💠 چراغ هدایت
🔹 خدای سبحان چراغی در درون، چراغی را در بیرون به انسان داد كه انسان با داشتن این چراغ راه را پیدا كند و به مقصد برسد؛ هم #عقل_و_فطرت را در درون، هم #وحی_و_نبوت_و_امامت را از بیرون كه اینها دو كار می كنند: هم راهنمایی می كنند چراغ دستشان است می گویند «إنّ الحسین مصباح الهدیٰ»،[1] «كلّ امامٍ مصباح الهدیٰ»، «كلّ معصومٍ مصباح الهدیٰ» این است، از طرف دیگر هم این فتیله درون اینها را بالا می كشند #فطرت اینها را #عقل اینها را بالا می كشند می شود «وَ یثِیرُوا لَهُمْ دَفَائِنَ الْعُقُولِ»،[2] هم چراغ دستشان است هم چراغ درون را افروخته نگه می دارند. حالا اگر كسی با داشتن همه این راه های هدایت اگر بیراهه رفت، خدای سبحان چندین بار #مهلت می دهد، راه توبه را باز می كند، راه برگشت را باز می كند، اگر او عمداً درهای رحمت را به روی خود بست و به جایی رسید كه دیگر قابل هدایت نیست، از آن به بعد ذات اقدس الهی اینها را می گیرد. میگیرد یعنی چه؟ ﴿وَ مَا یضِلُّ بِهِ إِلَّا الْفَاسِقِینَ﴾[3] كه منحصراً #اضلال خدا برای فاسقین است.
🔹 اضلال میكند یعنی چه؟ یعنی ـ معاذ الله ـ اینها را گمراه می كند چنین چیزی كه نیست، عقل را از اینها میگیرد كه نیست، انبیا، اولیا، علما تا آخرین نفس اینها را هدایت می كنند، اضلال ابتدایی كه محال بود، اضلال كیفری هم امر وجودی نیست كه خدا كسی را گمراه بكند، بلكه آن #توفیق و #هدایت و #رحمت ویژه ای كه تا حالا داشت آن را سلب می كند و او را به حال خودش رها می كند. در سوره مباركه «فاطر» بود كه ﴿مَّا یفْتَحِ اللَّهُ لِلنَّاسِ مِن رَّحْمَةٍ فَلاَ مُمْسِكَ لَهَا وَمَا یمْسِكْ فَلاَ مُرْسِلَ لَهُ﴾[4] كار خدا یا فتح است یا اِمساك، یا می دهد یا نمی دهد، چیزی به نام اضلال كیفری که یك امر وجودی باشد مثلاً ظلمتی، گناهی چیزی به كسی بدهد نیست، آن #لطف_الهی را كه تا حالا می داد حالا نمی دهد همین! نه اینكه ـ معاذ الله ـ چیزی به كفار بدهد به نام امامت كفار ﴿وَجَعَلْنَاهُمْ أَئِمَّةً﴾ یعنی اینها را به حال خودشان رها كردیم، اینكه وجود مبارك پیغمبر (صلّی الله علیه و آله و سلّم) عرض می كرد: «اللهمّ و لا تَكِلْنی إلی نفسی طَرفةَ عَین أبدا»[5] همین است. یك لحظه انسان را به حال خودش رها بكنند انسان پایگاهی ندارد! این نه تنها بیراهه می رود، خیلی ها را هم به طرف بیراهه می كشاند؛ این می شود امامت باطل كافرانه كافر. این جعل، جعل ابتدایی نیست جعل كیفری است (اولاً) و جعل امامت هم امر وجودی نیست امر عدمی است (ثانیاً)، عدمی بودن این است كه اینها را به حال خودشان رها می كنیم (ثالثاً). خب اگر انسان به حال خود رها شد آن نفس امّاره آن شهوت و غضب در بخش عمل، آن وهم و خیال در بخش اندیشه، آخر چه چیزی برای انسان می ماند؟! می شود همین ﴿وَجَعَلْنَاهُمْ أَئِمَّةً یدْعُونَ إِلَی النَّارِ﴾. وگرنه امامت حق، #عهد_الهی است این عهد الهی آن قدر با جلال و شكوه و جبروت است كه هرگز كسی كه اهل ستم باشد ولو در دوران گذشته امامت حق آنجا پرواز نمی كند ﴿لاَ ینَالُ عَهْدِی الظَّالِمِینَ﴾.[6]
[1] . مدینة المعاجز، ج4، ص52.
[2] . نهجالبلاغه، خطبه 1.
[3] . سوره بقره، آیه 26.
[4] . سوره فاطر، آیه 2.
[5] . تفسیر القمی، ج2، ص75.
[6] . سوره بقره، آیه 124.
#لطف_الهی
#توفیق_و_رحمت_الهی
#عهد_الهی
#آیت_الله_العظمی_جوادی_آملی
📚 .سوره قصص جلسه 17
تاریخ: 1391/07/23
🆔 @a_javadiamoli_esra
💠 نقش شیطان
🔹 اصل كلی این است كه شیطان در این جهان نقشی دارد و آن #دعوت كردن و #وسوسه كردن است؛ كار حرامی است که او دارد می كند، ولی اختیار را از هیچ كسی سلب نمی كند. اینكه شیطان #وسوسه می كند معصیت است و خلاف شرع است؛ مثل اینكه كسی مركز فساد دایر می كند، خب كسی كه مركز فساد دایر می كند هیچ جوانی را مجبور نمی كند، ولی زمینه گناه را فراهم می كند. این وسوسه كردن, تبلیغ گناه كردن, ترویج گناه كردن این معصیت است، شیطان هم همین كار را می كند؛ اما كسی را مجبور نمی كند كارش در همین حد است. فرمود آنچه دامنگیر مردم سبأ شد همان است كه دامنگیر مردم منطقه دیگر هم می شود. #اصل_كلی این است كه شیطان عدهای را #تبلیغ می كند به طرف گناه, برخی ها می پذیرند و برخی ها نمی پذیرند. شیطان گفت من اینها را #اغوا می كنم اینكه می گویند دشمن قسم خورده منظورش شیطان است، شیطان سوگند یاد كرد گفت: ﴿فَبِعِزَّتِكَ لَأُغْوِینَّهُمْ أَجْمَعِینَ﴾[1] این دشمنی است كه سوگند یاد كرده است. عرض كرد خدایا! به عزّت تو قسم من اینها را گمراه می كنم گمراهی اش هم در حدّ وسوسه است. #وسوسه_كردن، او را به جهنم میبرد چون معصیت كرده تشویق كرد و وسیله گناه را فراهم كرد، اما بار تبهكاران را كم نمی كند؛ لذا در سوره مباركه «ابراهیم» (سلام الله علیه) كه قبلاً گذشت فرمود وقتی در صحنه قیامت كه #یوم_الاحتجاج است طرفین، حجّت اقامه می كنند، شیطان می گوید من دعوتنامه نوشتم خب می خواستید نیایید. #عقل_و_فطرت از درون، شما را به حق دعوت كرده است، #انبیا_و_اولیا_علیهم_السلام از بیرون شما را به حق دعوت كردند، آنها كه بزرگ و مقدس تر و محترم تر بودند آنها كه معصوم بودند آنها كه بیشتر بودند خب می خواستی حرف آنها را گوش بدهی! چرا حرف مرا گوش دادی؟ می خواستی نیایی! همین حرفی كه در سوره مباركه «ابراهیم» آیه 22 مطرح است، همان حرف در سوره مباركه «سبأ» هم طرح می شود.
🔹 در آیه 22 سوره مباركه «ابراهیم» این است كه ﴿وَقَالَ الشَّیطَانُ لَمَّا قُضِی الْأَمْرُ﴾ به تبهكاران می گوید ﴿إِنَّ اللَّهَ وَعَدَكُمْ وَعْدَ الْحَقِّ﴾ (یك)، ﴿وَوَعَدتُّكُمْ﴾ (دو)، من #وعده دادم خدا هم وعده داد من خُلف وعده كردم من به شما وعده دادم كه اگر اینجا بیایید تمدّن هست, مدنیت هست, آزادی هست, دروغ گفتم, ذات اقدس الهی به شما وعده داد و درست گفت, خدا وعده داد: ﴿إِنَّ اللَّهَ وَعَدَكُمْ وَعْدَ الْحَقِّ وَوَعَدتُّكُمْ فَأَخْلَفْتُكُمْ﴾ من وعده دروغی دادم خدا وعده راست داد، خب میخواستید آنجا بروید! ﴿وَمَا كَانَ لِی عَلَیكُم مِن سُلْطَانٍ﴾؛ من كه مسلّط نبودم، من یك مركز فساد باز كردم همین! خودم گناه كردم گناه هست باید جهنم بروم خب درست است، اما من شما را مجبور نكردم, همین! ﴿وَمَا كَانَ لِی عَلَیكُم مِن سُلْطَانٍ﴾ من هیچ سلطنتی نداشتم این به استثنای منقطع شبیه تر است، همین استثنای منقطع یا شبیه استثنای منقطع در محلّ بحث سوره مباركه «سبأ» هم هست. سلطنت من فقط به این بود كه برای شما #دعوت_نامه نوشتم همین! خب من یك دعوتنامه نوشتم شما سه, چهارتا دعوتنامه دریافت كردید از عقل دریافت كردید, از فطرت دریافت كردید, از پیغمبر دریافت كردید, از اهل بیت دریافت كردید, ﴿وَمَا كَانَ لِی عَلَیكُم مِن سُلْطَانٍ إِلَّا أَن دَعَوْتُكُمْ﴾ همین! ﴿فَاسْتَجَبْتُمْ لِی﴾ شما دعوت مرا اجابت كردید خب می خواستید نكنید ﴿فَلاَ تَلُومُونِی﴾ مرا ملامت نكنید ﴿وَلُومُوا أَنفُسَكُم﴾ خودتان را ملامت كنید.
[1] . سوره ص، آیه 82.
#آیت_الله_العظمی_جوادی_آملی
📚 سوره سبأ جلسه 6
تاریخ: 1392/07/03
🆔 @a_javadiamoli_esra