◀️شبهه #شماره_2249
⛔️ سوال: ⛔️
@Wiki_Shobhe
در قرآن شما آمده است، خدا قادر مطلق است و با یک فرمان «باش» می تواند هر چیزی را «بود» نماید. پس چرا همه ی معجزات را فقط طی 23 سال به پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم شما داد و چرا پس از آن معجزه ای به علما نداد و یا به کافران براساس خواستشان معجزه نشان نداد که به او ایمان آورند؟ پاسخ قاطع چیست؟
#قرآنی #دینی
✅◀️ پاسخ : ▶️✅
@Wiki_Shobhe
1⃣ معجزه برای اثبات نبوت و رسالت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم است و نه اثبات وجود خدا و آن نیز همیشه به خواست پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم یا کفار و ... صورت نمی گرفته است، بلکه بنا بر حکمت و مشیت الهی واقع می شد، خواه مطابق درخواست کفار باشد یا نباشد.
2⃣ در مبحث «توحید» یا آنچه اصطلاحاً به آن «اثبات وجود خدا» می گویند، گواهی عقل کافیست، هرچند که ذره به ذره این عالم هستی که در مقابل دید همگان می باشد «معجزه» است. هیچ کس قادر به خلق یک عنصر نمی باشد. در پیشرفت های علمی نیز هر چه به دست آمده، «کشف» است و نه ابداع. یعنی چیزی که بوده را شناخته اند. هیچ کس چیزی را که در عالم هستی نبوده، به وجود نیاورده است و نمی تواند به وجود آورد.
اى مردم مثلى زده شد پس بدان گوش فرا دهيد. كسانى را كه جز خدا می خوانيد هرگز [حتى] مگسى نمى آفرينند، هر چند براى [آفريدن] آن اجتماع كنند و اگر آن مگس چيزى از آنان بربايد نمی توانند آن را بازپس گيرند، طالب و مطلوب هر دو ناتوانند (الحج،73).
3⃣ جالب آن که بدانید سؤال یا شبهه ی فوق حرف جدیدی نیست. اینها لا به لای کتاب ها می گردند و سؤالات و شبهات قدیمی را می یابند و تردیدی نیست که پاسخش را نیز خوانده اند، ولی نمی خواهند قبول کنند.
4⃣ در آیات ۳۳ تا ۳۵ سوره ی انعام خداوند به پیامبر گرامی خود می فرماید: اگر چه که اعراض آنها بر تو دشوار است و تو مایلی که همه ی آنها هدایت گردند و به وسیله ای آنها را از این اعراض منصرف کنی ولیکن دنیا دار اختیار است و آنها باید خودشان طریق حق را انتخاب کنند وگرنه اگر تو بخواهی بوسیله ی سوراخی در زمین یا نردبانی در آسمان برای آنها معجزه ای بیاوری تا آنها را مجبور به ایمان سازی، این عمل، بطلان اختیار آنهاست و قرآن خود بزرگترین معجزه و آیه برای هدایت است و اگر خدا می خواست بدون هیچ معجزه ای آنها را هدایت می کرد، ولی این دخالت تکوینی خداوند باعث ابطال نظام خلقت، که براساس اختیار انسان است، می گردید.
5⃣ پس کسی که با این همه نشانه ی واضح، همچنان بر کفر خودش استوار است با چه دلیل و علمی می توان تسلیم اسلام نمود. لذا به پیامبرش فرمود که تو فقط با قول احسن وحی را به آنان بگو، حقایق را بیان دار و راهنمایی کن، اما وکیل آنها نیستی که بتوانی معتقدشان کنی و نیز می فرماید: تو فقط تذکر بده (یادآوری کن آنچه می دانستند و فراموش کردند / یا تعلیم بده آن چه را نمی دانند) و تسلطی نداری که کسی ایمان بیاورد یا نیاورد:
بگو اى مردم حق از جانب پروردگارتان براى شما آمده است پس هر كه هدايت يابد به سود خويش هدايت مى يابد و هر كه گمراه گردد به زيان خود گمراه می شود و من بر شما نگهبان نيستم (یونس، 108)
پس تذكر ده كه تو تنها تذكردهنده اى؛ بر آنان تسلطى ندارى (الغاشیه، 21 و 22).
6⃣ به عنوان مثال به حکایت ذیل که عین همین سؤال است توجه نمایید:
ابن ابی العوجاء که خود را از دانشمندان ماده گرا (دهریون سابق یا ماتریالیست های کنونی) در نقل بحثش با امام صادق علیه السلام به رفیق زندیقش گفت:
در مناسک حج نزد او نشستم، چون دیگران رفتند و تنها ماندیم، بدون این که من پرسشی کنم، رو به من کرد و گفت: اگر حقیقت چنان باشد که اینها (مسلمانان طواف کننده) می گویند و چنان هم هست اینها رستگارند و شما هلاکید. اما اگر چنان باشد که شما می گویید، در صورتی که چنان نیست؛ شما با آنها برابرید. گفتم:
مگر ما چه می گوییم و آنها چه می گویند؟ گفته ی ما با آنها یکی است (ابتدا می خواست کفرش را نهان کند). فرمود: چگونه گفتار تو با آنها یکی است؛ در صورتی که آنها معتقدند معاد و پاداش و کیفری دارند و معتقدند که در آسمان معبودیست و آنجا (با وجود نظم الهی و فرشتگان) آباد است و شما عقیده دارید آسمان خراب است و کسی در آن نیست؟ ابن ابی العوجاء گوید:
من این سخن را از او غنیمت دانستم و گفتم: اگر مطلب چنان است که اینها می گویند (خدایی هست) چه مانعی دارد که بر مخلوقش آشکار شود و آنها را به پرستش خود خواند تا حتی دو نفر از مردم با هم اختلاف نکنند، چرا از آنها پنهان گشت و فرستادگانش را به سوی آنان گسیل داشت؟
اگر خود بی واسطه این کار را میکرد، راه ایمان مردم به او نزدیک تر می شد. (دقت شود که عین سؤال فوق است که به شکل کاملتری بیان گردیده است). بمن فرمود: وای بر تو!
چگونه پنهان گشته بر تو کسی که قدرتش را در وجود خودت به تو ارائه داده است؟ پیدا شدنت بعد هیچ
◀️شبهه #شماره_2250
⛔️ سوال: ⛔️
@Wiki_Shobhe
ميخواستم بدونم چه عاملي باعث ميشه ما باور كنيم كه قرآن قطعا از جانب ي قدرت مطلق نازل شده و گفته شده انسان، مثلا خود حضرت محمد نيست.
منظورم اينه كه خود حضرت محمد براي بدست آوردن قدرت و استفاده از اون، مثه دريافت پول و... اينكارارو كرده باشه
#قرآنی #دینی
✅◀️ پاسخ : ▶️✅
@Wiki_Shobhe
❗️ما از چهار راه می توانیم پی به صدق ادعای مدعی نبوت ببریم به این که اگر او می گوید از جانب خداوند برای هدایت بشر بر انگیخته شده است در ادعای خود صادق است؛
1⃣معجزه2⃣بررسی محتوای دعوت3⃣گرد آوری قرائن4⃣گواهی پیامبران پیشین
❗️معجزه؛
🔶معجزه عبارت از چیزی است که شرایط سه گانه زیر در آن جمع باشد؛
1- کار خارق العاده باشد که به کلی خارج از توانایی نوع بشر است و حتی بزرگترین نوابغ جهان از آوردن مثل آن ناتوان است.
2- همراه با ادعای نبوت باشد و آن را به عنوان سندی بر حقانیت خود ارائه دهد
3 - همراه با تحدی و معارضه طلبی و مقابله باشد یعنی مدعی نبوت اعلام کند که اگر می گویید این کار از سوی خدا نیست همانند آن را بیاورید.
📚الالهیات،سبحانی ج3 ص65
👌پیامبر گرامی ما برای اثبات ادعای نبوت خود معجزات فراوانی اقامه کردند که در کتب مختلف متواترا نقل شده است و همگان از آوردن مانند آن اظهار عجز و ناتوانی کردند که با توجه به آنها شکی در صحت ادعای پیامبر گرامی باقی نمی ماند که جهت اگاهی رجوع کنید؛
📚بحار الانوار ج17 ص159 تا ص421 و ج18 ص1 تا ص148
📚اثباه الهداه ج1 ص239 تا436
🗯اما معجزه بزرگ پیامبر گرامی ما قرآن بوده است که شاهد بزرگی بر صدق ادعای ایشان در اثبات نبوتشان می باشد و همگان از آوردن مانند آن ناتوان مانده است و همین ناتوانی دلیل بر آن است که این معجزه از جانب خداوند به ایشان داده شده است و از قدرت بشر خارج است.
❗️قرآن از جهات مختلف اعجاز دارد؛
1⃣اعجاز قرآن از نظر فصاحت و بلاغت؛
2⃣اعجاز قرآن از نظر معارف الهی
3⃣اعجاز قرآن از نظر علوم روز و اکتشافات علمی
4⃣اعجاز قرآن از نظر تاریخی
5⃣اعجاز قرآن از نظر وضع قوانین
6⃣اعجاز قرآن از نظر اخبار غیبی
7⃣اعجاز قرآن از نظر عدم تضاد و اختلاف
❗️تاریخ نقل می کنند هر کس که ادعای مقابله با قرآن را داشته است در برابر آن اظهار عجز کرده است
📚بحار الانوار ج17 ص159
❓حال سوال شما این است که از کجا معلوم این قرآن به این عظمت از جانب خود پیامبر آورده نشده باشد ❕
💢با تعریفی که از معجزه داشتیم پاسخ سوالتان روشن می شود زیرا ثابت شد که معجزه فوق قدرت بشری است و تنها منحصر به قدرت الهی می باشد لذا بشر از آوردن همانند آن ناتوان است چنان که خداوند می گوید:
«اگر درباره آنچه بر بنده خود نازل کردیم شک و تردید دارید لا اقل یک سوره همانند آن را بیاورید و گواهان خود را از غیر خدا بر این کار دعوت کنید اگر راست می گویید.اگر این کار نکردید که هر گز نخواهید کرد از آتشی بترسید که هیزم آن بدنهای مردم« گنهکار» و سنگهایی است که برای کافران مهیا شده است»
🔷بقره23-24
❗️ومی فرماید:
«بگو اگر تمام جن و انس اجتماع کنند تا کتابی همانند قرآن بیاورند نمی توانند اگر چه نهایت همفکری و همکاری را به خرج دهند»
🔷اسرائ88
❓آیا ممکن است خداوند خارق عادتی را که از عهده انسان ها خارج است در اختیار مدعی دروغ گویی بگذارد و بندگان خود را گمراه سازد.ایا این امر با حکمت خدا سازگار است❕
📚پیام قران ج7 ص275
❗️گذشته از آنکه پیامبران گذشته نیز به آمدن پیامبر اسلام بشارت داده اند که شواهد آن در همین تورات و انجیل تحریف یافته کنونی موجود است که جهت اگاهی به نمایه زیر رجوع فرمایید:
@Rahnamye_Behesht
بازنشراز
🇮🇷 کانال ویکی شبهه 🇮🇷
🌐«کانال جامع شبهات و شایعات فضای مجازی»🌐
کانال ویکی شبهه در ایتا:
https://eitaa.com/Wiki_Shobhe
🇮🇷 کانال ویکی شبهه درتلگرام🇮🇷
https://telegram.me/joinchat/BWGstz9LDGhlEtwQ6sumxg
🇮🇷ویکی شبهه🇮🇷
@Wiki_Shobhe
🌐«کانال جامع شبهات و شایعات فضای مجازی»🌐
◀️شبهه #شماره_927
💡کلمات کلیدی : #قرآن, #نماز, #عربی
⛔️ شبهه: ⛔️
@Wiki_Shobhe
چرا باید قرآن، نماز و دعاها را به صورت عربی بخوانیم؟
✅◀️پاسخ دوم شبهه:◀️✅
@Wiki_Shobhe
1⃣ ترجمه واقعی امکان ندارد🔻
✅ جملات هیچ زبانی را نمیتوان به طور کامل و دقیق به زبان دیگر ترجمه کرد. برای مثال دو جمله ی
He is a student / She is a student
در زبان فارسی هر دو به جمله «او یک دانش آموز است» ترجمه می شود. در صورتی که زن یا مرد بودن در جملات انگلیسی مشخص است و در جملات فارسی مشخص نیست.
زبان عربی ظرافت های پیچیده تری دارد که باعث می شود امکان ترجمه به زبان های دیگر را نداشته باشد. تفسیر های قرآن به همین دلیل طولانی تر و چندین برابر قرآن هستند که اگر بخواهیم آنها را در نماز بخوانیم نماز چندین برابر بیشتر طول می کشد. در ضمن، شاید هنوز هم نتوان آن معنای اصلی را که از جمله ی عربی فهمیده می شود از ترجمه فهمید.
2⃣ وحدت کلمه با سرود ملی🔻
✅ حتی با فرض نفهمیدن زبان عربی، باز هم خواندن نماز به زبان مشترک و یک شکل خاص اهمیت هایی دارد.
در سرتاسر ایران قومیت ها و زبان های مختلفی وجود دارد. از فارس و ترک و لر و کرد و عرب و بلوچ و ...
اما در تمام مدارس، یک سرود ملی به زبان فارسی خوانده می شود. این سرود واحد نشانه وحدت و یکپارچگی است و باعث انسجام ملی می شود. هیچ کدام از اقوام ایرانی نگفته اند که ما به زبان خودمان سرود ملی را می خوانیم!
اسلام نیز دین تمام مردم جهان است با زبان های مختلف. بنابراین داشتن یک زبان واحد عامل وحدت و انسجام بیشتر است.
3⃣ عربی کاملترین زبان است🔻
✅ انسان اگر بخواهد کاری انجام دهد و نیاز به ابزاری داشته باشد، بهترین ابزار و کاملترین را برای کار خود استفاده می کند. خدا نیز برای رساندن مفاهیم به انسان ها از بهترین زبان استفاده می کند. در بین زبان شناس ها زبان عربی به عنوان کاملترین و دقیق ترین زبان شناخته شده است.
4⃣ هر جامعه ای زبان مشترک دارد🔻
✅ در تمام دنیا خلبان ها با زبان انگلیسی با همدیگر صحبت می کنند. زبان بین المللی زبان انگلیسی است که البته این یک موضوع اعتباری است. اما برای ارتباط مردم جهان بالاخره یک زبان مشترک لازم است. در بین مسلمان ها نیز زبان عربی زبان مشترک است. زیرا زبان قرآن و پیامبر -صلی الله علیه و آله و سلم- است
5⃣ فارسی هم می شود خواند 🔻
✅ بنا به فتوای بیشتر مراجع دعا کردن به زبان فارسی در قنوت و برخی مراجع در سجده و رکوع اشکالی ندارد . شما می توانید به زبان فارسی هم دعا کنید .
6⃣ عبادتی ثابت است تا از بین نرود🔻
✅ ما می توانیم در هر زمانی و مکانی به شیوه خود و با زبان خود با خدایمان راز و نیاز کنیم و نه تنها هیچ مانعی ندارد بلکه بسیار هم مطلوب است. اما نماز به عنوان یک قانون و تکلیف شخصی و ثابت الهی، دستورالعملی دارد که باید مو به مو رعایت شود
زیرا اگر قرار باشد هرکس نماز را به زبان خود ترجمه کند و بخواند به تدریج آن مفاهیم و معانی اصلی و واقعی آسیب جدی می بیند و از بین می رود و کم کم افراد فقط در ظاهر نماز می خوانند، که این چیزی نیست که خداوند حکیم، بیان آن را از ما خواسته است.
باز نشر از
🇮🇷 کانال ویکی شبهه 🇮🇷
کانال ویکی شبهه در ایتا:
https://eitaa.com/Wiki_Shobhe
🇮🇷 کانال ویکی شبهه درتلگرام🇮🇷
https://telegram.me/joinchat/BWGstz9LDGhlEtwQ6sumxg
◀️شبهه #شماره_2251
⛔️ سوال: ⛔️
@Wiki_Shobhe
ایا ممکن شهیدی بعد از 20 سال پیداش کنن جسدش سالم باشه ؟دلیل عقلی و قرانی بی زحمت ممنون
#اعتقادی #احادیث
✅◀️ پاسخ اول : ▶️✅
@Wiki_Shobhe
🔴چه کسانی بدنشان در قبر نمی پوسد؟
✳️از امام صادق (علیه السلام ) پرسش شد: آیا بدن انسان در قبر پوسیده می شود؟
امام (علیه السلام ) در پاسخ فرمود: "آری هیچ گوشتی و حتّی استخوانی باقی نمی ماند مگر این که پوسیده می شود"
🔷بنابراین پوسیده شدن بدن شهدا در قبر مطابق قانون طبیعی است و نشان دهنده نقص و کمی درجه آنان نمی باشد.
🔴به عللی که حکمت آن بر ما مخفی و پنهان است، بعضی از اجساد پوسیده نمی شود و بدن در قبر سالم باقی مانده و به صورت معجزه و یا کرامت قلمداد می شود.
🍀اسبابی که موجب سالم ماندن اجساد و اشیای همراه میت می شود:
1⃣بعضی از اعمال : پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلم) در حدیث معراج می فرماید:
"هر کس دوست دارد بدنش در قبر تازه بماند و نپوسد، باید مسجد را جارو کند".
2⃣همچنین جسد عالمان واقعی و کسی که چهل جمعه غسل جمعه را ترک نکند، نیز در قبر نمیپوسد.
3⃣دعای پیامبر (صلی الله علیه و آله): رسول خدا می فرماید:در نماز بر جنازه فاطمه بنت اسد مادر امیرالمؤمنین (علیه السلام) از خدا خواستم که کفن فاطمه بنت اسد را تا ورود به بهشت از پوسیده شدن حفظ کند که خداوند قبول فرمود.
4⃣بعضی از شهادت ها در راه خدا
گویند موقعی که شاه اسماعیل صفوی به کربلا مشرف شد و شنید که بعضی از مردم درباره "حرّبن یزید ریاحی" سخنان ناروایی می گویند، سر قبر وی آمد و دستور داد قبر او را نبش کردند،
پس از نبش قبر دیدند که گویا حرّ خواب است و به همان حالتی که شهید شده بود، میان قبر قرار دارد.
5⃣مرحوم مجلسی درباره انبیا و امامان می فرماید:روح و جسمشان پس از مرگ به آسمان عروج می کند و در آن جا در نعمت به سر می برند
💮🌺❄️💮🌺❄️💮🌺❄️💮
📒منابع:
1 - محمد باقر مجلسی، بحارالانوار، ج7، ص 43، ح21.
2 - همان، ج8، ص 144.
3 - همان، ج18، ص 6.
4 - ستارگان درخشان، ج5، ص 146.
5 - همان، ج6، ص 254.
✅◀️ پاسخ دوم : ▶️✅
@Wiki_Shobhe
1⃣ بطور قطع، در اثر ارتباط روح با بدن و تأثير طهارت روح و درجه تقوي در بدني که حکم لباس براي روح دارد بعضي از بدن هايي که در ميان قبر است، تر و تازه مي مانند.
نپوسيدن بدن پيامبران و ائمه طاهرين (ع) و اولياي خدا و بعضي از اخيار و ابرار در قبر در اثر همين ارتباط موضوعي است که در بعضي از روايات به آن اشاره شده است.
در بعضي از مقابري که به صورت سرداب حفر شده و جنازه ها را در آن سرداب پهلوي يکديگر قرار مي دهند ديده شده است که جنازه بعضي از علما پس از گذشت نيم قرن تازه است. البته مقام روح و نفس غير از بدن است، جنازه خواه در قبر بپوسد يا نپوسد، بدن لباسي است که کنده شده است و روح در مقام شامخ خود متنعم است و اگر فرض شود بدن قطعه قطعه يا سوخته گردد و خاکسترش را به باد دهند، اينها موجب کم شدن ثواب آن متوفي نخواهد شد.
2⃣ سالم بودن بدن حاکي از سلامت بالاي روح است ولي متلاشي شدن هم ضرري نمي زند. ولي با همه اين احوال بدن هايي که در ميان قبر است ممکن است نپوسد و درجه تقوي و طهارت روح تأثير در اين لباس داخل قبر افتاده نموده و او را تازه نگهدارد. در مورد اعمالي که مي تواند مؤثر باشد بر حفظ بدن در قبر علاوه بر تقوي و طهارت روح به نکاتي ديگر در روايات اشاره شده که از جمله در روايتي آمده که روي در ششم بهشت نوشته شده هر کس مي خواهد قبر او گشاده باشد بناي مسجد کند و هر کس مي خواهد بدنش طعمه حشرات زير زمين نشود در مسجد بسيار بماند و هر کس مي خواهد جسدش سالم بماند و پوسيده نشود، مساجد را نظافت کند. (بحارالانوار، ج8، ص145، ح68)
3⃣ علاوه بر تقوا، و مواردی که برشمردیم در منابع دینی استمرار غسل جمعه و مقید بودن بر آن از عوامل سالم ماندن جسم در قبر شمرده شده است.
مرحوم علامه حسینی طهرانی در كتاب معادشناسی بحث مفصلی در این خصوص و نحوه ارتباط روح و بدن بیان نموده و نپوسیدن بدنهای مطهر پیامبران و ائمه طاهرین و بعض اخیار و ابرار را مدعایی بر این امر بیان كرده است.
منبع: انجمن گفتگوی دینی
Sh_Aviny
🇮🇷 کانال ویکی شبهه 🇮🇷
🌐«کانال جامع شبهات و شایعات فضای مجازی»🌐
کانال ویکی شبهه در ایتا:
https://eitaa.com/Wiki_Shobhe
🇮🇷 کانال ویکی شبهه درتلگرام🇮🇷
https://telegram.me/joinchat/BWGstz9LDGhlEtwQ6sumxg
◀️شبهه #شماره_2253
⛔️ شبهه: ⛔️
@Wiki_Shobhe
به ایرانی بودن خود ببالید
در بناهای بزرگ جهان مانند دیوار چین دست نوشته هایی یافت شده که این عبارت در آن حکاکی شده:
اگر برده ای در هنگام کار آسیب دید او را گردن بزنید.
یا بر روی اهرام مصر نوشته شده:
کارگرانی را که هنگام کار ،توان کار کردن را نداشتند از بدن آنان مثل مصالح،در ساخت اهرام بهره ببرید.
ولی در تخت جمشید (پارسه) و در کتیبه های کشف شده نوشته شده:
اگر کارگری در هنگام کار در این بنا آسیب دید موظف هستیم وسایل امرار معاش اورا تا پایان زندگانیش بی هیچ چشم داشتی فراهم و پرداخت کنیم.
هویت ما این است که عده اى آن را پوسیده مى دانند.
آیا انسانیت ، تاریخ مصرف دارد؟؟؟؟
#تاریخی ملی
✅◀️ پاسخ شبهه: ▶️✅
@Wiki_Shobhe
✅ گردن زدن بردگان در مصر و بیمه از کارافتادگی هخامنشی: یک ادعای مجعول دیگر
✍ تاکنون چند نفر از خوانندگان از نگارنده سندی تاریخی برای این عبارت خواستهاند که عدهای میگویند:
«در بناهای بزرگ دنیا مانند دیوار چین و اهرام ثلاثه مصر کتیبههایی یافت شده که این عبارات در آن حکاکی شده بود: اگر بردهای در هنگام کار آسیب دید او را گردن بزنید.
ولی در تخت جمشید در کتیبههای یافت شده نوشته شده: اگر کارگری در هنگام کار در این بنا آسیب دید، شاهنشاهی هخامنشی موظف است تا آخر عمر وسایل امرار معاش او را بدون هیچ منت و چشمداشتی پرداخت کند».
(برای آگاهی از موج گسترده انتشار این مطلب آنرا در گوگل جستجو کنید).
👈 این عبارت همچون بسیاری از دیگر عبارات و ادعاهای منتسب به عصر هخامنشی از اساس ساختگی و مجعول است و ساخته ذهن کورشپرستانی که قصد فریب اشخاص زودباور و سادهدل را دارند.
نه در کتیبههای چین و مصر چنان مطالبی نوشته شده و نه در کتیبههای هخامنشی چنین مضامینی. 👌
💫 منبع: سایت پژوهش های ایرانی
(رضا مرادی غیاث آبادی)
🇮🇷 کانال ویکی شبهه 🇮🇷
کانال ویکی شبهه در ایتا:
https://eitaa.com/Wiki_Shobhe
🇮🇷 کانال ویکی شبهه درتلگرام🇮🇷
https://telegram.me/joinchat/BWGstz9LDGhlEtwQ6sumxg
◀️شبهه #شماره_2254
⛔️ شبهه: ⛔️
سخنان جنجالی آیت الله #طالقانی در مورد وعده های دروغین خمینی آب و برق مجانی و مسکن
💡هشتگ کلیدی: #آیت_الله_طالقانی #آب_و_برق_مجانی #امام_خمینی
✅◀️ پاسخ شبهه: ▶️✅
@Wiki_Shobhe
1⃣این صوت، بخش تقطیع شده ای از سخنرانی آیت الله طالقانی، در تاریخ 23 مرداد 1358 (20 رمضان)
در کاخ سعدآباد، با عنوان⬇️
"نفس انسان" و با موضوع تفسیر آیاتی از سوره ی بقره است.
( از 19:02 تا 22:15 )
2⃣ایشان در این قسمت و در تفسیر آیه ی 200 سوره ی بقره، به شرح ویژگی های اشخاص و گروه های مستبدی می پردازند، که مردم را اغفال کرده و بر ایشان حاکمیت مطلق پیدا می کنند.
3⃣بر خلاف القای عناصر ضدانقلاب، با دقت در محتوای دو سخنرانی آیت الله طالقانی،
در« 23 و 26 مرداد 58»، روشن
می شود، همانگونه که ایشان در لابلای همین صحبت ها هم مثال زده اند، روی صحبت آیت الله با رژیم مستبد و طاغوتی پهلوی است، که با کمک استعمارگران روی کار آمده و با وعده های فریبنده مادی و اقتصادی (آب و نان) سعی در استثمار مردم داشتند.
4⃣فایل هر دو سخنرانی را می توانید به صورت کامل از لینک زیر (سایت آیت الله طالقانی) دریافت و گوش کنید⬇️⬇️⬇️
http://yon.ir/e39c
💠منبع: کانال آنتی شبهه💠
https://telegram.me/joinchat/BZqYaDwEHx0EUSbvRSIJcA
بازنشراز
🇮🇷 کانال ویکی شبهه 🇮🇷
🌐«کانال جامع شبهات و شایعات فضای مجازی»🌐
کانال ویکی شبهه در ایتا:
https://eitaa.com/Wiki_Shobhe
🇮🇷 کانال ویکی شبهه درتلگرام🇮🇷
https://telegram.me/joinchat/BWGstz9LDGhlEtwQ6sumxg
◀️شبهه #شماره_2257
⛔️ سوال: ⛔️
@Wiki_Shobhe
میبخشید لطف میکنید در مورد بیوگرافی دکتر فرهنگ هلاکویی مختصر توضیح بدید.
✅◀️ پاسخ : ▶️✅
@Wiki_Shobhe
بیوگرافی ایشان را در لینک زیر مطالعه بفرمایید:
yon.ir/87JJ
✅ نقد برخی افکار دکتر فرهنگ هلاکویی
چندين سال است كه از دكتر فرهنگ هلاگويي سخنراني ها و مشاوره هاي زيادي در زمينه تربيت فرزند و ازدواج و همسران و ...در فضاي مجازي و نرم افزارهايي منتشر شده است. در یکی از این مباحث، ایشان به رابطه ارزشهای اخلاقی،اخلاق و دین میپردازد. خلاصه مطالبی که مطرح شده بدین قرار است:
1. مردم تفاوت بین اخلاق و ارزش را نمی فهمند. به همین جهت 40 درصد مردم آمریکا معتقدند که کشور آنها دچار فقر اخلاقی شده است.
2. ما 4 اصل اخلاقی در طول تاریخ داشته ایم که عبارتند از: عدالت و انصاف، واقعیت و حقیقت، رهایی و آزادی، محبت و عشق. در سده اخیر یک اصل دیگر نیز به این فهرست اضافه شده است که عبارت است از حرمت و حیثیت انسانی.
3. این اصول مطلق هستند ولی همگان در راه کسب آن هستند.
4. ارزش، واقعیت مرحج است و ضعیف میشوند.
5. توده مردم، در مورد مباحث فلسفی نمیتوانند نظر بدهند.
6. توده مردم، ضعف اخلاق را به خاطر ضعف مذهبی میدانند، در حالیکه:
اولا: ادیان به دنبال اخلاق نبودند بلکه به دنبال ارزشهای خودشان بودند(مانند نابرابری بین زن و مرد، مومن و منکر، قبول بردگی و ..)
ثانیا: ادیان جایی برای اصول اخلاقی نگذاشتند.
ثالثا: بسیاری از ارزشهای دینی ضد اخلاقند.
7. توده مردم، تعاریف عجیب و غریبی از گذشته میکنند. درحالیکه تاریخ بشر ننگ است و شرم و هیچ جای دفاعی ندارد. نمیتوان جامعه امروز با طول عمر بیشتر و امکانات رفاهی بیشتر و و... را بدبخت تر از گذشتگان به شمار آورد.
نقد و بررسی
سخنانی که مطرح شد در قالب چند بند قابل بررسی و نقد است.
1⃣ بخش اول: اخلاق و ارزشهای اخلاقی.
2⃣ بخش دوم: نسبیت ارزشهای اخلاقی.
3⃣ بخش سوم: رابطه دین و اخلاق.
در ادامه به صورت مبسوط و در حد نیاز به بررسی هر کدام از محورهای یاد شده میپردازیم.
1⃣ بخش اول: اخلاقی و ارزشهای اخلاقی.
در این زمینه، جناب اقای هلاکویی چند ادعا را مطرح کرده است.
1.مدعی است در طول تاریخ ما 4 اصل اخلاقی داشته ایم و اخیرا یک اصل دیگر نیز به آن اضافه شده است.
2. مدعی است که ارزشها غیر از اصول اخلاقی است.
3. مدعی است ارزشهای اخلاقی، واقعیات مرجح هستند.
4.مدعی است اصول اخلاقی ثابت ولی ارزشهای اخلاقی نه.
در مورد ادعای اول: مهم اصل این ادعا نیست بلکه پشتوانه و استدلالی است که پشتوانه این دیدگاه است. بر خلاف دیدگاهی که ایشان ارائه کرده است، در طول تاریخ 4 اصل و ارزش اخلاقی وجود داشته که تقریبا مورد اتفاق بوده است. این اصول که ادعا شده اولین بار از سوی سقراط مطرح عبارتند از: حکمت، عفت، شجاعت و عدالت. این اصول و ارزشها مطلق بوده و ربطی به آئین یا دین خاصی ندارد. بنابراین، اگر ایشان امور دیگری را به منزله اصول اخلاقی معرفی میکند، لازم است مستند یا استدلال این مطلب خویش را ارائه کند.
در مورد ادعای دوم: اینکه اصول غیر از ارزشهاست، کلام ایشان دارای یک تناقض و ناسازگاری ظاهری است.
از یک طرف بین این دو تفکیک قائل میشود و معتقد است که ارزشها عوض شده اند نه اصول اخلاقی. اما وقتی این اصول را میخواهد نام ببرد، میگوید این اصول و ارزشها 4 تا هستند، گویی اصول همان ارزشها هستند. اگر اینها را یکی بدانیم، باید برای ارزش دانستن یک ارزش یا اصل اخلاقی، ملاک خویش را بیان کنیم. فلاسفه برای اصل و ارزش اخلاقی دانستن، چند ملاک ارائه کرده اند که عبارتند از: مطلوبیت، کمال، محبوبیت، سودمندی، زیبایی و..
در مورد ادعای سوم: اینکه ارزشها واقعیات مرجح هستند از چند جهت ابهام دارد.
اولا: معلوم نیست ملاک و مستند ایشان برای این تعریف چیست؟
ثانیا:اینکه واقعیت است، در ظاهر نشان میدهد که ایشان از بین مکاتب اخلاقی، واقع گرا است. این بدان معناست که قاعدتا دستورات اخلاقی را واقعی میدانند و بنابراین، نباید آنها را نسبی و تابع اراده افراد(فرد یا اجتماع) بدانند.
ثالثا: واقعیت مرجح داشتن، دارای ابهام است. مرجح است یعنی انسان از بین چند واقعیت این واقعیت را انتخاب میکند یا اینکه اصلا واقعیت ندارد و تمام حقیقت آنرا انتخاب مردم و خواست آنها تشکیل میدهد.
در مورد ادعای چهارم: اگر ارزشها، از سنخ واقعیات هستند نه اموری ذهنی، بنابراین نسبی بودن در خود آنها معنا ندارد. واقعیت که نسبی نیست، این درک ما از واقعیت است که نسبی است. بنابراین، کسی که معتقد به واقعی بودن ارزشهاست، در این مورد نسبی بودن این واقعیات، میتواند حداکثر مدعی شود که ادراک ما از این واقعیات نسبی است.
2⃣ بخش دوم: نسبیت ارزشهای اخلاقی
در مورد نسبیت ارزشهای اخلاقی، سه رویکرد عمده وجود دارد: توصیفی، فرااخلاقی و هنجاری.
1.نسبیت گرایی توصیفی: بر اساس این رویکرد، توصیفی که
افراد از اخلاق و ارزشهای اخلاقی دارند هم در "احکام اخلاقی افراد و جوامع مختلف " با هم تفاوت دارد و هم در احکام اصلی اخلاقی؛ به گونه ای که حتی با توضیح در مورد خصوصیات افعال مورد نظر نیز، اختلاف مورد نظر برطرف نمیشود. مثلا قتل افراد سالخورده که در برخی جوامع بر اساس برخی توجیه ها، کاری اخلاقی و در برخی دیگر غیر اخلاقی است(حتی با وجود آن توجیهات)
2.نسبیت گرایی فرااخلاقی: بر اساس این رویکرد، در مورد احکام اخلاقی اصلی، شسیوه معقول و معتبر عینی برای توجیه یکی در مقابل دیگری وجود ندارد. به همین جهت کاملا ممکن است که دو حکم اصلی متعارض، به یک اندازه معتبر باشد. بنابراین، تنها یک ارزشیایی اخلاقی وجود ندارد پس یا همه نظامهای اخلاقی به یک اندازه صادقند، یا دست کم برخی از آنها صادقند.این رویکرد، به دو دسته قراردادگرا و ذهنیت گرا تقسیم میشود.
بر اساس رویکرد قرار دادگرا، اصول اخلاقی به جامعه، فرهن، عادات و رسوم آن بستگی دارد.
رویکرد ذهنیت گرا نیز مدعی است که اعتبار اصول اخلاقی به انتخاب افراد، امیال و احساسات شخصی آنها مربوط میشود نه اجتماع.
3. نسبیت گرایی هنجاری: بر اساس این رویکرد، نباید به رعایت اصول ثابت اخلاقی پافشاری کرد و ارزشهای اخلاقی مورد پذیرش دیگران را بر اساس معیارهای خود مورد ارزیابی قرار داد. پیش فرض این رویکرد این است که:
اولا: ارزشهای مورد پذیرش افراد و جوامع مختلف یکسان نیست و تفاوتهای بنیادی دارد.
ثانیا: ارزشهای اخلاقی، مبنایی واقعی ندارد.
از میان این سه رویکرد در نسبیت گرایی اخلاقی،
رویکرد اول مربوط به حوزه مردم شناسان و جامعه شناسان است.
رویکرد دوم در حوزه فلسفه اخلاق قرار دارد.
رویکرد سوم، نتیجه دو قسم قبلی است و مورد حمایت اغلب مردم شناسان غربی.
آنچه در فلسفه اخلاق مورد نظر است، رویکرد دوم است که بررسی آن نشان میدهد دو دلیل اصلی برای اثبات آن از سوی مدافعانش ارائه شده است که عبارتند از:
استدلال اول: استدلال از طریق نسبیت گرایی توصیفی:
استدلال این افراد چنین است: چون برخی کارها در برخی جوامع خوب و پسندیده و در برخی دیگر ناپسند است، پس معلوم میشود که ارزشهای اخلاقی نسبی هستند.
اشکال این استدلال این است که:
اولا: مبنای این استدلال نادرست است؛ زیرا نسبیت گرایی توصیفی به این صورت که "حتی اگر به مردم احکام اصلی اخلاقی آموزش داده شود" باز هم مورد تعارض خواهد بود و برخی جوامع آنرا به عنوان یک کار اخلاقی نمیپذیرد. اما این مبنا درست نیست و ادعای نادرست و گزاف است. چطور می توان پذیرفت مثلا آزار انسان بی گناه، حتی اگر همگان را نسبت به زشتی و نتایج این کار آگاه کنیم باز نسبت به آن و ناپسندی آن اختلاف نظر باشد.
نقد دیگری که بر این استدلال وارد میشود این است که استناد به نسبیت گرایی توصیفی به صورت افراطی و به شکل قضیه موجبه کلیه نیازمند اثبات اختلاف واقعی و اساسی در تمام ارزشهای مورد قبول افراد و اقوام است. حال آنکه استقرای تام احکام اخلاقی افراد و جوامع گوناگون در تمامی موضوعات اخلاقی امکان پذیر نیست.
همچنین وجود اختلاف حتی اگر در تمامی موضوعات اخلاقی وجود داشته باشد، دلیل بر نسبیت گرایی اخلاقی نیست و هیچ ملازمه ای بین این دو برقرار نیست. همانطور که وجود اختلاف نظر در علمی خاص مانند فیزیک، مستلزم قبول نسبیت در این علم نیست.
استدلال دوم: استدلال از طریق انشایی دانستن احکام اخلاقی.
بر اساس این استدلال، احکام اخلاقی از سنخ خبر از عالم واقع نیست، بلکه به منزله دستورات و فرامینی است به منظور به دست آوردن منفعتی فردی یا اجتماعی.
در حالیکه مفاهیم اخلاقی از سنخ معقولات ثانی فلسفی هستند بنابراین یکسره ذهنی نیستند بلکه گرچه دارای مابه ازای مستقل خارجی نیست اما منشأ انتزاعی خارجی دارد که این مفاهیم از وجود آن روابط انتزاع میشود. همچنین، جملات و قضایای اخلاقی بیانگر روابط واقعی افعال و نتایج آنهاست و به همین جهت خبر دادن از آنها، یکسره جدای از حکایت گری از جهان واقع و انشایی نیست.
3⃣ بخش سوم: رابطه دین و اخلاق
مطالبی که در این زمینه ارائه شد، نشان دهنده تباین بین دین و اخلاق، بلکه مضر بودن دین برای اخلاق است. برای فهم درست این دیدگاه و بررسی آن ابتدا به ارائه نظریات مرتبط میپردازیم و سپس به بررسی آن خواهیم پرداخت.
در مورد رابطه دین و اخلاقی سه رویکرد عمده وجود دارد: تباین، اتحاد و تعامل
بر اساس دیدگاه تباین، قلمرو دین و اخلاقی هیچ ارتباط منطقی با هم ندارد و اگر احیانا مسائل دینی با مسائل اخلاقی تلاقی و ارتباطی داشته باشند، صرفا رابطه عرضی و اتفاقی است نه منطقی.
بر اساس این رویکرد، دین امری است مربوط به رابطه انسان با خدا. اخلاق نیز بیانگر روابط آدمیان است.
حتی برخی نیز معتقدند که نه تنها دین و اخلاق رابطه ا ی با هم ندارند بلکه دین و باورهای دینی مانع اخلاق هستند و موجب زوال و نابودی تدریجی آن میشود.
این رویکرد نادرست است. زیر
ا:
اولا: اخلاق از چندین جهت، نیازمند دین است. تعیین ارزشهای اخلاقی جزیی، تعیین هدف ارزشهای اخلاقی و نیز ضمانت اجرایی ارزشهای اخلاقی همگی از جمله مهمترین وجوه نیاز دین به اخلاق است.
ثانیا: نقدهایی که برخی از افراد در مورد برخی از احکام و دستورات شرعی وارد میکنند ناشی از دلایلی چون عدم توجه به فلسفه احکام، نگاه تک بعدی به انسان، ارزیابی احکام و دستورات شرعی بر اساس رویکردهای اخلاقی فاقد پشتوانه درست و عقلانی است.
مسائلی از قبیل برده داری در اسلام، تساوی حقوق زن و مرد، تساوی حقوق پیروان تمامی ادیان از جمله مواردی است که بارها و بارها به عنوان انتقادهایی بر نظام اخلاقی اسلام وارد شده و از سوی دیگر، مومنان نیز به این سوالات پاسخ دادهاند. ولی با ز هم بدون توجه به پاسخهای ارائه شده و مباحث مطرح شده، این مباحث تکرار میشود.
بنابراین:
این نظر که دین، به دنبال اخلاق نبوده است بلکه به دنبال ارزشهای مذهبی است، بر اساس نکاتی که در بخش قبل گفته شد، نادرست است. اثری که ادیان خصوصا دین اسلام برای ترویج اخلاق فردی و اجتماعی و حتی برای زندگی دنیوی بشریت و مومنان و نحوه تعامل آنها با دیگر انسانها دارد امری نیست که قابل پوشاندن باشد.
در احادیث دینی، بخشی عمده ای از کتابهای حدیثی، مربوط به اخلاق و سفارشهایی است که دین مبین اسلام در این زمینه دارد. تنها کافی است با دید باز سراغ کتابهای اصلی حدیثی مسلمانان و خصوصا شیعیان برویم تا ببینیم دین اسلام تا چه به اخلاق اهمیت میدهد.
اینکه رسول گرامی اسلام، هدف خویش از بعثت را به سرانجام رساندن مکارم اخلاق معرفی میکند، نشان دهنده اوج اهتمام دین اسلام به اخلاق و مکارم اخلاقی است:
«انما بعثت لاتمّم مکارم الاخلاق»
این ادعا که این مسائل و گزاره ها، گزاره های اخلاقی نیست بلکه ارزشهای ادیان است، فرار از بحث و مغالطه ای بیشت نیست.
اینکه دین اسلام به مسلمانان نسبت به رعایت حقوق همسایه چه مسلمان و چه غیر مسلمان تاکید دارد. این ادعا که ادیان جایی برای اصول اخلاقی نگذاشته اند نیز ادعایی ناشی از بی انصافی و نگاه مادی گرایانه به اخلاق و تک بعدی نگریستن به انسان و اصول اخلاقی است.
به نقل از : انجمن گفتگوی دینی
🇮🇷 کانال ویکی شبهه 🇮🇷
🌐«کانال جامع شبهات و شایعات فضای مجازی»🌐
کانال ویکی شبهه در ایتا:
https://eitaa.com/Wiki_Shobhe
🇮🇷 کانال ویکی شبهه درتلگرام🇮🇷
https://telegram.me/joinchat/BWGstz9LDGhlEtwQ6sumxg
◀️شبهه #شماره_2258
⛔️ شبهه: ⛔️
@Wiki_Shobhe
سرزميني كه متفكرانش بيكار باشند،
وسياست مدارنش بازداشت:
مشاورانش بيمار باشند،
و وكلايش ساكت:
جوانانش دل مرده باشند، وسالخوردگانش بلندپرواز،
مردانش لحن زنانه داشته باشند،
و زنانش ژست مردانه،
اغنيايش دزدي كنند،و فقرايش كارگري،
صادراتش فيلسوف باشد،
و وارداتش مواد مخدر،
دولتش خصوصي باشد،
و مرده پرستي اش عمومي،
قبرهايش خريده شوند،
ومغزهايش فروخته،
گورستان تاريخ است،...
#سیاسی
✅◀️ پاسخ شبهه: ▶️✅
@Wiki_Shobhe
1⃣این متن یک نمونه از #سیاهنمایی غیر مسئولانه است که فقط به ایرادگیری مشکلات پرداخته وبه هیچ عنوان به نقاط مثبت کشور اشاره نکرده است.
اگر این متن را به کسی که تا بحال ایران را ندیده است،
داده شود آیا با خواندن آن، میتواند #ایران واقعی را که هرروزه آنرا میبینیم به درستی تصور کند؟؟!!!
این متن حتی نمیتواند توصیف واقعی فقیرترین کشورها مثل افغانستان ویا کشورهای بی بضاعت آفریقایی باشد چه برسد به این که در مورد ایران صدق کند.
تک تک بندهای متن اگر مصداقی هم در کشور داشته باشد ٬به عنوان مصداقهای موردی و محدود شناخته میشوند نه اینکه توصیف کلی وضعیت کشور باشد.اگر بنا بر سیاهنمایی باشد به راحتی میتوان در پیشرفته ترین کشورها هم نقاط ضعفشان را رصد کرد وبا جملات ادبی واحساسی شروع به سیاهنمایی کرد.
انصاف و صدق و مسئولیت شناسی، گوهرهای درخشان #انسانی ست که اگر از وجود انسان کنار گذاشته شود هر حقیقتی به راحتی زیر پا گذاشته میشود .
2⃣وقتی عناد جای #حقیقت_جویی را در یک شخص میگیرد شروع به اعتراض وایرادگیری میکند بدون آنکه حتی به صحت اعتراض خود فکر کرده باشد.
بسیاری از کسانی که فریاد میزنند زندانیهای سیاسی بایدآزاد شوند حتی نمیتوانند سه مورد از زندانی های سیاسی مورد ادعای خود نام ببرند.
وهمین که کلمه زندانی #سیاسی را یاد گرفته اند آنرا وسیله ی اعتراض و فریاد خود قرار میدهند.
3⃣نویسنده میگوید«مردان لحن زنان و زنان ژست مردانه دارند»
باید گفت که اینها #سوغات_فرهنگی همان غربیست که شما حتی یکبار هم حاضر نشدید انتقادی از آن بکنید و نقاط ضعف اورا لیست کنید ولی برای خودمان لیستهای بلند بالا طراحی کردید.
انگار #غرب بهشت بدون ایراد و ایران جهنمی ست پر از سیاهیها.
#بیگانه_دوستی و اجنبی پرستی صفات بارز کسانی ست که فقط دستاوردهای خودی را میکوبند.
4⃣میگوید«صادراتش فیلسوف ووارداتش موادمخدر است ومغزهایش فروخته»
اولا؛ در مقابل #مغزهایی که باهر دلیلی از کشور خارج میشوند افراد با استعداد فراوانی هم در داخل کشور وجود دارند که مشغول پژوهش وفعالیتهای علمی اند. ودستاوردهایی بی نظیری هم به کشور تقدیم کرده اند ورتبه ی علمی کشور را جزو بالاترین رتبه های علمی جهان رسانده اند.
ثانیا؛ما بیشترین قربانی را در راه مبارزه با7 مواد #مخدر داشتیم و هیچگونه کمکی هم از سوی کشورهای غربی به ما نشد و هر گاه هم یک قاچاقچی مواد مخدر محاکمه شد، داد #حقوق_بشری غربی به صدا درآمد وامثال شماها که فقط به دنبال اعتراضید با آنها همراه شدید.
5⃣در زمینه فساد #اقتصادی ومالی برخی افراد هم،
باید گفت که کسی منکر مبارزه جدی با این پدیده نیست.
و پیش قدم برای مبارزه با مفاسد اقتصادی، مقام معظم رهبری ست که بارها و بارها مبارزه با فساد اقتصادی را به مسئولین توصیه& کردند.
7
«مسئولان خیرخواه در قوای سه گانه بیاموزید که تسامح در مبارزه با فساد،بنوعی همدستی با فاسدان و مفسدان است.اعتماد عمومی به دستگاههای دولتی و قضایی در گروآن است که این دستگاهها در برخورد با مجرم و متخلف قاطعیت و عدم تزلزل خود را نشان دهند»(فرمان هشت ماده ای مقام معظم رهبری،۱۰/۲/۸۰
ولی عده ایی بدون آنکه نیت خیر، و اصلاح امور داشته باشند تنها به موضوع دامن میزنند وچنین تلقی میکنند که فساد کل اقتصاد کشور را فرا گرفته است!!!.
6⃣برخی ادعا های موجود در متن مثل:
«وکلایش ساکت٬سالخوردگانش بلند پرواز٬قبرهایش خریده شده»
آنقدر بی مفهوم و فاقد بار معنایی کافیست که ارزش پاسخ گفتن را ندارندو تنها برای پر کردن وتکمیل کردن متن آورده شده اند.
@forqanecybery
بازنشراز
🇮🇷 کانال ویکی شبهه 🇮🇷
🌐«کانال جامع شبهات و شایعات فضای مجازی»🌐
کانال ویکی شبهه در ایتا:
https://eitaa.com/Wiki_Shobhe
🇮🇷 کانال ویکی شبهه درتلگرام🇮🇷
https://telegram.me/joinchat/BWGstz9LDGhlEtwQ6sumxg
◀️شبهه #شماره_2260
⛔️ سوال: ⛔️
@Wiki_Shobhe
چرا ازدواج با خواهر زن حرام است؟
#دینی
✅◀️ پاسخ : ▶️✅
@Wiki_Shobhe
🔺یکى از مسلّمات اسلامى این است که احکام شرعى تابع و برگرفته از مصالح و مفاسد واقعى است، یعنى هر امر شرعى به علت مصلحت ضرورى است . هر نهى شرعى ناشى از مفسدهاى است که باید ترک شود. خدا براى این که بشر را به مصالح واقعى که سعادت او در آن است برساند، امورى را واجب یا مستحب کرده است . براى این که بشر از مفاسد دور بماند، او را از پارهاى کارها منع نموده است. اگر مصالح و مفاسد نبود، نه امرى بود و نه نهیى.
مصالح و مفاسد و به تعبیر دیگر حکمتها به گونهاى است که اگر عقل انسان به آنها آگاه گردد، عقل نیز همان حکم را مىکند که شرع بیان کرده است.
✅احکام شرعى دو گونه اند:
1⃣ احکامى که برخى از فلسفه هاى آن ها در قرآن و روایات بیان شده است مانند روزه که خداوند درباره آن مى فرماید: «کتب علیکم الصیام ...لعلکم تتقون» (1) "روزه بگیرید...تا پرهیزگار شوید". یعنى فلسفه روزه ، پرهیز از گناه است که تسلط بر نفس سرکش و هوس ها در پرتو آن حاصل مى شود. یا در مورد حرمت قمار و شراب مى فرماید: «شیطان مى خواهد به وسیله شراب و قمار، میان شما عداوت و کینه ایجاد کند، و شما را از یاد خدا و از نماز باز دارد... .» (2).
2⃣ احکامى که فلسفه آن ها در قرآن و روایات بیان نشده یا پیشوایان معصوم(علیهم السلام) آن ها را بیان کرده اند، ولى به دست ما نرسیده است . در این مورد، ممکن است با دلیل هاى عقلى یا تجربى به بخشى از حکمت هاى آن پى ببریم.
بعضی از حکمت های احکام نیز با پیشرفت علم روشن می گردد، همان طوری که بعضی از احکام در زمان معصومین علیهم السلام بدون ذکر حکمت و دلیل آن بیان گردیده ولی امروز علم بشر به حکمت آن پی برده است. مانند، حکم حرمت گوشت خوک .
✅چرا ازدواج با خواهر زن حرام است؟
ازدواج همزمان با دو خواهر حرام است، ولی اگر یکی از آن ها از دنیا برود یا طلاق بگیرد، ازدواج با خواهر بعدی جایز است.بر همین اساس خواهر زن بر مرد محرم محسوب نمی شود.
دلیل اینکه جمع بین دو خواهر در ازدواج حرام است، قرآن کریم است. در آیه 23 از سوره نساء، خداوند حکم حرمت جمع بین دو خواهر را در امر ازدواج بیان نموده است.
✅اما حکمت مسئله:
شاید رمز این که اسلام از چنین ازدواجى جلوگیرى کرده، این باشد که دو خواهر به حکم نسب و پیوند طبیعى نسبت به یکدیگر علاقه شدیدى دارند، ولى هنگامى که رقیب هم شوند، نمىتوانند علاقه سابق را حفظ کنند، به این ترتیب یک نوع تضاد عاطفى در وجود آن ها پیدا مىشود، که براى زندگى آن ها زیانبار است؛ زیرا دائماً انگیزه «محبت» و انگیزه «رقابت» در وجود آن ها در حال کشمکش و مبارزه است.(3)
گفتنی است که حرام بودن ازدواج با خواهر زن در زمانی که خواهر دیگرش همسر انسان باشد از باب محرم بودن خواهر زن نیست، بلکه از باب اینکه جمع بین دو خواهر یا ازدواج همزمان با دو خواهر حرام است. و دلیل این مسئله قرآن کریم است که جمع بین دو خواهر را در مسئله ازدواج در یک زمان منع کرده است. (4)
—----------------------------------------------------------------
پی نوشت ها:
1. بقره (2) آیه 183 .
2. مایده (5) آیه91.
3. آیت الله مکارم شیرازی،تفسیر نمونه، ج3، ص: 418.نشر دارالکتب الاسلامیه تهران بی تا.
4. سوره نساء، آیه 23.
http://www.pasokhgoo.ir/node/23186
@pasokhgoo1
بازنشراز
🇮🇷 کانال ویکی شبهه 🇮🇷
🌐«کانال جامع شبهات و شایعات فضای مجازی»🌐
کانال ویکی شبهه در ایتا:
https://eitaa.com/Wiki_Shobhe
🇮🇷 کانال ویکی شبهه درتلگرام🇮🇷
https://telegram.me/joinchat/BWGstz9LDGhlEtwQ6sumxg