براىتوپیروزىآشکارى
فراهمساختیم . .!
-سورهفتحآیه¹
『#جَوانانِـ_مَــهـدَویَٺــ❥⇣•』___
@Youth_of_mahdi ✨⃟🌱⌋•
دل که تنگ شد چاره ای هست؟!
جز گریه و جز حسرت:)))
#حسین_جآنم
『#جَوانانِـ_مَــهـدَویَٺــ❥⇣•』___
@Youth_of_mahdi ✨⃟🌱⌋•
12.71M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شمر و شفاعت نکنی دور سرت بگردم:)
جَوانانِـ_مَــهـدَویَٺــ❥
:)
گاهےدلتنگی
درهیچبیتے، نمےگنجد...!!
گاهےیڪتصویر،
اینچنین
دلرابہتپشوامےدارد :)❤️🙃
『#جَوانانِـ_مَــهـدَویَٺــ❥⇣•』___
@Youth_of_mahdi ✨⃟🌱⌋•
:)♥️
چهکنمدستخودمنیست؛
کهیادتنکنم..
خواستےدلنبری
تابهتوعادتنکنم!(:"
『#جَوانانِـ_مَــهـدَویَٺــ❥⇣•』___
@Youth_of_mahdi ✨⃟🌱⌋•
خدا جونم رگ گردن و بیخیال،
بغلم کن🫂🫀'•
『#جَوانانِـ_مَــهـدَویَٺــ❥⇣•』___
@Youth_of_mahdi ✨⃟🌱⌋•
جـورے نباش ڪہ
امــام زمـان { عـجل اللہ }
با اشڪ ! پروندهات رو نگاه کنہ و بگہ
این ڪہ قول داده بود ...!💔
『#جَوانانِـ_مَــهـدَویَٺــ❥⇣•』___
@Youth_of_mahdi ✨⃟🌱⌋•
راهِحقبرایمن؛
اونمسیریہکہیاورشتوباشی اولشتوباشی؛آخرشتوباشی..
『#جَوانانِـ_مَــهـدَویَٺــ❥⇣•』___
@Youth_of_mahdi ✨⃟🌱⌋•
ازفراقتوشکایتنکنممیمیرمحسینجان🤚🏻🙂
『#جَوانانِـ_مَــهـدَویَٺــ❥⇣•』___
@Youth_of_mahdi ✨⃟🌱⌋•
امامحسینعلیهالسلام :
هیچگرفتاریمرازیارتنمیکند
مگراینکهخداوندگرفتاریشرابرطرفکرده
و ...
شادمانشمیکند🌙
『#جَوانانِـ_مَــهـدَویَٺــ❥⇣•』___
@Youth_of_mahdi ✨⃟🌱⌋•
جَوانانِـ_مَــهـدَویَٺــ❥
تنها حرمی که روضه خون نمیخواد، حرم رقیه است :)💔
جونی نمونده به تنِ رقیه،
آتیش افتاده به دامنِ رقیه،
تفریحشونه زدنِ رقیه :)💔
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خوب گوشش بدید 💔)))))
+ به احترام قمر بنی هاشم
رمــــان
" آنلاین در پناه زهرا 💕"
#قسمتشصتوپنجم
شب بعد از نماز مغرب و عشاء
زنگ خونمون شروع کرد به صدا دراومدن..
دستشون رو گذاشته بودن رو زنگ وِل نمیکردن
معلومه چه کسانی هستن دیگه؛دو خواهر ناتنی سیندرلا
در رو باز کردم؛
_خانم نمیشناسم،اشتباه اومدید!!
نارنج:
-حالا شوهر کرده ما رو تحویل نمیگیره!
فاطمه:
-حالا مثلا خیلی کار شاخی هست؟!
-برو بابا ما هم شوهر کردیم..
بیتوجه به من اومدن داخل
"ای خداا"
بعد از سلام و احوالپرسی با مامانمم رفتند داخل اتاقم و خودشون رو پرت کردند رو تخت..
"اصلا هم پرو نیستند"
ناری:
-واااای هدیه باورم نمیشه!
-چی رو؟!
فاطمه:
-اینکه شوهر کردی دیگه
بالشت رو گرفتم و پرت کردم سمتش؛
_خیلی نامردید؛ولی من میدونستم
ناری:
-از کجا؟!
_آخه وقتی دختری مثل تو و فاطمه ازدواج کردن قطعااا ازدواج میکنم
حمله کردن سمتم؛
فاطمه:
-حیف فردا عقدت هست،
وگرنه چنان میزدم که دو هفته مهمون بیمارستان باشی
خندیدم و گفتم:
_با این هیکلت من رو بزنی؟!
_واای بچههاا توروخداا
بیخیال..
ساعت ۹ نشده رختخواب انداختن،
میگن باید زود بخوابی تا صبح چشمهات باد نکنه!
اون شب ساعت ۹ رفتم رختخواب،
آنقدر فکر کردم دیدم ساعت ۱ شب هست!!
"واااای خدا توروقرآن یه کاری کن بتونم بخوابم"
نمیدونم چیشد که چشمهام رو باز کردم دیدم داره اذان میگه
_نارنج!فاطمه!
_اذان هست بیدار بشید..
دوتاشون هم پاشدن و رفتیم وضو گرفتیم؛
آنقدر استرس داشتم که حَد نداشت..
بعد از نمازصبح یکم قرآن برای آرومشدنم خوندم
اومدم دراز کشیدم تو رخت خواب..
ناری:
-چیــــــــــــــــــــــــــــــــــ؟!
-الان میخوای بخواابی؟!
فاطمه اومد دستم رو گرفت و کِشووونکِشوووون بُرد سمت حموم..
نارنج:
-رهبری امروز دست من هست؛باااید بری حموم..!
_آخه ساعت ۵صبح؟!
نارنج:
-۵ نیست و ۵:۳۰
-حالا هم بدووو
"وااای خدااااااا"
انداختن من رو تو حموم در رو از پشت قفل کردن
_بااااشه بابا
#روزانهدوپارت_هرشبساعت۲۱
رمــــان
" آنلاین در پناه زهرا 💕"
#قسمتشصتوششم
رفتم داخل اتاق
"واااااای چه خبرررررررررررره!!"
"لباسهای من رو گذاشتن یک طرف"
"لباسهای خودشون هم یک طرف دیگه"
"لباسهای کهنه هم یک طرف"
_چیکاااار کردید؟!
ناری:
-حرف نبااااشه
فاطمه:
-لعنتی نگفته بودی لباسِت آنقدر خشکله..؟!
یهو یه لاک سمتم پرت شددد؛
ناری:
-بیتربیت چرا دیشب نشون ندادی
"یاامامحسین"
"این امروز جَوگیر شده"
فاطمه:
-از کیسه خلیفه میبخشی؟!
ناری:
-حرررررف نبااااشه،همین که من میگم..
یه نگاه به گوشیم کردم؛
اسم مهدیار تو اعلانات باعث شد جیغی بزنم و گوشی رو بردارم...
فاطمه:
-چته دختر؟!
_مهدیاررر پیااااام دادددددددد
ناری:
-وااای چی گفته..؟!
فاطمه:
-وااای خدااای من چی گفته؟!
دوتاشون اومدن دورم و نگاهشون رو دوختن به صفحه گوشیم...
فاطمه:
-خب دیگه زیاد وقت نداریم..
ناری:
-بدوووووووو
"ای خدا جَوگیییییر"
_چشم مامانجان
ناری:
-یعنی میزنمهاااااااا
_باشه باشه
یه دست لباس نارنج بهم داد تا بپوشم..
#روزانهدوپارت_هرشبساعت۲۱
نظراتتون راجب رمان و کانال رو اینجا بهمون بگید
الوووسلامفرمانده(:😎☺
https://harfeto.timefriend.net/16672338632371