eitaa logo
همسفران دیار طغرالجرد
592 دنبال‌کننده
7.7هزار عکس
3.9هزار ویدیو
50 فایل
مذهبی ،اجتماعی ،تاریخی، فرهنگی. شما میتوانید نظرات انتقادات ، پیشنهادات و مطالب مفید خود را ارسال کنید
مشاهده در ایتا
دانلود
✨🌸✨🌸✨ متن قشنگ خیلی آرامش ميده👌 آیا هنوز هم نیاموختی ؟! که اگر همه ی عالم قصد ضرر رساندن به تو را داشته باشند و خدا نخواهد ، " نمی توانند " به " تدبیرش " اعتماد کن به " حکمتش " دل بسپار به او " توکل " کن و به سمت او ”قدمی بردار : سکوت گورستان رامیشنوى؟ ارزش دل شکستن را ندارد ... میرسد روزی که هرگز در دسترس نخواهیم بود ...! ﺑﯽ ﺧﯿﺎﻝ ﻧﺪﺍﺷﺘﻪ ﻫﺎﯾﺖ.... ﺑﯽ ﺧﯿﺎﻝ غصه ﻫﺎﯾﺖ.... ﺑﯽ ﺧﯿﺎﻝ ﻫﺮ ﭼﻪ ﮐﻪ ﺧﯿﺎﻟﺖ ﺭﺍ ﻧﺎﺁﺭﺍﻡ ﻣﯿﮑﻨﺪ.... ﺑﻪ ﻣﻦ ﺑﮕﻮ ﺑﺒﯿﻨﻢ: ﻧﻔﺲ ﮐﺸﯿﺪﻩ ﺍﯼ؟ ﺧﻮﺵ ﺑﻪ ﺣﺎﻟﺖ.... ﻋﻤﯿﻖ ﻧﻔﺲ ﺑﮑﺶ. ﻋﻤﯿﻖ ﻋﺸﻖ ﺭﺍ، ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺭﺍ، بودن را ﺑﭽﺶ، ببخش ﻟﻤﺲ ﮐﻦ. ﻭ ﺑﺎﺗﮏ ﺗﮏ ﺳﻠﻮﻟﻬﺎﯾﺖ لبخند بزن... 🍃یک عصر بهاری ، کنار اعضای خانواده صفای خودش را دارد 🙏 کانون خانواده تون همیشه بهاری، حول محور عشق و علاقه بچرخه 👌🍃 https://eitaa.com/Yareanehamra ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎
8.66M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✨▪️✨▪️ از دیدگاه یک فرزانه، جالب است... ببینید.🌹🌹 کانال همسفران دیارطغرالجرد ⏬ https://eitaa.com/Yareanehamra
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨🌙🍃🌙 باید قبل از خواب جواهرات خود را درآورید؟ از مواد مورد استفاده در ساخت جواهرات، ممکن است باعث تحریک پوست‌های حساس، خارش و قرمزی شوند که در دراز مدت به آسیب رساندن و کدر شدن کل پوست منجر شود چون هنگام استفاده از جواهرات در تمام شب، احتمال تحریک افزایش می‌یابد. جواهرات خود را برای تمیز کردن جدا نکنید، می‌تواند به پناهگاهی برای آلودگی‌ها و باکتری‌ها تبدیل شود، به ویژه حلقه‌هایی که دائما با پوست تماس دارند. 🍃🌙🍃 سه روزه..... كه ديگه بر نمي گرده كه رو به پايانه ... هم معلوم نيست باشيم يا نه... تا هستيم ياد هم باشيم ...💗 پناه حق شبی آرام برای تک تک شما خوبان و همراهان همیشگی کانال همسفران دیارطغرالجرد آرزومیکنیم.🌙 کانال همسفران دیارطغرالجرد ⏬ https://eitaa.com/Yareanehamra
🍃🌸🌩🍃🌩 حکایت_قدیمی 👌👌 : ملا مهر علی خویی، روزی در کوچه دید دو کودک بر سر یک گردو با هم دعوا می‌کنند. به خاطر یک گردو یکی زد چشم دیگری را با چوب کور کرد. یکی را درد چشم گرفت و دیگری را ترس چشم درآوردن، گردو را روی زمین رها کردند و از محل دور شدند. ملا رفت گردو را برداشت و شکست و دید، گردو از مغز تهی است. کرد. پرسیدند تو چرا گریه میکنی؟ گفت: از نادانی و حس کودکانه، سر گردویی دعوا می‌کردند که پوچ بود و مغزی هم نداشت. ▫️دنیا نیز چنین است، مانند گردوییست بدون مغز که بر سر آن می‌جنگیم و وقتی خسته شدیم و آسیب به خود رساندیم و یا پیر شدیم، چنین رها کرده و برای همیشه می‌رویم. ارزش جنگیدن با هر کس و هر چیز را ندارد... به کانال همسفران دیارطغرالجرد بپوندید⏬ https://eitaa.com/Yareanehamra
🌸🌸🍀🌸 تلنگر به خودمان 👌 دار مکافات است.... وقتي پرنده اي زنده است.. مورچه ها را مي خورد! ميميرد.. مورچه ها او را مي خورند! زمانه و شرايط در هر موقعي ميتواند تغيير کند.. در زندگي هيچ کسي را تحقير يا آزار نکنيد. شايد امروز قدرتمند باشيد.. اما يادتان باشد. زمان از شما قدرتمندتر است!!! درخت ميليونها چوب کبريت را ميسازد.. اما وقتي زمانش برسد.. فقط يک چوب کبريت براي سوزاندن ميليونها درخت کافيست.. پس خوب باشيد و خوبي کنيد🕊🌸 «لحظاتِ زندگیتون آرام» عملکردهای روزانه ی خود باشیم.🙏 🌼🍃https://eitaa.com/Yareanehamra🍃🌼
🌸🍃🌸 🍃🌸 با دقت مطالعه کنید👇🌸 ؟ 🔹ما آدم‌ها به جای آن‌که زندگی کنیم و باشیم فقط در حال جمع کردن و داشتن هستیم. ما به پدیده‌ها به چشم مایملک نگاه ‌می‌کنیم و به آن‌ها چنگ ‌می‌زنیم تا پیش خودمان نگه داریمشان. 🔹ما به جای آن‌که دنبال دانستن باشیم، جمع کردن اطلاعات هستیم. به جای آن‌که از پول لذت ببریم، دنبال ذخیره کردن برای آینده هستیم، به جای آن‌که به بچه‌هایمان فرصت حضور و زندگی کردن بدهیم، سعی ‌می‌کنیم مثل یک دارایی آن‌ها را داشته باشیم، تا آن‌طور که ما ‌می‌خواهیم زندگی کنند و به آن‌چه ما باور داریم، ایمان بیاورند. 🔹به جای آن‌که از لحظه‌ای که در آن هستیم لذت ببریم، سعی ‌می‌کنیم با گرفتن، آن لحظه و خاطره را تصاحب کنیم و... شاید یک نتیجه این تمایل ما به داشتن و نگه داشتن، این باشد که مرتب دنبال ثبات ‌می‌گردیم. ‌ 🔹می‌خواهیم همه چیز را به بهترین حالت آن حفظ کنیم. دوست داریم همیشه جوان بمانیم و سالم. دوست داریم وسایلی که به ما مربوط است نو و سالم باقی بمانند... همه اینها ما دنبال "ثبات" و "قرار" هستیم، و از این بابت متحمل اضطراب و رنج ‌می‌شویم. اگر جرات داشته باشیم این قانون را بپذیریم که بی ثبات است و هیچ چیز پایدار نیست، به آرامش بزرگی ‌می‌رسیم. محترم کانال همسفران، عصر شما بخیر و سرشار از آرامش 🙏 https://eitaa.com/Yareanehamra
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃🌼🍃🌼 زیبا تقدیم نگاهِ پر مهرِ شما خوبان و همراهان همیشگی کانال همسفران دیارطغرالجرد 🙏 تلنگر به خودمان 👌 دار مکافات است.... وقتي پرنده اي زنده است.. مورچه ها را مي خورد! ميميرد.. مورچه ها او را مي خورند! زمانه و شرايط در هر موقعي ميتواند تغيير کند.. در زندگي هيچ کسي را تحقير يا آزار نکنيد. شايد امروز قدرتمند باشيد.. اما يادتان باشد. زمان از شما قدرتمندتر است!!! درخت ميليونها چوب کبريت را ميسازد.. اما وقتي زمانش برسد.. فقط يک چوب کبريت براي سوزاندن ميليونها درخت کافيست.. پس خوب باشيد و خوبي کنيد🕊🌸 «لحظاتِ زندگیتون آرام ،عصر خوبی در پیش رو داشته باشید. » عملکردهای روزانه ی خود باشیم.🙏 کانال همسفران دیارطغرالجرد ⏬ 🌼🍃https://eitaa.com/Yareanehamra🍃🌼
همسفران دیار طغرالجرد
🌷🌷🌷 #قسمت صد و هشتاد و ششم (کتاب زندگی نامه شهدای بخش طغرالجرد )  #زندگی‌نامه شهید حاج اکبر شفیع
🌷🌷🌷 صد و هشتاد و هفتم (کتاب زندگی نامه شهدای بخش طغرالجرد ) شهید محمّد صیفوری طغرالجردی نام پدر: علی نام مادر: کوچک جان امیرسبتکی تاریخ تولد: 1/2/1342 محل تولد: طغرالجرد وضعیت تأهل: مجرد شغل: پاسدار تاریخ شهادت: 12/2/1361 محل شهادت: جبهه خرمشهر عملیات: بیت المقدس محل دفن: گلزار شهدای طغرالجرد   شهید محمّد صیفوری ( قسمت اول )   محمد صیفوری در روز اول اردیبهشت ماه ۱۳۴۲ هجری شمسی در دهکده پابدانای پایین در خانواده‌ای اصیل و باایمان به دنیا آمد و در سایه ی مهر پدر و مادر زحمتکش خود، دوران کودکی را پشت سر گذاشت. با فرا رسیدن دوران مدرسه به طغرالجرد عزیمت کرد و به تحصیل پرداخت. دوره ی دبستان را در مدرسه ی طلوع طغرالجرد به پایان رساند. دوره ی راهنمایی را در مدرسه ی پسرانه کیانشهر و دوره ی متوسطه را در دبیرستان پیشرو (دکتر شریعتی)و در رشته علوم انسانی گذراند. ☆هنگام فراغت از تحصیل و به ویژه در تعطیلات تابستان با کار و تلاش هزینه‌ی تحصیل خود را به دست می‌آورد تا از این راه کمک حال خانواده باشد. ☆او که در دوران تحصیل همواره از دانش آموزان ممتاز بود، در سال ۱۳۶۰ موفق به اخذ دیپلم شد. برجای مانده از شهید تو را با لباس غرق به خونت می شناسد.  : یکی از آشنایان ☆یادم می‌آید قبل از انقلاب بچه های مدارس به‌صورت دسته جمعی راهپیمائی می‌کردند. من در دبستان طغرالجرد درس می خواندم. ☆زنگ تفریح که همه در حیاط مدرسه ایستاده بودیم، تعدادی از دانش آموزان دبیرستان از کیانشهر راهپیمائی کرده بودند و به طرف مدرسه طغرالجرد می آمدند. در همین حین متوجه نیروهای ژاندارمری شدند که در تعقیبشان بودند. همه متفرق شدند و هر کسی از طرفی فرار می‌کرد. چند نفر از آن‌ها از وسط مدرسه ما که به حسینیه طغرالجرد راه داشت، فرار کردند. هست یکی از این تظاهر کننده ها شهید محمّد صیفوری بود. ☆خواهرش که کودکی کم سن و سال بود، متوجه حضور برادر در میان تظاهرکنندگان شد. خیلی نگران شده بود و گریه می‌کرد و می‌گفت: «خدا کند برادرم به خانه برود و لباسش را عوض کند تا ژاندارمری نتواند شناسایی اش کند». نمی دانم که این خواهر پس از شهادت محمد چگونه با پیکر خونین برادرش خداحافظی کرده.  ادامه دارد ... نشر زندگی نامه شهدای بخش طغرالجرد، کانال تلگرامی و ایتای همسفران دیارطغرالجرد 🌷 https://eitaa.com/Yareanehamra