🍃🍃🍃🍃
#از گذشته چه خبر؟*
✍️میرزا یوسفخان مستشار الدوله، او کسی بود که با نوشتن «*رسالۀ* *یوسفی*» و «*یک کلمه*»، میخواست *قانون* را جایگزین *سلطنت مطلقۀ ناصری* کند و به همین جرم، ماهها در سیاه چال قجری، کتک خورد.
#شکنجهگر او موظف بود که او را با کتابش کتک بزند. آنقدر کتاب «یک کلمه» را بر سر میرزا یوسف کوبید که کور شد و در همان حال در گوشۀ زندان، در نهایت غربت و مظلومیت درگذشت.
#آیا تلاش برای،حاکمیت قانون باید چنین سرنوشتی داشته باشد؟!
*یادش گرامی*
….. ……. ….. …..
https://eitaa.com/Yareanehamra
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💕💕💕
💕💕
💕
🌸صبح دوشنبه صلواتی
برای سلامتی خود ،خانواده
و همه ی اعضاء کانال بفرستید🌸
🌸💖اللّهُمَّصَلِّعَلي
🌸💖مُحَمَّدوَآلِمُحَمَّد
🌸💖وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ
🔴 رضایت مادر موجب دیدار امام زمان علیه السلام شد
جناب شیخ محمد علی ترمذی در ابتدای جوانی با دو نفر از دوستان اهل علمشان قرار میگذارند که برای تحصیل علم به شهر دیگری روند،
شیخ برای گرفتن اجازه نزد مادر میرود اما ایشان رضایت نمیدهند.
شیخ از رفتن منصرف میشود ولی حسرت آموختن علم در قلبش باقی است تا اینکه روزی در قبرستان نشسته بود و به دوستانش فکر میکرد ...
ناگاه پیرمردی نورانی نزدش می آید و میپرسد چرا ناراحتی؟ شیخ شرح حال خود را میگوید. پیرمرد میگوید:
میخواهی من هر روز به تو درس دهم؟
شیخ استقبال میکند و دو سال از محضر ایشان استفاده میکند و متوجه میشود که این پیرمرد جناب خضر میباشد.
روزی جناب خضر به شیخ میگوید: حالا که رضایت مادر را بر میل خود ترجیح دادی تو را به جایی میبرم که برایت موجب سعادت است ...
با هم حرکت میکنند و بعد از چند لحظه به مکانی سرسبز میرسند که تختی در کنار چشمه ای واقع بود و حضرت صاحب الامر بر آن نشسته بودند ...
از شیخ محمد علی پرسیدند:
چطور این مقام را بدست آوردی که حضرت خضر تو را درس داده و به زیارت آقا ولیعصر ارواحنافداه مشرف شدی؟
شیخ گفت: آنچه پیدا کردم در اثر دعای مادر و رضایت او بود.
📚 شیفتگان حضرت مهدی علیه السلام
✍یکی از راههای نزدیک شدن به وجود مقدس امام زمان علیه السلام عمل کردن به این دستور الهی است یعنی: احسان به والدین
📮به همسفران دیار طغرالجرد بپیوندید👇
https://eitaa.com/Yareanehamra
♦️♦️♦️
#موضوع پزشکی امروز کانال همسفران دیارطغرالجرد: #دیسک کمر
( قسمت اول )
شکل بالا، ساختمان ستون مهره ها شامل دیسک کمر ، اعصاب بین مهره ای
تنه مهره های کمر را نشان می دهد.
#دیسک کمر چیست؟
دیسک کمر یک وضعیت پزشکی است که در آن دیسکهای موجود بین استخوانهای کمربند آسیب میبینند. این وضعیت شامل شکست یا ترک دیسک است و ممکن است به علت فعالیتهای سنگین، صعود و نزول پیاده و آسیبهای دیگر اتفاق بیفتد.
علائم : شامل درد شدید، عوارض عصبی و محدودیت حرکت است. درمان ممکن است شامل استراحت، فیزیوتراپی و در صورت لزوم، جراحی باشد.
#وقتی دیسک کمر آسیب میبیند، ماده داخلی آن ممکن است از طریق یک شکست یا ترک خارج شود، که به "عنوان تریشه دیسک" شناخته میشود.
این ممکن است به دلیل فعالیتهای سنگین، صعود و نزول پیاده، جابجایی نادرست، ضربه یا آسیبهای دیگر اتفاق بیفتد.
#علائم دیسک کمر میتواند شامل :
درد شدید در ناحیه پشت، سرفه، عوارض عصبی مانند درد، محدودیت حرکت و ضعف عضلات باشد.
درمان دیسک کمر ممکن است شامل استراحت، فیزیوتراپی، تجویز داروها برای کاهش التهاب و درد، درمانهای تسکیندهنده، تزریقات استروئیدی، و در صورت نیاز، جراحی باشد.
#بیماری یا پارگی دیسک کمر در چه سنی دیده می شود ؟ در پست بعدی "موضوع پزشکی " با ما همراه باشید.
✨همواره وجودتان سلامت باشد ✨
https://eitaa.com/Yareanehamra
همسفران دیار طغرالجرد
🌷🌷 قسمت سیزدهم (کتاب زندگی نامه شهدای بخش طغرالجرد ) #شهید حسین امیر سبتکی🌹 نام پدر: غلامرضا نا
🌷🌷
قسمت چهاردهم(کتاب زندگی نامه شهدای بخش طغرالجرد )
#ادامه زندگی نامه شهید حسین امیرسبتکی :
چند روز بعد، پیکر پاک شهیدانی که پس از سالها به آغوش میهن باز گشته بودند، در زرند، روی دستان مردم شهیدپرور، تشییع گردید و سپس هر شهید، رهسپار زادگاهش شد.
پیکرحسین را به همراه جنازه ی شهید اکبر پورحاتمی، به طغرالجرد منتقل کردند و برای وداع آخر به حسینیه بردند. از آن قامت رشید و هیکل تنومند، تنها چند پاره استخوان باقی مانده بود و یک پلاک. جنازه شهید در رشک سفلی و در جاده ی خاکی روستا بر دستان هم ولایتی هایش بدرقه گردید و در آرامگاه ابدیش به خاک سپرده شد.
《 دل نوشته ی فرزند شهید 》
#پدر جان، آن روز که جسم بی جانت را درون آن محمل نهادند و در کوچه پس کوچه های روستا سیر دادند، آسمان آبی دلمان ابر ی شد و باریدن گرفت.
پس از هشت سال انتظار و آرزو، از راهی دور و دراز بازگشتی، اما چه بازگشت غم انگیز و ناباورانه ای! تمام آرزوهایمان به باد ناامیدی رفت. آن روز، همهی زندگیمان را به دل خاک سپردیم.
به همه بگویید که قلب مهربان پدر، برای چه هدف تیر دشمن شد.
بگویید اگر او و یارانش سینه سپر نمیکردند، چه پیش می آمد.
«حکم آنچه تو فرمایی»
#راوی: همسر شهید (شهیده فاطمه کمساری)
جلوی تلویزیون نشسته بودیم که خبر بازپس گیری فاو توسط عراق اعلام و حسین که در عملیات آزاد سازی فاو شرکت داشت، بسیار ناراحت شد. بعد از این اعلامیه، امام خمینی سخنرانی کردند و از نیروهای بسیجی خواستند که به جبههها بیایند؛ حسین هم لبخندی زد و گفت: «جانم آقا، من فردا عازم می شوم» واین رفتنی بی بازگشت بود.
#شهیده فاطمه کمساری همسر شهید در تاربخ شانزدهم دی ماه 1398 ومراسم تشییعجنازه سردار رشید اسلام حاج قاسم سلیمانی به شهادت رسید🌷 و زندگینامه ایشان در همین مجلد به چاپ رسیده است.
《 تا آخرین تیر در ترکش 》
#راوی: حسین قاسمی (برادر همسر شهید)
در مورخه ی 31/ 1/ 1367، همراه حسین و چند تن از دوستان ازجمله: جعفر امیرسبتکی، مظهر امیرسبتکی، احمد امیری و حسن امیری به جبهه اعزام شدیم، صبح روز چهارم خرداد، حوالی ساعت 8 در سنگر مشغول خوردن صبحانه بودیم که ناگهان عراق تک زد و ما سریعاً به طرف خط اول رفتیم.
دشمن خط اول را گرفته بود و ناچار به پشت خاکریز برگشتیم. آنجا متوجه شدم که حسین نیست. فقط حسن امیری را که کمکی او بود، دیدم که بر زمین افتاده. فهمیدم موج آرپی جی او را به سمت خاکریز پرتاب کرده.
از او پرسیدم: «حسین چه شد؟» گفت: «تیر به گردنش اصابت کرد و به زمین افتاد». چون تمام نیروها در حال برگشت به عقب بودند، دیگر کسی نتوانست به سمت ایشان برود و از او بی خبری ماندیم.
#بعدها کمکی دیگر حسین تعریف کرد که: « به او توصیه کردم به عقب برگردیم اما نپذیرفت و گفت: « تا گلوله هایم تمام نشود، برنمی گردم».
شهید حسین امیرسبتکی حین شلیک گلوله ی آرپی جی، مورد اصابت تیر دشمن قرار گرفت و به درجه ی رفیع شهادت نائل آمد.
🌷روحش شاد و یادش در دل های ما همیشه زنده باد🌹
ادامهدارد...
https://eitaa.com/Yareanehamra
May 11