eitaa logo
آبادی شعر 🇵🇸
1.8هزار دنبال‌کننده
7.9هزار عکس
1.8هزار ویدیو
27 فایل
راه ارتباط با آبادی شعر: @Hazrate_baran_786
مشاهده در ایتا
دانلود
آتشی در خیمه‌ها دارد فروزان می‌شود پیکری آماده‌ی سُمِّ ستوران می‌شود قلب اهل آسمان می‌سوزد از سوز خیام عرش حق آماده‌ی شام غریبان می‌شود بود آرامش درون خیمه تا عبّاس بود عصر عاشورا، درون خیمه طوفان می‌شود از عطش کام یتیمان حرم گردیده خشک آب هم شرمنده‌ی سقای عطشان می‌شود می‌چکد از دیده‌ی محزون زینب سیل خون زلفِ ایتام حسینِ او پریشان می‌شود نغمه‌ی "هَیهات مِنّا الذِّلَّه" می‌آید به گوش زین نوا کاخ ستم یکباره ویران می‌شود اندک اندک فصل جانسوز اسارت می‌رسد سهم پای کودکان خار بیابان می‌شود خیمه‌ها چون شعله‌ور شد خاطراتی تازه شد گفت زهرا کربلا هم بیت الاحزان می‌شود...
پس با زبان ِپُر گله آن بضعةالبتول رو در مدینه کرد که: «یا ایهاالرسول! این کشتهٔ فتاده به هامون، حسین توست وین صید ِدست و پا زده در خون، حسین توست»
یا امام حسین(ع) تشنه ی کربلا امام حسین(ع) کُشته ی نینوا امام حسین (ع) بر همه تشنگانِ این عالم داده آبِ بقا امام حسین (ع) ماهمه مُدّعیِ یاری او شد ولی یارِ ما حسین(ع) دستمان را گرفت با لطفش بعد گفتیم یا امام حسین(ع) با تمام وجود و هستیِ خویش شده وقفِ خدا امام حسین (ع) کرده دار و ندار خود یکسر در رهِ حق فدا امام‌حسین(ع) یک دم از حق جدا نشد،تاشد سرش از تن جدا امام‌حسین(ع) دردها را به جان خرید و شده چاره ی دردها امام‌حسین(ع) در غریبی اگرچه بود،شده باهمه آشنا امام حسین (ع) می کند با شفاعتش در حشر حشرِ دیگر به پا امام‌حسین(ع) کاش باشیم بعد از این ایام بر سر عهد با امام حسین(ع) شد زمان نماز ،هان بشتاب کرده دعوت تو را امام حسین(ع)
بر داغ غم‌فزای تو من گریه می‌کنم سر می‌نهم به پای تو من گریه می‌کنم اشکم امان نمی‌دهد از ماتمت، حسین! در مجلس عزای تو من گریه می‌کنم بر داغ جانگداز تو هیچ التیام نیست از عمق جان برای تو من گریه می‌کنم دریای اشک چشم من امشب به جوشش است بر نعش سر جدای تو من گریه می‌کنم از عمق فاجعه کمرت خم شده‌است؛ آه! بر قد انحنای تو من گریه می‌کنم بعد از تو نیز آتش دشمن چه ها نکرد!! بر دخت باحیای تو من گریه می‌کنم آتش به دل شد از سر بی جسم و جان تو بر تشت از طلای تو من گریه می‌کنم هم گریم از برای یتیمان تو و هم بر روضه‌ی قفای تو من گریه می‌کنم .... دوری برای عاشق شیدا کشنده است در هجر کربلای تو من گریه می‌کنم... پ.ن: در تاریخ ۲۴ آذر ۱۳۹۳ سروده شد.
با کاروان نیزه ها . . سری به رفعت او روی نیزه جریان داشت هزار بغض گلو روی نیزه جریان داشت مگر که مصحف نوری ورق ورق شده بود...؟!! که آیه آیه او روی نیزه جریان داشت . (هزار نکته باریکتر ز مو اینجاست:)* خضاب بسته به مو ، روی نیزه جریان داشت مگر به شوق کدامین نماز خواندن بود؟! ز خون گرفته وضو روی نیزه جریان داشت . زبان زبان نگاهست بین شمس و قمر چقدر راز مگو روی نیزه جریان داشت...! . نگاه دخترکی سمت نیزه برمیگشت نگاه خیره به او روی نیزه جریان داشت رباب‌ماند و سوالی که مشک آب چه شد؟؟! سکوت تلخ عمو روی نیزه جریان داشت....!! *:حضرت حافظ
قَدْ عَجِبَتْ‏ مِنْ‏ صَبْرِكَ‏ مَلَائِكَةُ السَّمَاوَات افتادی زخمی و غریب و عطشان بر پیکر تو زدند شمشیر و سنان با شیوه ی "قتلِ صَبر‌" کشتند تو را گشتند ملائکه ز صبرت حیران پ ن : قتل صبر امام سجاد علیه السلام در خطبه کوفه فرمود: ﴿أنَا ابنُ مَن قُتِلَ صَبرا ﴾. منم فرزند کسی که به قتل صبر کشته شد. مرحوم طریحی در مجمع البحرین ذیل واژه صبر ذکر کرده است که قتل صبر؛ یعنی: ﴿جان داری را زنده نگهدارند و آن قدر به او ضربه بزنند تا بمیرد.﴾
برگشته‌ای بدون سوارت به خیمه‌گاه در امتداد واقعه، در عصر اشک و آه دلواپس کسی‌ست نگاهت قدم قدم گاهی اگر به پشت سرت می‌کنی نگاه یالت چقدر سرخ... خیالت چقدر سرخ... چشمت به خون نشسته چرا؟ آه ذوالجناح! ای مرکب بهشت خدا! پس حسین کو؟ افتاده عرش روی زمین در کجای راه؟ با بادهای سرخ سماعی‌ است خون‌چکان هر سنگ روضه‌خوان شده بر خاک روسیاه تن‌ها رها به دشت... خدایا چه بی‌سپر! سرها به ‌روی نیزه... دریغا چه بی‌گناه! فریاد «یا بُنَیَّ» جهان را گرفته‌ است بوی مدینه می‌وزد از سمت قتلگاه
به خون غلتید جانی تشنه تا جانان ما باشد که داغش تا قیامت آتشی در جان ما باشد سری گردن کشید از مرگ، قدر نیزه‌ای روزی که نامش آفتابِ جان سرگردان ما باشد لبش بر نیزه قرآن خواند تا ثقلین جمع آیند لبش بر نیزه قرآن خواند تا قرآن ما باشد چراغ چشم‌هایش زیر نعل اسب‌ها می‌سوخت که مصباح الهدایِ دیدهٔ حیران ما باشد... کنون ننگ است ما را تا به محشر، مرگ در بستر حسین آمد به سوی کوفه تا مهمان ما باشد
در دستگاه دوست خریدار خدمتیم اهل بکاء و هیئت و ذکر مصیبتیم هر سال می‌رویم در خانهٔ حسین ما مستمند عشق و گدای محبتیم شال غم حسین به گردن، علم به‌دوش ما ملت امام حسین، اهل هیئتیم حبل المتین ماست همین رشته‌های اشک ما روسفید عالم و صبح قیامتیم ای وای از تصور «وَالشمرُ جالسٌ...» خانه‌خراب روضهٔ گودال حضرتیم صاحب عزای اصلی این روزها بیا تعجیل کن که دربه‌در استجابتیم
_- جاری‌ است خون تو به بلندای قرن‌ها ای خونِ زنده! ای غم عظمای قرن‌ها! آه ای قتیل اشک! ای اندوهِ بی زمان! دردا و حسرتا و دریغای قرن ها جان داده‌ای به پیکر بی جانِ یک جهان یحیای سر بریده مسیحای قرن‌ها! مایی که خسته‌ایم و شکسته حسین جان سمت تو آمدیم ز غوغای قرن‌ها یک روز می‌رسد کسی از راهِ رفته‌ات آری امید هست به فردای قرن‌ها🤍 -ایهام🖤
روایـــت است که چون تنـــــگ شد بر او میدان فتاده از حرکــــــت ذوالجنـــــاح وز جـــــــولان نه سیـــــد الشهـــــــدا بر جــدال طاقــــت داشت نه ذولجنـاح دگــــر تــاب استـــقامــــــت داشــت کشید پــــا ز رکــــــاب آن خلاصــه ایجـــــــــاد به رنـــــگ پرتــــو خورشیـــــد ، بر زمـین افتاد هوا ز باد مخـــــالف ، چون قیرگــــون گردید عــزیــــز فاطمـــــه از اســـــب سرنگون گـردید بلنـــــــد مرتبـــــه شاهــــی زصــــدر زین افــتاد اگــر غلـــــط نکـنــــم، عـــــرش بر زمـــین افتاد
پس با زبان ِپُر گله آن بضعةالبتول رو در مدینه کرد که: «یا ایهاالرسول! این کشتهٔ فتاده به هامون، حسین توست وین صید ِدست و پا زده در خون، حسین توست»
محرم ماه سوگ آل طاهاست نوای یاحسینم در تکایاست سرِهرکوچه ی ماتم گرفته به یاد کربلا یک خیمه بر پاست من از روز نخستین با حسینم مرید مکتب مولا  حسینم جهان گر پر شود از شمر و خولی نگردد قطع ذکر یا حسینم اگر سبزیم مرهون حسینیم ویا  سرویم مدیون حسینیم اگردنیا سراسر کوفه گردد مطیع امر وقانون حسینیم تبارم به فدایت یا اباالفضل فدای یا اخایت یا اباالفضل امان نامه برایت دشمن آورد به قربان  وفایت یا ابالفضل بخوان ای روضه خوان از مشک بی آب بخوان از کودکان درتب و تاب بخوان از جان نثاریِ های عباس و زینب را میان روضه دریاب همیشه با تو  می مانم حسین جان به عشقت نوحه می خوانم حسین جان صدای نوحه ام پیچیده در شهر حسین جانم حسین جانم حسین جا سپاه کوفه بی رحم است مولا ندارد احترام آل طاها لب تشنه در آغوش تو کشتند علیِ اصغرِ شش ماهه ات را امان از سینه‌ی غمبار زینب امان از طاقت بسیار زینب قیامت شد به پا ازاین مصیبت صبوری در بلا معیار زینب ای ماه ترین عموی دنیا عباس سقای سپاه اندک ما عباس از فرط عطش ناله ی طفلان به هواست خود را برسان به علقمه یا عباس عطش ،سیلی،اسیری و بلا دید بلا تا شام  بعداز کربلا دید چه حالی داشت  وقتی که رقیه سرت بر نیزه و تشت طلا دید امام عشق وعطشان شهیدم تویی عنوان اشعار سپیدم نبودم کربلا اما ز زینب پیام انقلابت را شنیدم ....... دلم خون شد ازاین اندوه عظما از این ظلمی که شد بر آل طاها نکردم پاک اشک گونه ام را که تا پاکم کند با عشق مولا بخوان ای روضه خوان تا خون بگریم به عشق کربلا مجنون بگریم کم است از داغ سرهای به نیزه فراتُ دجله و مجنون بگریم همیشه با تو  می‌مانم حسین جان به عشقت نوحه می‌خوانم حسین جان طنین نوحه‌ام پیچیده در شهر حسین جانم حسین جانم حسین جان ای کاش همیشه مجتبایی باشم باچشم و دل وزبان ولایی باشم گر راه مدینه را به رویم بستند با پای پیاده کربلایی باشم امان از سینه‌ی غمبار زینب امان از طاقت بسیار زینب قیامت شد به پا ازاین مصیبت صبوری در بلا معیار زینب
بلند مرتبه شاهی ز صدر زین افتاد اگر غلط نکنم عرش بر زمین افتاد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🖤 آجرکَ الله یاصاحبَ الزمان فی مصیبةِ جدِّکَ‌ الحسین‌ علیه‌السلام ✒️یا أَبا عَبدِالله الحُسَین علیه السلام أَدرکنی یا مَولانا 🏴 ✍🏼خط بهشتی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🏴 امروز روز اشک است... 🔸بزرگان، فراوان گفتند که امروز را به مقتل‌خوانی و گریستن بر «حسین» علیه‌السلام سر کنیم. 🎥 مقتل خوانی تکان‌دهنده شهید آیت الله حکیم به زبان عربی و زیرنویس فارسی ◼️لطفا با حال مناسب تماشا کنید
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
امروز زمین و آسمان می‌گرید در سوز تو صاحب‌الزمان می‌گرید ارباب! هنوز از غم عاشورا در عر‌‌ش خدا مادرتان می‌گرید
با نعل تازه حُرمت دیرینه‌ای شکست ناحیه‌ی مقدسه‌ی سینه‌ای شکست
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
◾️شاعر شعر معروف «مکن ای صبح طلوع» را بیشتر بشناسید... باور نمی‌کنید که شاعر این دودمه پدر چه کسی بوده است...
سیل خون جاری شده از پاره‌پاره پیکری زینب آمد قتلگاه و بوسه زد بر حنجری می‌زند بر سر زمین و ناله دارد آسمان سینه زن شد جبرئیل و نوحه‌گر جن و پری بغض کین شد خنجری و بر گلوی دین نشست نیزه‌ها آماده شد هر یک برای یک سری شد جسارت بر خیام خامس ِآل عبا نبض عالم می‌تپد از غصه‌های دختری شد رقیه خون‌جگر از دیدن تشت طلا وارث زهرا شد از بس خورده سیلیِّ جری غصه می‌بارد ز دلهای مصیبت‌دیدگان روی تل زینبیه، مانده حیران خواهری تا ابد الشمرُ وَ الجالس... غمی بی‌مرهم است روضه‌اش دارد به دنیا، صدهزاران مشتری خون عاشورائیان احیاگر دین شد ولی می‌زند خار مغیلان بر دل ما نِشتری
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سینه‌زنها، تسلیت‌گوی تواند مهر تو، در جانشان گنجینه است یا رضا، ای ضامن بیچارگان از ازل عشق شما در سینه است
باران اشک و حضرت خورشید، در عطش دریای خون و روضه ی جانسوزتر، عطش فریاد تشنه کامی و امیدِ نا امید شطّ وعمود وفرقِ دوتای قمر ،عطش شش ماهه ،آب،حرمله،خون گریه کن غزل تیر رها سه شعبه ،پدر یا پسر !؟،عطش خورشید سرنگون وحرامی ، خدا کند برخیزد از زمین شه خونین جگر، عطش با نیزه، سنگ ،تیروکمان هرچه می رسید همواره میزدند به بغض از پدر ،عطش اصلا چرا زمین وزمان واژگون نشد خنجر، قفا،قساوت جنس بشر، عطش بر روی نیزه رفت سرش، روبروی ظلم سر خم نکرد حضرت خورشیدِ در عطش