eitaa logo
کانال دروس آیت الله العظمی جوادی آملی
11.3هزار دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
1.4هزار ویدیو
4.7هزار فایل
آخرین جلسات دروس و مباحث حضرت آیت الله العظمی جوادی آملی (دام ظله) در قالب تصویر، صدا و متن بنیاد بین المللی علوم وحیانی اسراء معاونت رسانه ارتباط با ادمین: @bonyad_esra_admin فهرست: https://eitaa.com/a_javadiamoli_doross/11098
مشاهده در ایتا
دانلود
💠 مناجات شعبانیه 🔹 مستحضرید که ماه نظیر ماه مبارک رمضان مِهرش با قهر آماده است، نازش با نیاز آماده است. ماه‌های دیگر ماه نیاز است; اما در ماه پُر برکت شعبان و ماه پُر برکت رمضان که در پیش است نیازش با ناز آمیخته است. 🔹 خدای سبحان به ما دو راه نشان داد که اینها «مانعة الخلو» است اجتماع را شاید[سزاوار است]؛ از راه نیاز یا از راه ناز خواسته ‌های خود را با او در میان بگذاریم. راه نیاز همان است که از ذات أقدس الهی می‌ گوییم: ﴿أَمَّن یجِیبُ الْمُضْطَرَّ﴾[1] اما راه ناز را خود ائمه (علیهم السلام) به ما آموختند. در دعای «افتتاح» شب‌ های ماه مبارک رمضان ذات أقدس الهی به وسیله وجود مبارک (صلوات الله و سلامه علیه و علی آبائه) این دعا را به ما آموخت که شما در هر شب از شب‌های ماه مبارک رمضان وقتی روزه گرفتید و به ضیافت الهی بار یافتید این دعای «افتتاح»، «اللَّهُمَ‏ إِنِّی‏ أَفْتَتِحُ‏ الثَّنَاءَ بِحَمْدِك‏»[2] این جمله‌ های را می‌ خوانید تا به این جا می ‌رسید: «مُدِلًّا عَلَیك‏»[3] یعنی پروردگارا من مهمان تو هستم می ‌خواهم با تو دَلال کنم با تو غَنج و ناز کنم، نیاز سرجای خود محفوظ است، من صدر و ساقه هستی ‌ام نیاز است: ﴿أَنتُمُ الْفُقَرَاءُ﴾[4] اما ولی تو به من اجازه داد که با تو ناز کنم من دَلال کنم, إدلال از دَلال و غنج و ناز است: «مُدِلًّا عَلَیك‏». 🔹 در که مناجات این ذوات قدسی (علیهم افضل صلوات المصلین) است به ما هم اجازه دادند که این مناجات را به بارگاه الهی عرضه کنیم، این است که در این مناجات اول منادات است، بعد مناجات بنده با خدا است، بعد به خدا عرض می ‌کنیم که خدایا حالا تو مناجات کن ما بشنویم! «وَ اجْعَلْنِی مِمَّنْ نَادَیتَهُ فَأَجَابَكَ وَ لَاحَظْتَهُ فَصَعِقَ لِجَلَالِكَ فَناجَیتَهُ سِرّاً»،[5] حالا ما که نفسمان تمام شد، تو مناجات بکن و ما گوش بدهیم. در این اثنا این جمله ‌ها عرض می ‌شود که خدایا! این مناجات برای علی و اولاد علی است، آنها امین بارگاه تو هستند, آنها برابر [6] تو به زبان اینها حرف می ‌زنی: «كُنْتُ ... لِسَانَهُ الَّذِی ینْطِقُ بِهِ»[7] در فصل سوم یعنی مقام فعل، نه فصل اول که مقام ذات است منطقه ممنوعه است، نه فصل دوم که صفات ذات است که عین ذات است که آن جا هم منطقه ممنوعه است. در مقام فصل سوم که فعل خدا و فیض خدا و ﴿نُورُ السَّماواتِ وَ الْأَرْض﴾[8] شدن و مانند آن است. در این فصل سوم که است آنها به شما عرض می ‌کنند ما هم اجازه یافتیم به شما عرض کنیم، بگوییم: «إِلَهِی إِنْ أَخَذْتَنِی بِجُرْمِی أَخَذْتُكَ بِعَفْوِكَ»[9] خدایا! حالا بنا شد ناز بکنیم. بگوییم اگر شما این ملت را شایسته رحمت نمی‌ دانی, شایسته تربیت نمی ‌دانی, شایسته هدایت نمی ‌دانی, می ‌گویید چون گناه کردند اگر اینها را, ما را و ملت ما را و جامعه ما را بخواهی مؤاخذه بکنی که چرا بد رفتید؟ چرا بی ‌راهه رفتید؟ چرا گناه کردید؟ ما هم مؤاخذه می ‌کنیم و می ‌گوییم تو که بزرگ‌ تر بودی و هستی چرا نبخشیدی؟! اگر تو مؤاخذه بکنی ما هم مؤاخذه می‌ کنیم! اگر تو بگویی چرا بد کردی؟ ما می‌ گوییم تو چرا خوب نمی ‌کنی؟ «إِلَهِی إِنْ أَخَذْتَنِی بِجُرْمِی أَخَذْتُكَ بِعَفْوِكَ»، تو که بزرگ ‌تری، تو که حکیم محض هستی, علیم محض هستی, قادر محض هستی, حی محض هستی, ازلی، ابدی، سرمدی هستی, تو چرا نبخشیدی؟! [1]. سوره نمل، آیه62. [2]. مصباح المتهجد و سلاح المتعبد، ج‏2، ص577. [3]. إقبال الأعمال (ط ـ القدیمة)، ج‏1، ص58. [4]. سوره فاطر، آیه15. [5]. الإقبال بالأعمال الحسنة(ط ـ الحدیثة)، ج‏3، ص299؛ زاد المعاد ـ مفتاح الجنان، ص49. [6]. الكافی(ط ـ الإسلامیة)، ج2، ص352؛ «... كُنْتُ سَمْعَهُ الَّذِی یسْمَعُ بِهِ وَ بَصَرَهُ الَّذِی یبْصِرُ بِهِ وَ ...». [7]. الكافی (ط ـ الإسلامیة)، ج‏2، ص352. [8]. سوره نور، آیه35. [9]. الإقبال بالأعمال الحسنة(ط ـ الحدیثة)، ج‏3، ص296. 📚 پیام فرا رسیدن ماه شعبان تاریخ: 1399/01/06 🆔 @a_javadiamoli_doross
💠 مقدمه عاقل شدن 🔹 تمام این درس‌خواندن‌ ها است؛ این کتاب قرآن کریم چقدر بوسیدنی است! فرمود علم چیز خوبی است بر همه واجب است عالِم بشوند درست است، اما نردبان است و بر همه لازم است نردبان تهیه کنند این نردبان است که از کجا بالا برویم؟ فرمود: ﴿وَ تِلْكَ الأمْثَالُ نَضْرِبُهَا لِلنَّاسِ وَ مَا یعْقِلُهَا إِلاّ الْعَالِمُونَ﴾[1] ما می ‌خواهیم علم نمی ‌خواهیم! ما بالارفتن می‌ خواهیم نردبان نمی‌ خواهیم! این نردبان برای این است که انسان بالا برود علم برای اینکه بشود فرمود: ﴿وَ مَا یعْقِلُهَا إِلاّ الْعَالِمُونَ﴾ یعنی علم مقدمه است برای عقل و عقل هم که وجود مبارک حضرت معرفی کرد فرمود: «مَا عُبِدَ بِهِ الرَّحْمَان وَ اکْتُسِبَ بِهِ الْجنان».[2] 🔹 پس آیه قرآن دارد که علم نردبان است برای اینکه ﴿وَ تِلْكَ الأمْثَالُ نَضْرِبُهَا لِلنَّاسِ وَ مَا یعْقِلُهَا إِلاّ الْعَالِمُونَ﴾ پس معلوم می ‌شود علم باید باشد و معیار آن است و هدف حوزوی‌ ها و دانشگاهی‌ های اسلامی این است که انسان بشود ولی خدا و ولی خدا هم همین است. اگر کسی ولی او شد حالا در دنیا برکاتش را دارد آخرت برکاتش را دارد ولی ، نصیب ولی خدا می ‌شود؛ یعنی به ما گفتند «علم الدراسة» را تعیین کنید تا آن جایی که ممکن است، ولی اگر به آن اوج رسیدید مجتهد شدید این «علم الدراسة» وسیله است برای چه؟ برای . «علم الوراثة» همین است که انسان ولی او بشود. کم نبودند مردان بزرگ حتی زنان بزرگ که ائمه (علیهم السلام) می فرمودند: «مِنَّا اهلَ البَیت»[3] حالا درباره سلمان[4] شهرت پیدا کرده درباره بعضی از محدّثین همین شهر قم ائمه فرمودند فلان محدّث «مِنَّا اهلَ البَیت»؛[5] یعنی ﴿أَوْلَی النَّاسِ بِإِبْراهیمَ لَلَّذینَ اتَّبَعُوهُ﴾ است «إِنَّ أَوْلَی النَّاسِ بِالْأَنْبِیاءِ أَعْلَمُهُمْ بِمَا جَاءُوا بِهِ» است. چون هیچ فرقی بین وجود مبارک و ائمه قبلی که نیست! اگر امام صادق به بعضی از شاگردانش فرمود: «هو منّا اهل البیت»، حالا ما چرا نرسیم به جایی که حضرت به ما بفرماید فلان کس «منّا اهل البیت»؟! برای اینکه این راه باز است آدم حیف است این مقام را برای چیزهای بی ‌ارزش از دست بدهد! 🔹 این بیانات نورانی حضرت امیر راه گشاست خودشان این راه را رفتند، یک؛ شاگردان مخصوص به دنبال اینها این راه را رفتند، دو؛ به همه ما سفارش می ‌کنند که بیایید، سه. حضرت امیری که کلّ دنیا برای او سهل است که «لَوْ أُعْطِیتُ الْأَقَالِیمَ السَّبْعَة» من هرگز ستم نمی‌ کنم،[6] او می‌فرماید بعضی از دوستان ما کسانی بودند که وقتی من آنها را می‌ دیدم یک مرد بزرگی را می‌ دیدم «كَانَ [یعَظِّمُهُ‏] یعْظِمُهُ فِی عَینِی صِغَرُ الدُّنْیا فِی عَینِهِ»؛[7] من وقتی این بزرگوار را می ‌دیدم یک شخص باعظمتی را مشاهده می ‌کردم، این از شاگردان حضرت بود! پس می ‌شود که انسان به جایی برسد با اینکه نه امام است و نه امامزاده به جایی برسد که بگوید او یک مرد بزرگی است، این راه باز است! [1]. سوره عنکبوت، آیه43. [2]. تفسیر نور الثقلین، ج‏5، ص382. [3]. کتاب سلیم بن قیس الهلالی، ج2، ص905. [4]. عیون أخبار الرضا علیه السلام، ج‏2، ص64. [5]. الإختصاص، النص، ص68. [6]. الأمالی( للصدوق)، النص، ص623. [7]. نهج البلاغة(للصبحی صالح)، حکمت289. 📚 درس اخلاق تاریخ: 1398/09/28 🆔 @a_javadiamoli_esra
💠 نزاهت انبیاء و اولیاء علیهم السلام 🔹 وجود مبارک (صلوات الله و سلامه علیه) وقتی خواست وارد این مرز و بوم بشود و از نیشابور بگذرد، از توحید سخن گفت که روشن می شود اولین کلام است که خدا «لا شریک له». از نظر ایمان و اعتقاد و اخلاق، اولین وظیفه یک انسان کامل است یعنی شرک نورزد ﴿قُلْ إِنَّ صَلاتی‏ وَ نُسُكی‏ وَ مَحْیای وَ مَماتی‏ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمینَ ٭ لَا شَرِیكَ لَهُ وِ بِذلِكَ أُمِرْتُ وَ أَنَا أَوَّلُ الْمُسْلِمین‏﴾.[1] اگر امام رضا (صلوات الله و سلامه علیه) فرمود: «کَلِمَةُ لا إِلَهَ إِلا الله حِصْنِی‏»[2] یعنی «الله واحد لا شریک له»، سید مرتضیٰ در تلاش و کوشش این است که انبیاء و همچنین شاگردان انبیا شرک نمی ورزند، موحد محض هستند موحد ناب هستند، چون او شاگرد قرآن است و این خطر را قرآن گوشزد کرد که بسیاری از مؤمنان به کفر و شرک آلوده اند: ﴿وَ مَا یؤْمِنُ أَكْثَرُهُم بِاللَّهِ إِلّا وَ هُم مُشْرِكُون﴾،[3] اگر کسی خلافی را مرتکب شد روی سهو یا نسیان یا اکراه یا اضطرار یا اجبار و مانند آن همه اینها با ، رفع شده است و گناه محسوب نمی شود، ممکن است آثار وضعی نظیر قضا و مانند آن را به همراه داشته باشد ولی گناه نیست بسیاری از امور «رُفِعَ عَنْ أُمَّتِی‏».[4] اما آنجا که گناه است معنای آن این است که نه سهو، نه نسیان، نه اضطرار، نه اجبار، نه اکراه است، کسی که نامحرم نگاه بکند یا گرفتار اختلاس و حقوق نجومی می ‌شود و مانند آن یعنی خدایا من هیچ عذری ندارم و دارم حرف خودم را بر حرف تو مقدم می دارم! تحلیل دقیق گناه، است ﴿وَ مَا یؤْمِنُ أَكْثَرُهُم بِاللَّهِ إِلّا وَ هُم مُشْرِكُون﴾ هیچ گناه عمدی نیست مگر اینکه به شرک برگردد. 🔹 سید مرتضی (رضوان الله علیه) در این کتاب شریف تنزیه و همچنین بخش هایی از علم کلام که در نزاهت انبیا است این کارها را انجام داده است، حتی درباره اولیا (علیهم السلام) هم تلاش و کوشش کرد، نسبت به ائمه (علیهم السلام) هم تا آنجا که مقدورشان بود نزاهت آنها را تثبیت کند و بگوید که اگر کسی درباره (سلام الله علیه) سؤال بکند که چرا امام رضا (سلام الله علیه) ولایت عهدی را پذیرفت؟ پاسخ آن این است همان طوری که (سلام الله علیه) سقیفه را پذیرفت و در شورای سقیفه شرکت کرد؛[5] یعنی آنها أعلم و أصلح و أولیٰ و أحق هستند به تشخیص وظیفه، هیچ نقصی از نظر امتثال دستور الهی در حرم امن این بزرگواران نبود. هم درباره سقیفه اظهار نظر کرد هم درباره ولایت عهدی وجود مبارک (صلوات الله علیه) اظهار نظر کرد و درباره (ارواحناه فداه) وجود مبارک (صلوات الله و سلامه علیه) اظهار نظر کرد که او در عین حال که غایب است به تمام وظایف امامت خود عمل می کند؛ آنجا که باید باشد هست، آنجا که باشد هست، آنجا که سخن از «بِیمْنِهِ‏ رُزِقَ‏ الْوَرَی وَ بِوُجُودِهِ ثَبَتَتِ الْأَرْضُ وَ السَّمَاء»[6] هست و هست و هست و اگر کسی بگوید چرا از دشمنان غایب است روشن است و اگر بپرسد که چرا از دوستان غایب است فرمود ما صغریٰ را منع می کنیم، در دوستان با هر که بخواهد و با هر که صلاح بداند، فیضش را ادامه می دهد، دیداری دارد، ما چه می دانیم که مردان بزرگ چگونه با آن حضرت رابطه ندارند؟! آنها که موظف هستند نگویند، آن را که حق چیزی آموخت، دهانش را دوختند که مبادا بگوید. ما که از اسرار درون با خبر نیستیم! از راز و رمز پیوند نهانی (اروحنا فداه) با جامعه با خبر نیستیم! هرگز حضرت کم لطفی نخواهد کرد و کم عنایتی نخواهد داشت. [1]. سوره انعام، آیات162 و 163. [2]. عیون الأخبار، ج 2، ص134؛ بحار الأنوار(ط ـ بیروت)، ج49، ص127. [3]. سوره یوسف، آیه106. [4]. الكافی(ط ـ الإسلامیة)، ج‏2، ص462. [5]. عیون أخبارالرضا علیه السلام، ج2، ص141؛ «مُحَمَّدُ بْنُ عَرَفَةَ قُلْتُ لِلرِّضَا عَلَیه السَّلام یا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ مَا حَمَلَكَ عَلَی الدُّخُولِ فِی وِلَایةِ الْعَهْدِ فَقَالَ مَا حَمَلَ جَدِّی أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ عَلَیه السَّلام عَلَی الدُّخُولِ فِی الشُّورَی‏». [6]. زاد المعاد ـ مفتاح الجنان، ص423. 📚 پیام به کنگره بزرگداشت سید مرتضی رحمة الله علیه تاریخ: 1399/12/04 🆔 @a_javadiamoli_esra
💠 واجبات رکنی ولایت 🔸 اگر کسی «مَنْ مَاتَ وَ لَمْ یعْرِفْ إِمَامَ زَمَانِهِ مَاتَ مِیتَةً جَاهِلِیة»؛[1] در حقیقت به همان امامتشان است، به همان ولایتشان است، به همان حدیثشان است؛ اگر کسی اینها را نشناسد «مَاتَ مِیتَةً جَاهِلِیة». هر حکمی که درباره قرآن است درباره عترت هم هست، هر حکمی که درباره عترت هست درباره قرآن هم هست. اگر درباره وجود مبارک پیغمبر گفته شد: ﴿ینادُونَكَ مِنْ وَراءِ الْحُجُراتِ أَكْثَرُهُمْ لا یعْقِلُونَ﴾، آنکه به منزله پیغمبر_است او هم همین ‌طور است. 🔸 24 ذی حجّه روز است. از غریب‌ترین ایام زندگی ما همین 24 ذی حجّه است. می‌ دانید خیلی از ما عالمانه حرف می ‌زنیم و عوامانه فکر می‌ کنیم! ما آن را تقریباً از دست می ‌دهیم، اما آن اجزای غیر رکنی را خیلی محترم می ‌شماریم! اوّل ذی حجّه یا فلان شب یا فلان روز ازدواج وجود مبارک حضرت امیر با فاطمه زهرا (سلام الله علیهما) است، اینها جزء واجبات غیر رکنی است! ما در نماز یک واجب رکنی داریم، یک واجب غیر رکنی؛ امامت همین‌ طور است، ولایت همین‌ طور است. جزء واجبات رکنی است، با ازدواج فرق می ‌کند. جزء واجبات رکنی است، با ازدواج فرق می ‌کند. نه رسانه ‌های ما از مباهله تعریف می ‌کنند، نه خود ما! 🔸 وقتی مأمون به وجود مبارک عرض می‌ کند به چه دلیل علی بن ابی‌طالب أفضل است؟ دیگر نفرمود ! فرمود: «بِآیةُ ﴿أَنْفُسَنَا﴾[2]». خدا وقتی وجود مبارک حضرت امیر را می‌ داند، آیا از این بالاتر فضیلت فرض می ‌شود؟ «مَنْ كُنْتُ مَوْلَاهُ فَهَذَا عَلِی مَوْلَاه‏»[3] کجا! که گفته خود پیغمبر است؛ البته «من الله» است، تا آنکه ذات اقدس الهی فرمود علی است و وجود مبارک امام رضا (علیه السلام) به این استدلال کرد. مأمون (علیه من الرحمن ما یستحقه) یک اشکال کرد، وجود مبارک امام رضا جواب داد.[4] غرض این است که مباهله جزء است. این روز را نه رسانه ‌ها از آن نامی می ‌برند، نه در حوزه‌ها خبری هست! آن وقت آن مسائل واجبات غیر رکنی را بله، خیلی دامن می ‌زنیم، آنها هم واجب هست، مثل اجزای نماز است؛ اما حمد و سوره کجا، رکوع و سجود کجا؟ حمد و سوره واجب غیر رکنی است، اما رکوع و سجود واجب رکنی است. مسئله غدیر از یک طرف، مسئله مباهله از طرف دیگر، اینها جزء است. [1]. وسائل الشیعة، ج‏16، ص246. [2]. سوره آل عمران، آیه61؛ [3]. الكافی (ط ـ الإسلامیة)، ج‏1، ص420. [4] . الفصول المختارة، ص38. 📚 سوره مبارکه حجرات جلسه 2 تاریخ: 1395/07/04 🆔 @a_javadiamoli_esra
💠 هدم جاهلیت 🔹 وقتی از امام ششم (سلام الله علیه) پرسیدند را تشریح كنید، فرمود وقتی ظهور كرد همان كاری می‌كند كه نبی اكرم كرد؛ یعنی رسوم جاهلیت را منهدم می ‌كند و اسلام را می‌ كند.[1] هدم امر جاهلیت و نوسازی بنای اسلام برنامه رسمی ولی عصر است. از حسین بن ‌علی (سلام الله علیهما) سوال كردند كه ولی عصر نشانه ‌اش چیست؟ ما امام زمان را با چه علامت بشناسیم؟ فرمود: «وَ تَعْرِفُهُ بِالْحَلَالِ وَ الْحَرَامِ وَ بِحَاجَةِ النَّاسِ‏ إِلَیهِ‏ وَ لَا یحْتَاجُ‏ إِلَى‏ أَحَدٍ»؛[2] فرمود نشانه ‌های امام زمان چند چیز است: اول آشنایی كامل آن حضرت به خداست، دوم است. همه جوامع در همه امور به امام زمان محتاجند؛ هم در مسائل عملی و هم در مسائل فكری و علمی. «وَ لَا یحْتَاجُ‏ إِلَى‏ أَحَدٍ»؛ فرمود نشانه بعدی آن است كه ولیّ عصر به هیچ كسی محتاج نیست، زیرا او است كه خدای سبحان به نبی اكرم فرمود اگر دیگران دینت را یاری نكردند، تو تنها قیام كن كه پیروزی ﴿لا تُكَلَّفُ‏ إِلاَّ نَفْسَكَ﴾،[3] این معنا در ولی عصر به خوبی ظهور می ‌كند و آن منتی كه خداوند نهاد با ظهور امام زمان جلوه می ‌كند. 🔹 خدای سبحان جریان نبوت نبی اكرم را به عنوان یك یاد كرد، فرمود: ﴿لَقَدْ مَنَّ اللّهُ عَلَی الْمُؤْمِنینَ إِذْ بَعَثَ فیهِمْ رَسُولاً مِنْ أَنْفُسِهِمْ﴾؛[4] یعنی خداوند بر مؤمنان منت نهاد، منت آن نعمت سنگین است، نه یعنی لساناً ممنونشان كرد، نه یعنی بر انسان ها منت نهاد و آنها را ممنون كرد گفت من برای شما پیامبر فرستادم، بلكه به انسان های مؤمن گفت یك نعمت سنگین است، آن نعمت سنگین را می ‌گویند منت، «المنّة النعمة الثقیلة». به انسان های مؤمن هشدار داد كه نعمت وحی و رسالت مثل نعمت آسمان و زمین نیست؛ زیرا گرچه آسمان و زمین نعمت بزرگ خدایند، ولی روزی بساط آسمان و زمین برچیده می ‌شود، چیزی كه از بین می ‌رود در خور تكریم الهی نیست. آفتاب با همه تابشش روزی فِسرده خواهد و ﴿إِذَا الشَّمْسُ كُوِّرَتْ﴾[5] بر او حكومت می ‌كند. ماه با همه جلوه‌ اش روزی محكوم خسوف خواهد شد ﴿وَ خَسَفَ الْقَمَرُ﴾.[6] چیزی كه یك روزی تاریك است و یك روزی روشن شایسته تقدیر نیست؛ لذا خدای سبحان درباره آسمان و زمین نفرمود این آسمان و زمین نعمت سنگین ‌اند، ولی درباره نبوت و رسالت و ولایت كه همواره تابان ‌اند و هرگز محكوم كسوف و خسوف تاریخ نخواهند شد و هیچ عاملی توان آن را ندارد كه این چراغ را افسرده كند، درباره فرمود: ﴿لَقَدْ مَنَّ اللّهُ عَلَی الْمُؤْمِنینَ إِذْ بَعَثَ فیهِمْ رَسُولاً﴾. 🔹 هیچ عامل قدرتمندی توان خاموش كردن چراغ وحی را ندارد؛ لذا (سلام الله علیها) در شام با كمال قدرت و جذب به حكومت ننگین اموی گفت كه «لَا تَمْحُو ذِكْرَنَا وَ لَا تُمِیتُ وَحْینَا»؛[7] یعنی هر كاری از شما ساخته است انجام بدهید، ممكن نیست بتوانید را خاموش كنید، چون نه تنها خاموش نمی ‌شود، بلكه بر همه نورها سایه ‌افكن است. خداوند جریان نبوت را به عنوان یاد كرد فرمود: ﴿لَقَدْ مَنَّ اللّهُ عَلَی الْمُؤْمِنینَ إِذْ بَعَثَ فیهِمْ رَسُولاً﴾. [1] . الغیبة للنعمانی، ص 231؛ «... سَأَلْتُهُ عَنْ سِیرَةِ الْمَهْدِی كَیفَ سِیرَتُهُ فَقَالَ یصْنَعُ كَمَا صَنَعَ رَسُولُ اللَّهِ ص یهْدِمُ مَا كَانَ‏ قَبْلَهُ‏ كَمَا هَدَمَ‏ رَسُولُ‏ اللَّهِ‏ ص أَمْرَ الْجَاهِلِیةِ وَ یسْتَأْنِفُ الْإِسْلَامَ جَدِیداً». [2] . الغیبة للنعمانی، ص 242. [3] . سوره نساء، آیه84. [4] . سوره آل عمران، آیه164. [5] . سوره تکویر، آیه1. [6] . سوره قیامت، آیه8. [7]. اللهوف علی قتلی الطفوف, (ترجمه فهری)، النص، ص185. 📚 سخنرانی عمومی ـ آمل تاریخ: 1363/02/17 🆔 @a_javadiamoli_esra
... 🔹 حالا ما چه کنیم که خود را با این وضع بشناسیم و ببینیم که حضرت از ما راضی است یا نه؟ چون فرقی بین وجود مبارک و حضرت امیر (علیهم السلام) و سایر ائمه نیست، اینها مشخص کردند که چه کسی نزد ما محبوب است و چه کسی نزد ما محبوب نیست، از چه کسی راضی هستیم و از چه کسی راضی نیستیم. در آن خطبه متقین که تقریباً هفده ـ هیجده صفحه است و مرحوم سید رضی سه صفحه آن را نقل کرده است. بخشی از این هفده ـ هیجده صفحه را یا پانزده صفحه را به طور پراکنده در سایر موارد نقل کرده، برخی را هم اصلاً نقل نکرده است. در بخش‌های دیگر حضرت فرمود من یک دوستی داشتم که او پیش من خیلی عزیز بود، حالا حضرت امیر یک کسی را به عظمت نگاه بکند! آن دوست حضرت امیر نه امام بود و نه امامزاده «كَانَ لِی أَخٌ فِی عَینِی عَظِیمٌ وَ كَانَ الَّذِی عَظَّمَهُ فِی عَینِی صِغَرُ الدُّنْیا فِی عَینِهِ»[2] ـ حالا یا درباره اباذر بود یا مقداد بود، اختلاف است که منظور حضرت کدام یک از این اصحاب بودند ـ فرمود من وقتی او را می‌دیدم یک مرد بزرگی را می‌دیدم. سابقه اینها که مشخص است، سابقه اینها بت ‌پرستی بود. آن‌ وقت ادله‌ آن را هم ذکر می ‌کنند: «كَانَ الَّذِی عَظَّمَهُ فِی عَینِی صِغَرُ الدُّنْیا فِی عَینِهِ»؛ هر چه که انسان را از خدا غافل می ‌کند دنیاست، وگرنه زمین و آسمان اینها هستند. پس زمین چیز بدی نیست. هر چه که انسان را از خدا غافل می ‌کند دنیای اوست. فرمود چون دنیا در چشم او کوچک بود، او در چشم من بزرگ بود، نه تنها از او راضی بودم؛ پس ما هم می ‌توانیم باشیم. وجود مبارک هم کاملاً همین فرمایش را دارد که من از فلان شخص راضی ‌ام و در چشم من بزرگ است؛ برای اینکه دنیا در چشم او کوچک است. این راه باز است. 🔹 در همان خطبه نورانی دارد به اینکه اینها [متقین] مرتّب درس می‌ خوانند، علم در عالم زیاد است، هر علمی به هر حال آدم را به خودش جذب می ‌کند؛ اما «وَ وَقَفُوا أَسْمَاعَهُمْ عَلَی الْعِلْمِ النَّافِع‏»،[3] اینها فقط درس‌ هایی می‌ خوانند که به درد آنها بخورد. درسی به درد آدم می ‌خورد که آدم را تنها نگذارد، رفیق آدم باشد؛ یعنی به اعتقاد آدم، به اخلاق آدم، به اوصاف آدم، به اعمال آدم کمک بکند، علم درونی باشد و آدم را رها نکند و اثر آن هم در دنیا ظاهر بشود و هم در آخرت و خودش هم در آخرت نزد ما بیاید، یک چنین علمی چیز خوبی است. ▫️ بنابراین ما هم وظیفه ‌مان این است که «وَ وَقَفُوا أَسْمَاعَهُمْ عَلَی الْعِلْمِ النَّافِع‏» که علم نافع یاد بگیریم و هم اینکه خودمان را بیازماییم که آیا بعد از این هشت ـ دَه سال فرق کردیم یا فرق نکردیم؟ اگر فرق کردیم خدا را شاکر باشیم و همان را ادامه بدهیم و اگر فرق نکردیم علم خود را باید علم نافع قرار بدهیم. یا یک علمی یاد بگیریم که به حال ما نافع است، یا از نفع همین علم مدد بگیریم؛ آن ‌وقت کاملاً انسان می‌ فهمد که وجود مبارک از او راضی هست یا نه! [1]. كمال الدین و تمام النعمة، ج‏2، ص‏409. [2]. كشف الغمة فی معرفة الأئمة(ط ـ القدیمة)، ج‏2، ص133. [3]. نهج البلاغة(للصبحی صالح)، خطبه193. 📚 درس خارج فقه نکاح جلسه 174 تاریخ: 1395/10/29 🆔 @a_javadiamoli_esra
ادامه... 🔹 حالا یك دعای كوتاه چند جمله‌ای هم هست بعد از این دعایی كه در كتاب مفاتیح می‌ خوانیم، آن دیگر البته برای همه هست مخصوصاً برای مسئولین، ببینید با یك ناله ‌ای امام زمان دعا می ‌كنند: خدایا تو را به حق قدرتت به فقرا برس! این یك دعای اقتصادی است برای تأمین رفع نیاز مردم که آن خیلی چیز خوبی است، الهی به حق قدرتت و به حق چه و به حق «مَنْ نَاجَاكَ»[4] خدایا به حق همه انبیا كه با تو مناجات كردند مشكل مالی مردم را حل كن! فقر را برطرف كن! این یك دعای خوبی است؛ این یك دعای چند سطری است كه بعد از آن دعای «اللَّهُمَّ ارْزُقْنَا تَوْفِیقَ الطَّاعَةِ» است كه آن هم همه ما مخصوصاً مسئولین ما «حفظهم الله» هم بخوانیم هم عمل بكنیم كه مشكل اقتصادی مردم حل شود، گرانی حل شود. ناله این است كه خدایا به حق همه كسانی كه با تو مناجات كردند فقر مردم را حل كن! این دعای خوبی است که مهم است و لازم هم هست، اما آن دعای كلیدی كه با همه ما هست در همه شئون، این است که فرمود: «عَلَی عُلَمَائِنَا بِالزُّهْدِ وَ النَّصِیحَةِ» ـ ان ‌شاء ‌الله ـ امیدواریم حوزه ‌ها بر محور اداره بشود. [1]. تحف العقول, ص489. [2]. الاقبال (ط ـ الحدیثه)، ج1، ص504. [3]. البلد الأمین، ص349. [4]. المصباح(کفعمی)، ص306. 📚 درس خارج فقه قبض ـ جلسه 9 تاریخ: 1392/11/09 🆔 @a_javadiamoli_esra