eitaa logo
تداوم انقلاب اسلامی
252 دنبال‌کننده
232 عکس
148 ویدیو
6 فایل
تاملات عزیز نجف پور آقابیگلو/پژوهشگر حوزه مطالعات علم، فرهنگ و فناوری و فضای مجازی،
مشاهده در ایتا
دانلود
17.48M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
اوایل دهه هفتاد به اسم به جامعه ایرانی اقدام شد و سهم و نقش در مدیریت کشور کاهش یافت و هویت و مسائل و اهداف جامعه مورد غفلت مسوولان قرار گرفت.
تداوم انقلاب اسلامی
اوایل دهه هفتاد به اسم #توسعه به #مدرنیزاسیون جامعه ایرانی اقدام شد و سهم و نقش #مردم در مدیریت کشور
اوایل دهه هفتاد به اسم به جامعه ایرانی اقدام شد و سهم و نقش در مدیریت کشور کاهش یافت و هویت و مسائل و اهداف جامعه مورد غفلت مسوولان قرار گرفت. به مسائل و اولویتهای مردم و جهت مطالبه و نظارت روشمند رفتارهای حاکمیت و دولت، راهکار برون رفت از مشکلات امروز است عزیز نجف پور آقابیگلو @aidinligh2 Eitaa.com/aidinligh2
* انقلاب اسلامی همه انقلاب اسلامی است * * کسی که با اسم عدالتخواهی سایر ارکان گفتمان انقلاب اسلامی را کم رنگ ببیند فهم درستی از عدالت اسلامی و عدالت واقعی ندارد * باید در ذیل پارادایم که به دنبال احیای دین در دنیای جدید است، فهم شود. دنیای مدرن دنیایی است که بعد از عصر روشنگری و با تکیه بر ، وحی و دین را به حاشیه راند و به دنبال تحقق بخشیدن به و حداکثر تمتع از عالم مادی، دست به دامن علم تجربی شد و انسان و امیال او را محور قرار داد و غیب و آخرت را انکار کرد و نور وحی و دین در این دنیا به تاریکی گرایید. به واسطه عقلانیت ابزاری و تولد علم و فناوری جدید ، واجد قدرت و جذابیت بالایی شد و به مرور تمامی فرهنگها و جوامع دیگر را به زیر سلطه فرهنگی و سیاسی و اقتدار خود در آورد. البته دنیای مدرن به دلیل انکار وحی و دین، دچار جدی ای بود. همین تعارضات زمینه تکثر و اختلافات و اعتراضات مفصلی در غرب شد: و متعاقبا جنبشهای اعتراضی آزادیخواهانه و متعاقبا جریان عدالتخواه انتقادی چپ جبر مکانیکی و اقتدار طلبی روزافزون آن و متعاقبا اعتراض جریان بدین اقتدارطلبی و موارد دیگری که همه نشان از آن تعارضات درونی غرب داشتند در این گیر و دار، در دیاری که قرار بود منطقه ثبات و امن استعمار غرب باشد و حکومت دست نشانده استعمار یعنی پهلوی، از طریق برنامه های به شدت در حال تغییر فرهنگ و هویت به هویت مدرن داشت و در دورانی که همه جریانهای روشنفکری و مدرنگرای چپ و راست در مقابل اقتدار حکومت پهلوی شکست خورده بودند، از بطن جریان دینی و مردمی انفجاری از رخ داد که به دنبال احیای دین در تمام ساحات زندگی مردم بود... وقتی ما از انقلاب اسلامی حرف میزنیم این مفهوم را داریم واکاوی میکنیم. انقلاب اسلامی از حرف میزد که در دنیای جدید به محاق رفته بود و ریشه گرفتاریهای غرب بود. انقلاب اسلامی از حرف میزد که به دلیل تمامیت خواهی و دنیا طلبی و خودمحوری انسان مدرن مغفول بود. انقلاب اسلامی از اندیشه و انگیزه و رفتار حرف میزد که شاخصهای آن با آزادی مدرن متفاوت بود و از حرف میزد که ولایت کفر و استکبار را برنمیتابید و موارد دیگر... عدالتخواهی جریان انقلاب اسلامی با عدالتخواهی جریانهای چپ مدرن در دو ساحت متفاوت است: اول در معنا و شاخصهای عدالت، و دوم در سایر ارکان گفتمان خود مثل توحید و نبوت و امامت و ولایت و ... امروز جبهه عدالتخواهی، در عین اینکه باید مطالبه گر تحقق عدالت در تمام ارکان جامعه ایرانی باشد، باید سایر ارکان پارادایم انقلاب اسلامی را هم مطالبه کند... و طبعا نمیتوان در ذیل گفتمان انقلاب اسلامی بود و دم از عدالت زد ولی در فرهنگ لیبرال نفس کشید. نمیتوان دم از عدالت زد ولی تفسیر غربی از آزادی ارایه کرد و یا امامت و ولایت را فراموش و کم رنگ کرد... به عبارت دقیق تر، و جریانی که با تکیه بر عدالت بخواهد سایر ارکان انقلاب را فراموش کند فهم درستی از و ندارد. https://www.instagram.com/p/B8YV-culKZO/
* عدالتخواهی یا عدالت سواری؟ * سنت عدالتخواهان انس با صحیفه بود و مستفیض شدن از چشمه زلال حضرت روح الله... خصوصا آنجا که از جنگ و میگفت... و یا کوبیدن استخوان شتر فرامرز رفیع پور بر سر اسب تروای که کارگزاران زین اش کرده بودند... و یا پخش -ای_به_پیشگاه_تاریخ و جزوات فرزند خلفش، و تحصن و اعتراض در دانشگاه و مجلس و وزارت خانه و ... به و و بی عدالتی و بی تدبیری و ... و یا صدها مجله و نوشته و فیلم و سخنرانی در بازخوانی و . در تمام این دوران هم جز رهبر انقلاب که نفس گرمش مشوق و انگیزه بخش عدالتخواهان بود، عموم سیاسیون و مسوولان، این جریان را مغضوب درگاه خود کرده بودند و همچنین مطرود ساختارهای مدیریتی نظام... در آن دوران که جریان عدالتخواه پیگیر آرمانهای انقلاب بود و هزینه انقلابی گری و عدالتخواهی را می داد برخی در شهرداری و بنیاد و نهاد و امثالهم مشغول امور مباح و مستحب خود بودند و کاری با انقلاب و عدالت نداشتد... ولی امروز با کمال تعجب میبینم که همان کسانی که هیچ سابقه ای در عدالتخواهی ندارند، و حتی مبانی، سابقه و عملکردشان مغایر با عدالت و انقلاب اسلامی بوده، بنا به اقتضای نسیمهای سیاسی، بناگاه عدالتخواه شده اند. در آن ایام که دوستان ما مشق عدالتخواهی و رفع میکردند و هزینه اش را میدادند امثال مجید حسینی در کفا و شهرداری و همشهری و امثالهم مشق می¬کردند و کوچکترین اثری از مفهوم و مصادیق عدالتخواهی و در تفکر و منش و رفتارشان نبود و در سایر امور انقلاب اسلامی مثلا در فرهنگ هم شهره به منش بودند (و هستند) ولی امروز که اوضاع و مدیریت کشور به واسطه همت مشترک جریان و به وخامت رفته، امثال ایشان جهت وزش را درست تشخیص داده و دم از عدالت میزنند علی ای حال، من چون سابقه و تفکرات و منش این دوستان را میدانم و میشناسم هشدار میدهم که بوی می آید... عدالتخواهی نباید به دست مصادره شود ممکن است برخی بگویند که آقا اگر کسی از گذشته خودش توبه کند و برگردد شما ایشان را نمی پذیرید؟.... پاسخ من این است که بله.. با آغوش باز هم ایشان را میپذیریم ولی عَلم خودمان را هم به دستش نمیدهیم و امیرِ لشگرش هم نمی کنیم. https://www.instagram.com/p/B8Y1uaQlsxy/
تداوم انقلاب اسلامی
* جریان انقلاب اسلامی، لوکوموتیو پیشرفتِ عدالت محور در ایران است * عزیز نجف پور جناب در گفتگویی تلوزیونی، گزارشی از فزاینده در ایران و توسعه بی عدالتی میدهد و متعاقبا جریان را خطاب میدهد که چرا در برابر این روند ساکتند و البته دلیل این سکوت را ناشی از بخشی از جریان انقلاب می داند... ولی این مدعیات صغری و کبرای درستی ندارد: 1- اواخر دهه شصت و نیمه اول دهه هفتاد، سالهای جریان انقلاب است. نقد برنامه های سرمایه دارانه مرحوم ، یکی از مهمترین نمودهای سیاسی و اجتماعی جریان انقلاب است. البته جریان چپ سنتی هم تا حدودی با جریان انقلاب (موسوم به الله)همراه است. 2- نیمه دوم دهه هفتاد و در دوران که غالب جریان چپ سنتی شده و دست از عدالتخواهی کشیده اند، باز جریان انقلاب در کنار نقد فرهنگی و سیاسی جریان اصلاحات، مدعی اصلی عدالتخواهی و منتقد تداوم سیاستهای سرمایه دارانه اینبار توسط جریان اصلاحات در کشور است. شعارهای رقابتهای سیاسی جریان انقلاب هم در همین کانتکس عدالت خواهی است و در همین بستر است که کاندیدای جریان اصولگرا-انقلابی رای می آورد. 3- فارغ از رفتارهای خاص رییس دولت نهم و دهم که همان هم مبتنی بر عدالتخواهی است، بدنه مدیریتی این دولت که متشکل از نیروهای انقلاب است و بعد از بروز انحراف در رییس جمهوری وقت باز هم در بدنه میانی دولت نقش اصلی را بازی میکند، لوکوموتیو عدالتخواهی است. 4- جریان که فرزند دو جریان و اصلاحات است، فاز دیگری از توسعه سرمایه دارانه در ایران را رقم میزند و علاوه بر بحران اقتصادی، شکاف طبقاتی را توسعه میبخشد و اینبار هم یکی مهمترین انقادات جریان انقلاب بدیشان باز مساله عدالت است. 5- رهبری هم به عنوان تئوریسین و استراتژیست اصلی جریان انقلاب، در تمام این فرآیند بزرگترین علمدار عدالتخواهی در مقام نظر و عمل در کشور بوده و هست. عدالت و معنویت روح است. 6- جالب اینکه غالب عناصری از جریان انقلاب که درگیر شده اند، به مرور از جریان انقلاب خارج و به جریان اعتدال پیوسته اند. پس انقلابیون فاسد، عملا در جرگه اعتدالیون قرار گرفته اند و دیگر نمیتوان اسم جریان انقلاب بدیشان گذاشت. چرا که انقلابی گری با مبارزه، محرومیت، سختی و ... همراه است و اگر کسی طعم فساد را چشیده باشد دلیلی ندارد به انقلاب پایبند باشد مگر برای نفاق که آنهم در شیب سیاست در ایران دوامی ندارد. 7- البته امروز عدالتخواهی جریان انقلاب رفته رفته پخته تر و انضمامی تر شده و مثلا بدین جمعبندی رسیده که فقط شعار عدالت دادن و نقد عملکرد دیگران کفایت نمیکند بلکه باید سیاستها و اقدامات پیشرفت عدالت محور هم تدوین و اجرایی شود و از سوی دیگر توان مدیریتی و اجرایی و کارآمدی لازم هم باید تامین شود(این مهم خصوصا بعد از نارسایی های دولت نهم و دهم بیش از پیش نمایان شد) چرا که نسبتی با قاموس انقلاب ندارد. فلذا کاهش شعار و افزایش مغایرتی با عدالتخواهی که ندارد، بلکه تنها مسیر عاقلانه تحقق است. 8- با این اوصاف مشخص است عبدالکریمی در سخنانش دچار آشفتگی و تعارض است... به نظر میرسد عبدالکریمی به درستی دریافته که لوکومتیو تحول در ایران، جریان انقلاب اسلامی است و البته بزرگترین منادی هم همین جریان است ولی چون بین خود و رویکردهای سیاسی و فرهنگی جریان انقلاب نسبتی نمی یابد فلذا ناخودآگاه زبان به نقد و اتهام جریان انقلاب می گشاید. نقد و اتهامی که به طرز بارزی رسوا و ناوارد است. 9- در نهایت اینکه، این نقدها بیش از اینکه مایه نگرانی و اضطراب جریان انقلاب باشد، مایه اطمینان خاطر بیشتر جریان انقلاب در بلوغ و جدی تر شدن در تحقق است. @a_najafpour
کلا جنس مقوله با مقوله فرق دارد در فناوری رویکرد اصلی است که البته آن هم پیوستهای اجتماعی لازم دارد ولی در فضای مجازی رویکرد اصلی باید باشد... در معماری، به غیر از تخصص فنی، تخصصهای دیگری اعم از اجتماعی و اقتصادی و سیاسی و ... لازم است. آرایش مهندسی مرکز ملی و شورای عالی فضای مجازی اشتباه استراتژیک است.
* آزادی در فضای مجازی * بحثی با جناب ناظمی قراباغ در برنامه تلوزیونی داشتیم در باب و که در جایی ایشان به موضوع در فضای مجازی تمرکز کرد و من کلی استدلال کردم که آزادی در فضای مجازی بیشتر افسانه است و حکمرانان با صورتکی بزک کرده از شعارهای قشنگ، قلبی از استبداد دارند و هر جا منافعشان اقتضا کند چهره واقعی شان را نمایش می‌دهند و البته با مزورانه ترین روش ها هم خود را توجیه می‌کنند... امشب که قرار است برنامه پخش شود اتحادیه اروپا و پیشواز رفته و شاهد ادعای مرا پیشاپیش تیتراژ رفته اند. پیام کلی من این بود: * توسعه سکوهای بومی راهکار تامین مردم ایران است * پخش برنامه زاویه امشب چهارشنبه ۱۰ اسفند ۱۴۰۱ ساعت ۲۲:۳۰ شبکه چهار @a_najafpour https://eitaa.com/a_najafpour
حادثه برای همه هموطنان ایران مایه ناراحتی و تالم است ولی بروز سانحه برای قشر زحمتکش و جامعه، تالم و ناراحتی صدچندان دارد. توده مردم ابایی از کار و زحمت و سختی ندارند ولی بی عدالتی و غیرقابل تحمل و پذیرش است. سالهاست که عقلانیت مدرن و جریان ، عبارت مستضعف را از ادبیات رسمی کشور حذف کرده و آنها را آسیب پذیر و کم برخوردار نامیده است ولی این تلقی درست نیست و واقعیت اینست که قشر گسترده ای در کشور هستند که توسط جریان قدرت و ثروت به استضعاف کشیده شده اند. اگر بنا باشد در حوادث مشاغل سخت دنبال مقصرها بگردیم حتما باید اول سراغ "جریان توسعه" برویم. افتخار جریان ، عدالتخواهی اسلامی و دفاع از حقوق مظلومان و مستضعفین و پیشرفت بومی بوده و خواهد بود. https://eitaa.com/a_najafpour