🌴 #یازینب...
#کتاب_دختر_شینا🏴 #خاطرات : بانو قدم خیر محمدی کنعانی🏴 #همسر سردار شهید حاج ستار ابراهیمی هریژ🏴 #
#کتاب_دختر_شینا🏴
#خاطرات : بانو قدم خیر محمدی کنعانی🏴
#همسر سردار شهید حاج ستار ابراهیمی هریژ🏴
#نویسنده :بانو بهناز ضرابی..
فصل دوازدهم ..( قسمت۱۵)🏴
🏴بسم رب الشهدا و الصدیقین🏴
ماشین که حرکت کرد بچه ها شروع کردند به داد و هوار و بازی کردن طفلی ها خوشحال بودند خیلی وقت بود از خانه بیرون نیامده بودند صمد همان طور که رانندگی می کرد گاهی مهدی را روی پایش می نشاند و فرمان را می داد دستش گاهی معصومه را بین من و خودش می نشاند و می گفت: برای بابا شعر بخوان
گاهی هم خم می شد و سر به سر خدیجه می گذاشت و موهایش را توی صورتش پخش می کرد و صدایش را در می آورد. به صحنه که رسیدیم ماشین را نگه داشت رفتیم توی قهوه خانه لب جاده که بر خلاف ظاهرش صبحانه تمیز و خوبی برایمان آورد هنوز صبحانه را نخورده بودم که سمیه از خواب بیدار شد آمدم توی ماشین نشستم و شیرش دادم جایش را عوض کردم همان وقت ماشین های بزرگ نظامی را دیدم که از جاده عبور می کردند کامیون های کمک های مردمی با پرچم ایران پرچم ها توی باد به شدت تکان می خوردند.
صمد که برگشت یک لقمه بزرگ نان و کره و مربا داد دستم و گفت: تو صبحانه نخوردی بخور. بچه ها دوباره بابا بابا می کردند و صمد برایشان شعر می خواند قصه تعریف می کرد و با آن ها حرف می زد سمیه بغلم بود و هنوز شیر می خورد به جاده نگاه می کردم کوه های پر برف ماشین های نظامی قهوه خانه ها درخت های لخت و جاده ای که هر چه جلو می رفتیم تمام نمی شد ماشین توی دست اندار افتاده بود که از خواب بیدار شدم ماشین های نظامی علاوه بر اینکه در جاده حرکت می کردند توی شانه های خاکی هم بودند چند تایی هم تانک خارج از جاده در حرکت بودند برگشتم و پشت ماشین را نگاه کردم. معصومه با دهان باز خوابش برده بود. مهدی سرش را گذاشته بود روی پای معصومه و خوابیده بود. خدیجه هم سمیه را بغل کرده بود. صمد فرمان را دو دستی گرفته بود و گاز می داد و جلو می رفت گفتم: سمیه را توی دادی بغل خدیجه؟گفت اره انگار خیلی خسته بودی حتما دیشب سمیه نگذاسته بود بخوابی.
#یازهرا...🏴
🏴اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🏴
#ادامه_دارد...
#یـــــازیــــــــنــــــــبــــــــ...🏴
http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537
@Yazinb3
🌴 #یازینب...
#عاشقی_به_افق_حلب🌹🍃 #قسمت_هفدهم🌹🍃 🌷بسم رب الشهدا و الصدیقین🌷 خان بابا خیلی جدی بود! همه از او حسا
#عاشقی_به_افق_حلب🌹🍃
#قسمت_هجدهم🌹🍃
🌷بسم رب الشهدا و الصدیقین🌷
مانتو و شال مشکی رنگم را پوشیدم.
حیاط باغ پر بود از دیگ های شله زرد و قیمه نذری...
از تراس عمارت خان بابا به باغ خیره شده بودم...
صدای مداحی و صلوات در گوشم طنین انداز شد و چشمانم اجازه باریدن به خود دادند.
از پله ها پایین آمدم و سر دیگ شله زرد رفتم...
عمه طاهره میگفت از این دیگ های نذری خیلی حاجت گرفته.
تمام دعای من، بودن بابا کنارمان بود...
بعد از مراسم هیئت، دسته عزاداری برای شام و توزیع شله زرد و تحویل گوسفند قربانی به سمت باغ حرکت کرد...
صدای تبل و نی ضربان قلبم را تند تر کرد.
هاله ای از اشک باعث شده بود تار ببینم...
هر چه اشک هایم را پاک میکردم باز می بارید.
درِ بزرگِ باغ باز شد و دسته عزاداری به داخل باغ آمد...
چیزی که دیدم به گریه هایم شدت داد....
حتی دیگر توان ایستادن نداشتم.
دلم میخواست فریاد بزنم و بگویم خدایا پدرم را از من نگیر...من بدون او میمیرم.
بابا روی ویلچر نشسته بود و به کمک عمو محمد از وسط دسته به ما نزدیک میشد.
نتوانستم بایستم و به سمت ویلچر دویدم...
رو به رویش نشستم و سرم را روی زانوی بابا گذاشتم و گریه کردم.
همه برای شفای بابا دعا کردند.
صدای امن یجیب با روح و روانم بازی میکرد...
نفس هایم سخت و سخت تر میشد...
دست بابا روی سرم آمد و نوازشش کمی آرامم کرد.
اما باز با فکر اینکه قرار است روزی، گرفتن دست های بابا برایم آرزو شود، قلبم ایستاد...
با کمک عمو بلند شدم و به داخل رفتم.
فقط گریه میکردم و دعا می خواندم...
همه رفته بودند.
بعد از چند ساعت که نمیدانم چگونه گذشت، بیرون رفتم و جویای بابا شدم...
#ادامه_دارد...🌹🍃
#نویسنده_میم_سلیمی🌹🍃
#ملت_مقاومت_علیه_آمریکا🌺🍃
#کُلُّنٰا_قٰاسِمِ_سُلِیْمٰانی....
#یازهرا...🏴
#لبیک_یــــــــازیــــــــنــــــــبــــــــ..🏴
http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537
@Yazinb3
@Yazinb2
🌴 #یازینب...
#عاشقی_به_افق_حلب🌹🍃 #قسمت_هجدهم🌹🍃 🌷بسم رب الشهدا و الصدیقین🌷 مانتو و شال مشکی رنگم را پوشیدم. حی
#عاشقی_به_افق_حلب🌹🍃
#قسمت_نوزدهم🌹🍃
عمه طاهره گفت عمو بابا را به خانهمان برده است...
ناراحت شدم،من دوست داشتم کنار بابا باشم...
عمه میخواست دیگ ها را بشورد اما من اجازه ندادم،
نذر کرده بودم تا همه دیگ ها را خودم بشورم ،تا بابا زود خوب شود...
با هر سختی بود دیگ ها را کشان کشان به سمت حوض آب بردم...
آستینم را بالا زدم و شروع به شستن کردم.
سخت بود،اما باید می شستم...
من برای خوب شدن حال بابا هرکاری میکردم...
در افکار به هم ریخته خودم غرق بودم که صدای تک بوق ماشین عمو رشته آن را پاره کرد.
مش سلیمون با سرعت رفت و در را باز کرد...
عمو محمد با دیدن من در آن وضعیت شکه شد.
#تو چرا دیگ هارو میشوری؟ مگه این خونه مرد نداره؟!
#سلام عمو خودم خواستم بشورم نذر داشتم...
#چه_نذری؟!
با بغض عجیبی فقط توانستم بگویم حالِ بابا ...
عمو کنار حوض نشست و شروع به نصیحت من کرد.
#دخترم تو نباید خودت رو ببازی! چشم و امیدِ زهرا خانوم تو و برادرت هستید ...قوی باش! حالا که اتفاقی نیفتاده. با تقدیر خدا نباید جنگید ...همه ما میدونیم تو خیلی وابسته داداش علی هستی اما شک نکن به اندازه مادرت وابسته نیستی! وضعیت روحی اون صد برابر بدتر از شماست... پس محکم باش و کنارش بمون!
حرفهای عمو درست بود اما من فقط ۱۶ سال داشتم و نمیتوانستم به این راحتیها با جریان کنار بیایم...
دیگ ها را با کمک عمو شستم و به اتاقم رفتم تا استراحت کنم.
🌹🌷🌹
با صدای اذان صبح از خواب بیدار شدم...
پرده اتاق را کنار زدم باران نم نم به پنجره می زد.
گنبدِ آبی رنگِ مسجدِ روبرویِ باغ، زیر نور مهتاب در تاریکی شب خودنمایی میکرد...
وضو گرفتم و از صندوقچه کنار اتاق چادر نماز و سجاده مادربزرگ را برداشتم...
دلم برایش تنگ شد.
سجاده را باز کردم ...
هنوز بوی عطر یاس از سجاده اش به مشام میرسید .
چادر سرم کردم و نمازم را خواندم.
آرام بودم، آرام تر از همیشه ...
هنوز آفتاب طلوع نکرده بود! انگار خواب از سرم پریده بود...
به نیت بابا چند بار در روز عاشورا، زیارت عاشورا خواندم و گریه کردم .
از آینده می ترسیدم...
از اینکه بابا نباشد وحشت داشتم.
از تنهایی های مادرم می ترسیدم... از سن کم مهدی، طفلک فقط ۶سالش بود...
آنقدر گریه کردم که نفهمیدم سر سجاده کِی خوابم برد!
با تکان های خفیف عمه از خواب پریدم...
#ادامه_دارد...🌹🍃
#نویسنده_میم_سلیمی🌹🍃
#ملت_مقاومت_علیه_آمریکا🌺🍃
#کُلُّنٰا_قٰاسِمِ_سُلِیْمٰانی....
#یازهرا...🏴
#لبیک_یــــــــازیــــــــنــــــــبــــــــ..🏴
http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537
@Yazinb3
@Yazinb2
____~••°° #یازبنب...°°••~_____
🌷بسم رب الشهدا و الصدیقین 🌷
🍃🌹 #روز_شمار_شهدا.. 🌹🍃
امروز #سه_شنبه #۱_بهمن ۱۳۹۸ هجری شمسی ...
@Yazinb3
#ولادت_شهید_حسن_صمدزاده_قهفرخی🌷
(استان چهارمحال و بختیاری، شهرستان شهرکرد) (۱۳۳۴ ه.ش)
#ولادت شهید سیدمحمدرضا دستواره🌷
(استان تهران، شهرستان تهران) (۱۳۳۸ ه.ش)
#ولادت شهید علیاکبر توکلی🌷
(استان لرستان، شهرستان ازنا، روستای کرتیلان) (۱۳۳۸ ه.ش)
#حمله مزدوران رژیم طاغوت به دانشگاه تهران (۱۳۴۰ ه.ش)
#ولادت شهید عباس نجفی🌷
(استان مرکزی، شهرستان اراک) (۱۳۴۰ ه.ش)
#ولادت شهید رحمان روجایی🌷
(استان مازندران، شهرستان رامسر) (۱۳۴۲ ه.ش)
#ولادت شهید پرویز سراج🌷
(استان تهران، شهرستان تهران) (۱۳۴۴ ه.ش)
#ولادت شهید فریدون بابادی🌷
(استان خوزستان، شهرستان مسجد سلیمان) (۱۳۴۵ ه.ش)
#ولادت شهید حسن عابدی 🌷
(استان تهران، شهرستان تهران) (۱۳۴۶ ه.ش)
#شهادت شهید سیداحمد قربانی شالکوهی🌷
(استان گیلان، شهرستان فومن، روستای گوراب پس) (۱۳۶۲ ه.ش)
#شهادت شهید احمد صالحینژاد🌷
(استان سمنان، شهرستان دامغان، روستای کلا) (۱۳۶۲ ه.ش)
#شهادت شهید عیسی ضیاء🌷
(استان خراسان جنوبی، شهرستان بیرجند) (۱۳۶۳ ه.ش)
#شهادت شهید علیرضا هدایتپور🌷
(استان آذربایجان غربی، شهرستان سلماس) (۱۳۶۳ ه.ش)
#شهادت شهید خداداد کیانی ملامحمود🌷
(استان آذربایجان شرقی، شهرستان تبریز) (۱۳۶۳ ه.ش)
#شهادت شهید مجید تاجالدین🌷
(استان تهران، شهرستان تهران) (۱۳۶۴ ه ش)
#شهادت شهید علیاکبر اصغری🌷
(استان خراسان شمالی، شهر آشخانه) (۱۳۶۴ ه.ش)
#شهادت شهید یدالله کلهر 🌷
(استان تهران، شهرستان شهریار، روستای باباسلمان) (۱۳۶۵ ه.ش)
#شهادت شهید مرتضی عشقی کارمنفرد🌷
(استان تهران، شهرستان تهران) (۱۳۶۵ ه.ش)
#شهادت شهید محمدعلی پیشکار🌷
(استان خراسان جنوبی، شهرستان بیرجند) (۱۳۶۵ ه.ش)
#شهادت شهید محمدحسین قوسیان مقدم🌷
(استان خراسان جنوبی، شهرستان فردوس) (۱۳۶۵ ه.ش)
#شهادت شهید امیر نظری ناظر منش🌷
(استان خراسان رضوی، شهرستان مشهد) (۱۳۶۵ ه.ش)
#شهادت شهید حسین فروتنی🌷
(استان خراسان رضوی، شهرستان تربت حیدریه) (۱۳۶۵ ه.ش)
#شهادت شهید عباس یوسفیان🌷
(استان مازندران، شهرستان بابلسر) (۱۳۶۵ ه.ش)
#شهادت شهید احمد میرزاپور 🌷
(استان مازندران، شهرستان بابلسر) (۱۳۶۵ ه.ش)
#شهادت شهید علیاکبر مشکاتی شهمیرزادی🌷
(استان مازندران، شهرستان قائمشهر) (۱۳۶۵ ه.ش)
#شهادت شهید نعمت علی نامجوفر🌷
(استان یزد، شهرستان میبد) (۱۳۶۵ ه.ش)
#شهادت شهید روبیک مانوک هاروطونیان🌷
(استان آذربایجان شرقی، شهرستان تبریز) (۱۳۶۵ ه.ش)
#شهادت شهید محمدعلی خواجهزاده🌷
(استان سمنان، شهرستان دامغان، روستای جزن) (۱۳۶۵ ه.ش)
#شهادت شهید علیرضا صدیق آرانی🌷
(استان اصفهان، شهرستان آران و بیدگل) (۱۳۶۵ ه.ش)
#شهادت شهید علیاکبر پهلوانی ستوده آرانی 🌷
(استان اصفهان، شهرستان آران و بیدگل) (۱۳۶۵ ه.ش)
#شهادت شهید ناصر قاسمی🌷
(استان همدان، شهرستان همدان) (۱۳۶۵ ه.ش)
#شهادت شهید دکتر محمد علیم (شهرام) عباسی 🌷
(استان لرستان، شهرستان کوهدشت) (۱۳۶۵ ه.ش)
#شهادت شهید آزادخان صحرایی🌷
(استان لرستان، شهرستان خرم آباد) (۱۳۶۵ ه.ش)
#ولادت شهید مجتبی ثابت🌷
(استان یزد، شهرستان یزد) (۱۳۶۶ ه.ش)
#شهادت شهید قربان علی مهدیزاده🌷
(استان مازندران، شهرستان چالوس) (۱۳۶۶ ه.ش)
#شهادت شهید سیدغلامحسین قاضی میرسعید 🌷
(استان البرز، شهرستان طالقان) (۱۳۶۶ ه.ش)
#شهادت شهید یوسف رضایی مطلق🌷
(استان آذربایجان شرقی، شهرستان تبریز) (۱۳۶۶ ه.ش)
#شهادت شهید مجتبی باقری زند🌷
(استان خراسان رضوی، شهرستان تربت حیدریه) (۱۳۶۶ ه.ش)
#شهادت شهید علی رضا احمدی🌷
(استان تهران، شهرستان تهران) (۱۳۶۶ ه.ش)
#شهادت شهید حجت مقدم 🌷
(استان تهران، شهرستان تهران) (۱۳۶۶ ه.ش)
#شهادت شهید مدافع حرم اکبر شهریاری🌷
(استان تهران، شهرستان تهران) (۱۳۹۲ ه.ش)
#شهادت شهید سیداسدالله جعفری بزمه🌷
(استان اصفهان، شهرستان فریدون شهر، روستای بزمه) (۱۳۹۳ ه.ش)
#شهادت شهید محسن شکراللهی🌷
(استان اصفهان، شهرستان نجف آباد) (۱۳۹۳ ه.ش)
#رحلت محدث کبیر شیعه حاج شیخ عباس قمی صاحب مَفاتیحُ الجَنان (۱۳۱۹ ه.ش)
#یازهرا....🌹🍃
.
هدیه به روح شهدا و شهدای مدافع حرم آل الله صلوات💐
🕊🌷اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌷🕊
____~°°•• #یازینب...••°°~_____
#یــــــــازیــــــــنــــــــبــــــــ...🌹🍃
http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537
@Yazinb3
🍃🌹 @yazinb2 🌹🍃
🔴سردار سلیمانی با بالگرد به کدام شهر محاصره رفتند و محاصره را شکستند؟!
🔸️ یکی از مطالبی که رهبری در نماز جمعه فرمودند و هیچ رسانهای هم به آن نپرداخت ذکر یکی از کارهای بسیار شجاعانه و متهورانه #سردار_سلیمانی بود
🔹رهبری فرمودند چه کسی هست که بتواند با بالگرد وارد شهری که در محاصره ی ۳۶۰ درجه دشمن است بشود ( یعنی محاصره کامل و بدون راه فرار) و با سازماندهی جوانان آن شهر ، محاصره را بشکند؟ این حرف رهبری اشاره به کاری بود که سردار سلیمانی در زمان محاصره شهر «آمرلی» توسط داعش در عراق انجام داد. این شهر در استان صلاح الدین عراق و در 100 کیلومتری مرز ایران قرار دارد.
🔹زمانی که داعش در اوج قدرت بود و هیچکس در سوریه و عراق حریفشان نبود ( چه ارتش های سوریه و عراق و چه سایر گروه های تکفیری قدرتمند مثل جبهه النصره یا همان القاعده و یا جیش الفتح و ...) وقتی داعش به عراق حمله کرد و مثل آب خوردن موصل و تمام شمال عراق را گرفت و به نزدیکی بغداد و کربلا و اربیل رسید و کل عراق در آستانه اشغال و سقوط به دست داعش قرار گرفت، یک شهر به اسم «آمرلی» که ساکنان آن اقلیت ترکمان شیعه عراق هستند در محاصره کامل و ۳۶۰ درجه داعش قرار گرفت
🔸سردار سلیمانی در حالی که شهر در محاصره ی کامل داعش بود ، شبانه و با بالگرد در یک اقدام بسیار خطرناک از بالای سر نیروهای داعش گذشت و وارد شهر شد و به سازماندهی نیروهای مدافع شهر پرداخت و باعث مقاومت شهر و جلوگیری از سقوط و قتل عام فجیع مردم و شیعیان شهر شد
🔹اقدامی که در آن شرایط پر خوف و خطر یک کار عجیب و بسیار متهورانه بود و کمتر کسی جرات انجام این کار را داشت. متاسفانه رسانههای ما در آن زمان نه خطر عظیم داعش را به مردم گوشزد کردند و نه به این اقدام بی باکانه و شگفت آور سردار سلیمانی پرداختند.
#ملت_مقاومت_علیه_آمریکا
#من_یک_قاسم_سلیمانی_ام
🏴 #زمینه_سازظهورباشیم🏴
🍃💐اللَّـهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّد وآلِ مُحَمَّد وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ💐🍃
🌹اللهم عجل لولیک الفرج وفرجنابه🌹
🍃 🏴 @Yazinb3🏴🍃
____~••°° #یازبنب...°°••~_____
🌷بسم رب الشهدا و الصدیقین 🌷
🍃🌹 #روز_شمار_شهدا.. 🌹🍃
امروز #چهار_شنبه #۲_بهمن ۱۳۹۸ هجری شمسی ...
@Yazinb3
#ولادت_شهید_غلامعلی_صیدی🌷
(استان خراسان رضوی، شهرستان تربت جام) (۱۳۲۵ ه.ش)
#ولادت شهید شفیع جیرده علیزاده🌷
(استان مازندران، شهرستان رامسر) (۱۳۳۳ ه.ش)
#ولادت شهیده محبوبه دانش آشتیانی🌷
(استان تهران، شهرستان تهران) (۱۳۴۰ ه.ش)
#شهادت شهید مجید سلیمیزاده🌷
(استان تهران، شهرستان تهران) (۱۳۶۱ ه.ش)
#شهادت شهید مسعود بهرامی🌷
(استان تهران، شهرستان تهران) (۱۳۶۱ ه.ش)
#شهادت شهید محمود زحمتکش🌷
(استان خراسان جنوبی، شهرستان بیرجند) (۱۳۶۱ ه.ش)
#شهادت شهید میرطالب میری سیدخلیلی🌷
(استان مازندران، شهرستان نکا) (۱۳۶۲ ه.ش)
#شهادت شهید جواد فیاض مهر🌷
(استان کرمانشاه، شهرستان کرمانشاه) (۱۳۶۲ ه.ش)
#شهادت شهید سیدجلال میرقاسمی🌷
(استان سمنان، شهرستان شاهرود) (۱۳۶۲ ه.ش)
#شهادت شهید حبیب مقدم🌷
(استان آذربایجان شرقی، شهرستان تبریز) (۱۳۶۳ ه.ش)
#شهادت شهید مصطفی انصاری🌷
(استان خوزستان، شهرستان آبادان) (۱۳۶۵ ه.ش)
#شهادت شهید بهرام لشکری🌷
(استان قزوین، شهرستان تاکستان) (۱۳۶۵ ه.ش)
#شهادت شهید حسین دهقانسارک🌷
(استان خراسان رضوی، شهرستان مشهد) (۱۳۶۵ ه.ش)
#شهادت شهید مهدی تقینیا 🌷
(استان خراسان جنوبی، شهرستان بیرجند) (۱۳۶۵ ه.ش)
#شهادت شهید علیرضا مالکی🌷
(استان خراسان جنوبی، شهرستان بیرجند) (۱۳۶۵ ه.ش)
#شهادت شهید رحمان تاراج سیاب🌷
(استان ایلام، شهرستان مهران) (۱۳۶۵ ه.ش)
#شهادت شهید حاجعلی حضرتی🌷
(استان قزوین، شهرستان آبیک) (۱۳۶۵ ه.ش)
#شهادت شهید محمود اکبری🌷
(استان سمنان، شهرستان دامغان، روستای حیدرآباد) (۱۳۶۵ ه.ش)
#شهادت شهید مهدی صمدی اردبیلی🌷
(استان تهران، شهرستان تهران) (۱۳۶۵ ه.ش)
#شهادت شهید علیاکبر کاسنی فروش آرانی 🌷
(استان اصفهان، شهرستان آران و بیدگل) (۱۳۶۵ ه.ش)
#ولادت شهید رامین جدی🌷
(استان آذربایجان غربی، شهرستان میاندوآب) (۱۳۶۶ ه.ش)
#شهادت شهید احمدعلی واعظ جلالی🌷
(استان مازندران، شهرستان آمل) (۱۳۶۶ ه.ش)
#شهادت شهید فرامرز رعنائی مقدم🌷
(استان خراسان رضوی، شهرستان قوچان) (۱۳۶۶ ه.ش)
#شهادت شهید حمید حسینی سورک🌷
(استان فارس، شهرستان آباده) (۱۳۶۶ ه.ش)
#شهادت شهید علیاکبر تیموری🌷
(استان سمنان، شهرستان دامغان، شهر امیریه) (۱۳۶۷ ه.ش)
#شهادت شهید امین حیدری🌷
(استان اصفهان، شهرستان شاهین شهر) (۱۳۹۴ ه.ش)
#شهادت شهید مهدی اسماعیلی 🌷
(استان فارس، شهرستان فسا) (۱۳۹۴ ه.ش)
#یازهرا....🌹🍃
.
هدیه به روح شهدا و شهدای مدافع حرم آل الله صلوات💐
🕊🌷اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌷🕊
____~°°•• #یازینب...••°°~_____
#یــــــــازیــــــــنــــــــبــــــــ...🌹🍃
http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537
@Yazinb3
🍃🌹 @yazinb2 🌹🍃
🌷بسم رب الشهدا والصدیقین🌷
#روایت یک عکاس از ۱۵سال همراهی_با #سردار_شهید_سپهبد_حاج_قاسم_سلیمانی 🌷🕊
#کنار_فرزندان_شهدا_میگفت: حالا عکس بگیر
#حاج_قاسم، همیشه از دوربین فراری بود. دوست نداشت از او عکس و فیلم گرفتهشود. در مواجهه با ما که کار ثبت عکس را انجام میدادیم، همیشه با ناراحتی میگفت: «نگیر، نگیر!» گاهی حتی کار به برخوردهای شدید و تند میرسید. البته بعدش از ما دلجویی میکرد. یکبار بعد از این اتفاق، صورت مرا بوسید و گفت: بوسیدمت که بدانی دوستت دارم، مثل پسرم. اما من هم معذوریتهایی دارم...
معذوریتهای #حاج_قاسم اما فقط برای مناطق عملیاتی و ماموریتهای حساس بود. وقتی موقعیتهای خاصی مثل دیدار با خانواده شهدا پیش میآمد، رفتارش کاملاً تغییر میکرد
در این مواقع، خودش از عکس گرفتن استقبال میکرد. دست دور گردن فرزند شهید مدافع حرم میانداخت و میگفت: حالا بگیر»
خاصترین و بهیادماندنیترین عکس #حاج_قاسم
یکی از مشهورترین عکسهایی که از حاج قاسم گرفتم، سه سال قبل در مراسم دانشآموختگی افسران در دانشگاه امام حسین (علیهالسلام ) بود
آن عکس، حاج قاسم را در موقعیتی نشان میدهد که ایشان درمقابل رهبر معظم انقلاب اسلامی، یک دستشان را بهنشانه احترام نظامی، کنار سر گرفته و دست دیگرشان را به نشانه ارادت و احترام قلبی، روی سینه گذاشتهاند.
شاید این، خلاف عرف و ادب نظامی بود، اما نشاندهنده ادب و ارادت قلبی ویژه و تواضع خاص مالک اشتر نسبت به فرمانده کلقوا بود.
آن عکس، خیلی دیدهشد و دستبهدست چرخید و مشهور شد.»
#کُلُّنٰا_قٰاسِمِ_سُلِیْمٰانی....
#یازهرا...🏴
#لبیک_یــــــــازیــــــــنــــــــبــــــــ..🏴
http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537
@Yazinb3
@Yazinb2
🌴 #یازینب...
#کتاب_دختر_شینا🏴 #خاطرات : بانو قدم خیر محمدی کنعانی🏴 #همسر سردار شهید حاج ستار ابراهیمی هریژ🏴 #
#کتاب_دختر_شینا🏴
#خاطرات : بانو قدم خیر محمدی کنعانی🏴
#همسر سردار شهید حاج ستار ابراهیمی هریژ🏴
#نویسنده :بانو بهناز ضرابی..
فصل دوازدهم ..( قسمت آخر)🏴
🏴بسم رب الشهدا و الصدیقین🏴
دلم سوخت، گفتم راحت بخوابی. خم شدم و سمیه را آرام از بغل خدیجه گرفتم و گفتم: بچه را بده خسته می شوی مادر جان. صمد برگشت و نگاهم کرد و گفت: ای مادر چقدر مهربانی تو.
خندیدم و گفتم: چی شده شهر می خوانی؟ گفت: راست می گویم تو همین چند ساعت فهمیدم چقدر بچه داری سخت است چقدر حوصله داری تو خیلی خسته نی شوی نه همین سمیه کافی است تا آدم را از پا در بیاورد حالا سوال های جور واجور و روده درازی مهدی و دعواهای خدیجه و معصومه به کنار.همان طور که به جاده نگاه می کرد دستش را گذاشت روی دنده و آن را عوض کرد و گفت: کم مانده برسیم ای کاش می شد باز بخوابی می دانم خیلی خسته می شوی احتیاج به استراحت داری. حالا چند وقتی اینجا برای خودن بخور و بخواب و خستگی در کن به جان خودم اگر این جنگ تمام شود اگر زنده بمانم می دانم چه کار کنم.نمی گذارم آب توی دلت تکان بخورد.برگشتم و پشت ماشین را نگاه کردم. خدیجه همان طور که به جاده نگاه می کرد خوابش برده بود سمیه توی بغلم خوابید صمد گفت حالا که بچه هاخواب اند نوبت خودمان است خوب بگو ببینیم اصل حالت چطور است.خوبی ؟ سلامتی؟
سر پل ذهاب آن چیزی نبود که فکر می کردم بیشتر به روستایی مخروبه می ماند با خانه هایی ویران مغازه ای نداشت یا اگر داشت اغلب کرکره ها پایین بودند. کره کره هایی که از موج انفجار باد کرده یا سوراخ شده بودند.
خیابان ها به تلی از خاک تبدیل شده بود آسفالت های کنده شده و توی دست اندازها سرمان محکم به سقف ماشین می خورد.از خیابان های خلوت و سوت و کور گذشتیم در تمام طول راه تک و توک مغازه ای باز بود که آن ها هم میوه و گوشت و سبزیجات و ما یحتاج رورانه مردم را می فروختند گفتم: اینجا که شهر ارواح است سرش را تکان داد و گفت منطقه جنگی دیگر .
کمی بعد به پادگان ابوذر رسیدیم جلوی در پادگان پیاده شد کارتش را به دژبانی که جلوی در بود نشان داد با او صحبت کرد و آمد و نشست پشت فرمان دژبان سرکی توی ماشین کشید و من و بچه ها را نگاه کرد و اجازه حرگت داد. کمی جلوتر نگهبان دیگر ایستاده بود باز هم صمد ایستاد اما این بار پیاده نشد کارتش را از شیشه ماشین به نگهبان نشان داد و حرکت کرد.
#یازهرا...🏴
🏴اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🏴
#ادامه_دارد...
#یـــــازیــــــــنــــــــبــــــــ...🏴
http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537
@Yazinb3
🏴ﺍَﻟﺴَّﻼﻡُ ﻋَﻠَﻰ ﺍﻟْﺤُﺴَﻴْﻦِ ﻭَ ﻋَﻠﻰ ﻋَﻠِﻰِّ ﺑْﻦِ ﺍﻟْﺤُﺴَﻴْﻦِ ﻭَ ﻋَﻠﻰ ﺍَﻭْﻻﺩِ ﺍﻟْﺤُﺴَﻴْﻦِ ﻭَ ﻋَﻠﻰ
ﺍَﺻْﺤﺎﺏِ ﺍﻟْﺤُﺴَﻴْﻦِ...🏴
#گزارش_صوتی
#جلسه_هفتگی ۱۳۹۸/۱۰/۲۷
#مداح:
#کربلایی_نریمان_پناهی
#کربلایی_ابراهیم_رحیمی
#کربلایی_علیرضا_اسفندیاری
#کربلایی_اکبر_عبادی
#کربلایی_مجید_پناهی
#هیئت_رزمندگان_مکتب_الحسین(علیهالسلام )
آستان مقدس امامزاده معصوم(علیهالسلام )
#کُلُّنٰا_قٰاسِمِ_سُلِیْمٰانی....
#یازهرا...🏴
#لبیک_یــــــــازیــــــــنــــــــبــــــــ..🏴
http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537
@Yazinb3
@Yazinb2
🌹👇🌹
🕊🌷بسم رب الشهدا و الصدیقین🌷🕊
روابط عمومی و تبلیغات سپاه حضرت ولی عصر (عج) خوزستان در مورد #شهادت_سروان_پاسدار_عبدالحسین_مجدمی_مقدم🌷🕊
اطلاعیهای صادر کرد.در این اطلاعیه آمده است: بدین وسیله به اطلاع امت شهید پرور خوزستان میرساند #سروان_پاسدار_عبدالحسین_مجدمی_مقدم🌷🕊 از پاسداران مجاهد و تلاشگر ناحیه مقاومت بسیج شادگان شب گذشته به فیض شهادت نائل گردید.
در ادامه این اطلاعیه عنوان شده است: سپاه ولی عصر (عج) خوزستان ضمن تبریک و تسلیت شهادت این عزیز مجاهد به حضرت بقیه الله الاعظم ارواحناه فداء و نایب بر حقش #امام_خامنه_ای و عموم مردم #شهید پرور خوزستان به ویژه خانواده مکرم آن مرحوم از خداوند متعال علو درجات برای روح آن #شهید بزرگوار و صبر جمیل برای بازماندگان مسئلت دارد.
مراسم #تشییع این #سروان_پاسدار_شهید_عبدالحسین_مجدمی_مقدم 🌷🕊فردا پنج شنبه مورخ سوم بهمن ماه ۹۸ ساعت ۸:۳۰ صبح از حوزه مقاومت بسیج دارخوین تا سه راهی دارخوین انجام و سپس ساعت ۱۰ صبح در شهرستان شادگان از حسینیه امام علی (علیهالسلام ) به سمت #گلزار_شهدای این شهر برگزار میشود.
#کُلُّنٰا_قٰاسِمِ_سُلِیْمٰانی....
#یازهرا...🏴
#لبیک_یــــــــازیــــــــنــــــــبــــــــ..🏴
http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537
@Yazinb3
@Yazinb2
مراسم تشییع پیکر ۱۶۷ شهید دوران دفاع مقدس به تعویق افتاد😔
بر اساس اعلام ستاد کل نیروهای مسلح مراسم تشییع پیکر ۱۶۷ شهید دوران دفاع مقدس که قرار بود که روز سهشنبه هشتم بهمنماه با استقبال مردم آبادان و خرمشهر وارد خاک کشور شوند، به تعویق افتاد.
🌴 #یازینب...
#عاشقی_به_افق_حلب🌹🍃 #قسمت_نوزدهم🌹🍃 عمه طاهره گفت عمو بابا را به خانهمان برده است... ناراحت شدم،م
#عاشقی_به_افق_حلب🌹🍃
#قسمت_بیستم🌹🍃
🌷بسم رب الشهدا و الصدیقین🌷
#ریحانه جان پاشو عمه ...پاشو آماده شو بریم کم مونده به ظهر عاشورا.
#سلام ...صبح بخیر !
_سلام عزیزم بیا صبحانه بخور بریم.
#گرسنه نیستم .
#اینطوری نمیشه ضعف می کنی. +اصرار نکنید عمه جان !سیرم تعارف ندارم...
عمه به سر تکان دادنی اکتفا کرد و رفت....
به هیئت که رسیدیم همه ،مرد و زن جلوی در جمع شده بودند و دستههای عزاداری هیئت را تماشا میکردند و گریه میکردند ...
از اینکه جلوی آن همه مرد بایستم اصلاً خوشم نمی آمد ...
وارد حسینیه شدم.
خلوت که نه ،خالی بود!
هیچکس نبود ،خودم بودم و خدای خودم...
صدای مداحی و تبل و شیون زاری تا داخل حسینیه خانم ها می آمد...
از فرصت استفاده کردم زدم زیر گریه .
مداح هم نامردی نکرد، انگار میخواست داغ دل من را تازه کند...
بعد از اذان عاشورا ،شروع کرد از داغ دل حضرت رقیه (سلام الله علیها) خواند...
از شبهای تنهایی بعد از پدر ...
از غربت خرابه شام...
از نگاه ها...
آنقدر گفت که دلم تاب نیاورد...
هق هق میکردم.
با هر بند روضه ،بند دلم بود که پاره میشد ...
با صدای گریه من عمه و عمو محمد آمدن داخل حسینیه .
عمه گریه میکرد و میگفت:
#آروم باش ،پدرت خوب میشه...
دروغ می گفت! هم به من هم به خودش...
نمی دانست دقیقاً هفت روز دیگر عاشورای ماست!
#ادامه_دارد...🌹🍃
#نویسنده_میم_سلیمی🌹🍃
#ملت_مقاومت_علیه_آمریکا🌺🍃
#کُلُّنٰا_قٰاسِمِ_سُلِیْمٰانی....
#یازهرا...🏴
#لبیک_یــــــــازیــــــــنــــــــبــــــــ..🏴
http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537
@Yazinb3
@Yazinb2