eitaa logo
همسفران دیار طغرالجرد
592 دنبال‌کننده
7.7هزار عکس
3.9هزار ویدیو
50 فایل
مذهبی ،اجتماعی ،تاریخی، فرهنگی. شما میتوانید نظرات انتقادات ، پیشنهادات و مطالب مفید خود را ارسال کنید
مشاهده در ایتا
دانلود
🍃🌩🍃🌩 ضرب‌المثل های ایرانی: المثل‌ها جملات کوتاهی هستند که از گذشتگان به ما ارث رسیده‌اند. برخی از اشعار به صورت ضرب المثل داره و گاه داستانی حقیقی. تفاوتی ندارد که ریشه در چیست مهم آن است که پند مورد نظر دریافت گردد. تاکنون ضرب المثل  بخواب کار من است خدا نگهدار من است" به گوشتان خورده است؟ میدانید معنی آن چیست؟ برای آگاهی از مفهوم این ضرب المثل همراه ما باشید. ضرب المثل بخور بخواب کار من است خدا نگهدار من است. ضرب المثل دقیقا اشاره به افراد تنبلی دارد که حال انجام کاری را نداشته ولی به امید موفقیت از خداوند نشسته باشد. حکایت در مورد کسی است که از خداوند درخواست موفقیت و پیروزی دارد اما هیچ کاری نمی کند و فقط می خورد و می خوابد. کسی می گویند : که کار هر روزش خوردن و خوابیدن است اما از خدا موفقیت می‌خواهد. دیگر ضرب المثل‌های مشابه به آن می‌توان به مثل “تنبل نرو به سایه، سایه خودش میایه” اشاره کرد. تنبل چشم به روزی پروردگار دوخته‌اند. انتظار دارند که خداوند متعال بدون هیچ تلاشی نعمت و رحمتش را به آن‌ها ارزانی دارد در صورتی که در روایات فراوان ائمه و معصومین عکس آن را بیان کرده‌اند. مانند: علی فرموده‌اند: «هر کس تنبلى و سستى‌اش مداومت یابد، آرزویش ناکام و عملش زشت خواهد شد.»‌ 🍃هفته ای سرشار از سلامتی و شادکامی در پیش رو داشته باشید. 🙏 کانال همسفران دیارطغرالجرد ⏬ https://eitaa.com/Yareanehamra
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠 اجتماع بزرگ مردمی به مناسبت ۹ دی 🔰 روز بصیرت و میثاق امت با ولایت 🗓 زمان: شنبه ۹ دی ساعت ۱۰ صبح 🔶 مکان: میدان شورا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📸 قیمت جدید بسته‌های اینترنت
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🦾🦵🦿 پزشکی این هفته ی کانال همسفران دیارطغرالجرد: که باید در مورد گرفتگی عضلات یا اسپاسم ، علائم، علل و راه های درمان آن بدانیم : { قسمت سوم } عضلاتی بیشتر درگیر اسپاسم می‌شوند؟ نشان می‌دهد عضلات و ماهیچه‌هایی که به دو مفصل متصل هستند یا از آن‌ها عبور می‌کنند، بیشتر درگیر گرفتگی و اسپاسم می‌شوند. بعضی از این عضلات و ماهیچه‌ها عبارت هستند از: *عضلات پشت ساق پا *عضلات پشت و جلوی ران *عضلات کمری *ماهیچه‌های کف دست و پا *ماهیچه‌های شکم و پهلو *ماهیچه‌های بازو *ماهیچه‌های قلب و عضلات قفسه سینه گرفتگی عضلات چیست؟ گرفتگی عضلات پا در خواب : عضلات دلایل متعددی دارد که هر کدام به نحوی روی گرفتگی عضلات و ماهیچه بخش‌های مختلف بدن تاثیر می‌گذارند. دلایل میتواند : کار زیاد، ورزش در هوای گرم و بیماری های خاص باشد. زیاد : ناشی از کار زیاد به عنوان اصلی‌ترین دلیل اسپاسم عضلانی شناخته می‌شود. اصولا افراد زمانی که به انجام کاری مشغول هستند، مستقیما از عضلات و ماهیچه‌ها کمک می‌گیرند. زمانی که بیشتر از توان، از عضلات و ماهیچه‌ها کار کشیده شود، آن‌ها به خاطر خستگی زیاد واکنش‌های لحظه‌ای نشان می‌دهند. واکنش‌ها همان اسپاسم و گرفتگی‌هایی هستند که شاید چند ثانیه تا چند دقیقه بیشتر طول نکشند اما با درد فراوانی همراه خواهند بود. # ورزش در هوای گرم و بیماری‌های خاص را در پست بعدی " موضوع پزشکی " ارائه خواهیم داد. ♦️هفته ای توآم با سلامتی، آرامش و آسایش، در پیش رو داشته باشید. ♦️ کانال همسفران دیارطغرالجرد ⏬ https://eitaa.com/Yareanehamra
وضعیت هوای امروز شهر کرمان ⛅️ صاف تا کمی ابری ، گاهی افزایش ابر و وزش باد تغییرات دمای امروز 🔺 ۱۵ 🔻 ۱ 🌡 دمای فعلی ۱ درجه سانتی گراد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
همسفران دیار طغرالجرد
  🌹🌹 #قسمت هشتاد و هفتم (کتاب زندگی نامه شهدای بخش طغرالجرد ) #زندگی نامه سردار شهید، جانباز حاج
  🌹🌹 هشتاد و هشتم (کتاب زندگی نامه شهدای بخش طغرالجرد ) نامه سردار شهید، جانباز حاج حسن رشیدی [ قسمت بیست و پنجم ]  : خود نوشته‌های شهید🌷   برای سوار شدن هجوم آوردند و هر یکی می‌خواست زودتر از دیگری سوار قطار شود و خود را به صندلی داخل کوپه قطار برساند. حاج محمّد علی عرب نژاد که همراهمان بود، به بچه‌ها توصیه می‌کرد که در سوار شدن عجله نکنند. تعدادی باید آخر صف باشند و بگذار ما باشیم. که ارادت خاصی به برادرشان، شهید حمید عرب نژاد، داشتم به حرف ایشان عمل کردم و آخرین نفری بودم که سوار قطار شدم. دیدم جایی برای نشستن نیست، مجبور شدم داخل راهرو و رو به روی پنجره ی قطار بایستم و نظاره گر بیرون باشم.   قم که رسیدیم قطار توقف کرد و کلیه ی نیروها را برای سخنرانی آقای محمّد نارویی، نماینده ی مردم بم، پیاده کردند و طبق روال آن روز که همه از جنگ و دفاع مقدس صحبت می‌کردند، ایشان هم ما را بی فیض نگذاشت. باز سوار قطار شدیم و به سمت اهواز حرکت نمودیم. و پادگان گلف : اهواز که رسیدیم، ما را به پادگان گُلف بردند. شب شده بود که به پادگان رسیدیم، باز هم موقع شام که رسید، نیروها برای گرفتن غذا به طرف دیگ هجوم آوردند. بازهم حاج محمّدعلی عرب نژاد به افراد توصیه می‌کرد در صف غذا باید چند نفر آخر باشند، بگذار ما باشیم.   به توصیه ایشان عمل نمودیم و غذاهای گرم تمام شد و به ما مقداری نان و پنیر و خرما دادند. چون در آن زمان از هر طرف کشور به این پادگان نیرو می‌آمد، آمار دقیقی برای تدارک غذا نبود.   آن روز ما را به پادگان غیور اصلی که بعد از سیلوی اهواز بود، بردند. در این سیلوها مهمات و اسلحه نگهداری می‌شد. یک روز که از کنار آن‌ها عبور می‌کردیم، دیدیم صدای انفجاری از داخل سیلو می‌آید و شعله ی انفجار هم به آسمان بلندشده. که می خواستم به طرف خط بروم، حاج محمد علی عرب نژاد مرا از زیر قرآن عبور داد و خودش برای تدارکات گردان به سوسنگرد رفت.   تجهیزات کم بود، تعداد زیادی از نیروها اسلحه و مهمات کافی نداشتند. گردانی که می‌بایست ده الی دوازده بی سیم داشته باشد، جمعاً سه تا بی سیم داشت، بیسیم چی بود ولی بیسیم نبود، آرپی جی زن بود ولی قبضه ی آرپی جی و سایر مهمات به اندازه ی نیروها وجود نداشت. این کمبود ها در همه جای جبهه به چشم می خورد. خط شدیم. گردان های «ابوالفضل (ع)» و «دو شهید» هم از سمت دهلاویه به طرف «پل سابله» آمدند. صبح روز بعد، گردان دو شهید به ما ملحق شد. سمت چپ ما نیروهای ژاندارمری و تعدادی از نیروهای شهید چمران نیز در کنار رود کرخه، حضور داشتند.   شب قبل، باران آمده بود، هوا خیلی سرد بود و نیروها هم لباس گرم و اورکت نداشتند و از شدت سرما به خود می لرزیدند. تدارکات و امکاناتی هم وجود نداشت. به من مراجعه می‌کردند و درخواست لباس گرم می‌کردند. وقتی که می‌دیدند من هم مثل خودشان یک بولیز و زیر پوش به تن دارم، حرف مرا که می گفتم امکانات نیست و باید با همین وضعیت صبر و منطقه را حفظ کنیم، می پذیرفتند. شب تا صبح در طول خط آمد و رفت نمودم و به تک تک نیروهای گردان سرکشی کردم. بی سیم‌چی هم که از برادران زابلی بود، بدون داشتن بیسیم به دنبال بنده می آمد تا اینکه فردای آن روز توانستیم یک بی‌سیم تهیه کنیم. تعداد بی سیم‌های گردان، با دو عدد بی سیمی‌که در دست فرماندهان گروهان بود، به سه عدد رسید.   هر صورت آن شب گذشت و نیروهای عراق هم عکس العمل خاصی از خود نشان ندادند اما از صدای جابجایی تانک ها و نفر برها و خودروها و افراد، معلوم بود که خود را برای پاتک آماده می‌کنند. ادامه دارد... منبع نشر زندگی نامه شهدای بخش طغرالجرد، کانال همسفران دیارطغرالجرد 🌹 https://eitaa.com/Yareanehamra