eitaa logo
کانال رسمی وابسته به آیت الله العظمی جوادی آملی
12.2هزار دنبال‌کننده
5.3هزار عکس
2هزار ویدیو
24 فایل
مرجع رسمی اطلاع رسانی از آخرین اخبار مرتبط با آیت الله العظمی جوادی آملی و بنیاد بین المللی علوم وحیانی اسراء esra.ir تلفن : 3ــ37782001 -025 فکس: 37765253 -025 کانال دروس معظم له @a_javadiamoli_doross ارتباط با ادمین کانال @bonyad_esra_admin
مشاهده در ایتا
دانلود
💠 ناصح 🔹 مرحوم صدر المتألهین شعر کم نقل می ‌کند، ولی در کتاب مبدأ و معاد یک بیت از مرحوم فردوسی نقل می ‌کند؛ می‌گوید فردوسی این را گفته است: خداوند بالا و پَستی تویی ٭٭٭ ندانم که ‌ای هر چه هستی تویی[1] مرحوم صدر المتألهین در این شعر خیلی اعجاب می‌ کند، می‌ گوید این «یاء» یای خطاب نیست، یای ضمیر نیست، یای مصدری است. یک وقت است که می‌ گوید من نمی ‌شناسم شما هر چه هستی هستی. این که کمال نیست؛ اما یک وقت می ‌گوید نه، من می ‌شناسم. تویی! خداوند بالا و پَستی تویی ٭٭٭ ندانم که ‌ای هر چه هستی تویی یعنی تمامْ‎حقیقتِ هستی تویی! ملاصدرا کسی نیست که حرف کسی را نقل بکند، این را با احترام از فردوسی نقل می ‌کند. 🔹 مرحوم فردوسی می‌ گوید بعضی ‌ها در مدت عمر فقط ظرف آب دستشان است، دارند این درخت قَتاد را مدام آب می ‌دهند، به این بد بگویند به آن بگویند به این بگویند، نزد این آن را بکنند و بیندازند، در و در کارشان همین است. برخی ‌ها تمام تلاش و کوشش آنها این است که را نرم بکنند، حرف فردوسی این است: اگر بار خار است خود کِشته ‌ای ٭٭٭ وگر پرنیان است خود رشته ‌ای[2] این بیان نورانی برخی از انبیا (علیهم السلام) که فرمود: ﴿وَ نَصَحْتُ لَكُمْ وَ لكِنْ لا تُحِبُّونَ النَّاصِحین‏﴾؛[3] فرمود من ناصح ملّت هستم، نه یعنی سخنران، نه یعنی موعظه ‎کننده، نه یعنی کسی که درس اخلاق می ‌دهد، نصیحت چیزی دیگر است. «نَصاح» آن نخ بادوام را می‌ گویند «نصاح». سوزن را می ‌گویند «مِنْصِحَة». خیاط را «ناصح»می ‌گویند. نصیحت «لأئمة المسلمین» برای کسی است که بتواند را در بدن مسئولین، بدن مردم، بدن همه این جامه تقوا را خیاطی کند. با سخنرانی خیاطی نمی‌ شود، با حرف زدن با مقاله نوشتن، خیاطی یک سوزن می ‌خواهد، یک نخ می‌ خواهد، یک قلب پاک می‌ خواهد، به خیاط می ‌گویند ناصح. آن کسی که جامه تقوا را بُرِش می ‌کند و به بدن مسئولین می ‌زند به بدن مردم می ‌زند که جامعه بشود ﴿وَ لِباسُ التَّقْوی ذلِكَ خَیر﴾،[4] او ناصح می ‌شود. حالا معلوم می ‌شود که قرآن، پیغمبر را می ‌داند، مکتب را می ‌داند، دین را نصیحت می‌ داند. 🔹 مرحوم غزالی می ‌گوید که خلاصه تلاش و کوشش چهل ساله مرا فردوسی در این بیت خلاصه کرده است. تا ما خیاط نباشیم جامعه است! این ﴿لِباسُ التَّقْوی﴾ را ما باید بپوشیم! حوزه باید خیاطی کند، سخنرانی کار آسانی است یا سخن‌ خوانی است یک چیزی آدم می ‌نویسد می‌ خواند یا سخنرانی است. با سخنرانی و سخن‌ خوانی جامعه برهنه بدنش در بر نمی‌ کند. این پیغمبر که فرمود شعیب و اینها که من نصیحت می‌ کنم ﴿وَ لكِنْ لا تُحِبُّونَ﴾ من خیاط هستم امیدواریم ـ إن‌ شاء الله ـ همه ما این چنین باشیم! [1]. شاهنامه فردوسی. [2]. شاهنامه فردوسی، فریدون، بخش20. [3] . سوره اعراف، آیه79. [4] . سوره اعراف، آیه26. 📚 سوره مبارکه طور ـ جلسه 6 تاریخ: 1395/11/19 🆔 @a_javadiamoli_esra
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠 ماه شعبان 🔹 ماه شعبان وقتی که رسید، وجود مبارک پیغمبر (صلّی الله علیه و آله و سلّم) صریحاً اعلام کرد که ماه من است و خدا رحمت کند کسی را که مرا یاری بکند در این ماه! من کارم در این ماه روزه گرفتن است با سایر شؤونی که دارد و اگر کسی روزه بگیرد مرا یاری کرده است. معلوم می ‌شود این دین را همان یاری می‌کند، دین را با رهبران الهی یاری می ‌کند. این بیان نورانی حضرت بود.[1] 🔹 برخی‌ها نقل کردند در آخرین جمعه ماه شعبان، بعضی‌ه ا نقل کردند در آخرین روز ماه شعبان؛ ولی إبن طاووس (رضوان الله تعالی علیه) دارد که در یکی از روزهای وجود مبارک حضرت این خطبه را ایراد کردند. ایشان می‌ فرمایند به اینکه «رَوَاهُ مُحَمَّدُ بْنُ أَبِی الْقَاسِمِ الطَّبَرِی ... قَالَ: إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص خَطَبَنَا ذَاتَ یوْم‏»، نه آخرین روز ماه شعبان بود، نه آخرین جمعه ماه شعبان؛ یکی از روزهای ماه شعبان این خطبه را ایراد کرد که فرمود: «أَیهَا النَّاسُ إِنَّهُ قَدْ أَقْبَلَ إِلَیكُمْ شَهْرُ اللَّهِ بِالْبَرَكَةِ وَ الرَّحْمَةِ وَ الْمَغْفِرَةِ شَهْرٌ هُوَ عِنْدَ اللَّهِ أَفْضَلُ الشُّهُور» که با بسیاری از اینها شما مأنوس هستید. در بخشی از این خطبه فرمود: «أَیهَا النَّاسُ إِنَّ أَنْفُسَكُمْ مَرْهُونَةٌ بِأَعْمَالِكُمْ فَفُكُّوهَا بِاسْتِغْفَارِكُمْ وَ ظُهُورُكُمْ ثَقِیلَةٌ مِنْ أَوْزَارِكُمْ فَخَفِّفُوا عَنْهَا بِطُولِ سُجُودِكُم‏»؛ فرمود به اینکه شما احساس سنگینی می ‌کنید ـ اینکه می ‌بینید بعضی‌ها می ‌گویند من هر چه می ‌خواهم خودم را کنترل کنم نمی ‌توانم یا می‌ خواهم سحر بلند شوم نمی ‌توانم یا فلان کار خیری را می خواهم انجام بدهم نمی ‌توانم، راست می‌ گویند ـ حضرت اینجا تحلیل کرده است، فرمود انسانی که ـ خدای ناکرده ـ خلاف کرده بدهکار حق است، این مطلب اول؛ انسان باید گرو بسپارد، این دو؛ در مسائل مالی اگر کسی مالی بدهکار است، زمین خود، خانه خود، فرش خود را گرو می‌ دهد؛ اما اگر کسی کرده، نمی ‌تواند خانه خود یا زمین خود را به خدایی که «مالک السماوات و الأرض» است گرو بگذارد، خود او را گرو می‌ گیرند. 🔹 اینکه در دو جای قرآن فرمود: ﴿كُلُّ نَفْسٍ بِما كَسَبَتْ رَهینَةٌ﴾[2] و در جای دیگر: ﴿كُلُّ امْرِئٍ بِما كَسَبَ رَهینٌ﴾[3] هر کسی رهن خلاف ‌های خودش است، برای همین است. یک انسان بدهکار باید گرو بسپارد. اگر بدهکاری مالی باشد در دنیا، به هر حال انسان زمین و خانه و فرش و مانند آن را گرو می ‌سپارد؛ اما بدهکاری ‌ای، ، ؛ یعنی معصیتی کرده، خود او را گرو می‌گیرند. لذا او آزاد نیست، بعضی از کارها را می کند بعد پشیمان می ‌شود، معلوم می ‌شود که نبود. این «رهین» که در دو جای قرآن کریم آمده است، این بر وزن «فعیل» به معنای مفعول است منتها یک جا مؤنث است و یک جا مذکر، گرچه «رهین» فعیل به معنای مفعول مذکر و مؤنث در آن یکسان است لکن آنجا که دارد: ﴿كُلُّ نَفْسٍ بِما كَسَبَتْ رَهینَةٌ﴾ نه چون نفس مؤنث است، این «رهینة» اسم است و صبغه مبالغی هم دارد انسان را گرو می ‌گیرند. 🔹 یک بیان نورانی مرحوم صدوق در توحید از وجود مبارک حضرت امیر (سلام الله علیه) نقل می ‌کند که چرا ما دلمان می‌ خواهد بخوانیم اما موفق نمی ‌شویم؟ فرمود: این گناهی که روز انجام دادید شما را بسته است.[4] بنابراین انسان آزاد نیست. حُرّیت از است. فکّ رهن کنید، با توبه، با انابه، با تطهیر، خودتان را آزاد کنید، با استغفار کردن خودتان را آزاد کنید. [1]. المقنعة، ص370؛ «شَعْبَانُ شَهْرِی فَرَحِمَ اللَّهُ مَنْ أَعَانَنِی عَلَی شَهْرِی».‏ [2]. سوره مدّثّر، آیه38. [3]. سوره طور، آیه21. [4]. التوحید(للصدوق)، ص97. 📚 درس خارج فقه نکاح ـ جلسه 444 تاریخ: 1398/02/11 🆔 @a_javadiamoli_esra
💠 انديشه و معرفت 📒نام کتاب: «دانش و روش بندگی» 📕مؤلف: «آیت الله جوادی آملی» 📚خرید کتاب: b2n.ir/z19943 🌐 Nashresra.ir 📱 @nashresrair ◀️ ارتباط با ما: @nashresra_ir_admin
لزوم محاسبه در ماه شعبان؛ ✳️ماه پربركت شعبان، آخر سال اخلاقی ماست 🔷 هر كسی براي خود يك سالی دارد، كشاورزان معمولاً اول سالشان اول پاييز است، و برخي‌ها هم اول سالشان فروردين است؛ اما كسانی كه در مسائل اخلاقی كار مي‌كنند اول سالشان ماه مبارك رمضان است، لذا ماه شعبان آخر سال اخلاقی اينهاست. 🔷 در آخر سال نظير اينكه نزديك امتحانات كنكور مي‌شود انسان چگونه تلاش و كوشش مي‌كند مطالعه كند و حضور ذهن داشته باشد, اينها كه سال اخلاقي دارند تمام تلاش و كوشش آنها اين است كه در اين ماه شعبان بدهكاري‌هايشان را بدهند حقّ‌الله دارند حقّ‌الناس دارند توبه‌اي بايد بكنند واجبي ترك كردند حرامي مبتلا شدند تمام اين دِيْن‌هاي حقّ‌اللهي و حقّ‌الناسي را در ماه شعبان بدهند كه وقتي اول سال فرا مي‌رسد اينها با سود همراه باشند. 🔺منبع: news.esra.ir @a_javadiamoli_esra
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠 مناجات شعبانیه 🔹 مستحضرید که ماه نظیر ماه مبارک رمضان مِهرش با قهر آماده است، نازش با نیاز آماده است. ماه‌های دیگر ماه نیاز است; اما در ماه پُر برکت شعبان و ماه پُر برکت رمضان که در پیش است نیازش با ناز آمیخته است. 🔹 خدای سبحان به ما دو راه نشان داد که اینها «مانعة الخلو» است اجتماع را شاید[سزاوار است]؛ از راه نیاز یا از راه ناز خواسته ‌های خود را با او در میان بگذاریم. راه نیاز همان است که از ذات أقدس الهی می‌ گوییم: ﴿أَمَّن یجِیبُ الْمُضْطَرَّ﴾[1] اما راه ناز را خود ائمه (علیهم السلام) به ما آموختند. در دعای «افتتاح» شب‌ های ماه مبارک رمضان ذات أقدس الهی به وسیله وجود مبارک (صلوات الله و سلامه علیه و علی آبائه) این دعا را به ما آموخت که شما در هر شب از شب‌های ماه مبارک رمضان وقتی روزه گرفتید و به ضیافت الهی بار یافتید این دعای «افتتاح»، «اللَّهُمَ‏ إِنِّی‏ أَفْتَتِحُ‏ الثَّنَاءَ بِحَمْدِك‏»[2] این جمله‌ های را می‌ خوانید تا به این جا می ‌رسید: «مُدِلًّا عَلَیك‏»[3] یعنی پروردگارا من مهمان تو هستم می ‌خواهم با تو دَلال کنم با تو غَنج و ناز کنم، نیاز سرجای خود محفوظ است، من صدر و ساقه هستی ‌ام نیاز است: ﴿أَنتُمُ الْفُقَرَاءُ﴾[4] اما ولی تو به من اجازه داد که با تو ناز کنم من دَلال کنم, إدلال از دَلال و غنج و ناز است: «مُدِلًّا عَلَیك‏». 🔹 در که مناجات این ذوات قدسی (علیهم افضل صلوات المصلین) است به ما هم اجازه دادند که این مناجات را به بارگاه الهی عرضه کنیم، این است که در این مناجات اول منادات است، بعد مناجات بنده با خدا است، بعد به خدا عرض می ‌کنیم که خدایا حالا تو مناجات کن ما بشنویم! «وَ اجْعَلْنِی مِمَّنْ نَادَیتَهُ فَأَجَابَكَ وَ لَاحَظْتَهُ فَصَعِقَ لِجَلَالِكَ فَناجَیتَهُ سِرّاً»،[5] حالا ما که نفسمان تمام شد، تو مناجات بکن و ما گوش بدهیم. در این اثنا این جمله ‌ها عرض می ‌شود که خدایا! این مناجات برای علی و اولاد علی است، آنها امین بارگاه تو هستند, آنها برابر [6] تو به زبان اینها حرف می ‌زنی: «كُنْتُ ... لِسَانَهُ الَّذِی ینْطِقُ بِهِ»[7] در فصل سوم یعنی مقام فعل، نه فصل اول که مقام ذات است منطقه ممنوعه است، نه فصل دوم که صفات ذات است که عین ذات است که آن جا هم منطقه ممنوعه است. در مقام فصل سوم که فعل خدا و فیض خدا و ﴿نُورُ السَّماواتِ وَ الْأَرْض﴾[8] شدن و مانند آن است. در این فصل سوم که است آنها به شما عرض می ‌کنند ما هم اجازه یافتیم به شما عرض کنیم، بگوییم: «إِلَهِی إِنْ أَخَذْتَنِی بِجُرْمِی أَخَذْتُكَ بِعَفْوِكَ»[9] خدایا! حالا بنا شد ناز بکنیم. بگوییم اگر شما این ملت را شایسته رحمت نمی‌ دانی, شایسته تربیت نمی ‌دانی, شایسته هدایت نمی ‌دانی, می ‌گویید چون گناه کردند اگر اینها را, ما را و ملت ما را و جامعه ما را بخواهی مؤاخذه بکنی که چرا بد رفتید؟ چرا بی ‌راهه رفتید؟ چرا گناه کردید؟ ما هم مؤاخذه می ‌کنیم و می ‌گوییم تو که بزرگ‌ تر بودی و هستی چرا نبخشیدی؟! اگر تو مؤاخذه بکنی ما هم مؤاخذه می‌ کنیم! اگر تو بگویی چرا بد کردی؟ ما می‌ گوییم تو چرا خوب نمی ‌کنی؟ «إِلَهِی إِنْ أَخَذْتَنِی بِجُرْمِی أَخَذْتُكَ بِعَفْوِكَ»، تو که بزرگ ‌تری، تو که حکیم محض هستی, علیم محض هستی, قادر محض هستی, حی محض هستی, ازلی، ابدی، سرمدی هستی, تو چرا نبخشیدی؟! [1]. سوره نمل، آیه62. [2]. مصباح المتهجد و سلاح المتعبد، ج‏2، ص577. [3]. إقبال الأعمال (ط ـ القدیمة)، ج‏1، ص58. [4]. سوره فاطر، آیه15. [5]. الإقبال بالأعمال الحسنة(ط ـ الحدیثة)، ج‏3، ص299؛ زاد المعاد ـ مفتاح الجنان، ص49. [6]. الكافی(ط ـ الإسلامیة)، ج2، ص352؛ «... كُنْتُ سَمْعَهُ الَّذِی یسْمَعُ بِهِ وَ بَصَرَهُ الَّذِی یبْصِرُ بِهِ وَ ...». [7]. الكافی (ط ـ الإسلامیة)، ج‏2، ص352. [8]. سوره نور، آیه35. [9]. الإقبال بالأعمال الحسنة(ط ـ الحدیثة)، ج‏3، ص296. 📚 پیام فرا رسیدن ماه شعبان تاریخ: 1399/01/06 🆔 @a_javadiamoli_esra
💠 یادگار امام 🔹 این بزرگوار هم در زمان حیات برادر بزرگ و بزرگوارش در خدمت پدر و امام بود، یار و یاور امام بود و هم بعد از ارتحال آن برادر بزرگوار كار آن برادر را هم به عهده گرفت و آثار امام را در همه این ابعاد یاد شده حفظ كرد. هم در سلامت امام تلاش و كوشش كرد، هم در هجرت امام سهم به سزایی داشت، هم در امام سهم به سزایی داشت، هم در نشر آثار امام در زمان خود امام سهم به سزایی داشت و هم در علمی امام بعد از ارتحال امام راحل سعی بلیغ داشت. ایشان در حقیقت را خوب درك كرد و امام در چنین فرزندی محفوظ مانده است. او هم به نوبه خود بود، به نوبه خود از علوم حوزوی برخوردار بود، شمّ سیاسی قابل قبولی داشت. بخشی از این شمّ سیاسی را كسب كرد و بخش دیگر به برد! مجموعه‌ ای از چهره انقلابی امام راحل را در خود مسجم كرده است او هم تلاش كرده است و ﴿وَ جَعَلَ كَلِمَةَ الَّذینَ كَفَرُوا السُّفْلی وَ كَلِمَةُ اللّهِ هِی الْعُلْیا﴾.[1] همان ‌طور كه رحلت برادر بزرگ و بزرگوارش مایه شد، ما از ذات اقدس الهی مسئلت می ‌كنیم كه این عزیز را كه زود از ما گرفت، لكن رحلت او را مایه شكوفایی كلمه علیای انقلاب قرار بدهد... . [1] . سوره توبه، آیه40. 📚 پیام رحلت حاج سید احمد خمینی تاریخ: 1373/12/28 🆔 @a_javadiamoli_esra
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠 مظلومیت عقل و عدل 🔹 هیچ هدفی وسیله را توجیه نمی ‌کند. بین هدف و وسیله برقرار است. از به مقصد پاک و هم راه پاک می‌ طلبد. «مَنْ حَاوَلَ أَمْراً بِمَعْصِیةِ اللَّهِ»؛ بخواهد از راه حرام به مقصد برسد هرگز نمی ‌رسد: «مَنْ حَاوَلَ أَمْراً بِمَعْصِیةِ اللَّهِ كَانَ أَفْوَتَ لِمَا یرْجُو وَ أَسْرَعَ لِمَجِی‏ءِ مَا یحْذَرُ»؛[1] زودتر از دیگران به چاه می ‌افتد، این بیان بوسیدنی است! 🔹 ما اگر برای مظلومیت سیدالشهداء گریه می‌کنیم برای است، وگرنه ما ملّت گریه نیستیم! نباید گفت چرا شیعه گریه می ‌کند؟ شیعه برای اینکه عدل را از دست داد، عقل را از دست داد [گریه می ‌کند]. شما اساتید بزرگوار با وسائل آشنا هستید، وسائل چند هزار حدیث دارد؟ در این چند هزار حدیث پنج تا حدیث از امام حسین پیدا کنید نیست! این اشک ندارد؟ بیست سال ولی خدا، ده سال که زمان امامت وجود مبارک امام حسن بود این به حسب ظاهر امامت نداشت؛ اما ده سال دیگر بود. به اندازه ده تا روایت فقهی در کتاب‌ های ما نیست. ما چند هزار روایت در وسائل داریم؟ شما ده تا روایت از امام حسین پیدا می ‌کنید؟ خدا مرحوم ابن بابویه قمی را غریق رحمتش کند! می‌ گوید ما برای این می‌ گرییم، را از ما گرفتند، را از ما گرفتند، را خاموش کردند برای اینکه اینها را به دست بیاوریم گریه می ‌کنیم. 🔹 در مجلسی در مدینه وجود مبارک حسین بن علی (سلام الله علیه) نشسته است، آن ابن ازرق که از ابن عباس مسئله سؤال می ‌کند حضرت جواب داد، او در کمال بی‌ ادبی گفت آقا به تو چه؟ من که از تو سؤال نکردم! تازه ابن عباس دارد می ‌گوید نه آقا اینها باسواد هستند.[2] این گریه ندارد! ما که اهل گریه بی جا نیستیم ما می ‌بینیم که عدل را دارند از ما می ‌گیرند، عقل را از ما دارند می‌ گیرند، طهارت را دارند از ما می ‌گیرند، ما با اشک به دست می ‌آوریم! 🔹 همین حسین بن علی (سلام الله علیه) که این حدیث بوسیدنی است، فرمود وسیله را توجیه نمی ‌کند هیچ ممکن نیست با بانک ربوی اقتصاد سالم بشود! با رشوه مال فراهم بشود! هیچ ممکن نیست! با حرام هرگز زندگی کسی پیش نمی ‌رود! «مَنْ حَاوَلَ أَمْراً بِمَعْصِیةِ اللَّهِ كَانَ أَفْوَتَ لِمَا یرْجُو وَ أَسْرَعَ لِمَجِی‏ءِ مَا یحْذَرُ»، (روحی لک الفداء). [1] . الكافی(ط ـ الإسلامیة)، ج‏2، ص373. [2] . التوحید (للصدوق)، ص80. 📚 سوره جمعه جلسه 9 تاریخ: 1397/01/27 🆔 @a_javadiamoli_esra
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 پخش تفسیر و دروس از شبکه قرآن سیما 🔸 سوره مبارکه ص: از شنبه الی پنج شنبه ساعت 7:30 صبح 🔸 دروس اخلاق: جمعه ها ساعت 14 🆔 @a_javadiamoli_esra
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠 هنر عقلی و آسمانی 🔸 هنرنمایی حسین ‌بن ‌علی ‌بن ‌ابیطالب یك بود كه توانست عرش را به فرش بیاورد. هنری می ‌تواند متعالی باشد و جامعه را به انسانیت سوق دهد كه متنزّل باشد نه نازل! از شعر نازل, از هنر نازل, از تعزیه نازل, از تماشای نازل, كار افقی ساخته است نه كار عمودی. اگر جامعه بخواهد انسانی شود, اگر جامعه بخواهد عرشی شود با پیام فرشی, با پیام نازل, با شعر و تعزیه و هنر نازل چنین كاری شدنی نیست. 🔸 فرق بین هنر نازل و هنر متنزّل آن است كه هنر نازل از زمین نشأت گرفته و خودش زمین ‌گیر است و مخاطبش را در فضای زمین سیر افقی می ‌دهد, هنر متنزّل چون از سنخ تجلّی است نه تجافی, از معقول شروع می ‌شود به متخیل و بعد به حسّ می ‌رسد؛ مخاطب خودش را از حسّ به خیال می ‌برد و از خیال به عقل می ‌نشاند او را به عقلانیت می ‌رساند، عقلی كه به تعبیر كلینی (رضوان الله علیه) جامعه بشری است[1] به آنجا می‌ رساند. 🔸 در روایات ما آمده است كه قلب مؤمن عرش خداست، این قلب وقتی می ‌شود كه ـ در جهاد اكبر نه جهاد اوسط ـ در جهاد اكبر بر عقل پیروز شود. ما یك جهاد اوسط داریم و یك جهاد اكبر داریم در قبال جهاد اصغر, جهاد اصغر جنگ برون ‌مرزی با دشمن خاكی است كه سلاحش آهن است و نمونه ‌اش دفاع مقدس هشت سال, جنگ اوسط ابزارش است كه «وَ سِلَاحُهُ‏ الْبُكَاء»[2] نه آهن! در جنگ اوسط طرفین جنگ یكی نفس است و یكی عقل, یكی هوس و هواست یكی تقوا, انسان در جهاد اوسط موفق می ‌شود یا عابد بشود یا زاهد بشود ولی خدا بشود در این دو محدوده, جهاد اكبر كه بالاتر از جهاد اوسط است جنگ بین قلب است و عقل, عقل می‌خواهد حكیمانه بفهمد, قلب می ‌خواهد عارفانه ببیند, كوشش عقل در فلسفه و كلام این است كه مفهومی را از ذهنی به ذهنی منتقل كنند, جوشش قلب در بخش عرفان این است از عمل كه وجود خارجی است به مشهود عینی عالمان دین و فرشته‌ها برسد. در جهاد اكبر اگر قلب پیروز شد می ‌شود «عرش ‌الرحمان», «أَنَّ قَلْبَ‏ الْمُؤْمِنِ‏ عَرْشُ‏ الرَّحْمَن‏»[3] آنها كه در جهاد اكبر یعنی بین پیروز شدند و عرش قلبی اینها پایگاه علوم و معارف الهی شد هر مطلبی كه خدای سبحان بر قلب اینها القا كرد می ‌شود «حكمةٌ عرشیة», گرچه بعدها هر مطلب عمیق و اریقی را می ‌گویند ، ولی زادگاه این اصطلاح آن‌جایی است كه بر قلب خود عارف مطلبی افاضه شود چون قلب مؤمن «عَرْشُ‏ الرَّحْمَن» است آن مطلب عرشی خواهد بود, اگر از عرش رحمان مطلبی تنزّل كند به عقل برسد و از عقل به خیال و وهم برسد و از خیال و وهم به حسّ برسد آن است كه می‌ توان به تعبیر جناب سنایی گفت: «از علم به عین آمد و از گوش به آغوش»[4] این حرف راه دارد. 🔸 جریان حسین‌ بن ‌علی این طور بود او آنچه با قلب خودش یافت كه بود، آن را در قالب علوم عقلی و معارف عقلی خطابه‌ ها و خطبه‌ ها و نامه ‌ها و پیام‌ ها و گفتمان و اینها بیان كرد و از مرحله عقل به مرحله خیال آورد كه در شب عاشورا برای عده‌ای مجسّم كرد بهشت را به اینها نشان داد این معقول را متخیل كردن است, وجود مثالی دادن است, از عالَم مثال به عالم طبیعت آورد كه خود و شهدای او و فرزندان او و یاران او «ارباً اربا» شدند نشان دادند كه در این جهاد باید فانی شد بدن را فانی كردند بعد از آنكه عقل را به فنای قلب رساندند و در بارگاه قلب, عقل را تضحیه كردند از عقل رها شدند و قلبی فكر كردند آنجا كه است. [1]. الکافی(ط ـ اسلامی)، ج1، ص9. [2]. مصباح المتهجد و سلاح المتعبد، ج‏1، ص361. [3]. بحارالأنوار، ج55، ص39. [4]. دیوان اشعار سنایی، غزلیات، غزل209. 📚 پیام به هیئت‌های عاشورایی تاریخ: 1394/08/23 🆔 @a_javadiamoli_esra
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠 خودستانی 🔸 از خدای سبحان مسئلت می ‌كنیم خدماتی كه شما برادران مخصوصاً عزیز ارائه كرده‌اید مقبول خدای سبحان باشد. بنده پیشاپیش به نقص و عجز خودم اعتراف می‌ كنم! شاید حدود بیست سال قبل من به زیارت برادران جانباز در یكی از این بیمارستان ها رفتم و از آن تاریخ به بعد دیگر نتوانستم بروم چون جز شرم و خجالت چیز دیگر برای ما نبود واقع‌ اش این طور است. با اینكه هر سال سخن از عیادت اینها است، اما خب من دیدم هیچ مقدورم نیست، جز اینكه بروم آنجا و خجالت بكشم مقدورم نیست. شما حجّت خدا بر ما هستید! ما پیشاپیش این اعتراف را داریم. 🔸شما برادران بزرگوار ما را نگاه نكنید شما كسانی را نگاه بكنید كه ائمه شما هستند، این اصل اول. چون همه ما موظفیم در همه امور طبق راهنماییهایی كه ائمه (علیهم السلام) فرمودند همیشه در بالاتر از خود را ببینیم و در مسائل مادی پایین تر از خود را؛ فرمود می‌خواهید خوب زندگی كنید و راحت باشید در معارف الهی، اخلاقیات، در علوم الهی و در فضایل بالاتر از خود را ببین تا مغرور نشوی، در مسائل مادی پایین تر از خود را ببین. [1]شما عزیزان باید بالاتر از خود را ببینید! بالاتر از شما در جمع ما نیست كه ما بگوییم شما فلان كس را ببینید، بالاتر از شما فرشتگان رحمت‌ اند! 🔸 یك بیان نورانی امیرالمومنین (سلام الله علیه) دارد كه این بیان هم به درد جانبازها می‌ خورد هم به درد ماها طلبه‌ها و روحانیون و اساتید بزرگوار معارف می‌ خورد؛ آن بیان این است كه نامه‌ ای كه وجود مبارك امیرالمومنین برای دربار معاویه مرقوم فرمود این نامه در نهج ‌البلاغه است ثبت است جزء نامه‌ های آن حضرت است، فرمود خودستانی چیز خوبی است و خودستایی چیز بدی است.[2] خودستانی یعنی آدم خودش را بگیرد، خودی را زایل كند، غبارروبی كند، خانه تكانی كند و خودش را بیندازد دور؛ وقتی خودش را انداخت دور دیگری به جای این آدم می ‌نشیند: پاسبان حَرَم دل شده‌ام شب همه شب ٭٭٭ تا در این خانه جز اندیشه او نگذارم[3] این تازه اوایل راه است! به ما گفتند اوایل صبر بكنید این قلب حرم خداست «اَلْقَلْبُ حَرَمُ اللَّهِ فَلَا تُسْكِنْ حَرَمَ اللَّهِ غَیرَ اللَّهِ»؛[4] خانه تكانی كنید نگذارید در این دل شما بیگانه راه پیدا كند، بعد كم كم وقتی او خودش آمد خانه را هم بر می‌ دارد نه اینكه ما دلی داریم و در این دل او می ‌نشیند، یك خانه‌ای داریم كه دیگری مهمان صاحبخانه است این اوایل راه است، وقتی او كه آمد این خانه را هم بر می‌ دارد، خودش خانه می‌ سازد می ‌شود صاحبخانه و مقیم می ‌شود. پاسبان حَرَم دل شده‌ام شب همه شب ٭٭٭ تا در این خانه جز اندیشه او نگذارم هم اول مظروف را آدم خالی می‌ كند تا خوب بیاید، محبوب خوب كه آمد خودش خانه می‌ سازد و می ‌شود خب ما موظفیم كه در این راستا خودستانی بكنیم؛ یعنی خودمان را كنار بیندازیم، نه خودستایی بكنیم و خودمان را بستاییم! [1]. الكافی (ط ـ الإسلامیة)، ج‏8، ص244; «انْظُرْ إِلَی مَنْ هُوَ دُونَكَ فِی الْمَقْدُرَةِ وَ لَا تَنْظُرْ إِلَی مَنْ هُوَ فَوْقَكَ فِی الْمَقْدُرَةِ فَإِنَّ ذَلِكَ أَقْنَعُ لَكَ بِمَا قُسِمَ لَكَ وَ أَحْرَی أَنْ تَسْتَوْجِبَ الزِّیادَةَ مِنْ رَبِّك‏». [2]. نهج البلاغة، (للصبحی صالح)، نامه28. [3]. دیوان حافظ، غزل شماره324. [4]. جامع الأخبار (للشعیری)، ص185. 📚 درس اخلاق تاریخ: 1383/06/12 🆔 @a_javadiamoli_esra
💠 وجود مبارک حضرت امیر(سلام الله علیه) در نامه‌ای که به برخی از مفاخر خانوادگی‌شان مرقوم داشته بودند،فرمودند:خیلی‌ها می‌روند جبهه جنگ و جانباز می‌شوند و اعضا و جوارحشان را از دست می‌دهند اما اگر کسی از خاندان ما رفت و در جبهه دستش را از دست داد خدای سبحان به او بالی مرحمت می‌کند که جعفر طیّار می‌شود:«الطیّار فی الجنّة»؛ وی با آن دو بال به همراه فرشتگان در بهشت، مشغول پرواز است ﴿أُوْلِی أَجْنِحَةٍ مَّثْنَی وَثُلاَثَ وَرُبَاعَ﴾. 🔸 فضیلت حشر با فرشتگان، که هیچ لذتی بالاتر از آن نیست، در روایات برای بنده صالح خدا،حضرت ابوالفضل العباس(سلام ‏الله علیه) نیز گفته شده و این گونه پاداش های غیبی، ظهور راز عبادت و اطاعت و بروز روح بندگی است. 🔺منبع: news.esra.ir 🆔 @a_javadiamoli_esra
💠 عظمت قرآن 🔸 وجود مبارك می‌فرماید قرآن برای همه ما است؛ این روایت نورانی را مرحوم كلینی از وجود مبارك امام سجاد نقل می ‌كند كه «لَوْ مَاتَ مَنْ بَینَ الْمَشْرِقِ وَ الْمَغْرِبِ لَمَا اسْتَوْحَشْتُ بَعْدَ أَنْ یكُونَ الْقُرْآنُ مَعِی‏»؛[1] فرمود: اگر همه مردم مشرق و مغرب عالم از بین بروند و هیچ كس روی زمین نباشد تنها من باشم، مادامی كه با من است من احساس وحشت و هراس ندارم. [1]. الكافی (ط ـ الإسلامیة)، ج‏2، ص602. 📚 درس اخلاق تاریخ: 1388/10/13 🆔 @a_javadiamoli_esra
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا