eitaa logo
تاملی در تاریخ اسلام
2.1هزار دنبال‌کننده
2.6هزار عکس
153 ویدیو
258 فایل
﴾﷽﴿ 🕌امام علی(علیه السلام) خطاب به امام حسن(علیه السلام): «وَاعْرِضْ عَلَیْهِ أَخْبَارَ الْمَاضِینَ..» 📚نهج البلاغه، نامه۳۱ ✅روزی نه چندان دورِ دور، ماهم در تاریخ، ورق خواهیم خورد. @hosseinifazel نشر و کپی بدون ذکر منبع🚫 📚مقتل : @AsnadolMasaeb
مشاهده در ایتا
دانلود
🏴یا کریم اهل بیت(علیهم السلام)🏴 👤کریم یعنی..👇 @TarikhEslam
✅در بین اهل بیت(علیهم السلام) فقط یک امام به [کریم اهل بیت(ع)] ملقب است و آن هم امام حسن مجتبی(علیه السلام) است. ✍اما کریم کیست؟! کریم؛ ۱)کسی است که قبل از اینکه سائل درخواستش را بکند، شروع به بخشش می کند. (الِابْتِدَاءُ بِالْعَطِيَّةِ قَبْلَ الْمَسْأَلَةِ) ۲)کسی است که بی منّت و بدون هیچ چشم داشتی می بخشد، برخلاف (واهب) که در قبال بخشش، توقع چیزی را دارد. ۳)کسی است که برای خودش چیزی را نگه نمی دارد و همه را به دیگران مى‌بخشد، برخلاف (سخیّ) که هم برای خودش نگه می دارد و هم به دیگران می بخشد! ۴)کسی است که همه چیزش را می بخشد و چیزی برای خودش نگه نمی داره، برخلاف (جواد) که می بخشد، اما برای خودش چیزی را هم نگه می دارد! ۵)کسی است که وقتی سائل از نزدش بازگردد، دیگر نیازمند محسوب نمی شود، برخلاف (باذل) که فقط به اندازه رفع نیاز سائل، به او می بخشد! ۶)کسی است که بخشش او هیچگاه تمام نمی‌شود، و کرامتش همیشگی است، برخلاف (منعم) که عطای او گاهی به خاطر مصلحت قطع می گردد. ۷)کسی است که به همه می بخشد و میان سائلان فرقی نمی گذارد، برخلاف (محسن) که سائلان را گلچین می کند. ۸)کسی است که بیشتر از آنچه که خداوند بر او واجب نموده، پرداخت می نمايد، برخلاف (جواد) که (يُؤَدِّي مَا افْتَرَضَ اللَّهُ عَلَيْهِ) به همان میزان که خداوند بر او واجب نموده، پرداخت می نمايد. . 👤در روایتی نقل شده است که؛ 📋«أَنَّ اَلْحَسَنَ بْنَ عَلِيٍّ(ع) خَرَجَ مِنْ مَالِهِ مَرَّتَيْنِ وَ تَصَدَّقَ بِهِ» ♦️همانا امام حسن(ع) دو نوبت همه مال خود را در راه خداوند بخشید و آن را به فقراء صدقه داد.(۱) 👤ابن صباغ مالکی عالم اهل سنت می‌ نویسد : 📋«الكَرَمُ وَ الجُودُ غَرِيزَةُ مَغرُوسَةُ فِيهِ» ♦️کرم و جود، غریزه‌ای بود که در امام حسن(ع) کاشته شده بود.(۲) 📝باید که برای تو کـــرَم خانه بسازند از بس که زیاد است، گدایی که تو داری! 📚منابع : ۱)کشف الغمة اربلی، ج۱، ص۵۵۵ ۲)الفصول المهمة ابن الصباغ، ج۲، ص۷۰۷ @TarikhEslam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✅ابوالعباس حمیری از علمای قرن سوم(چهارم) هجری در کتاب [قرب الاسناد] به نقل از ابوالبختری می نویسد : امام جعفر صادق(علیه السلام) فرمودند : 📋«أَنَّ اَلْحُسَيْنَ بْنَ عَلِيٍّ(عَلَیهِ السَّلَامُ) كَانَ يَزُورُ قَبْرَ اَلْحَسَنِ(عَلَیهِ السَّلَامُ) فِي كُلِّ عَشِيَّةِ جُمُعَةٍ» ♦️ هر شام جمعه به‌ زیارت می رفتند.(۱) ‌ 🖋یعنی کسی که ۱۲۴ هزار پیغمبر در حسرت زیارت او هستند، خودِ او، زائر امام‌ حسن‌(علیه‌السلام) است. 📚منبع : ۱)قرب الإسناد حمیری، ص۱۳۹ @AsnadolMasaeb
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⚔ماجرای ترور نا فرجام به دستور معاویه!👇 @TarikhEslam
✅بعد از صلح امام حسن(ع) با معاویه، امام حسن(ع) از کوفه به مدینه رفت، اما امام(ع) همچنان برای معاویه خطری بزرگ محسوب می شد. معاویه تصمیم گرفت، حضرت(ع) را به واسطه همسرش جعده بنت اشعث بن قیس کندی به قتل برساند. معاویه برای جَعده پیغام فرستاد که : 📋《أَنِّی مُزَوِّجُکِ یَزِیدَ ابْنِی‏ عَلَى أَنْ تَسُمِّیَ الْحَسَنَ(ع)》 ♦️من تو را به ازدواج پسرم یزید در می آورم به شرط آنکه حسن بن علی(ع) را مسموم کنی و او را به قتل رسانی! 📋《وَ بَعَثَ إِلَيهَا بِمِائَةِ أَلفَ دِرهَمِِ فَقَبِلَت》 ♦️و هزار درهم نیز برای جعده فرستاد و جعده نیز با وساطت و پافشاری پدرش اشعث پذیرفت. تا اینکه روزی که امام حسن(ع) روزه بود، جعده زهر را در شیر ایشان ریخت و در هنگام افطار به امام(ع) داد، امام(ع) مقداری از آن را نوشید و بلافاصله زهر را احساس کرد و فرمود : «إِنَّا للّه وإِنّا إِلَیهِ رَاجِعُونَ»! از آن پس، امام(ع) پیوسته لخته‌های خون بالا می‌آورد. طولی نکشید که آثار زهر در بدن امام(ع) ظاهر شد و زمانی که لحظه شهادت امام حسن(ع) نزدیک شد، آن حضرت(ع) برادرش امام حسین(ع) را طلب کرد و در آن لحظات پایانی به ایشان فرمود : 📋《یَا أَخِی! إِنِّی مُفَارِقُکَ وَ لَاحِقٌ بِرَبِّی جَلَّ وَ عَزَّ وَ قَدْ سُقِیتُ السَّمَّ》 ♦️اى برادر! مرا مسموم کرده اند و به زودى از تو جدا مى‏ شوم و به دیدار پروردگار خود، نائل مى‏ گردم.(۱) 👤عمر بن اسحاق می گوید : 📋《كُنْتُ مَعَ اَلْحَسَنِ(ع) وَ اَلْحُسَيْنِ(ع) فِي اَلدَّارِ فَدَخَلَ اَلْحَسَنُ(ع) اَلْمَخْرَجَ ثُمَّ خَرَجَ فَقَالَ : لَقَدْ سُقِيتُ اَلسَّمَّ مِرَاراً مَا سُقِيتُهُ مِثْلَ هَذِهِ اَلْمَرَّةِ لَقَدْ لَفَظْتُ قِطْعَةً مِنْ كَبِدِي فَجَعَلْتُ أَقْلِبُهَا بِعُودٍ مَعِي!》 ♦️من با امام حسن(ع) و امام حسين(ع) در خانه بوديم، پس امام حسن(ع) براى تطهير ببيت الخلاء رفت و وقتی بيرون آمد فرمود : بارها به من زهر دادند و هيچ گاه مانند اين بار نبود، همانا پاره ای از جگرم افتاد كه با چوبى كه همراهم بود، آن را حركت دادم! امام حسین(ع) به ایشان عرض کرد : 📋《مَنْ سَقَاكَهُ؟》 ♦️چه كسى به تو زهر داده‌ است؟ امام حسن(ع) فرمود : 📋《مَا تُرِيدُ مِنْهُ؟ أَ تُرِيدُ قَتْلَهُ؟ إِنْ يَكُنْ هُوَ هُوَ فَاللَّهُ أَشَدُّ نَقِمَةً مِنْكَ وَ إِنْ لَمْ يَكُنْ هُوَ فَمَا أُحِبُّ أَنْ يُؤْخَذَ بِي بَرِيءٌ!》 ♦️از او چه می خواهى‌؟ آيا می خواهى او را بكشى‌؟ اگر آن كسى باشد كه من می دانم خشم و عذاب خداوند بر او بيش از توست، و اگر او نباشد، من دوست ندارم بي گناهى بخاطر من گرفتار شود.(۲) 👤جُنادَةِ بن اَبی اُمَیه می گوید : 📋《دَخَلْتُ عَلَى الْحَسَنِ بْنِ عَلِیٍّ(ع) فِی مَرَضِهِ الَّذِی تُوُفِّیَ فِیهِ وَ بَیْنَ یَدَیْهِ طَشْتٌ یُقْذَفُ فِیهِ الدَّمُ وَ یَخْرُجُ کَبِدُهُ قِطْعَةً قِطْعَةً مِنَ السَّمِّ الَّذِی أَسْقَاهُ مُعَاوِیَةُ》 ♦️پس از مسموم شدن امام حسن مجتبی(ع) در لحظات آخر عمر شریفان، به حضور ایشان شرف یاب شدم. دیدم در پیش روی ایشان، طشتی گذاشته شده و پاره پاره جگر مبارکشان به خاطر زهری که معاویه به وسیله جعده به ایشان خورانیده بود، در آن طشت ریخته می شود. عرض کردم، چرا خود را درمان نمی کنید؟ حضرت(ع) فرمودند : 📋《بِمَاذَا أُعَالِجُ الْمَوْتَ؟》 ♦️مرگ را به چه چیز علاج می توان کرد؟ و من هم گفتم : «إِنَّا للّه وإِنّا إِلَیهِ رَاجِعُونَ!» جناده در ادامه می گوید : 📋《ثُمَّ انْقَطَعَ نَفَسُهُ وَ اصْفَرَّ لَوْنُهُ حَتَّى خَشِیتُ‏ عَلَیْهِ》 ♦️سپس نفَس حضرت(ع) به شماره افتاد و رنگ مبارکش زرد شد به طورى که بر آن حضرت(ع) ترسناک شدم. در این هنگام؛ امام حسین(ع) وارد شدند. 📋《فَانْکَبَّ عَلَیْهِ حَتَّى قَبَّلَ رَأْسَهُ وَ بَیْنَ عَیْنَیْهِ ثُمَّ قَعَدَ عِنْدَهُ وَ تَسَارَّا جَمِیعَاً》 ♦️آن حضرت(ع)، امام حسن مجتبی(ع) را در بر گرفت و سر مبارکش و میان دو دیدگانش را بوسید و نزدش نشست، پس مقدارى آهسته با هم صحبت کردند. سپس ندای «إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَیْهِ راجِعُونَ‏» بلند شد.(۳) در نقلی؛ در این هنگام امام حسین(ع) به نزد برادرش امام حسن(ع) آمد، وقتی چشمش به برادر افتاد، گریه کرد، امام حسن(ع) از برادرش علت گریه کردن را جویا شد. امام حسین(ع) فرمود : 📋《أَبْكِي لِمَا يُصْنَعُ بِكَ》 ♦️گریه ام برای رفتار بدی است که با تو می شود. امام حسن(ع) فرمود : 📋《إِنَّ الَّذِي يُؤْتَى إِلَيَّ سَمٌّ يُدَسُّ إِلَيَّ فَأُقْتَلُ بِهِ وَ لَكِنْ لَا يَوْمَ كَيَوْمِكَ يَا أَبَا عَبْدِ الله!》 ♦️ظلم و ستمی که بر من می شود همین زهری است که به من داده می شود و به سبب آن به قتل می رسم، ولی بدان که هیچ روز و سرنوشتی مانند روز و سرنوشت تو نمی باشد ای ابا عبدالله!(۱) 📚منابع : ۱)الارشاد شیخ مفید، ج۲، صص۱۷_۱۸ ۲)الارشاد شیخ مفید، ج۲، ص۱۶ ۳)بحارالانوار مجلسی، ج۴۴، ص۱۳۹ ۴)امالی شیخ صدوق، ص۱۱۵ @TarikhEslam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سوال4⃣7⃣1⃣ : روز شهادت «هفتم صفر» می باشد یا «بیست و هشت صفر»؟ ✍پاسخ این سوال در بیان :👆 به این لینک هم مراجعه شود :👇 http://www.mehrnews.com/news/4739774 @TarikhEslam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🏴آنچه در لحظات پایانی عمر شریف گذشت!👇 @TarikhEslam
✅از امام علی(علیه السلام) نقل است که؛ من، فاطمه(س)، حسن(ع) و حسین(ع)، پیش رسول خدا(ص) بودیم که ناگهان، نگاهی به ما کرد و گریست. گفتم : یا رسول الله(ص)! برای چه می گریید؟ فرمودند : 📋《أَبْكِي مِمَّا يُصْنَعُ بِكُمْ بَعْدِي!》 ♦️به آن چه پس از من بر شما فرود خواهد آمد. گفتم : یا رسول الله(ص)! آن چیست؟ بعد حضرت(ص) درباره امام حسن فرمود : 📋《أَبْكِي من طَعْنَةِ الْحَسَنِ(ع) فِي الْفَخِذِ وَ السَّمِّ الَّذِي يُسْقَى》 ♦️گریه ام از آن نیزه ای است که بر پای حسن(ع) می زنند و از زهری که او را مسموم می سازد!(۱) علامه مجلسی می نویسد : 📋《دَسَّ مُعَاوِیَهُ إِلَی عَمْرِو بْنِ حُرَیْثٍ وَ الْأَشْعَثِ بْنِ قَیْسٍ وَ إِلَی حُجْرِ بْنِ الْحَارِثِ وَ شَبَثِ بْنِ رِبْعِیٍّ دَسِیساً أَفْرَدَ کُلَّ وَاحِدٍ مِنْهُمْ بِعَیْنٍ مِنْ عُیُونِهِ أَنَّکَ إِنْ قَتَلْتَ الْحَسَنَ بْنَ عَلِیٍّ(ع) فَلَکَ مِائَتَا أَلْفِ دِرْهَمٍ وَ جُنْدٌ مِنْ أَجْنَادِ الشَّامِ وَ بِنْتٌ مِنْ بَنَاتِی》 ♦️معاويه مخفيانه نزد عمرو بن حريث و اشعث بن قيس و حجر بن حجر و شبث بن ربعى مأمورانى جداگانه فرستاد و به هر كدام نويد داد اگر حسن بن على(ع) را بكشيد، دويست هزار درهم خواهيد گرفت و علاوه بر آن سركرده لشكرى از لشكريان شام شده و دخترى از دخترانم را به شما خواهم داد. 📋《فَبَلَغَ الْحَسَنَ(ع) فَاسْتَلْأَمَ وَ لَبِسَ دِرْعاً وَ کَفَرَهَا وَ کَانَ یَحْتَرِزُ وَ لَا یَتَقَدَّمُ لِلصَّلَاهِ بِهِمْ إِلَّا کَذَلِکَ》 ♦️هنگامی که اين خبر به سمع مبارك امام حسن مجتبی(ع) رسید، حضرت(ع) پس از آن، زره به تن مبارك نموده و آن را زير لباس مخفى مى‌كردند و حتّى الامكان از اجتماعات احتراز مى‌فرمودند و در نماز جماعت حاضر نمى‌شدند مگر با زره! تا اینکه؛ 📋《فَرَمَاهُ أَحَدُهُمْ فِی الصَّلَاهِ بِسَهْمٍ فَلَمْ یَثْبُتْ فِیهِ لِمَا عَلَیْهِ مِنَ اللَّأْمَهِ فَلَمَّا صَارَ فِی مُظْلَمِ سَابَاطَ ضَرَبَهُ أَحَدُهُمْ بِخَنْجَرٍ مَسْمُومٍ فَعَمِلَ فِیهِ الْخَنْجَرُ》 ♦️در يكى از روزها شخصى در هنگام نماز، تيرى به حضرت(ع) پرتاب كرد ولى به واسطه داشتن زره، آن تير به بدن امام(ع) اصابت نكرد و بار ديگر وقتى امام(ع) در تاريكى ساباط‍‌ مدائن عبور مى‌كردند، شخصى كه در تعقيب آن حضرت(ع) بود با خنجرى مسموم حمله كرد و ضربتى به امام عليه السّلام زد، و ضربت كارگر واقع شد.(۲) که بعدها این زخمِ حضرت(ع) معالجه شد. امام حسن مجتبی(ع) قبل از صلح با معاویه در «ساباط» به دلیل خیانت برخی فرماندهان و نبود اصحابی برای جنگ با معاویه، از پیشنهاد صلحی که معاویه به امام(ع) داده بود، سخن به میان آورد و خطبه خواندند و سپس به خیمه خود بازگشتتند. در این میان، سپاه امام(ع) گفتند : 📋《كَفَرَ وَاللَّهِ الرَّجُلُ! ثُمَّ شَدُّوا عَلَى فُسْطَاطِهِ فَانْتَهَبُوهُ حَتَّى أَخَذُوا مُصَلَّاهُ مِنْ تَحْتِهِ ثُمَّ شَدَّ عَلَيْهِ عَبْدُ الرَّحْمَنِ أَزْدِيُّ فَنَزَعَ مِطْرَفَهُ‏ عَنْ عَاتِقِهِ فَبَقِيَ جَالِساً مُتَقَلِّداً السَّيْفَ بِغَيْرِ رِدَاءٍ!》  ♦️به خدا قسم، اين مرد کافر شده است و بـه خيمه ی حضرت(ع) حمله ور شدند! حتى سجاده ايشان را از زير پايش غارت کردند و عبدالرحمن ازدى به طرف آن بزرگوار یورش برد و مِطرَف (شال بزرگى که روى شانه ها انداخته مي شود) را از گردن آن حضرت(ع) کشید، پس آن حضرت(ع) در حالي که شمشيرش را به گردن آويخته بود، نشست.(۳) ابن اثیر می نویسد : هنگامی که معاویه به امام حسن مجتبی(ع) پیشنهاد صلح داد، مردم به گرمی آن را پذیرفتند. امام حسن(ع) در خطبه ای پیشنهاد معاویه را به اطلاع لشکر خود رسانید و فرمود : 📋《أَلا وَ إِنَّ مُعَاوِيَةَ دَعَانَا إِلَى أَمْرٍ لَيْسَ فِيهِ عِزٌّ وَلا نَصَفَةٌ، فَإِنْ أَرَدْتُمُ الْمَوْتَ رَدَدْنَاهُ عَلَيْهِ، وَحَاكَمْنَاهُ إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَجَلَّ بِظُبَا السُّيُوفِ، وَإِنْ أَرَدْتُمْ الْحَيَاةَ قَبِلْنَاهُ، وَ أَخَذْنَا لَكُمُ الرِّضَا》 ♦️بدانید همانا معاویه ما را به امری فرا می خواند که نه عزّت ما در آن است و نه مطابق با انصاف است. اگر دارای روحیه شهادت طلبی هستید، درخواستش را رد کنیم و دست به شمشیر ببریم تا خداوند سبحان میان ما حکم کند، ولی اگر زندگی دنیا را می طلبید، خواسته اش اجابت کرده و رضایت شما را فراهم کنیم. هنگامی که کلام امام حسن(ع) به این جا رسید : 📋《فَنَادَاهُ الْقَوْمُ مِنْ كُلِّ جَانِبٍ : الْبَقِيَّةَ! الْبَقِيَّةَ! فَلَمَّا أَفْرَدُوهُ أَمْضَى الصُّلْحَ》 ♦️مردم از هر سو فریاد برآوردند که ما زندگی و بقای دنیایی را می خواهیم. با این سخن، صلح را بر امام(ع) تحمیل کردند و امام(ع) پس از آن که از آن ها جدا شد، صلح با معاویه را امضاء نمود.(۴) 📚منابع : ۱)امالی شیخ صدوق، ص۱۳۴ ۲)بحارالانوار مجلسی، ج۴۴، ص۳۳ ۳)الارشاد شیخ مفید، ج۲، ص۱۱ ۴)اسدالغابه ابن اثیر، ج۲، ص۱۳ @TarikhEslam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✅منفورترین خانواده در تاریخ! 👤امام جعفر صادق(علیه السلام) می فرماید: «إِنَّ اَلْأَشْعَثَ بْنَ قَيْسٍ شَرِكَ فِي دَمِ أَمِيرِ اَلْمُؤْمِنِينَ(عَلَیهِ السَّلَامُ) وَ اِبْنَتُهُ جَعْدَةُ سَمَّتِ اَلْحَسَنَ(عَلَیهِ السَّلَامُ) وَ مُحَمَّدٌ اِبْنُهُ شَرِكَ فِي دَمِ اَلْحُسَيْنِ(عَلَیهِ السَّلَامُ)» ♦️«أشعث بن قیس کندی» در خون حضرت امیرالمؤمنین امام علی(علیه السلام) شریک بود. و دخترش «جعده» امام حسن مجتبی(علیه السلام) را مسموم کرد و پسرش «محمد» در خون امام حسین(علیه السلام) شرکت کرد.(۱) 📚منبع: ۱)بحارالانوار مجلسی، ج۴۲، ص۲۲۸ @TarikhEslam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🏴تشییع پیکر در قبرستان بقیع و شرح وقایع آن!👇 @TarikhEslam
✅امام حسن(ع) به امام حسین(ع) وصیت نمود : 📋《فَإِذَا قَضَیْتُ فَغَمِّضْنِی وَ غَسِّلْنِی وَ کَفِّنِّی وَ احْمِلْنِی عَلَى سَرِیرِی إِلَى قَبْرِ جَدِّی رَسُولِ اللَّهِ(ص) لِأُجَدِّدَ بِهِ عَهْداً ثُمَّ رُدَّنِی إِلَى قَبْرِ جَدَّتِی فَاطِمَهَ بِنْتِ أَسَدٍ(س) فَادْفِنِّی هُنَاکَ》 ♦️هر گاه من از دنیا رفتم چشم مرا بپوشان و غسل بده و کفن کن و بر تختخه ای (تابوتی) گذارده؛ کنار مزار جدم رسول خدا(ص) ببر تا تجدید عهدى کنم. سپس مرا به سوی قبر جده‏ ام فاطمه بنت اسد[مادر امام علی(ع)] منتقل کن و در آنجا به خاک بسپار. سپس فرمود : 📋《وَ بِاللَّهِ أُقْسِمُ عَلَيْكَ أَنْ تُهَرِيقَ فِي أَمْرِي مِحْجَمَةَ دَمٍ》 ♦️تو را به خدا سوگند دهم مبادا دربارۀ من به اندازه شيشۀ حجامتى خون ريخته شود. از طرفی مروان و سایر بنی امیه، یقین کردند که مشایعت کنندگان قصد دارند، بدن مطهر را در کنار رسول خدا(ص) به خاک بسپارند. از این رو خود را مجهز به تجهیزات نبرد کردند و با اجتماع خود، راه را بر کاروان عزادار بستند. همین که امام حسین(ع) بدن مبارک را به سوی مزار شریف حرکت دادند، مروان در قالب جماعتی در مقابلشان صف آرایی کرد و مانع آنها شد. عایشه نیز سوار بر قاطری به جمع آنها ملحق شد؛ در حالی که می گفت : 📋《مَا لِی وَ لَكُمْ تُرِیدُونَ أَنْ تُدْخِلُوا بَیْتِی مَنْ لَا أُحِبُّ؟!!》 ♦️ما را با شما چه کار؟! می خواهید کسی را وارد خانه من کنید که محبتی و ارادتی نسبت به او ندارم؟ ابن عباس خطاب به عایشه گفت : 📋《تَجَمَّلْتِ وَ تَبَغَّلْتِ وَ لَوْ عِشْتِ تَفَيَّلْتِ، لَکِ التُسعُ مِن الثُّمنِ وَ فِی الکُلِّ تَصَرَّفتِ》 ♦️روز جنگ جمل بر شتر سوار شدی و امروز بر استر، با آنکه خدا و رسول خدا(ص) تو را امر نموده اند که از خانه بیرون نیایی و اگر زنده بمانی محتمل است که بر فیل سوار شوی! مروان که زمینه را برای عقده گشایی مناسب دید دهان باز کرد و گفت : 📋《أَ یُدْفَنُ عُثْمَانُ فِی أَقْصَى الْمَدِینَهِ وَ یُدْفَنُ الْحَسَنُ مَعَ النَّبِیِّ؟!!》 ♦️عثمان در دورترین نقطه مدینه دفن شود و حسن(ع) در کنار پیامبر(ص)؟! چنین چیزی نشدنی است. و بعد با جمله «وَ أَنَا أَحْمِلُ السَّیْفَ» یعنی ما مسلّح هستیم، تشیع کنندگان را تهدید به جنگ کرد.(۱) ابن شهر آشوب می نویسد : 📋《وَ رَمَوا بِالنِّبَالِ جَنَازَتَهُ حَتَّی سَلَّ مِنهَا سَبعُونَ نَبلاً》 ♦️در این هنگام، جنازه‌‏ی آن‌ حضرت(ع) را تیرباران کردند، تا جایی که هفتاد چوبه‌‏ تیر به تابوت آویخته شد.(۲) نزدیک بود فتنه ای به پا شود که ابن عباس جلو رفت و خطاب به مروان گفت : 📋《ارْجِعْ یَا مَرْوَانُ مِنْ حَیْثُ جِئْتَ》 ♦️برگرد به همان جایی که بودی! ما قصد نداریم این بدن مطهر را در کنار رسول خدا(ص) به خاک بسپاریم؛ تنها قصدمان این است که با زیارت دادن این بدن مبارک، تجدید عهدی با رسول خدا(ص) شده باشد و بعد از آن به سمت بقیع می رویم. سپس ابن عباس خطاب به عایشه گفت : 📋《وَا سَوْأَتَاهْ! یَوْمَاً عَلَى بَغْلٍ وَ یَوْمَاً عَلَى جَمَلٍ تُرِیدِینَ أَنْ تُطْفِئِی نُورَ اللَّهِ وَ تُقَاتِلِینَ أَوْلِیَاءَ اللَّهِ ارْجِعِی》 ♦️این چه رسوائى است عایشه؟! روزى بر استر و روزى بر شتر(جنگ جمل) می خواهى نور خدا را خاموش کنى و با دوستان خدا بجنگى؟ بازگرد! در این هنگام امام حسین(ع) به مروان فرمود : 📋《وَ اللَّهِ لَوْ لَا عَهْدُ الْحَسَنِ(ع) إِلَیَّ بِحَقْنِ الدِّمَاءِ وَ أَنْ لَا أُهَرِیقَ فِی أَمْرِهِ مِحْجَمَهَ دَمٍ لَعَلِمْتُمْ کَیْفَ تَأْخُذُ سُیُوفُ اللَّهِ مِنْکُمْ مَأْخَذَهَا وَ قَدْ نَقَضْتُمُ الْعَهْدَ بَیْنَنَا وَ بَیْنَکُمْ وَ أَبْطَلْتُمْ مَا اشْتَرَطْنَا عَلَیْکُمْ لِأَنْفُسِنَا》 ♦️به خدا سوگند! اگر برادرم با من پیمان نبسته بود که در پاى جنازه او خونی ریخته نشود، می دیدید که چگونه شمشیرهاى الهى از نیام بیرون مى آمد و دمار از روزگار شما درمی آوردند. شما همان روسیاهانی هستید که عهد میان ما و خودتان را شکستید و شرائط آن را باطل ساختید. آنگاه جنازه مطهر را به طرف بقیع برده و در آنجا به خاک سپردند.(۳) هنگام دفن حضرت(ع)، امام حسین(ع) وارد قبر شد و بدن مطهر را در داخل قبر گذاشت و سپس این ابیات را در سوگ آن حضرت(ع) زمزمه کرد : 📋《فَلَيْسَ حَرِيبَاً مَنْ أُصِيبَ بِمَالِهِ‌، وَ لَكِنَّ مَنْ وَارَى أَخَاهُ حَرِيْبٌ‌》 ♦️غارت زده آن کس نیست که مالش ربوده شده، بلکه غارت زده، کسی است که برادرش را در دل خاک، بپوشاند. 📋《أَ أَدْهُنُ رَأْسِي أَمْ اَطِيبُ مَحَاسِنِي، وَ رَأْسُكَ مَعْفُورٌ وَ أَنْتَ سَلِيبٌ؟》 ♦️آیا من، موی سرم را روغن بزنم و یا محاسنم را معطر کنم، در حالی که سر تو روی خاک است و تو مانند درخت شاخ و برگ ریخته، شده‌ای!(۴) 📚منابع : ۱)الارشاد شیخ مفید، ج۲، صص۱۷_۱۸ ۲)مناقب ابن شهر آشوب، ج۴، ص۴۴ ۳)الارشاد شیخ مفید، ج۲، ص۱۹ ۴)مناقب ابن‌ شهر آشوب، ج۴، ص۴۵ @TarikhEslam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📽▶️⏹⏸📽▶️⏹⏸📽 🎞سکانسی از تشییع بدن مطهر و ممانعت مروان بن حکم و مامورین معاویه و تیراندازی به تابوت حضرت(ع) در قسمتی از سریال «تنهاترین سردار» ساخته جناب فخیم زاده : 👆 @TarikhEslam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🎙👤تدبیر برای تشییع جنازه خود و نتایج آن در بیان :👇 @TarikhEslam
✅امام حسن مجتبی(ع) می داند که جریان مخالف، اجازه دفن او را در کنار رسول اکرم(ص) نمی دهد، ولی ایشان این وصیت را می کند تا این سؤالها و تردیدها نسبت به عملکرد نظام حاکم شکل بگیرد و مردم بفهمند که این جریان باطل است. چون معاویه در میان مردم این مسئله را جا انداخته بود که در جنگ جمل، علی(ع) بر باطل و عایشه بر حق بود. در زمان تشییع جنازه امام حسن(ع) ابن عباس این جمله را به عایشه می گوید که تو روزی بر شتر سوار شدی و جنگ جمل را به راه انداختی؛ امروز بر اسب سوار شدی و مرتکب این کار شدی؛ روزی هم خواهد رسید که سوار بر فیل شوی و کعبه را خراب کنی! زمانی که ابن عباس این جملات را می گفت، کسی بر او اعتراض نمی کرد و مردم مدینه با این جملات به یکباره به فضای جنگ جمل رفته و می فهمند که در آنجا هم، حق با علی(ع) بود. کار به جایی رسید که مردم می خواستند جنازه را در کنار قبر رسول اکرم(ع) دفن کنند، ولی طرف مقابل، جنازه را تیر باران کرد. اینجا جایی بود که اگر وصیت امام حسن(ع) مبنی بر عدم درگیری بر سر دفن ایشان نبود، درگیری در مدینه حتمی بود و در این صورت، امام حسین(ع) در بیخبری و قبل از قضیه کربلا به شهادت می رسید. نتیجه این تشییع جنازه این شد که مظلومیت اهلبیت(علیهم السلام) و زورگویی طرف مقابل بر همگان آشکار شد؛ در حالی که طرف مقابل، با ابزار رسانه ای خود، از عثمان یک مظلوم ساخته بود و به وسیله این ابزار، دست به هر عملی می زد. اینجا اولین ضربه ای بود که امام حسن(ع) به مظلوم نمایی آنها وارد ساخت. بعد از اینکه با دفن حضرت در کنار قبر پیامبر(ع) مخالفت شد، امام حسین(ع) به مردم اعلام کرد که ما جنازه را به بقیع می بریم. در تاریخ نقل شده است که همه مردم مدینه برای تشییع جنازه حضرت(ع) آمده بودند. این اولین تشییع جنازه عمومی و رسمی اهلبیت(ع) بود. تشییع جنازه پیامبر(ع) و حضرت زهرا(س)و امیرالمؤمنین(ع) به صورت شبانه انجام شد. این تشییع جنازه امام حسن(ع) نشان می دهد که حضرت(ع) توانست نام اهلبیت(ع) را در مدینه زنده نگه دارد. ادامه حرکت امام حسن(ع) توسط امام حسین(ع) ادامه پیدا کرد. جریان مخالف هم از تنها ابزار خود یعنی مظلومیت عثمان در مقابل اهلبیت(ع) استفاده می کرد. وتنها ابزاری که باعث شد مردم همراه معاویه به جنگ با امیرالمؤمنین(ع) بیایند، همین مظلوم نمایی برای عثمان بود. معاویه امیرالمؤمنین(ع) را به عنوان قاتل عثمان معرفی کرد و به وسیله این ابزار، مردم را برای نبرد با حضرت امیرالمؤمنین(ع) به میدان آورد. 🎙بیانات دروس تاریخ تطبیقی استاد طائب @TarikhEslam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
1⃣متحول شدن مرد شامی با رفتار !👇 ✅در تاریخ آمده است که؛ 📋«أَنَّ شَامِيّاً رَآهُ رَاكِباً فَجَعَلَ يَلْعَنُهُ وَ اَلْحَسَنُ(ع) لاَ يَرُدُّ» ♦️روزی یکی از اهل شام که به مدینه آمده بود، همین که با امام حسن(ع) برخورد نمود، شروع کرد به ناسزاگویی نسبت به امام حسن(ع) و امام(ع) به او پاسخی نداد تا سخنانش تمام شود. زمانی که سخنان مرد شامی تمام شد، آن حضرت(ع) به مرد شامی سلام کرد و لبخندی زد و سپس فرمود :  📋«أَيُّهَا اَلشَّيْخُ أَظُنُّكَ غَرِيباً وَ لَعَلَّكَ شَبَّهْتَ فَلَوِ اِسْتَعْتَبْتَنَا أَعْتَبْنَاكَ وَ لَوْ سَأَلْتَنَا أَعْطَيْنَاكَ وَ لَوِ اِسْتَرْشَدْتَنَا أَرْشَدْنَاكَ وَ لَوِ اِسْتَحْمَلْتَنَا أَحْمَلْنَاكَ وَ إِنْ كُنْتَ جَائِعاً أَشْبَعْنَاكَ وَ إِنْ كُنْتَ عُرْيَاناً كَسَوْنَاكَ وَ إِنْ كُنْتَ مُحْتَاجاً أَغْنَيْنَاكَ وَ إِنْ كُنْتَ طَرِيداً آوَيْنَاكَ وَ إِنْ كَانَ لَكَ حَاجَةٌ قَضَيْنَاهَا لَكَ فَلَوْ حَرَّكْتَ رَحْلَكَ إِلَيْنَا وَ كُنْتَ ضَيْفَنَا إِلَى وَقْتِ اِرْتِحَالِكَ كَانَ أَعْوَدَ عَلَيْكَ لِأَنَّ لَنَا مَوْضِعاً رَحْباً وَ جَاهاً عَرِيضاً وَ مَالاً كَثِيراً» ♦️ای شیخ! گمان می‌کنم که غریب باشی و گویا بر تو اموری مشتبه شده باشد، پس اگر از ما حلالیت بطلبی و بخواهی که از تو راضی شویم، از تو راضی و خشنود می‌شویم و اگر چیزی سؤال کنی برایت باربر فراهم می‌کنیم و اگر از ما طلب ارشاد و هدایت کنی تو را ارشاد می‌کنیم و اگر بار برداری بطلبی عطا می‌کنیم و اگر گرسنه باشی تو را سیر می‌کنیم و اگر برهنه باشی تو را می‌ پوشانیم و اگر محتاج باشی بی‌نیازت می‌کنیم و اگر رانده شده‌ای تو را پناه می‌دهیم و اگر حاجتی داری حاجتت را برمی‌آوریم و اگر بار خود را به خانه‌ی ما فرود آوری و میهمان ما باشی، تا وقت رفتن برای تو بهتر خواهد بود، زیرا که ما خانه‌ی بزرگ و جاه و مال فراوان داریم. آن مرد وقتی این برخورد را از امام حسن مجتبی(ع) دید، گریست و گفت :  📋«أَشْهَدُ أَنَّكَ خَلِيفَةُ اَللَّهِ فِي أَرْضِهِ اَللّٰهُ أَعْلَمُ حَيْثُ يَجْعَلُ رِسٰالَتَهُ وَ كُنْتَ أَنْتَ وَ أَبُوكَ أَبْغَضَ خَلْقِ اَللَّهِ إِلَيَّ وَ اَلْآنَ أَنْتَ أَحَبُّ خَلْقِ اَللَّهِ إِلَيَّ» ♦️شهادت می‌دهم که تو جانشین خدا در زمین هستی و خدا می‌داند که رسالت خویش را در کجا قرار دهد. من پیش از این سرسخت‌ترین دشمن تو و پدرت بوده‌ام، اما الان دوست داشتنی‌ترین شخص نزد من تو هستی.(۱) 📚منبع : ۱)بحار الأنوار مجلسی، ج۴۳، ص۳۴۴ @TarikhEslam