eitaa logo
آبادی شعر 🇵🇸
1.6هزار دنبال‌کننده
8.1هزار عکس
1.9هزار ویدیو
40 فایل
راه ارتباطی: @Hazrate_baran_786
مشاهده در ایتا
دانلود
یکم طبیعت پاییزی اصفهان ببینیم کیف کنیم😍😍
عکاس خودم☺️
عکاس خودم☺️
هدایت شده از جزیرهٔ تنهایی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نتانیاهو پاشو وقت حموم شد 🤭 شعرخوانی با لهجه‌های مختلف 😂 به ترتیب حضور: امین شفیعی فرشته پناهی (اصفهان) زهرا آراسته‌نیا (دزفول) لیلا تندرو (کرج) محمد صفایی (قزوین) البرز بهرامی (گچساران) محمد عظامی (رشت)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
از لحاظ روحی احتیاج دارم یکی مثل جلیلی اینطوری محو تماشام باشه😭😭😂 @abadiyesher
دل عالمی ببردی و به غیر دل سپردی سر این گرفت و گیرت، تو بگو چه سود کردی؟ @abadiyesher
هدایت شده از 🕊طلبگی
تصویر معناداری که سازمان تبلیغات اسلامی از سردار قاآنی منتشر کرد https://eitaa.com/talabeh1378
نیمه شب، چینی اگر پیرهنت بردارد بادِ دزد آمده از عطر تنت بردارد رعد و برقی اگر از پنجره آمد بی‌شک آسمان خواسته عکس از بدنت بردارد آتشِ نیمه‌ی شب، پنجره می‌خواهد صبح پرده از رازِ گلستان شدنت بردارد #‏غلامرضا_طریقی‬ @abadiyesher
آخرش یک شب به پایت جان خود را می‌دهد آن که پای چشم تو، ایمان خود را می‌دهد لحظه‌ی آخر، سرم را توی آغوشت بگیر موج در ساحل تمام جان خود را می دهد روی لبهایم لبی بگذار، تا سیرم کنی آدم از بیچارگی وجدان خود را می‌دهد بعد یک بوسه فقط دارم اَنَااَلحَق می‌زنم مرد با جانش بهای نان خود را می‌دهد چشمهایت بس که با سبک عراقی در هم است خواجه با آشفتگی دیوان خود را می‌دهد شـاه قاجـارم که وقتی رقص باله می‌کنی روی کاغـذ یک شبه ایران ِ خود را می‌دهد @abadiyesher
دیگر گره خورده وجودم با وجودش محکم شده با ریشه‌هایم تار و پودش روی تمام فرش‌های دست‌بافم جامانده رد پای رویای کبودش سلول‌هایم را شبیه مشتی اسفند پاشیده‌ام در آتش از بدو ورودش باید به این آتش بسوزم یا بسازم؟ وقتی به چشمم می‌رود هر روز دودش آیینه‌ام با شمعدان‌ها عهد بسته حتی ترک هم بر ندارد در نبودش از نارون‌های سر کوچه شنیدم: می‌آید او؛فرقی ندارد دیر و زودش دل بر نخواهم داشت از این عشق معصوم چون اصفهان از پاکی زاینده‌رودش #‏حسنا_محمدزاده‬  @abadiyesher
لبت “نه” گوید و پیداست می‌گوید دلت آری که این‌سان دشمنی یعنی که خیلی دوستم داری @fadaye_ali
هدایت شده از 🕊طلبگی
باید نوشت از جریانی که دفن شد از شوق کودکان، هیجانی که دفن شد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ترسم اندر بر اغیار برم نام عزیزت چه کنم بی تو چه سازم؟ شده‌ای ورد زبانم @abadiyesher
سرد و بی طاقت و یک‌ریز، دلم می‌لرزد دو قدم مانده به پاییز، دلم می‌لرزد … @abadiyesher
ساده انگاشتمت، ساده نه‌انگاشتی‌ام از سحر تا به سحر روی هم انباشتی‌ام هرچه خوش بود به من گفتی و باور کردم باز با این همه، خوشحال مپنداشتی‌ام کاش در چشم تو یک بوته‌ای از گل بودم تا تو چون گُل وسط باغچه می‌کاشتی‌ام حیف، ما آدمیان برده‌ی امیال شدیم نکند باب همین میل نگه داشتی‌ام منّتی نیست اگر ما به هم عادت کردیم مثل تاجی به سر خویش که نگذاشتی‌ام تشت رسوایی‌ام از بام چو افتاد زمین... پرچمم کردی و بر بام خود افراشتی‌ام یک قراری بگذاریم اگر قهر شدیم هرکه قهر است خود اقرار کند؛ آشتی‌ام @abadiyesher
«در نزن» جز تو کسی در دلِ من ساکن نیست زحمتت می شود از جای خودت برخیزی! @abadiyesher