eitaa logo
آبادی شعر 🇵🇸
1.6هزار دنبال‌کننده
8.1هزار عکس
1.9هزار ویدیو
49 فایل
راه ارتباطی: @Hazrate_baran_786
مشاهده در ایتا
دانلود
سر به‌ زیر و ساکت و بی‌دست‌ و پا می‌رفت دل یک نظر روی تو را دید و حواسش پرت شد
🇮🇷 بهار رای ابریم در بهار، ما رای می دهیم در اوج اقتدار، ما رای می دهیم سبز از ولایتیم، سرخ از شهادتیم چون پرچم استوار ،ما رای می دهیم برگیم بر درخت، در باغ انقلاب سبزیم و بی شمار، ما رای می دهیم با ما بخوان بلند ، با شور و با شکوه این است این شعار : ما رای می دهیم در روز انتخاب، بر ریل انقلاب صف: می شود قطار، ما رای می دهیم رای من و شما، شمشیر دیگر است شد وقت کارزار، ما رای می دهیم ای خصم نابکار! هستیم پای کار ما را نکش کنار، ما رای می دهیم من رای می دهم، تو رای می دهی دنیا در انتظار، ما رای می دهیم در دست کوچه ها، بر شاخه امید تا گل کند بهار، ما رای می دهیم
در کوی محبت به وفایی نرسیدیم رفتیم ازین راه و به جایی نرسیدیم هر چند که در اوجِ طلب هستی ما سوخت چون شعله به معراجِ فنایی نرسیدیم با آن همه آشفتگی و حسرتِ پرواز چون گَردِ پریشان به هوایی نرسیدیم گشتیم تُهی از خود و در سیر مقامات چون نای درین ره به نوایی نرسیدیم بی مِهری او بود که چون غنچه‌ی پاییز هرگز به دم عقده گشایی نرسیدیم ای خِضر جُنون! رهبر ما شو که در این راه رفتیم و سرانجام به جایی نرسیدیم
آدمی با ذرّه‌ای پندار ایمن می‌شود عشق امّا ناگهان در قلب ساکن می‌شود ابتدا یک حالتی با‌شد عجیب و دیریاب خوش‌خوشک با کُلِّ اعضایت مقارن می‌شود می‌رود سر وقتِ عقل او را فراری می‌دهد خود در آنجا هم رئیس و هم معاون می‌شود تا که گلبانگِ حضورش را به عالم سر دهد می‌نشیند بر زبان و خود مؤذّن می‌شود دردِ ظاهر را به یک دارو مداوا می‌کند می‌رود در عمقِ جان و دردِ باطن می‌شود در درونِ ذرّه‌هایِ ذهن منزل می‌کند مالکِ شش دانگِ آن مِلک و معادن می‌شود دیگر از کُفرانِ نعمت‌ها نمی‌آید خبر چون که با اعجازِ او آن قلب مؤمن می‌شود ذرّه‌ای تردید و ناامنی نمی‌ماند به جا چون جنابِ باوفایِ عشق ضامن می‌شود دیگر از زخمِ زبان بر دل نمی‌بینی اثر چون که دارویِ شفابخشش مُسکّن می‌شود دیگر از حالاتِ سطحی هم نمی‌ماند نشان چون که حالِ عاشقی یک حالِ مزمن می‌شود روحِ عاشق مثلِ نوری از زمان رد می‌شود جسمِ او هم برتر از کُلِّ اماکن می‌شود اتّفاقِ عاشقی یک اتّفاقِ نادر است گرچه باور کردنش سخت‌است لکن می‌شود ای خدا، قلبِ مرا هم جایگاهِ عشق کن ای که ناممکن به دستانِ تو ممکن می‌شود.
بعدِ شب ، آمدن صبح سحر شیرین است دل سپردن به قضا و به قدر شیرین است معتقد بوده و هستم که برای انسان وقت برگشت، ز هر جای ضرر شیرین است عشق هر جا برود نطفۀ خود می کارد بذر هر جا که نشیند به ثمر شیرین است بشکافد نَفَس تلخِ سکوت خانه ناگه از همهمۀ چند نفر شیرین است اینکه یک عمر خدا منتظرت بگذارد و نتیجه بدهد آخرِ سر، شیرین است اینهمه چشم به در باشی و بی تابِ جواب ناگهان باز شود گوشۀ در شیرین است سال ها نذر دخیل حرم طوس کنی حاجتت را بستانی چه قَدَر شیرین است هیچکس مثل تو که خوب نخواهد فهمید بعد ده سال، چه دختر چه پسر شیرین است کودکان خاطرۀ شیرین مشترکند زندگی با مزۀ شیر و شکر شیرین است عشق، طفل است و زن، امید و پدر، امنیت است اجتماع هِرَم این سه نفر شیرین است بگذریم از همۀ قصّه ، یقیناً بچّه - - هرچه افزوده شود، "روز پدر" شیرین است
دلت از حلقه دستم تورا آزاد میخواهد دلم از تو زلیخا و دلت فرهاد میخواهد ببین افتان وخیزان میروم در شهر از هجران که تریاک دو چشم تو مرا معتاد میخواهد ندارد طبع من دیگربرای شعر مضمونی بیا بانو غزل از چشم تو امداد میخواهد چنان آشفته گشته در میان باد و میرقصد که مویت خانمان شاعری بر باد میخواهد بیاور استکانت را دوباره که دل شاعر سری سنگین که روی شانه اش افتاد میخواهد نمیخواهم که از تو بشنوم "میل خودت آقا" دلم از چشمهایت ظلم و استبداد میخواهد خجالت بین ما عشاق آفت گشته انگاری دلم صیاد میخواهد دلت صیاد میخواهد دی است و دست من در این هوای سرد و بارانی دمای دستهایت را چنان مرداد میخواهد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
غزلی زیبا در وصف مولانا علی الاکبر علیه السلام با قد رعنا و روی ماه و خال دلبرش می‌شود ارباب ما محو علی اکبرش میوه‌ها هرچند یکسانند در ظاهر، ولی بیشتر دل می‌برد از مشتری‌ها نوبرش کوچه‌های شهر یکباره پر از مجنون شدند تا نقاب از روی او برداشت لیلا مادرش منطقاً‌، خَلقاً و خُلقاً مثل پیغمبر، ولی می‌رسد بوی علی دیگری از منبرش مست برمی‌گردد از دیدار او هرعاشقی می‌رسد گویا اویس از محضر پیغمبرش کیست بنویسد مقام آن‌کسی را که ادب دست روی سینه، زانو می‌زند در محضرش در دل ممسوس فی اللهِ علی جز عشق نیست این حرم بیت خدا بود از ازل سرتاسرش او که سر تا پا شبیه حیدر کرار بود پس چه جای عیب اگر باشند مردان قنبرش ‌
از بهر نظاره آمده پیغمبر با ماه و ستاره آمده پیغمبر ذکر لب هر فرشته باشد انگار دوباره آمده پیغمبر
اینجا برای گریه درست است شانه نیست اما هرآن قدر که بخواهی بهانه هست..
در باغ خدا گلی معطر دادند یا آل رسول را پیمبر دادند دیدند که دلتنگ نبی هست حسین بر دامن او علیِ اکبر دادند
سر به زیر و ساکت و بی دست و پا.....
43.21M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌺 (ع) 💐تولد، تولد تولدت مبارک 💐ای تولد دوباره پیمبر 🎙
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آیینِ عشق بازی دنیا عوض شده است 🌼 شعرخوانی زیبای دکتر رشید کاکاوند
یک‌بار زمین حوا و آدم را دید هم شادی مردمان و هم غم را دید اما چو علیِ اکبر آمد به زمین با چشم خودش دو بار خاتم را دید
در عرش فرشتگان چه غوغا کردند بزم طرب و عشق مهیا کردند با آمدن علیِ اکبر، با شوق رخسار محمدی تماشا کردند یک غنچه ز گلخانۀ ایزد آمد، یا آن که بهشت سبز و سرمد آمد؟ با دیدن اکبرش چنین گفت حسین: یکبار دگر بوی محمد آمد برجلوه و اجلال محّمد صلوات بر چهره و تمثال محّمد صلوات دیدند چو رخسار علی اکبر را گفتند که بر آل محّمد صلوات
اکبر که رخش جلال سرمد دارد این آینه زیبایی احمد دارد چون اوست شبیه مصطفی دیدارش پاداش زیارت محمد دارد ماهی که ز آفتاب روشن‌تر بود لب تشنۀ آب و تشنۀ باور بود می‌رفت و دل از حسین می‌بُرد که او پیغمبر کربلا، علی اکبر بود
در صورت و در صدا و در قامت و قَد در حکمت و در عبادت و عدل و خِرَد انگار نبی دوباره مبعوث شده آنگونه که مو نمی‌زند با احمد
سلااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااام شبتون بخیررررررررررر 🌺 ولادت حضرت علی اکبر علیه السلام و بقول من روز پسر و بقول تقویم روز جوان مبااااااااااااااااااااااااااارک 🎈🎊🪅🎉 🙃😍 تعجیل در ظهور آقا صاحب الزمان عج الله تعالی فرجه الشریف صلوات 🌸اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم 🌸
هدایت شده از شعـرهـای نـاب
﷽ ━━━━💠🌸💠━━━━ از ذکرِ شهید، سینه بی‌تاب شده عکسِ شهدا در دلمان قاب شده ای نسل جوانانِ جهادی! تبریک میلادِ علی‌ اکبرِ ارباب شده ━━━━💠🌸💠━━━━ 🌹 @sherhaye_nab
بسم الله الرحمن الرحیم لبخند به روی لب ارباب نشسته سجاده رکوع رفته و محراب نشسته قنداقه ی او رفت به آغوش ابالفضل گویی که قمر در بر مهتاب نشسته امشب متولد شده آلاله ی لیلا خورشید درخشنده گل لاله ی لیلا بوسید حسین بن علی حنجر او را آن لحظه شنیدند همه ناله ی لیلا امشب به زمین آمد و شد حیدر بابا در همهمه ی جنگ شود یاور بابا وابسته ی ارباب شد آن کودک زیبا از لحظه ی اول شد علی اکبر بابا
امشب دل نسل جوان، دارد سرور دیگری امشب خدا در هر سری، افکنده شور دیگری امشب به جان اهل دل، تابیده نور دیگری دل، پیش دلبر یافته، فیض حضور دیگری
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
پیش آی دمی جانم زین بیش مرنجانم ای دلبر خندانم آهسته که سرمستم ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌ در مجلس حیرانی جانی است مرا جانی زان شد که تو می دانی آهسته که سرمستم♥️