eitaa logo
آبادی شعر 🇵🇸
1.5هزار دنبال‌کننده
7.8هزار عکس
1.8هزار ویدیو
26 فایل
راه ارتباط با آبادی شعر: @Hazrate_baran_786
مشاهده در ایتا
دانلود
پيش از اين اي يوسف ليلا نديده ديده‌اي اولين بار است كه پيش پدر خوابيده‌اي من كه از آغاز غصه خورده‌ام، غم ديده‌ام، اولين بار است مرگم را به چشمم ديده‌ام پيش چشمم پيكرت را تيرها بوسيده‌اند اولين بار است كه بر اشك من خنديده‌اند تيغ از بالا و پايين رفتن آخر خسته شد اولين بار است كه با نيزه پلكي بسته شد با نوك تير و سنان و نيزه و شمشير تيز اولين بار است اينگونه تني شد ريز ريز با تماشاي تنت چشمان من مبهوت شد اولين بار است در ميدان عبا تابوت شد بر لبان قاتلت ديدم تبسم آمده اولين بار است زينب بين مردم آمده
یاران چه قصّه‌ای است دلم شور می زند بلبل دوباره ناله ی مخمور می زند پاییز آمده مگر از راه، کربلا؟! چون باد چشم زخم به انگور می زند ناخوانده نیستیم چه رسم نوازش است؟! این کوفه ای که سنگ به مامور می زند دردانه‌ی پیغمبر نوریم ای خدا لعنت به آنکه وصله ی ناجور می زند جز حرف حق نیامده در هر کلام ما حق نیست آنچه دشمن منفور می زند باشد غلاف تا برسد موعد ظهور شمشیر ما که گردن مزدور می زند
ای‌کاش می‌رفتی تو از یادم ای‌کاش می‌رفتم من از یادت سرو دلم خشکیده بعد از تو راستی! چطوره حال شمشادت؟ وقتی‌که سهم ما رسیدن نیست دیگه نباید فکر هم باشیم جای نشستن زیر سقف عشق باید که هرچه زودتر  پاشیم بااینکه خیلی قرص بود اما دیدی که قفل قلب من وا شد؟ می‌خواستم راهت ندم هرگز عاشق نشه این قلب، اما شد آره! حالا باید بسوزم من با این آتیشی که به‌پا کردی آباد بودم، اومدی اما ویروونه تو قلبم بنا کردی
عاقبت بین عبایی جگرم را بُردم با چه وضعيتی آخر پسرم را بُردم
Rasooli-AliAkbar-03.mp3
34.02M
روضه علی اکبر(ع) 🍁🏴
هم بهتر است پای عزای تو سر شکست هم بهتر آنکه در غمت از هر نظر شکست چیزی  نداشتم  سر  بازار  عاشقی جز این دلی که هست-بفرما بخر ؛ شکست میخواستی برای کسی جز تو نشکند !؟ اصلاً  فدای خواستنت دل اگر شکست هرکس برای روضه‌ی تو خرج می کند هرگز نمی‌شود همه‌ی عمر ور شکست اوج لطافت است سرودن برای تو گفتم "حسین جان" دل اهل هنر شکست یک لحظه دست و پا زدی و جبرئیل هم آنقدر بال وپر به زمین زد که پر شکست حالا چگونه از غم داغ  تو  نشکنیم ؟ وقتی برای درک تو کوه از کمر شکست ▪︎▪︎▪︎ بالا سر  ضریح  تو قلبم شکسته بود پایین  پات  آمدم  و  بیشتر  شکست دنیا هنوز بر سر پا ایستاده بود ؟ روزی که قامت تو ز داغ پسر شکست؟
رُخش چه صبح ملیحی، لبش چه آب حیاتی علی اکبر لیلاست بَه چه شاخه نباتی بدون چشمۀ لعلش نبود در همه هستی نه چشمه‌ای نه قناتی، نه دجله‌ای نه فراتی دمیده بر سر دنیا چه آفتاب بلندی نشسته در شب لیلا چه ماه با برکاتی قدش چه سرو بلندی، چه گیسویی چه کمندی چه مرتضی سکناتی، چه مصطفی وجناتی چه دلبری چه دلیری، چه بی‌مثال و نظیری چه یوسفی چه عزیزی، «چه ماورای صفاتی» حواس قافله رفته‌ست در صدای اذانش هلا چه حیّ علایی، چه عجّلوا بصلاتی حسین با پسرش ردّ شدند از غزل من پسر چه ماه جمیلی، پدر چه باب نجاتی چه روزها که به لیلا گذشت و رفتی و می‌گفت «مضی الزمان و قلبی یقول انّک آتی»
چگونه پدر از زمین جمع سازد علی را علی را علی را علی را
😭😭😭😭😭
ای مطلع خونین جدا مانده ز پیکر ای آیه‌ی مشتق شده از سوره‌ی کوثر رسم الخط دلدادگیت، مشق شب ماست شاگرد دبستان تو شد، منبر و دفتر ای مکتب تو کشتی امنی که ز طوفان انداخته در وادی ایمن شده، لنگر بر مرکب نی، ای سر چون لاله پر از خون جاری شده از لعل لبت، مصحف داور هر چند نشد فلسفه‌ی حج تو کامل قربان شده از روی ادب، حضرت اکبر باید به ره دوست شبیه تو فدا کرد عباس وفادار و علی اکبر و اصغر شب، شال سیاهیست که در این غم عظمی پوشیده به سر، دور فلک، جمله سراسر
هدایت شده از اشعار "عاصی"
EyAliAkbar-MahmoodKarimi.mp3
10.89M
🎼 ای علی اکبر حسین... 🏴🏴🏴 🍃🖤🍃😭
فرزنـد ابوتـراب تا علقمـه تاخت در وسوسـه ی آب ادب کرد نباخت هر عضو تنش که گشت سیراب فرات بخشید بـه نیزه یا کـه در راه انداخت
به هر چای من دست رد می‌زنم به‌جز چایی روضه‌هایت حسین!
شراب خانه و میز قمار می‌خواهد بنی‌امیّه حمار و خمار می‌خواهد بنی‌امیه فقط مردمان بی‌طرفی به بی‌تفاوتی روزگار می‌خواهد بنی‌امیّه فقط شیعیان نادانی فریب‌خورده و بی‌اختیار می‌خواهد بنی‌امیّه علی را میانه‌ی میدان بدون دُلدل و بی‌ذوالفقار می‌خواهد بنی‌امیّه امام جماعتی اهلِ نماز و روزه ولی بی‌بخار می‌خواهد بنی‌امیّه امام و رئیس جامعه را عبا به دوش ولی تاجدار می‌خواهد بنی‌امیّه سیاستمدار بی‌خطری که با یزید بیاید کنار می‌خواهد فریب کار و ندانم بکار و سازش‌کار از این قبیل سیاستمدار می‌خواهد بنی‌امیّه فقط آن شریح قاضی را که وقت فتنه بیاید به کار می‌خواهد بنی‌امیّه أبا شهوت و أبا شکمی نزول خواره و بی‌بند و بار می‌خواهد که هرچه می کشد اسلام از منیّت ماست حسین جان به کف و جان نثار می‌خواهد که هرچه می‌کشد اسلام از جهالت ماست علی بصیرت عمّاروار می‌خواهد کسی که ماه بنی هاشم است سقّایش حضور در وسط کارزار می‌خواهد کسی که ماه بنی هاشم است سربندش سپاه حرمله را تار و مار می‌خواهد کسی که ماه بنی هاشم است مهتابش لبان تشنه، دل بی قرار می‌خواهد "در انتظار نشستی، در انتظار بایست" هنوز حضرت معشوق، یار می‌خواهد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
جوانی داشتم خوش قَد و بالـا ؛ فلك دیدی جوانـم را گرفتند؟! کوثر آقایی زاده 🖤
چه‌می‌شد هردوگل پرپر نمی‌شد یکی می‌شد، یکی دیگر نمی‌شد علی‌اصغر علی‌اکبر نشد، کاش علی‌اکبر علی‌اصغر نمی‌شد...
از قصهٔ مِهرمان مثل می‌ریزد یاد تو به کام دل عسل می‌ریزد هر بار که "یا حسین" را می‌گویم از گوشهٔ چشم من غزل می‌ریزد @abadiyesher
دنبال عضوعضو تو من خوب گشته‌ام امّا گمان کنم دو سه عضو تو گُم شده
می‌نویسم عشق و بی‌تردید می‌خوانم جنون هرکسی دیوانه‌تر السابقون السابقون می‌نویسم عشق و بی‌تردید می‌خوانم حسین عاقلان دانند لکن اکثرا لایعقلون این سرشت ماست؛ از خاکیم، خاک کربلا سرنوشت ماست پس انا الیه الراجعون صرف یک دل‌دادن و عرض‌ارادت شرط نیست باید امضا کرد این دلنامه را با دست خون
صلی الله علیک یا ساقی العطاشی، یا اباالفضل العباس یا قمر العشیرة با دست لرزان می‌نویسم باز از آن دست از دست لطف اوست می‌گیرد توان دست آری همان دستان که چون از پیکر افتاد تا نشکند زد بر کمر هفت آسمان دست آری همان دستان که می‌گردد دخیلش با انتظار دستگیری، بی‌کران دست بهر توسل در گره‌های ضریحش دارند هر دم جملۀ پیغمبران دست باب‌الحوائج گشت فرزند یدالله تا در گرفتاری بگیرد از جهان دست نازم یل ام‌البنین را آن‌که بی‌دست بسیار از مردم گرفته هر زمان دست نازم چنین پیمان‌شناسی را که این‌‎سان با خشم زد بر سینۀ خط امان دست نازم ادب را که به روی سینه دارد همواره در پیش امام عاشقان دست باب علمداری و سقایی و یاری است میراث‌دار حیدر است این پرتوان دست الحق که برق چشم‌هایش ذوالفقاری است بسیار دشمن را به نابودی کشانده است روی برادر دید در آیینۀ آب آن‌گاه که پر کرد از آب روان دست پس آب را بر آب می‌ریزد چه زیبا اوج وفا را می‌کند اینجا عیان، دست آن دست‌ها از پیکر افتادند آن‌گاه حتی وفا هم شست گویی از جهان دست ای شانۀ موی پریشان رقیه افتادی از پیکر چرا ای مهربان دست او کیست می‌کوبد ستم از کشتنش پای او کیست می‌کوبد به سر از غم جهان دست این قامت سرو است برپا مانده هرچند چون برگ می‌ریزد از او باد خزان دست دستان خورشید است دستان قمر را چون پاره‌های نور در دامن کشانده است برخیز یاعباس اندوه بزرگی است با جان بگیر از زینب قامت‌کمان دست وقتی که رفت از کربلا یک کاروان سر جا ماند پیش علقمه یک آسمان دست وقتی هدف باشد رضای حضرت عشق در پیش پایش داد باید چشم، جان، دست در کاخ دشمن گفت طفلی کو عمویم تا که بگیرد پیش چوب خیزران دست با چشم گریان، عمّی العباس گویان بر سر نهاده حضرت صاحب‌زمان دست بس شعرها گفتند مشتاقان از این دست بس چاره شد درد گرفتاران از آن دست این بیت‌ها یک مصرع شعر تو تنهاست ناگفته‌ها بسیار از این دست مانده است
♦️واکنش " ابوصلاح" فعال رسانه ای فلسطینی به ترور نافرجام ترامپ: 🔹"یک خراش کوچک روی گوش ترامپ جهان را به لرزه درآورد اما کشتار ۱۵۰ انسان تنها در یک حمله در غزه یک اتفاق عادی است."
Mahmoud Karimi - Bala Bolande Baba.mp3
3.95M
🏴بالا بلند بابا گیسو کمند بابا😭
حسین آمد به میدان و دوباره قامتش تا شد که پیش چشم خونبارش ، جوانش ارباً اربا شد چه کرده این جوان یارب؟نمی‌دانم گناهش چیست؟ که این سان بر سر قتلش؛میان کفر دعوا شد [برادرجان مرو بی من، بمان بابایمان تنهاست] زبان طفل شش ماهه؛ درون خیمه‌ها وا شد درون خیمه می‌گِریَد، به دور از دیده‌ی مولا خدا تنها خبر دارد، چه‌ها با قلب لیلا شد نگویم در پس پرده، که اکنون روضه مکشوف است برای روضه‌خوانان هم؛علی‌اکبر معمّا شد درون مجلسی بودم، شنیدم روضه خوانی گفت؛ چه سان آن قامت رعنا؛ به روی یک عبا جا شد؟
29.05M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
دوربین مخفی / روضه بی ریا گوشه خیابون دم سازنده کلیپ گرم🖤❤️😢