eitaa logo
غرب شناسی|استاد جواهری
331 دنبال‌کننده
57 عکس
4 ویدیو
6 فایل
▫️یک دوره مختصر غرب شناسی مقدماتی ▫️آشنایی با تاریخ تمدن غرب از یونان تا مدرنیته ▫️معرفی و بررسی مکاتب فکری و فلسفی ✍️نویسنده های کانال، طلاب شرکت کننده در کلاس هستند. ادمین: @smojtabaamin
مشاهده در ایتا
دانلود
🔹 درس غرب شناسی 🔹استاد سیدمجتبی امین جواهری 🔹جلسه بیست و ششم 🔹 روش تولید حکمت عملی ✍ تنظیم از: مصطفی جعفرزاده 🔺 مقدمه بحث: فیلسوف در مغرب هنگام بحث از قرون وسطی اولین کاری که انجام میدهد این است که موضع خودش را نسبت به فلسفه اسکولاستیک بیان می‌کند. سپس وارد ماجرای حکمت عملی شده و شروع می‌کند به بیان کردن یک دانش برای عمل. ❓ ملاک فعل اخلاقی چیست؟ ❓آیا انسان اختیار و آزادی دارد؟ تا چه حد؟ ❓جایگاه وجدان کجاست؟ 👈 حالا این عمل و فعل اگر از فضای فردی خارج شده و داخل در اجتماع شود، می‌شود اقتصاد، سیاست، حکومت 🔸 در فضای اسلامی حکمت نظری و عملی با هم پیوند دارند: فقه ما حجیت دارد چونکه انسان کامل آن را عرضه کرده‌است. فلسفه حقوق و اخلاق ما بازگشتش به انسان کامل است. رابطه رسالت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم و ولایت ایشان و ائمه علیهم السلام و دین اینگونه است که او می‌تواند ایدئولوژی دین را بگوید چون او عقل کل است و می‌تواند برای سعادت انسان باید و نباید جعل کند نکته: البته ارتباط داشتن ایدیولوژی و جهان‌بینی به معنای این نیست که ما میتوانیم باید نباید جعل کنیم، ما نمی‌توانیم تولید کنیم و فقط انسان کامل است که می‌تواند بازگشت ایدئولوژی به جهان‌بینی را تولید کند. کسی را میخواهیم که واقعیت را با تمام شئونش بشناسد. 🔴 اختلاف نظر بین متفکرین اسلامی 1⃣ ایده علامه مصباح: من هم اگر بتوانم قیود خفیه را درک کنم، میتوانم باید نباید تولید کنم. ما اینکه جز تطابق آراء عقلاء حقیقتی وجود ندارد را قبول نداریم بلکه حقیقتی در عالم است که با زبان اعتبار بیان می‌شود. اعتبار دینی توضیح حقیقت عالم است با زبان اعتبار. اعتبار دینی در واقع بیان حقیقت عالم به زبان اعتبار است. خروجی این نگاه اگر میخواهی علوم انسانی اسلامی داشته باشی فلسفه را گسترش بده اگر میخواهی احکام اجتماعی را بدانی با برهان بشناس تا بتوانی باید تولید کنی یکی از جریان‌های فعلی قم در تولید علوم اسلامی جریان فیلسوف هاست. ⁉️ اشکال باید رو نمیشه در مواد قیاس گذاشت چون از مشهورات است و از یقینیات نیست. جواب این باید، نیست ظاهرش باید است، در واقع همان هست ها ست. مثل اینکه میگوئیم باید برای تهیه نمک، کار و سدیم را با هم ترکیب کرد که در واقع این از هست‌ هاست که به صورت باید مطرح شده. 👈 بنابراین طبق این نظر فلسفه اسلامی باید با روش برهان، فلسفه‌های مضاف را در حوزه‌های متفاوت تولید کند. بعد با همان روش برهان مارا به باید هایی برساند که فرد یا جامعه باید به آن عمل کند. اگر نخواهیم این کار را انجام دهیم باید با تجربه جلو برویم که این می‌شود نظریه غربی‌ها 2⃣ راه دوم: راه غربی‌ها برهان جواب نمی‌دهد، ما اصلا نمی‌توانیم حقیقت عالم را بفهمیم. عقل ما فقط محدود به حواس هست و برهان آوردن در حواس بی معناست، پس راه اصلی استفاده از تجربه است. اگر دنبال نظم هستی راه پیشنهادی خود را تست کن اگر جواب داد ما بر روی هشت میلیون آدم پیاده‌اش می‌کنیم. 🔰 علم در غرب دو قسمت دارد: ۱_نالج: دانش‌های غیر تجربی مثل الهیات، ریاضیات، فلسفه ۲_ساینس: علوم تجربی مثل پزشکی و... ذات علوم اسلامی در غرب جنس ساینس دارد. با تعریف آیت الله مصباح علوم اسلامی دارد به نالج تبدیل میشود. به همین خاطر علوم انسانی اسلامی یک تناقض است برای آن ها زیرا علوم انسانی که ساینس‌ است و شما در آزمایشگاه مشخص میکنید که چه باشد. پس اسلامی‌اش دیگر چیست؟ شما از توحید که نمیتوانید علوم اجتماعی تولید کنی. ⁉️ اشکال: تجربه نمی‌تواند به ما قانون کلی بدهد اگر یک چیزی ۵۰۰ بار هم جواب داد بار بعدی نمی‌توانی بگویی حتما جواب می‌دهد. از این رو آن ها بیخیال علم یقینی می‌شوند. 3⃣ نظریه سوم: علامه طباطبایی، آیت الله شهید مطهری و مرحوم امام خمینی رحمهم الله علوم انسانی امتداد فقه است. فلسفه توان تولید گزاره اعتباری را ندارد. بنابراین ما باید با توسعه فقهمان به مسائل جدید، حکم و نسخه شرعی را استنباط کنیم به همین خاطر موضوع شناسی اهمیت پیدا می‌کند. ✔️ حالا میخواهیم بگوئیم در غرب چگونه دانش‌های اجتماعی و حکمت عملی را تولید کردند. 🚦@Westernstudies
🔹 غرب شناسی دوره ها و مکاتب 🔹استاد سید مجتبی امین جواهری 🔹جلسه بیست وهفتم 🔹عنوان: حکمت عملی کانتی ✍🏻 حسن احمدی منش 🔹مطالب مهم جلسه قبل: گفته شد، متفکرینی که در کل تاریخ ظهور می نمایند دارای دو جنبه می باشند: الف، جنبه و حکمت نظری ب، جنبه عملی و حکمت عملی در اینباره سه نظر مطرح بود که در جلسه قبل تفصیل آن گذشت و مطلب مهمی که نیاز است بدان اشاره شود درباره نظر علامه طباطبایی می باشد. برخی به ایشان اشکال نموده اند که نظریه شما مانند نظریه راسل می باشد. جواب اجمالی: نظر علامه، اعتبار ولی و شارع، می باشد، بخلاف نظریه راسل که با آراء عقلا عوض می شود. 🔸آدرس ها: کتاب سیر حکمت در اروپا/ صفحه 436 🔸در تعیین خوب بودن عمل دو نظریه وجود دارد: الف، فیلسوفان: خوشی و کمال نوع بشر وابسته به آن است. ب، اربابان دیانت: آن چیز دارای حُسن است که خداوند انسان را به آن مکلف کرده. ج، نظر کانت: من عمل به تکلیف را بعنوان اصل مسلم قبول دارم، لکن چون من، خدا را با قوه فاهمه خود ساختم، پس قوه فاهمه مرا مکلف می کند. طبق نظر کانت، دعوت کننده عمل به تکلیف، (عقل انسان) است. به عبارت دیگر، عقل انسان قانونگذار و شارع می باشد. 🔸دیدگاه کانت درباره ملاک فعل اخلاقی: باید تنها غرض، (دعوت عمل به تکلیف) باشد، وباید خلاف طبع و علاقه انسان باشد. اینجاست که جوهره‌ی لیبرالسیم شکل می گیرد. 🔸جوهره لیبرالیسم کلاسیک: احترام به عقل! 🔸تفاوت میان انسان و حیوان طبق نظر کانت: انسان دارای یکسری لذت های مادی و غرائزی می باشد و در این مرحله با حیوان یکی است، لکن انسان دارای یک قوه متمایز کننده وی از حیوان است و آن قوه (عقل) است. اگر عقلی نبود انسان، کاملا منفعل می گشت ولی این عقل است که انسان را صاحب اختیار می کند. زیرا این تکلیفی که انسان به آن موظف است، دعوت عقل می باشد و به همین علت جبر نمی باشد. مفهوم آزادی کانت در اینجا شکل می گیرد، به این بیان: افراد آزاد عقل دارند و تابع آن افعالشان را انجام می دهند. 🔸کار اخلاقی از نظر کانت: کار اخلاقی یعنی، تنها غرض در انجام آن کار باید عمل به تکلیف باشد. چه آن عمل موافق غریزه انسان باشد و چه مخالف با آن باشد. 🔸درادامه کلمه (لیبرال) ترجمه شد: لیبرال بمعنای اباحه گری و مباح بودن است، به این بیان: کسی غیر از عقل من نمی تواند بر من حکم نماید. نکته: قسمت عمده ای از لیبرالیسم، متوقف بر اثبات این مطلب است،که انسان محور عالم است. و زحمت اثبات این مطلب را برای لیبرالیسم، کانت کشید. 🚦@Westernstudies
🔹 درس غرب شناسی 🔹استاد سیدمجتبی امین جواهری 🔹جلسه بیست و هشتم 🔹 مقدمه ای برای مطالعه ی حکمت عملی و عقل عملی کانت ✍️تنظیم از: سید مهدی شاهمیری 🔸باید قبل از آنکه وارد مطالعه ی حکمت عملی و عقل عملی کانت شویم توضیحی در مورد لیبرالیسم بیان شود: 🔻اینطور نیست که از کانت شروع شود. این یک مفهوم است که در معنای اولیه در توضیح مسائل سیاسی اجتماعی و مخصوصا اقتصاد ، جامعه برابر و آزادی فردی بوجود آمده و به خصوص تحت تأثیر فضای پروتستان بود و کم کم در لیبرالیسم نوین تبدیل میشود به مالکیت خصوصی که پدر آن _لاک است. 🔻در جلسه قبل در مورد حاکمیت عقل گفتیم که در واقع یک لایه ی فلسفی برای آزادی بیان کردیم . مسأله این است که با توجه به اینکه «آیا علت ایجاد فلسفه ها شرایط سیاسی و اجتماعی است یا برعکس؟» میخواهیم ببینیم با توجه به اینکه در ذات اندیشه کانت یک عقلانیتی هست که یک شرافتی برای انسان به ارمغان میاورد که خودش آمر خودش باشد و آزاد است چون خودش امر و نهی میکند؛ حالا اگر من خودم تصمیم گرفتم کاری کنم با اینکه از طرف خودم مورد امر واقع شده ام، آزاد هستم؟ در جواب میگوییم: بله ! آزادم. 🔻کانت میگوید عقل یک باید کلان ساخت و چون ما به دعوت عقل عمل میکنیم ما آزاد هستیم اصلا قبل از اینکه کانت اینهارا بیان کند، جامعه ی اروپایی دارد از تسلط کلیسا خارج میشود و یک مذهب بازتری به نام پروتستان آمده و سیستم ارباب رعیتی () دارد کنار میرود و انسان ها دارند مالکیت به دست میاورند و مسأله در حال جدی شدن است. ❔سؤال: آیا این مالکیت خصوصی در مقابل نظریه کمونیست هاست که میگویند کل اموال برای دولت است؟ جواب: 🔸آن ماجرا چون هنوز دوگانه و لیبرالیسم مدرن شکل نگرفته هنوز بوجود نیامده. اول لیبرالیسم میاید را نهادینه میکند و بعد مقابل آن روح جمعی به صورت آنتی تز برای فردگرایی وارد کار میشود. خود و یک مفهوم مدرن است که نمیتوان آن را مساوی مفهوم ارباب رعیتی بگذارید چون آنجا ما چیزی به نام دولت نداریم. در فئودالیسم در مقابل فرد، سیستم ارباب رعیتی است اما در اینجا وقتی میگوییم فرد، در مقابلش است. 🔻الان اسلام میگوید هرکس بتواند زمینی را احیا کند، زمین برای خودش است. اما الان دولت اجازه همچین کاری را نمیدهد. دولت میگوید من نماینده همه مردم هستم و این زمین ها برای دولت است و دولت برای مردم است پس این زمین ها برای همه ی مردم است و فرد نمیتواند در آنها دست ببرد. سوالی که پیش میاید این است که آیا ما در عالم، مالکی به نام جامعه داریم؟ مفهوم دولت و ملت، یک مفهوم مدرن است که در زمان رضا شاه به ایران وارد شد و این سؤالها برای بعد از به وجود آمدن دولت است. 🚦 @Westernstudies
🔷 درس غرب شناسی 🔷استاد سید مجتبی امین جواهری 🔷جلسه بیست و نهم 🔷هگل و نظریه تکامل ✍تنظیم از: محمدمحسن دهنوی پس از معرفی کانت توضیحات راجع به نگاه سیاسی و اجتماعی متفکرین ارائه شد. آزادی، خودمحوری و بعضاً ریشه‌اش را توضیح دادیم. جهت آشنایی با مکاتب به سراغ هگل می‌رویم؛ ما نسبت به این افراد مدعی نیستیم به خلاف ملاصدرا که مدعی بود. 🔅طرح کلی اندیشه هگل: چون بازگشت مکاتب غربی اخیر به اندیشه هگل است از آن بحث می‌کنیم، فلسفه هگل را باز نمی‌کنیم یکی از دلایل این کار پیچیدگی آن است. 🔆شهید مطهری در نقد اندیشه غرب هگل: روی ایده هگل مانور نمی‌دهیم ولی آثاری که هگل بر جای گذاشت را مرور می‌کنیم. ❇️هگل مقدمه اول) ذهن و عین دو اثر از وجود است. یک شیء در ذهن، یک اثر ذهنی و یک اثر عینی دارد. ذهن و عین دو خوانش از حقیقتند ما به ایده مطلق می‌رسیم. مقدمه دوم) روش هگل دیالکتیک است که بازگشتش به هراکلیتوس است. ❇️دیالکتیک چیست؟ دیالکتیک از ضرب دو متناقض و تولید سنتز جدید می‌باشد. تمام شناخت ما و حقیقت عالم نشانه سیر است. تز (ایده)   ×     آنتی تز    = سنتز (حاصل ترکیب تز و آنتی تز) مثال: (وجود) داشتن چیست؟ در ذهن هیچ چیز نمی‌آید، هگل می‌گوید: وجود همان عدم است. وجود (تز) عدم (آنتی تز) = تکامل یا شدن (سنتز) واقعیت چیزی غیر تکامل نیست. تکامل تز قرار می‌گیرد برای آنتی تز دیگری و این روند ادامه دارد. نظریه تکامل) اولین نتیجه روش هگل این می‌باشد که هیچ چیز ثابتی نداریم. 🔆شهید مطهری می‌گوید: هگل دو جریان به جای می‌گذارد ۱.ایده آلیسم: هگلی های کهن - دست راستی‌ها - معناگرایان ۲.ماتریالیسم: هگلی های جوان - دست چپی‌ها - ماده گرایان ماتریالیسم دیالکتیک هر کدام از این دو شاخه امتداد سیاسی و اجتماعی دارند. کتاب مقدمه بر جهان‌بینی اسلامی جلد ۲ جهان بینی توحیدی صفحه ۴۴ توضیح رئالیسم ماتریالیسم و ایده آلیسم در حال توضیح یگانگی در انسانند. 🚦@Westernstudies
🔹گزارش درس غرب شناسی 🔹استاد سید مجتبی امین جواهری 🔹جلسه سی ام 🔹موضوع: شرح دو قطب ایده آلیسم و ماتریالیسم ✍تنظیم از: سید مهدی شاهمیری ⭕️ در جلسات قبل این نکته مطرح شد که در فلسفه هگل چیزی به نام ذهن و عین وجود ندارد و حتی هگل همان نومن و فنومن را هم کنار گذاشت آنچه هست همانیست که می‌شناسیم و آنچه نیست همانیست که نمی‌شناسیم ❗️نکته: تفاوت مکتب امام و علامه با مکاتب قبلی خود این است که مکاتب قبلی هر کدام دارای نقص هایی بودند که همان ها موجب زمین خوردنشان شد. مثلا مشروطه نمی‌توانست جو معنوی و عرفانی راه بیندازد اما در مکتب امام بود که مسائلی مثل شهادت و جان دادن در راه اقامه دین معنی گرفت و ارزش پیدا کرد؛ چون اقامه دین طور دیگری تفسیر شد. ❔چرا ما داریم بحث یگانگی انسان را بررسی میکنیم؟ 🔰بیان شد که یک ایده آلیسم(اصالت معنا) داریم و یک ماتریالیسم(اصالت ماده) 🔸ماتریالیست ها میگویند انسان ها یک روح جمعی دارند که هر تصمیمی گرفته می‌شود طبق این روح جمعی است. اما وقتی مالکیت شخصی بوجود میآید فردیت به وجود می‌آید و از آن روح جمعی خارج میشوند. حالا اگر مالکیت فردی از انسان گرفته شود همه به روح جمعی برمیگردند. و در این حالت دیگر شخصی مالک چیزی نیست تا اختلافات طبقاتی بوجود بیاید. دولت نیز مسئول اجرای این مالکیت جمعی است. سوسیال یعنی جامعه و به سیستم امتداد اجتماعی اینها میگویند سوسیالیسم. آرمان اینها عدالت است و عدالت را به تساوی بودن تفسیر کرده اند. همچنین میگویند برای از بین بردن مالکیت فردی باید طبقه فقیر بر علیه طبقه ثروتمند انقلاب کند تا تساوی شکل بگیرد. اما این مشکل بوجود میآید که خود طبقه فقیر وقتی به قدرت رسید باز همان آش است و همان کاسه و دوباره نیاز به یک انقلاب است که چرخه تز آنتی تز و سنتر همینطور ادامه دارد. 🔹ایده آلیسم (لیبرالیسم) در مقابل میگوید: چرا میخواهید مالکیت را لغو کنید؟ بجای اینکه ماده را به صورت مساوی تقسیم کنید بیایید تعلق به ماده را بردار. اینها میگویند چیزی به نام جامعه وجود ندارد. اینها میگویند خصوصی سازی و آزادی حد اکثری. عدالت را نیز آزادی معنا میکنند. به همین دلیل است که روانشناسی علمی است که کاملا مربوط به ایده آلیسم است. این آزادی در اقتصاد میشود بازار آزاد و خصوصی سازی و تقویت سرمایه داری. 🚦@Westernstudies
🔹گزارش درس غرب شناسی 🔹استاد سید مجتبی امین جواهری 🔹جلسه سی ویکم 🔹پرسش و پاسخ درباره جهان بینی و ایدئولوژی و مسائلی در این زمینه. ✍️تنظیم از: امیر مهدی هیزجی ◾️نکته: فرق بین جهان‌بینی و ایدئولوژی: جهان بینی‌ازهست ها و نیست ها بحث می‌کند و ایدئولوژی از بایدها و نبایدها برای مثال در ماتریالیسم خود ماتریالیسم جهان‌بینی و ایدئولوژی آن‌ها سوسیالیسم یا کمونیستی است و امکان دارد که شخصی جهان‌بینی‌اش با ایدئولوژی‌اش تفاوت داشته باشد مثلاً جهان‌بینی‌اش اسلامی باشد ولی ایدئولوژی‌اش سوسیالیستی مثل دکتر شریعتی و این‌گونه افرادی داریم که جهان‌بینی شان ممکن است با ایدئولوژی‌شان متفاوت باشد و این هم ناشی از این است که امثال دکتر شریعتی و برخی هایی که ایدئولوژی‌شان لیبرال است در ایران که قائل به این هستند که اسلام هیچ ایدئولوژی ندارد چون از همان اول هم به روش خلافتی بود و الان این روش جواب‌گو نیست. چراکه جامعه‌ای این‌زمان و جامعه آن زمان کاملاً متفاوت است و با توجه به درآمد بسیار بالای کشور و مؤلفه‌های جدیدی که به جامعه اضافه شده مانند آموزش یا راه و شهرسازی که در آن زمان اصلاً برعهده‌ی حکومت نبود الان وظیفه حکومت زیاد شده و دولت باید تشکیل شود و روش خلافتی جواب‌گو نیست و حتماً باید ارگان‌های باشند و یک بخشی از جامعه را دست بگیرند و سیستم‌های پادشاهی ای هم که الان در کشورهای مختلف مشاهده می‌کنیم عملاً صوری است و سیستم دولت ملت در آن کشورها پیاده می‌شود. ◾️نکته: استاد در خلال صحبت‌هایشان درمورد درآمد بسیار بالای کشور به کشور کویت اشاره کردند که الان در آن کشور مردم اصلاً کار نمی‌کنند و با همان درآمد نفتی زندگی خود ر می‌گذارنند و اما با پرسش دوستان در مورد این‌که چرا وضعیت ایران این‌گونه نیست استاد در پاسخ فرمودند که تفاوت ما با کشور کویت این است که ما در کشورمان دنبال قدرت پایدار هستیم و رفاه پایدار در سایه امنیت ایجاد می‌شود و درست است که کشور کویت الان می‌تواند به مردمش یارانه بدهد ولی دیگر زیرساخت بومی در آن کشور وجود ندارد و خیلی از مؤلفه‌ها در کشورشان کم‌اهمیت است و با توجه به زوال آمریکا و غرب در آینده‌ای نزدیک این‌ها با چالش امنیتی مواجه خواهند شد و چالشی امنیتی خواهند داشت و الان استقلال خود را با چیز نادرستی معامله کرده‌اند و طبق جمله رهبری روی اسب بازنده شرط‌بندی کرده‌اند ولی ما اگر الان زیرساخت‌های بومی خود را فراهم کنیم مانند کشورهایی مثل آلمان و ژاپن با شیب ملایم پیش خواهیم رفت و از این سختی‌ها عبور خواهیم کرد و هرچقدر که وابستگی کمتر شود و تولید داخلی برای ما بیشتر شود برایمان بهتر است و در آینده نزدیک پایان نظام سلطه خواهد بود و اگر کشور آمریکا ناوهایش تهدید شوند و ناوهایش ضربه ببینند ازآن‌جایی‌که آمریکا نمی‌تواند جبهه مقاومت را از بین ببرد چراکه جبهه مقاومت نقطه متمرکزی ندارد که آمریکا بخواهد مثلاً چندین بمب اتم در آن بزند چراکه در سایه این اتفاق افکار عمومی از این کشور روی‌گردان خواهد شد و متوجه ذات پلید این ها خواهند شد و این دلیل بر افول قدرت آمریکاست. 🚦@Westernstudies