eitaa logo
آبادی شعر 🇵🇸
1.8هزار دنبال‌کننده
7.9هزار عکس
1.8هزار ویدیو
26 فایل
راه ارتباط با آبادی شعر: @Hazrate_baran_786
مشاهده در ایتا
دانلود
چیست در گردش جادویی چشمت که هنوز قلم فرشچیان دور خودش می‌چرخد
وحشی اگر رحم نیست در دلِ او، گو مباش شُکر که جانِ تو را طاقتِ آزار هست!!
ساعت دو شب است که با چشمِ بی‌رمق چیزی نشسته‌ام بنویسم بر این ورق چیزی که سال‌هاست تو آن را نگفته‌ای جز با زبان شاخه گُل و جلدِ زرورق هر وقت حرف می زدی و سرخ می‌شدی... هر وقت می‌نشستی به پیشانی‌اَت عرق... من با زبانِ شاعری‌ام حرف می‌زنم با این ردیف و قافیه‌های اَجَق وَجَق این بار از زبان غزل کاش بشنوی دیگر دلم به این همه غم نیست مستحق من رفتنی شده؛ تو زبان باز کرده‌ای آن هم فقط همین که: برو در پناه حق!
هدایت شده از  📝زهرا علیپور
مژده مژده ویژه بانوان زمان:آخرین پنج شنبه هر ماه مکان:حرم مطهر رضوی ،صحن آزادی ، رواق حضرت نجمه خاتون با شعرخوانی بانوان شاعر آیینی کشور با اجرای آیدی @zahraalipour1403 جهت هماهنگی و ارسال شعر https://eitaa.com/zahraalipoor19
سلام صبحتون به‌خیر🌼🌼🌼🌼
گلبرگِ حریرِ باغبان صبح به‌خیر آهنگ سفیر کاروان صبح به‌خیر سرمستِ پیاله‌ی طلایی سحر خورشید بلند آسمان صبح به‌خیر
چه سودی دارد این شاعر شـدن بـی تـو برای من فـدای خنـده‌ی تـو بیت بیت شعرهای من
خسته‌ام از این همه عشق دروغین و غلط دردِ شیرین مرا، فرهاد می فهمد فقط..!
آن‌که از قافله‌ی عشق جدا می‌گردد مبتلا، بر غم و اندوه و بلا می‌گردد می‌دهد عزت و قدر و شرف خود از کف چون جدا، از کرم و لطف خدا می‌گردد عشق، اکسیر وجود است و گدازنده‌ی قلب که مِس سینه از آن نیز، طلا می‌گردد عشق هرچند ملال آور و جانکاه بوَد عاشقان را، مدد و راهنما می‌گردد آنکه جز عشق خدا در دل خود جای نداد "قبله‌ی حاجت و محراب دعا می‌گردد" ۱ می‌بَرد راه به سرچشمه‌ی خورشید ز عشق در دل ظلمت و مصباحِ هُدا می‌گردد می‌دهد درس حقیقت به همه عالمیان چونکه عاری ز رَه خبط و خطا می‌گردد مرتضی، محو خدا بود ز عشقی ازلی بین چه‌سان بر همگان قبله نما می‌گردد؟ گشت منشق سر او در دل محراب نماز که شهید از ستم قوم دغا می‌گردد بارگاهش به نجف بوسه‌گه اهل ولاست نام او نیز. به هر درد، دوا می‌گردد نظری کن به حسین بن علی و دریاب! که به شوق کرمش شاه، گدا می‌گردد در ره عشق فدا کرد خود و اهلِ عیال این‌چنین است که شاه شهدا می‌گردد بود چون عاشق وارسته‌ی درگاه خدا عاقبت در ره این عشق، فدا می‌گردد (ساقی) کرببلا مظهر عشق است و وفا زین سبب، اسوه‌ی ارباب وفا می‌گردد . (ساقی) ۱ـ صائب"
بر درگهی سلام که ذلت ندیده است آن را خدا چو عرش عزیز آفریده است بر حضرتی سلام که از حُسنِ تربیت در روزگار از عظمت یک پدیده است بر نخله‌ای سلام که در لاله‌زار علم از شاخه شاخه‌اش گل عرفان دمیده است بر هاجری سلام که در کعبه‌ی عفاف اوصاف او ز قبلۀ هفتم رسیده است بر مریمی سلام که موسای اهل بیت او را به نور عشق و دعا پروریده است بر دختری سلام که چون جده‌اش بتول او را خدا ز رجس و پلیدی بریده است معصومه‌ای که پاس حریمش دهد فلک معصوم نیست لیک به عصمت رسیده است بر ماه آسمان امامت ستاره است بر نور دیدگان علی نور دیده است در اهل بیت فاطمه‌ی دیگر است او او را خدا ز خیل زنان برگزیده است خورشید تابناک خراسان عشق را این ماه قم به چرخ وجاهت سپیده است بر خواهری سلام که گردون مثال او جز زینبش به عاطفه دیگر ندیده است زینب قدش ز داغ برادر شکسته شد او هم قدش ز هجر برادر خمیده است بر هجرتش سلام که هجر برادرش او را ز شهر وحی به ایران کشیده است آمد برای دیدن روی رضا ولی او را ندید و بر لب او جان رسیده است ای در حجاب نور خود از دیده‌ها نهان! کو دیده‌ای که روی تو بی‌پرده دیده است؟ دامان سبز هر ملکی باغ گل شده است از چشم زائرت چو گل اشک چیده است امشب به شوق بوسه به درگاه عزتت مرغ دلم به سوی حریمت پریده است خوانم تو را به زمزمه‌ی "إشفعی لنا" لطفی که بر ولای تو ما را عقیده است بر درگهت نهاده (مؤید) سر نیاز جایی ز درگه تو که بهتر ندیده است.
از صبح نخست، عشق جفت غم بود غم هم که فقط سهم بنی‌آدم بود بی‌دغدغه از عشق تو دل میکندم دل کندن و جان کندن اگر باهم بود -کتاب لحظه‌های بی‌ملاحظه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸دختر آسمان هفتم🌸 چشم انتظار شماییم در جمع خانوادگی فانوس ._._._._._._._._._._._._._._ 🔸سخنران: حجت الاسلام محمد داستانپــور 🔹اجرا: حمیـد مـرادی 🔸با نوای: سیدرضا نریمانــی امیــر برومنـد ._._._._._._._._._._._._._._ ⏰زمان: جمعه ۲۸ اردیبهشت ماه/ از نماز مغرب و عشا 📌مکان: میدان امام علی(ع) @fanousgroup_ir
آدما چقد زود خودشون رو نشون میدن؟!!!☺️☺️ نمیدونم چه اصراری داریم اینقد به سرعت شخصیت خودمون رو فاش کنیم😊
بسم الله الرحمن الرحیم آشنا گفتند؛ «بِالدُّعا، یُستَدفِعُ البَلا» پس نیست جز دعا، در کوله‌بار ما دنیای بی‌وفا، از ما تو را گرفت از ما تو را گرفت، دنیای بی‌وفا در شهر پر فریب، از عشق بی‌نصیب ماندیم ما غریب، ای یار آشنا گریان و روسیاه، با باری از گناه هی آه پشت آه...، اما پر از ریا آخر در این گذر، جان می‌رسد به‌سر بی‌یاد تو اگر، باشد قدر، قضا ما دل‌شکسته‌ایم، از بند رسته‌ایم بیمار و خسته‌ایم، آه ای شفا بیا ای کعبه‌ی امید، در هاله‌ای سپید آمد به ما نوید، از جانب خدا؛ یک‌روز می‌رسد، یک‌روز می‌رسی خورشید بی‌غروب، از پشت ابرها
هدایت شده از نبض قلم
چِک چِک چِک چِک، دوباره در زد باران با بوسه بــروی شیشه، سر زد باران یک لحظه ی کوتاه، لبـــم شیرین شد تا خـــنده زدم دوبـــاره پــر زد باران! 🆔 @nabzeghalam
ابوالقاسم فردوسی توسی (۳۲۹ – ۴۱۶ هجری قمری برابر با ۳۱۹–۴۰۳ هجری خورشیدی) شاعر حماسه‌سرای ایرانی و سرایندهٔ شاهنامه، حماسهٔ ملی ایران است. فردوسی را بزرگ‌ترین چکامه‌سرای پارسی‌گو دانسته‌اند. که از آوازهٔ جهانی برخوردار است. وی را حکیم سخن و حکیم توس نیز گویند. دانی که ایران نشست من است  جهان سر به سر زیر دست من است هنر نزد ایرانیان است و بــس  ندادند شـیر ژیان را بکس همه یکدلانند یـزدان شناس  بـه نیکـی ندارنـد از بـد هـراس دریغ است ایـران که ویـران شود  کنام پلنگان و شیران شـود چـو ایـران نباشد تن من مـباد  در این بوم و بر زنده یک تن مباد همـه روی یکسر بجـنگ آوریـم  جــهان بر بـداندیـش تنـگ آوریم همه سربسر تن به کشتن دهیم  بـه از آنکه کشـور به دشمن دهیم چنین گفت موبد که مرد بنام  بـه از زنـده دشمـن بر او شادکام اگر کُشــت خواهــد تو را روزگــار  چــه نیکــوتر از مـرگ در کـــارزار ۲۵ اردیبهشت روز گرامیداشت حکیم ابوالقاسم فردوسی 🌼🌼🌼
مشتاق صمیمانه‌ی دیدارِ شمایم اما تو بفرما به چه تدبیر بیایم هم سلسلهٔ مویِ تو بسته‌ است به دستم هم رشتهٔ گیسویِ تو پیچیده به پایم آمیخته با آتش و بغض است گلویم من گریهٔ شمعم که گرفته‌ است صدایم گردِ من دل‌سوخته پروانه زیاد است از این همه تنها تو دلت سوخت برایم بگذار بگریم که بگریم که بگریم ابری‌ است که ابری‌ است که ابری‌ است هوایم
هدایت شده از اشعار "عاصی"
😂😂😂 خواب دیدیم من شبی هستم میان شاعران شاعری برجسته استاد ادب ، شعر و زبان یک طرف مردان شاعر از ازل تا روز حشر آن طرف جمع زیادی اهل شعر از بانوان تاج زرینی یکی آورد زیباتر ز نجم بر سرم‌ بگذاشت آن را ماه رویی ناگهان گفت عاصی پادشاه شعر در ایران تویی نه غلط گفتم تو هستی پادشاه اندر جهان حافظ و سعدی منم صائب که نه بهتر از او شهریار شعر عاصی شاعری خوب و جوان برترم از مولوی بهتر منم از رودکی از نظامی من سرم هم محتشم هم دیگران نام خیام و باباطاهر بُود هر چند نیک شعرشان در پیش اشعارم بُود برگ خزان حضرت فردوسی طوسی بُود شاگرد من من به او آموختم افسانه صد پهلوان وحشی از اشعار من بودش که وحشی شد دگر شعر من را خواند پروین ناله زد آه و فغان شهریار آن تُرک عاشق حاصل عمر من است همچو عطار و سنایی در پِی من بی گمان از حسادت از تکبّر گشته ام لبریز من چون‌ ندارم من طرفداری شدش اشکم روان بارالهی این تکبر را مگیر از جان من تا بمانم در خیالم بنده در جمع یلان با لگد بانو چنان زد بر سرم من هم که خواب گفت برخیز عاصی دیوانه شد وقت اذان "عاصی" 🤣🤣🤣 ❤️ ۲۵ اردیبهشت بزرگداشت روز زبان فارسی و فردوسی حکیم گرامی باد
میسوزم اما آتش عشق تو خاموشی ندارد میمیرم اما داغ چشمانت فراموشی ندارد!
حالا که میروی همراه جاده‌ها! برگرد و پس بده تنهایی مرا… بی خاطرات تو؛ بی آرزوی تو دل را کجا برم؟ شب گریه را کجا؟!
گاهی تن خسته‌ام جلا می‌خواهد بیچاره دلم حال و هوا می‌خواهد آقا نظری کن به پریشانی من دلبسته‌ی تو کرب و بلا می‌خواهد
تو نبین ساکت و آرام نشستم کنجی حرف ناگفته زیاد است ولی محرم نیست
دقیقا👌👌
عمری‌ است دلم در گرو این وادی‌ است این عشق، همیشگی‌ است؛ مادرزادی‌ است تو گریه نکرده می‌دهی حاجت را کی گفته دل پنجره‌ات فولادی‌ است؟
دردم نهفته، بِه زِ طبیبی که بارها دردِ مرا شناخت، ولی کمترش نکرد...