eitaa logo
زینبیه گلشهر کرج🇵🇸
2.8هزار دنبال‌کننده
9.7هزار عکس
2.3هزار ویدیو
229 فایل
☎️ تلفن تماس: ۳۴۶۴۲۰۷۲- ۰۲۶ 👥 ارتباط با مدیریت کانال: @admin_zeynabiyeh غنچه های زینبی: @ghonchehayezeynabi ریحانه الزینب: @reyhanatozeynab بنات الزینب: @banatozeynab فروشگاه: @zendegi_salem_zeynabiyehgolshahr کتابخانه: @ketabkhaneh_zeynabiyeh
مشاهده در ایتا
دانلود
زینبیه گلشهر کرج🇵🇸
🔖 : اولین کننده در عالم پروردگار متعال است. حضرت زهرا سلام الله علیها روش تبیین را از خداوند متعال آموختند. پروردگار قرآن خود را با کتاب معرفی می کند و همه چیز را به طور واضح در این کتاب بیان کرده است. خداوند می‌گویند ما راه و را برای انسان بیان کردیم و عاقبت هر مسیر را توضیح دادیم؛ حال انسان خودش باید انتخاب کند که چه شود. ما برای رسیدن به هر موضوعی نیاز به تبیین داریم. حضرت علی علیه السلام می فرمایند: قرآن در ۴ عرصه به تبیین می‌پردازد: ۱. عرصه ولایت و حکمرانی ۲. عرصه نبوت و مدیریت ۳. عرصه دشمنی با دین و ولایت ۴. عرصه احکام حضرت زهرا سلام الله علیها در خطبه فدکیه به هر چهار عرصه اشاره می‌کند. یعنی روش حضرت زهرا سلام الله علیها کاملاً روش است. شروط تبیین: ۱. باید محکم باشد: (وقتی می‌خواهیم چیزی را توضیح دهیم آن قدر محکم باشد که طرف مقابل قانع شود.) ۲. تبیین باید قابل درک باشد: (متناسب با حرف بزنیم و از واژگان و لغات قابل فهم استفاده کنیم.) ۳. تبیین باید تکیه بر ها باشد: (اگر در تبیین می خواهیم مثالی بزنیم مبتنی بر واقعیت باشد که همه آن را لمس کرده باشند و یا از مستندات تاریخی استفاده شود.) حضرت زهرا سلام الله علیها در خطبه فدکیه می‌فرمایند: لباس دینتان کهنه نشد. یعنی پس از رحلت پیامبر لباسی که به عنوان دین بر تن کرده بودید کنار رفت و در این هنگام که حقیقت دینتان بود آشکار شد. آن غیض و نفرت پنهانی که به پیامبر داشتید که یا رسول الله چرا همه جا حضرت علی علیه السلام در کنار شما است نیز، آشکار شد. آنهایی که در طول تاریخ اسم و رسم نداشتند، آشکار شدند. این فریاد در همه عرصه های زندگی خطور پیدا کرد. اینجا بود که سرش را از پناهگاه خودش بیرون آورد و شما زود اجابتش کردید؛ پس شما را دعوت کرد و شما نیز به دنبالش راه افتادید. سپس روی نقطه های آسیب پذیر و شما دست گذاشت و شما را برانگیخت تا سریع غضب کنید. آنگاه شما را به نام خود کردید در حالی که مال شما نبود. در اینجا حضرت زهرا سلام الله علیها مسئله‌ی غصب را این‌گونه تبیین می‌کنند. 🎙 سخنران: سرکار خانم نظری فاطمیه ۱۴۰۰ ♨️ جهت دریافت فایل صوتی سخنرانی به کانال صوتی ما در پیام رسان بله بپیوندید: https://ble.ir/zeynabiyehgolshahrkaraj 🆔 https://eitaa.com/joinchat/589168647Cd580981c2f
زینبیه گلشهر کرج🇵🇸
🔖! این را از دست ندهید... متن زیر بخشی از کتاب فتنه تغلب است که ناگفته‌ها و حوادث و بیانات منتشر نشده رهبر انقلاب در مورد فتنه۸۸ را روایت می‌کند و به مناسبت نه دی توسط انتشارات انقلاب اسلامی منتشر شده است. 🔰 آقای موسوی گفته بود: انتخابات باید ابطال شود؛ ما امروز با آقای هاشمی و آقای خاتمی جلسه داشتیم؛ همه اتفاق نظر داشتند باید ابطال شود‌. رهبر انقلاب با شنیدن این ادعا افرادی را مأمور می‌کنند تا ادعای آقای موسوی را از افراد مذکور جویا شوند. در پاسخ، آقای هاشمی و آقای خاتمی هر دو می‌گویند بحث ابطال در جلسه مطرح شد اما ما با آن مخالفت کردیم. به هر حال این که نسبت‌های داده‌شده آقای موسوی به دو نفر فوق راست بود یا غلط، موضوع این نوشته نیست، بلکه جلب توجه به این است که اگر فقط همین افراد، آقای موسوی را از ایستادگی در برابر نظام باز می‌داشتند آتش فتنه اینگونه شعله‌ور نمی‌شد. آنچه بر غبار آلودگی فضای پس از انتخابات می‌افزود این بود که مدعیان تقلب در انتخابات در جلسات خصوصی مواضعی مغایر با ادعای دست بردن در آرا مردم داشتند. یکی از مسئولین دفتر رهبر انقلاب از نماینده آقای موسوی می‌پرسد: چرا نرفتید به آقایان بگویید نشده است؟ او در پاسخی کوتاه و تلخ می‌گوید:گفتم اما قبول نکردند. به هر حال هنوز این اعتراض رهبر انقلاب به مسببان حوادث پس از انتخابات بی‌پاسخ مانده است که چرا شما که در خصوصی می‌گویید تقلب نشده است، در مجامع عمومی این حقیقت را بیان نمی‌کنید؟ 🆔https://eitaa.com/joinchat/589168647Cd580981c2f
زینبیه گلشهر کرج🇵🇸
🔖 #ویژه: سلام خدمت همه اعضای دوست داشتنی کانال زینبیه به ویژه #جوانها و #نوجوانها! از فردا شب، مو
🔖 : : من وارد آخرین سطح نوازندگی حرفه ای شده بودم، اما... دیگه خوشحال نبودم! میزان تمرین هام کم شده بود، خیلی کم... اولش فکر کردم شاید بخاطر اینه که دیگه به نزدیک شدم و تمرکز کافی برای نوازندگی ندارم ولی چیز دیگه ای بود! چیزی که شاید مامانم مدتها منتظرش بود! یه روز استادم صدام زد و گفت یه تیم نوازندگی درخواست یه نوازنده کرده و اون من رو معرفی کرده.... بعد تخته رو نشون داد که پر از عکس های تکی و دسته جمعی شاگردهاش بود و بهم گفت: "راستی من با همه بچه ها عکس دارم جز تو! هفته دیگه تولد مهساست، بیا کلاس یه جشن داریم تو هم باش!" تشکر کردم و گفتم باشه اگر بتونم حتما. خواستم برم که گفت: "راستی کرم خیلی بهت میاد!" اون روز یه شلوار جین تنگ و یه مانتو کرم جذب پوشیده بودم که از کمر یکم چین میخورد. با یه روسری کرم قهوه ای که تا وسطهای سرم بود. آخه کلی برای اون فُکُلی که جلوی سرم کاشته بودم زحمت کشیده بودم و باید دیده میشد 😅🙈 دوباره تشکر کردم و در رو بستم. راستش اونقدر پدر مهربونی دارم که هیچ وقت نیاز به تعریف و تمجید جنس مخالف نداشتم! پدری که شاید تو این داستان نقش کمرنگی داشت ولی حسابی بود و هست😍 تمرینات کنسرت جدید شروع شده بود. حس اینکه بین اون همه ساز متفاوت تو تنها نوازنده گیتار باشی واقعا لذت بخش بود! 😉 رهبر گروه یه آقای سفید پوست و قدبلندی بود که همیشه کت و شلوارهای خیلی شیکی به تن داشت. 😉 هر روز وسط تمرین می اومد با تبلتش یه اجرا رو ضبط می کرد و چهارتا تذکر میداد و میرفت.😏 یه بار خیلی جدی اومد سر تمرین، با انگشت من رو نشون داد و گفت: "تو! تو یک ثانیه دیرتر از همه میزنی! 😠" با تعجب گفتم: " حرکت پاهام اینو نمیگه! من گوشم به تیونره" گفت: "چند بار فیلم ها رو چک کردم! تو یک ثانیه تاخیر داری، اصلاحش کن!" و رفت.... همون یه تذکر برای بیدار شدن من کافی بود! انگار همه چی به مو رسیده بود و با اون یه تذکر شد! آخه مدتها بود که مامانم بخش هایی از رو برام میخوند 😍 یا وقتی میدید وسط درس خوندن دارم استراحت میکنم و چای میخورم می اومد و برام تعریف میکرد... وقتی رهبر گروه گفت تو یک ثانیه تاخیر داری یهو یاد ۱۸۲ نهج البلاغه افتادم که روز قبلش مامانم تعریف کرده بود: "او غریب است، در آن زمانى که اسلام چون شترى خسته که دُم بر زمین گذاشته و سینه بر آن نهاده دچار غُربت است." رهبر گروه راست می گفت، من مدتها بود که تاخیر داشتم... دیگه دستهام میلی به نوازش سیم های سازم نداشتن! اما یک ثانیه تاخیره صدای ساز کجا و این همه سال تاخیر در امام کجا! گریه ام گرفته بود، برای اولین بار با امام زمانم حرف زدم و تو دلم گفتم: " آقا جان ببخشید این همه سال برای سربازی شما داشتم!" تو حال خودم بودم. محسن که نوازنده سنتور بود گفت: "ولش کن! ناراحت نشو! یه چیزی گفت... ما که چیزی نمی فهمیم، حتما مخاطب هم متوجه نمیشه 😁 " همه زدن زیر خنده و فکر کردن به من برخورده! خواستن حالم عوض شه ولی نمیدونستن بذری که مامانم ذره ذره تو دلم کاشته بود، جوانه زده.... ادامه دارد.... 💠 رَّبِّ ارْحَمْهُمَا كَمَا رَبَّيَانِي صَغِيرًا. 🆔https://eitaa.com/joinchat/589168647Cd580981c2f