eitaa logo
آبادی شعر 🇵🇸🇮🇷
2.1هزار دنبال‌کننده
9.6هزار عکس
2.5هزار ویدیو
105 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
با مُسمّایی و نامت را چه زیبا بُرده اند اهل دل جام حسن از دست قاسم خورده اند تو کریم بن کریمی و عزیز نجمه ای سائلان غیر شاهی مثل تو افسرده اند آنقدر زیبایی و بویت دل انگیز است که یاسهـای با طراوت پیش تو پژمرده اند آن میِ نابی که در دست حسن بار آمدی در شراب ناب تو صاحبدلان چون دُرده اند خال لبهایت دهان کعبه را انداخت آب آسمانیها به احرام تو کُشته مُرده اند پیش تیغت نصف خواهد شد سپاه کوفیان الحق این نام تو یاقاسم به جا آورده اند گرچه رمز حاجت عالم صدوده بار بود با تو اما دیگر از این سیزده نشمرده اند از همان اول دخیل عشق آل هاشمم من غلام حضرت جانانِ عالم  قاسمم : دستِ خالی نرود هیچ کسی بی تردید بانیِ سفره ی امروز است سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، سالروز ولادت حضرت بر همه ی امام حسنی ها مبارک🌹
برایت خواب ها دیدیم روزی آستانت را بنا خواهیم کرد از طوس هم حتی چراغان تر
شعرِ من واژه ی من لُبِّ کلامم حسن است شب سلامم حسن و صبح سلامم حسن است با حسن زنده و با عشق حسن خواهم مُرد حُسنِ مطلع حسن و حُسنِ ختامم حسن است هرکسی زنده به عشق است نمیرد هرگز زنده ی عشقم اگر رمزِ دوامم حسن است مثلِ رودم که حسن ذکرِ قعود است مرا مثل کوهم که شب و روز قیامم حسن است پدرم هرچه مرا نام نهاده است گذشت من از این لحظه از این ثانیه نامم حسن است سرِ من سبز ، زبان سرخ ، سرم هم برود أیُهاالناس بدانید ; امامم حسن است . 🔸شاعر: =========================== 🔹
قوتت همه شب خون جگر بود ، حسن جان گریان ز غمت چشم سحر بود ، حسن جان از دوست و دشمن به تو پیوسته ستم شد مظلومی تو ارث پدر بود،حسن جان... 🥀 🏴
دیوار و در و روضه ی مادر ، کوچه پرپر شـدن ِ سـوره ی کـوثر، کوچه لاحــولَ و لا قــوةَ الا بالـلّـه ...! والله حسـن شـهیـد شد در ، کوچـه 🖤 🏴
رسیدم از سفر و هرچه دیده‌ام حسن است که اربعین همه‌اش هم حسین هم حسن است نفس نفس علی است و تپش تپش زهراست و دم حسین اگر هست  بازدم حسن است مِن الازل علی است و الی الابد زهرا به هر دل است حسین و به هر حرم حسن است نوادگان حسین وحسن یکی هستند و جَدِ ارشدِ این نسل محترم حسن است به هرکجا که روی آسمان همین رنگ است که در نجف حسن و در مدینه هم حسن است طریقِ کرببلا هم که سفره داریِ اوست میان راه ببین که قدم قدم حسن است فقیرها همه در اربعین کریم شدند چه جای حیرت ما تا ابالکرم حسن است به روی تیرک این جاده‌ها به موکب‌ها نگاه کن که  ببینی به هر علَم حسن است پیاده‌ها به حرم می‌رسند و می‌فهمند کسی که رفتنشان را زده رقم حسن است چو میزبانِ همه قاسم است و عبدالله حسین نه به گمانم در این حرم حسن است *    * رسید  کرببلا زینب و بر حسین اش دید کنار مادرشان روی خاک غم حسن است *    * از آن زمان که حسین از حسن شنید چه شد جگر خراش حسین و پُر از الم حسن است  از آن زمان که نشستند و حرفِ کوچه زدند به پیچ و تاب حسین و به قدِ خم حسن است 🔸شاعر: ________________
هدایت شده از کشکول شعر و ادبیات
روی تـو از نسیـم سحــر دلنـوازتر گیسوی توست از شب یلدا درازتر روی تو باز بـود و در خانـهٔ تو باز ای چشم‌هایت از همه مهمان‌نوازتر هرگـز یتیـم‌های مدیـنه ندیده‌اند از ذکـر مهـربان حسن چاره‌سازتر صلح تو شد دلیل سرافرازی حسین ای از تمــام اهــل جهان سرفــرازتر حتی شریک زندگی‌ات دشمن تو بود مولا کـدام داغ از ایــن جانگدازتر؟ از تیـرها نگفتم و تابـوت زخمـی‌ات طاقت نداشتـم بشود روضه بازتر...
. 💠 صلَّى اللّٰهُ عَلَيْكَ یا حَسَنَ بْنَ عَلِی الْمُجْتَبی در نیمۀ ماه خدا، ماه خدا آمد چشم و چراغ شیعیان، شمس هدی آمد ماه خدا را تیغ ابرویش دو قسمت کرد آن ماه بی‌همتا که دل برد از خدا آمد از پای تا سر مصطفایی دیگر است این نور دلبند زهرا نور چشم مرتضی آمد آمد معزّالمؤمنین و یار محرومان آیینۀ حُسن خدا، بحر سخا آمد نامش حسن، رویش حسن، خویش حسن، ای جان! بویش حسن، مویش حسن، حُسن رسا آمد نور سیادت می‌درخشد از جبین او میراث‌دار هیبت خیرُالوَری آمد شاه جوانان بهشت و رشک مهرویان بر مهربانان جهان فرمانروا آمد تندیس بخشایندگی، شرح شکیبایی تصویر نیکوییّ و تفسیر صفا آمد الگوی حلم و معدن علم و سپهر سِلْم سرمشق تسلیم و رضا، روح دعا آمد سرچشمۀ ایثار و تمثال خداترسی آن مهربانِ با غریبان آشنا آمد شاه کریمی که گدایان دو عالم را یک گوشه‌چشمش می‌کند حاجت‌روا آمد در پیش حُسنش ماه نو می‌آورد سجده نوری که نامش می‌دهد دل را جلا آمد برچیده شد از جمع مشتاقان پریشانی از تاب مویش تا نسیمی جان‌فزا آمد دیگر چه غم از احتیاج و رنج و بی‌چیزی آمد کریم آل طاها، مجتبی آمد ✍️ 🕊•┈┈••✾•🍀🌺🍀•✾••┈┈•🕊
فکری برای پر زدن بال من کنید  من را اسیر زلف امام حسن کنید
از دست تو احسان و کرم می چسبد با یاد تو بغض و اشک و غم می چسبد هرچند که زائری نداری اما ... در صحن خیالی ات،قدم می چسبد
اگر می‌آمدی ایران تو مرقد داشتی حتماً به جز گلدسته و نقاره گنبد داشتی حتماً شمال شرق ایران یا جنوب غرب یا مرکز تو هم در بخشی از این خاک، مشهد داشتی حتماً کنار مضجعت در آخرش با شوق با فریاد پس از صل علیٰ،آل محمد داشتی حتماً کسی با کفشهایش در حریم تو نمی‌آمد به دور مرقدت از صحن‌ها حد داشتی حتماً «مُؤَیِّد» داشتی در مشهدت با شعرهای ناب و در کل زمین کلی مُؤَیَّد داشتی حتماً اگر می‌آمدی ایران شبیه حیدر کرار تو هم بین اذان یک جفت اَشْهَد داشتی حتماً همیشه سمت بابُ الْقاسمت غوغای زائر بود خودت هم از همانجا رفت و آمد داشتی حتماً
به نام زاده‌ی خیرالعمل به نام حسن که‌ خورده است ردیف غزل به نام حسن خدا به دست کریمان سپرد دنیا را همین که خورد جهان از ازل به نام حسن شبیه حضرت مولا کریم و مهماندار چنان که نام علی شد بدل به نام حسن سه بار هستی خود را به سائلان بخشید چنین شده که کرم شد مثل به نام حسن به لطف مادر خود نوکر حسن شده‌ام که شیر داد مرا در بغل به نام‌ حسن تمام خواهشم این است لحظه‌ی مرگم بگیر جان مرا ای اجل به نام حسن @abadiyesher