eitaa logo
آبادی شعر 🇵🇸
1.8هزار دنبال‌کننده
8.5هزار عکس
2.1هزار ویدیو
95 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
خیلی خیلی خیلی التماس دعا
.
سر و مو سوخته و خار به پایش رفته صورتش سرخ و کبوداست صدایش رفته پای کوچک که ندارد رمق رفتن را هرکجا خورد زمین عمه برایش رفته عمه از قبل حنا بر کف پایش مالید پیش خون قدمش رنگ حنایش رفته هرچه ما روضه شنیدیم شبیهش میشد صورت طفل سه ساله به ازایش رفته
صلی الله علیک یا عشق قسم به حال خوشِ حین روضه‌های حسین(ع) بهشت نیست مگر سایه‌ی لوای حسین(ع) به خاک آمده آدم چرا؟؟؟ دلش را برد شمیم سیب دل‌انگیز کربلای حسین(ع) غریب نیست به عالم اگر چه در غربت کسی که می‌شود از عشق آشنای حسین(ع) محرم است و به جانم تب عطش دارم برای جرعه‌ای از شور نینوای حسین(ع) محرم است و دوباره به دهر پیچیده طنین نغمه‌ی جان‌بخش ربنای حسین(ع) تمام شادی عالم بها نخواهد داشت به قدر ثانیه‌ای گریه در هوای حسین(ع) سری به فیض سعادت نمی‌رسد به جهان مگر سری که بیفتد ز تن به پای حسین(ع) چقدر مرگ به راه حسین(ع) شیرین است که زنده می‌شود آن‌کس که شد فدای حسین(ع) بدان امید به فردا رسانم امشب را... مگر نفس بکشم باز در هوای حسین(ع) برایِ عاقبت خیرِ من همین کافیست که هستی‌ام، پدرم، مادرم فدای حسین(ع) حسین(ع) باب نجاتی شده برای جهان جهان حسینیه‌ای می‌شود برای حسین(ع) یقین که هیچ اثر از شعر ما نخواهد ماند مگر هر آنچه نوشتیم در رثای حسین(ع) @asharahmadrafiei
🍀السلام علیک یا اباعبدالله🍀 سرتاسرعالمند مهمان حسین بر سفرهٔ بی دریغ احسان حسین هر کس که قدم به این جهان بگذارد دعوت شده است در فراخوان حسین!
یا حضرت رقیه س_6017040729753256363.mp3
2.7M
🏴مداحی|خیمه ها سوخت دویدیم حرم سوخت عمو 🌹 حضرت رقیه (سلام الله علیها) ♦️مداح: حاج میثم مطیعی 🍃🖤🍃😭
•| |• خبر آمد که ز معشوق خبر می آید ره گشایید که یارم ز سفر می آید کاش می شد که ببافند کمی مویم را آب و آیینه بیارید پدر می آید 😔💔 نه تو از عهده ی این سوخته بر می آیی نه دگر موی سرم تا به کمر می آید جگرت بودم و درد تو گرفتارم کرد غالبا درد به دنبال جگر می آید راستی گم شده سنجاق سرم، پیش تو نیست! 😭 سر که آشفته شود حوصله سر می آید هست پیراهنی از غارت آن شب به تنم نیم عمامه از آن بهر تو در می آید به کسی ربط ندارد که تو را می بوسم غیر من از پس کار تو که برمی آید؟ راستی! هیچ خبر دار شدی تب کردم؟ راستی! لاغری من به نظر می آید؟ راستی!هست به یادت دم چادر گفتی دختر من! به تو چادر چقدر می آید سرمه ای را که تو از مکه خریدی، بردند جای آن لخته ی خونم ز بصر می آید ✍
•| |• دویدم دشت را شد از عبور من جنون پیدا دو پلکی گریه کردم در فراغت گشت خون پیدا تجرد حجمه دارد یا که ضعف تن نمی دانم درون سینه ام این روزها هست از برون پیدا کدامین درد را پیش تو پشت پرده بفروشم تو ای نزد تو عالم از برون و از درون پیدا سپاه جلوه ام هر قدر می شد تاختم بیرون بیان خاموش نظر ساکت نفس مخفی جنون پیدا سه سالی در لباس کودکان مخفی گذر کردم شدم در کسوت پیران عشق تو کنون پیدا چرا ویران نباشد خانه ی من کن در آن مجلس دهانت بود زیر چوب از پشت ستون پیدا 😭 ✍
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🥀 همه ی هستی من٬حضرت ارباب ٬سلام ای دلیل تپش این دل بیتاب٬ سلام دیشب ازلطف شماخواب حرم را دیدم حرم و‌پرچم و ای گنبد در خواب ٬سلام