eitaa logo
تاملی در تاریخ اسلام
2.1هزار دنبال‌کننده
2.6هزار عکس
153 ویدیو
258 فایل
﴾﷽﴿ 🕌امام علی(علیه السلام) خطاب به امام حسن(علیه السلام): «وَاعْرِضْ عَلَیْهِ أَخْبَارَ الْمَاضِینَ..» 📚نهج البلاغه، نامه۳۱ ✅روزی نه چندان دورِ دور، ماهم در تاریخ، ورق خواهیم خورد. @hosseinifazel نشر و کپی بدون ذکر منبع🚫 📚مقتل : @AsnadolMasaeb
مشاهده در ایتا
دانلود
2⃣تشویق نویسندگان به کتابت توسط : ✅هر قلم به دست متعهد، نهایت تلاش خود را برای اطلاع رسانی، هدایت جامعه به کار می بندد؛ ولی تشویق از نویسنده و آثار او خستگیها را از تن او دور می کند، و بر فعالیت او می افزاید، و این خود عامل توسعه علم و دانش و آگاهی در جامعه می شود. امام حسن عسکری(ع) در کنار تربیت شاگردان از تشویق نویسندگان غافل نبود؛ از جمله داود بن قاسم جعفری می گوید : کتاب «یوم و لیله» از یونس آل یقطین را به حضرت عسکری(ع) عرضه داشتم. امام(ع) فرمود : 📋《تَصْنِیفُ مَنْ هَذَا؟》 ♦️نوشته چه کسی است؟ گفتم : نوشته یونس است. آن گاه فرمود : 📋《اَعْطَاهُ اللّهُ بِکُلِّ حَرْفٍ نُورَاً یَوْمَ الْقِیامَةِ》 ♦️خداوند در مقابل هر حرف، نوری به او در روز قیامت عطا فرماید.(۱) البته سیره تمام امامان شیعه بر این بوده که بر نویسندگی و کتابت ترغیب و نویسندگان و قلمزنان را تشویق کنند. و همچنین نقل شده است که برخی آثار را خدمت حضرت عسکری(ع) عرضه داشتند که درباره آن نظر دهد. حضرت می فرمود : 📋《صَحِیحٌ فَاعْمَلُوا بِهِ》 ♦️صحیح است بدان عمل کنید!(۲) بر اثر همین تشویقها بود که شانزده تن از شاگردان حضرت، دست به تألیف زدند و ۱۱۸ عنوان کتاب، ثمره آن شد. از میان آنها علی بن حسن فضّال ۳۶ کتاب، محمد بن حسن صفار ۳۵ کتاب، عبدالله بن جعفر حمیری ۱۹ کتاب، احمد بن ابراهیم ۷ کتاب و هارون بن مسلم ۶ کتاب دارد.(۳) و همین طور تعداد راویانی که از آن حضرت حدیث نقل نموده اند، به ۱۰۶ نفر می رسد.(۴) 📚منابع : ۱)بحار الانوار مجلسی، ج۲، ص۱۵۰ ۲)فلاح السائل سید ابن طاووس، ص۱۸۳ ۳)الذریعه علامه تهرانی، ج۳، ص۱۴۹ ۴)رجال نجاشی، ص۴۴۷ @TarikhEslam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
3⃣نگارش نامه های فراوان توسط : ✅در زمان امام حسن عسکری(ع) تشیع در مناطق مختلف و شهرهای متعددی گسترش یافته بود و شیعیان در نقاط فراوانی متمرکز شده بودند؛ شهرها و مناطقی، مانند : کوفه، بغداد، نیشابور، قم، آبه (آوه)، مدائن، خراسان، یمن، ری، آذربایجان، سامراء، جرجان و بصره که از پایگاههای شیعیان به شمار می رفتند. در میان این مناطق، به دلائلی سامراء، کوفه، بغداد، قم و نیشابور از اهمیت ویژه ای برخوردار بودند. حضرت(ع) برای گسترش فرهنگ تشیع، توسعه علم و دانش، و هدایت و سازندگی، نامه های فراوانی به آن شهرها نوشته است، مانند : نامه آن حضرت(ع) به شیعیان قم و آوه که متن آن در کتابها مضبوط است و نامه های فراوان حضرت به مردم مدینه و نامه ای که امام به «ابن بابویه» نوشته، و نامه مفصلی که حضرت خطاب به «اسحاق بن اسماعیل» و شیعیان نیشابور نوشته است. در نامه اخیر، آن حضرت(ع) پس از توضیح درباره نقش امامت در هدایت امت اسلامی و تشریح ضرورت و اهمیت پیروی از امامان و هشدار از سرپیچی از فرمان امام، نوشته اند : «.. ای اسحاق! تو فرستاده من نزد ابراهیم بن عبده هستی تا وی به آنچه من در نامه ای که توسط محمد موسی نیشابوری فرستاده ام، عمل کند. تو و همه کسانی که در شهر تو هستند، موظفید بر اساس نامه مزبور عمل کنید.» 📚منابع : ۱)الامام العسکری(ع) مروجی طبسی، ص۲۲۳ ۲)تاریخ الشیعه علامه مظفر، صص۶۲-۷۸ ۳)سیره پیشوایان استاد پیشوایی، ص۶۳۲ @TarikhEslam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
4⃣پاسخ به شبهات و سوالات توسط : ✅وجود پرسش و طرح شبهه می تواند باعث بالندگی و رشد جامعه شود، به شرطی که به آن پاسخ صحیح و هدایتگر داده شود. گاه ممکن است در جامعه شبهات ویرانگری به وجود آید که اگر درست جواب داده نشود، کل جامعه اسلامی را می تواند با خطر مواجه کند. یکی از مهم ترین فعالیتهای علمی حضرت حسن عسکری(ع) شبهه زدایی بود که در این زمینه در منابع نمونه هایی اشاره شده است.(۱) 📚منبع : ۱)اثبات الهداه شیخ حرّ عاملی، ج۳، ص۴۰۷ @TarikhEslam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
5⃣برخورد با انحرافات و تحریفات : ✅از دیگر فعالیتهای علمی و فرهنگی امام عسکری(ع) برخورد با بدعتها، تحریفات و انحرافاتی بود که در جامعه پیش می آمد؛ مخصوصا اگر این انحرافات از ناحیه اهل قلم و دانشمندان و علما سر می زد. حضرت(ع) نسبت به آن خیلی حساس بود، و این خود درس بزرگی است برای علما که در مقابل انحرافات و تحریفات و بدعتهایی که در جامعه ایجاد می شود، سکوت اختیار نکنند. در منابع آمده است که : «اسحاق کِنْدی» که از فلاسفه اسلام و عرب به شمار می رفت و در عراق اقامت داشت، کتابی تألیف کرد به نام «تناقضهای قرآن»! او مدتهای زیادی در منزل نشسته و گوشه نشینی اختیار کرده و خود را به نگارش آن کتاب مشغول ساخته بود. روزی یکی از شاگردان او به محضر امام عسکری(ع) شرفیاب شد. هنگامی که چشم حضرت(ع) به او افتاد، فرمود : آیا در میان شما مرد رشیدی وجود ندارد که گفته های استادتان «کندی» را پاسخ گوید؟ شاگرد عرض کرد : ما همگی از شاگردان او هستیم و نمی توانیم به اشتباه استاد خود اعتراض کنیم. امام(ع) فرمود : اگر مطالبی به شما تلقین و تفهیم شود، می توانید آن را برای استاد خود نقل کنید؟ شاگرد گفت : آری! حضرت(ع) فرمود : بعد از برگشتن نزد استاد با او به گرمی و محبت برخورد کن و سعی نما با او انس و الفت پیدا کنی. هنگامی که کاملاً انس و آشنایی به عمل آمد، به او بگو : مسئله ای برای من پیش آمده است که غیر از شما کسی شایستگی پاسخ آن را ندارد و آن این است که : آیا ممکن است گوینده قرآن از گفتار خود معانی ای غیر از آنچه شما حدس می زنید، اراده کرده باشد؟ او در پاسخ خواهد گفت : بلی! ممکن است چنین منظوری داشته باشد. در این هنگام بگو : شما چه می دانید، شاید گوینده قرآن معانی دیگری غیر از آنچه شما حدس می زنید، اراده کرده باشد و شما الفاظ او را در غیر معنای خود به کار برده باشید! امام(ع) در اینجا اضافه کرد : او آدم باهوشی است، طرح این نکته کافی است که او را متوجه اشتباه خود کند. شاگرد به حضور استاد رسید و طبق دستور امام(ع) رفتار کرد تا آنکه زمینه برای طرح مطلب مساعد گردید. سپس سؤال امام(ع) را مطرح و جواب پیش بینی شده را گرفت. استاد که می دانست شاگرد او چنین سؤالی را از پیش خود نمی تواند طرح نماید و در حدّ اندیشه او نیست، رو به شاگرد کرد و گفت : تو را قسم می دهم که حقیقت را به من بگویی، چنین سؤالی از کجا به فکر تو خطور کرد؟ شاگرد گفت : چه ایرادی دارد که چنین سؤالی به ذهن من آمده باشد؟ استاد جواب داد : نه! تو هنوز زود است که به چنین مسائلی رسیده باشی. به من بگو این سؤال را از کجا یاد گرفته ای؟ شاگرد گفت : حقیقت این است که «ابو محمد» مرا با این سؤال آشنا کرد. استاد جواب داد که اکنون واقع امر را گفتی. سپس افزود : چنین سؤالهایی تنها زیبنده این خاندان است! [آنان هستند که می توانند حقیقت را آشکار سازند]. آن گاه استاد با درک واقعیت و توجه به اشتباه خود، دستور داد آتشی روشن کردند و آنچه را که به عقیده خود درباره «تناقضهای قرآن» نوشته بود، تماما سوزاند. از آنچه گفته شد به خوبی وسعت تلاشهای علمی حضرت(ع) آشکار می گردد. 📚منابع : ۱)مناقب ابن شهر آشوب، ج۴۴، ص۴۳۷ ۲)اثبات الهداه حرّ عاملی، ج۳، ص۴۰۷ ۳)سیره پیشوایان استاد پیشوایی، صص ۶۲۸ـ۶۳۰ @TarikhEslam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
6⃣تالیفات خود : ✅حضرت امام حسن عسکری(ع) علاوه بر تربیت شاگردان و تشویق نویسندگان، خود نیز دست به قلم برده و کتب و نامه های فراوانی را برای توسعه علم و دانش و هدایت و راهنمایی جامعه از خود به یادگار گذاشته است که به نمونه هایی اشاره می شود : ۱)تفسیر القرآن که حسن بن خالد برادر محمد بن خالد آن را نقل کرده است. قابل یادآوری است که امروزه کتابی با عنوان «تفسیر الامام العسکری(ع)» موجود است که عالمان رجال و حدیث بر آن نقدها دارند و آن را غیر از نوشته اصلی می دانند. ۲)کتاب «المنقبه» که مشتمل بر بسیاری از احکام و مسائل حلال و حرام است. به جز اینها کتب دیگری نیز به آن حضرت منسوب است. 📚منابع : ۱)الذریعه علامه تهرانی، ج۳، ص۱۴۹ ۲)تدوین السنّة حسینی، ص۱۸۵ @TarikhEslam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📚✍📚✍📚✍📚✍📚✍ 9️⃣0️⃣2⃣ :📚 کتاب «حیاة الامام الحسن العسکری(ع)» بیان تاریخ زندگانی امام حسن عسکری(علیه السلام) در زمینه های مختلف از جمله سلوک فردی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی و فعالیت های علمی و دینی ایشان به زبان عربی؛ اثر شیخ باقر شریف قرشی✍📚👇 @TarikhEslam
حیاة الامام الحسن العسکری(ع).pdf
2.1M
📚✍📚✍📚✍📚✍📚 کتاب «زندگانی امام حسن عسکری(ع)» @TarikhEslam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨🔹🔷🔶♦️🔶🔷🔹✨ ❤️نهم ربیع الاول، روز تجدید عهد با منجی عالم بشریت، قائم آل محمد(عج)🌹 @TarikhEslam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سوال5⃣8⃣1⃣ : آیا برگزاری مراسم آغاز امامت امام عصر(ارواحنا فداه) در نهم ربیع الاول بدعت است؟👇 📚پاسخ این سوال، در بیان :👇 @TarikhEslam
✍پاسخ : عده ای گفته اند : چون در هیچ روایتی ولو ضعیفة السند، دستور به برپایی چنین مراسمی در نهم ربیع داده نشده است، پس انجام این عمل بدعت است!! علاوه براین شما این جشن را چرا برای آغاز امامت امامان دیگر هم نمی گیرید؟ وانگهی آغاز امامت ایشان نهم ربیع الاول نیست، بلکه هشتم آن ماه است! پس چرا نهم را جشن می گیرید؟ در پاسخ عرض می شود : 1⃣بدعت یعنی کسی غصب مقام شارع کند و گفتار یا رفتاری را به دین خدا نسبت دهد که در دین نیامده است. پس اگر امری موافق کلام شارع بود، دیگر بدعت نیست. و موافقت با سخن شارع بر دو نوع است : 🔸۱)به طور خاص دلیل معتبری بر شرعی بودن آن عمل دلالت کند، مثل گریه ی بر مصائب حضرت سیدالشهداء(علیه السلام) 🔸۲)دلیلی معتبر به صورت عام این عمل را هم شامل شود، مثل زنجیر زدن که تحت عنوان عام جزع داخل است. واضح است هیچ یک از دو مورد فوق بدعت نیست، بله در مورد دوم نباید انجام خصوص این عمل رابه شارع منتسب کنیم، یعنی نباید بگوییم شارع به طور خاص زنجیر زنی را توصیه فرموده است. حقیر در مباحث فقه الشعائر از دسته ی اول تعبیر به شعائر منصوصه به نص خاص کرده ام، و نام بخش دوم را شعائر منصوصه به نص عام گذاشته ام. حال عرض ما این است که؛ برقراری مراسم جشن در موالید معصومین(علیهم السلام) به دلیل خاص در کدام روایت معتبر آمده است؟! اگر نیامده که قطعا نیامده است، چرا آنها را بدعت نمی دانیم؟ پاسخ این است که چون مصداق احیاء و زنده نگاه داشتن نام و یاد ائمه(علیهم السلام) است و چون مصداق شادمان بودن در شادمانی آنهاست، و از آنجا که هر دو عنوان در روایات آمده است، و از آنجا که این مراسم مصداق عرفی آن دو عنوان عام هست، پس قطعا بدعت نیست. حال برقراری مراسم جشن به نام امام زمان(ارواحنافداه) در نیمه شعبان چه تفاوت ماهوی با نهم ربیع دارد که یکی را مصداق شعائر می دانید و دیگری را بدعت می شمرید؟! مگر نه این است که بدعت نبودن مراسم نیمه ی شعبان از این روست که مصداق عرفی «احیاء امر امامت» و «یفرحون لفرحنا» می باشد، حال چرا مراسم جشن و شادی در آغاز امامت امام عصر(عجل الله فرجه) بدعت شد؟! با اینکه قطعا مصداق عرفی هر دو عنوان یاد شده است. حقیقت این است که با توجه به بیان فوق ،جشن و شادمانی در آغازین روزهای امامت آن حضرت، از مصادیق بارز شعائر دینی منصوصه به نص عام است و بدعت شمردن آن قطعا و یقینا ناروا و ناصحیح است. به این عزیزانی که این گونه مطالب را بیان و یا پخش می کنند عرض می کنم : مگر نه این است که الان شیوه های عزاداری تفاوتهایی صوری با گذشته پیدا کرده است، در عین حال اگر این اعمال به عنوان اولی مباح باشند و نه حرام، همه ی فقها آنها را به عنوان ثانوی(= شعائر) مستحب می شمرند، ومی گویند : اگر چه خصوص این عمل دلیل خاصی ندارد، اما چون مصداق آن عناوین کلی است، پس انجام آن بلامانع است. آیا عرف، روز آغاز رهبری رهبر محبوب خود را روز شادی نمی داند؟! آیا با این جشنها مردم به یاد امام غائب از نظرشان نمی افتند؟! 2⃣آیا نباید در عصر طولانی غیبت که در روایات از سختی و دشواریش بسیار سخن به میان آمده است، و چه بسا دلهای مردم از نام و یاد او غافل بماند، و فراموش کنند که امامی دارند که در عین غیبت ناظر گفتار و رفتار آنهاست، روز شروع امامت او را به آنها متذکر شد؟! آیا قیاس این زمان با زمانهای دیگر صحیح است؟! به راستی جای شگفتی دارد یک استاد حوزه بگوید : چون برای امامان دیگر مراسم آغاز امامت نمی گیریم، پس برای آغاز امامت امام عصر هم نباید جشن گرفت!! 3⃣درست است شروع امامت از روز هشتم است، ولی معلوم است که آن روز را به حرمت شهادت امام حسن عسکری(سلام الله علیه) جشن نمی گیرند، آیا اگر با فاصله ی کمی آن هم به حرمت امام عسکری(ع) این جشن صورت گرفت بدعت است؟! شما چرا به برقراری مراسم میلاد امام عصر تا چند روز بعد از آن که در همه جا مرسوم است و خودتان هم به حق مؤید و مروج آن هستید، چنین اشکال سستی را مطرح نمی کنید؟! عجیبتر اینکه گوینده ی محترم نه تنها مردم شادمان در آغاز امامت امامشان را متهم به بدعت می کند، بلکه انجام این عمل را موجب ناخشنودی قلب مقدس حضرت صدیقه(سلام الله علیها) و غضب آن حضرت(ع) می شمرد!! 📚منبع : کانال تلگرامی (حسینیه) استاد عندلیب همدانی https://t.me/andalibhamedani @TarikhEslam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
👤از سؤال شد : 📋《هَلْ وُلِدَ الْقَائِمُ(علیه السلام)؟!》 ♦️آیا حضرت قائم(ع) (در عصر ما) به دنیا آمده است؟ حضرت(ع) فرمود: 📋《لَا وَ لَوْ أَدْرَكْتُهُ لَخَدَمْتُهُ أَيَّامَ حَيَاتِي!》 ♦️نه! اگر او را درک می‌کردم تمام عمر خود را صرف خدمتش می‌کردم.(۱) 👤علامه امینی می نویسد : دعبل خزاعی می گوید : نزد قصیده ای خواندم، تا اینکه به این ابیات رسیدم. 📋«خُرُوجُ إِمَامٍ لَا مَحَالَةَ خَارِجٌ‏ يَقُومُ عَلَى اسْمِ اللَّهِ والْبَرَكَاتِ‏..» ♦️ظهور امامى كه ناگزير از آن هستيم، حتمى است، او به نام خدا و بركات او قيام می كند.. در این هنگام؛ 📋«وَضَعَ يَدَهُ عَلَى رَأسِهِ وَ تَوَاضَعَ قَائِمَاً وَ دَعَى لَهُ بِالفَرَجِ وَ قَالَ : اَللّهُمَّ عَجِّلْ فَرَجَهُ و سَهِّلْ مَخْرَجَهُ» ♦️حضرت(ع) ایستادند و دست مبارک را بر سر خویش قرار دادند و برای فرج امام زمان(عج) دعا کردند و فرمودند : خدایا فرجش را تعجیل فرما و قیامش را آسان گردان.(۲) 📚منابع : ۱)الغیبة نعمانی، ص٢۴۵ ۲)الغدیر علامه امینی، ج۲، ص۳۶۱ @TarikhEslam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
👤 می فرماید : 📋《لِلْقَائِمِ مِنَّا غَيْبَةٌ أمَدُهَا طَوِيلٌ كَأنِّي بِالشِّيعَةِ يَجُولُونَ جَوَلَانَ النَّعَمِ فِي غَيْبَتِهِ يَطْلُبُونَ الْمَرْعَى فَلَا يَجِدُونَهُ! ألَا فَمَنْ ثَبَتَ مِنْهُمْ عَلَى دِينِهِ وَلَمْ يَقْسُ قَلْبُهُ لِطُولِ أَمَدِ غَيْبَةِ إمَامِهِ فَهُوَ مَعِي فِي دَرَجَتِي يَوْمَ الْقِيَامَةِ! ثُمَّ قَالَ(ع) : إنَّ الْقَائِمَ مِنَّا إذَا قَامَ لَمْ يَكُنْ لِأحَدٍ فِي عُنُقِهِ بَيْعَةٌ فَلِذَلِكَ تَخْفَى وِلَادَتُهُ وَيَغِيبُ شَخْصُهُ》 ♦️قائم ما غيبتى طولانى خواهد داشت و شيعيان را چنان مى‏ بينم كه براى پيدا كردن او دشت و صحرا را زير پا می گذارند ولی او را پيدا نمی كنند. بدانيد آنها كه در غيبت وى در دين خود ثابت بمانند و از طول مدت غيبتش منكر او نشوند، روز قيامت با من خواهند بود. آنگاه فرمود : زمانی که قائم ما ظهور كند، بيعت هيچ‌كس در گردن او نمی‌باشد؛ ازاين‌رو ولادتش پوشيده خواهد ماند و خودش از نظرها پنهان مى‏ شود.(۱) 📚منبع : ۱)کمال الدین شیخ صدوق، ج۱، ص۳۰۳ @TarikhEslam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سوال6⃣8⃣1⃣ : «نهم ربیع» چه روزی است؟👇 @TarikhEslam
✍پاسخ : از دیرباز در روز «نهم ربیع الاول» جشنی به مناسبت مرگ خلیفه دوم «عمر بن خطاب» موسوم به «عیدُ الزهراء(س)» یا «فَرحَةُ الزهراء(س)» یا «عمرکشون» برگزار می شود. اما این روز یعنی روز «نهم ربیع» دو مناسبت بیشتر ندارد : ۱)روز آغاز امامت امام زمان(ع) ۲)روز هلاکت «عمر بن سعد بن ابی الوقّاص»(۱) منبع تاریخی معتبری که به کشته‌ شدن «عمر بن خطاب» در ماه ربیع الاول اشاره داشته باشد، وجود ندارد و منابع معتبر تاریخی، روزمرگ «عمر بن خطاب» را در روز بیست و ششم ماه ذی الحجه سال ۲۳ هجری نوشته اند. به طور مثال؛ 👤«احمد بن یحیی بلاذری»(۲۷۹ق) به نقل از «محمد بن عمر واقدی»(۲۰۹ق) می نویسد : «طُعِنَ عُمَرُ يَوْمَ الْأَرْبِعَاءِ لِأَرْبَعِ ليالٍ بَقِينَ مِنْ ذِي الْحِجَّةِ سَنَةَ ثَلَاثٍ وَ عِشْرِينَ» عمر بن خطاب در روز چهارشنبه، چهار شب مانده از ذی الحجه سال بیست و سوم با چاقو ضربه خورد و مُرد.(۲) 👤«محمد بن سعد بغدادی»(۲۳۰ق) عین همین عبارت واقدی را می آورد.(۳) و دیگر منابع اهل سنت در این باب.(۴) از آنجایی که اين مسئله در ميان اهل سنت اجماعى است و مخالفى ندارد، به اقوال برخی از علمای شیعه اشاره می کنیم. 👤شيخ مفيد(۴۱۳ق) می نویسد : «وَ فِى اليَومِ السَادِسِ وَ العِشرِينَ مِنهُ سِنَةَ ثُلث وَ عِشرينَ مِن الهِجرَةِ طُعِنَ عُمَرُ بنُ الخَطَّابِ» عمربن خطاب در ۲۶ ذى‌الحجه سال ۲۳ هجرى ضربه‌ چاقو خورد و مُرد.(۵) 👤«محمد بن ادریس حلی»(۵۹۸ق) می نویسد : «وَ قَد يَلتَبِسُ عَلَى بَعضِ أَصحَابنَا يَومَ قَبضِ عُمرِ بنِ الخَطَّابِ، فَيَظُنُّ أنُّه يَومَ التَاسِعِ مِن رَبِيعِ الأَوَّلِ وَ هَذَا خَطَأ مِن قَائِلهِ بِإِجمَاعِ أَهلِ التَارِيخِ وَ السِيَرِ وَ قَد حَقَّقَ ذَلكَ شَيخَنَا المُفیدُ، فِي كِتَابهِ كِتَابِ التَوارِيخِ، وَ ذَهَبَ إلَى مَا قُلنَاهُ» بر بعضی از علمای اصحاب ما(امامیه) این امر مشتبه شده است و فکر کرده اند که روز قتل عمر بن خطاب، همانا نهم ربیع الاول می باشد و هر کس این سخن را بگوید به اجماع اهل تاریخ و سیره، اشتباه کرده است و شیخ مفید نیز در کتاب تاریخی خود، همین نظر را قائل است‌.(۶) 👤«سید بن طاووس(۶۶۴ق)»(۷) 👤«رضی الدین علی بن یوسف(۷۰۳ق)»(۸) 👤«حسن‌ بن يوسف حلی(۷۲۶)»(۹) 👤«ابراهیم بن علی کفهمی»(۹۰۵ق) می نویسد : «بَلِ الإِجمَاعُ حَاصِلُ الشِّيعَةِ وَ أَهلُ السُّنَةِ عَلَی ذَلِکَ» اجماع شیعه و سنی بر این امر وجود دارد که قتل عمر بن خطاب در ۲۶ ذی الحجة اتفاق افتاده است.(۱۰) 👤«علامه مجلسی»(۱۱۱۰ق) می نویسد : «أَقُولُ مَا ذُكِرُ أنَّ مَقتَلَهُ كَانَ فِي ذِي الحَجِّةِ هُوَ المَشهُورُ بَينَ فُقَهَائِنَا الإِمَامِيَّةِ» آن چه در مورد مقتل خليفه دوم آمده است که در ماه ذی الحجّة اتفاق افتاده است، مشهور بين فقهای شيعه است.(۱۱) 🔎شاید علت برگزاری این چنین جشنی در این روز دو دلیل داشته باشد : ۱)تشابه اسمی «عمر بن سعد» با «عمر بن خطاب»! ۲)از آن جایی که مرگ خلیفه دوم نزدیک به ماه محرم بوده، از این جهت در آن ایام سرور و شادی انجام نمی شده است و مردم این مناسبت را در این ایام می گرفتند. 📚منابع : ۱)زاد المعاد مجلسی، ص۲۵۸ ۲)أنساب الأشراف بلاذری، ج۱۰، ص۴۳۹ ۳)الطبقات الکبری ابن سعد، ج۳، ص۲۷۸ ۴)تاریخ یعقوبی(۲۸۴ق)، ج۲، ص۱۵۹ /تاریخ مدینه ابن شَبه نمیری(۲۶۲ق)، ج۳، صص۸۹۵-۹۴۳ /تاریخ خلیفه بن خیاط عصفری(۲۴۰ق)، ص۱۰۹ /أخبار الطوال دینوری(۲۸۲ق)، ص۱۳۹ /تاریخ کبیر بخاری(۲۵۶ق)، ج۶، ص۱۳۸ /المصنف ابن أبی شیبه کوفی(۲۳۵ق)، ج۸، ص۴۱ /تاریخ طبری(۳۱۰ق)، ج۳، ص۲۶۵ /المعارف ابن قُتَیبه دینَوری(۲۷۶ق)، ص۱۸۳ /الفتوح ابن أعثم کوفی(۳۱۴ق)، ج۲، ص۲۳۲۹ /الموطأ مالک بن انس(۱۷۹ق)، ج۲، ص۸۲۴ /الآحاد والمثانی ضحاک(۲۸۷ق)، ج۱، ص۱۰۲ /المصنف عبدالرزاق صنعانی(۲۱۱ق)، ج۱۱، ص۳۱۵ /مسند احمد بن حنبل(۲۴۱ق)، ج۱، ص۵۵ /طبقات الکبری ابن سعد(۲۳۰ق)، ج۳، ص۳۶۴ /أنساب الأشراف بلاذری(۲۷۹ق)، ج۱۰، ص۴۳۹ /المحبر محمد بن حبیب هاشمی بغدادی(۲۴۵ق)، ص۱۴ /الثقات ابن حبان(۳۵۴ق)، ج۲، ص۲۳۸ /مسند علی بن جعد بن عبید(۲۳۰ق)، ص۱۹۵ /التنبیه و الإشراف مسعودی(۳۴۵ق)، ص۲۵۰ /الاستیعاب ابن عبد البِرّ(۴۶۳ق)، ج۳، ص۱۱۵۲ /المعجم الکبیر طبرانی(۳۶۰ق)، ج۱، ص۷۰ /مستدرک حاکم نیشابوری(۴۰۵ق)، ج۳، ص۹۲ /التعدیل و التجریح سلیمان بن خلف باجی(۴۷۴ق)، ج۳، ص۱۰۵۴ /سنن الکبری بیهقی(۴۵۸ق)، ج۸، ص۱۵۰ /البدء و التاریخ مطهر بن طاهر مقدسی(۵۰۷ق)، ج۵، ص۱۹۱ /تاریخ مدینة دمشق ابن عساکر(۵۷۱ق)، ج۴۴، ص۱۴ /صفوة الصفوه ابن جوزی(۵۹۷ق)، ج۱، ص۲۹۱ /اُسد الغابه ابن اثیر(۶۳۰ق)، ج۴، ص۷۷ /شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید(۶۵۶ق)، ج۱۲، ص۱۸ ۵)مسارّ الشيعة شیخ مفید، ص۲۳ ۶)السرائر محمد بن ادریس، ج۱، ص۴۱۹ ۷)إقبال‏ الأعمال سید بن طاووس، ص۵۳۰ ۸)العدد القویة على‌ بن يوسف حلّى، ص۳۲۸ ۹)تذکرة الفقهاء ابن يوسف حلّى، ج۶، ص۱۹۵ ۱۰)المصباح ابراهیم کفهمی، ص۵۱۰ ۱۱)بحارالانوار مجلسی، ج۳۱، ص۱۱۸ @TarikhEslam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا