تاملی در تاریخ اسلام
#امام_جعفر_صادق_علیه_السلام 4⃣انزجار امام صادق(علیه السلام) از دوست بدزبانش! ✅نقل است که؛ 📋«كَانَ ل
#امام_جعفر_صادق_علیه_السلام
5⃣نبود یار علت اصلی عدم قیام امام صادق(علیه السلام)!👇
✅مأمون رَقِّی می گوید:
در محضر سرور و مولایم امام صادق(ع) بودم، که سهل بن حسن خراسانی داخل شد و بر امام(ع) سلام کرد و نشست و سپس گفت:
ای فرزند پیامبر(ص)! رحمت و رأفت از آن شماست و شما خاندان امامت هستید.
چه چیزی مانع اقدام شما برای گرفتن حکومت از غاصبین می شود؟
در حالی که شما همین الان از پیروان خود یکصد هزار شمشیرزن می توانی داشته باشی و آنان پیشاپیش شما شمشیر می زنند!
امام صادق(ع) به آن مرد خراسانی فرمود:
خدا حقّت را حفظ بکند، پس بنشین!
سپس امام صادق(ع) به حنیفه گفت:ای حنیفه تنور را آتش بزن!
حنیفه تنور را آتش زد و تنور یکپارچه آتش شد، و اطراف تنور از شدت گرما سفید گشت.
امام صادق(ع) به آن مرد خراسانی فرمود:
📋«يَا خُرَاسَانِيٌّ! قُمْ فَاجْلِسْ فِي اَلتَّنُّورِ!»
♦️ای خراسانی! بلند شو و به داخل تنور شو!
خراسانی گفت:
سرور و مولایم! مرا با آتش معذب مکن و مرا از این امر معاف بدار، خداوند تو را معاف بدارد.
امام(ع) به او فرمود:تو را از این کار معاف کردم.
در این حال هارون مکی به محضر امام صادق(ع) رسید و کفشش هم در دستش بود و بر امام(ع) سلام کرد.
امام به هارون مکی فرمود:
📋«أَلْقِ اَلنَّعْلَ مِنْ يَدِكَ وَ اِجْلِسْ فِي اَلتَّنُّورِ!»
♦️کفشت را به زمین بینداز! و برو در داخل تنور در میان آتش بنشین!
هارون مکی کفش خود را انداخت و در میان تنور نشست!
امام(ع) شروع کرد به گفتگو با آن مرد خراسانی و از اوضاع و احوال خراسان سؤال می کرد.
پس از آن امام(ع) به مرد خراسانی فرمود:بلند شو و نگاه بکن! و ببین در تنور چه خبر است؟!!
مرد خراسانی به تنور نگاه کرد و دید که هارون مکی چهار زانو در میان آتش نشسته است.
پس از آن هارون مکی از تنور بیرون آمد و بر ما سلام کرد و نشست.
امام(ع) به مرد خراسانی فرمود:
📋«کَم تَجِدُ بِخُرَاسَانَ مِثْلَ هَذَا؟»
♦️در خراسان چند نفر مانند این فرد پیدا می شوند؟
خراسانی گفت:به خدا قسم حتی یک نفر هم مانند این فرد پیدا نمی شود!
سپس از آن امام صادق(ع) فرمود:
📋«أَمَا إِنَّا لاَ نَخْرُجُ فِي زَمَانٍ لاَ نَجِدُ فِيهِ خَمْسَةً مُعَاضِدِينَ لَنَا نَحْنُ أَعْلَمُ بِالْوَقْتِ»
♦️ما در زمانی که پنج نفر یاور (واقعی) نداریم، دست به قیام مسلحانه نمی زنیم.
ما بهتر از دیگران، وقت خروج و قیام مسلحانه خود را می دانیم و به آن واقف هستیم.(۱)
📚منبع :
۱)بحارالانوار مجلسی، ج۴۷، ص۱۲۳
@TarikhEslam
👤نبود یاران واقعی مهمترین عامل عدم قیام برخی از ائمه اطهار(ع) از جمله #امام_جعفر_صادق_علیه_السلام !
📜دو روایت خواندنی :👇
@TarikhEslam
1⃣مأمون رَقِّی می گوید:
در محضر سرور و مولایم امام صادق(ع) بودم، که سهل بن حسن خراسانی داخل شد و بر امام(ع) سلام کرد و نشست و سپس گفت:
ای فرزند پیامبر(ص)! رحمت و رأفت از آن شماست و شما خاندان امامت هستید.
چه چیزی مانع اقدام شما برای گرفتن حکومت از غاصبین می شود؟
در حالی که شما همین الان از پیروان خود یکصد هزار شمشیرزن می توانی داشته باشی و آنان پیشاپیش شما شمشیر می زنند!
امام صادق(ع) به آن مرد خراسانی فرمود:
خدا حقّت را حفظ بکند، پس بنشین!
سپس امام صادق(ع) به حنیفه گفت:ای حنیفه تنور را آتش بزن!
حنیفه تنور را آتش زد و تنور یکپارچه آتش شد، و اطراف تنور از شدت گرما سفید گشت.
امام صادق(ع) به آن مرد خراسانی فرمود:
📋《يَا خُرَاسَانِيٌّ! قُمْ فَاجْلِسْ فِي اَلتَّنُّورِ!》
♦️ای خراسانی! بلند شو و به داخل تنور شو!
خراسانی گفت:
سرور و مولایم! مرا با آتش معذب مکن و مرا از این امر معاف بدار، خداوند تو را معاف بدارد.
امام(ع) به او فرمود:تو را از این کار معاف کردم.
در این حال هارون مکی به محضر امام صادق(ع) رسید و کفشش هم در دستش بود و بر امام(ع) سلام کرد.
امام به هارون مکی فرمود:
📋《أَلْقِ اَلنَّعْلَ مِنْ يَدِكَ وَ اِجْلِسْ فِي اَلتَّنُّورِ!》
♦️کفشت را به زمین بینداز! و برو در داخل تنور در میان آتش بنشین!
هارون مکی کفش خود را انداخت و در میان تنور نشست!
امام(ع) شروع کرد به گفتگو با آن مرد خراسانی و از اوضاع و احوال خراسان سؤال می کرد.
پس از آن امام(ع) به مرد خراسانی فرمود:بلند شو و نگاه بکن! و ببین در تنور چه خبر است؟!!
مرد خراسانی به تنور نگاه کرد و دید که هارون مکی چهار زانو در میان آتش نشسته است.
پس از آن هارون مکی از تنور بیرون آمد و بر ما سلام کرد و نشست.
امام(ع) به مرد خراسانی فرمود:
📋《کَم تَجِدُ بِخُرَاسَانَ مِثْلَ هَذَا؟》
♦️در خراسان چند نفر مانند این فرد پیدا می شوند؟
خراسانی گفت:به خدا قسم حتی یک نفر هم مانند این فرد پیدا نمی شود!
سپس از آن امام صادق(ع) فرمود:
📋《أَمَا إِنَّا لاَ نَخْرُجُ فِي زَمَانٍ لاَ نَجِدُ فِيهِ خَمْسَةً مُعَاضِدِينَ لَنَا نَحْنُ أَعْلَمُ بِالْوَقْتِ》
♦️ما در زمانی که پنج نفر یاور (واقعی) نداریم، دست به قیام مسلحانه نمی زنیم.
ما بهتر از دیگران، وقت خروج و قیام مسلحانه خود را می دانیم و به آن واقف هستیم.(۱)
2⃣سدیر صیرافی می گوید :
روزی در محضر امام صادق(ع) بودم و به ایشان گفتم : چرا نشسته اید و قیام نمی کنید؟
حضرت(ع) فرمود : ای سدیر! چه اتفاقی افتاده است؟
گفتم : از فراوانی دوستان و شیعیان و یارانت سخن می گویم!
فرمود : فکر می کنی چند تن باشند؟
گفتم : یکصد هزار!
حضرت(ع) فرمود : یکصد هزار؟!!
گفتم : آری! و شاید دویست هزار!
حضرت(ع) فرمود : دویست هزار؟
گفتم : آری و شاید نیمی از جهان!
به دنبال این گفتگو، امام(ع) از من درخواست کرد که همراه او به «یَنبُع» برویم.
وقتی بدانجا رسیدیم، در آنجا گلّه بزغاله ای را دیدیم که می چرند.
حضرت(ع) خطاب به من فرمود :
📋《یَا سَدِيرُ! وَاللَّهِ لَوْ کان لِی شِیعَةٌ بَعَدَدِ هذِهِ الْجَداء ما وَسَعَنِی الْقُعُودُ!》
♦️ای سدیر! اگر شمار یاران و پیروان من به تعداد این بزغاله ها رسیده بود، بر جای نمی نشستم و قیام می کردم.
سدیر می گوید :
📋《نَزَلْنَا وَ صَلَّيْنَا فَلَمَّا فَرَغْنَا مِنَ اَلصَّلاَةِ عَطَفْتُ عَلَى اَلْجِدَاءِ فَعَدَدْتُهَا فَإِذَا هِيَ سَبْعَةَ عَشَرَ》
♦️در آنجا فرود آمدیم و نماز خواندیم.
پس زمانی که از نماز فارغ شدیم، نزدیک گله بزغاله ها شدیم و آن ها شمردم، دیدم عدد بزغاله ها هفده عدد بود و بس!(۲)
📚منابع :
۱)بحارالانوار مجلسی، ج۴۷، ص۱۲۳
۲)الکافی شیخ کلینی، ج۲، ص۲۴۲
@TarikhEslam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👤📽👤📽👤📽👤📽👤
#سکانس_برتر
🎞فیلم هارون مکی:👆
@TarikhEslam
#امام_جعفر_صادق_علیه_السلام
📜روايتی است منسوب به امام صادق(علیه السلام) در کتب اهل تسنن؛
📋《وَلَدَنِى ابوبَكْرٍ مَرَّتَيْنِ》
♦️من دوبار از ابوبکر زاده شده ام!(۱)
📚منبع :
۱)تهذيب الكمال جمال الدین المزی، ج۵، ص۷۵
⁉️شرح این روایت:
بعد از شهادت جعفر بن ابی طالب(ع) اسماء بنت عمیس، در سال دهم به تزویج ابوبکر ابن ابی قحافه درآمد و از وی صاحب پسری به نام محمد شد.
از محمد نیز پسری به نام قاسم متولد شد که قاسم با دختر عموی خود یعنی أسماء بنت عبدالرحمن بن ابی بکر ازدواج کرد که حاصل ازدواج دختری به نام فاطمه با کنیه ی ام فروه شد که ام فروه نیز به تزویج امام محمدباقر(ع) درآمد و حاصل ازدواج، امام صادق(ع) شد.
🔰پس این جریان که نسل امام صادق(ع) از جانب مادر به ابوبکر می رسد، صحت دارد، و اینکه ام فروه هم از ناحیه پدر و هم از ناحیه مادر به ابوبکر منسوب است، خدشه ای در آن نیست.
اما بحث در مورد صحت یا جعلی بودن روایتی است که در آن ادعا شده که؛ امام صادق(ع) خود این روایت را فرموده است!
🔎اثبات جعلی بودن این روایت را در تحقیقی مفصّل و متقن که توسط موسسه ولیعصر(عج) انجام شده، دریابید!👇
@TarikhEslam
✍📚✍📚✍📚✍📚✍📚
3️⃣1️⃣ #معرفی_کتاب :📚
کتاب «انتساب امام صادق(ع) به ابوبکر دروغ است!» بررسی تاریخی و روایی از کتب اهل سنت و شیعه در ردّ انتساب امام صادق(ع) به ابوبکر؛ اثر نجاح طائی✍📚👇
#امام_جعفر_صادق_علیه_السلام
@TarikhEslam
4_6037179144209434536.pdf
2.07M
✍📚✍📚✍📚✍📚✍
کتاب «انتساب امام صادق(ع) به ابوبکر دروغ است!»
@TarikhEslam
📆بیست و دوم ماه ربیع الاول سال چهارم هجری قمری وقوع «غزوه بنی النضیر» از جمله غزوات حضرت رسول اکرم(ص) با یهودیان «بنی نضیر» مدینه!👇
#جنگ_بنی_نضیر
#وقایع_ماه_ربیع_الاول
@TarikhEslam
✅بعد از جنگ رسول اکرم(ص) با یهودیان «بنی قینقاع» ماجرای «بنی نضیر» اتفاق افتاد.
واقدی می نویسد :
روزی حضرت رسول اکرم(ص) به دژ بنی نضیر رفت و یهودیان، تصمیم به قتل رسول اکرم(ص) گرفتند، از این رو به پشت بام رفتند و خواستند از روی آن سنگی را بر سر حضرت(ص) بیندازند، ولی حضرت(ص) به مدد وحی الهی آگاه شد، و فوراً از پای دیوار بلند شد و از دژ خارج شد.
رسول اكرم(ص) توطئه يهوديان عليه جان خود و تلاش آنان را براى ترور خويش، پيمان شكنى آنان تلقى كرد و آن را دليل موجّهى براى مقابله با يهوديان و اتخاذ موضع قوى و كوبنده بر ضدّ آنان دانست.
روشن است كه ترور رهبرى اسلامى روشن ترين و خطرناك ترين مظاهر خيانت است و لازم نيست، منتظر بمانيم تا خيانتگران اعلان جنگ كنند و در اين باره به صورت عملى و آشكار اقدام نمايند.
چنان كه در تاريخ ثبت شده، رسول خدا(ص) با قبائل يهودى ساكن در مدينه پيمان بست، که يكى از اين قبائل، بنى نضير بودند و به بنی نضیر دستور داد که حالا که پیمان را شکستید، از سرزمین من خارج شوید.
📚منابع:
۱)المغازی واقدی، ص۲۷۰
۲)سیره ابن هشام، ص۳۵۴
۳)طبقات الکبری ابن سعد، ج۲، ص۵۶
@TarikhEslam
📆بیست و سوم ماه ربیع الاول سال ۲۰۱ هجری قمری، سالروز ورود #حضرت_معصومه_سلام_الله_علیها به شهر مقدسه قم
✍پاسخ به چند سوال درباره حضرت فاطمه معصومه(سلام الله علیها) :👇
#وقایع_ماه_ربیع_الاول
@TarikhEslam
1⃣تاریخ دقیق ولادت و وفات #حضرت_معصومه_سلام_الله_علیها ؟!
✅در منابع تاریخی و منابع قدیمی شیعه، اطلاعات زیادی درباره تاریخ زندگی حضرت معصومه(سلام الله علیها) از جمله تاریخ ولادت و تاریخ وفات ایشان بیان نشده است.
به گفته «استاد رضا استادی» نخستین کتابی که در آن، تاریخی از ولادت و وفات حضرت معصومه(سلام الله علیها) ذکر شده است، کتاب «نور الآفاق» نوشته «شیخ جواد شاه عبدالعظیمی»(متوفی قرن۱۴) می باشد که در این کتاب، تاریخ ولادت حضرت معصومه(سلام الله علیها) «یکم ذی القعده سال ۱۷۳ قمری» و تاریخ وفات ایشان «دهم ربیع الثانی سال ۲۰۱ قمری» ذکر شده است.
و اين كتاب به زبان فارسى در سال ۱۳۴۳ قمری تأليف شده و در سال ۱۳۴۴ قمری در ۱۳۰ صفحه به صورت جيبى توسط فرزندش شيخ مهدى عبدالعظیمی[و به عبارت خود او : خادم شريعت مطهره حاج شيخ مهدى سلطان العلماء نجفى نظام التولية و خزانه دار حضرت عبدالعظيم(ع)] چاپ شده است و نسخه چاپى آن در كتابخانه مرحوم آيت الله مرعشى نجفى در قم موجود است.(۱)
اين كتاب در کتاب «الذريعه» مرحوم «علامه آقا بزرگ تهرانى»(۱۳۸۹ق) در فهرست كتب فارسى به نام «نور الافاق» ضبط و ثبت شده است.(۲)
این نقلِ بی سند درباره ولادت و وفات حضرت معصومه(س)، بعدها از آن کتاب، به دیگر کتابها راه یافته است.
برخی از علماء مانند مرحوم آیت الله مرعشی نجفی، آیت الله شبیری زنجانی، استاد رضا استادی و مرحوم ذبیح الله محلاتی با این نظر شیخ جواد شاه عبدالعظیمی مخالفت کرده و تاریخ های ذکر شده در این کتاب را ساختگی دانسته اند.
👤مرحوم «شیخ علی نمازی» در کتاب «مستدرک سفینه البحار» به پیروی از کتاب نور الافاق می نویسد :
«فَاطِمَةُ المَعصُومَةُ(س) المَولَودَةُ فِي غُرَّةِ ذِي القَعدَةِ سَنَةَ ۱۷۳ ق»
♦️حضرت فاطمه معصومه(سلام الله علیها) در ابتدای ماه ذی القعده سال ۱۷۳ قمری به دنیا آمده است.(۳)
👤آیت الله شبیری زنجانی قائل است به اینکه به طور دقیق ولادت و وفات حضرت(س) مشخص نیست، ولی کتاب «مستدرک سفینه البحار» تاریخ تولد او را طبق اسناد به دست آمده، در روز اول ذیقعده سال ۱۷۳ در شهر مدینه نوشته است که این تاریخ در کتاب «مستدرک سفینه البحار» ناشی از تصحیح تاریخ مجعولی توسط آقای شیخ علی نمازی(مولف) دانسته است و زمان ولادت و رحلت ایشان را مجعول دانستهاند.(۴)
👤مرحوم «شیخ ذبیح الله محلاتی» می نویسد :
اطلاعات چندانی درباره زندگی حضرت معصومه(س) در دست نیست؛ ازجمله تاریخ تولد و وفات و میزان عمر ایشان و اینکه چه زمانی از مدینه حرکت کرده و آیا پیش از شهادت امام رضا(علیه السلام) فوت کرده است یا پس از آن، در تاریخ ثبت نشده است.(۵)
👤 #استاد_عندلیب_همدانی در مورد ولادت ها و وفیَات جعلی و خود ساخته ی امروزی می نویسد :
«دروغ در هرجا و توسط هر شخصی عقلا و شرعا مذموم و ناپسند است، ولی آنجا که به دروغ رنگ دین و لعاب آیین زده شود زشتی و حرمت آن قطعا بیشتر خواهد بود!
جعل در مناسبت های آئینی نیز رو به گسترش است.
حقیر تکلیف خودم را در این زمینه انجام داده و خواهم داد و همه هزینه آن را هم می پردازم، بنده که همواره مدافع سرسخت شعائر دینی بوده ام و به صراحت عرض می کنم [که] عنوان کردن روزهایی به عنوان؛
رحلت حضرت ام کلثوم(سلام الله علیها)
رحلت بانو ام البنین(سلام الله علیها)
[رحلت حضرت معصومه(سلام الله علیها)]
[رحلت بانو رباب(سلام الله علیها)]
تولد حضرت رقیه(سلام الله علیها)
تولد حضرت علی اصغر(علیه السلام) و مواردی از این قبیل هیچگونه مدرک معتبری ندارد!
باشد که مروج دروغ و مدافع دروغگویان نباشیم!»(۶)
نام این کتاب یعنی «نور الآفاق» در فهرست معرفی کتب و مصادر آشنایی با حضرت عبدالعظیم حسنی اثر استاد رضا استادی آمده است.
🔍جهت نقد و بررسی مختصر بر این کتاب به لینک زیر مراجعه کنید :👇
«کتاب نور الافاق»
📚منابع :
۱)آشنایی با حضرت عبدالعظیم و مصادر شرح حال او، رضا استادی، ص۲۹۷
۲)الذريعة علامه آقابزرگ تهرانى، ج۱۶، ص۳۵۵
۳)مستدرک سفینة البحار نمازی، ج۸، ص۲۶۱
۴)جرعهای از دریا شبیری زنجانی، ج۲، ص۵۱۹
۵)ریاحین الشریعه محلاتی، ج۵، ص۳۱
۶)کانال استاد عندلیب همدانی👇
@andalibhamedani
@TarikhEslam
تاملی در تاریخ اسلام
1⃣تاریخ دقیق ولادت و وفات #حضرت_معصومه_سلام_الله_علیها ؟! ✅در منابع تاریخی و منابع قدیمی شیعه، اطلا
2⃣علت ازدواج نکردن ایشان؟!👇
✅مرحوم ذبیح الله محلاتی درباره ازدواج حضرت معصومه(س) می نویسد :
دانسته نیست که حضرت معصومه(س) ازدواج کرده است یا خیر؟ و اینکه فرزند داشته است یا خیر؟ ولی با این همه، مشهور است که حضرت معصومه(س) تا آخر عمر، ازدواج نکرده است.(۱)
⁉️اما برای عدم ازدواج ایشان توجیحاتی از این قبیل گفته شده است. از جمله؛
۱)نبودن هم کفو برای ازدواج :
از آنجا که خاندان ائمه شیعه از لحاظ نَسَب در بین مسلمانان جایگاه ویژهای داشته و مورد احترام عمومی بودند، و از آنجا که حضرت معصومه(س) فرزند بلافصل امام موسی کاظم(ع) و خواهر تنی امام رضا(ع) بود، برخی این احتمال را مطرح کردهاند که برای او هم کفو و هم شأنی برای ازدواج یافت نشد و به همین جهت ایشان ازدواج خود را تا پیدا شدن گزینهای مناسب، به تعویق انداخته است.
۲)ترس از حکومت و خفقان حاکم بر جامعه :
در دوران حکومت هارون الرشید اختناق شدیدی حاکم بود، تا جایی که امام موسی کاظم(ع) دائما از مدینه به عراق و شام و بغداد تبعید می شد.
حتی فضای اینچنینی باعث شد که امام موسی کاظم(ع) را مجبور کنند برای مدت ها در بیابان های شهر شام و در غار ها با لباس مبدل و چهره بدلی زندگی کنند تا کسی امام(ع) را نشناسد.
ابن شهر آشوب می نویسد :
📋《لَا يَزَالُ يَنْتَقِلُ مِنْ سِجْنٍ إلي سِجْنٍ》
♦️امام کاظم(ع) پیوسته از زندانی به زندان دیگر منتقل می شد.(۲)
پس با فضای اختناقی که در دوران حکومت هارون برقرار بود، استبداد و ستم به جایی رسیده بود که کسی جرأت نداشت به خانه امام موسی بن جعفر(ع) رفت و آمد داشته باشد، تا چه رسد به اینکه با دختر امام موسی کاظم(ع) ازدواج کند و عواقب خطرناک این انتخاب را بپذیرید.
۳)دستور امام موسی کاظم(ع) بر عدم ازدواج دخترانش :
برخی منابع مانند یعقوبی در تاریخ خود می نویسد :
📋《أَوصَى مُوسَى بنُ جَعفَرَ(ع) أَلَّا تَتَزَوَّجَ بَنَاتَهُ فَلَم تَتَزَوَّج وَاحِدَةُ مِنهُنَّ إِلَّا أُمَّ سَلَمَةِ》
♦️حضرت موسی بن جعفر(ع) وصیت کرده بود که دخترانش شوهر نکنند و برای همین، هیچ یک از دختران امام موسی کاظم(ع) شوهر نکردند، جز یکی از دخترانش به نام ام سلمه!(۳)
پس یعقوبی این دستور پدر را سبب ازدواج نکردن دختران امام موسی کاظم(س) از جمله حضرت معصومه(س) میداند.
اما به این سخن اشکال می شود که؛
اولا؛ این وصیت با سنّت و روش رسول اکرم(ص) سازگاری نداشته و مخالف سنت اسلامی و ترویج ازدواج میباشد.
ثانیا؛ چنین سفارشی در وصیت نامه ای که مرحوم کلینی از امام کاظم(ع) نقل کرده، نیامده است.
اتفاقا در این وصیت امام موسی کاظم(س) امر ازدواج دخترانش را به فرزندش امام رضا(ع) سپرده است.
مرحوم کلینی می نویسد :
امام موسی کاظم(ع) فرمود :
📋《أَنِّي قَدْ أَوْصَيْتُ إِلَى عَلِيٍّ(ع).. وَ هُوَ أَنَا فِي وَصِيَّتِي فِي مَالِي وَ فِي أَهْلِي وَ وُلْدِي.. وَ إِنْ أَرَادَ رَجُلٌ مِنْهُمْ أَنْ يُزَوِّجَ أُخْتَهُ فَلَيْسَ لَهُ أَنْ يُزَوِّجَهَا إِلاَّ بِإِذْنِهِ وَ أَمْرِهِ فَإِنَّهُ أَعْرَفُ بِمَنَاكِحِ قَوْمِهِ..》
♦️من وصیت خود را به فرزندم علی بن موسی(ع) می کنم و او در این امر، جایگاه من را در قبال مال و خانواده و فرزندانم دارد.
و اگر مردی خواست با یکی از خواهرانش ازدواج کند، این امر با اذن و دستور علی بن موسی(ع) باشد، زیرا که او نسبت به این امر واقفتر و آگاه تر است.(۴)
📚منابع :
۱)ریاحین الشریعه محلاتی، ج۵، ص۳۱
۲)مناقب ابن شهر آشوب، ج۴، ص۴۳۲
۳)تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۴۱۵
۴)الکافی مرحوم کلینی، ج۱، ص۳۱۷
@TarikhEslam
تاملی در تاریخ اسلام
2⃣علت ازدواج نکردن ایشان؟!👇 ✅مرحوم ذبیح الله محلاتی درباره ازدواج حضرت معصومه(س) می نویسد : دانسته
3⃣لقب کریمه اهل بیت(ع) برای ایشان؟!👇
✅حضرت معصومه(س) در زبان علمای شيعه به «كريمه اهلبيت» ياد مىشود و روایت یا سند تاریخی در منابع متاخرین بر این مطلب نداریم که این لقب را به ایشان داده باشند.
ظاهرا ريشه آن، رویای صادقه مرحوم آيت الله سید شهاب الدین مرعشى نجفى و در برخی اقوال پدر ایشان مرحوم سید محمود مرعشی نجفی است كه در آن رويا، امام صادق(ع) به او که با دعا و راز و نياز تلاش می كرد تا قبر مطهر حضرت فاطمه(س) را بيابد، فرمود:
📋《عَلَیْکَ بِکَرِیمَةِ اَهْلِ الْبَیْتِ(ع)》
♦️بر تو باد به كريمه اهل بيت(ع)!
و ایشان از این طریق او را به زیارت قبر حضرت فاطمه معصومه(س) راهنمایی میکنند.(۱)
📚منبع :
۱)کتاب کریمه اهل بیت(ع)، مهدی پور، ص۴۳
@TarikhEslam
تاملی در تاریخ اسلام
3⃣لقب کریمه اهل بیت(ع) برای ایشان؟!👇 ✅حضرت معصومه(س) در زبان علمای شيعه به «كريمه اهلبيت» ياد مى
4⃣ماجرای هجرت حضرت معصومه(س) به قم و شهادت ایشان؟!👇
✅طبق نقلی در سال ۲۰۰ ه.قمری در پى اصرار مأمون به سفر تبعيد گونه حضرت رضا(ع) از مدینه به خراسان، يك سال بعد، حضرت معصومه(س) به دعوت امام رضا(ع) و به شوق ديدار برادر به همراه کاروانی که عده اى از برادران و برادرزادگان در بین آنها بودند، به طرف خراسان حركت كردند.
وقتی كاروان حضرت به شهر ساوه رسيد، عدهاى از مخالفان و دشمنان اهل بيت(ع) راه را سدّ كردند و با همراهان حضرت معصومه(س) وارد جنگ شدند.
در نتيجه تقريبا اكثر مردان كاروان به شهادت رسيدند و عدهای مجروح شدند و خود حضرت(س) نیز بیمار و رنجور گشت.
وقتی حضرت معصومه(س) دیدند، ادامه مسیر به سمت خراسان، برای کاروان میسر نیست، ایشان قصد شهر قم کردند و از همراهان پرسیدند :
چقدر راه است بين ساوه و قم؟
گفتند : ده فرسخ!
سپس فرمود :
📋《احْمِلُونِي إِلَيْهَا! فَحَمَلُوهَا إِلَى قُمَّ!》
♦️ مرا به قم ببريد! پس او را به قم بردند!
📋《لَمَّا وَصَلَ خَبَرُهَا إِلَى قُمَّ اسْتَقْبَلَهَا أَشْرَافُ قُمَّ وَ تَقَدَّمَهُمْ مُوسَى بْنُ الْخَزْرَجِ!
فَلَمَّا وَصَلَ إِلَيْهَا أَخَذَ بِزِمَامِ نَاقَتِهَا وَ جَرَّهَا إِلَى مَنْزِلِهِ وَ كَانَتْ فِي دَارِهِ سَبْعَةَ عَشَرَ يَوْماً ثُمَّ تُوُفِّيَتْ》
♦️وقتی این خبر به اهالی قم رسید، اشراف و بزرگان قم به نمایندگی موسی بن خزرج به استقبال حضرت فاطمه معصومه(س) رفتند.
موسی پس از دیدار حضرت(س)، افسار ناقه ایشان را گرفت و به سمت قم و به منزل خویش آورد.(۱)
در مورد شهادت حضرت معصومه(س) همانند سایر مسائل مربوط به ایشان اختلاف هست و مشهور قائل به عدم شهادت ایشان هستند.
شاید بیماری حضرت(س) در اثر غم و اندوه از دست دادن اهل بیت خود و دیدن بدنهای پاره پاره برادران و برادرزادگان خویش را که ۲۳ نفر بودند باشد که به شدت غمگین شدند و در اثر آن بیمار گشتند.
اما مرحوم سید جعفر مرتضی عاملی مورخ نامی شیعه درباره علت وفات حضرت(س) می نویسد :
📋《فَيُقَالُ إِنَّهَا قَد دَسَّ إِلَيهَا السَمُّ فِي سَاوَةَ وَلِهَذَا لَم تَلبَث إِلَّا أَيَّامَاً قَلِيلَةََ وَ استُشهِدَت [بِقُم]》
♦️گفته شده است که در حق حضرت(س) دسیسه کردند و او را در ساوه سمّ خوراندند و به خاطر همین از آن پس مدت زیادی در قید حیات نبودند و سپس در قم به شهادت رسیدند.(۲)
طبق نقلی حضرت معصومه(س) هفده روز در قم اقامت کردند و سپس از دنیا رفتند.(۳)
📚منابع :
۱)بحارالانوار مجلسی، ج۵۷، ص۲۱۹
۲)الحياة السياسية للامام الرضا(ع)، ص۴۲۸
۳)تاریخ قم، حسن بن محمد قمی، ص۲۱۳
@TarikhEslam
تاملی در تاریخ اسلام
4⃣ماجرای هجرت حضرت معصومه(س) به قم و شهادت ایشان؟!👇 ✅طبق نقلی در سال ۲۰۰ ه.قمری در پى اصرار مأمون ب
5⃣تغسیل و تدفین ایشان؟!
✅در مورد تغسیل و تدفین حضرت معصومه(س) نقل شده است که؛
📋《لَمَّا تُوُفِّيَتْ فَاطِمَةُ(س) وَ غُسِّلَتْ وَ كُفِّنَتْ حَمَلُوهَا إِلَى مَقْبَرَةِ بابلان وَ وَضَعُوهَا عَلَى سِرْدَابٍ حُفِرَ لَهَا فَاخْتَلَفَ آلُ سَعْدٍ فِي مَنْ يُنْزِلُهَا إِلَى السِّرْدَابِ ثُمَّ اتَّفَقُوا عَلَى خَادِمٍ لَهُمْ صَالِحٍ كَبِيرِ السِّنِّ يُقَالُ لَهُ قَادِرٌ فَلَمَّا بَعَثُوا إِلَيْهِ رَأَوْا رَاكِبَيْنِ مُقْبِلَيْنِ مِنْ جَانِبِ الرَّمْلَةِ وَ عَلَيْهِمَا لِثَامٌ فَلَمَّا قَرُبَا مِنَ الْجِنَازَةِ نَزَلَا وَ صَلَّيَا عَلَيْهَا ثُمَّ نَزَلَا السِّرْدَابَ وَ أَنْزَلَا الْجِنَازَةَ وَ دَفَنَاهَا فِيهِ ثُمَّ خَرَجَا وَ لَمْ يُكَلِّمَا أَحَداً وَ رَكِبَا وَ ذَهَبَا وَ لَمْ يَدْرِ أَحَدٌ مَنْ هُمَا》
♦️وقتی حضرت فاطمه(س) وفات یافت بعد از غسل و تکفین او را به مقبره بابلان بردند و در کنار سردابی گذاشتند.
آل سعد (اشعری) با یکدیگر اختلاف کردند در این باب چه کسی سزاوار است در سرداب رود و فاطمه(س) را بر زمین بگذارد و به خاک سپارد؟
سرانجام اتفاق کردند که سیدی پرهیزکار و پیرمردی پارسا که به نام قادر معروف بود وارد سرداب شود و آن گوهر پاک را دفن کند.
وقتی به سراغ آن پیرمرد رفتند، در این هنگام از جانب ریگستان دو سوار که جلو دهان خود را بسته بودند به آن جا آمدند، و وقتی به جنازه حضرت فاطمه(س) رسیدند، از اسب پیاده شدند و بر او نماز گزارده و در سرداب رفتند و جسد مطهر او را دفن کردند و از سرداب خارج شدند و با کسی هم سخنی نگفتند و بر هیچ کس معلوم نشد که آن دو سوار چه کسانی بودند.(۱)
در منابع تاریخی و روایی نوشته نشده که این دو نفر چه کسانی بودند، اما طبق سیره ائمه اطهار(ع) شاید این دو نفر وجود مقدس امام رضا(ع) و امام جواد(ع) باشند كه برای شركت در مراسم كفن و دفن حضرت معصومه(س) به اعجاز امامت از خراسان و مدینه به سرزمین قم آمدند.الله عالم
📚منبع :
۱)بحارالانوار مجلسی، ج۴۸، ص۲۹۰
@TarikhEslam