کننده
183 عکس
47 ویدیو
0 فایل
تاریخ دیروز، روشنگر مسیر فردا توضیحی درباره هویت کانال: https://eitaa.com/TarikhDEF/2 فهرستی از گزیده مطالب کانال: https://eitaa.com/TarikhDEF/4 ارتباط با مدیر: @yahadi71
مشاهده در ایتا
دانلود
❇️ ... 🔹نمیدونم چرا اما از قبل چندین بار به دوستان مسئول و هماهنگ کننده گفتم فقط ، اونم فقط کلاس 11 یا 12 رو هماهنگ کنن اما هم دیروز و هم امروز تقدیر به نحوی شد که برم مدارس ، دیروز کلاس هشتم، امروز هم کلاس هفتم و نهم. 🔸خلاصه بعد از هماهنگی های امروز گفتن برید . حدود 25 30 نفر تو کلاس بودن. از حیث خیلی با مدرسه دیروزی که رفته بودم متفاوت بود، عمده بچه ها حجاب خوب داشتن الا سه چهار نفری که اون هم مقداری از موهاشون بیرون بود. 🔹ابتدای کلاس گفتم دوست دارید مباحث خودم رو مطرح کنم یا سوالات شما رو پاسخ بدم؟ به خلاف کلاس دیروزم، اینجا همه گفتن دوست داریم مباحث خودتون رو بشنویم. هم این نکته و هم نکته قبل برام بود. 🔸اما اینکه کلاس با این تعداد دانش آموز، به شدت آروم بودن، به شدت به حرف هام گوش میکردن، خیلی کم وسط حرف هام میپریدن، با خودم میگفتم کلاس نهمی، اون هم با این تعداد دانش آموز، این همه آروم، مگه داریم؟ 🔹خلاصه سعی کردم از زاویه ای جدید اهمیت و جایگاه بحث و در لابه لاش یه سری مباحث دیگه رو براشون تبیین کنم به نحوی که خسته کننده نباشه و بتونه در اونها ایجاد کنه. البته لابه لای مباحث سوالاتشون رو هم میپرسیدن ولی مقدارش خیلی کم بود. 🔸اما این آرامششون، خوب گوش دادنشون، سر و صدا نکردنشون، اینکه کم سوال بودن و بیشتر دوست داشتن مباحث من رو بشنون و... همه و همه برام خیلی عجیب بود، به شدت کم تاثیر نسبت به ، حداقل من بروز خاصی ندیدم، دقیقا به خلاف مدرسه ای که دیروز رفته بودم. 🔹خلاصه این کلاس تموم شد و قرار شد ساعت بعد بریم ، تعدادشون کمتر بود، حدود 20 نفر. بچه های این کلاس هم خوب بود الا سه چهار نفر خصوصا دو نفر که وضعیت حجاب مناسبی نداشتن 🔸وارد کلاس که شدم، همین دو دختر دست تو گوشاشون گرفتن که حرف های من رو نشنون، برام جالب بود، سعی کردم هیچ واکنش خاصی نشون ندم، 5 دقیقه ای که گذشت چون بحث داشت به جاهای جذاب میرسید دیدم آروم دست هاشون رو از گوششون بیرون آوردن و بعد شدن جزو فعال های توی بحث. شاید نصف یا یک سوم بچه ها وقتی صحبت میکردم میکردن که برام جالب بود. 🔹خلاصه این کلاس هم از جهات متعدد خیلی شبیه به کلاس قبلی بود، این مدرسه و مدرسه ای که دیروز رفته بودم، با اینکه هر دوشون متوسطه اول بودن اما تفاوتشون خیلی محسوس و واضح بود، تو ذهنم داشتم بررسی میکردم علتش چیه؟ تا اینکه وارد دفتر شدم و چند دقیقه ای با مدیر و معاونشون صحبت کردم. 🔸دیدم چندین عامل به نحو جدی موثر بوده، از جمله مهمترین عواملش، شخص و مدرسه بود. واقعا برا مدیر و معاون پرورشی مهم بود علاوه بر درس، بچه ها تربیت صحیح هم بشن، رشد دینی هم داشته باشن و... 🔹عامل مهم دیگه به تبع همین مسئله، دعوت از چندین اعم از طلبه خواهر یا برادر توی همین مدت سه ماهه امسال بوده، میگفت شما نهمین روحانی هستید که تو همین مدت به مدرسه ما میاید. 🔸تازه داشتم متوجه میشدم این مدرسه با مدرسه ای که دیروز رفته بودم به چه چیزی برمیگشت: این مدرسه با پیگیری های معاون پرورشی مدرسه تو این مدت کوتاه، من نهمین روحانی اونجا بودم اما مدرسه دیروزی، من اولین روحانی اونجا بودم چون به هر دلیلی مسئولین اون مدرسه خیلی پیگیر روحانی و مسائل فرهنگی اونجا نبودن. 🔰 اینجاست که انسان میبینه مثل یک بمب میتونه موثر واقع بشه، اینجاست که و در تربیت به خوبی خودش رو نشون میده... 🆔https://eitaa.com/TarikhDEF
❇️ پدیده ای به نام اینستا 🔹تقریبا برام مسجل شده که همه ما باید یه پیج توی داشته باشیم تا حداقل همین محتواهای بدیهی و روشنی که توی برای هم دیگه میفرستیم رو با یک و سلیقه ای توی اینستا بذاریم تا حداقل اون بخش از مخاطبین مون رو که بیشتر اونجا پرسه میزنن و در امثال ایتا حضور ندارن، بتونیم تغذیه کنیم. 🔸امروز روز عجیبی برام بود، تقدیر باز هم ما رو به مدرسه برد اما این بار . وارد کلاس که شدم دانش آموزان حدود 20 25 نفر بودن، در ظاهر بدک نبود، غیر از 5 6 نفری که نصف و نیمه پوشش سر نداشتن. 🔹ابتدا گفتم مباحث تو ذهن خودم رو بگم یا بیام سراغ سوالات تو ذهن شما؟ همه گفتن سوالات ما. اول یه مقدمه براشون رفتم و بعد رسیدم به سوالات اونها. مدارس قبلی هم بعضا میدیدم که تحت تاثیر هستن، اما اینجا جور دیگه ای بود. خیلی خیلی متاثر از فضای مجازی خصوصا بودن. 🔸البته به حرف هام خوب گوش میدادن اما سوالاتشون خیلی زیاد بود، از این شاخه میپریدن به اون شاخه، خیلی سعی میکردم یکی یکی سوالاتشون رو پاسخ بدم اما مگه وقت اجازه میداد، به سرعت در حال تمام شدن. 🔹سوالاتشون رو که پرسیدن، دیدم عینا همون پُست هایی هست که امثال تو اینستا گذاشتن، جالبیش اینجا بود که با تردید هم نمیگفتن بلکه از بهش اعتقاد داشتن، پیش خودشون انگار این مسائل از هم بالاتر باشه. 🔸از استناد خنده دار اون خانم بازیگر به گرفته تا اینکه چرا خامنه ای بچه هاشو فرستاده اروپا خوشگذرونی اما اینجا رو میکشه؛ از اینکه چرا این همه آدم مثل رو میکشید گرفته تا اینکه چرا به فلانی تجاوز کردید، چرا این همه بخور بخور راه انداختید و... 🔹خب سوالات خیلی زیاد بود، به خاطر همین فقط رسیدم سه چهار مورد رو که خیلی هم با اعتقاد و یقین میگفتن بررسی کنم و تهش هم تقریبا تو کلاس قبول کردن که اشتباه میکردن اما باز دست میزاشتن رو چیزهای دیگه و مجدد با یقینی عجیب و غریب مطرحش میکردن. 🔸فکر میکردم حداقل با پاسخ دادن به همین سه چهار سوال، بعد کلاس احتمالا یه کم از موضع خودشون عقب نشینی کنن و حداقل این قدر با یقین مطرح نکنن اما دیدم کلاس که تموم شد ریختن سرم و دوباره همون حرف ها رو تکرار کردن 🔹هی میگفتم مگه من پنبه این ها رو تو کلاس براتون نزدم، ولی انگار هنوز به قلبشون رسوخ نکرده بود، خب شاید طبیعی بود چون تیرهای اینستا خیلی عمیق تر به قلبشون نشسته بود که به این راحتی قابل پاک کردن نبود. قطعا اگه این جلسات داشت میتونست اثرات جدی در این بچه ها ایجاد کنه، چه اینکه در همین حدش هم به نظرم روی بعضی شون که اثر خیلی خوب داشت رو برخی هم کمتر 🔸از بچه ها خواستم از بخوان که یه جلسه هم چهارشنبه بزاره تا بحث رو ادامه بدیم، خودمم بعد کلاس به مدیر گفتم داستان اینجوری هست و اگه میشه حتما یه کلاس چهارشنبه به من بدید که ادامه بحث رو با این بچه ها داشته باشم اما مدیر هم آب پاکی رو ریخت روی دست من و گفت به هیچ وجه امکانش نیست، شما رو به خیر و ما رو به سلامت. 🔹تو همون چند دقیقه ای که باهاش صحبت کردم، متوجه شدم تقریبا خاصی تو این بحث ها نداره، میگفت کلا تا حالا هیچ اینجا نیومده، اگه الانم من رفته بودم، به خاطر اصرار خودم بود و گرنه اونها طلب خاصی نداشتن، سال گذشته هم خبر خاصی از روحانی اونجا نبوده. 🔸بله اگه وضعیت مدیر و پرورشی مدرسه اینچنین باشه، روحانی هم اونجا حضور نداشته باشه، قطعا نتیجه اش میشه همون که من دیدم. 🔰خدایا به حق (س) بچه های ما رو از دست ایادی دشمن نجات بده و به دامن اهل بیت برگردان، دوستان این شب ها تو ها تون برا این بچه ها هم دعا کنید، بخواید که به خودشون برگردن. 🆔https://eitaa.com/TarikhDEF