تاملی در تاریخ اسلام
#امام_رضا_علیه_السلام 3⃣امام رضا(علیه السلام) و شیعیان ظاهری!👇 ✅نقل شده است که؛ زمانی که امام رضا(ع
#امام_رضا_علیه_السلام
4⃣غذا خوردن امام رضا(علیه السلام) با خدمتگزاران خود!👇
✅راوی می گوید :
📋《كُنْتُ مَعَ اَلرِّضَا(عَلَيْهِاَلسَّلاَمُ) فِي سَفَرِهِ إِلَى خُرَاسَانَ فَدَعَا يَوْماً بِمَائِدَةٍ لَهُ فَجَمَعَ عَلَيْهَا مَوَالِيَهُ مِنَ اَلسُّودَانِ وَ غَيْرِهِمْ》
♦️در سفر به خراسان همراه امام رضا(علیه السلام) بودم.
حضرت(ع) برای خوردن غذا توقف کردند و با تمام غلامان از سیاهان سودانی گرفته تا دیگران بر سر یک سفره نشستند.
من از این رفتار امام(ع) تعجب کردم و عرض کردم :
📋《جُعِلْتُ فِدَاكَ! لَوْ عَزَلْتَ لِهَؤُلاَءِ مَائِدَةً》
♦️فدایتان گردم! کاش سفره ی خود را از سفره خدمتکاران جدا می کردید!
حضرت(ع) که از این سخن خوششان نیامده بود، به من فرمودند :
📋《مَهْ! إِنَّ اَلرَّبَّ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى وَاحِدٌ وَ اَلْأُمَّ وَاحِدَةٌ وَ اَلْأَبَ وَاحِدٌ وَ اَلْجَزَاءَ بِالْأَعْمَالِ》
♦️این حرف را نزن! خدای ما یکی، و پدر و مادرمان یکی است و تنها ملاک برتری تقواست!(۱)
📚منبع :
۱)الکافی شیخ کلینی، ج۸، ص۲۳۰
@TarikhEslam
تاملی در تاریخ اسلام
#امام_رضا_علیه_السلام 4⃣غذا خوردن امام رضا(علیه السلام) با خدمتگزاران خود!👇 ✅راوی می گوید : 📋《كُنْت
#امام_رضا_علیه_السلام
5⃣شستن دست و ظاهر شدن طلا!👇
✅راوی می گوید :
📋《أَنَّهُ حَمَلَ إِلَى أَبِي اَلْحَسَنِ اَلرِّضَا(ع) مَالاً لَهُ خَطَرٌ فَلَمْ أَرَهُ سُرَّ بِهِ》
♦️خدمت امام رضا(ع) رسیدم و پول بسياری نزد امام رضا(ع) آوردم، ولی حضرت(ع) از آن شادمان و خوشحال نگشت و من اندوهگين شدم و با خود گفتم : چنين پولی برايش می آورند و او خوشحال نمی شود!
امام رضا(ع) در این هنگام فرمود :
📋《يَا غُلاَمُ! اَلطَّسْتَ وَ اَلْمَاءَ!》
♦️ای غلام! آفتابه لگن را بياور!
سپس حضرت(ع) رو تختی نشست و دست مبارک را گرفت و به غلام فرمود : آب بريز!
راوی می گويد :
📋《فَجَعَلَ يَسِيلُ مِنْ بَيْنِ أَصَابِعِهِ فِي اَلطَّسْتِ ذَهَبٌ》
♦️سپس دیدم که همين طور طلا از ميان انگشتان مبارک حضرت(ع) در میان طشت ريخته می شد!
سپس حضرت(ع) رو به من کردند و خطاب به من فرمودند :
📋《مَنْ كَانَ هَكَذَا لاَ يُبَالِي بِالَّذِي حَمَلْتَهُ إِلَيْهِ!》
♦️كسی كه چنين است به مالی كه تو برايش آورده ای، اعتنايی ندارد!(۱)
📚منبع :
۱)الکافی شیخ کلینی، ج۱، ص۴۹۱
@TarikhEslam
✅آنچه داستان مشهور در مورد «ضامن آهو» بین محافل هست اینکه؛
«روزی صیادی در بیابان آهویی را دنبال میکند و امام رضا(ع) در آن نواحی بوده و آهو به امام رضا(ع) پناه میبرَد، امام(ع) حاضر میشود مبلغی را به آن شکارچی بپردازد تا او آهو را آزاد سازد ولی صیاد نمیپذیرد.
در این هنگام؛ آهو به زبان میآید و به امام(ع) میگوید من دو بچه شیرخوار دارم که گرسنهاند و چشم به راهاند و شما ضمانت مرا بکنید تا بروم و آنها را شیر دهم و برگردم.
امام رضا(ع) هم ضمانت آهو را میکند و آهو میرود و بهسرعت بر میگردد، شکارچی که این وفای به عهد آهو را میبیند و وقتی میفهمد که ضامن آهو، امام رضا(ع) است، منقلب میشود و آهو را آزاد میکند.»
✍اما داستان ضامن شدن امام رضا(علیه السلام) برای آهو به آن شکلی که در بین مردم و برخی آثارِ متأخر آمده، در منابع روایی وجود ندارد و کاملا بی سند است.
اما طبق منابع، سه روایت؛ در مورد دیگر معصومین(علیهم السلام) در این باره وجود دارد.
1⃣ #حضرت_رسول_اکرم_صلوات_الله_علیه !
👤شیخ طبرسی می نویسد :
روزی حضرت رسول اکرم(ص) با اصحاب از محلی عبور می کردند که در این هنگام آهوئی که در دامی گیر کرده بود به آن حضرت(ص) شکایت کرد.
آهو گفت :
📋«يَا رَسُولَ اللهِ(ص)! إِنَّ لِي طِفلاً يَحتَاجُ إلَى لَبَنِِ وَ إِنِّي قَد وَقَعتُ فِي هَذِهِ الشَبَكَةِ فَخَلِّنِي حَتَّى اُرضِعَهُ»
♦️ای رسول خدا(ص)! من کودکی دارم که احتیاج به شیر من دارد، من اکنون در این دام گرفتارم و کودکم گرسنه مانده است، اینک مرا از این دام رها کن تا کودک خود را شیر دهم.
حضرت(ص) فرمود :
📋«كَيفَ اُخَلِّيكَ وَ صَاحِبُ اَلشَّبَكَةِ غَائِبٌ؟»
♦️من چگونه تو را آزاد کنم و حال اینکه صاحب دام اکنون در اینجا نیست؟
آهو گفت : شما مرا رها کنید، من پس از اینکه کودکم را شیر دادم مراجعت خواهم کرد.
پس؛
📋«فَخَلَّاها وَ جَلَسَ حَتَّى رَجَعَت الظِبيَةُ وَ جَاءَ صَاحِبُهَا فَشَفَّعَ رَسُولُ اللهِ(ص) حَتَّى خَلَّى سَبِيلَهَا»
♦️رسول اکرم(ص) به این شرط او را از دام صیاد رهانید، و در آن جا توقف فرمود تا آهو مراجعت کرد، در این هنگام صاحب دام نیز از راه رسید، حضرت(ص) از آهو شفاعت نمود، صیاد نیز او را رها کرد.(۱)
2⃣ #امام_سجاد_علیه_السلام !
👤شیخ مفید می نویسد :
امام سجاد(ع) در یکی از سفرها با عدّه ای به مکه میرفت، همینکه در بین راه نشستند آهوئی آمد و در مقابل آن حضرت(ع) ایستاد، با چشمانی پر از اشک به حضرت زین العابدین(ع) شکایت کرد.
همسفران خود فرمود :
📋«أَ تَدْرُونَ مَا تَقُولُ هَذِهِ اَلظَّبْيَةُ؟»
♦️آیا می دانید این آهو چه گفت؟
گفتند : خدا و پیغمبر و امام(ع) بهتر میدانند.
حضرت(ع) فرمود :
این آهو میگوید :
📋«إِنَّ فُلاَناً اَلْقُرَشِيَّ أَخَذَ خِشْفَهَا بِالْأَمْسِ وَ إِنَّهَا لَمْ تُرْضِعْهُ مِنْ أَمْسِ شَيْئاً»
♦️من نزد فلان شخص قرشی هستم و بچه ای دارم که از من گرفته شده، مدت یک شب و روز است که به آن غذا نداده اند.
پس امام زین العابدین(ع) نزد آن شخص قرشی فرستاد، او را حاضر کردند، طلب بخشش آن آهو را با بچه اش از او کرد، غذا آوردند به آن آهو داد، آنگاه امر کرد تا به طرف صحرا رود، راه آن حیوان را باز کردند، او همهمه کنان با بچه خود به سوی بیابان رفت.
امام(ع) فرمود : نفهمیدید آن آهو چه میگفت؟
سپس فرمود :
📋«دَعَتِ اَللَّهَ لَكُمْ وَ جَزَتْكُمْ خَيْراً»
♦️او در حق ما دعای خیر کرد.(۲)
3⃣ #امام_جعفر_صادق_علیه_السلام !
👤قطب الدین راوندی می نویسد :
داوود بن کثیر رَقّی نقل می کند روزی به همراه ابوالخطاب و مفضّل و ابو عبداللّٰه بلخى در طی مسیری به همراه امام صادق(ع) بودیم.
در این هنگام؛ آهویی به امام صادق(ع) پناه آورد و با دُم خود اظهار عجز و احتیاج میکرد و صدای مخصوصی که حاکی از التماس بود، می نمود.
امام(ع) فرمود :
📋«أَفْعَلُ إِنْ شَاءَ اَللَّهُ»
♦️ان شاءالله انجام می دهم.
آهو راه خود را در پیش گرفت و رفت.
عبدالله بلخی گفت : چیز عجیبی دیدیم، آهو چه میخواست؟!
امام صادق(ع) فرمود :
📋«اِسْتَجَارَ بِيَ اَلظَّبْيُ وَ أَخْبَرَنِي أَنَّ بَعْضَ مَنْ يَصِيدُ اَلظِّبَاءَ بِالْمَدِينَةِ صَادَ زَوْجَتَهُ وَ أَنَّ لَهَا خِشْفَيْنِ صَغِيرَيْنِ وَ سَأَلَنِي أَنْ أَشْتَرِيَهَا وَ أُطْلِقَهَا إِلَيْهِ فَضَمِنْتُ لَهُ ذَلِكَ»
♦️آهو به من پناهنده شد و گفت : یکی از صیاد های مدینه همسرش را صید کرده و دو برّه کوچک دارد از من تقاضا کرد او را بخرم و آزاد کنم من نیز ضمانت کردم که این کار را انجام دهم.
سپس امام(ع) برگشت، ما نیز در خدمتش بودیم آهوی ماده را خرید و آزاد کرد.(۳)
📚منابع :
۱)إعلام الوری شیخ طبرسی، ج۱، ص۸۲
۲)الاختصاص شیخ مفید، ص۲۹۷/
اثبات الوصیه مسعودی، ص۱۷۳/
بحارالأنوار مجلسی، ج۶۱، ص۳۷
۳)الخرائج و الجرائح راوندی، ج۱، ص۲۹۷/
بحارالأنوار مجلسی، ج۴۷، ص۱۱۲
@TarikhEslam
🏴دو روایت درباره شهادت #امام_رضا_علیه_السلام در منابع شیعی : 👇
@TarikhEslam
✅مرحوم شیخ مفید در مورد شهادت امام رضا(ع) در گزارشهای رسیده، دو قول را برای شهادت ایشان ذکر کرده است :
1⃣گزارش اول : انگور آغشته به زهر!
👤از محمد بن جَهْم نقل شده است که؛
📋《کَانَ الرِّضَا(ع) یُعْجِبُهُ الْعِنَبُ فَأَخَذَ لَهُ مِنْهُ شَیْئاً فَجَعَلَ فِی مَوْضِعِ أَقْمَاعِهِ الْإِبْرَ أَیَّاماً ثُمَّ نَزَعَ وَجِیءَ بِهِ إِلَیْهِ فَأَکَلَ مِنْهُ وَ هُوَ فِی عِلَّتِهِ الَّتِی ذَکَرْنَا فَقَتَلَهُ وَذَکَرَ أَنَّ ذَلِکَ مِنْ لَطِیفِ السُّمُومِ》
♦️امام رضا(ع) به انگور علاقه مند بود. [زمانی که مأمون آهنگ قتل او را کرد] مقدارى انگور براى آن حضرت(ع) تهیه كردند و چند روز با سوزنهاى زهر آلود كه به کاری ترین زهرها آلوده شده بودند، حبه های آن را آلوده به زهر کردند.
آنگاه آنها را حضور امام رضا(ع) آوردند.
امام(ع) پس از تناول انگور زهر آلود رنجور شده و بدین وسیله به شهادت رسید.(۱)
2⃣گزارش دوم : آب انار مسموم!
👤عبدالله بن بشیر می گوید :
📋《أَمَرَنِي الْمَأْمُونُ أَنْ أُطَوِّلَ أَظْفَارِي عَنِ الْعَادَةِ وَ لَا أُظْهِرَ لِأَحَدٍ ذَلِكَ فَفَعَلْتُ ثُمَّ اسْتَدْعَانِي فَأَخْرَجَ إِلَيَّ شَيْئاً شِبْهَ التَّمْرِ الْهِنْدِيِّ وَ قَالَ لِي اعْجِنْ هَذَا بِيَدَيْكَ جَمِيعاً فَفَعَلْتُ ثُمَّ قَامَ وَ تَرَكَنِي فَدَخَلَ عَلَى الرِّضَا(ع)》
♦️مأمون به من دستور داد تا ناخن هایم را بیش از حد معمول بلند كنم و در این مورد به کسی هم چیزی نگویم.
من نیز چنان كردم.
مامون روزی مرا خواست و چیزى شبیه به تمر هندى به من داد و گفت :
این را با دو دست خود خوب بمال و ورز بده!
من نیز چنان كردم.
سپس برخاست و مرا تنها گذاشت و نزد امام رضا(ع) رفت.
📋《فَقَالَ لَهُ : مَا خَبَرُكَ؟
قَالَ : أَرْجُو أَنْ أَكُونَ صَالِحاً!
قَالَ لَهُ : أَنَا الْيَوْمَ بِحَمْدِ اللَّهِ أَيْضاً صَالِحٌ!
فَهَلْ جَاءَكَ أَحَدٌ مِنَ الْمُتَرَفِّقِينَ فِي هَذَا الْيَوْمِ؟
قَالَ : لَا!
فَغَضِبَ الْمَأْمُونُ وَ صَاحَ عَلَى غِلْمَانِهِ ثُمَّ قَالَ : خُذْ مَاءَ الرُّمَّانِ السَّاعَةَ!
فَإِنَّهُ مِمَّا لَا يُسْتَغْنَى عَنْهُ》
♦️مامون گفت : حال شما چگونه است؟
حضرت(ع) فرمود : امیدوارم امروز بهتر شوم!
مأمون گفت : من نیز بحمدالله امروز خوبم!
سپس مامون پرسید : آیا امروز پرستاران و خدمتگزاران خدمت شما رسیده اند؟
حضرت(ع) فرمود: نه!
مأمون قیافه ای خشمناك به خود گرفت و بر سر خادمان خود فریاد زد.
بعد هم گفت : همین الآن آب انار را بگیر و بخور كه براى رفع این بیمارى چاره ای جز خوردن آن نیست.
📋《ثُمَّ دَعَانِي فَقَالَ : ائْتِنَا بِرُمَّانٍ فَأَتَيْتُهُ بِهِ! فَقَالَ لِي : اعْصِرْهُ بِيَدَيْكَ فَفَعَلْتُ وَ سَقَاهُ الْمَأْمُونُ الرِّضَا(ع) بِيَدِهِ!
فَكَانَ ذَلِكَ سَبَبَ وَفَاتِهِ فَلَمْ يَلْبَثْ إِلَّا يَوْمَيْنِ حَتَّى مَاتَ》
♦️در این هنگام مأمون به من گفت : براى ما انار بیاور!
من هم آوردم.
بعد مأمون رو کرد به من و گفت :
با دست خود آن را فشار بده و آبش را بگیر.
من هم این کار را کردم.
مأمون آن آب انار را با دست خود به حضرت رضا(ع) خورانید و همان باعث شهادت حضرتش شد.
اباصلت هروی می گوید :
📋《دَخَلْتُ عَلَی الرِّضَا(ع) وَقَدْ خَرَجَ المَأْمُونُ مِنْ عِنْدِهِ.
فَقَالَ لِی : یَا أَبَا الصَّلْتِ! قَدْ فَعَلُوهَا!
وَجَعَلَ یُوَحِّدُ اللهَ وَیُمَجِّدُهُ》
♦️در این هنگام؛ وقتی مأمون از محضر امام(ع) خارج شد، من بر حضرت(ع) داخل شدم.
همین که ایشان مرا دید، به من فرمود :
اباصلت! بالاخره کارخودشان را کردند.
اباصلت می گوید : بعد از این جمله شنیدم که حضرت(ع) شروع به حمد و ستایش الهی کرد.(۲)
👤شیخ صدوق به نقل از اباصلت هروی نقل می کند :
در آن روز امام رضا(ع) قبل از اینکه نزد مامون برود، به من فرمود :
📋《يَا أَبَا الصَّلْتِ! غَداً أُدْخَلُ عَلَى هَذَا الْفَاجِرِ!
فَإِنْ أَنَا خَرَجْتُ وَ أَنَا مَكْشُوفُ الرَّأْسِ فَتَكَلَّمْ أُكَلِّمْكَ وَ إِنْ أَنَا خَرَجْتُ وَ أَنَا مُغَطَّى الرَّأْسِ فَلَا تُكَلِّمْنِي》
♦️ای اباصلت! من فردا نزد این مرد فاجر و تبهکار می روم.
وقتی از نزد او خارج شدم، اگر سرم با عبایم پوشانده بودم، دیگر با من حرف نزن و بدان که مرا مسموم کرده است.
اباصلت پریشان خاطر، منتظر خروج امام(ع) از نزد مامون شد.
بعد از مدتی، اباصلت مشاهده کرد که؛
📋《فَخَرَجَ مُغَطَّى الرَّأْسِ فَلَمْ أُكَلِّمْهُ حَتَّى دَخَلَ الدَّارَ فَأَمَرَ أَنْ يُغْلَقَ الْبَابُ فَغُلِقَ ثُمَّ نَامَ عَلَى فِرَاشِهِ وَ مَكَثْتُ وَاقِفاً فِي صَحْنِ الدَّارِ مَهْمُوماً مَحْزُوناً》
♦️امام رضا(ع) از نزد مامون خارج شد، در حالی که؛ عبایش را به سر انداخته بود و به خانه رفت و به من فرمود : اباصلت! در را ببند! سپس در بستر افتاد.(۳)
📚منابع :
۱)۲)الإرشاد شیخ مفید، ج۲، ص۲۷۰
۳)عيون أخبار الرضا(ع) صدوق، ج۲، ص۲۴۳
@TarikhEslam
📚✍📚✍📚✍📚✍📚✍📚
0️⃣0️⃣1️⃣ #معرفی_کتاب : 📚
کتاب «مناظرات تاریخی امام رضا(علیه السلام)» شرح مناظرات #امام_رضا_علیه_السلام با پیروان ادیان و مذاهب و مکاتب مختلف؛ اثر آیت الله ناصر مکارم شیرازی✍📚👇
@TarikhEslam
مناظرات تاریخی امام رضا(علیه السلام).pdf
761.1K
📚✍📚✍📚✍📚✍📚
کتاب «مناظرات تاریخی امام رضا(ع)»
@TarikhEslam
📅یکم ماه ربیع الاول سال سیزدهم بعثت، واقعه «لیلة المبیت» در «مکه معظمه»!👇
#وقایع_ماه_ربیع_الاول
#امام_علی_علیه_السلام
#حضرت_رسول_اکرم_صلوات_الله_علیه
@TarikhEslam
✅در سال سیزدهم بعثت، وقتی قریش بر آزار و تحت فشار قرار دادن مسلمانان و مجبور ساختن آنان بر دست برداشتن از آیین اسلام و دلسرد کردن آنها از یاری رسول اکرم(ص) پرداختند، حضرت(ص) به یاران خود فرمان هجرت به مدینه را داد، و یاران او نیز در چند مرحله به صورت دستههای کوچک و پنهانی و دور از چشم قریش رهسپار مدینه شدند.
♻️مراحل نقشه ترور رسول اکرم(ص) :
1⃣تجمع مشرکان در دارالندوه:👇
قریش از هجرت رسول اکرم(ص) هراس داشت و برای جلوگیری از آن در دارالندوه جمع شدند، تا در اینباره تصمیم بگیرند.
طبق درخواست یکی از آنان تصمیم گرفتند، از هر قبیله جوانی دلیر انتخاب شود و شبانه بر او حمله کنند و دسته جمعی او را در خانه اش بکشند؛ زیرا در این صورت، خون او در میان همه قبایل پراکنده میشود و بنی هاشم نمی توانند با همه طوائف قریش بجنگند و ناچار به گرفتن دیه میشوند و ما هم دیه اش را می پردازیم.
2⃣نزول آیه و آگاهی رسول اکرم(ص):👇
به دنبال تصمیم قریش بر قتل حضرت(ص)، جبرئیل نازل شد و او را از نقشه مشرکان آگاه ساخت و دستور خداوند را ابلاغ کرد.
📋《وَإِذْ يَمْكُرُ بِكَ الَّذِينَ كَفَرُواْ لِيُثْبِتُوكَ أَوْ يَقْتُلُوكَ أَوْ يُخْرِجُوكَ وَيَمْكُرُونَ وَيَمْكُرُ اللّهُ وَاللّهُ خَيْرُ الْمَاكِرِينَ》
♦️به یاد آور، هنگامی که کافران از در نیرنگ وارد شده و تصمیم گرفتند، که تو را زندانی کنند و یا بکشند و یا تبعید نمایند، آنان مکر می ورزند، خدا نیز مکر آنان را خنثی میسازد خداوند از همه چاره جویاتر است.(۱)
پس رسول اکرم(ص) تصمیم گرفت قبل از آمدن مشرکان، خانه خود را به طرف یثرب ترک کند.
3⃣ماجرای لیله المبیت:👇
رسول اکرم(ص) در شب اول ماه ربیعالاول، به امام علی(ع) فرمود :
📋《إِنَّهُ تَعَالَى أَمَرَنِي أَنْ آمُرَكَ بِالْمَبِيتِ عَلَى ضِجَاعِي لِتُخْفِيَ بِمَبِيتِكَ عَلَيْهِمْ أَثَرِي! فَمَا أَنْتَ قَائِلٌ؟》
♦️همانا خداوند به من امر فرموده است که در بستر من بخوابی تا آنان از محل اختفای من اطلاعی پیدا نکنند. نظر تو چیست؟
علی(ع) گفت : در این صورت شما سالم میمانید؟
رسول اکرم(ص) فرمود : آری!
امام علی(ع) تبسمی کرد و سجدهٔ شکر بهجای آورد، وقتی که سر از سجده برداشت عرض کرد :
آنچه را که مأمور شدهای انجام ده که چشم، گوش و قلبم فدای تو باد!
به هر چه میخواهی فرمانم بده که همانند دستیار شما هستم، همانگونه که مقصود شماست در آن وارد می شوم و موفقیتم تنها از ناحیه خداست.
سپس حضرت رسول اکرم(ص)، علی(ع) را در آغوش گرفت و هر دو گریه کردند و از هم جدا شدند.(۲)
4⃣محاصره خانه توسط مشرکان:👇
مشرکان از ابتدای شب، خانه رسول اکرم(ص) را محاصره کردند و قرار بود حمله در نیمه شب صورت گیرد، اما ابولهب گفت :
در این وقت، زنان و فرزندان در داخل خانه هستند و بعدها عرب در باره ما می گویند حرمت فرزندان عموی خویش را شکستند.
از طرفی نیز علی(ع) درهای خانه را بست و پردهها را کشید، آنان با سنگ بر علی(ع) که در بستر خوابیده بود، میزدند تا مطمئن شوند کسی در بستر خوابیده است، البته شک نداشتند که وی رسول خداست.
و صبح که با شمشیرهای برهنه به خانه هجوم بردند، وقتی علی(ع) را در بستر رسول اکرم(ص) مشاهده کردند، گفتند : محمد کجاست؟
علی(ع) فرمود : مگر او را به من سپرده بودید که از من میخواهید؟
کاری کردید که او ناچار شد خانه را ترک کند!(۳)
5⃣نزول آیه ی شراء نفس:👇
چنانچه مفسیرین شیعه و بسیاری از علمای اهل تسنن می گویند، آیه
📋《وَ مِنَ النَّاسِ مَن یشْرِی نَفْسَهُ ابْتِغَاءَ مَرْضَاتِ اللَّهِ وَاللَّهُ رَءُوفٌ بِالْعِبَاد》
♦️بعضی از مردم، جان خود را در برابر خشنودیهای خدا میفروشند و خدا نسبت به بندگان رؤوف است.(۴)
در شان امام علی(ع) در ماجرای لیلة المبیت نازل شده است.
👤غزالی آورده است :
در شبی که امیرالمومنین(ع) به جای پیامبر(ص) خوابید به جبرییل و میکاییل خطاب رسید که من بین شما دو نفر برادری قرار دادم و عُمر یکی از شما را بیش از دیگری قرار دادم.
کدامیک از شما ایثار می کند که عُمر طولانی از آن دیگری باشد؟
هر دو عُمر طولانی را اختیار کردند.
خطاب آمد : به زمین نگاه کنید و ببینید که چگونه علی(ع)حیات خود را به برادرش پیامبر(ص) ایثار نموده و به جای او خوابیده و جان خود را فدای جان او نموده است. به زمین بروید و او را از دشمنان حفظ کنید.
آنان آمدند و جبریل بالای سر امیرالمومنین(ع) و میکاییل سمت پاهای آن حضرت(ص) نشست و ندا کرد :
📋《بَخٍّ بَخٍّ مِنْ مِثْلِكَ یابْنَ اَبِی طَالِبِِ(ع)》
♦️خداوند در جمع ملائکه به تو مباهات فرمود.
اینجا بود که آیه شریفه《وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ یَشْری نَفْسَهُ ابْتِغاءَ مَرْضاتِ الله..》نازل شد.(۵)(۶)
📚منابع :
۱)سوره انفال، آیه۳۰
۲)بحار الانوار مجلسی، ج۱۹، ص۶۰
۳)بحار الانوار مجلسی، ج۱۹، ص۹۲
۴)سوره بقره، آیه۲۰۷
۵)احیاء العلوم غزالی، ج۳، ص۳۹
۶)اعلام الوری طبرسی، ص۱۴۵
@TarikhEslam
📜فضیلتی که تحملش بر معاویه سخت بود!👇
#معاویه_بن_ابی_سفیان
@TarikhEslam
✅آیه «وَ مِنَ النَّاسِ مَن يَشْرِي نَفْسَهُ ابْتِغَاء مَرْضَاتِ الله..»(بقره/۲۰۷)
با توجه به شان نزول آن، یکی از بزرگترین فضایل امام علی(ع) است که ماجرای لیله المبیت را تداعی می کند.
در تاریخ آمده است که؛
📋«أَنَّ مُعَاوِيَةَ بَذَلَ لِسَمُرَةَ بْنِ جُنْدَبٍ مِائَةَ أَلْفِ دِرْهَمٍ حَتَّى يَرْوِيَ أَنَّ هَذِهِ اَلْآيَةَ نَزَلَتْ فِي اِبْنِ مُلْجَمٍ فَلَمْ يَقْبَلْ فَبَذَلَ لَهُ مِائَتَيْ أَلْفِ دِرْهَمٍ فَلَمْ يَقْبَلْ فَبَذَلَ لَهُ ثَلاَثَمِائَةِ أَلْفٍ فَلَمْ يَقْبَلْ فَبَذَلَ أَرْبَعَمِائَةٍ فَقَبِلَ وَ رَوَى ذَلِكَ»
♦️این فضیلت به قدری برای معاویه گران آمد و ناراحت شد، که در زمان حکومت خود، «سمرة بن جندب» را به هزار درهم تطمیع کرد، که بگوید این آیه درباره «عبدالرحمن بن ملجم» قاتل امام علی(ع) نازل شده است، نه علی(ع)!
سمره ابتدا نپذیرفت تا اینکه معاویه دو هزار درهم به او داد و آن منافق جنایت پیشه نیز پذیرفت و چنین کرد!(۱)
⁉️سوال این است که چرا دربین این همه فضائلِ امام علی(ع)، معاویه از این فضیلت امام علی(ع) ناراحت بود و چنین کاری کرد؟
به نظر می رسد؛ چون این فضیلت امام علی(ع)، تنها فضیلتِ ابوبکر یعنی یار غار بودن رسول اکرم(ص) را کمرنگ می کرد!
و ابوبکر اگر جایی مدعی می شد که من در آن شب یار غار رسول اکرم(ص) بودم، در حقیقت به صورت غیر مستقیم اقرار به فضیلت امام علی(ع) کرده است، چون بلافاصله ماجرای خوابیدن امام علی(ع) در بستر رسول اکرم(ص) را در همان لحظه ای که ابوبکر در یار غار بود، در اذهان دیگران تداعی می شد.
همه می گفتند : اگر تو در آن شب یار غار رسول خدا(ص) بودی و حضرت(ص) به تو دلداری می داد، اما علی(ع) با شهامت کامل از جان خود گذشت و در بستر رسول اکرم(ص) خوابید.
📚منبع:
1)بحارالانوار مجلسی، ج۳۳، ص۲۱۵
@TarikhEslam
✍📚✍📚✍📚✍📚✍📚
1️⃣0️⃣1️⃣ #معرفی_کتاب:📚
کتاب «ما أخفاه الرواة من لیلة المبیت علی فراش النبی(ص)» بررسی کامل زوایای ماجرای لیله المبیت؛ اثر سید نبیل حسنی📚✍👇
@TarikhEslam
4_5980905731077965957.pdf
3.85M
✍📚✍📚✍📚✍📚✍
کتاب «ما أخفاه الرواة من لیلة المبیت علی فراش النبی(ص)»
@TarikhEslam