با حسرت پرباز‌کردن‌ها در جسم من روحی زمین‌گیر است اما دلم هر بار می‌گوید پر باز کن پرواز اکسیر است #پریسامصلح #چالش_تصویر @abadiyesher

رویای من این است که پرواز کنم این بال پریشان شده را باز کنم دل کندن از این عصر پراز حاشیه را در خلوت بی واهمه آغاز کنم #افسانه_رحیم‌زاده #چالش_تصویر @abadiyesher

💌 #شاعرانه آنقدر زدم فریاد ، از دردِ زیادِ غم پروازم برفت از یاد ، در رنجِ سیاه شب هر لحظه پَری بستم ، با بالِ شکسته‌تر رختی به دوشُ باز ، آواره‌تر از هر شب.. آنسوی شب دیدم ، نوری نامرئی راهی میانِ دشت ، از دور دست‌های شهر می‌‌خواند مرا چون دوست، می‌برد مرا با خود... راستی یادم نیست! من کوچ می‌کردم، یا او مرا می‌برد؟ آری، حقیقت هست «در آسمان راه‌هاست» اما برای که؟ هر کَس بجوید راه ، هر کَس بجویندش پرهای بی جانم ، باز هم بهم می‌خورد! او می‌کشید من را ، او خالق ِمن بود :) #فاطمه_خزائی #چالش_تصویر @abadiyesher

آنقدر غریب است مهین مهر نهانم باید خبر حال ز ماضی بستانم ای خوش دم وصلی که به حیرانی و مستی مستقبل خاک قدمش بوسه رسانم #محمد_مهرجردی #چالش_تصویر @abadiyesher

دریا ادامه دارد... تا گلوگاه نهنگ‌ها و ذهن پروانه‌ها همواره از رایحه‌ی گلها پُر است بهار را نمی‌توان هرگز از هوش کبوتران دزدید حتّی اگر جغرافیای پشت بام‌ها بر پروازشان خشکیده باشد کبوتران عاشقانه‌ترین پروازند . #سیدمجتبی_قلی‌پور #چالش_تصویر @abadiyesher

پرواز می‌کنم ز جهانم سفر کنم تا این شب پر از هیجان را سحر کنم شاید به گوشه‌ی قلمم بغض بشکند باید تمام بی خبران را خبر کنم انگار با جنون پی اندوه می‌رویم باید درخت غصه و غم بی‌ثمر کنم بسیار شعرهای غم انگیز گفته‌ام می‌خواستم که قلب تو را در به در کنم از عقل می‌روم پی عشق حقیقیم من می‌روم که عشق تو را بی‌اثر کنم #محمدجواد_جلالی #چالش_تصویر @abadiyesher

شکوه راز من چشمان او بود غم آواز من چشمان او بود همیشه هر کجا می دیدم او را_ پر پرواز من چشمان او بود #اسماعیل_جلیلی (غافل) #چالش_تصویر @abadiyesher

به شوقِ وصلِ نگارم کبوتری باشم گرفته حالتِ پرواز بر سرِ کویش #تک_بیت_اول ضعیفان را وصالش نیست ممکن خیالم را پرِ پرواز باید #تک_بیت_دوم #محمد_خوش_آمدی #چالش_تصویر @abadiyesher

در آسمان آبی عشق پرواز روزی سهم من بود بیداری غربت برایم شیرین تر از خواب وطن بود در چشم عاشق پیشه‌ی من حتی بیابان هم چمن بود من با خیالت پرگرفتم نیت گذر از مرز تن بود... #مهتاب_بهشتی #چالش_تصویر @abadiyesher

باز هم لبخند تو اعجاز کرد راه‌های آسمان را باز کرد این عقاب خسته‌ی در بند را بار دیگر عاشق پرواز کرد #فرشته_بهشتی #چالش_تصویر @abadiyesher

دلم پرواز می خواهد ولی با بال قرآنی روم تا کهکشان انفس و آفاق انسانی دلم می خواهد از تاریکی جانم به در آیم که تا روشن شوم از حکمت آیات نورانی از اینکه گنج عمرم را سپردم دست غفلتها گزیدم دست حسرت را به دندان پشیمانی نمیدانم کجا و کی خودم را برده ام از یاد ندانستم نمی دانم,امان از دست نادانی گهی خورشیدم و‌ حرفم نشان از آسمان دارد گهی شب پره‌ای کورم اسیر نفس ظلمانی میان برزخ دنیا و دین سرگشته می گردم هدایت کن مرا یا رب به آن راهی که می دانی #زینب_شمسی_نسب #چالش_تصویر @abadiyesher

در هوس شاعرانه ی شعر، واژه ها پژواک اندیشه ی سپیدم را از دست باد و دست های اقاقیایی که عطر سوزانشان درچشم باد نجوا می کند می ربایند... وکوچه هنوز کوچ چلچله ها را در نگاه پاییز چلیپا دارد.... #مینو_سلیمی #چالش_تصویر @abadiyesher