eitaa logo
کانال رسمی وابسته به آیت الله العظمی جوادی آملی
10.9هزار دنبال‌کننده
4.7هزار عکس
1.6هزار ویدیو
24 فایل
مرجع رسمی اطلاع رسانی از آخرین اخبار مرتبط با آیت الله العظمی جوادی آملی و بنیاد بین المللی علوم وحیانی اسراء esra.ir تلفن : 3ــ37782001 -025 فکس: 37765253 -025 ارتباط با ادمین کانال @bonyad_esra_admin
مشاهده در ایتا
دانلود
🏴 عَبْرَة ▪️ برخی‌ ها خیال می‌كنند عاشورا برای عبرت است، نه برای «عَبْرَة»؛ اما سالار شهیدان فرمود من برای دو چیز شهید شدم: هم برای عبرت, هم برای «عَبْرَة»; عبرت گرفتن به آن عزاداری می ‌گویند كه حركت كند, پویا باشد, عبور كند از جهل به علم, از جهالت به هدایت, از كُندروی به اعتدال, از بیراهه رفتن به استقامت، این را می ‌گویند عبرت, عبرت یعنی عبور! آن عزاداری كه تماشا می ‌كند، او اهل عبرت نیست، او فقط می‌ نالد اهل اشك است، دو روز كه عاشورا سپری شد برای او اثری ندارد، چون او عبرت نگرفت، عبور نكرد، تماشا كرد. اصرار قرآن كریم بر این است كه ﴿فَاعْتَبِرُوا﴾، ﴿فَاعْتَبِرُوا﴾، ﴿فَاعْتَبِرُوا﴾[1]. شما اگر بخواهید بررسی كنید می ‌بینید آیات فراوانی است كه خدا فرمود عبرت بگیرید,[2] عبرت بگیرید یعنی چه؟ یعنی بایستید؟ آدمِ ایستا كه اهل عبرت نیست، آن‌ كه عبور كرد از رذیلت به فضیلت و فرشته‌ خوی شد، او عبرت گرفت. ▪️ حضرت فرمود من هم برای عبرت شهید شدم و هم برای «عَبْرَة», «عَبْرَة» یعنی آن‌قدر اشك فراوان بریزد كه از چشم به صورت بریزد. این بیان نورانی حضرت است كه فرمود: «أَنَا قَتِیلُ الْعَبْرَة»؛[3] من آن‌قدر اشك را دوست دارم كه كلّ صفحه صورت را پُر كند, چرا؟ این اشك خاصیتش چیست؟ آن وارستگی خاصیتش روشن است، اما این اشك خاصیتش چیست؟ پس آن‌ كه می‌ گوید عاشورا برای عبرت است سخنی گفته است، ولی ناقص است نه كامل! كمال در این است كه عبرت با «عَبْرَة», «عَبْرَة» یعنی عبور, یعنی اشك ریختن به قدری كه تمام صورت را پُر كند: «أَنَا قَتِیلُ الْعَبْرَة». چرا؟ فرمود اگر جامعه عادی هستید، اهل حوزه و دانشگاه نیستید، مردم عادی هستید، به هر حال مردم عادی در مبارزات سیاسی حتماً باید شركت كنند، بیگانه را یقیناً باید از مرز طرد كنند، این بیان نورانی حضرت امیر (سلام الله علیه) است که فرمود سنگ را از همان‌جا كه آمد برگردانید: «رُدُّوا الْحَجَرَ مِنْ حَیثُ جَاء».[4] ▪️ اما قرآن فرمود تنها كُشتن, جنگ, مبارزه و حماسه كافی نیست، این برای برون ‌مرزی است؛ آنچه داخله كشور را اداره می ‌كند ﴿رُحَمَاءُ بَینَهُمْ﴾[5] است. عاطفه, مِهر, محبّت, علاقه, این زمینه یك كشورداری است، آن گلوله زمینه حفظ مرز و بوم است، این اشك حفظ درون ‌مرزی است. بنگرید ببینید آن گلوله را داشتیم و كارمان به لطف الهی انجام شد؛ اما این اشك را نداریم، ببینید چه خطرهایی دامنگیر ما شد! قرآن فرمود: ﴿أَشِدَّاءُ عَلَی الْكُفَّارِ رُحَمَاءُ بَینَهُمْ﴾[6], این ﴿رُحَمَاءُ بَینَهُمْ﴾ یعنی چه؟ ما می ‌خواهیم بهره عاشورایی ببریم! الآن همه ما این داغ را داریم یا برای خودمان یا برای نوه هایمان, نه پسرانمان و نه دخترانمان در ازدواج موفق نیستند، این تعارف ندارد! شما شاید در تمام این منطقه سالی یك بار طلاق را نمی ‌دیدید، الآن چرا طلاق زیاد است؟ چرا پسرها دیر ازدواج می ‌كنند؟ چرا دخترها اگر هم ازدواج كنند دیر ازدواج می ‌كنند؟ چرا همه در خانه‌ها ناله دارند؟ چرا؟ برای اینكه ما این ﴿رُحَمَاءُ بَینَهُمْ﴾ را كه دستور رسمی دین است و از عاشوراها شروع می ‌شود و از این گریه ‌ها شروع می ‌شود، این را فراموش كردیم. كشور را عاطفه اداره می ‌كند, ادب اداره می ‌كند, گذشت اداره می ‌كند, صبر اداره می كند، حالا معلوم شد عاشورا یعنی چه؟! [1]. سوره حشر، آیه2. [2]. سوره آل عمران، آیه13؛ سوره یوسف، آیه111؛ سوره نور، آیه44. [3]. كامل الزیارات، النص، ص108. [4]. نهج البلاغه (للصبحی صالح)، حکمت314. [5]. سوره فتح، آیه29. [6]. سوره فتح، آیه29. 📚 سخنرانی در روز عاشورا تاریخ: 1397/06/29 🆔 @a_javadiamoli_esra
💠 اداره جامعه قرآنی 🔸 قرآن مثل باران نازل نشده، خدای سبحان باران را نازل کرد یعنی این قطرات را به زمین انداخت، قرآن را هم نازل کرد در «لیله قدر»؛ اما نازل کردن قرآن مثل نازل کردن باران نیست که به زمین انداخته باشد، را آویخت، باران را انداخت، نازل کردن قرآن مثل آن است که کسی در بالاست، طنابی را نازل می‌کند، آویزان می‌کند، به ما می‌گوید این طناب را بگیرید و بالا بیایید، پس قرآن را خدا نازل کرد، باران را هم خدا نازل کرد؛ اما باران را انداخت روی زمین، قرآن را آویخت، چون است یک طرفش به دست خداست ما نمی‌توانیم با این کتاب همسان کتاب‌های دیگر رفتار بکنیم، الآن ما هر کتابی را که مطالعه می‌کنیم بر اساس «وَ انْظُرْ إِلَی مَا قَال»[1] مطالعه می‌ کنیم، می ‌گوییم ما با این مطالب کار داریم چه کار داریم گوینده‌اش کیست؟ گوینده ‌اش یا مُرد یا فعلاً در دسترس نیست، ما با مقول و با گفتار او کار داریم، اما قرآن ‌‌چنین نیست، یک قول است که قائل بالای سر اوست، یک کلام است که متکلم بالای سر اوست، یک طناب است که طرف دیگر آن به دست خود خدای سبحانه تعالی است، ما با این کتاب روبه‌رو هستیم، پس نمی ‌توان گفت که حالا کسی دارد قرآن مطالعه می‌کند یا تفسیر قرآن می‌نویسد؛ مثل تفسیر فقه است یا کار فلسفه است یا کار کلام است یا کار طبّ است که یک کتاب را دارد مطالعه می‌کند، از آن قبیل نیست! اگر یک فقیه یا یک محدث یا یک متکلم یا یک طبیب کتابی نوشت دیگر ما هستیم و کتاب او، کاری به او نداریم، او یا زنده است یا مُرد، ولی درباره این‌‌چنین نیست، این یک کتاب نیست که نوشته باشد و ردّ شده باشد، این یک طناب است که آویخت، یک طرفش به دست اوست یک طرفش به دست ما، همین حدیث نورانی «إِنِّی تَارِكٌ فِیكُمُ الثَّقَلَینِ كِتَابَ اللَّهِ وَ عِتْرَتِی»[2] درباره قرآن دارد که «أَحَدُ طَرَفَیهِ بِیدِ اللهِ سُبحَانَهُ وَ تَعَالی»[3] یک طرف این قرآن که طناب است به دست خداست طرف دیگرش با اوست. الآن همین کتاب اسم کلب در آن هست، اسم فرعون در آن هست، اسم جهنم در آن هست، کسی که وضو ندارد نمی ‌تواند اسم این کلب را ببوسد؛ حالا کسی خواست سوره مبارکه «کهف» را باز کرد می‌خواهد قرآن را ببوسد وضو ندارد نمی ‌تواند آیه ﴿وَ کلْبُهُمْ باسِطٌ ذِراعَیهِ﴾[4] این را ببوسد یک چنین کتابی است! اسم فرعون را که در قرآن است، این کتاب را باز کرد، می‌ خواهد قرآن را ببوسد، فرق نمی ‌کند چه اسم وجود مبارک پیغمبر باشد چه اسم فرعون، چون در قرآن است و خدا گفت بی ‌وضو نمی ‌شود آن را بوسید این یک چنین کتابی است! 🔸 پس ما با کتابی روبه‌رو هستیم که گوینده‌اش بالای سر اوست، ما باید توجه داشته باشیم با کتابی در تماس هستیم که کشور را این می ‌کند مبادا کسی ـ خدای ناکرده ـ خیال بکند یک عده بی ‌راهه می ‌روند به هر حال سرشان به سنگ می ‌خورد! مهمترین پیام قرآن کریم این است که انسان یک است خود را فریب ندهد، انسان آنقدر قدرتمند است که مرگ را می ‌میراند، اینها حرف‌ های قرآن است. اگر کسی ـ خدای ناکرده ـ باورش این باشد که با مُردن می‌پوسد و از بین می‌رود این فکرش نیست؛ اما مهمترین کار قرآن این است که به انسان می‌گوید انسان یک موجود ابدی است، ما مرگ را می ‌میرانیم، ما تغیر و تحول را زیر پا می ‌گذاریم و می‌ شویم ابدی، اگر ابدی شدیم که با دست خالی نمی‌ شود ابدی شد، یک جا لازم است، یک سفر لازم است، یک ره‌ توشه لازم است؛ لذا نه بی ‌راهه می ‌رویم نه راه کسی را می‌ بندیم، روی رهنمود قرآن خیلی سهل است، وجود مبارک ولی عصر (ارواحنا فداه) که ظهور کرد این معارف عملی می ‌شود[5] الآن اگر این هفت میلیارد بشر روی زمین باشند اداره آن سهل است، بنابراین این جاهلیت را وجود مبارک ولی عصر عاقل می ‌کند، اداره کردن مردم عاقل سخت نیست، مگر حضرت با کشتن جهان را اداره می ‌کند؟ مگر با قتل می‌ شود جهان را اداره کرد؟ این چه قدرتی است که وجود مبارک حضرت به اذن خدا دارد و چه برکتی است که ذات أقدس الهی در زمان حضور آن حضرت نصیب جوامع بشری کرده، فقط خود آن حضرت می ‌داند که عقل مردم بالا می‌آید، وقتی عقل مردم بالا آمد مردم فکر می ‌کنند، فکر می ‌کنند، فکر می ‌کنند، مسلمان هستند و حافظ دینشان‌ هستند حافظ آخرتشان‌ هستند، هیچ ظلمی نمی‌ کنند، زیر بار ظلمی هم نخواهند رفت. [1]. غرر الحكم و درر الكلم، ص361. [2]. الخصال، ج‏1، ص66. [3]. بصائر الدرجات فی فضائل آل محمد صلی الله علیهم، ج‏1، ص414. [4]. سوره کهف، آیه18. [5]. الکافی(ط ـ الإسلامیة)، ج1، ص25. 📚 درس اخلاق تاریخ: 1389/05/07 🆔 @a_javadiamoli_esra