هدایت شده از حــــــــــــــــــــبیب
دردم نهفته، بِه زِ طبیبی که بارها
دردِ مرا شناخت، ولی کمترش نکرد...
#غلامرضا_طریقی
شد فاش در آفاقم، آوازهی شیدایی
معروف جهان گشتم از دولت رسوایی
خیز ای دل دیوانه کز بهر تو میگردند
ویرانه به ویرانه، طفلان تماشایی
وقت است که خون گردد بیم است که خون گریم
دل از ستم تنها، من از غم تنهایی
تا چند به دورانت می خواهم و خون نوشم
آب طربت خون باد ای ساغر مینایی
فرمود طبیب امروز، تجویز به گل قندم
فحش از چه نمیگویی لب از چه نمیخایی
گفتی که شوم سرمست، گیرم به دو بوست دست
از بهر چه خواهی بست، عهدی که نمیپایی
یار من و یار تو ، آن غایب و این حاضر
(یغما) من و خاموشی، بلبل تو و گویایی
#یغمای_جندقی
هدایت شده از شعـرهـای نـاب
﷽
━━━━💠🌸💠━━━━
دلت زنده باشد به فرهنگ و هوش
به بد در جهان تا توانی مکوش
━━━━💠🌸💠━━━━
#فردوسی
@sherhaye_nab
مرا جز آرزوی دیدن رویت به دل نیست
هوای چشم هایم در فراقت سخت ابری است
#محمدهادی_شریفی
@mohammadhadisharifi
از بس به انتظار تواَم در همیشهها
یک صندلی کنار خیالم نشاندهام...
#ساجده_جبارپور
مکن زنهار دست از پا خطا، گر بینشی داری
که می پرسند از هر عضو در محشر گواهی را
#صائب_تبریزی
وادی عشق بسی دور و دراز است ولی
طی شود جادهٔ صدساله به آهی گاهی
#اقبال_لاهوری
هدایت شده از بهار نارنج
ساکتی اما نگاهت میزند از عشق دم
رنگِ رخسار از زبان یک وقتها گویاتر است
#طاهر_اباذری
𝐉𝐎𝐈𝐍 𝐔𝐒:👇C᭄
https://eitaa.com/Bahar_narenj00
نه آهی خیزد از دل تا که سوزد مرغ جانم را
نه برقی تا از او گیرم سراغ آشیانم را
درین خشکیده باغ آری من آن بی بال و پر مرغم
که از هر نوک خاری میتوان یابی نشانم را
نهانی هر شب از شوق تو چون خورشید میسوزم
نه چون شمعم که آرم بر زبان راز نهانم را
چو جان گر در برم آید گهی در دیده گه بر دل
چو اشک آرزو بنشانم آن آرام جانم را
به محشر هم روم چون سایه دنبالش به امّیدی
که بینم بر سر خود سایهی سرو روانم را
دل سنگ از شرار نالهی من آب میگردد
کجا دارند مرغان چمن تاب فغانم را
به باد نیستی دادم غبار آرزوها را
که بگذارم دمی آرام جان ناتوانم را
#غلامرضا_قدسی_خراسانی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
با نگاهت، لایق درک حضورم میکنی
در میان زائرانت، غرق نورم میکنی
نیستم من لایق الطاف شاهانه ولی
با تنعّمهای خود، مست غرورم میکنی
#یا_انیس_النفوس
#_یا_امام_رضا
#مشهدی_زاده
خواستم در وصف عشق تو بگویم یک غزل
مطلع و حسن ختام و بیت بیتش اشک شد.
#مریم_احمدی(#حضرت_باران)
گفتم غزلی در خور عشق تو بگویم
هم مطلع و هم حسن ختامش به فنا رفت
#مریم_احمدی(#حضرت_باران)
در قم خوبان هرآنچه را میگیرند
از خواهر حضرت رضا میگیرند
مردان دین را، زنان حجاب خود را
از حضرت معصومه فرا میگیرند
#مهدی_شریفی
#دهه_کرامت
#حضرت_فاطمه_معصومه
#رباعی
از تو بگذشتم و بگذاشتمت با دگران
رفتم از کوی تو لیکن عقب سرنگران
ما گذشتیم و گذشت آنچه تو با ما کردی
تو بمان و دگران وای به حال دگران
#شهریار
ای شور غزل خوانی من صبح بخیر
موسیقی بارانی من، صبح بخير
جانم شده مشتاق نگاهت دم صبح
ای دلبر ایرانی من، صبح بخیر
#حسن_عباسی
در گوشهای ز صحن تو قلبم نشسته است
دل، طوقِ الفتی به ضریح تو بسته است
چون دشتهای تشنه درین آستان قدس
در انتظار ابر عنایت نشسته است
چون ذره بر ضریح خود ای روح آفتاب!
ما را قبول کن که دل ما شکسته است
فوج کبوتران تو آموخت عشق را
پرواز نور در حرمت دسته دسته است
دریاب روح خستهی ما را که مثل اشک
دیگر امید ما، ز دو عالم گسسته است
میآید از تراکم عالم به این دیار
قلبی که از تزاحم اندوه خسته است.
#غلامرضا_شکوهی
بر لب بام خطر ، باشد مکان اعتبار
خواب امنیت نباشد در جهان اعتبار
چون گل رعنا بهارش با خزان آمیخته است
دل نبندی غنچه سان بر گلسِتان اعتبار
نیک چون وابینی از یک سنگ و آهن جستهاند
تابش برق و چراغ دودمان اعتبار
از ورق گردانی بال هما غافل مشو
ای که میلرزی به چتر زرنشان اعتبار
پردهی اِدبار باشد اطلس اقبال او
تخته کن، گر بینشی داری، دکان اعتبار
از غرور کهنه ها چندان مکدّر نیستیم
کشت ما را ناز این نوکیسگان اعتبار
این گمان دارند کز رحمت چو بگشایند چشم
میشود سوراخ ها در آسمان اعتبار
هیچ آبی غیر آب سرد تیغ این فرقه را
برنمی انگیزد از خوابِ گران اعتبار
یک زمان در گوشهی ویرانه کردن خواب امن
خوشتر است از گنج های بیکران اعتبار
تا زمان بی سرانجامی مکانی باشدت
سعی در تعمیر دلها کن زمان اعتبار
شمع دولت را بهْ از دست دعا فانوس نیست
دست درویشان بگیر ای کامران اعتبار
دامن شبها بوَد خطّ امان از حادثات
مگذر از شب زندهداری در زمان اعتبار
عالم بی اعتباری عالم بی آفتی است
زود بیرون آی (صائب) از جهان اعتبار
#صائب_تبریزی
توبه کردم که دگر شعر نگویم ز فراق
این دل توبه شکن با غم عشقت چه کند؟
#پروانه_حسینی
جان پناه خستگیهایم شدی؛ صدآفرین
حسرت امروز و فردایم شدی؛ صدآفرین
رنگ چشمت جلوهای از رنگ چشمان خدا
خالق تصویر دریایم شدی؛ صدآفرین
در خودم گم میشوم وقتی نگاهم میکنی
مقصد پنهان و پیدایم شدی؛ صدآفرین
با تمام سازهای زندگی رقصیدهام
آخرین آهنگ اجرایم شدی؛ صدآفرین
دل بریدم از تمام دلخوشیهای جهان
آفرین؛ تنها تمنایم شدی؛ صدآفرین
#نسیم_سحـری
هرکجا پهلو بگیری، شور لنگرگاه دارد
آبیِ آرام چشمانت به دریا راه دارد
گریههایت عطر بارانخوردهٔ زیتون عکّا
خندههایت طعمی از انجیر رامالله دارد
تکیهگاه آرزوهای بلند ابرهایی
کوه پیش شانههایت قامتی کوتاه دارد
از هزار و یک شب رنجت چه میدانم جز اینکه
داستان هر شبش یک سال اشک و آه دارد
تیرباران است و گنجشکان شهرت سینهسرخاند
باد و بوران است و گل عزم شهادتگاه دارد
پیله کرده غم به لبخند تو اما نیست باکی
کرم ابریشم کی از پروانگی اکراه دارد؟
لشکر ظلمت چه خواهد کرد با زیبایی نور؟
سنگر شبهای تو فرماندهای چون ماه دارد
قرص خواهد شد دل دریاچهها وقتی که صیاد
نقشههایی نو برای گلهٔ تمساح دارد
جاده را با عشق طی کن، از سراشیبی نپرهیز
شاهراه سرنوشتت مقصدی دلخواه دارد
#فاطمه_عارفنژاد
#فلسطین