eitaa logo
تاملی در تاریخ اسلام
2.1هزار دنبال‌کننده
2.5هزار عکس
143 ویدیو
250 فایل
﴾﷽﴿ 🕌امام علی(علیه السلام) خطاب به امام حسن(علیه السلام): «وَاعْرِضْ عَلَیْهِ أَخْبَارَ الْمَاضِینَ..» 📚نهج البلاغه، نامه۳۱ ✅روزی نه چندان دورِ دور، ماهم در تاریخ، ورق خواهیم خورد. @hosseinifazel نشر و کپی بدون ذکر منبع🚫 📚مقتل : @AsnadolMasaeb
مشاهده در ایتا
دانلود
✍پاسخ: حضرت رسول اکرم(ص) هنگام بازگشت از سفر حَجّه الوداع در سال نهم هجری؛ متوجه توطئه دشمنان منطقه تبوک شدند که قصد داشتند به شهر مدینه حمله کنند. پس حضرت(ص) سپاهی را در فصل گرما آماده و مدینه را به مقصد تبوک ترک کردند. حضرت(ص) دراین میان امام علی(ع) را به جای خودش در مدینه منصوب کردند. وقتی برخی از منافقین از این موضوع آگاه شدند پس در صدد نشر این شایعات بر آمدند که پیامبر اکرم(ص) خواستند که علی(ع) به زحمت نیافتد و یا این که صحنه جنگ برای علی(ع) سخت و دشوار بوده و یا رابطه پیامبر(ص) و علی(ع) دچار تیرگی شده است! امام علی(ع) با شنیدن این خبر سریعاً خود را به پیامبر اسلام(ص) رساند و پیامبر(ص) در پاسخ به ایشان حدیث منزلت را نقل کردند و عنوان کردند که آنان دروغ می‌گویند، برگرد و در مدینه بمان! سپس فرمود : 📋《یا علیّ! امَا تَرضَی اَن تَکُونَ مِنّي بِمَنزَلَةِ هارُونَ مِن مُوسَی إِلّا إنّه لا نَبيَّ بَعدِي؟》 ♦️ای علی(ع)! آیا راضی نمی شوی که تو برای من، در مقام و منزلت هارون(ع) از موسی(ع) باشی؟ جز این‌که بعد از من پیغمبری نخواهد بود.(۱) پس به این ترتیب جنگ تبوک تنها غزوه ای بود که امام علی(ع) به همراه پیامبر(ص) در آن شرکت نکرد. در زمان جنگ تبوک دشمنان اسلام به سه گروه تشکیل می شدند: 1⃣مشرکان مکه! 2⃣یهودیان! 3⃣منافقان مدینه! این مثلث کفر اولین اتحاد خود را در صدد براندازی اسلام انجام دادند. پس به اتحاد هم، قرار بر این شد که به نحوی پیامبر(ص) را از مدینه دور کرده و واز طرفی منافقینی که در مدینه بودند، از داخل نفوذ کنند و مردم را علیه اسلام بشورانند، و از طرفی هم با حمله مشرکین مکه به اسلام خاتمه دهند، پس فقط کافی بود که پیامبر(ص) را از خطر یهودیان آگاه سازند، و حضرت(ص) به جنگ با آنها برود و آنها هم طبق نقشه عقب نشینی کرده وحضرت(ص) را از مدینه دورتر کنند وهمین هم شد، ولی همه این نقشه ها با باقی ماندن امام علی(ع) در مدینه خنثی شد، تا جایی که منافقین وقتی از وجود امام علی(ع) در مدینه خبر یافتند، از این کار خود مایوس گشتند. در احادیث از این ماجرا به عنوان حدیث (منزلت) یاد می شود. حدیثی است معروف، که نزد شیعیان از جمله براهین برتری علی بن ابی‌طالب(ع) بر سایر صحابه و از دلایل اثبات امامت و خلافت او شمرده می‌شود.(۲) 📚منابع: ۱)مستدرک حاکم نیشابوری، ج۳، ص۱۳۴ ۲)شواهد التنزيل حسكانی، ج۱، ص۱۹۵ @TarikhEslam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📋وجه دلالت حدیث منزلت بر جانشینی و فضیلت :👇 «اَنْ تَکُونَ مِنِّی بِمَنْزِلَةِ هَارُونَ مِنْ مُوسَی» @TarikhEslam
✅این حدیث، علاوه بر فضیلت امام علی(ع)، بر خلافت و عصمت ایشان نیز دلالت دارد، زیرا پیامبر(ص) به جز نبوت، همه فضائل و ویژگی‌ها و مناصب هارون را برای حضرت علی(ع) ثابت کرده است. بنا بر آیات قرآن، حضرت موسی(ع) از خدا خواست تا برادرش هارون(ع) را وزیر او سازد و در امر رسالت شریکش گرداند تا یاری‌اش دهد. خدا با درخواست او موافقت کرد و هارون(ع)، در غیاب موسی(ع)، جانشین او شد. بنابراین، تمام مناصب حضرت موسی(ع) برای برادرش نیز بوده است و اگر او بعد از موسی(ع) زنده می‌ماند، جانشین وی می‌شد. (طبق نقل مشهور هارون(ع) قبل از موسی(ع) از دنیا رفت) هارون نزد موسی(ع) دارای مقام و جایگاه والایی بوده است و از اینجا می‌توان به عظمت مقام امام علی(ع) و سزاواری او بر خلافت بعد از رسول اکرم(ع) پی برد. با بررسی تشبیه موجود در این حدیث، چندین نکته ظریف به‌دست می‌آید. با تکیه بر ماجرای هارون(ع) و موسی(ع) در قرآن؛ 🔹هارون(ع) وزیر و شریک موسی(ع) در کارش بود، پس امام علی(ع) نیز در امر خلافت و ولایت، جز نبوت، شریک پیامبراکرم(ص) بود. 🔹هارون دومین شخصیت بعد از موسی در میان بنی‌اسرائیل بود، امام علی(ع) هم در میان امت پیامبر(ص) چنین  بود. 🔹هارون(ع) برادر موسی(ع) بود و امام علی(ع) به دلیل حدیث مؤاخات، که به تواتر در کتب شیعه و سنّی نقل شده، برادر  رسول خدا بود. 🔹هارون(ع) برترین فرد قوم حضرت موسی(ع) نزد خدا و پیامبرش بود، و امام علی(ع) نیز چنین بود. 🔹هارون(ع) خلیفه موسی(ع) در غیبتش به طور مطلق بود، امام علی(ع) نیز چنین بود، به ویژه با تصریح پیامبراکرم (ص) که فرمود : 📋《لایَنبَغی أَن أذهَبَ اِلّا وَ أنتَ خَلیفَتی‌‌》 ♦️شایسته نیست من به جنگ تبوک روم مگر اینکه تو جانشین من باشی. 🔹هارون(ع) عالم‌ترین فرد قوم موسی بود، امام علی(ع) هم به تصریح پیامبر(ص) عالم‌ترین فرد بعد از پیامبر(ص) بود. اطاعت از هارون(ع) بر یوشع بن نون (وصی موسی) و امت موسی(ع) واجب بود، اطاعت از امام علی(ع) بر امت واجب بود. 🔹هارون محبوب‌ترین فرد نزد خدا و موسی(ع) بود، امام علی(ع) نیز این گونه بود. 🔹خدا پشت موسی(ع) را با برادرش هارون(ع)، نیرومند و محکم ساخت و پشت پیامبر اکرم(ص) را با علی(ع) این چنین محکم کرد. 🔹هارون(ع) معصوم از خطا و نسیان بود، و امام علی(ع) نیز چنین بود. 📚منابع : ۱)صحيح بخاری، ج۵، ص۱۲۹ ۳)بحارالانوار مجلسی، ج۱۰۱، ص۱۱۰ @TarikhEslam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✍تواتر حدیث منزلت :👇 بسیاری از بزرگان اهل سنت حدیث منزلت را «متواتر» می دانند؛ از جمله «ابوعمر یوسف بن عبدالله بن محمد بن عبدالبر اندلسی» معروف به «ابن عبدالبر» (متوفی سال ۴۶۳ هجری قمری) فقیه، محدث، تاریخ‌ نگار و ادیب در کتاب «الاستیعاب» درباره «حدیث منزلت» می نویسد : «وَ هُوَ مِن أثبَت الآثارِ وَ أصحَّهَا وَ طُرُق حَديثِ سَعْدِِ فِيهِ كَثِيرَةُ جِدَّاً» این حدیث از معتبر ترین و صحیح ترین روایات است و طرق حدیث بسیار زیاد می باشد. 📚منبع : الاستیعاب ابن عبدالبر، ج۳، ص۱۰۹۷ @TarikhEslam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📜نقشه ترور رسول اکرم(ص) در توسط منافقین از صحابه :👇 @TarikhEslam
✅قرآن کریم در قرآن کریم، به نقشه ترور رسول اکرم(ص) اشاره دارد و در این باره می فرماید : 📖«..وَ هَمُّوا بِمَا لَمْ يَنَالُوا..» برخی نقشه‌ای در سر داشتند که موفق به انجام آن نشدند.(۱) بسیاری از مفسّران اهل سنّت، ذیل این آیه گفته‌اند : هنگام بازگشت پیامبر اکرم(ص) از غزوه تبوک، چند تن از صحابه  گرد هم آمده، و نقشه کشیدند، تا به‌هنگام عبور حضرت(ص) از گردنه‌های کوهستانی، به‌طور ناگهانی و مخفیانه، شتر حضرت(ص) را رم داده و با پرت کردن پیامبر(ص) به درون درّه‌ها، او را به قتل رسانند. حضرت(ص) با آگاهی از نقشه آنان فرمود؛ تا همه از پایین درّه حرکت کنند و نیز به عمار دستور داد، تا مهار شتر را بگیرد و حذیفه از پشت سر، شتر را سوق دهد؛ با این وجود، به هنگام عبور از تنگه عقبه، آن گروه، خود را به بالا رسانده تا نقشه خود را عملی سازند، که حذیفه با شنیدن صدای پای آنان به سویشان حمله برد و با عصایی که در دست داشت بر صورت مرکب آنها کوفت و آنان را مضروب و فراری ساخت، و موفق به شناسایی آن‌ها گشت. آنان که از شناسایی‌شان توسط حذیفه آگاه گشتند، با شتاب خود را به دیگر مسلمانان رسانده و خود را در میان آن‌ها گم نمودند. برخی از صحابه گفتند : ای رسول خدا(ص)! امر کنید تا گردن آن‌ها را بزنیم. حضرت(ص) فرمود : دوست ندارم، دشمنان بگویند؛ محمد اصحاب خود را متّهم نموده و آن‌ها را می‌کشد؛ شما نیز این موضوع را نادیده گرفته و بروز ندهید.(۲) در تاریخ، نامی از توطئه‌گرانی که نقشه ترور حضرت(ص) را داشتند نیامده، تنها کسی که به نام این افراد اشاره نموده، ابن حزم اندلسی از استوانه‌های علمی اهل‌سنّت است که در کتاب خود به نام این افراد اشاره نموده و گفته : ابوبکر بن ابی قحافه، عمر بن خطاب، عثمان بن عفان، طلحه بن عبیدالله و سعد بن ابی وقّاص، ابوموسی اشعری، عمرو عاص، قصد کشتن پیامبر (ص) را داشتند و می‌خواستند آن حضرت(ص) را از گردنه‌ای در تبوک به پایین پرتاب کنند.(۳) اما از آن‌جا که پذیرش این روایت از سوی ابن حزم، به معنای از بین رفتن تمام معتقدات و مبانی فکری خود او و اهل سنّت می‌باشد، سعی کرده اشکالی به این روایت بگیرد و روایت را از اعتبار بیاندازند؛ به همین‌رو گفته: این روایت، به سبب وجود ولید بن عبدالله بن جمیع در آن، ساختگی و دروغ است.(۴) در حالی‌که گذشته از توثیقات و تصدیقات فراوانی که در معتبرترین کتب رجالی اهل سنّت در توثیق ولید بن عبدالله بن جمیع آمده، همین بس که وی از راویان حدیث کتاب مسلم نیشابوری است، که به خاطر اعتبار راویان این کتاب نزد اهل سنّت راویان آن نیز از معتبرترین راویان، به‌شمار می‌رود. 📚منابع: ۱)سوره توبه، آیه۷۴ ۲)سنن بیهقی، ج ۹، ص۳۳ ۳-۴)المحلّی، ابن حزم اندلسی، ج۱۱، ص۲۲۴ @TarikhEslam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
9⃣دعوت توسط شیعیان به شهر کوفه:👇 @TarikhEslam
✅شیعیان کوفیان وقتی از مرگ معاویه مطلع شدند و خبر عدم بیعت امام حسین(ع) با یزید و سفر ایشان به مکه به گوششان رسید، به امام حسین(ع) نامه نوشتند، وحمایت و آمادگی خود را، به صورت همه جانبه، از پسر رسول خدا(ص) اعلام کردند. 👤ابن شهر آشوب می نویسد : 📋《ثُمَّ إِنَّ أَهْلَ الْكُوفَةِ اجْتَمَعُوا فِي دَارِ سُلَيْمَانَ بْنِ صُرَدَ الْخُزَاعِيِّ فَكَاتَبُوا الْحُسَيْنَ(ع) مِنْ سُلَيْمَانَ بْنِ صُرَدَ وَ الْمُسَيَّبِ بْنِ نَجِيَّةَ وَ رِفَاعَةَ بْنِ شَدَّادٍ وَ حَبِيبِ بْنِ مُظَاهِرٍ وَ شِيعَتِهِ الْمُؤْمِنِينَ وَ الْمُسْلِمِينَ مِنْ أَهْلِ الْكُوفَةِ》 ♦️سپس اهل کوفه در خانه سلیمان بن صرد خزاعی تجمع کردند و به امام حسین(ع) نامه نوشتند. این نامه از طرف سلیمان بن صرد و مسیب بن نجبه و رفاعه بن شداد و حبیب بن مظاهر و جمعی از مومنین و مسلمانان کوفه بود. آنان این چنین نوشتند : 📋《سَلَامٌ عَلَيْكَ أَمَّا بَعْدُ فَالْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي قَصَمَ عَدُوَّكَ الْجَبَّارَ الْعَنِيدَ الَّذِي انْتَزَى عَلَى هَذِهِ الْأُمَّةِ فَابْتَزَّهَا أَمْرَهَا وَ غَصَبَهَا فَيْئَهَا وَ تَأَمَّرَ عَلَيْهَا بِغَيْرِ رِضًى مِنْهَا ثُمَّ قَتَلَ خِيَارَهَا وَ اسْتَبْقَى شِرَارَهَا وَ جَعَلَ مَالَ اللَّهِ دُولَةً بَيْنَ جَبَابِرَتِهَا وَ عُتَاتِهَا فَبُعْداً لَهُ‌ كَما بَعُدَتْ ثَمُودُ إِنَّهُ لَيْسَ عَلَيْنَا بِإِمَامٍ فَأَقْبِلْ لَعَلَّ اللَّهَ أَنْ يَجْمَعَنَا عَلَى الْحَقِّ بِكَ وَ النُّعْمَانُ بْنُ بَشِيرٍ فِي قَصْرِ الْإِمَارَةِ لَسْنَا نَجْمَعُ مَعَهُ فِي الْجُمُعَةِ وَ لَا نَخْرُجُ مَعَهُ إِلَى عِيدٍ وَ لَوْ قَدْ بَلَغَنَا أَنَّكَ قَدْ أَقْبَلْتَ إِلَيْنَا أَخْرَجْنَاهُ حَتَّى نُلْحِقَهُ بِالشَّامِ إِنْ شَاءَ اللَّهُ》 ♦️درود بر تو و اما اینکه حمد و ستايش از آن يكتا آفريدگاري است كه دشمن زورگو و كينه توزت را درهم شكست و نابود ساخت، دشمني كه بدون ذره اي پروا از خدا بر اين امت تاخت و زمام امور آن را به ناروا و ناحق به كف گرفت و ثروتهاي جامعه را غصب كرد و بر اساس ستم و بيداد بر آنان فرمان راند. شايستگان و نيكان جامعه را نابود ساخت و اشرار و تبهكاران آن را وانهاد و ثروتهاي ملي و مال خدا را به كام زورمندان و در انحصار توانگران قرار داد، لعنت و نفرين خدا بر او باد همانگونه كه ثموديان نفرين و لعنت شدند. ای فرزند سرفراز پيامبر(ص)! اينك ما پيشوايي راستين نداريم تا به او اقتدا كنيم پس شما به سوي ما بيا و بر ما منت نه، اميد كه خدا بوسيله شما ما را بر محور حق و عدالت همدل و همداستان سازد. در شرايطي اين نامه را بسوي شما مي نگاريم كه «نعمان»، فرماندار امويان در كاخ استانداري است اما ما، نه به نماز جمعه او مي رويم و نه به نماز عيدش! و اگر آگاه شويم كه وجود گرانمايه ات به سوی شهر و ديار ما روان است، او را از شهر خود مي رانيم و به سوي شام روانه اش مي سازيم ان شاء الله.(۱) نامبرده از ديدگاه رجال‏شناسان از بزرگان و پارسايان تابعان و از ياران اميرمؤمنان و امام مجتبی(ع) بودند. امام حسین(ع) ابتدا به نامه‌ها بسنده نکردند، هر چند امضای شیعیان برجسته‌ای مانند؛ سلیمان بن صرد یا حبیب بن مظاهر پای نامه‌ ها بود. سید بن طاووس تعداد نویسندگان نامه‌ ها را دوازده هزار نفر آورده است که هر نامه را چند نفر امضا کرده بودند.(۲) حتی افرادی همچون شبث بن ربعی، حجار بن ابجر، یزید بن حارث، عروة بن قیس، عمرو بن حجاج زبیدی نیز برای آن حضرت(ع) نامه نوشتند که امام حسین(ع) در روز عاشورا یادآور این نامه ها شد و به آنان خطاب کرد : 📋《یا شَبَثَ بْنَ رَبَعی! وَ یا حَجَّارَ بْنَ أَبْجَرٍ، وَ یا قَیْسَ بْنَ الْأَشْعَثِ! وَ یا یَزیدَ بْنَ الْحارِثِ! أَلَمْ تَکْتُبُوا الَىَّ : أَنْ قَدْ أَیْنَعَتِ الثِّمَارُ وَ اخْضَرَّ الْجَنابُ، وَ طَمَّتِ الْجِمامُ وَ إِنَّما تُقْدِمُ عَلى‏ جُنْدٍ لَکَ مُجَنَّدٌ، فَاقْبِلْ؟!》 ♦️اى شبث بن ربعى! اى حجّار بن ابجر! اى قیس بن اشعث! اى یزید بن حارث! آیا شما براى من نامه ننوشتید که درختان ما ثمر داده است و باغها سرسبز! و چاه‏ها پرآب گشته و تو در سرزمینى پا مى‏ گذارى که لشکرى آراسته و انبوه در خدمت تو است، پس به سوى ما بیا!(۳) تا جایی که وقتی سپاه حر بن یزید ریاحی مقابل سپاه امام حسین(ع) ایستاد، امام حسین(ع) خطبه خواندند و نامه های کوفیان را مبنی بر دعوت ایشان به کوفه توسط خود کوفیان، گوشزد کردند و به عقبة ابن سمعان فرمودند : 📋《یا عُقْبَةُ! هاتِ الْخُرْجَیْنَ اللَّذَیْنِ فِیهِمَا الْکُتُبُ》 ♦️اى عقبه! آن دو خورجین نامه ها را بیاور! عقبه نیز نامه هاى شامیان و کوفیان را حاضر کرد و پیش روى آنان ریخت، آنان پیش آمده، به نامه ها نگاه کرده و مى گذشتند!(۴) 📚منابع : ۱)مناقب ابن شهر آشوب، ج۴، ص۸۹ ۲)اللهوف ابن طاووس، ص۳۵ ۳)تاریخ طبری، ج۴، ص۳۲۲ ۴)مقتل الحسین(ع) خوارزمى، ج۱، ص۲۳۷ @TarikhEslam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سوال5️⃣3️⃣1️⃣ :عامل اصلی و تعیین کننده در قیام حسینی کدامیک از دو گزینه بود؟ ۱)فرار از بیعت با یزید! ۲)دعوت نامه کوفیان! ✍پاسخ از آیت الله :👇 @TarikhEslam
✍پاسخ : اینکه می پذیریم هر دو مورد فوق، تاثیر زیادی در روند شکل گیری قیام و به وجود آمدن حوادث بعدی داشته اند. ولی هیچکدام‌ عامل تعیین کننده و اصلی نیستند، یعنی اگر بر فرض دستگاه یزید از امام حسین(علیه السلام) بیعت هم نمی خواست، و بر فرض، کوفیان هم نامه نمی نوشتند، امام حسین(علیه السلام) سکوت نمی کرد و دعوت الهی خویش را ادامه می داد و بر ناحق بودن یزید و احقیت خود تاکید می کرد. امامی که در زمان معاویه در خطابه اش علمای امت، اصحاب پیامبر و تابعین را نسبت به سکوتشان توبیخ می کند، چگونه به خود اجازه ی سکوت بدهد؟! و بگوید؛ حال که از من بیعت نخواسته اند و حال که از من کسی دعوت نکرده است پس سکوت کنم؟! امامی که گفت : جدم رسول خدا(ص) فرمود : اگر کسی در برابر سلطانی که ظلم پیشه ساخته، حرام خدا را حلال کرده، عهد و پیمان الهی را شکسته، و با سنت رسول اکرم(ص) جنگیده، سکوت اختیار کند و اعتراض نکند، سرانجامش با آن سلطان یکی است، چگونه خود حرکت نکند و اعتراض خو را آشکار نکند؟! حسینی که خود را محب معروف و دشمن منکر می داند، حسینی که بالاترین منکر را حکومت یزید می داند، آیا به صرف اینکه از او بیعت نخواسته اند و به بهانه ی اینکه دعوتی از او نشده است تسلیم منکر می شود؟! آیا سکوت امام شهید(علیه السلام) در فرصت خوبی که بعد از مرگ معاویه پیدا کرده، تأیید حکومت نوپای یزیدی نیست؟! پس هرگز سخن امام حسین(علیه السلام) را با لشکر کوفه که فرمود : رهایم کنید تا در جایی دیگر غیر از کوفه روم به معنای لب فرو بستن او نیست و دشمن هم این را فهمیده بود که به او چنین اجازه ای نداد. عنصر اصلی در مواضع امام «دعوت به اصلاح» ، «اتمام حجت بر خود و بر مردم» و «روشنگری وتبیین حقیقت» است. امام حسین(علیه السلام) نه در پی ایجاد اختلاف بین امت بود، و نه در پی شروع جنگ! چنانکه خود تصریح داشت ولی با ظلم و فساد هم سر سازش نداشت. سیدالشهداء(سلام الله علیه) در نامه به بصریان نوشت من شما را دعوت به کتاب خدا و سنت پیامبرش می کنم چرا که سنت را میرانده و بدعت را احیا کرده اند، اگر از من تبعیت کنید شما را به راه ترقی و رشدتان هدایت می کنم. معنای این سخن اینکه من مثل همه پیامبران، مثل همه امامان و مثل همه مصلحان دست از دعوتم برنمی دارم، پس عنصر اصلی قیام همین است، و روشن است اگر از او بیعت بخواهند، دست بیعت با ظالم و مفسد ی چون یزید نمی دهد، و روشن است اگر گروهی از امت از او دعوت کنند، عاقلانه ترین راه را که فرستادن نماینده است انتخاب می کند تا برای همگان حجت تمام شود، ولی اگر هم قصه ی بیعت و ماجرای نامه نگاری هم نبود، حرکت اصلاحی او ولو به نحو دیگری ادامه داشت. 📚منبع : پایگاه اطلاع رسانی استاد محمد عندلیب همدانی http://www.andalibhamedani.ir @andalibhamedani @TarikhEslam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📚✍📚✍📚✍📚✍📚 3️⃣5️⃣1️⃣ :📚 کتاب «کوفه شهری برای عبرت» بررسی نقاط مثبت و منفی کوفیان و معرفی چهره‌ی سیاسی، اجتماعی آنان در ارتباط با امام علی(ع) و امام حسن(ع) و امام حسین(ع)؛ اثر سجادی✍📚👇 @TarikhEslam
📚✍📚✍📚✍📚✍📚✍📚 🌐برای خرید یا مطالعه این کتاب به لینک زیر مراجعه کنید :👇 🆔https://www.gisoom.com/book/1351995/کتاب-هشدارها-و-عبرتهای-عاشورا-شهری-برای-عبرت-جلد-1/ @TarikhEslam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📆دهم ماه مبارک رمضان سالروز وفات مظلومانه امّ المومنین حضرت خدیجه(سلام الله علیها) تسلیت و تعزیت باد. @TarikhEslam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
👤 در کلام اهل بیت(علیهم السلام) :👇 @TarikhEslam
✅مقام و منزلت حضرت خدیجه کبری(س) در طول تاریخ توسط حضرات معصومین(ع) بیان شده است و ایشان از وجود مبارک سرور بانوی بهشتیان ذکری به میان آورده اند. به طور مثال؛ 1⃣حضرت رسول اکرم(ص) روزی در مسجد و در حضور مردم، امام حسن(ع) و امام حسین(ع) را چنین معرفی کردند : 📋《یَا أَیهَا النَّاسُ! أَ لَا أُخْبِرُکُمُ الْیوْمَ بِخَیرِ النَّاسِ‏ جَدّاً وَ جَدَّةً؟ قَالُوا : بَلَى! یا رَسُولَ اللَّهِ(ص)! قَالَ : عَلَیکُمْ بِالْحَسَنِ(ع) وَ الْحُسَینِ(ع) فَإِنَّ جَدَّهُمَا رَسُولُ اللَّهِ(ص) وَ جَدَّتَهُمَا خَدِیجَةُ(س) الْکُبْرَى بِنْتُ خُوَیلِدٍ سَیدَةُ نِسَاءِ الْجَنَّةِ》 ♦️ای مردم! آیا امروز به شما خبر ندهم بهترین مردم را از جهت جد و جده چه کسی است؟ پاسخ دادند : آری! ای رسول خدا(ص)! پیامبر اکرم(ص) فرمود : بر شما باد به حسن(ع) و حسین(ع)! چرا که جدّ آن دو رسول خدا(ص) و جده آنان خدیجه کبری(س) دختر خویلد و سرور زنان بهشت است.(۱) 2⃣امام علی(ع) در ابیاتی از حضرت خدیجه(س) به نیکی یاد کرده و در فراق ایشان و از دست دادن پدر گرامیشان، حضرت ابوطالب(ع) این ابیات را سروده اند : 📋《أَعَینَی جُودَا بَارَکَ اللَّهُ فِیکُمَا، عَلَى هَالِکَینِ لَا تَرَى لَهُمَا مِثْلًا، عَلَى سَیدِ الْبَطْحَاءِ وَ ابْنِ رَئِیسِهَا، وَ سَیدَةِ النِّسْوَانِ أَوَّلِ مَنْ صَلَّى‏》 ♦️هان ای دو چشم من! باران اشک از آسمان دیدگانم فرو بارید. خدا این باران اشک را در سوگ دو از دست رفته، بر شما مبارک گرداند؛ چرا که آن دو به راستی بی نظیر بودند. هان ای دو چشم من! در سوگ غمبار سالار مکه و فرزند رئیس آن (ابوطالب) و در رحلت جانگداز سرور بانوان، اولین زنی که به همراه رسول خدا(ص) نماز گزارد.(۲) 3⃣امام حسن(ع)، در برابر ناسزاگویی معاویه به امام علی(ع)، چنین پاسخ داد : 📋《أَیهَا الذَّاکِرُ عَلِیاً(ع)! أَنَا الْحَسَنُ(ع) وَ أَبِی عَلِی(ع) وَ أَنْتَ مُعَاوِیةُ وَ أَبُوکَ صَخْرٌ وَ أُمِّی فَاطِمَةُ(س) وَ أُمُّکَ هِنْدٌ وَ جَدِّی رَسُولُ اللَّهِ(ص) وَ جَدُّکَ حَرْبٌ وَ جَدَّتِی خَدِیجَةُ(س) وَ جَدَّتُکَ قُتَیلَةُ》 ♦️ای کسی که به پدرم علی(ع) دشنام می دهی، من حسنم و پدرم علی(ع) است و تو معاویه ای و پدرت صخر است. مادر من فاطمه(س) است مادر تو هند است. نیای من پیامبر اکرم(ص) است و نیای تو عتبه بن ربیعه است و مادربزرگ من خدیجه(س) و مادربزرگ تو قُتیله است.(۳) 4⃣امام حسین(ع) در صحرای نینوا در فراز خطبه ای هنگام معرفی خویش به دشمنان فرمود : 📋《هَلْ تَعْلَمُونَ أَنَّ جَدَّتِی خَدِیجَةُ(س) بِنْتُ خُوَیلِدٍ أَوَّلُ نِسَاءِ هَذِهِ الْأُمَّةِ إِسْلَاماً》 ♦️آیا می دانید که جدّه من خدیجه(س) دختر خویلد است، اول بانو در این امت که اسلام آورد؟(۴) 5⃣امام سجاد(ع) در خطبه ای در شام فرمود : 📋《أَنَا ابْنُ خَدِیجَةِ الکُبرَی(س)!》 ♦️من فرزند خدیجه کبری(س) هستم.(۵) 6⃣حضرت زینب(س) در روز یازدهم محرم پس از آنکه از کنار جنازه مطهر شهدا عبور می کرد، خطاب به خداوند چنین گفت : 📋《بِأَبِی مُحَمَّدٌ الْمُصْطَفَى(ص) بِأَبِی‏ خَدِیجَةُ الْکُبْرَى‏(س)》 ♦️پدرم به فدای محمد مصطفی(ص)، به فدای خدیجه کبری(س) باد.(۶) @TarikhEslam ادامه مطالب :👇
نقل است که؛ حضرت رسول اکرم(ص) خطاب به حضرت خديجه(س) فرمودند : 📋《أَمَا عَلِمْتِ أَنَّ اللَّهَ قَدْ زَوَّجَنِی مَعَکِ فِی الْجَنَّةِ؟》 ♦️آيا مي دانی كه خداوند تو را در بهشت نيز همسر من ساخته است؟!(۷) حضرت خدیجه(س) در آخرین لحظات حیات خود، وصایایى به شرح زیر به حضرت رسول اکرم(ص) نمود : ۱)براى او دعاى خیر کند. ۲)او را با دست خود در خاک قرار دهد. ۳)پیش از دفن در قبر او وارد شود. ۴)عبایى را که به هنگام نزول وحى بردوش داشت، روى کفن او قرار دهد.(۸) حضرت خدیجه که همه اموالش را به رسول خدا(ص) بخشیده بود، در مقابل فقط یک عبا مطالبه نمود و آن را مستقیماً طلب نکرد، بلکه به وسیله حضرت فاطمه(س) تقاضا کرد. تاریخ می نویسد : 📋《وَ تُوُفِّيَت خَدِيجَةُ(س) بَعدَ أَبِي طَالِبِِ(ع) بِثَلَاثَةِ أَيَّامِِ》 ♦️حضرت خدیجه(س) سه روز بعد از وفات ابوطالب(ع)، وفات نمود.(۹) ام ایمن وام الفضل (همسر عباس) پیکر مطهر حضرت خدیجه(س) را شستشو دادند و براى آخرین بار وداع کردند. در این هنگام؛ جبرئیل درحالی که کفنی از بهشت همراه داشت، نازل شد و عرض کرد : 📋《یَا رَسُولَ‏ اللَّهِ(ص)! اَلْعَلِىُّ الْأَعْلى یُقْرِئُکَ السَّلامَ وَ یَخُصُّکَ بَالتَّحِیَّةِ وَ الْإِکرامِ، وَ يَقُولُ لَكَ : يَا مُحَمَّدُ(ص)! إنَّ كَفَنَ خَدِيجَةَ(س) وَ هُوَ مِن الْجَنَّةِ أَهدَى اللهُ إِلَيهَا فَكَفَّنَهَا رَسُولُ اللهِ(ص) بِرِدَائِهِ الشَّرِيفِ أَوَّلاً، وَ بِمَا جَاءَ بِهِ جِبرَائِيلُ ثَانِيَاً، فَكَانَ لَهَا كَفَنَانِ : كَفَنُ مِن اللهِ، وَ كَفَنُ مِن رَسُولِ اللهِ(ص)!》 ♦️ای رسول خدا(ص)! خداوند متعال به تو سلام می رساند و می فرماید : ای محمد(ص)! همانا این کفن خدیجه(س) می باشد و آن کفن بهشتی است که اهدائی است از جانب خداوند متعال! پس حضرت رسول اکرم(ص) ابتدا خدیجه(س) را با آن رداء مبارک خود، کفن کرد و سپس با آن کفنی که جبرائیل آورده بود، نیز کفن نمود. پس برای خدیجه(س) دو کفن بود! کفنی از جانب خدا و کفنی از جانب رسول خدا(ص)!(۱۰) سپس حضرت(ص) شخصاً درون قبر رفت، و سپس خدیجه(س) را در خاك نهاد و آنگاه سنگ لحد را در جای خویش قرار داد. حضرت(ص) بر خدیجه(س) همواره اشك می ریخت، دعا می كرد و برایش آمرزش می طلبید. نقل شده است که؛ 📋《لَمَّا تُوُفِّیتْ خَدِیجَةُ(س) جَعَلَتْ فَاطِمَةُ(س) تَلُوذُ بِرَسُولِ اللَّهِ(ص) وَتَدُورُ حَوْلَهُ وَ تَقُولُ : یَا أَبَتِ! أَینَ أُمِّی؟》 ♦️وقتی حضرت خدیجه(س) را به خاک سپردند، حضرت فاطمه(س) دامن پیغمبر اکرم(ص) را گرفته بود، و اطراف ایشان می‌گشت و می‌پرسید : ای پدر! مادرم کجاست؟! 📋《فَنَزَلَ جَبْرَئِیلُ فَقَالَ لَهُ : رَبُّک یأْمُرُک أَنْ تُقْرِئَ فَاطِمَةَ(س) السَّلَامَ وَ تَقُولَ لَهَا : إِنَّ أُمَّک فِی بَیتٍ مِنْقَصَبٍ، کعَابُهُ مِنْ ذَهَبٍ، وَ عُمُدُهُ یاقُوتٌ أَحْمَرُ، بَینَ آسِیةَ وَ مَرْیمَ بِنْتِ عِمْرَانَ》 ♦️پس در این هنگام؛ جبرئیل نازل شد و به پیغمبر اکرم(ص) فرمود : خداوند به تو سلام می‌رساند و به تو امر می‌کند که به فاطمه(س) بگویی که مادرش در خانه‌ای از طلا و یاقوت سرخ، در کنار آسیه و مریم دختر عمران است.(۱۱) 📚منابع: ۱)بشارة المصطفى عمادالدین طبری، ص۱۱۵ ۲)دیوان أمیرالمؤمنین(ع) میبدی، ص۳۵۹ ۳)الارشاد شیخ مفید، ج۲، ص۱۵ ۴)اللهوف ابن طاووس، ص۸۶ ۵)بحارالانوار مجلسی، ج۴۵، ص۱۳۹ ۶)اللهوف ابن طاووس، ص۱۳۴ ۷)بحارالانوار مجلسی، ج۱۹، ص۲۰ ۸)پند تاريخ خسروی، ج۲، ص۲۲ ۹)بحارالانوار مجلسی، ج۱۶، ص۳ ۱۰)المجالس العاشوريّة آل درويش، ج۱، ص۴۷۹ ۱۱)امالی شیخ طوسی، ص۱۷۵ @TarikhEslam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا