eitaa logo
تاملی در تاریخ اسلام
2.1هزار دنبال‌کننده
2.6هزار عکس
155 ویدیو
259 فایل
﴾﷽﴿ 🕌امام علی(علیه السلام) خطاب به امام حسن(علیه السلام): «وَاعْرِضْ عَلَیْهِ أَخْبَارَ الْمَاضِینَ..» 📚نهج البلاغه، نامه۳۱ ✅روزی نه چندان دورِ دور، ماهم در تاریخ، ورق خواهیم خورد. @hosseinifazel نشر و کپی بدون ذکر منبع🚫 📚مقتل : @AsnadolMasaeb
مشاهده در ایتا
دانلود
9⃣6⃣شهادت یاران و اصحاب غیر بنی هاشمی!👇 ✅تا زمانی که اصحاب و یاران زنده بودند، اجازه جنگ به بنی هاشم نمی دادند، تا جایی که خود را فدای این خاندان می کردند. طبق مقاتل؛ اولین شهید از غیر بنی هاشم، قبل از شهادت امام حسین(ع) بود.(۱) و آخرین شهید غیر بنی هاشمی نیز سوید بن عمرو خثعمی بود.(۲) 📚منابع : ۱)اللهوف ابن طاووس، ص۶۴ ۲)تاریخ طبری، ج۵، ص۴۴۶ @TarikhEslam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
0⃣7⃣یاران و اصحاب در کربلا به شهادت رسیدند و حضرت(ع) بر بالين برخی از آنان حاضر شد!👇 [روی هشتکهای زیر کلیک کنید تا به مقتل یاران امام حسین(ع) دسترسی داشته باشید.]👇 ۱) ! 📚اللهوف ابن طاووس، ص۶۴ ۲) ! 📚اللهوف ابن طاووس، صص۱۰۲ ۳) ! 📚سفینه البحار محدث قمی، ج۲، ص۲۷ ۴) ! 📚مقتل الحسین(ع) خوارزمی، ج۲، ص۲۴ ۵) ! 📚بحارالأنوار مجلسی، ج۴۵، ص۲۳ @TarikhEslam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✅همانطور که گفته شد، در روز عاشورا اصحاب تا زنده بودند اجازه ندادند کسی از اهل بيت رسول اکرم(ص) به ميدان برود، اما آخرين فرد از اصحاب که به شهادت رسید، شور و ولوله‏ اى ميان جوانان بنی هاشم افتاد. 📋《اِجتَمَعُوا يُوَدِّعُ بَعضُهُم بَعضَاً》 ♦️بنی هاشم جمع شدند و شروع كردند با يكديگر وداع كردن و خداحافظى كردن!(۱) اولین كسى كه از امام حسین(ع) كسب اجازه كرد، حضرت علی اکبر(ع) بود. در تاریخ طبری نقل شده است که ؛ 📋《وَ کانَ اولُ قَتَیلٍ مِن بَنی‌طَالِب(ع) یَومَئِذٍ؛ عَلَیُّ الأَکبَرُ(ع) بنُ الحُسَینِ(ع) بنُ عَلیِّ(ع)》 ♦️نخستين كشته از خاندان ابوطالب(ع) در روز عاشورا، على اكبر(ع)، فرزند حسين(ع) بود.(۲) در مورد حضرت علی اکبر(ع) آمده است که وقتی علی‌اکبر(ع) در روز عاشورا به عنوان اولین نفر از بنی‌هاشم به میدان رفت، امام حسین(ع) هنگام رفتن او، گریست. 📋《ثُمَ‏ نَظَرَ إِلَيْهِ نَظَرَ آيِسٍ مِنْهُ وَ أَرْخَى عَيْنَهُ وَ بَكَى》 ♦️سپس نگاهى مأيوسانه به علی(ع) انداخت و چشمان خود را به زير افكند و اشک ريخت. سپس به ایشان بلافاصله اذن میدان داد و فرمود : 📋《اَللهمَّ اشْهَدْ عَلَی هؤُلاءِ، فَقَدْ بَرَزَ اِلَیهِمْ اَشْبَهُ النّاسِ بِرَسولِک مُحَمّدِِ خَلْقاً وَ خُلْقاً و مَنْطِقاً》 ♦️خدایا! تو را بر این قوم شاهد می‌گیرم، در برابر اینها شخصی به رزم آمده که شبیه‌ترین مردم به رسول تو محمد(ص) در خلقت ظاهری و اخلاق باطنی و گفتار است. و در ادامه فرمود : 📋《اَللَّهُمَّ وَ کنّا اِذَا اشْتَقْنا اِلی رُؤیةِ نَبِیِّکَ نَظَرْنا اِلیهِ》 ♦️خدایا! هرگاه ما شیفته دیدار پیامبر(ص) تو می‌ شدیم، به علی اکبر(ع) نظر می‌انداختیم.(۳) حضرت علی اکبر(ع) به میدان رفت و جانانه جنگید، در حالی که این گونه رجز می خواند : 📋《أنَا عَلِيُّ بنُ الحُسَينِ بنِ عَلِيّ(ع)، نَحنُ وبَيتِ اللّهِ أولى بِالنَّبِيّ(ع)》 ♦️من علي پسر حسين پسر علي(ع) هستم. به خانه خدا سوگند كه ما به نبی(ص) نزديكتر و اولي هستيم.(۴) تشنگی مفرط علی اکبر(ع) او را نزد پدر بازگرداند، در حالی که زخم بسيارى بر تن داشت. به امام(ع) عرض کرد : 📋《يَا أَبَتِ! الْعَطَشُ قَدْ قَتَلَنِي وَ ثِقْلُ الْحَدِيدِ قَدْ أَجْهَدَنِي! فَهَلْ إِلَى شَرْبَةٍ مِنَ الْمَاءِ سَبِيلٌ؟》 ♦️پدر جان! تشنگى جانم را به لب رساند و از سنگينى اسلحه آهنين سخت ناراحتم. آيا جرعه آبى هست؟ امام حسين(ع) گريه کرد و فرمود : پسر جانم! كمى دیگر به جنگ ادامه بده ساعتى بيشتر نمانده است كه جدّت محمّد(ص) را ملاقات كنى و او با كاسه‏ اى لبريز از آب تو را سيراب خواهد كرد؛ آبى كه پس از آشاميدن آن هرگز تشنه نخواهى شد. علی اکبر(ع) برای بار دوم به ميدان بازگشت و كارزار عظيمى نمود. تا اینکه مرة بن مُنقذ لعین سر راه او را گرفت و نيزه‌اى به او نواخت و او را به زمین انداخت.(۵) طبق نقل علامه مجلسی حضرت على اکبر(ع) بر روی گردن مرکب افتاد. 📋《فَاحْتَمَلَهُ الْفَرَسُ الى‏ عَسْکَرِ الْأعْداءِ》 ♦️اسب او را در میان لشکر دشمن برد. و بدین ترتیب لشكر دورش را گرفتند. 📋《فَقَطََّعُوهُ بِسُیُوفِهِم إربَاً إربَاً》 ♦️از هر طرف شمشیر به او زدند و او را قطعه قطعه کردند.(۶) علی اکبر(ع) در این حین پدر را صدا زد : 📋《يَا أَبَتَاهْ! عَلَيْكَ السَّلَامُ! هَذَا جَدِّي يُقْرِؤُكَ السَّلَامَ وَ يَقُولُ لَكَ عَجِّلِ الْقَدُومَ عَلَيْنَا》 ♦️پدرم خداحافظ! اين جدّم است كه بر تو سلام مي رساند و مي فرمايد : هر چه زودتر نزد ما بيا. سپس ناله ای زد و مرغ روحش از قفس تن پرواز نمود. امام حسين(ع) خود را به بالينش رساند و بالای سر او نشست. 📋《وَ وَضَعَ خَدَّهُ عَلَى خَدِّهِ》 ♦️و صورت خود را بر صورت على اکبر(ع) گذاشت و فرمود : 📋《یا بُنَیَّ! قَتَلَ اللهُ قَوْماً قَتَلُوکَ ما اَجْرَاَهُمْ عَلَی اللهِ وَ عَلی اِنْتِهاکِ حُرْمَتِ رَسُولِ اللهِ(ص)》 ♦️پسرم خداوند قومی را که تو را کشتند را بکشد. چه جراتی کردند بر خداوند و هتک حرمت رسول خدا(ص)! 📋《وَ عَلی الدُّنْیا بَعْدَکَ الْعَفاءُ》 ♦️و بعد از تو وای بر دنیا!(۷) در اين هنگام حضرت زينب(س) از خيمه بيرون دويد، در حالتى كه ندا مى كرد : 📋《يَاحَبيباهُ! يَابْنَ اءَخاهُ! يَا ثَمَرَةَ فُؤادَاه! يَا نُورَ عَينَاه!》 سپس خود را بر روى بدن پاره پاره ی على اكبر(ع) افكند، امام(ع) خواهر را از روى جنازه على اكبر(ع) بلند كرد به نزد زنان برگردانيد.(۸) سپس به جوانان بنی هاشم فرمود : 📋《اِحمِلُوُا اَخَاکُم》 ♦️جنازه برادرتان را به سوی خيمه ها ببريد.(۹) 📚منابع : ۱)بحارالانوار مجلسی، ج۴۵، ص۳۲ ۲)وقعه الطّف یوسفی غَروّی، ص۲۴۱ ۳)اللهوف ابن طاووس، ص۱۱۳ ۴)الارشاد شیخ مفید، ج۲، ص۱۰۷ ۵)اللهوف ابن طاووس، ص۱۱۴ ۶)بحارالانوار مجلسی، ج۴۵، ص۴۴ ۷)اللهوف ابن طاووس، ص۱۱۴ ۸)کتاب عاشورا آیت الله مکارم، ص۴۸۱ ۹)الارشاد شیخ مفید، ج۲، ص۱۰۷ @TarikhEslam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✅حمید بن مسلم می گوید : در روز عاشورا، در صحنه نبرد؛ 📋《خَرَجَ عَلَيْنَا غُلَامٌ كَأَنَّ وَجْهَهُ شِقَّةُ قَمَرٍ فِي يَدِهِ سَيْفٌ وَ عَلَيْهِ قَمِيصٌ وَ إِزَارٌ وَ نَعْلَانِ وَ قَدِ انْقَطَعَ شِسْعُ إِحْدَاهُمَا》 ♦️ناگهان نوجواني از لشكر حسين(ع) در برابر ما به نبرد برخاست، گويي صورتش پاره ماه بود. او شمشيري در دست و دستش شمشیری بود و پیراهنی به تن داشت و ازار و نعلینی داشت که بند یکی از آن دو نعلین پاره شده بود. در این هنگام عمر بن سعد بن نفیل ازدی گفت : 📋《وَ اللَّهِ لَأَشُدَّنَّ عَلَيْهِ》 ♦️به خدا من به این پسر حمله خواهم کرد. من به او گفتم : 📋《سُبْحَانَ اللَّهِ وَ مَا تُرِيدُ بِذَلِكَ؟ دَعْهُ يَكْفِيكَهُ هَؤُلَاءِ الْقَوْمُ الَّذِينَ مَا يُبْقُونَ عَلَى أَحَدٍ مِنْهُمْ》 ♦️سبحان الله! تو از این کار چه بهره خواهی برد؟ او را به حال خود واگذار! این مردم سنگدل که هیچ کس از اینان باقی نگذارند، کار او را نیز خواهند ساخت! اما وی همچنان در کار خود مصمم بود، تا اینکه به آن جوان حمله ور شد. 📋《فَشَدَّ عَلَيْهِ فَمَا وَلَّى حَتَّى ضَرَبَ رَأْسَهُ بِالسَّيْفِ فَفَلَقَهُ وَ وَقَعَ‏ الْغُلَامُ لِوَجْهِهِ》 ♦️آن جوان هنوز روی برنگردانده بود که سر او را چنان با شمشیر زد که آن را از هم شکافت و آن پسر به صورت به زمین افتاد. در این هنگام جوان فریاد زد : 📋《يَا عَمَّاهْ! فَجَلَّى‏ الْحُسَيْنُ(ع) كَمَا يُجَلِّي الصَّقْرُ ثُمَّ شَدَّ شِدَّةَ لَيْثٍ أُغْضِبَ》 ♦️عموجان! حسین(ع) مانند باز شکاری لشکر را شکافت و نزدیک او شد. ابتدا همانند شیر خشمناک حمله کرد و شمشیری به عمر بن سعد بن نفیل زد. عمر شانه را سپر آن شمشیر کرد و شمشیر دستش را از نزدیک مرفق جدا ساخت. وی چنان فریادی زد که لشکریان شنیدند و آن گاه حسین(ع) از آن لعین دور شد. سواران کوفه هجوم آوردند که او را از معرکه بیرون ببرند، که بدن نحسش را اسبان لگدکوب کردند تا اینکه به دوزخ شتافت. در این هنگام گرد و خاک که برطرف شد، دیدم حسین(ع) بالای سر آن پسر بچه ایستاده است، در حالی که؛ 📋《هُوَ يَفْحَصُ بِرِجْلِهِ》 ♦️پای بر زمین می‏سائید و در حال جان دادن بود. امام حسین(ع) می فرمود : 📋《بُعْداً لِقَوْمٍ قَتَلُوكَ وَ مَنْ خَصْمُهُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ فِيكَ جَدُّكَ》 ♦️دور باشند از رحمت خدا آنان که تو را کشتند و از دشمنان اینان در روز قیامت جدت(ص) می‏ باشد. سپس امام(ع) فرمود : 📋《عَزَّوَاللَّهِ عَلَى عَمِّكَ أَنْ تَدْعُوَهُ فَلَا يُجِيبُكَ أَوْ يُجِيبُكَ فَلَا يَنْفَعُكَ صَوْتٌ وَ اللَّهِ كَثُرَ وَاتِرُوهُ وَ قَلَّ نَاصِرُوهُ》 ♦️به خدا بر عمویت دشوار است که تو او را به آواز بخوانی و او پاسخت ندهد. یا پاسخت دهد، ولی به تو سودی ندهد. آوازی که به خدا ترساننده و ستمکارش بسیار و یار او اندک است. طبری نقل می کند که در این هنگام ؛ 📋《وقَد وَضَعَ حُسَينٌ(ع) صَدرَهُ عَلى صَدرِهِ》 ♦️سپس حسین(ع) سینه‏ خود را بر روی سینه او نهاد.(۱) 📋《ثُمَّ حَمَلَهُ عَلَى صَدْرِهِ وَ كَأَنِّي أَنْظُرُ إِلَى رِجْلَيِ الْغُلَامِ تَخُطَّانِ الْأَرْضَ فَجَاءَ بِهِ حَتَّى أَلْقَاهُ مَعَ ابْنِهِ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ وَ الْقَتْلَى مِنْ أَهْلِ بَيْتِهِ》 ♦️سپس حسین(ع) او را بر سینه‏ ی خود گرفته و از خاک برداشت، و گویا من می‏ نگرم به پاهای آن پسر که به زمین کشیده می‏ شد. پس او را کنار فرزندش علی بن الحسین(ع) و دیگر کشته‏ های از خاندان خود به کنار خیمه ها آورد و بر زمین نهاد. من پرسیدم : این پسر که بود؟ گفتند : او قاسم بن حسن بن علی بن ابی‏طالب(ع) بود.(۲) در زیارت ناحیه مقدسه، امام زمان(عج) اینگونه به قاسم بن الحسن(ع) سلام می دهد : 📋《السَّلَامُ عَلَی الْقَاسِمِ بْنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِی(ع)، الْمَضْرُوبِ عَلَی هَامَتِهِ، الْمَسْلُوبِ لَامَتُهُ حِینَ نَادَی الْحُسَینَ(ع) عَمَّهُ، فَجَلَّی عَلَیهِ عَمُّهُ كَالصَّقْرِ وَ هُوَ یفْحَصُ بِرِجْلِهِ التُّرَابَ》 ♦️سلام بر قاسم بن حسن بن علی(ع)، آنكه فرق سرش شكافته شد و فریاد و توانش از او گرفته شد، هنگامی كه عمویش حسین(ع) را صدا زد، عمویش همچون باز شكاری، حاضر شد در حالی كه قاسم با پایش خاك را زیر و رو می‌كرد و در حال جان كندن بود.(۳) 📚منابع : ۱)تاریخ طبری، ج۵، ص۴۴۷ ۲)الإرشاد شیخ مفید، ج‏۲، ص۱۹۷ ۳)المزار الکبیر ابن مشهدی، ص۴۹۰ @TarikhEslam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
👤عبدالله بن علی بن ابی طالب(علیه الرحمه) : ✅عبدالله(ع) پسر دوم امام علی(ع) و فاطمه بنت حزام معروف به ام البنین(س) است که او را اولین شهید از میان برادرانش عنوان کرده‌اند. او را عبدالله اکبر و کنیه‌ اش را ابومحمد نوشته‌اند. عبدالله(ع) نیز مانند برادر بزرگش عباس(ع) مدتی را با پدر بزرگوارش ‌امام علی(ع) و برادرش امام حسن(ع) و مدت طولانی را با امام حسین(ع) زندگی کرد و رشادت، شجاعت، جوانمردی، وفاداری، صبر و مقاومت، پاک‌بازی و فداکاری و بصیرت در دین را آموخت و خود متخلق به آن صفات گردید. عبدالله(ع) از آغاز سفر از مدینه تا کربلا همراه برادر بزرگوارش امام حسین(ع) بود و همچون سه برادرش به رغم خواسته امام حسین(ع)، حاضر به ترک او نگردید و امان‌نامه عبیدالله بن زیاد را که به واسطه شمر آورده شده بود را نپذیرفت.(۱) بنابر نقل مورخان، عصر روز عاشورا، حضرت عباس(ع) برادران خود عبدالله(ع) و جعفر(ع) و عثمان(ع) را ترغیب کرد، تا قبل از او به میدان بروند و فرمود : 📋《بِأَبِي أَنْتُمْ وَ أُمِّي! تَقَدَّمُوا حَتَّى أَرَاكُمْ قَدْ نَصَحْتُمْ لِلَّهِ وَ لِرَسُولِهِ(ص)》 ♦️پدر و مادرم فدايتان باد! بپا خيزيد و به ميدان جهاد و دفاع از حق گام پسپاريد؛ به پيش برويد تا بنگرم كه چگونه در راه خدا و پيامبرش اخلاص مى‌ورزيد و در اين راه خيرخواهى مى‌كنيد.(۲) در این هنگام؛ 📋《فَتَقَدَّمَ عَبدُاللهِ(ع) فَقَاتَلَ قِتَالاً شَدِيدَاً》 ♦️عبدالله(ع) به میدان شتافت و جنگ نمایانی کرد.(۳) او این گونه رجز می‌خواند : 📋《اَنَا ابنُ ذِی النَّجدةِ وَ الاَفضَالِ سَیفُ رَسُول اللهِ ذُو النِّکالِ ذَاکَ عَلِی الخَیرِ ذُو الفِعالِ فِی کُّلِ قَومٍ ظاهِرُ الاَحوَالِ》 ♦️من پسر مرد دلاور و بخشنده‌ام. آن مرد امام علی(ع) نیکوکار است که شمشیر رسول اکرم(ص) بود و کیفر دهنده‌ای که آثار ترس و رعب از او، در هر جماعتی آشکار است.(۴) عبدالله(ع) پس از‌ نبردی‌ سخت و از پای درآوردن تنی چند‌ بالاخره‌ با هانی ‌بن‌ شبیب‌ حضرمی‌ به‌ مبارزه‌ پرداخت‌. تا اینکه؛ 📋《ضَرَبَ هَانِئُ بنُ شَبِيتِ الحَضرَمِي ضَربَتَينِ فَقَتَلَهُ》 ♦️بین هانی بن شبیب حضرمی و عبدالله(ع) دو ضربت‌ در میان‌ شان‌ رد و بدل‌ شد، و سرانجام هانی با ضربه‌ای که بر فرق عبدالله(ع) فرود آورد، و او را به شهادت رساند.(۵) اما در قول دیگری خولی بن یزید اصبحی به عبدالله(ع) نیزه زد و مردی از قبیله بنی‌ تمیم بن دارم او را به شهادت رساند.(۶) در زیارت ناحیه مقدسه به عبدالله(ع) چنین سلام داده شده است : 📋《السَّلامُ عَلَی عَبدِاللهِ بنِ اَمیرِ المُؤمِنینَ(ع) مُبلَی البَلاءِ وَ المُنادِی بِالوِلاءِ فی عَرصَةِ کَربَلاءَ المَضروبِ مُقبِلاً وَ مُدبِراً لَعَنَ اللهُ قاتِلَهُ هانِی بنَ ثَُبََیتٍ الحَضرَمِی》 ♦️سلام بر عبدالله بن امیرالمؤمنین علی (ع)، آزمایش کننده بلا و منادی ولایت آل رسول (ص) در میدان کربلا، آنکه از پس و پیش ضربه‌ها خورد و زخم‌ها دید. خداوند قاتل او هانی بن ثبیت حضرمی را لعنت کند.(۷) مدفن او در مقبره جمعی شهدای کربلا در حرم امام حسین(ع) است. 📚منابع : ۱)اللهوف ابن طاووس، ص۸۸ ۲)مثیر الاحزان ابن نما حلی، ج۲، ص۶۸ ۳)الارشاد شیخ مفید، ج۲، ص۱۰۹ ۴)الفتوح ابن اعثم، ج۵، ص۱۱۴ ۵)انساب الاشراف بلاذری، ج۳، ص۴۰۷ ۶)مقاتل الطالبیین ابوالفرج اصفهانی، ص۵۳ ۷)مصباح الزائر ابن طاووس، ص۲۸۰ @TarikhEslam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
👤جعفر بن علی بن ابی طالب(علیه الرحمه) : ✅جعفر(ع) سومین پسر امام علی(ع) ام البنین(ع) است. امام علی(ع) به خاطر علاقه فراوانی که به برادرش جعفر بن ابی طالب(ع) داشت، نام او را جعفر نهاد.(۱) جعفر(ع) از همان ابتدای حرکت امام حسین(ع) از مدینه، با ایشان همراه شد. هنگامی که جعفر(ع) به میدان نبرد عازم شد، این چنین رجز خواند : 📋《إِنِّی أَنَا جَعْفَرٌ ذُو الْمَعَالِی ابْنُ عَلِی الْخَیرِ ذُو النَّوَالِ‏ ذَاكَ الْوَصِیّ ذُو السَّنَا وَ الْوَالِی حَسْبِی بِعَمِّی جَعْفَرٍ وَ الْخَالِ أَحْمِی حُسَیناً ذَا النَّدَى الْمِفْضَال‏ِ》 ♦️منم جعفر دارای افتخارها و شرف‌ها، فرزند علی(ع) نیکوکار و بخشنده. آن علی(ع) ای که وصی رسول اکرم(ص) و فردی بلند مرتبه و ولیّ است. افتخار به عمویم جعفر و دایی‌ام مرا بس است. من از حسینی(ع) که صاحب کرم و بزرگواری است، حمایت می‌کنم.(۲) سرانجام خولی بن یزید اصبحی تیری به سوی او انداخت که به شقیقه یا چشم او اصابت کرد.(۳) و به نقلی هانی بن شبیت حضرمی، جعفر(ع) را به شهادت رساند.(۴) در زیارت ناحیه به جعفر(ع) این چنین سلام داده شده است‌ : 📋《السَّلَامُ عَلَی جَعْفَرِ بْنِ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ(ع) الصَّابِرِ نَفْسُهُ مُحْتَسِباً وَ النَّائِی عَنِ الْأَوْطَانِ مُغْتَرِباً الْمُسْتَسْلِمِ لِلْقِتَالِ الْمُسْتَقْدِمِ لِلنِّزَالِ الْمَکثُورِ بِالرِّجَالِ》 ♦️سلام بر جعفر بن امير المؤمنين(ع) هم او كه در راه خشنودى خدا با جان شكيبايى نمود و در بلاد غربت خود را آماده‌ى جنگ نمود و براى نبرد پيش رفت مردان جنگى زيادى بر او حمله‌ور شدند و او را كشتند.(۵) 📚منابع : ۱)إبصار العین سماوی، ص۶۹ ۲)مناقب ابن شهر آشوب، ج۴، ص۱۰۷ ۳)الارشاد شیخ مفید، ج۲، ص۱۰۹ ۴)تاریخ طبری، ج۵، ص۴۴۹ ۵)مصباح الزائر ابن طاووس، ص۲۸۰ @TarikhEslam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
👤عثمان بن علی بن ابی طالب(علیه الرحمه) : ✅آخرین پسر امام علی(ع) و حضرت ام البنین(ع) عثمان(ع) بود که امام علی(ع) به خاطر عشق و علاقه به عثمان بن مظعون نام او را عثمان گذاشت.(۱) عثمان(ع) در روز عاشورا بعد از شهادت برادرش جعفر(ع)؛ 📋《قَامَ مَقَامَ إِخوَتِهِ》 ♦️جانشین او شد و به میدان نبرد رفت.(۲) جانانه جنگید و این گونه رجز خواند : 📋《إِنِّی انَا عُثْمانُ ذُو المَفاخِرِ شَیخِی عَلِی ذُو الْفَعالِ الظَّاهِرِ وَ إِبْنُ عَّمِ النَّبِی الطَّاهِرِ أَخُو حُسَینٌ خَیرَةُ الأَخائِرِ وَ سَیدُ الکُبّارِ وَ الأَصَاغِرِ بَعْدَ الَّرسوُلِ وَ الْوَصِی النّاصِرِ》 ♦️منم عثمان که مفاخر بی‌ شماری دارم. پدرم علی(ع) است که کارهایش آشکار است. پدرم، پسر عموی پیامبرِ(ص) پاک‌ طینت است و برادرم حسین(ع) سرآمد برگزیدگان است و پس از پیامبر(ص) وصیّ پیروزمند و آقا و مولای همه است.(۳) سرانجام؛ 📋《فَرَمَاهُ بِسَهْمٍ فَصَرِعَهُ، وَ شَدَّ عَلَيهِ رَجُلٌ مِنْ بَنِي دَارِمِِ فَاحتَزَّ رَأسَهُ》 ♦️خولی بن یزید اصبحی تیری به پیشانی عثمان زد و او را از اسب به زمین افکند و مردی از بنی دارم سر از تن او جدا کرد.(۴) در زیارت شهداء به عثمان(ع) اینگونه سلام داده شده است : 📋《السَّلَامُ عَلَی عُثْمَانَ بْنِ أَمِیرِالْمُؤْمِنِینَ(ع) سُمِّی عُثْمَانَ بْنِ مَظْعُونٍ لَعَنَ اللَّهُ رَامِیهُ بِالسَّهْمِ خَوْلِی بْنَ یزِیدَ الْأَصْبَحِی الْأَیادِی وَ الْأَبَانِی الدَّارِمِی》 ♦️سلام بر عثمان فرزند امیر المومنین(ع) که هم نام عثمان بن مظعون بود، خدا تیر زننده به وی خولی بن یزید اصبحی ابانی دارمی را لعنت کند.(۵) 📚منابع : ۱)مقاتل الطالبیین اصفهانی، ص۸۹ ۲)الارشاد شیخ مفید، ج۲، ص۱۰۹ ۳)بحار الانوار مجلسی، ج۴۵، ص۳۷ ۴)الارشاد شیخ مفید، ج۲، ص۱۰۹ ۵)مزار الکبیر ابن مشهدی، ص۴۸۷ @TarikhEslam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✅وقتی امام حسین(علیه السلام) مکه را به قصد کوفه ترک کرد، در بین راه؛ 📋《وَ أَلْحَقَهُ عَبْدُاللَّهِ بْنُ جَعْفَرٍ بِابْنَيْهِ عَوْنٍ وَ مُحَمَّدٍ》 ♦️عبدالله شوهر حضرت زینب(س) دو فرزند خود به نام های عون و محمد را نزد امام حسین(ع) فرستاد.(۱) این دو تن از بنی هاشم بودند و در روز عاشورا تا زمانی که اصحاب بود، نوبت نبرد، به بنی هاشم نرسید. اما آخرين فرد از اصحاب که به شهادت رسید، شور و ولوله‏ اى ميان جوانان بنی هاشم افتاد. همه از جا حركت كردند و آماده جان فشانی برای امامشان شدند. 📋《اِجتَمَعُوا يُوَدِّعُ بَعضُهُم بَعضَاً》 ♦️بنی هاشم جمع شدند و شروع كردند با يكديگر وداع كردن و خداحافظى كردن!(۲) اولین كسى كه از امام حسین(ع) كسب اجازه كرد، حضرت علی اکبر(ع) بود.(۳) بعد از شهادت حضرت علی اکبر(ع) سایر بنی هاشم، خدمت امام حسین(ع) رفته، و اذن میدان میگرفتن و عازم جنگ می شدند. علامه مجلسی نقل می کند که : محمّد بن عبدالله بن جعفر، بعد از اذن از امام(ع) پا به میدان گذاشت و چنین رجز خواند : 📋《نَشْکُو اِلَی اللَّهِ مِنَ الْعُدْوانِ قِتالَ قَوْمٍ فی الرَّدی عُمْیانِ قَدْ تَرَکُوا مَعالِمَ الْقُرآنِ وَ مُحْکَمَ التَّنْزیلِ وَ التِّبْیانِ》 ♦️به خداوند شکایت می‎کنم از دشمنی دشمنان، قوم ستمگری که کورکورانه به جنگ با ما برخاسته‎اند. نشانه‎های قرآنی را که محکم و مبیّن و آشکارکننده کفر و طغیان است را ترک کردند. محمد نبردی نمایان کرد، تا اینکه؛ عامر بن نَهشَل تمیمى، به محمّد حمله بُرد و او را کُشت.(۴) در زیارت الشهداء نام او آمده و قاتلش لعن شده است. 📋《السَّلَامُ عَلَی مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِاللَّهِ بْنِ جَعْفَرٍ الشَّاهِدِ مَکانَ أَبِیهِ وَ التَّالِی لِأَخِیهِ وَ وَاقِیهِ بِبَدَنِهِ لَعَنَ اللَّهُ قَاتِلَهُ عَامِرَ بْنَ نَهْشَلٍ التَّمِیمِیّ》 ♦️سلام بر محمد بن عبدالله بن جعفر، شهیدی به جای پدرش و همانندی برای برادر شهیدش، كه با پیكر خویش از او نگهداری می‌كرد، خداوند قاتل او عامر بن نهشل تمیمی را لعنت كند.(۵) پس از محمّد برادرش عَون به میدان آمد، در حالى که او نیز چنین رجز مى خواند : 📋《اِن تُنْکِرُونی فَاَنَا بنُ جَعْفَرٍ شَهیدُ صِدْقٍ فِی الْجَنانِ اَزْهَر یَطیرُ فیها بِجَناحٍ اَخْضَرٍ کَفی بِهذا شَرَفاً فی الْمَعْشَرِ》 ♦️اگر مرا نمى شناسید، من فرزند جعفرم! شهید راستى، شکُفته در باغ بهشت، پرواز کننده در آن جا با دو بال سبز! و این، براى شرافت در میان مردم، بس است! عون دلاورانه جنگید، تا اینکه توسط عبدالله بن قُطْبه کشته شد.(۶) در زیارت ناحیه درباره عون چنین آمده است : 📋《السَّلَامُ عَلَی عَوْنِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ جَعْفَرٍ الطَّیارِ فِی الْجِنَانِ حَلِیفِ الْإِیمَانِ وَ مُنَازِلِ الْأَقْرَانِ النَّاصِحِ لِلرَّحْمَنِ التَّالِی لِلْمَثَانِی وَ الْقُرْآنِ لَعَنَ اللَّهُ قَاتِلَهُ عَبْدَ اللَّهِ بْنَ قُطْبَةَ النَّبْهَانِی》 ♦️سلام بر عون بن عبدالله بن جعفر طیار، در بهشت‌های پرنعمت، هم پیمان ایمان و متعهد به آن، پیكارگر با هماوردان، نصیحت كننده به خاطر رحمان، و تلاوت كنندۀ سورۀ حمد و قرآن، خدا قاتل او عبدالله بن قطبه نبهانی را لعنت كند.(۷) خوارزمی نقل می کند که؛ که از فرزندان عبدالله؛ عون، محمد در طفّ به شهادت رسیدند و سرهایشان به شام فرستاده شد و یزید آنها را با سرهاى ديگر بالاى درِ قصر آويخت و بدنهای مطهرشان در کربلا به خاک سپرده شد.(۸) نقله وقتی امام حسین(ع) فرزندان زینب(س) را به خیمه آورد، زینب(س) از خیمه بیرون نیامد. 📚منابع : ۱)الإرشاد شیخ مفید،ج۲، ص۶۸ ۲)بحارالانوار مجلسی، ج۴۵، ص۳۲ ۳)وقعه الطّف یوسفی غروّی، ص۲۴۱ ۴)بحارالانوار مجلسی، ج۴۵، ص۳۴ ۵_۷)اقبال الاعمال ابن طاووس، ص۵۷۷ ۶)المناقب ابن شهرآشوب، ج۴، ص۱۰۶ ۸)مقتل الحسین(ع) خوارزمی، ج۱، ص۵۴ @TarikhEslam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
3⃣7⃣بنی هاشمیان نیز یکی پس از دیگری در راه به شهادت می رسند!👇 ✅طبق مقاتل اولین شهید از بنی هاشم، قبل از شهادت امام حسین(ع) بود.(۱) و آخرین شهید بنی هاشمی بوده است.(۲) ✍بر روی هشتک های مربوطه کلیک کنید تا به صورت مفصل بر مقتل آنان دسترسی داشته باشید.👇 📚منابع : ۱)وقعه الطّف یوسفی غَروّی، ص۲۴۱ ۲)مثیر الأحزان ابن نما حلی، ص٧۳ @TarikhEslam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✅آنچه در مقاتل در باب شهادت طفل شیر خوار امام حسین(ع) آمده است اینکه؛ 📋《وَ لَمَّا رَأَی الحُسَینُ(ع) انَّه لَم یَبقِ مِن عَشیِرتِه و اَصحَابِه الاِّ القَلِیلُ فَقَامَ وَ نَادَی :》 ♦️وقتی امام حسین(ع) در روز عاشورا در اثر شهادت نزدیکان وفرزندانش تنها شد، در مقابل سپاه دشمن ایستاد و آنان را مورد خطاب قرار داد.(۱) و فرمود : 📋《هَلْ مِنْ ذَابٍّ يَذُبُّ عَنْ حَرَمِ رَسُولِ اللهِ(ص)؟ هَلْ مِنْ مُوَحِّدٍ يَخَافُ اللَّهَ فِينَا؟ هَلْ مِنْ مُغِيثٍ يَرْجُو اللَّهَ بِإِغَاثَتِنَا؟ هَلْ مِنْ مُعِينٍ يَرْجُو مَا عِنْدَ اللَّهِ فِي إِعَانَتِنَا؟》 ♦️آیا یارى کننده‌‏اى هست که با امید به عنایت خداوند به یارى ما برخیزد؟ آیا کسى هست که از حرم رسول خدا(ص) دفاع کند؟ آیا خداپرستى در میان شما پیدا مى‏‌شود که از خدا بترسد و ستم بر ما روا ندارد؟ آیا فریادرسى هست که براى خدا به فریاد ما برسد؟ در این هنگام که امام حسین(ع) استنصار می‌کرد. 📋《فَارْتَفَعَتْ أَصْوَاتُ النِّسَاءِ بِالْعَوِيلِ فَتَقَدَّمَ إِلَى الْخَيْمَةِ》 ♦️وقتی نداى استغاثه امام(ع) به اهل خیام رسید، صداى گریه و ناله از بانوان حرم برخاست. امام حسین(ع) به سمت خیمه‏‌ها پیش افتاد و به حضرت زینب(س) فرمود : 📋《نَاوِلِينِي وَلَدِيَ الصَّغِيرَ حَتَّى أُوَدِّعَهُ》 ♦️خواهرم! فرزند خردسالم را به من بده تا با او وداع کنم.(۲) ابن اعثم كوفی اسم این کودک را «علی» آورده است و می نویسد : 📋《وَ لَهُ ابنُ آخَرُ يُقَالُ لَه عَلَيُّ(ع) في الرِضَاعِ》 ♦️امام حسين(ع) پسر ديگری داشت كه نامش علی بود و شيرخوار بود.(۳) 📋《فَنَاوَلُوُه الصَبِیَّ، فَجَعَلَ يُقَبِّلُهُ》 ♦️فرزندش را نزد امام(ع) آوردند و امام(ع) شروع کرد به بوسیدن طفلش!(۴) و خطاب به فرزندش فرمود : 📋《وَیْلٌ لِهؤُلاءِ الْقَوْمِ إِذا کانَ خَصْمُهُمْ جَدَّکَ》 ♦️وای به حال این گروه ستمگر، آنگاه که جدّت رسول خدا(ع) با آنان به مخاصمه برخیزد.(۵) امام(ع) طفل را آورد و در مقابل لشکر به روی دست گرفت و بلند کرد، به طوری که زیر بغلهای امام(ع) پیدا بود و خطاب به آنان فرمود : 📋《يا قَوْمُ! قَدْ قَتَلْتُمْ شِيعَتِي و أَهْلَ بَيْتي وَقَدْ بَقي هذَا الطِّفْلُ! فَاسقُوُهُ شَربَةً مِن المَاءِ!》 ♦️ای قوم! ياران و اهل بيت مرا به قتل رسانديد و تنها اين كودك باقي مانده است. پس او را با جرعه آبی سیراب کنید.(۶) در نقلی آمده است که حضرت(ع) فرمود : 📋《یَا قَومِ! إنْ لَمْ تَرحَمُونِي فَارحَمُوُا هَذَا الطِفلَ》 ♦️اگر به من رحم نمی کنید، به این طفل رحم کنید.(۷) در نقلی دیگر؛ 📋《أَلَم تَرَوُهُ كَيفَ يَتَلَظَّى عَطَشَاً؟》 ♦️آیا نمی بینید که از شدت عطش حالت تلظّی به خود پیدا کرده است؟ در این هنگام، اختلاف و همهمه ای در سپاه یزید به وجود آمد، در حالی که به یکدیگر می گفتند : 📋《اِسقَوهُ فَإِنَّهُ لَا ذَنبَ لَهُ! وَ الآخَرُ يَقُولُ : لَا تَسقُوهُ أبَداً وَ لَا تَبقُوا مِن أَهلِ هَذَا البَيتِ بَاقِيَةً!》 ♦️به او آبی بیاشامانید، او که گناهی ندارد! و دیگری می گفت : هرگز به او آب ندهید تا از اهل بیت او کسی باقی نماند. در این هنگام، عمر بن سعد به حرمله اشاره کرد و گفت : 📋《یَا حَرمَلَه! اِقطَع نِزَاعَ القَومِ!》 ♦️ای حرمله! اختلاف و نزاع را پایان بده.(۸) نوشته اند : 📋《بَینَمَا هُوَ یُخَاطِبُهُم!》 ♦️هنوز کلام امام(ع) تمام نشده بود.(۹) که در این هنگام؛ 📋《اِذ رَمَاهُ حَرمَلَهُ بنُ کاهِل الاَسَدَی بِسَهمٍ فَذَبَحَهُ》 ♦️پس حرمله بن کاهل تیری انداخت و آن طفل را ذبح کرد.(۱۰) 📋《فَذَبَحَهُ مِنَ الْوَرِيدِ إِلَى الْوَرِيدِ》 ♦️پس تیر از رگ گردن تا رگ گردنش را ذبح کرد.(۱۱) 📋《فَتَلَقَّى حُسَينُ(ع) دَمَهُ فِى يَدِهِ وَ ألقَاهُ نَحوَ السَمَاءِ》 ♦️امام حسين(ع) دست برد زیر قنداقه و خون را در كف دست جمع كرد و به هوا پرتاپ کرد.(۱۲) و فرمود : 📋《هَوَّنَ عَلَىَّ ما نَزَلَ بی أَنَّهُ بِعَیْنِ اللَّهِ》 ♦️این مصیبت بر من آسان است، چرا که در محضر خداست.(۱۳) امام باقر(ع) در این باره می فرماید : 📋《فَلَمْ یَسْقُطْ مِنْ ذلِکَ الدَّمِ قَطْرَهٌ إِلَى الْأَرْضِ》 ♦️از خون گلوى على اصغر که امام(ع)آن را به آسمان پاشید، قطره‌‏اى به زمین برنگشت.(۱۴) در روایت دیگرى آمده است که امام حسین(ع) فرمود : 📋《لا یَکُونُ أَهْوَنَ عَلَیْکَ مِنْ فَصِیلٍ! اللَّهُمَّ إِنْ کُنْتَ حَبَسْتَ عَنَّا النَّصْرَ، فَاجْعَلْ ذَلِکَ لِمَا هُوَ خَیْرٌ لَنَا》 ♦️خدایا! فرزندم نزد تو کمتر از بچّه ناقه صالح پیامبر نیست! خدایا! اگرپیروزى (ظاهرى) را از ما دریغ داشته‏‌اى، بهتر از آن را روزى ما فرما.(۱۵) @TarikhEslam ادامه مطالب :👇
یعقوبی می نویسد : 📋《..فَوَقَعَ فِي حَلقِ الصَّبِي، فَذَبَحَهُ، فَنَزَعَ الحُسَينُ(ع) السَّهمَ مِن حَلقِهِ، وَ جَعَلَ يُلَطِّخُهُ بِدَمِهِ》 ♦️تیر به گلوي اين كودك نشست و حلقش را دريد و امام حسين(ع) تير را از گلويش بيرون آورد در حالي كه او به خون خود آغشته شده بود.(۱۶) طبق نقلی آمده است که در این هنگام هاتفی ندا داد : 📋《یَا حُسَینَ(ع)! دَعهُ! فَاِنَّ لَهُ مُرضِعَهً فی الجَنَه》 ♦️ای حسین(ع)! فرزندت را به ما بده تا در بهشت سیرابش کنیم.(۱۷) حضرت(ع) با طفل كشته شده ی خود به امام(ع) به پشت خیمه گاه برگشت، در حالي كه خون از گلوي آن طفل به سينه حضرت(ع) جاری بود. 📋《وَحَفَرَ لَلصَبِیِّ بِجَفنِ سَيفِه، وَصَلَّى عَلَيه وَدَفَنَه مُرَمَّلاً بِدَمِه》 ♦️با بُن غلاف شمشیر، قبری را برای آن طفل حفر کرد و بر او نماز خواند و در حالی که آن طفل به خون خود آغشته شده بود، دفن نمود.(۱۸) شیخ مفید می نویسد : 📋《ثُمَّ حَمَلَهُ حَتَّى وَضَعَهُ مَعَ قَتْلَى أَهْلِهِ》 ♦️سپس امام حسین(ع) او را بُرد و کنار کشتگان خاندانش قرار داد.(۱۹) در فرازی از زیارت ناحیه مقدسه که منسوب به امام زمان(عج) می باشد، این گونه به شیر خواره ی امام حسین(ع) سلام داده شده است. 📋《السَّلَامُ عَلَى عَبْدِاللَّهِ بْنِ الْحُسَيْنِ(ع) الطِّفْلِ الرَّضِيعِ الْمَرْمِيِّ الصَّرِيعِ الْمُتَشَحِّطِ دَماً الْمُصَعَّدِ دَمُهُ فِي السَّمَاءِ الْمَذْبُوحِ بِالسَّهْمِ فِي حَجْرِ أَبِيهِ لَعَنَ اللَّهُ رَامِيَهُ حَرْمَلَةَ بْنَ كَاهِلٍ الْأَسَدِيَّ وَ ذَوِيه》 ♦️سلام بر عبداللّه بن الحسين(ع)، كودك شيرخواره، تير خورده، ضربت خورده به خون تيپده كه خونش به آسمان، پرتاب شد و در دامان پدرش، با تير، سر بُريده شد! خدا لعنت كند حَرمَلَه بن كاهِل اسدى و همراهانش را كه به او تير زدند.(۲۰) 📚منابع : ۱)مثیر الاحزان ابن نما حلّی، ص۷۰ ۲)اللهوف ابن طاووس، ص۱۱۶ ۳)الفتوح ابن اعثم، ج۵، ص۱۱۵ ۴)بحارالانوار مجلسی، ج۴۵، ص۴۶ ۵)الاحتجاج طبرسی، ج۲، ص۳۰۱ ۶)اللهوف ابن طاووس، ص۱۱۷ ۷)تذكرة الخواص ابن جوزی، ص۲۵۲ ۸)الوثائق الرسميّة حسینی قزوينی، ص۲۳۷ ۹)يَنابيع المودة قُندوزی، ج۳، ص۷۹ ۱۰)بحارالانوار مجلسی، ج۴۵، ص۴۶ ۱۱)ثمرات الأعواد خطیب الهاشمی، ج۲، ص۶۳ ۱۲)البداية و النهاية ابن کثیر دمشقی، ج۸، ص۱۸۶ ۱۳)اللهوف ابن طاووس، ص۱۱۷ ۱۴)بحارالانوار مجلسی، ج۴۵، ص۴۶ ۱۵)بحارالانوار مجلسی، ج۴۵، ص۴۷ ۱۶)تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۲۴۵ ۱۷)مثیر الاحزان ابن نما حلّی، ص۷۸ ۱۸)الاحتجاج طبرسی، ج۲، ص۳۰۱ ۱۹)الإرشاد شیخ مفید، ج۲، ص۱۰۸ ۲۰)بحارالانوار مجلسی، ج۹۸، ص۲۷۰ @TarikhEslam