#یا_زینب
زینب اگر نبود مُسلّم ز کربلا
یک داستان فقط به من و تو رسیده بود
#روح_الامین_کشاف
#یا_زینب
غصّه بازار شام و بَزم مِی، کُشت عمّه را
دیدن روی برادر روی نِی، کُشت عمّه را
#روح_الامین_کشاف
خواهران....
خواهران چون حضرت زینب(ع)عزاداری کنید
با عفاف خویش دین عشق را یاری کنید
آبرو بر دین و ایمان میدهد حجب و عفاف
خواهران با عفت خود آبرو داری کنید
قلبهای خویش را از نور ایمان پر کنید
قبل از اینکه اشک از چشمان خود جاری کنید
بر سر پیمان خود ماندن نشان دین ماست
با امام خویش در پیمان وفاداری کنید
بیحجابی نیست آزادی ،گرفتاری ماست
خواهران خود را رها از این گرفتاری کنید
خوار میگردد زن از کالای بازاری شدن
با شکوهِ عفت خود، ترک این خواری کنید
یاور زینب(س) شدن با نامها بیهوده است
در بصیرت یافتن در مکتبش کاری کنید
#محرم
#امام_حسین
#یا_زینب
#احمد_رفیعی_وردنجانی
دو زینبزاده میدان میروند از خیمهی زینب
دو شیری که کنار او کشیدند قد باهم
نرفته زینب اما میرود دنبالشان مولا
نرفت و جای زینب میدود با گریه زهرا هم
عطش با آفتابِ داغ و قاتلها تبانی کرد
توانفرساست زخم و تشنگی، سرنیزه، گرما هم
ضیافت داشتند آنجا حرامیهای بی احساس
که شمر آنجا صدا میزد سنان و حرمله را هم
صدای آه زینب درنیامد از دل خیمه
ولی مثل حسین آمد صدای آخ سقا هم
فقط دو نیزه کافی نیست رسم جاهلیت بود
که اول سر زدند از تَن پس از آن اِرباًاِربا هم
بهم پیچیده شد این یک زِ هم پاشیده شد آن یک
حسین از خیمه آورده گمانم دو عبا باهم
همیشه ایندو باهم بودهاند از بچگی، حالا
به زیر تیغ تنهاشان به روی نیزه سرها هم
میان شام پس دادند سرها را به مادرها
صدای زینب آمد آنچه بخشیدم نمیخواهم
#حسن_لطفی
#یا_زینب
#صلی_الله_علیک_یا_اباعبدالله
السلام ای دلبر زینب، رسیده خواهرت
با دلی پر خون نشسته روی قبر اطهرت
ای عزیز خفته در خاک ای گل نیزهنشین
خیز! حال خواهرت را در دل صحرا ببین
دشت دهشتناک میباشد میآید سوز غم
گریهی جانسوز اصغر میرسد بر گوش هم
بعد تو سالار زینب، در غروبی جانفزا
هلهله برخاست با آتش، در آن دشت بلا
در میان قتلگاهت دیدمت درهم شدی
تیرها وقتی که باریدند، دیدم کم شدی
زیر سم اسبها رفتی عزیز مادرم
زیر و رو شد قلب خواهر، ای تمام باورم
نای گفتن نیست بسکه تازیانه خوردهام
از چپ و از راست ضربه بیبهانه خوردهام
کوفه و شام بلا هر یک مرا داده عذاب
شام اما بیشتر، ای نور چشم بوتراب
خندهی مردم جدا، زخم زبانهاشان جدا
از روی نیها میافتادند سرها زیر پا
نور ایمان در قلوب شامیان خاموش بود
درد با ما یکسره همراه و همآغوش بود
دخترت دق کرد آنجا، جان جانانم حسین
تا که دیده تشت و حنجر، ماه تابانم حسین
در غم مرگ رقیه، زینبت بیچاره شد
در خرابه خواهرت درمانده و آواره شد
بوریا جای کفن شد خاک بر فرق جهان
با خسوفت از تن ما رفت جان، ای مهربان
بعد تو ای ماه زینب زندگی جز مرگ نیست
در میان باغ قلبم، شاخهای با برگ نیست
میروم اما دل من پیش جسمت خاک شد
در فراق ما برادر نوحهخوان افلاک شد
پرچم پیروزیات را میبرم بر روی دوش
بعد تو رسوا نمایم فتنهی هر دینفروش
#اربعین
#یا_زینب
#مشهدیزاده
🆔@abadiyesher