eitaa logo
تاملی در تاریخ اسلام
2.1هزار دنبال‌کننده
2.8هزار عکس
176 ویدیو
292 فایل
﴾﷽﴿ 🕌امام علی(علیه السلام) خطاب به امام حسن(علیه السلام): «وَاعْرِضْ عَلَیْهِ أَخْبَارَ الْمَاضِینَ..» 📚نهج البلاغه، نامه۳۱ ✅روزی نه چندان دورِ دور، ماهم در تاریخ، ورق خواهیم خورد. @hosseinifazel نشر و کپی بدون ذکر منبع🚫 📚مقتل : @AsnadolMasaeb
مشاهده در ایتا
دانلود
✅بغض بنی امیه در زمان معاویه بیشترین نمود را پیدا کرد. تا جایی که ابن ابی الحدید معتزلی می نویسد : 📋《إِنَّ مَعَاوِيَةَ أَمَرَ النَّاسَ بِالعَرَاقِ وَ الشَّامِ وَ غَيرِهِمِا بِسَبِّ عَلِي(ع) وَ البَرَاءَةِ مِنهُ وَ خَطَبَ بِذَلِكَ عَلَى مَنابِرِ الِإسلَامِ وَ صَارَ ذَلِكَ سَنَةً فِي أَيَّامِ بَنِي أُمَيَّةِ إِلَى أَن قَامَ عُمَرُ بنُ عَبدِالعَزِيزِ فَأَزَالَه‏ُ》 ♦️معاویه به مردم عراق و شام و دیگر بلاد دستور داد، تا علی(ع) را در خطبه های منبرهای اسلام سب و لعن کنند و از او برائت بجویند! تا اینکه این سنتی شد در ایام حکومت بنی امیه تا زمانی که عمر بن عبدالعزیز بر حکومت نشست.(۱) جاحظ می گوید : 📋《أَنَّ قَوْماً مِنْ بَنِي أُمَيَّةَ قَالُوا لِمُعَاوِيَةَ : إِنَّكَ قَدْ بَلَغْتَ مَا أَمَّلْتَ فَلَوْ كَفَفْتَ عَنْ لَعْنِ هَذَا اَلرَّجُلِ》 ♦️جمعی از بنی امیه به معاویه گفتند : تو که به آرزویت رسیدی، اگر از لعن این مرد دست برداری بهتر است! معاویه گفت : 📋《لاَ وَ اَللَّهِ حَتَّى يَرْبُوَ عَلَيْهِ اَلصَّغِيرُ وَ يَهْرَمَ عَلَيْهِ اَلْكَبِيرُ》 ♦️هرگز! به خدا سوگند! که دست‌ از سبّ او نمی دارم‌ تا زمانی كه‌ اطفال‌ امَّت‌ با سبِّ علی(ع) جوان‌ گردند و با آن‌ سبّ رشد و نمو كنند، و بزرگان‌ به‌ صورت‌ پيران‌ فرتوت‌ درآيند.(۲) ابن حجر مي گويد : 📋《كَانَ بَنُو أميَّةِ إذَا سَمَعوا بِمَولُودِِ اسمُهُ عَليِِّ قَتَلُوهُ》 ♦️بنی امیه هنگامی که متوجه می شدند که نام کودکی را علی گذاشته اند، او را می کشتند.(۳) 📚منابع : ۱)شرح نهج البلاغة ابن أبی الحديد، ج‏۴، ص۵۷ ۲)بحارالأنوار مجلسی، ج۳۳، ص۲۱۴ ۳)تهذيب التهذيب ابن حجر ،ج۷، ص۲۸۱ @TarikhEslam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✅یزید نیز همانند اجدادش، بغض و کینه شدید به بنی هاشم داشت. ابن عباس نقل می کند که؛ روزی امام حسن مجتبی(ع) و یزید بن معاویه نشسته بودند و خرما می خوردند. یزید گفت :  📋《يَاحَسَنُ(ع)! إِنِّي مُنْذُ كُنْتُ أُبْغِضُكَ》 ♦️ای حسن(ع)! از آن روز که به وجود آمده ام تو را دشمن می دارم.  امام حسن(ع) فرمود : 📋《اِعْلَمْ يَا يَزِيدُ! إِنَّ إِبْلِيسَ شَارَكَ أَبَاكَ فِي جِمَاعِهِ فَاخْتَلَطَ اَلْمَاءَانِ فَأَوْرَثَكَ ذَلِكَ عَدَاوَتِي لِأَنَّ اَللَّهَ تَعَالَى يَقُولُ : وَ شٰارِكْهُمْ فِي اَلْأَمْوٰالِ وَ اَلْأَوْلاٰدِ وَ شَارَكَ اَلشَّيْطَانُ حَرْباً عِنْدَ جِمَاعِهِ فَوُلِدَ لَهُصَخْرٌ فَلِذَلِكَ كَانَ يُبْغِضُ جَدِّي رَسُولَ اَللَّهِ(ص)》 ♦️بدان ای یزید! شیطان در آمیزش پدر تو شریک شد؛ و هر دو نطفه به هم آمیختند و در وجود تو دشمنی مرا نهادند. زیرا خدای متعال [خطاب به شیطان] می فرماید : در مالها و فرزندانشان شرکت جو!(اسراء ۶۴) و نیز شیطان در آمیزش «حرب» شرکت کرد و «صخر» از آن زاده شد. از این رو او جدّم رسول خدا(ص)را دشمن می داشت.(۱) یزید که واقعه کربلا را فرصتی مناسب برای انتقام از خون عثمان می دانست، در اوج بغض و کینه در نامه ای به ولید حاکم مدینه نوشت : 📋《اِنَّ اللهَ تَعالی مُنتَقِمُ لِلمَظلُومِ عُثمانَ بنَ عَفَّانِ مِن آلِ اَبی تُرابِ بِآلِ سُفیانِ》 ♦️خداوند انتقام عثمان مظلوم را به وسیله آل سفیان، از آل ابی تراب خواهد ستاند.(۲) بعدها هنگامی که اسرای کربلا را وارد مجلس یزید کردند، آن لعین در حالت مستی، با خویش شعری کفرآمیز زمزمه می کرد و میگفت : 📋《لَیْتَ أَشْیَاخِی بِبَدْر شَهِدُوا جَزَعَ الْخَزْرَجُ مِنْ وَقْعِ الاَسَلْلْ》 ♦️ای کاش بزرگانی از قبیله من که در جنگ بدر کشته شدند، هم اکنون بودند و زاری قبیله خزرج را از زدن شمشیرها و نیزه ها می دیدند! 📋《لاََهَلُّوا وَاسْتَهَلُّوا فَرَحاً وَ لَقالُوا یا یَزِیدُ لاَ تَشَلْ》 در آن هنگام از شدت فرح و خوشحالی فریاد می زدند و می گفتند: ای یزید دستت درد نکند! 📋《قَدْ قَتَلْنَا القَرْمَ مِن سَادَاتهِمْ وَ عَدَلْناه بِبَدْرٍ فَاعتَدَلْ》 ♦️ما بزرگان اینها را به جای کشتگانمان در بدر کشتیم که سربه سر شد. 📋《لَعِبَتْ هاشِمُ بِالْمُلْکِ فَلاَ خَبَرٌ جاءَ وَ لاَ وَحْىٌ نَزَلْ》 ♦️بنی هاشم با سلطنت و حکومت بازی کردند و گرنه خبری نیامده بود و وحیی نازل نشده بود. 📋《لَسْتُ مِنْ خِنْدِف إِنْ لَمْ أَنْتَقِمْ مِنْ بَنِی أَحْمَدَ ما کانَ فَعَلْ》 ♦️اگر من نتوانم از فرزندان احمد انتقام کارهایشان بگیرم، از دودمان خندف نیستم!(۳) 📚منابع : ۱)مناقب ابن شهرآشوب، ج۴، ص۲۲ ۲)مقتل الحسین(ع) خوارزمی، ج۱، ص۲۶۲ ۳)الاحتجاج طبرسی، ج۲، ص۳۰۷ @TarikhEslam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✅مروان بن حکم نیز از بنی امیه و از کینه توزان اهل بیت(ع) و خاندان بنی هاشم بود. نقل است که امام علی(ع) خطاب به مروان فرموده بود : 📋《وَيلَكَ وَ وَيلُ أُمَّةِ مُحَمَّدِِ مِنكَ وَ مِن بَنِيكَ إِذَا سَاءَت دَرعُكَ》 ♦️وای بر تو و وای بر امت محمد(ص) از دست تو و پسرانت! زمانی که به قدرت برسید.(۱) و در روایتی دیگر امام علی(ع) به مروان فرمود : 📋《وَ هُوَ أَبُو الْأَكْبُشِ الْأَرْبَعَةِ وَ سَتَلْقَى الْأُمَّةُ مِنْهُ وَ مِنْ وَلَدِهِ يَوْماً أَحْمَرَ》 ♦️او پدر قوچ های چهار گانه است و امت اسلام از دست او و پسرانش روزگار خونینی خواهند داشت.(۲) مروان از کسانی بود که مانع تشییع جنازه مطهر امام حسن مجتبی(ع) شد. نقل است که مروان به همراه نیروهای خود در روز شهادت امام حسن مجتبی(ع) خود را مجهز به تجهیزات نبرد کردند و با اجتماع خود راه را بر کاروان عزادار بستند. مروان فریاد می زد و می گفت : 📋《أَ یُدْفَنُ عُثْمَانُ فِی أَقْصَى الْمَدِینَهِ وَ یُدْفَنُ الْحَسَنُ مَعَ النَّبِیِّ؟!!》 ♦️عثمان در دورترین نقطه مدینه دفن شود و حسن(ع) در کنار پیامبر(ص)؟! چنین چیزی نشدنی است. و بعد با جمله ی《وَ أَنَا أَحْمِلُ السَّیْفَ》 تشیع کنندگان را تهدید به جنگ کرد.(۳) سپس دستور تیر اندازی به تابوت و جنازه مطهر امام حسن(ع) داد. ابن شهر آشوب در مناقب نقل می نویسد : 📋《وَ رَمَوا بِالنِّبَالِ جَنَازَتَهُ حَتَّی سَلَّ مِنهَا سَبعُونَ نَبلاً》 ♦️جنازه‌‏ی آن‌ حضرت(ع) را تیرباران کردند، تا جایی که هفتاد چوبه‌‏ی تیر به تابوت آویخته شد.(۴) در مورد امام حسین(ع) نیز آمده است که؛ در زمان حکومت معاویه، مروان بن حکم والی مدینه بود و در آن زمان امام حسین(ع) در مدینه به سر می برد. روزی امام سجاد(ع) پیغامی را از طرف امام حسین(ع) به مروان برد. مروان نام حضرت(ع) و نام برادرش حضرت علی اکبر(ع) را پرسید. وقتی با جواب امام سجاد(ع) مواجه شد که نام هر دو علی است، با عصبانیت گفت : 📋《عَلِيٌّ وَ عَلِيٌّ مَا يُرِيدُ أَبُوكَ أَنْ يَدَعَ أَحَداً مِنْ وُلْدِهِ إِلاَّ سَمَّاهُ عَلِيّاً؟!!》 ♦️علی و علی! مثل اینکه پدرت قصد دارد نام تمام فرزندانش را علی بگذارد؟!! وقتی امام سجاد این جریان را به امام حسین(ع) عرض کرد، امام حسین(ع) فرمود : 📋《وَيْلِي عَلَى اِبْنِ اَلزَّرْقَاءِ دَبَّاغَةِ اَلْأَدَمِ! لَوْ وُلِدَ لِي مِائَةٌ لَأَحْبَبْتُ أَنْ لاَ أُسَمِّيَ أَحَداً مِنْهُمْ إِلاَّ عَلِيّاً(ع)》 ♦️وای بر فرزند مروان چشم زرد دباغ!اگر صاحب صد فرزند نیز شوم دوست ندارم جز علی نامی بر آنها بگذارم.(۵) و وقتی معاویه مُرد، مروان در مدینه به سر می برد، و حاکم معزول مدینه از طرف معاویه بود. وقتی یزید به حاکم مدینه ولید بن عتبه دستور داد که از امام حسین(ع) بیعت بگیرد، مروان با ولید به شور نشستند و مروان بر این امر بسیار مصمم بود. حتی وقتی ولید به امام حسین(ع) فرصت داد، این مروان بود که همچنان بر ولید پافشاری می کرد که بیعت هر چه زودتر انجام شود و حسین(ع) را رها نکند و می گفت : 📋《وَ اَللَّهِ لَئِنْ فَارَقَكَ اَلْحُسَيْنُ اَلسَّاعَةَ وَ لَمْ يُبَايِعْ لاَ قَدَرْتَ مِنْهُ عَلَى مِثْلِهَا أَبَداً حَتَّى يَكْثُرَ اَلْقَتْلَى بَيْنَكُمْ وَ بَيْنَهُ اِحْبِسِ اَلرَّجُلَ فَلاَ يَخْرُجُ مِنْ عِنْدِكَ حَتَّى يُبَايِعَ أَوْ تَضْرِبَ عُنُقَهُ》 ♦️به خدا قسم! اگر حسين(ع) اينك از تو جدا شود و بيعت نكند ديگر هرگز بر او دست نخواهى يافت تا كشتار بسيارى ميانۀ تو و او صورت گیرد! او را نگهدار تا اينكه يا بيعت كند يا گردنش را بزنى!(۶) حتی مروان شمشیر خود را از غلاف بیرون کشید و به ولید گفت : 📋《مُرْ سَيَّافَكَ أَنْ يَضْرِبَ عُنُقَهُ قَبْلَ أَنْ يَخْرُجَ مِنَ الدَّارِ وَ دَمُهُ فِي عُنُقِي》 ♦️شمشیرزنانت را حاضر کن و به آنان دستور بده تا گردن حسین بن علی(ع) را قبل از اینکه از دارالعماره خارج شود، بزنند و خون او بر گردن من است!(۷) 📚منابع :  ۱_۲)المستدرك على الصحيحين حاکم نیشابوری، ج۴، ص۵۲۶_ص۵۲۸ ۳)الارشاد شیخ مفید، ج۲، ص۱۸ ۴)مناقب ابن شهر آشوب، ج۴، ص۴۴ ۵)الکافی شیخ کلینی، ج۶، ص۱۹ ۶)الارشاد شیخ مفید، ج۲، ص۳۳ ۷)مناقب ابن شهر آشوب، ج۴، ص۸۸ @TarikhEslam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✅امام سجاد(ع) همواره در طول حیاتشان مظلوم بوده اند. بعد از حادثه کربلا، رعب و وحشت شدیدی بر مسلمین و خصوصاً شیعیان حاکم شد. لذا در آن روزگار، امام سجاد(ع) سخت تنها و بی یار مانده بود. لذا ایشان فرمود : 📋《مَا بِمَکَّةَ وَالْمَدِینَةَ عِشْرُونَ رَجُلَاً یُحِبُّنَا》 ♦️در تمام مکّه و مدینه بیست نفر نیستند که دوستی ما را اظهار بدارند.(۱) نقل است که، در زمان حکومت عبدالملک بن مروان، عبدالملک امام(ع) را به اجبار از مدینه به شام می آورد آن هم در هیئت یک اسیر! ابن جوزی می گوید : 📋《حَمَلَ عَبدُالمَلَكِ بنِ مَروَانَ عَلَي بنِ الحُسَينِ(ع) مُقَيِّداً مِن المَدِينَةِ فَأَثقَلَهُ حَدِيدَاً وَ وَكَّلَ بِهِ حَفَظَةً وَ القُيُودُ فِي رِجلِيِهِ وَ الغُلُّ فِي يَديِهِ..فَمَا مَضَت إِلَّا أَربَعَ لَيَالِِ》 ♦️عبدالملک بن مروان دستور داد که امام سجاد(ع) را دستگیر کرده و دست و پای او را غُل و زنجیر کنند و به گردنش بیاویزند و از مدینه به سمت شام بیرون ببرند. آنان چنین کردند و به مدت چهار روز به همین وضعیت نگه داشتند. سپس ایشان را آزاد کرد و اجازه برگشت به مدینه را به ایشان داد.(۲) سفر امام سجاد(ع) به شام به شکل و هئیت یک اسیر واقعا نشان از بغض و کینه دشمن داشت. اواخر عمر امام سجاد(ع) که مصادف بود با حکومت ولید بن عبدالملک که از همه کس بیشتر کینه امام سجاد(ع) را در دل داشت. او بارها می گفت : من تا وقتی که علی بن حسین(ع) در دنیا باشد، راحت نیستم!(۳) تا اینکه همین ولید بن عبدالملک امام سجاد(ع) را به شهادت رساند. 📚منابع : ۱)بحارالانوار مجلسی، ج۴۶، ص۱۴۳ ۲)تذكرة الخواص ابن جوزی، ص۲۹۲ ۳)دلائل الإمامة طبری شیعی، ص۱۹۰ @TarikhEslam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا