❁ـ﷽ـ❁
◀️شبهه #شماره_1782
⛔️ سوال: ⛔️
آيا شب يلدا برگرفته از دين زرتشت است؟ نظر اسلام درباره شب یلدا و شب چله چیست؟
#باستانی #شب_یلدا #یلدا
❇️ پاسخ : ❇️
🆔 @Wiki_Shobhe
♦️شب یَلدا یا شب چلّه بلندترین شب سال در نیمکره شمالی زمین است. این شب به زمان بین غروب آفتاب از ۳۰ آذر (آخرین روز پاییز) تا طلوع آفتاب در اول ماه دی (نخستین روز زمستان) اطلاق میشود. ایرانیان و بسیاری از دیگر اقوام شب یلدا را جشن میگیرند.
♦️شرق شناسان و مورخان متفق القولند كه ایرانیان نزدیك به چند هزار سال است كه شب یلدا آخرین شب پاییز و آذر ماه را كه درازترین و تاریك ترین شب در طول سال است تا سپیده دم بیدار میمانند، در كنار یكدیگر خود را سرگرم می کنند تا اندوه غیبت خورشید و تاریكی و سردی روحیه آنان را تضعیف نكند.
♦️واژه یلدا، از دوران ساسانیان كه متمایل به به كارگیری خط (الفبای از راست به چپ) سریانی شده بودند به كار رفته است.
💢یلدا همان میلاد به معنای زایش- زاد روز یا تولد است كه از آن زبان سامی وارد پارسی شده است.
♦️ باید دانست كه هنوز در بسیاری از نقاط ایران مخصوصاً در جنوب و جنوب خاوری برای نامیدن بلندترین شب سال، به جای شب یلدا از واژه مركب شب چله استفاده می شود.
💢 نظر اسلام درمورد شب یلدا:
♦️درباره دیدگاه اسلام در مورد سنت پیشینیان باید عرض کنیم: اسلام در مقابل سنتها و آیین های اقوام و مللی که به اسلام گرویده شده و مسلمان میشوند واکنشهای مختلفی را دارد:
1. یا آن سنت و آیین مخالف آموزه های شریعت اسلام بوده ، که اسلام با آن گونه سنت ها مقابله کرده و رد می کند(مانند زنده به گور کردن دختران اعراب و ...)
2. یا آن سنت و آیین موافق و مطابق با آموزه های دین اسلام است، که اسلام آنها را قبول کرده و تأیید می کند. مانند سنت پاکیزه گی و رفع کدورت و صله رحم در عید نوروز ایرانیان
3. یا آن سنت؛ سنخیت و یا عدم سنخیتی با آمورزهای دین اسلام ندارد و انجام آن مخالفتی با احکام الهی نمیکند و دین اسلام هم آنها را رد نمی کند.
♦️ مانند خیلی از رسوم وآیین های محلی اقالیم مختلف جهان اسلام نظیر؛ «صحبت کردن،مراسم ازدواج، و...
💢 نکته: در مواردی اسلام برخی از رسوم را طبق مبنای فوق اصلاح کرده و قسمتهائی را رد و قسمتهایی را تأیی می کند.
♦️حال با توجه به این مقدمه ای که ذکر شد متوجه میشویم که سنت باستانی شب یلدا تا جائیکه مستلزم احیای آموزه هایی چون؛ صله رحم، احترام به بزرگان، همدلی و صمیمیت در خانواده، و...شود خوب و پسندیده می باشد.
♦️ اگر در اجرای این سنتها دچار افراط کاری شویم نظیر: اسراف در مخارج، چشم هم چشمی و آوردن فشار مالی نامناسب به خانواده و ... قطعاً مخالف احکام دین اسلام بوده و مردود است.
( الآثار الباقية عن القرون الخالية/ابو ریحان بیرونی/متن، ص: 363)
✅ روش #اسلام در مواجه با سنتهای بومی هر منطقه در صورتی که مخالفتی با احکام الهی نداشته باشند تایید و تکریم آنهاست.
🔸در همین راستا است که امام علی(ع) هنگام فرستادن مالک اشتر به سوی مردم مصر، که سرزمینی با فرهنگ کهن چندهزار ساله بود، به وی سفارش میکند:
🔺سنتها و آیینهای نیکی را که بخش وسیعی از مردم آن سرزمین انجامش داده (در دل مردم آن سرزمین جا گرفته) و موجب برقراری الفت و دوستی میان آنان بوده؛ و موجب اصلاح رفتاری جامعه میشود را از بین مبر. و روش جدیدی را ایجاد مکن که به آیینهاى نیک کهن آسیبی وارد کند که در این صورت، آنانی که آن آیین نیک را ایجاد کرده بودند، دارای اجر و پاداش بوده و گناه از بین بردن آن آیینها بر گردن تو خواهد بود!».
🔸روشن است که منظور امام علی(ع) در این سفارش، آیین و سنتهای اسلامی نیست؛ زیرا همانگونه که گفته شد مردم مصر قبل از اسلام دارای فرهنگ و تمدن دیرین بودند و دین اسلام و سنتهای این دین سابقه چندانی در آن سرزمین نداشت تا مورد تأکید و سفارش امام علی(ع) به مالک اشتر باشد.
شب یلدا یک فرصت مناسب برای #صله_رحم و مهمانی است که روایات متعد به اهمیت مهمان و مهمانی اشاره شده است.
📚نهج البلاغه ص 431
◀️شبهه #شماره_2655
🇮🇷 کانال "ویکےشبهہ" کانال جامع شبهات و شایعات فضاے مجازے🇮🇷
☆○═════════┅
📲 کانال ✅ ویکی شبهه ✅ در ایتا👇
https://eitaa.com/joinchat/423559169C437e7ceb51
📲کانال 🇮🇷 ویکی شبهه 🇮🇷 در تلگرام👇
https://telegram.me/joinchat/BWGstz9LDGhlEtwQ6sumxg
❁ـ﷽ـ❁
◀️شبهه #شماره_1783
⛔️ شبهه: ⛔️
ﺁﻧﮕﺎﻩ ﮐﻪ ﺗﻮﻟﺪ ﺩﺧﺘﺮﯼ ﺑﯿﮕﻨﺎﻩ ﻣﺎﯾﻪ ﻧﻨﮓ ﻋﺮﺏ ﻫﺎ ﺑﻮﺩ ! ﺁﻧﮕﺎﻩ ﮐﻪ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺑﺮﺍﯼ ﺩﺧﺘﺮﮐﺎﻥ ﺳﺎﻋﺘﯽ ﺑﻪ ﻃﻮﻝ ﻧﻤﯽ ﺍﻧﺠﺎﻣﯿﺪ...
ﻧﯿﺎﮐﺎﻥ ﭘﺎﮐﻤﺎﻥ ، ﺑﻠﻨﺪﺗﺮﯾﻦ ﺷﺐ ﺳﺎﻝ ﺭﺍ ،
ﺷﺐ ﺗﻮﻟﺪ ﻣﯿﻨﻮ ( ﺍﻟﻬﻪ ﺯﻥ ) ﻭ ﻣﯿﺘﺮﺍ ( ﺍﻟﻬﻪ ﺧﻮﺭﺷﯿﺪ ) ﺭﺍ ﺑﻨﺎﻡ ﯾﻠﺪﺍ ﻧﺎﻡ ﻧﻬﺎﺩﻧﺪ,
ﮔﺮﺍﻣﯽ ﺩﺍﺷﺘﻨﺪ ﻭ ﺷﺎﺩﯼ ﮐﺮﺩﻧﺪ.
#ﯾﻠﺪﺍ، ﯾﺎﺩﮔﺎﺭ ﻧﺎﻡ ﻭﻃﻦ ﻭ ﻋﺮﻭﺱ ﺯﻣﺴﺘﺎﻥ، ﺩﺭ ﺭﺍﻩ ﺍﺳﺖ. ﻣﻬﺮبانان ...
ﯾﻠﺪﺍیتان پيشاپيش ﻣﺒﺎﺭﮎ....
#باستانی #شب_یلدا #یلدا #اعراب
❇️ پاسخ شبهه: ❇️
🆔 @Wiki_Shobhe
💠 - اولا اینکه که تمام عرب ها دخترانشان را ننگ میدانستند حرف غلطی است. چرا که اگر اینگونه بود دیگر نسلی نداشتند. ضمن آنکه اسلام با این عقیده جاهلی به شدت مقابله کرد. اما درباره جایگاه زن در ایران باستان، تبلیغات باستان گرایان، همواره با دروغ و اغراق آمیخته است. شواهد تاریخی بیان می کنند که اغلب زنان در ایران باستان، جایگاهی هم تراز بردگان داشته است.
در لوحه های گنجینه هخامنشی که به زبان فارسی باستان است (در تخت جمشید)، سخن از تعیین دستمزد کسانی که کار می کنند، به میان می آید: مزد یک پیشه ور مرد، یک کارگر زن و مزد یک کودک.
باید اذعان کنیم که در سراسر تاریخ ایران پیش از اسلام، زن همواره به سایه تاریکِ تاریخ رانده شده است.
🌚 در عهد هخامنشی و در عصر پارتیان اشکانی، گاه ما شاه دختی را می بینیم که لَختی سیمای مظلومانه خود را نشان می دهد تنها برای اینکه «وجه المصالحه» دو دشمن قرار بگیرد و به ازدواجی اجباری با دشمن تن در بدهد. (1)
💠 - #یلدا واژهای #سریانی به معنای "تولد و زایش" است. یعنی این کلمه از یک زبان سامی (به نام زبان سریانی) و منشأ آن در بینالنهرین بوده است. [2] و لذا این واژه ابداً ریشه #آریایی ندارد.
💠 - به عقیده ایرانیان باستان، این شب، شب تولد میترا (مهر) بوده است. اما بنا بر متنِ اَوِستا، «میترا» که نام دیگر آن، مِهر است، [3] اصلاً یک الهه #بانو نیست! بلکه #مذکّر (نرینه) است.
در اوستا: اَشی یشت (اَرت یشت)، بند ۱۶ آمده است که میترا (مهر) برادر ایزد اَشی است و در نتیجه میترا 👈 پسر اهورامزدا است. [4] همچنین در مهر یَشتِ اَوِستا که در ستایشِ ایزد مهر (میترا) است، دائماً از ضمایر مذکّر برای او استفاده شده است.
- يافتههای باستانشناسی نيز گويای اين است كه «ميترا» در باور ايرانيان، مانند باور يونانيان و روميان، جنس مذكر داشت. از جمله در نقشبرجسته «اردشير دوم» در طاق بستان كرمانشاه، تصوير ميترا (مهر) به صورت مَردی كه هالهی نور (اشعه نور) دور سرش وجود دارد، در «سمت چپ» نگاره ديده میشود.[5]
https://upload.wikimedia.org/wikipedia/fa/8/82/Ardeshir_dovom_sasani.jpg
💠💠 پس اولاً «یلدا» واژهای آریایی نیست و ثانیاً ایزد «میترا» ابداً الهه بانو نبوده، بلکه به صورت مذکر (مرد) است. و الهه و بانو و زن نامیدنش نشانه کم سوادی گوینده است. و ثالثا جایگاه زن در ایران پیش از اسلام، آنی نبوده که به دروغ تبلیغ میکنند.
التماس مطالعه 😊
📝 پینوشت:
[۱]. زن در ایران باستان، هدایت اللّه علوی (تهران، هیرمند، 1377)، ص12
[۲].حسن عمید، فرهنگ فارسی (فرهنگ عمید)، تهران: مؤسسه انتشارات امیرکبیر، ۱۳۸۷. برگه ۱۲۲۲-۱۲۲۳
همچنین بنگرید به لغتنامه دهخدا، ذیل واژه یلدا، و نیز بنگرید به فرهنگ معین، ذیل واژه یلدا.
[۳].جهانگیر اوشیدری، دانشنامه مزدیسنا، تهران: نشر مرکز، ۱۳۸۹، ص ۴۴۱-۴۴۲.
[۴] اوستا، ترجمه دکتر ج. دوستخواه، تهران: انتشارات مروارید، ۱۳۹۱. ج ۱، ص ۴۷۱.
Ashi Yasht (Hymn to Ashi), translation by James Darmesteter, Sacred Books of the East, American Edition, 1898, Chapter 16
Avestan text based on edition of Karl F. Geldner, Avesta, the Sacred Books of the Parsis, Stuttgart, 1896
[5]. آرتور كرستين سن، ايران در زمان ساسانيان، ترجمه رشيد ياسمى، تهران: نشر دنياي كتاب، ۱۳۶۸، برگه ۲۱۱
🇮🇷 کانال "ویکےشبهہ" کانال جامع شبهات و شایعات فضاے مجازے🇮🇷
☆○═════════┅
📲 کانال ✅ ویکی شبهه ✅ در ایتا👇
https://eitaa.com/joinchat/423559169C437e7ceb51
📲کانال 🇮🇷 ویکی شبهه 🇮🇷 در تلگرام👇
https://telegram.me/joinchat/BWGstz9LDGhlEtwQ6sumxg
❁ـ﷽ـ❁
◀️شبهه #شماره_1779
⛔️ شبهه: ⛔️
چه عیدی بود یلدا، نه حیوانی گردن زده شد
و نه انسانی در آئينی به خاک افتاد و کرنش کرد.
همچون نوروزهمتایش فقط مهربانی بود،
شادی با هم بودن و انسانيت را ستودن،
زمستانتان پر مهر...
فصل زمستانتان قرین برکت و سرور باد!
#باستانی #شب_یلدا #اسلام
❇️ پاسخ دوم شبهه ❇️
🆔 @Wiki_Shobhe
1⃣ يلدا، نوروز، مراسم ازدواج و …
همه و همه اموري است كه به خودي خود نه تنها اشكالي ندارد بلكه مستحب هم هست!
2⃣ قرآن و سنت پیامبر، این گونه گرما بخشیدن به نظام خانواده را تحت عنوان «صلهی رَحِم» ستوده است و آن را در برخی موارد ، واجب ، و در مواردی بسیاری مستحب (و موجب برکت) دانسته است.
3⃣ اينكه از هر فرصت و مراسمي استفاده كنند براي تاختن به اسلام تبديل به شگردي قديمي شده است كه همگان بر آن واقفيم!
4⃣بايد بگوييم:
عيد قربان و ديگر اعياد اسلامي فرصتي است براي اينكه به ياد نيازمندان باشيم فرصتي براي عبادتي توام با هم نوع دوستي در يلدا هم همين فرصتها نهفته است!
5⃣ يلدا مي تواند؛
– ما را به بوسيدن دست پدران و مادرانمان مفتخر كند!
– از يلدا هم مي توان براي خير رساندن به هم نوع استفاده كرد كافي است يك تكه هندوانه را با نيازمندان كوچه و بازار شريك شويم!
– يلدا مي تواند صله رحم را بين ما زنده كند
– و….
6⃣ خداوند كريم در عيد قربان براي حاجيان تعيين مي كند كه مقداري بايد از گوشت قرباني به فقرا برسد ما نيز مي توانيم براي خودمان و اطرافيانمان در شب يلدا چنين تصميماتي بگيريم ، ما نيز مي توانيم در اين مراسمات مثبت آئيني كمي از اسراف بكاهيم و خيرات نماييم!
7⃣ تاكيد مي نماييم: اسلام همواره آداب، رسوم و فرهنگ هايي را كه با مباني و اصول تعارض نداشته باشند به رسميت شناخته است و از آنها نهی نمیکند. بلکه در بسیاری از این آداب و رسوم اعمال و آدابی است که آموزه های دینی و فطرت پاک انسانی به آنها دستور داده و این آداب و رسوم آنها را تقویت کرده و باعث زنده نگه داشتن آنها میشود مانند همین صله رحم ها و دید و بازدید ها ، ازدواج جوانان ، سور دادن به فقیرا ن و… توصیه میکند!
🇮🇷 کانال "ویکےشبهہ" کانال جامع شبهات و شایعات فضاے مجازے🇮🇷
☆○═════════┅
📲 کانال ✅ ویکی شبهه ✅ در ایتا👇
https://eitaa.com/joinchat/423559169C437e7ceb51
📲کانال 🇮🇷 ویکی شبهه 🇮🇷 در تلگرام👇
https://telegram.me/joinchat/BWGstz9LDGhlEtwQ6sumxg
◀️شبهه #شماره_1784
⛔️ شبهه: ⛔️
@Wiki_Shobhe
در آيه 282 سوره بقره خداوند مي فرمايد 2 مرد شاهد بياوريد و يا 1 مرد و 2 زن چرا 2 زن برابر با يك مرد قرارگرفته؟؟؟
#دینی #قرآنی
✅◀️ پاسخ شبهه: ▶️✅
@Wiki_Shobhe
1⃣اين آيه يكي از مواردي است كه گاهي برخي براي اشكال به قوانين اسلام به آن استناد و ادعا مي كنند كه اين آيه نقض مساوات و برابري زنان با مردان در اسلام است، در حالي كه اين ادعا به هيچ وجه پذيرفته نيست . بحث از شاهد مربوط به حقوق شاهدان نيست، بلكه مربوط به حقوق افرادي است كه در محكمه به عنوان مدعي حاضر شده اند . آن هم تنها در مواردي خاص شهادت دو زن به مثابه شهادت يك مرد دانسته شده و در موارد ديگري چنين نيست. در آيين دادرسي اسلام، شهادت زن همچون شهادت مرد، به عنوان يك اصل پذيرفته شده ، اگر چه در برخي موارد قدرت اثبات شهادت مرد و زن متفاوت است. گاه فقط گواهي زن پذيرفته است، چه به طور مستقل و چه به طور مركب و آميخته. در اين موارد است كه معمولاً شهادت دو زن، برابر با شهادت يك مرد دانسته شده و همين موجب برخي انتقادها و اعتراضها شده
2⃣ اسلام در زماني كه براي زن ارزشي قائل نبودند، شأن انساني قائل شده و شهادت و گواهي زن عادل را پذيرفته است. بنابراين اختلاف درجه تاثير و قدرت اثبات شهادت مرد و زن، همچون اختلاف ديه و ارث آنان، جنبه ارزشي نداشته، بلكه مبتني بر واقعيات و حكمت هايي ديگر است كه غفلت از آن ها و تساوي گرايي افراطي در زمينه آن ها، عواقبي وخيم را به دنبال خواهد داشت.
3⃣اصولاً شهادت دادن "حق" نيست تا آن جا كه به طور خيلي استثنايي شهادت زن پذيرفته نيست و يا آن جا كه شهادت دو زن برابر شهادت يك مرد محسوب شده ، او را محروم از حق تلقي كنيم بلكه شهادت "تكليف" است. بنابراين در مواردي كه شهادت زن مسموع نيست، او "معاف" از تكليف است و در نتيجه وظيفه اش نسبت به مرد سبكتر.
4⃣عدم استماع و ارزش شهادت، در موارد بسيار محدود، اختصاص به زنان نداشته، بلكه متقابلاً در مواردي شهادت مردان مسموع نيست. به عنوان مثال، در اثبات زنا، شهادت مستقل زنان به تنهايي كافي نيست (اگر چه شهادت آنان به ضميمه مردان پذيرفته است) و متقابلاً در مورد اثبات زنده متولد شدن طفل، شهادت مرد چيزي از ارث را براي طفل ثابت نميكند ،ولي با شهادت هر زن "يك چهارم" از ارث ثابت ميشود و در اين مورد فقط شهادت زنان مسموع است.
5⃣شهادت بر بكارت و يا عيوب جنسي نيز موارد ديگري است كه در آن تنها شهادت زنان پذيرفته است. اما نسبت به مواردي هم كه شهادت دو زن برابر شهادت يك مرد اعتبار شده است، بايد دانست كه اصولاً شهادت ابزاري است براي اثبات يك واقعه يا مدعا و از اين جهت هيچ يك از كلام و يا متكلم به تنهايي كافي نيست ; بلكه مجموعه اي از اين دو ميتواند براي اثبات مطلوب به كار گرفته شود، كلامي روشن از گوينده اي صادق وعادل. بنابراين نه كلامي مبهم از عادل و نه كلامي روشن از غير عادل، هيچ كدام به كار نميآيد. حال با توجه به اين نكته و نيز با توجه به اين كه اصولاً حكمت آفرينش چنان بوده كه بعد احساسي و عاطفي را در زن شديدتر از مرد قرار داده و در نتيجه او را تاثيرپذير ساخته است، لازم ميآيد كه از جهت احتياط در حفظ حقوق مردم، شهادت دو زن مساوي شهادت يك مرد قرار گيرد، زيرا از يك سو چه بسا زن در تحمل شهادت، يعني احساس و ادراك موضوع شهادت، در نتيجه فشار عاطفي و احساسي دچار خطا در حسن و ادراك شده و واقعه را آن گونه كه هست ،احساس و ادراك نكند.
6⃣از سوي ديگر، در اداي شهادت نيز ممكن است تحت تاثير فشار عاطفه مثبت و يا منفي و يا ارعاب خارجي قرار گرفته، آن گونه كه بايد شهادت ندهد و يا شهادت برخلاف دهد.
7⃣درست است كه در عالم فرض و اعتبار حقوقي، وجود ملکه عدالت در شاهد، احتمال خلاف گويي را نفي ميكند، اما اولاً اين ملکه، مانع خلاف در تحمل شهادت نميشود . چه بسا ممكن است انسان عادل هم، واقعيت را آن طور كه بايد احساس و ادراك نكند . ثانياً، نسبت به اداي شهادت هم ملكه عدالت آن موقع مانع خلاف گويي است كه شاهد بخواهد طبق هواي نفس خويش عمل كند. در حالي كه در عالم واقعيت ممكن است شاهدي نه به دليل خوف بر دنياي خود، بلكه به دليل خوف بر نفس خويش - كه حفظ آن هم واجب است - از گفتن حقيقت سر باز زند. اسلام به عنوان يك مكتب حقوقي واقع بين به اين حقيقت توجه كرده و از آن جهت كه اين احتمال - احتمال خطاي در تحمل شهادت و خطاي در اداي شهادت - نسبت به زنان بيش از مردان است ،شهادت دو زن را برابر با شهادت يك مرد دانسته است.
(نقل از قرارگاه پاسخگویی به شایعات و شبهات)
@entezaar
بازنشراز
🇮🇷 کانال ویکی شبهه 🇮🇷
🌐«کانال جامع شبهات و شایعات فضای مجازی»🌐
https://telegram.me/joinchat/BWGstz9LDGhlEtwQ6sumxg
⛔️ شبهه: ⛔️
ازدواج ام کلثوم دختر حضرت علی(ع) با عمر صحت دارد؟👇🏿👇
◀️شبهه #شماره_514
💡کلمات کلیدی : #ازدواج #ام_کلثوم #عمر
❇️ پاسخ دوم شبهه: ❇️
🆔 @wiki_shobhe
✔️ازدواج ام کلثوم با عمر از دو دیدگاه قابل بحث و بررسی است:
الف. از منظر منابع #اهل_سنت ؛
ب. از منظر منابع #شیعه
1⃣ منابع اهل سنت:
🔵 در بین اهل سنت، مشهور است که امیرالمؤمنین علی علیه السلام دختر خود امّ کلثوم را به #ازدواج خلیفه دوم، عمر بن خطاّب، در آوردند. آنها این ازدواج را نشانگر دوستی و روابط حسنه میان علی علیه السلام و خلیفه دوم قلمداد می کنند.
در نقد و بررسی این موضوع به چند نکته اشاره میشود:
1. مسئله ازدواج امّ کلثوم در هیچ یک از دو کتاب معتبر نزد اهل سنت، یعنی #صحیح_بخاری و #صحیح_مسلم که در نزد اهل سنت "معتبرترین کتابها" بعد از قرآن شمرده می شوند ذکر نشده است.
♦️هیچ یک از صحاح ششگانه اهل سنّت ازدواج امّ کلثوم را ذکر نکرده اند.
2. برخی از مسانید معتبر نزد اهل سنت، مانند: مُسند احمد بن حنبل نیز این رویداد را بیان ننموده اند.
3. برخی از منابع تاریخی و روایی اهل سنّت، مانند: «طبقات» ابن سعد و «المستدرک» حاکم نیشابوری، ازدواج ام کلثوم با خلیفه دوم را مطرح نموده اند. در این باره، دو نکته شایان ذکر است:
الف. براساس مبانی رجالی اهل سنّت، تمام راویان این روایت، متّهم به صفات «کذّاب»، «وضّاع»، و «ضعیف» و «مدلَّس» می باشند؛ لذا براساس منابع اهل سنت، موضوع ازدواج امّ کلثوم با عمر بن خطّاب به لحاظ سندی #فاقد اعتبار و ارزش می باشد.
ب. صرف نظر از ضعف سندی، این روایت به لحاظ دلالت و معنی نیز دچار تعارض، چندگانگی و #تشویش در نقل می باشد؛
به گونه ای که برخی از نقلها برخی دیگر را تکذیب می نمایند.
⭕️ به عنوان مثال، در برخی نقلها این گونه آمده است که وقتی عمر به خواستگاری امّ کلثوم آمد، علی علیه السلام مسئله کوچکی سنّ ام کلثوم را مطرح نمودند و در برخی نقلها آمده است که حضرت فرمودند:
«من او را برای فرزندان برادرم جعفر بن ابی طالب نگه داشته ام.»
در نقل دیگری بیان شده است که علی علیه السلام بدون #درنگ ام کلثوم را نزد عمر فرستاد تا او را نگاه کند.
2⃣ دیدگاه شیعه
🔴 در مورد ازدواج امّ کلثوم با خلیفه دوم، در میان دانشمندان شیعه دیدگاه های متفاوتی مطرح است که در ذیل به برخی از آنها اشاره می شود:
1. برخی از دانشمندان شیعه از جمله #شیخ_مفید، این تزویج را به شدّت انکار نموده و بر این باورند که چنین ازدواجی اساسا رخ نداده است.✔️
2. دیدگاه دیگر این است که اُمّ کلثوم دختر #واقعی علی علیه السلام نیست؛ بلکه "ربیبه دختر خوانده علی علیه السلام " بوده است.
براساس این دیدگاه، امّ کلثوم دختر واقعی ابوبکر بوده،
مادرش أسماء بنت عمیس است.
پس از مرگ ابوبکر، اَسماء به همسری علی علیه السلام در آمد و امّ کلثوم همراه مادرش به خانه علی علیه السلام آمدند.
✳️ این دیدگاه متعلّق به آیت اللّه العظمی مرعشی نجفی رحمه الله است.
ایشان در این باره می فرمایند: «امّ کلثوم که با عمر ازدواج کرد، ربیبه علی علیه السلام و دختر اسماء بنت عمیس از ابوبکر بود. او کودک بود و با ازدواج اسماء با علی علیه السلام پس از مرگ ابوبکر به خانه علی علیه السلام آمد و بزرگ شد و با عمر ازدواج کرد. او را همه جا امّ کلثوم بنت علی علیه السلام می گفتند. او با پسرش زید بن عمر در زمان امام مجتبی علیه السلام فوت کردند. امام علیه السلام بر او و پسرش یک نماز میّت خواند و همین دلیل بر جواز نماز بر دو میّت در یک نماز شد.
🔴 امّ کلثوم دختر فاطمه علیهاالسلام در کربلا با خواهرش زینب علیهاالسلام بود و در شب یازدهم تا صبح مواظب اطفال امام حسین علیه السلام بود که خود دلیل دیگری بر نفی ازدواج او با عمر است؛ زیرا اگر زن عمر بود و فرزندی داشت، در جریان کربلا منعکس می شد، در اسارت کوفه و شام مطرح می گشت. اصولاً برای او حرمتی قائل می شدند.»
3. دیدگاه دیگر این است که این ازدواج صورت گرفت؛ ولی از روی #تهدید و اکراه و #اجبار.
📚 در منابع حدیثی شیعه روایاتی وجود دارد که نشانگر وقوع این ازدواج از روی تهدید و ارعاب می باشد.
(رجوع کنید به الکافی ج : 5 ص : 346)
✅ نتیجه گیری: در صورتی که ما بخواهیم ضعیف بودن #راویان اهل سنت را در نظر نگیریم
و همچنین اقوال دیگر شیعه را همینطور ؛
🔺باز هم به این مسئله برمیخوریم که اساساً این ازدواج از روی اکراه و تهدید بوده است!(دقت کنید)
جویندگان حقیقت
✅ پاسخ اول شبهه👇
https://eitaa.com/Wiki_Shobhe/1159
🇮🇷 کانال "ویکےشبهہ" کانال جامع شبهات و شایعات فضاے مجازے🇮🇷
☆○═════════┅
📲 کانال ✅ ویکی شبهه ✅ در ایتا👇
🆔 https://eitaa.com/Wiki_Shobhe
📲کانال 🇮🇷 ویکےشبهہ 🇮🇷 در تلگرام:👇
https://telegram.me/Wiki_Shobhe
◀️شبهه #شماره_1785
⛔️ شبهه: ⛔️
@Wiki_Shobhe
برتراند راسل دین را ناشی از ترس میداند به طوری که در کتاب «اجتماع انسانی» خود میگوید : انسان پدیده هایی را میدیده است ...
#دینی
✅◀️ پاسخ شبهه: ▶️✅
@Wiki_Shobhe
✳️برتراند راسل فیلسوف ماتریالیست انگلیسی میگوید : علت دینداری درانسانها دو عامل ترس و جهالت است . او در توضیح نظریه خود می افزاید : انسان های ابتدایی در زمانی که هنوز علم و تکنولوژی پیشرفت نکرده بود ، عوامل طبیعی حوادث و پدیده ها را نمیدانستند ؛ مثلاً هنگامی که باران میبارید ، یا طوفان و سیل و زلزله ای به وقوع میپیوست ، چون انسانها علت آن را نمیدانستند ، معتقد میشدند که این حوادث نتیجه خشم نیروی ما فوق طبیعی است و نام او را خدا میگذارند ...، همچنین ترس در وجود انسان از حوادث وحشتناکی خود را نیازمند به یک پشتوانه معنوی بداند که به او در برابر این احساس ، آرامش دهد ، از آن روی به موجودی آرامش دهنده بنام خدا معتقد گردید ...، نتیجه آنکه دین معلول ۲ عامل ترس وجهل میباشد.
1⃣اولین سؤال از آقای راسل این است که آیا برای اثبات این نظریه خود ، دلایل متقنی نیز ارائه کرده است ، یا او نظر خودش را بدون هیچ دلیلی گفته ، حالا دیگران باید بدوند اثبات یا نفی کنند ؟! خود و دیگران را عادت ندهیم که هر سخن بی دلیل و منطقی را بگویند ، بعد برای نفی اش ، از ما دلیل و برهان بخواهند . وقتی مدعی خودش دلیلی برای اثبات اقامه نکرده ، ما چه چیزی را نفی کنیم ؟! هر کس ، هر چه گفت ، اول از خودش دلایل ، براهین و اسنادش را بخواهیم.
2⃣سؤال بعدی این است که در این بیان ، آیا «خدا را نفی میکند؟» «یا منشأ دین را واکاوی میکند» ، و یا «علل دینداری مردمان را مورد مطالعه و بررسی قرار میدهد» و برای هر کدام چه دلایلی دارد ؟ یا اصلاً خودش متوجه تفاوت این سه مقوله نشده است ! خیلی فرق است بین موضوع و ادله برای اثبات یا [الیعاذ بالله] نفی و انکار خدا برای منشاء دین و نیز برای منشاء دینداری در مردم . این ، سه مقوله مستقل هستند.
3⃣مبحث توحید ، یک بحث عقلانی و یا حِکمی و یا فلسفی و نیز کلامی است . در عرصه فلسفه ، از اصل «وجود» و تقسیم آن به «واجب و ممکن» بحث میشود و ادله عقلی اقامه میشود و اصلاً کاری ندارد که نام آن واجب الوجود را «الله جلّ جلاله» میگذارند یا «خدا» یا «GOD » یا ... و نام انواع ممکن الوجود ، مخلوق است یا بنده یا... ؛ در بحث کلام مطرح میشود که وجودی با این تعاریف که هستی و کمال محض باشد و از هر گونه نقص ، نیستی ، کاستی و ... مبرا و منزه باشد ، خداوند متعال است ؛ در فلسفه بحث میشود که آیا معلول بدون علت ؛ هستی بدون هستی بخش ؛ پدیده بدون پدید آورنده ع حادث بدون محدث ؛ هدایت بدون هادی و ...، میتواند به وجود آید یا خیر ؛ در کلام بحث میشود که آن خالق ، پدید آورنده ای که باید علیم ، حکیم ، قادر و هادی باشد ، خداست.
4⃣در مبحث «منشاء دین» نیز باید به دو نکته ی مهم توجه نمود : منظور از دین چیست ؛ آیا فقط ادیان الهی است ؟ آیا ماتریالیسم و جلوه های آن در ایسم های دیگر دین نیست ؟ آیا جهان بینی و ایدئولوژی برتراند راسل ، فروید ، هگل ، مارکس ، هابر ماس ، ماکیاول ، فوکو و ...، خودش یک نوع دین نیست ؟ و آیا ریشه ی پیدایش همه این ادیان "ترس و جهل" است یا فقط ریشه ادیان الهی ترس و جهل است ؟ چرا ؟ دلیل این فرق چیست ؟! منشاء دین ، با منشاء دینداری مردم بسیار متفاوت است . ممکن است افرادی از روی طمع یا ترس به دینی (اعم از الهی یا مادی) بگروند ؛ ممکن است از روی جهل خود مسلمان ، مسیحی ، یهودی ، مارکسیست ، اگزیستانسیالیست ، ماتریالیست یا ... شوند ، اما این منشاء دینداری آنهاست و دلیل نمیشود که منشاء "پیدایش دین" نیز همین باشد.
5⃣وقتی اظهار میشود که «منشاء پیدایش دین ، ترس و جهل است» ، یعنی ترس و جهل را «علت» و پیدایش دین را «معلول» قلمداد کرده است . حال آیا علت و معلول در پیدایش "دین" خودشان نیز همین «ترس و جهل» بوده است ؟! یا تخیل و تصور و توهم نبوده است ؟! آیا انبیای الهی وقتی مبعوث شدند ، با سران لجوج و جنایتکار کفر و مردمی عوام و نادان مواجه نبوده اند ؟ پس باید از جنایت آنان و جان و مال خود میترسیدند و اصلاً دعوت خود را علنی نمیکردند . چرا امروزه که علم پیشرفت کرده و مردم دلایل ظاهری بارش باران یا زلزله را میدانند و از سوی دیگر به خاطر دینداری تهدید شده و کشته میشوند ، گرایش به دین افزایش و رشد یافته است ؟!
6⃣وقتی اظهار میشود که «منشاء دینداری مردم» ترس و جهل آنهاست ، یعنی ترس و جهل را «علت» و دینداری مردم را «معلول» قلمداد کرده است ؛ پس بر این اساس ، باید هیچ جاهل و ترسویی بی دین نشود و هر آگاه و شجاعی بی دین شود. آیا چنین بوده یا اکنون چنین است؟ آیا جاهل و ترسوی بی دین نداریم ؟ آیا سران مستکبر کفر ، جاهل و نیز هراسناک از دین و دینداری مردمان نیستند ؟! آیا تمامی دانشمندان علوم متفاوت ، از فلسفه و حکمت گرفته تا فیزیک و شیمی و ...، که به خدا و دین اعتقاد داشتند و دارند ، جاهل و ترسو بوده اند ؟! آیا از افلاطون ، سقراط در قرون اولیه گرفته ؛ تا ملاصدرا و بوعلی سینا و فارابی در قرون وسطی گرفته ؛ تا انیشتاین و این همه دانشمند فاضل و شجاع و دیندار دیگر ، کدامیک جاهل و ترسو بوده اند ؟! آیا فقط هر کسی به خدا و دین جاهل شد و کفر خود را شجاعت نامید ، دانشمند و نترس است ؟ به چه دلیل عقلی یا علمی یا تجربی ؟!
7⃣بدیهی است که وقتی انسان (بدون هیچ دلیل عقلی) ، منکر وجود خدا شد ، تمام نگاهش مادی میشود و در عالَم ماده نیز «خودش» را میبیند ، آنهم نه تماماً ، بلکه فقط بخشی از "طبیعت" خودش را میبیند . از این رو ، در جستجوی علل گرایشات ، به جز "روان طبیعی" یا "غریزه جنسی" یا "زندگی اجتماعی" ، عامل دیگری را نمیشناسد و شروع میکند به نظریه پردازی بر این اساس ها ؛ و البته بدون هیچ دلیل عقلی یا علمی برای اثبات . سپس از همگان انتظار دارند که تمامی دلایل عقلی و نقلی خود را کنار بگذارند و آن ظن ّها و گمان ها و تصورات خیالی و بی دلیل و برهان آنها را تبیعت کنند ؛
8⃣علت اصلی پیدایش دین ، خداوند علیم و حکیم و قادر و هادی است که عالم آفرینش را خلق کرده و آن را به سوی کمالش هدایت میکند . همه مخلوقاتش ، در هدایت تکوینی قرار دارند و بدیهی است برای موجودی به نام انسان ، که به او "عقل ، فطرت ، اختیار و اراده" نیز داده است و بر همین اساس او را "مکلف" ساخته است ، هدایت "تشریعی = دین" نیز قرار داده است.
9⃣پس ، علت اصلی پیدایش دین ، خداوند علیم ، حکیم و هادی است ، و علت اصلی دینداری مردمان نیز همان "عقل و فطرت" بشری است ، هر چند که ممکن است عده ای به دلایل دیگری به ادیان گرایش یابند . البته چون موضوع بحث نظریه برتراند راسل بود ، فقط به نقد آن پرداخته شد و مباحثی چون توحید ، عقل و فطرت و علت و ضرورت پیدایش دین و علل متفاوت بی دینی و ...، خود مبحثی مستقل و بسیار مفصلی است.
@sh_alaviuon_1
بازنشراز
🇮🇷 کانال ویکی شبهه 🇮🇷
🌐«کانال جامع شبهات و شایعات فضای مجازی»🌐
https://telegram.me/joinchat/BWGstz9LDGhlEtwQ6sumxg
◀️شبهه #شماره_1786
⛔️ شبهه: ⛔️
@Wiki_Shobhe
آیا میدانید فقط 6میلیارد دلار برای گنبد و بارگاهش هزینه کردند؟
6میلیارد دلار یعنی 24 با 12صفر (.۲۴.۰۰۰.۰۰۰.۰۰۰.000)، یعنی 24هزار میلیارد یا 24تریلون تومان.
24تریلون یعنی چقدر؟
یعنی حقوق 24میلیون کارگر.
با این پول میتوان تمام کودکان خیابانی، حاشیه نشینان، بیپناهان و بیکاران را سامان داد.
اگر این عدد را تبدیل به اسکناس یک صدهزار ریالی کنیم، دومیلیارد و چهارصد میلیون قطعه اسکناس دههزار تومانی داریم و فقط برای جابهجایی آن به 312 دستگاه کامیون ده تن نیاز داریم. (1)
حال اگر فاصله زمین تا ماه را 360هزار کیلومتر در نظر بگیریم، میتوانیم با چیدن دو میلیارد و دویست میلیون قطعه از آن اسکناسها فاصله زمین تا ماه را طی کنیم.
با این پول میتوان 400بار فاصله تهران تا مشهد را برگهای دههزارتومانی چید و طی کرد.
400بار میتوان از تهران به مشهد رفت و دید چگونه در شهر امام رضا کودکان در خیابان رها و منجمد میشوند.
#سیاسی
✅◀️ پاسخ شبهه: ▶️✅
@Wiki_Shobhe
امام خمینی (ره) به اذعان دوست و دشمن، رقیب و رفیق، از هر چه تجمل، اشرافیگری و تشریفات اجتناب میکند تا نشان دهد و اثبات کند چون امام متقین زیستن و زندگی کردن، افسانه نیست؛ حتی در عصر مدرنی که فتنههای دنیا از هر سو بر گوهر فطرت و ایمان هجوم میآورند.
کتابها، عکسها، خاطرات و حتی فیلمهایی که از سیره عملی زندگی او به جای مانده، در اثبات نفرت او از کاخنشینی و تجملگرایی، هزاران هزار نشانه و اماره دارد. همین سیره عملی است که سخنان پیر جماران در مورد دنیاطلبی را باورپذیر میکند:
«ما باید کوشش کنیم که اخلاق کاخ نشینی را از این ملت بزداییم. اگر بخواهید ملت شما جاوید بماند و اسلام را به آن طوری که خدای تبارک و تعالی میخواهد، در جامعۀ ما تحقق پیدا کند، مردم را از آن خوی کاخ نشینی به پایین بکشید، خود کاخ نشینی این خوی را میآورد... آن روزی که دولت ما توجه به کاخ پیدا کرد، آن روز است که باید ما فاتحۀ دولت و ملت را بخوانیم. آن روزی که رئیس جمهور ما خدای نخواسته، از آن خوی کوخ نشینی بیرون برود و به کاخ نشینی توجه بکند، آن روز است که انحطاط برای خود و برای کسانی که با او تماس دارند پیدا میشود. آن روزی که مجلسیان خوی کاخنشینی پیدا کنند خدای نخواسته، و از این خوی ارزندۀ کوخنشینی بیرون بروند، آن روز است که ما برای این کشور باید فاتحه بخوانیم. (۱/۱/۱۳۶۲)»
با این حال، انتشار تصاویری از مراحل تکمیل و بازسازی حرم امام (ره) که پناه و ملجأ مردم دردمند و مستضعف جنوب شهر تهران و عموم شهرستانهاست، پرسشی به ذهن متبادر میکند که این همه هزینه و خرجتراشی و نقش و نگار سازی با چه هدف و انگیزهای صورت میگیرد؟ تردیدی نیست که توسعه حرم به دلیل نیاز به فضایی گسترده در مناسبتها به ویژه رحلت امام (ره) کاری معقول است، اما آیا هر توسعهای باید زیباسازی و تشریفاتزایی همچون فضای عمومی کاخها و قصرها را در پیوست داشته باشد؟ آیا توسعه کیفی آن چنان که مردم تنها و تنها در فیلمهای هالیوودی دیدهاند و در افسانههای سلاطین ایرانی خواندهاند، ضروری است؟ چنین توسعهای، به ویژه در شرایط کنونی که کشور از مشکلات اقتصادی همچون گرانی و تورم رنج میبرد، نگاه مستضعفان و پابرهنگان انقلاب که به زعم امام (ره)، صاحبان اصلی انقلابند، به میراث امام به تردید و تحیر و حسرت و بدبینی آلوده نمیکند؟ با چنین طراحی و برنامهای، میتوان خانه محقر امام در جماران را با حرم او در جنوب شهر مقایسه کرد؟ کدام امام را باید به مردم نشان داد و مردم کدام امام را باور خواهند کرد؟ آیا این تلاش و کوششی که در توسعه و تکمیل به کار بسته شده، تقویتکننده شبهات ضدانقلاب در طول همه این سالها علیه امام و زندگی و مشی رفتاری او و به ویژه هدف او از برپایی حکومت اسلامی نخواهد بود؟ ...
منبع: سایت خبری تحلیلی الف
🇮🇷 کانال ویکی شبهه 🇮🇷
🌐«کانال جامع شبهات و شایعات فضای مجازی»🌐
https://telegram.me/joinchat/BWGstz9LDGhlEtwQ6sumxg
◀️شبهه #شماره_1787
⛔️ شبهه: ⛔️
@Wiki_Shobhe
آیا احکامی که خداوند وضع کرده با سیر تکامل بشری منافی نیست ؟ بعضی ها میگویند که مثلا #روابط #دختر و #پسر مال 1400 سال پیش بود . الان عصر #مدرنیته است و باید به خاطر پیشرفت جامعه (در حد خوش و بیش که البته من خودم هم نمیدانم چه ربطی به پیشرفت دارد) برقرار شود و از این حرفها ؛
#دینی
✅◀️ پاسخ شبهه: ▶️✅
@Wiki_Shobhe
✳️مشکل اساسی آن «بعضی ها» ، عدم یا ضعف شناخت و ایمان نسبت به خداوند علیم ، حکیم ، خالق و مالک است ، نه احکام خدا .بالأخره هر کس که اندک شناخت و ایمانی نسبت به خدا و بالتبع اسلام و قرآن داشته باشد ، هیچ گاه گمان نمیکند که لابد فکر و اندیشه و علم بشر امروز از خالقش پیش افتاده است ! یا گمان نمیکند که خدا یک احکامی فرستاده که امروز کارآیی ندارد ! این اتهامات ریشه در اندیشه انحرافی یهودیت دارد که حتی در تورات هم نمونه های بسیاری دارد و میخواهند این تفکرات را که اصطلاحاً به آن «اسرائیلیات» گفته میشود را در اندیشه مسلمین نفوذ دهند.
1⃣موضوع اصلی این مسئله ی شرعی یا آن مسئله شرعی نیست ، چرا که هر کدام را بگویید ، مثال دیگری می آورند ، بلکه میخواهند مثل بعضی های دیگر بگویند : «اسلام به درد امروز نمیخورد» ، منتهی یکجا صریح میگویند و یکجای دیگر نیز از این ابواب گوناگون وارد شده و مثال ها می آورند.
2⃣روابط دختر و پسر ، علاقه روحی و روانی و قلبی آنها و نیز کشش جنسیتی آنها نسبت به یک دیگر و حتی نسبت به همجنس ، از تکثیر بشر بوده ، اکنون هم هست و تا آخر الزّمان نیز خواهد بود و هیچ حادثه ای آن را تغییر نمیدهد ، چرا که خلقت بر اساس حوادث ، رشد علمی یا حتی انحطاط و عقب افتادگی فرهنگی یا صنعتی ، تغییر نمی یابد . «لَا تَبْدِيلَ لِخَلْقِ اللَّهِ» . دقت کنیم که با پیشرفت علمی و رشد و توسعه جوامع ، تکنولوژی و صنعت تغییر یافته است و نه انسان . تکامل ابزار که تکامل انسان نیست.
♦️نگاه غلط به گذشته و گذشتگان :
چه کسی گفته (به چه دلیل) هر گونه ساختار شکنی و ناهنجاری رفتاری مصداق و جلوه ی "مدرنیته" است ؟! مگر گذشتگان چنین ناهنجاری هایی در رفتارهای فردی و اجتماعی خود نداشته اند ؟! چطور شد که دین خدا را "ارتجاع" مینامند ، اما بازگشت به فرهنگها ، عادتها و رسوم منحط گذشتگان (حتی بسیار دور را) "مدرنیته" مینامند ؟! برخی گمان میکنند که چون در گذشته تلویزیون ، سینما ، تلفن ، ماهواره ، اینترنت ، شبکه های اجتماعی و هم چنین خودرو و کافی شاپ و ... نبوده است ، لابد انسان ها نیز به لحاظ ماهیتی و خلقتی و بالتبع نیازها و میلها متفاوت بوده اند ! اما این نگاه و تصور بسیار خطایی است.
♦️آرایش :
مثلاً گمان میکنند که در گذشته چون کارخانجات لوازم آرایشی فرانسه ، ایتالیا و ... ، نبوده است ، زنان این چنین آرایش و خود نمایی نمیکردند ! در حالی که آرایش های آنچنانی سابقه ی بسیار قدیمی تری دارد ، تا جایی که خداوند متعال در قرآن کریم به زنان مؤمن میفرماید : «و َلَا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجَاهِلِيَّةِ» مانند زنان دوران جاهلیت خودآرایی و خودنمایی نکنید.
♦️لباس و حجاب :
برخی گمان میکنند که بد حجابی و بدن نمایی ، مقوله ی جدیدی است ، و حال آنکه سابقه در تاریخ بشر دارد ، که اگر نداشت ، دیگر احکام و حدود حجاب در قرآن کریم بیان نمیشد و نمیفرمود به زنان مؤمنه بگو : «يُدْنِينَ عَلَيْهِنَّ مِن جَلَابِيبِهِنَّ ؛ چادرها (پوشش های بلند) خود را بر خويشتن فرو پوشند». اگر توسط معصومین (ع) توصیه شده که زنان و مردان در لباس ، رفتار ، لحن گفتار و ... ، خود را شبیه یکدیگر نکنند ، لابد چنین مصادیقی وجود داشته است.
♦️هیزی و دید زدن :
بدیهی است که اگر خودآرایی ، آرایش و بد حجابی و ... رایج بوده ، بالتبع زمینه هیزی و دید زدن هم هم رایج بوده است ، چنان که شأن نزول آیه فوق همین بوده است و نیز به صراحت میفرماید که مردان چشم فرو اندازند (قُل لِّلْمُؤْمِنِينَ يَغُضُّوا مِنْ أَبْصَارِهِمْ) ، زنان چشم فرو اندازند (و َقُل لِّلْمُؤْمِنَاتِ يَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَارِهِنَّ).
♦️دوست دختر و دوست پسر :
خودنمایی و تحریک از سویی و دید زدن و هیزی از سوی دیگر ، میل و رغبت به ارتباط ایجاد میکند ، پس برقراری روابط به شکل دوست پسر و دوست دختر هم وجود داشته که فرمود ازدواج کنید و دوست نگیرید . (غَيْرَ مُسَافِحِينَ وَ لاَ مُتَّخِذِي أَخْدَانٍ)
♦️زنا و همجنس بازی مردان و زنان :
زنا و انواع روابط جنسی چون لواط یا همجنس بازی زنان نیز بوده که این همه آیه در خصوص «حفظ فرج» آمده است ، تا آنجا که از صفات و ویژگی های اصلی مؤمن حفظ خود از روابط جنسی نامشروع «وَالَّذِينَ هُمْ لِفُرُوجِهِمْ حَافِظُونَ / المعارج 29» بیان شده است . قوم لوط بخاطر رواج لواط عذاب شدند و احکام مسافحه (همجنس بازی زنان = لز) بسیار سنگین است.
♦️احکام و موضوعات :
پس انسان ، همان است و به خاطر ازدیاد جمعیت و یا رشد و توسعه صنعت و تکنولوژی ، هیچ تغییر ، تحول و تبدیلی در خلقت او ایجاد نشده است . پس ارتباطات و تعاملات نیز همان است ، هر چند که شکل موضوعی آن فرق کند . مثلاً زن و مرد به جای بیرون از شهر یا زیر فلان درخت در جنگل ، یا علفزار های بلند ، در کافی شاپ با هم قرار میگذارند ؛ یا نگاه به عکس و فیلم نیز به مصدایق نگاه به نامحرم افزوده شده است و یا ربا در سیستمی به نام "بانک" نیز جریان می یابد ؛ یا در جنگها به جای شمشیر از سلاح های خودکار استفاده میکنند و در ترورها به جای شمشیر یا زهر ، از انفجار بهره میبرند ؛ یا به جای زنده به گور کردن فرزندان ، سقط جنین میکنند و ... ؛ فقه (احکام) در اسلام ، حکم را بیان میکند و تشخیص موضوع و مصداق با اشخاص است و گاه با فقها . مثل این که میفرماید در [تعاملات اقتصادی و تجارت ، "ربا" حرام است] ، یا [در روابط پسر و دختر ، هر گونه ارتباطی به جز پس از محرمیت به شکل ازدواج موقت یا دائم حرام است] و ...، حالا یکی بگوید : این وامی که من گرفتم چطور ؟ یا من با فلانی نامزد کردم و قصد ازدواج داریم و خیلی هم عاشق یکدیگر هستیم ، این چطور و ...؟ همه به همان حکم اصلی بر میگردد.
♦️نکته بسیار مهم :
در خاتمه به این نکته بسیار مهم دقت شود که «انسان باید در هر زمانی و در هر موضوعی ، بر طبق احکام اسلام عمل کند ، نه اینکه احکام را به میل و شرایط خود تغییر دهد» . احکام الهی ، مانند احکام مکاتب بشری ، "من درآوردی" نیست که بالتبعِ میل نفس ، جوّ حاکم ، نوع حکومت یا اکثریت ، متغیر گردد . مثلاً بگویند : چون امروز بسیاری ربا خوار هستند ، پس باید "ربا" حلال شود و یا چون زناکار بسیار است ، پس حکم زنا ملغی شود ، یا چون کارخانجات شراب سازی ، شبکه های توزیع و مصرف کننده نیز بسیار است ، پس باید "شرب خمر" مجاز و حلال شود . این که دیگر "دین" نیست ، ملعبه و مسخره کردن دین است . قرار است ما خدا را بندگی و اطاعت کنیم ، نه او ما را ؛ ما تابع دستورات او باشیم ، نه او تابع میل ما ؛ که غیر از این همان "إله" قرار دادن "هوای نفس" میشود. (آل عمران ، 132) / (محمد "ص" ، 3۳).
@sh_alaviuon_1
بازنشراز
🇮🇷 کانال ویکی شبهه 🇮🇷
🌐«کانال جامع شبهات و شایعات فضای مجازی»🌐
https://telegram.me/joinchat/BWGstz9LDGhlEtwQ6sumxg
◀️شبهه #شماره_1788
⛔️ شبهه: ⛔️
@Wiki_Shobhe
حمله بسیار وحشیانه ماموران شهرداری و نیروی انتظامی به حسینیه ای درتهران که سند شش دانگ دارد ، برای غصب زمین و ریختن قرآن ها زیر پا اینارو چرا صدا سیما پخش نمیکنه
#شایعات
✅◀️ پاسخ شبهه: ▶️✅
@Wiki_Shobhe
استاندار تهران با تاکید بر اینکه تخریب ساخت و سازهای غیرمجاز شهرک زیتون واقع در حریم منطقه 13 پایتخت براساس مجوز شورای تامین و حکم مراجع قضایی بود، شایعه بروز درگیری در این ارتباط را قویا تکذیب کرد.
«400 ساخت و ساز غیر مجاز در شهرک زیتون واقع در حریم منطقه 13 شهر تهران به دستور شورای تأمین و با حکم مرجع قضایی تخریب شد.»
سیدحسین هاشمی افزود: این تخریب صبح امروز براساس حکم قضایی و مصوبه شورای تامین استان تهران در حضور ماموران نیروی انتظامی و توسط عوامل شهرداری پایتخت انجام شد.
وی تصریح کرد: امروز، واحدهایی که به صورت غیرمجاز در محدوده حفاظت شده سرخه حصار تهران ساخته شده بودند، تخریب شدند.
هاشمی با بیان اینکه اطلاع رسانی و هشدارهای لازم پیش از این به متخلفان داده شده بود، بروز هرگونه درگیری فیزیکی را در این خصوص تکذیب کرد.
پیشتر مرتضی تورک معاون دادستان تهران با تاکید بر اینکه با هرگونه ساخت و ساز غیر مجاز در پایتخت برخورد می شود، گفت که مرحله دوم تخریب نیز با رای کمیسیون ماده 100 انجام خواهد شد.
ابوالفضل قناعتی عضو شورای اسلامی شهر تهران نیز در همین ارتباط به خبرنگار ایرنا گفت: شهرداری تهران بنابر دستور دادستانی نسبت به تخریب ساخت و سازهای این شهرک اقدام کرده است.
وی افزود: بر اساس قانون، شهرداری تهران در زمین های حریم مسئولیتی نداشته و این اراضی جزو حریم دولت بوده و متولی آن سازمان های منابع طبیعی و محیط زیست هستند.
قناعتی با اشاره به فقدان مدیریت یکپارچه شهری در پایتخت تاکید کرد: از نظر قانون در شهر تهران بسیاری از نهادها و سازمان ها دارای مسئولیت هستند.
به گفته عضو شورای اسلامی شهر تهران، بخشی از اراضی سرخه حصار در سال 62 از سوی تعاونی مسکن وزارت جهاد کشاورزی به چهارهزار و 217 کارمند اعطا شد که این واگذاری بدون استعلام از محیط زیست و بدون توجه به مقوله زیست محیطی آن منطقه انجام شده است.
چندی پیش نیز مدیرکل حفاظت محیط زیست استان تهران از ضرورت تحویل زمین معوض به زمینداران شهرک زیتون در پارکملی سرخهحصار و پیشبینی چند نقطه جدید (فاز 8 و 11 پردیس، یک نقطه در پرند و یک نقطه در دماوند) برای مالکان این شهرک خبر داده بود که متاسفانه مورد استقبال قرار نگرفت.
http://www8.irna.ir/fa/News/82308147/
🇮🇷 کانال ویکی شبهه 🇮🇷
🌐«کانال جامع شبهات و شایعات فضای مجازی»🌐
https://telegram.me/joinchat/BWGstz9LDGhlEtwQ6sumxg
┈┅ ❁ـ﷽ـ❁ ┅┈
◀️شبهه #شماره_1789
⛔️ شبهه:⛔️
@Wiki_Shobhe
بنا به نظریه پردازان تاریخ ، ریشه انسانها از میمون ها و ریشه میمون ها از باکتری ها (بر اثر انفجارات) است . پس چگونه حضرت آدم (ع) اولین بشر است؟ لطفاً گویش خداوند در این مورد را بیان کنید.
#فرگشت #داروین #علمی #تکامل
❇️ پاسخ شبهه: ❇️
🆔 @Wiki_Shobhe
✳️نظریه پردازان تاریخی ، موضوعیت ویژه ای برای این مبحث ندارند ، لذا بیشتر طبیعی دانان ، زیست شناسان ، بیولوژیست ها و نیز زمین شناسان به این بحث توجه دارند . هر چند که فرضیه «تکامل انواع» ، به ویژه در رساندن ریشهی انسان به #میمون و ... ، قدمت بسیار دیرینه ای دارد ، اما با انتشار کتاب «اصل انواع» ، این فرضیه به نام طبیعی دان معروف انگلیسی ، چارلز روبرت داروین به ثبت رسید و مکتب داروینیسم نیز پایهگزاری شد.
1⃣بدیهی است که در این مختصر ، و نیز با توجه به تخصصی بودن موضوع ، بحث علمی و ارائه یک رساله ی علمی در نقد نظریات داروین میسر نمیباشد ، اما دقت نمایید که همان طور که همگان بیان میکنند ، این یک «فرضیه» است و نه یک قانون علمی . پس چه لزومی دارد که یک «فرضیه» را با کلام وحی قیاس کرده یا تطبیق دهیم ؟ هر گاه به لحاظ علمی به اثبات رسید ، بررسی خواهیم کرد که آیا آموزه های قرآنی با این یافته علمی منافات یا تضادی دارد یا خیر ؛ فرضیه «تکامل انواع» داروین ، همان گونه که موافقانی دارد که ادله ای در اثبات اقامه میکنند ، مخالفانی هم دارد که ادله ای در نفی اقامه میکنند و هر چهار اصل پیش فرض داروین برای این نظریه را رد میکنند . هنری برگسون ، به خاطر نقد علمی فرضیه داروین ، جایزه نوبل گرفت . او پس از اقامه دلایل مینویسد : «تصور حيات بر اين صورت هاى زشتى كه داروين و اسپنسر كشيده اند ممكن نيست» . دانشمندانی چون فون بایر و فیرکو ، میگویند : یک نمونه ی طبیعی هم وجود ندارد ، حتی در اکتشافات به دست آمده از عصر چهارم زمین نیز اسکلت کله ی میمونی شبیه به انسان کشف نشده است . میفرت میگوید : «به هیچ وجه امکان ندارد مذهب داورین را تأیید کنیم ، بلکه آن را همیشه در ردیف افکاری بچه گانه خواهیم داشت» . دانشمند معروف انگلیسی به نام دیویز در باره کتاب اصل انواع داروین که در سال 1859 منتشر شد ، میگوید : «تنها در این کتاب بیش از 800 جمله شرطی از قبیل بیایید فرض کنیم ، ممکن است حدس بزنیم و غیره وجود دارد.» بیولوژیست فرانسوی ژان رستان میگوید : «تئوری تکامل افسانه پریان برای بزرگسالان است».
2⃣هر چند فرضیه ی داروین به هیچ وجه به اثبات نزدیک هم نگردیده است ، اما چنان چه بیان شد ، موضوع بحث در این نوشتار ، رد و اثبات نیست . بلکه چون غرب مکاتب نوین مادی و بالتبع اخلاقیِ فردی و اجتماعی و رفتار سیاسی اش را بر این فرضیه استوار کرده است ، دو موضوع را به اذهان عمومی القا میکند : اول آن که الاّ و لابد ، باید این فرضیه را [حتی بدون دلیل علمی] پذیرفت و اگر کسی نپذیرد ، بایکوت و مطرود میگردد ! و دوم آن که این فرضیه ردّ دین و حقانیت سکولاریسم را به اثبات میرساند (که البته هیچ ربطی ندارد و چنین نیست ؛ حتی اگر اثبات شود).
♦️پس دانش پژوهان دقت نمایند که :
1⃣به فرض که اکتشافاتی نیز صورت پذیرد که این فرضیه را کمی قوت بخشد ، باز به هیچ وجهی اثبات کننده کیفیت خلقت آدم ابوالبشر نمیباشد . علم آمار نفوس و توالید و تاریخ و ... ثابت میکند که از خلقت حضرت آدم (ع) که نسل بشر امروزی به او میرسد ، نمیتواند بیش از 12 هزار سال گذشته باشد (که طبعاً این جهش تدریجی داروینی نمیتواند عمر 12 هزار ساله داشته باشد) ، اما آدم هایی شبیه به این آدم امروزی ، حتی میلیون ها سال پیش نیز وجود داشتند و حضرت آدم (ع) از نسل آنها نبوده است ، چه رسد به میمون تکامل یافته.
2⃣علم تجربی ، زبان اثباتی دارد و زبان نفی ندارد . چرا که مبتنی بر تجربه است . لذا یافته خود را آزموده است ، ولی محال بودن خلاف آن را نیازموده و نمیتواند بیازماید.
3⃣دامنه ی علوم تجربی را نباید به عرصه علوم عقلی کشاند و تعمیم داد . همان طور که مکشوفات تجربی با شواهد یافتی قابل اثبات میباشند ، احکام عقلی نیز با ارائه ادلهی عقلی قابل اثبات میباشند.
4⃣پس ، اگر عقل حقانیت وحی را به اثبات رساند و در جایی با «نقل فرضیه علمی» منافات داشت ، معلوم است که به حکم عقل ، بیان وحی به آن نقل علمی رجحان دارد . لذا اگر فرمود که انسان را ابتدا از خاک (گِل) خلق کردیم و سپس نسل او را از نطفه آفریدیم ، و هیچ دلیل علمی (تجربی) نیز خلاف آن را به اثبات نرساند ، حجّت تمام است . و البته هر گاه فرضیه ای به لحاظ علمی ثابت شد ، معلوم میشود که هیچ منافاتی با وحی ندارد.
👇ادامه پاسخ👇