eitaa logo
کانال دروس آیت الله العظمی جوادی آملی
11.1هزار دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
1.4هزار ویدیو
4.7هزار فایل
آخرین جلسات دروس و مباحث حضرت آیت الله العظمی جوادی آملی (دام ظله) در قالب تصویر، صدا و متن بنیاد بین المللی علوم وحیانی اسراء معاونت رسانه ارتباط با ادمین: @bonyad_esra_admin فهرست: https://eitaa.com/a_javadiamoli_doross/11098
مشاهده در ایتا
دانلود
💠 منشور منتظران 🔸 ظهور وجود مبارك ولی عصر (ارواحنا فداه) به تقدیر الهی است، لكن خدا درباره كارهای انسان با انسان هم همراه است؛ یعنی هر نحوی كه جامعه به آن سمت حركت كند، خدای سبحان هم برنامه ‌ها را به همان سمت رهبری می ‌كند، چون جبری در كار نیست و از این جهت كه جبر نیست و انسان مختار است و آزاد اگر راه خیر را انتخاب كرد خدا مقدماتش را فراهم می ‌كند و اگر خدای ناكرده كجراهه برود خدا آنها را رها می ‌كند، البته بیش از غضب اوست، او بیش از غضب اوست، چندین بار مهلت می‌ دهد و راهنمایی می ‌كند، اگر كسی خدایی ناكرده اعتنا نكرد خدا او را به حال خودش رها می‌ كند این مطلب اول. 🔸 مطلب دوم این است كه وجود مبارك حضرت امیر (سلام الله علیه) خط مشی امامت را مشخص كرد، همان خط مشی هم در جریان ظهور و حضور و غیبت ولی عصر (ارواحنا فداه) هم مطرح است. وجود مبارك حضرت امیر فرمود كه سالیان متمادی مردم ظرفیت حضور مرا نداشتند و تحمل نمی‌ كردند؛ حرف های معقول ما را اینها نمی‌ پذیرفتند و مقبولشان نمی‌ شد تا اینكه بالأخره تجربه نشان داد كه غیر از علی ‌بن ‌ابی ‌طالب كسی نمی ‌تواند رهبری نظام را به عهده بگیرد. تقریباً بیست و پنج سال اینها تلفات دادند و آزمودند اگر كاری هست از غدیر ساخته است، بعد از اینكه مردم فهمیدند و كم ‌كم زمینه فراهم شد من پذیرفتم «لَولا حُضُورُ الحاضِرِ و قِیامُ الحُجَّةِ بِوُجودِ الناصِرِ»[1] فرمود چون ظرفیت حاضر شد سطح ادراك مردم بالا آمد تجارب تلخی را پشت سر گذاشتند فهمیدند غیر از چیزی جامعه را اداره نمی ‌كند من پذیرفتم. همین معنا هم درباره وجود مبارك ولی عصر هست، اگر جامعه این دین علما كه از انبیا و اولیا (علیهم الصلوة و علیهم السلام) گرفتند پذیرفتند و خود را اصلاح كرده ‌اند، وجود مبارك حضرت ظهور می ‌كند. این هم یك مطلب پس ظهور آن حضرت با ماست و آن حضرت ظهور می ‌كند این صلاح را تكمیل می ‌كند، وگرنه با كجروی ما هرگز حضرت ظهور نمی ‌كند. 🔸 مطلب بعدی آن است كه راه چیست؟ راه اصلاح جامعه تقریباً بین چهل تا پنجاه عنصر محوری و اصل است كه در دعای نورانی امام زمان آمده است؛ این دعا به منزله است این دعای « اللَّهُمَّ ارْزُقْنَا تَوْفِیقَ‏ الطَّاعَةِ وَ بُعْدَ الْمَعْصِیةِ وَ...»[2] این بین چهل تا پنجاه اصل است. یك وقت است دعا تنها ناظر به این است كه خدا‌یا بیماران ما را شفا بده! گذشتگان ما را بیامرز! روزی ما را زیاد بكن! این یك سلسله دعاها به منزله منشور كشورداری است. دعای نورانی امام زمان (ارواحنا فداه) كه بین چهل الی پنجاه اصل است این است كه اگر این دعا خوب خوانده بشود و خوب عمل بشود شرایط فراهم است، وقتی شرایط حضور و ظهور فراهم شد همان طور كه وجود مبارك حضرت امیر (سلام الله علیه) فرمود چون شرایط حاضر شد من پذیرفتم، این جا هم وجود مبارك حضرت هم ظهور می ‌كند. [1]. نهج البلاغه، خطبه3. [2]. البلد الأمین و الدرع الحصین، ص349. 📚 دیدار مسئولین رادیو جوان با حضرت استاد تاریخ: 1385/05/18 🆔 @a_javadiamoli_doross
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
36.37M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 ویژه برنامه 🔸 روز یازدهم 🔸 جلسه چهارم: اداره جامعه قرآنی 🔹 پخش از شبکه های مختلف سیما از ابتدای فروردین 🆔 @a_javadiamoli_esra
04. moredi_1380- edare-jameh-mahdavi--.mp3
2.95M
💠 ویژه برنامه 🔸 روز یازدهم 🔸 جلسه چهارم: اداره جامعه قرآنی 🔹 پخش از شبکه های مختلف سیما از ابتدای فروردین 🆔 @a_javadiamoli_doross
💠 اداره جامعه قرآنی 🔸 قرآن مثل باران نازل نشده، خدای سبحان باران را نازل کرد یعنی این قطرات را به زمین انداخت، قرآن را هم نازل کرد در «لیله قدر»؛ اما نازل کردن قرآن مثل نازل کردن باران نیست که به زمین انداخته باشد، را آویخت، باران را انداخت، نازل کردن قرآن مثل آن است که کسی در بالاست، طنابی را نازل می‌کند، آویزان می‌کند، به ما می‌گوید این طناب را بگیرید و بالا بیایید، پس قرآن را خدا نازل کرد، باران را هم خدا نازل کرد؛ اما باران را انداخت روی زمین، قرآن را آویخت، چون است یک طرفش به دست خداست ما نمی‌توانیم با این کتاب همسان کتاب‌های دیگر رفتار بکنیم، الآن ما هر کتابی را که مطالعه می‌کنیم بر اساس «وَ انْظُرْ إِلَی مَا قَال»[1] مطالعه می‌ کنیم، می ‌گوییم ما با این مطالب کار داریم چه کار داریم گوینده‌اش کیست؟ گوینده ‌اش یا مُرد یا فعلاً در دسترس نیست، ما با مقول و با گفتار او کار داریم، اما قرآن ‌‌چنین نیست، یک قول است که قائل بالای سر اوست، یک کلام است که متکلم بالای سر اوست، یک طناب است که طرف دیگر آن به دست خود خدای سبحانه تعالی است، ما با این کتاب روبه‌رو هستیم، پس نمی ‌توان گفت که حالا کسی دارد قرآن مطالعه می‌کند یا تفسیر قرآن می‌نویسد؛ مثل تفسیر فقه است یا کار فلسفه است یا کار کلام است یا کار طبّ است که یک کتاب را دارد مطالعه می‌کند، از آن قبیل نیست! اگر یک فقیه یا یک محدث یا یک متکلم یا یک طبیب کتابی نوشت دیگر ما هستیم و کتاب او، کاری به او نداریم، او یا زنده است یا مُرد، ولی درباره این‌‌چنین نیست، این یک کتاب نیست که نوشته باشد و ردّ شده باشد، این یک طناب است که آویخت، یک طرفش به دست اوست یک طرفش به دست ما، همین حدیث نورانی «إِنِّی تَارِكٌ فِیكُمُ الثَّقَلَینِ كِتَابَ اللَّهِ وَ عِتْرَتِی»[2] درباره قرآن دارد که «أَحَدُ طَرَفَیهِ بِیدِ اللهِ سُبحَانَهُ وَ تَعَالی»[3] یک طرف این قرآن که طناب است به دست خداست طرف دیگرش با اوست. الآن همین کتاب اسم کلب در آن هست، اسم فرعون در آن هست، اسم جهنم در آن هست، کسی که وضو ندارد نمی ‌تواند اسم این کلب را ببوسد؛ حالا کسی خواست سوره مبارکه «کهف» را باز کرد می‌خواهد قرآن را ببوسد وضو ندارد نمی ‌تواند آیه ﴿وَ کلْبُهُمْ باسِطٌ ذِراعَیهِ﴾[4] این را ببوسد یک چنین کتابی است! اسم فرعون را که در قرآن است، این کتاب را باز کرد، می‌ خواهد قرآن را ببوسد، فرق نمی ‌کند چه اسم وجود مبارک پیغمبر باشد چه اسم فرعون، چون در قرآن است و خدا گفت بی ‌وضو نمی ‌شود آن را بوسید این یک چنین کتابی است! 🔸 پس ما با کتابی روبه‌رو هستیم که گوینده‌اش بالای سر اوست، ما باید توجه داشته باشیم با کتابی در تماس هستیم که کشور را این می ‌کند مبادا کسی ـ خدای ناکرده ـ خیال بکند یک عده بی ‌راهه می ‌روند به هر حال سرشان به سنگ می ‌خورد! مهمترین پیام قرآن کریم این است که انسان یک است خود را فریب ندهد، انسان آنقدر قدرتمند است که مرگ را می ‌میراند، اینها حرف‌ های قرآن است. اگر کسی ـ خدای ناکرده ـ باورش این باشد که با مُردن می‌پوسد و از بین می‌رود این فکرش نیست؛ اما مهمترین کار قرآن این است که به انسان می‌گوید انسان یک موجود ابدی است، ما مرگ را می ‌میرانیم، ما تغیر و تحول را زیر پا می ‌گذاریم و می‌ شویم ابدی، اگر ابدی شدیم که با دست خالی نمی‌ شود ابدی شد، یک جا لازم است، یک سفر لازم است، یک ره‌ توشه لازم است؛ لذا نه بی ‌راهه می ‌رویم نه راه کسی را می‌ بندیم، روی رهنمود قرآن خیلی سهل است، وجود مبارک ولی عصر (ارواحنا فداه) که ظهور کرد این معارف عملی می ‌شود[5] الآن اگر این هفت میلیارد بشر روی زمین باشند اداره آن سهل است، بنابراین این جاهلیت را وجود مبارک ولی عصر عاقل می ‌کند، اداره کردن مردم عاقل سخت نیست، مگر حضرت با کشتن جهان را اداره می ‌کند؟ مگر با قتل می‌ شود جهان را اداره کرد؟ این چه قدرتی است که وجود مبارک حضرت به اذن خدا دارد و چه برکتی است که ذات أقدس الهی در زمان حضور آن حضرت نصیب جوامع بشری کرده، فقط خود آن حضرت می ‌داند که عقل مردم بالا می‌آید، وقتی عقل مردم بالا آمد مردم فکر می ‌کنند، فکر می ‌کنند، فکر می ‌کنند، مسلمان هستند و حافظ دینشان‌ هستند حافظ آخرتشان‌ هستند، هیچ ظلمی نمی‌ کنند، زیر بار ظلمی هم نخواهند رفت. [1]. غرر الحكم و درر الكلم، ص361. [2]. الخصال، ج‏1، ص66. [3]. بصائر الدرجات فی فضائل آل محمد صلی الله علیهم، ج‏1، ص414. [4]. سوره کهف، آیه18. [5]. الکافی(ط ـ الإسلامیة)، ج1، ص25. 📚 درس اخلاق تاریخ: 1389/05/07 🆔 @a_javadiamoli_doross
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
39.91M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 ویژه برنامه 🔸 روز دوازدهم 🔸 جلسه پنجم: وظیفه منتظران 🔹 پخش از شبکه های مختلف سیما از ابتدای فروردین 🆔 @a_javadiamoli_esra
05. moredi_2244- vazifeh montazeran--.mp3
2.59M
💠 ویژه برنامه 🔸 روز دوازدهم 🔸 جلسه پنجم: وظیفه منتظران 🔹 پخش از شبکه های مختلف سیما از ابتدای فروردین 🆔 @a_javadiamoli_doross
💠 وظیفه منتظران 🔸 وظیفه ما در عصر غیبت چیست؟ ابو بصیر از وجود مبارك امام صادق (سلام الله علیه) سؤال می‌كند كه ما اگر عصر غیبت را ادراك كردیم وظیفه ‌مان چیست؟ یك سلسله دستورات نظامی دادند فرمودند این است كه «لِيُعِدْ [لِيُعِدَّنَّ] أَحَدُكُمْ لِخُرُوجِ اَلْقَائِمِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ وَ لَوْ سَهْماً»[1] هر كدام از شما به اندازه یك تیر خودتان را آماده كنیم، این در بعضی از نصوص است «لِيُعِدْ [لِيُعِدَّنَّ] أَحَدُكُمْ لِخُرُوجِ اَلْقَائِمِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ وَ لَوْ سَهْماً»؛ منتها تیری كه ارتشی ‌ها و نظامی ‌ها دارند یك حساب است, تیری كه حوزویان و دانشگاهیان دارند قلم اینهاست كه ذات اقدس الهی به این قلم و مكتوبات این قلم سوگند یاد كرده است؛ اینكه فرمود من به قلم و مسطورات قلم سوگند یاد می‌كنم سرّش همین است ﴿ن وَ الْقَلَمِ وَ ما یسْطُرُونَ﴾.[2] مستحضرید كه سوگند خدا در مقابل بینه نیست، ما یك قسم داریم كه در مقابل بینه است در محاكم قضایی كسی كه مدّعی است باید بینه اقامه كند كسی كه منكر است، سوگند یاد می ‌كند، بینه یك طرف, سوگند یك طرف; ولی قسم ذات اقدس الهی به خود بینه است اگر كسی در روز روشن بگوید من به این آفتاب قسم, ادّعا می‌ كنم كه الآن روز است این به دلیل قسم خورده است نه در قبال دلیل، سوگند قرآن كریم به بینه است نه در قبال بینه! وقتی خدا سبحان به كتاب قسم می ‌خورد به مكتوبات قسم می‌ خورد; زیرا علم است و مكتوب است و سواد است و است كه جامعه را می ‌كند. من به قلم قسم می ‌خورم, من به نوشته‌ های قلم قسم می‌ خورم كه تو عقلانی حرف می ‌زنی؛ یعنی من به دلیل قسم می ‌خورم. این‌ چنین نیست كه سوگندهای خدا در قبال بینه باشد او متن بینه را آفریده است. بنابراین وظیفه همه ما آن است كه در عصر غیبت هر كدام از ما آنچه دینی_جامعه را تأمین می ‌كند فراهم كنیم, این مطلب اول. 🔸 زراره عرض می ‌كند وظیفه ما در عصر غیبت چیست؟ فرمود دعا! اما دعایی كه آدم را باسواد كند. یك وقت دعا این است كه خدایا پدر و مادر مرا بیامرز! این دعا برای همه است، عوام هم این دعا را می ‌كنند، اما دعای حوزویان و دانشگاهیان این است كه خدایا ما را باسواد كن! عرض كرد دعای ما در عصر غیبت چیست؟ فرمود همین دعا بگو «اَللّهُمَّ عَرِّفْنی‏ نَفْسَكَ فَاِنَّكَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْنی‏ نَفْسَكَ لَمْ اَعْرِفْ رَسُولَكَ اَللّهُمَّ عَرِّفْنی‏ رَسُولَكَ فَاِنَّكَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْنی‏ رَسُولَكَ لَمْ اَعْرِفْ حُجَّتَكَ اَللّهُمَّ عَرِّفْنی‏ حُجَّتَكَ فَاِنَّكَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْنی‏ حُجَّتَكَ ضَلَلْتُ عَنْ دینی»[3] این یك برهان لِمّی است، ما رهبر را برای این نمی ‌خواهیم كه كشور ما را حفظ كند! حرف بسیار لطیفی مرحوم خواجه طوسی نسبت به شیخ ‌الرئیس دارند، فرمود: مردم امام را نمی‌ خواهند تا دنیایشان تأمین باشد! اكثر و بیش از ماها كسانی هستند كه نه خدا را قبول دارند نه قیامت را قبول دارند. حرف مرحوم خواجه این است كه ما امام و پیغمبر را نمی‌ خواهیم برای اینكه زندگی دنیایمان راحت باشد، ما برای اینكه این هفتاد سال خوب زندگی كنیم كه رهبر نمی ‌خواهیم، ما یك هستیم، ما از جایی آمدیم كه نمی ‌دانیم كجاست, به جایی می ‌رویم كه هیچ از آن خبری نیست، ما یك راهنما می‌ خواهیم! ما فهمیدیم كه انسان, مرگ را می ‌میراند، نه بمیرد! این را دین به ما آموخت كه انسان, مرگ را اماته می ‌كند نه به عكس, ما مرگ را می‌ میرانیم. بیان خدا در قرآن كریم این نیست كه «كلّ نفس یذوقها الموت» هر كسی را مرگ می ‌چشد، بیانش این است ﴿كُلُّ نَفْسٍ ذائِقَةُ الْمَوْتِ﴾[4] روشن است كه هر ذائقی مذوق را هضم می‌ كند نه مذوق ذائق را! ما مرگ را هضم می‌ كنیم و او را از پا در می ‌آوریم و او را می ‌میرانیم و پایدار می ‌شویم و دیگر هیچ! پس ما رهبری را, دین را, امام را برای این می‌ خواهیم كه موجود ابدی هستیم، یك راه می‌ خواهد این راهنما می‌ طلبد. [1] . الغیبة (للنعمانی), ج۱, ص۳۲۰؛ سفینة البحار و مدینة الحکم و الآثار، ج6، ص170. [2] . سوره قلم، آیه1. [3] . کمال الدین وتمام النعنة، ج2، ص342. [4] . سوره آل عمران، آیه185؛ سوره أنبیاء، آیه35؛ سوره عنکبوت، آیه57. 📚 سخنرانی عمومی تاریخ: 1393/03/22 🆔 @a_javadiamoli_doross
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
39.18M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 ویژه برنامه 🔸 روز سیزدهم 🔸 جلسه ششم: بقیة الله 🔹 پخش از شبکه های مختلف سیما از ابتدای فروردین 🆔 @a_javadiamoli_esra
06. moredi_2692- bagiyatallah-.mp3
2.74M
💠 ویژه برنامه 🔸 روز سیزدهم 🔸 جلسه ششم: بقیة الله 🔹 پخش از شبکه های مختلف سیما از ابتدای فروردین 🆔 @a_javadiamoli_doross
💠 بقیة الله 🔸 از القاب برجسته آن ذات قدسی «بقیة الله» است؛ حالا یا چون است، مظهر «هو الباقی» است یا چون ﴿وَ أَمَّا مَا ینفَعُ النَّاسَ فَیمْكُثُ فِی الأرْضِ﴾[1] است، «هو البالقی» است یا چون موجودِ «عند الله»ی است: ﴿مَا عِندَكُمْ ینفَدُ وَ مَا عِندَ اللَّهِ بَاقٍ﴾[2] است؛ به هر تقدیر او است و شاگردانی که در دامنه این قلّه به سر می برند، آنها نه تنها سهمی از «بقیة الله»ی دارند، آنها ﴿أُولُوا بَقِیةٍ﴾ هستند! 🔸 تعبیر قرآن از جامعه فقها و علما و حکما و محققان این نیست که آنها عالِم هستند، چون خیلی ها عالِم هستند. تعبیر قرآن این نیست که اینها باقی هستند که در نهج البلاغه آمده است: «الْعُلَمَاءُ بَاقُونَ مَا بَقِی الدَّهْر».[3] قرآن به همان دلیل که حرف اول و آخر را می زند، برای عالمان دین مقامی قرار داده است که گرچه به حسب ظاهر خبر است؛ ولی در واقع انشا است؛ یعنی بکوشید: ﴿أُولُوا بَقِیةٍ﴾ بشوید! ﴿فَلَوْلاَ كَانَ مِنَ الْقُرُونِ مِن قَبْلِكُمْ﴾، ﴿أُولُوا﴾؛ یعنی ﴿أُولُوا﴾، ﴿أُولُوا بَقِیةٍ ینْهَوْنَ عَنِ الْفَسَادِ فِی الأرْضِ﴾،[4] نه تنها باقی باشید، نمیرید، نه تنها «بقیة الله» باشید، صاحب مُلک و مِلک بقا باشید! ﴿أُولُوا بَقِیةٍ﴾ باشید که غنی تر و قوی تر از ﴿أُولِی الأبْصَارِ﴾[5] است، قوی تر و غنی تر از ﴿أُوْلِی الألْبَابِ﴾[6] است، بقا مِلک شما باشد! می توانید را تصاحب کنید، این چه مقامی است؟ فرمود، چرا یک عده ﴿أُولُوا بَقِیةٍ﴾ نشدند؟ یک؛ چرا ﴿أُولُوا بَقِیةٍ﴾ به وظیفه شان عمل نکردند و جلوی فساد را نگرفتند؟ دو؛ ﴿فَلَوْلاَ كَانَ مِنَ الْقُرُونِ مِن قَبْلِكُمْ﴾، چرا ﴿أُولُوا بَقِیةٍ﴾ درست نکردند؟ چرا حوزه ای درست نکردند که «اولوا بقیة الله» مظهر «بقیة الله» شود، شاگرد «بقیة الله» شود، ولی «بقیة الله» شود، جزء ﴿أُولُوا بَقِیةٍ﴾ شود؟ چرا چنین کاری نکردند؟! اگر چنین کاری کردند، چرا امکاناتی به آنها ندادند که جلوی فساد را بگیرند؟ ﴿فَلَوْلاَ كَانَ مِنَ الْقُرُونِ مِن قَبْلِكُمْ أُولُوا بَقِیةٍ﴾ که ﴿ینْهَوْنَ عَنِ الْفَسَادِ فِی الأرْضِ﴾، نه تنها در یک شهر، در نتیجه شاگردان ولی عصر کسانی هستند که مظهر «هو الباقی» باشند، باشند و نائب «بقیة الله» باشند، در محدوده ولایت، ولی «بقیة الله» باشند، در حوزه شاگردان آن حضرت، جزء ﴿أُولُوا بَقِیةٍ﴾ باشند که در اختیار آنها باشد، ماندنی باشند! این اصل اول. 🔸 جامعه ای ماندنی است که داشته باشد، فکری که با بنای عقلا و عرف و امثال آن است که اگر از محدوده شریعت بگذریم، به کشور چین و ژاپن برسیم، هم همین حرف هاست! این دیگر «بقیة الله» نیست، این دیگر ﴿أُولُوا بَقِیةٍ﴾ نیست، فرمود شما چرا جامعه ای نساختید که در آن ﴿أُولُوا بَقِیةٍ﴾ تربیت شود؟ صاحبان بقا بشوند؟ ﴿أُوْلِی الألْبَابِ﴾؛ یعنی لُب، مِلک اوست، ﴿أُولِی الأبْصَارِ﴾؛ یعنی بصیرت و بصیر بودن، مِلک و مُلک اوست، ﴿أُولُوا بَقِیةٍ﴾؛ یعنی بقا مِلک اوست، دیگران را می توانند زنده نگه بدارند، کسی ولی بقاست که جلوی مرگ دیگران را بگیرد. ممکن است خود باقی باشد؛ اما نتواند جامعه ای را زنده کند، جامعه ای را نگه بدارد: ﴿أُولُوا بَقِیةٍ﴾ هستند که مالک و مَلِک بقا هستند و می توانند جامعه را سر پا نگه بدارند، فرمود شما می توانید این باشید! این هم دو. اولاً فرمود شما تک تک در حوزه های شخصی بخواهید: ﴿أُولُوا بَقِیةٍ﴾ تربیت کنید، این مقدور نیست: نهنگ آن بِه که با دریا ستیزد ٭٭٭ ز آب خرد ماهی خرد خیزد[7] اگر بخواهید فکر نو؛ یعنی فکر عمیق علمی این را پیدا کنید، ناچار هستید ده ها سال، حرف های دیگران را جمع کنید، ؛ به عرض دیگران برسانید، ؛ تعامل متقابل بین شما و دیگران باشد، ؛ آن عُرضه را از خود داشته باشید که حق را از ناحق تشخیص بدهید، ؛ آن حق را تحقیق کنید به احق برسانید، ؛ تا بشوید باقی، ؛ بعد بشوید: ﴿أُولُوا بَقِیةٍ﴾، ؛ تا بتوانید جامعه را زنده کنید. [1]. سوره رعد، آیه7. [2]. سوره نحل، آیه96. [3]. نهج البلاغة(للصبحی صالح)، حکمت147. [4]. سوره هود، آیه116. [5]. سوره حشر، آیه2. [6]. سوره بقره، آیه179 و 197. [7]. نظام، خمسه، خسرو و شیرین، بخش48. 📚 سخنرانی در همایش اساتید حوزه علمیه قم تاریخ: 1395/02/30 🆔 @a_javadiamoli_doross
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
38.78M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 ویژه برنامه 🔸 روز چهاردهم 🔸 جلسه هفتم: بصیرت مهدوی 🔹 پخش از شبکه های مختلف سیما از ابتدای فروردین 🆔 @a_javadiamoli_esra
07. moredi_1380- basirate mahdavi-.mp3
3.65M
💠 ویژه برنامه 🔸 روز چهاردهم 🔸 جلسه هفتم: بصیرت مهدوی 🔹 پخش از شبکه های مختلف سیما از ابتدای فروردین 🆔 @a_javadiamoli_doross
💠 بصیرت مهدوی 🔸 در قرآن کریم ذات أقدس الهی در سوره مبارکه «اسراء» فرمود: ﴿یوْمَ نَدْعُوا کلَّ أُناسٍ بِإِمامِهِمْ فَمَنْ أُوتِی کتابَهُ بِیمینِهِ فَأُولئِک یقْرَؤُنَ کتابَهُمْ وَ لا یظْلَمُونَ فَتیلاً ٭ وَ مَنْ کانَ فی هذِهِ أَعْمی فَهُوَ فِی اْلآخِرَةِ أَعْمی وَ أَضَلُّ سَبیلاً﴾؛[1] فرمود هر قومی یک امام دارند، هر ملتی یک رهبر دارند و ما در قیامت افراد را به اسم آن امامشان صدا می‌ زنیم. تک‌تک افراد را به اسم احضار نمی ‌کنیم، بلکه آنها را به نام امامان آنها می ‌خوانیم؛ می‌گوییم علوی‌ها بیایند، حسنی‌ها بیایند، حسینی‌ها بیایند و مانند آن و چون این دعوت متعلق مردم هر عصر و مصر است، باید در هر زمان یک امام باشد؛ زیرا خدا فرمود: ﴿یوْمَ نَدْعُوا کلَّ أُناسٍ بِإِمامِهِمْ﴾. 🔸 امروز تنها امام جهان بشریت وجود مبارک امام مهدی است که این سیزده معصوم همه درباره او سخن گفته ‌اند؛ یعنی هم وجود مبارک رسول گرامی هم امیرالمومنین هم فاطمه زهرا هم امام حسن هم امام حسین تا امام عسگری (علیهم آلاف التحیة و الثناء) درباره آن حضرت سخن گفتند و خود حضرت هم درباره ائمه «اثنیٰ عشر» و خودش سخن گفته است. بنابراین تنها امام ما «الیوم» وجود مبارک ولی عصر است که ما معتقدیم او متولد شد و حاضر و زنده است؛ منتها هر کسی او را نمی ‌بیند، بعضی ‌ها که هستند او را می ‌بینند، بعضی ‌ها که نابینا هستند او را نمی ‌بینند....
🔸 خدای سبحان بخشی از آیات قرآن کریم را بر اساس «صنعت احتباک» بیان کرده، صنعت احتباک این است که اگر دو چیز در قبال هم هستند یکی را می‌ گویند و دیگری را ذکر نمی ‌کنند، چون خود مخاطب می ‌فهمد. ما وقتی گفتیم انسان یا زنده است دیگر لازم نیست بگوییم در قبال زنده مُرده است، می‌ گوییم یا مؤمن است یعنی در مقابل آن کافر، یا عالم است در مقابل آن جاهل، در اینجا قرآن کریم فرمود بعضی‌ ها بینا هستند، بعضی ‌ها نابینا، فرمود آن کس که خود است بیناست، آن کس که تابع امام زمان خود نیست نابیناست، اینها را مقابل هم قرار داد، فرمود: ﴿یوْمَ نَدْعُوا کلَّ أُناسٍ بِإِمامِهِمْ فَمَنْ أُوتِی کتابَهُ بِیمینِهِ فَأُولئِک یقْرَؤُنَ کتابَهُمْ وَ لا یظْلَمُونَ فَتیلاً ٭ وَ مَنْ کانَ فی هذِهِ أَعْمی﴾،[2] این نابینا را در قبال معتقد به امام زمان قرار داد، فرمود بعضی ‌ها کور هستند؛ یعنی آن کس که معتقد به امام زمان است بیناست، است، آن که معتقد نیست کور است. این افراد در قیامت کور محشور می ‌شوند که در سوره مبارکه «طٰه» همین عده در قیامت به خدا اعتراض می ‌کنند، می ‌گویند: ﴿رَبِّ لِمَ حَشَرْتَنی أَعْمی وَ قَدْ کنْتُ بَصیراً﴾[3] خدایا من در دنیا بینا بودم، چشم داشتم، الآن کورم! چرا مرا کور محشور کردی؟ خدای سبحان می‌ فرماید تو در دنیا چشم نداشتی، در دنیا هم کور بودی، الآن هم اینجا کوری! در قیامت همین افرادی که کور محشور می ‌شوند، جهنم را می ‌بینند، کفار را می ‌بینند، شعله ‌های عذاب را می ‌بینند، خدا به آنها می ‌فرماید به اینکه ﴿أَ فَسِحْرٌ هذا أَمْ أَنْتُمْ لا تُبْصِرُونَ﴾[4] آنها هم «بالصراحه» می‌گویند: ﴿رَبَّنا أَبْصَرْنا وَ سَمِعْنا﴾؛[5] خدایا این جهنم را می ‌بینیم، اهلش را هم می ‌بینیم! در قیامت اینها جهنم را کاملاً می ‌بینند، اهل جهنم را می ‌بینند؛ ولی بهشت و اهل بهشت را نمی ‌بینند، کوری است که فقط جهنم را می ‌بیند ولی بهشت را نمی ‌بیند. خدای سبحان در قبال اعتراض آنها که عرض می ‌کنند: ﴿رَبِّ لِمَ حَشَرْتَنی أَعْمی وَ قَدْ کنْتُ بَصیراً﴾؛ خدایا من در دنیا بینا بودم، چشم داشتم، چرا مرا کور محشور کردی؟ خدا در جواب می‌فرماید به اینکه ﴿کذلِک أَتَتْک آیاتُنا فَنَسیتَها وَ کذلِک الْیوْمَ تُنْسی﴾؛[6] ما تو را کور محشور نکردیم، هر طور در دنیا بودی، همان طور در قیامت محشور می ‌شوی. تو در دنیا مسجد را ندیدی، حسینیه را ندیدی، رهبر را ندیدی، امام را ندیدی، مراکز مذهب را ندیدی، حوزه را ندیدی، دانشگاه را ندیدی، فضایل را ندیدی، قرآن را ندیدی، عترت را ندیدی، فقط مراکز فساد را دیدی، الآن هم همین طور است! الآن هم بهشت را نمی‌بینی، انبیا را نمی‌بینی، جهنم را می‌بینی، هر طوری که در دنیا بودی همان طور محشور می ‌شوی! فرمود: ﴿کذلِک أَتَتْک آیاتُنا فَنَسیتَها وَ کذلِک الْیوْمَ تُنْسی﴾ ما محشور نکردیم! هر طوری که در دنیا بودی همان طور هستی! الآن کاملاً جهنم را می ‌بینی، کفار را می ‌بینی، منافقین را می ‌بینی، شعله را می ‌بینی، این وضع هست. بنابراین ما باید ببینیم که چه چیز را داریم می ‌بینیم. اگر خدای سبحان در پاسخ اعتراض این عده فرمود: ﴿کذلِک أَتَتْک آیاتُنا فَنَسیتَها وَ کذلِک الْیوْمَ تُنْسی﴾ در دنیا که بودی خوبی ‌ها را نمی‌ دیدی الآن بهشت را نمی ‌بینی، بدی‌ ها را می ‌دیدی الآن جهنم را می ‌بینی. بنابراین آن که به وجود مبارک ولی عصر معتقد است در حقیقت است. [1]. سوره اسراء، آیات71 و 72. [2]. سوره اسراء، آیات71 و 72. [3]. سوره طه، آیه125. [4]. سوره طور، آیه15. [5]. سوره سجده، آیه12. [6]. سوره طه، آیه126. 📚 درس اخلاق تاریخ: 1389/05/07 🆔 @a_javadiamoli_doross