✨🌸✨🌸✨
«طنز واقعی»
💬یک بنده خدایی رفت سفر حج و روبروی #کعبه به خدا قول داد دیگر کسی را مورد تمسخر قرار ندهد.
در همین حین یکی آمد و از او پرسید آقا قبله کدام طرف است؟!
#بنده خدا روی به کعبه کرد و گفت : خدایا دیگه لاقل میتوانم این را به عنوان خاطره تعریف کنم؟!
@yareanehamra ▫️
✨🌸✨🌸
🌸بند و بندگی....
#وقتی گیلاس با بند باریکش به درخت متصل است.
#همه عوامل در جهت رشدش در تلاشند..
باد باعث طراوتش میشود...
آب باعث رشدش میشود...
و آفتاب پختگی و کمال میبخشد
اما …
#به محض پاره شدن آن بند و جدا شدن از درخت،
آب باعث گندیدگی
باد باعث پلاسیدگی
و آفتاب باعث پوسیدگی و ازبین رفتن طراوتش میشود..
#بنده بودن یعنی همین....
#یعنی بند به خدا بودن، که اگر این بند پاره شد، دیگر همه عوامل در نابودی ما مؤثر خواهد بود.
#پول، قدرت، شهرت، زیبایی... تا بند به خداییم برای رشد ما، مفید و بسیار هم خوب است اما به محض جدا شدن بند بندگی، همه آن عوامل باعث تباهی و فساد ما می شود.
✨ظهر عیدتون بخیر و شادی ✨
https://t.me/Yareanehamra
▪️▪️▪️
🔺♣️مرگ در غربت....
#خبر فوت آقای اسماعیلزاده در کربلا موجب تأسف گردید.
#بنده آشنایی و شناخت کافی از ایشان نداشتم ، اما اخیراً خبر مرگ ایشان منتشر شد. #با یکی ازبستگان سببی وی تماس گرفتم و در احوالات وی جویا شدم ، او را مردی پرکار و پر انرژی و مردم دار معرفی نمود که در منطقه شعبجره فعالیت مذهبی چشمگیری داشته است( گرچه قبلا در بخش طغرالجرد هم مسبوق به سابقه است)، به طوریکه مورد وثوق مردم قرار گرفته بود.
#سفر اخیر وی به عتبات ناشی از علاقه و عشقی که به شهیدان خفته در نجف و کربلا و…بوده و برحسب روایت دوستمان پیش بینی عارفانه ای به موضوع داشته و گفته بود : اگر در آنجا مردم ، همانجا دفنم کنید، حالا راز و رمز این گونه سفرها و اجابت چنین خواسته ای را از جانب خداوند نمیتوانم درک کنم و از لسان الغیب یاری میجویم که فرمود:
#حافظ! اسرارِ الهی کَس نمیداند، خموش....
از که میپرسی که دورِ روزگاران را چه شد؟
#بدرستی حافظ فهماند که بخشی از اموری که از جانب ما قابل درک نیست . جزو اسرار الهی ست و ضرورت ورود در آن نیست..
#اما باتوجه به این حدیث
پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله
"من مات غریبا مات شهیدا.
هر که بغربت بمیرد شهید بود.و طبق شرحی که حضرت امام جعفر صادق علیه السّلام میفرماید که:
#هر مؤمن که بغربت بمیرد و خویشی نباشد که ایشان را دل بر وی بسوزد یا بر وی بگریند هر زمینی که وی در آن خدا را عبادت کرده بود بر وی بگرید و درهای آسمان که کرده ها بدان بآسمان برده باشند بر وی بگریند، تا آن جامه که در تن وی باشد هم بر وی بگرید..
#امیدواریم مرحوم مصداق این حدیث شریف قرار گیرد، اما در هر صورت خبر مرگ این عزیز در غربت برایم خیلی غم انگیز بود .
#خداوند او را مورد غفران و به خانواده مرحوم «صبر جمیل و اجر جزیل» عنایت و ما راهم مورد لطف و مرحمت خود قرار دهد..
آمین
دلنوشته( محمد امیری)
♣️به بهانه رحلت مرحوم آقای اسماعیل زاده
#پی نوشت : متنِ دلنوشته جناب آقای محمد امیری ( حاج محمود خان ) از فرهنگیان و پیشکسوتان عزیز طغرالجردی، معرّف حضور همه شما عزیزان می باشد.
کانال همسفران دیارطغرالجرد ⏬
https://eitaa.com/Yareanehamra
🍃🌸🍃
#بنده حوائج یک ساله خود را در ایام فاطمیه می گیرم.
👤 رهبر انقلاب : برخی گله می کنند که چرا با این کسالت جسمی، این قدر برای مراسم وقت می گذارید و از اول تا آخر مجلس فاطمیه و روضه را می نشینید. اینها نمی دانند؛ رزق سال کشور را در شب های #فاطمیه میگیرم.
کانال همسفران دیارطغرالجرد ⏬
https://eitaa.com/Yareanehamra
🍃🌸🍃
#بنده حوائج یک ساله خود را در ایام فاطمیه می گیرم.
👤 رهبر انقلاب : برخی گله می کنند که چرا با این کسالت جسمی، این قدر برای مراسم وقت می گذارید و از اول تا آخر مجلس فاطمیه و روضه را می نشینید. اینها نمی دانند؛ رزق سال کشور را در شب های #فاطمیه میگیرم.
کانال همسفران دیارطغرالجرد ⏬
https://eitaa.com/Yareanehamra
همسفران دیار طغرالجرد
🌹🌹 #قسمت هشتاد و هفتم (کتاب زندگی نامه شهدای بخش طغرالجرد ) #زندگی نامه سردار شهید، جانباز حاج
🌹🌹
#قسمت هشتاد و هشتم (کتاب زندگی نامه شهدای بخش طغرالجرد )
#زندگی نامه سردار شهید، جانباز حاج حسن رشیدی
[ قسمت بیست و پنجم ]
#راوی: خود نوشتههای شهید🌷
#نیروها برای سوار شدن هجوم آوردند و هر یکی میخواست زودتر از دیگری سوار قطار شود و خود را به صندلی داخل کوپه قطار برساند. حاج محمّد علی عرب نژاد که همراهمان بود، به بچهها توصیه میکرد که در سوار شدن عجله نکنند. تعدادی باید آخر صف باشند و بگذار ما باشیم.
#بنده که ارادت خاصی به برادرشان، شهید حمید عرب نژاد، داشتم به حرف ایشان عمل کردم و آخرین نفری بودم که سوار قطار شدم. دیدم جایی برای نشستن نیست، مجبور شدم داخل راهرو و رو به روی پنجره ی قطار بایستم و نظاره گر بیرون باشم.
#به قم که رسیدیم قطار توقف کرد و کلیه ی نیروها را برای سخنرانی آقای محمّد نارویی، نماینده ی مردم بم، پیاده کردند و طبق روال آن روز که همه از جنگ و دفاع مقدس صحبت میکردند، ایشان هم ما را بی فیض نگذاشت. باز سوار قطار شدیم و به سمت اهواز حرکت نمودیم.
#اهواز و پادگان گلف :
#به اهواز که رسیدیم، ما را به پادگان گُلف بردند. شب شده بود که به پادگان رسیدیم، باز هم موقع شام که رسید، نیروها برای گرفتن غذا به طرف دیگ هجوم آوردند. بازهم حاج محمّدعلی عرب نژاد به افراد توصیه میکرد در صف غذا باید چند نفر آخر باشند، بگذار ما باشیم.
#باز به توصیه ایشان عمل نمودیم و غذاهای گرم تمام شد و به ما مقداری نان و پنیر و خرما دادند. چون در آن زمان از هر طرف کشور به این پادگان نیرو میآمد، آمار دقیقی برای تدارک غذا نبود.
#فردای آن روز ما را به پادگان غیور اصلی که بعد از سیلوی اهواز بود، بردند. در این سیلوها مهمات و اسلحه نگهداری میشد. یک روز که از کنار آنها عبور میکردیم، دیدیم صدای انفجاری از داخل سیلو میآید و شعله ی انفجار هم به آسمان بلندشده.
#موقعی که می خواستم به طرف خط بروم، حاج محمد علی عرب نژاد مرا از زیر قرآن عبور داد و خودش برای تدارکات گردان به سوسنگرد رفت.
#چون تجهیزات کم بود، تعداد زیادی از نیروها اسلحه و مهمات کافی نداشتند. گردانی که میبایست ده الی دوازده بی سیم داشته باشد، جمعاً سه تا بی سیم داشت، بیسیم چی بود ولی بیسیم نبود، آرپی جی زن بود ولی قبضه ی آرپی جی و سایر مهمات به اندازه ی نیروها وجود نداشت. این کمبود ها در همه جای جبهه به چشم می خورد.
#وارد خط شدیم. گردان های «ابوالفضل (ع)» و «دو شهید» هم از سمت دهلاویه به طرف «پل سابله» آمدند. صبح روز بعد، گردان دو شهید به ما ملحق شد. سمت چپ ما نیروهای ژاندارمری و تعدادی از نیروهای شهید چمران نیز در کنار رود کرخه، حضور داشتند.
#چون شب قبل، باران آمده بود، هوا خیلی سرد بود و نیروها هم لباس گرم و اورکت نداشتند و از شدت سرما به خود می لرزیدند. تدارکات و امکاناتی هم وجود نداشت. به من مراجعه میکردند و درخواست لباس گرم میکردند. وقتی که میدیدند من هم مثل خودشان یک بولیز و زیر پوش به تن دارم، حرف مرا که می گفتم امکانات نیست و باید با همین وضعیت صبر و منطقه را حفظ کنیم، می پذیرفتند.
#آن شب تا صبح در طول خط آمد و رفت نمودم و به تک تک نیروهای گردان سرکشی کردم. بی سیمچی هم که از برادران زابلی بود، بدون داشتن بیسیم به دنبال بنده می آمد تا اینکه فردای آن روز توانستیم یک بیسیم تهیه کنیم. تعداد بی سیمهای گردان، با دو عدد بی سیمیکه در دست فرماندهان گروهان بود، به سه عدد رسید.
#به هر صورت آن شب گذشت و نیروهای عراق هم عکس العمل خاصی از خود نشان ندادند اما از صدای جابجایی تانک ها و نفر برها و خودروها و افراد، معلوم بود که خود را برای پاتک آماده میکنند.
ادامه دارد...
منبع نشر زندگی نامه شهدای بخش طغرالجرد، کانال همسفران دیارطغرالجرد 🌹
https://eitaa.com/Yareanehamra
✨🌸✨🌸
🌸بند و بندگی....
#وقتی گیلاس با بند باریکش به درخت متصل است.
#همه عوامل در جهت رشدش در تلاشند..
باد باعث طراوتش میشود...
آب باعث رشدش میشود...
و آفتاب پختگی و کمال میبخشد
اما …
#به محض پاره شدن آن بند و جدا شدن از درخت،
آب باعث گندیدگی
باد باعث پلاسیدگی
و آفتاب باعث پوسیدگی و ازبین رفتن طراوتش میشود..
#بنده بودن یعنی همین....
#یعنی بند به خدا بودن، که اگر این بند پاره شد، دیگر همه عوامل در نابودی ما مؤثر خواهد بود.
#پول، قدرت، شهرت، زیبایی... تا بند به خداییم برای رشد ما، مفید و بسیار هم خوب است اما به محض جدا شدن بند بندگی، همه آن عوامل باعث تباهی و فساد ما می شود.
https://t.me/Yareanehamra
🍃🌸🍃
#بنده حوائج یک ساله خود را در ایام فاطمیه می گیرم.
👤 رهبر انقلاب : برخی گله می کنند که چرا با این کسالت جسمی، این قدر برای مراسم وقت می گذارید و از اول تا آخر مجلس فاطمیه و روضه را می نشینید. اینها نمی دانند؛ رزق سال کشور را در شب های #فاطمیه میگیرم.
▪️پیشاپیش شهادت بانوی دو عالم، صدیقه طاهره، حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها تسلیت ▪️التماس دعا ▪️
کانال همسفران دیارطغرالجرد ⏬
https://eitaa.com/Yareanehamra
🕋🕋🍃🌼
#برکات خواندن نماز اول وقت:
▫️برطرف شدن گرفتاری و ناراحتی:
▫️پیامبر اكرم(ص) فرمودند:”
#بنده ای نیست كه به وقت های نماز و جاهای خورشید اهمیت بدهد، مگر این كه من سه چیز را برای او ضمانت می كنم:
۱-،برطرف شدن گرفتاری ها و ناراحتی ها، ۲ - آسایش و خوشی به هنگام مردن
۳ - نجات از آتش.”
https://eitaa.com/Yareanehamra
🕋🕋🍃🌼
#برکات خواندن نماز اول وقت:
▫️برطرف شدن گرفتاری و ناراحتی:
▫️پیامبر اكرم(ص) فرمودند:”
#بنده ای نیست كه به وقت های نماز و جاهای خورشید اهمیت بدهد، مگر این كه من سه چیز را برای او ضمانت می كنم:
۱-،برطرف شدن گرفتاری ها و ناراحتی ها، ۲ - آسایش و خوشی به هنگام مردن
۳ - نجات از آتش.”
https://eitaa.com/Yareanehamra