13900231_2989_16k.mp3
6.16M
🔺تحریف سخن رهبر درباره رفتن به فرودگاه برای غزه
سه چیز در اینجا هست: آ. احساس و نیت مقدس کمک به غزه؛ ب. رفتن به فرودگاه یا هر جای دیگر برای اعلام آمادگی؛ ج. رفتن به خود غزه.
📚رهبر گفتند اولی و دومی درست است و سومی (رفتن به غزه) نادرست است. ولی برخی ملاحظهکارها، با تحریف سخن رهبر، در پیِ زدن «گردآمدن انقلابیها در یک جایی مانند فرودگاه» هستند! اینک به دو سخن رهبر بنگرید:
١. رهبر در ١٩ دی ٨٧: «لازم است از همه ملت که در راهپیمائیها و تظاهرات و شعارها، موضع و عزم خودشان را نشان دادند، تشکر کنم؛ بخصوص از جوانهای مؤمن و پرشوری که به فرودگاهها - در تهران و بعضی جاهای دیگر - رفتند؛ که ما را بفرستید.»
٢. رهبر: «یک وقت مثلاً قضیه غزه پیش میآید، یک مشت جوان دانشجو میگویند این صهیونیستهای خبیث [بر] سر بچههای غزه دارند بمب میریزند، برویم پدرشان را دربیاوریم! راه میافتند، میروند فرودگاه! خب، این احساسات، احساسات مقدس و پاکی است. آدم میخواهد جانش را فدای یک چنین احساساتی بکند؛ این واقعاً ارزش دارد. اینکه امام فرمودند من دست و بازوی بسیجیها را میبوسم، جایش همین جاست! ... اما رفتن [به غزه]، غلط است! احساس، خوب است! اما این احساس نباید موجب شود که ما حالا راه بیفتیم "برویم غزه". رفتن به "غزه" [در] آن وقت نه ممکن بود، نه جایز بود». ۱۶ مرداد ۹۱
📚مستند «نقطه رهایی» درباره تحصن فرودگاه» که در پایگاه دفتر حفظ و نشر آثار مقام معظم رهبری امده است.
👈در این صوت، همه چیز روشن است و تحریفگری ملاحظه کاران هم آشکار است!
هدایت شده از حمید رسایی
26.29M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
.
♻️ ۱۴ دقیقه شنیدنی درباره ظهور یک دیکتاتوری پارلمانی!
▫️قالیباف به افکار عمومی توضیح دهد
▫️چه کسانی با فشار قالیباف از کار برکنار شدهاند؟
▫️آیا شورای نگهبان برای بررسی موضوع ورود میکند؟!
🔺برای دیدن تحلیلهای حمید رسایی عضو کانال شوید🔻
eitaa.com/joinchat/389677056C798a6dc5a1
580.3K
🔺لغزشی درباره غزه
برادری در توجیه برخی رخدادهای پرسشبرانگیز درباره #غزه، چیزهایی گفتند که یک برش از آن در پی میآید:
👈 «اگر حماس نابود هم بشود من نمیدانم حزبالله ورود همهجانبه میکند یا نه»
‼️دادن پیام نادرست
این ادعا، به سه گروه پیام بدی میدهد:
_ اسرائیل و استکبار
_ اعراب سرزنشگر حماس
_ هواداران گروههای مقاومت
چه پیامی؟ اینکه ایران و حزبالله شیعه هستند و حتی اگر غزه و حماس نابود هم بشوند، پذیرای هزینه جدی در جنگ نیستند و شما همانند برگ بازی آنها هستید که میتوانید بسوزید!
◾️ ترسیم نادرست میدان جنگ
آیا میدان، میدان «غزه و اسرائیل» است؟ آیا میتوان گفت تنها هنگامی با اسرائیل میجنگیم که او به خود ما یورش ببرد؟! آیا ولیّامر در ۱۰ آبان، میدان نبرد را اینسان نشان دادند؟👇
👈 «امّت اسلامی باید میدان را تشخیص بدهد! میدان، میدان غزّه و اسرائیل نیست! میدان حق و باطل است! میدان، میدان استکبار و ایمان است! یک طرف قدرت ایمان، یک طرف قدرت استکبار».
◼️ هشدار بر کفران نعمت
حزبالله در سال ٢٠٠۶ هزینه مقاومت را داد، ولی خدا نیز چندین برابر، بر شکوه داخلی و خارجیاش افزود! آیا حزبالله در این دادوستد با خدا، زیان کرد و باید «درس عبرت و گریزگاهی» برایش باشد؟! این چه تحلیلی است؟!
👈 تازه در آن سال، حزبالله با اسیر کردن دو اسرائیلی، بهانه به آنان داد و فضای لبنان و جهان نیز چندان پذیرای این کارِ درست نبود! ولی اینک بیش از یک ماه است که اسرائیل، کودک کشی میکند و همه جهان را #بیتاب کرده است!
📚 دفاع هاشمیانه از ولایتی و انحراف گفتمانی
برادری نوشته است که چون ولایتی زاده شمیران است، پس باکی بر بالازیستیِ وی در زمان کارگزاری در نظام اسلامی هم نیست و نمیتوان توقع کرد که فردِ بالازاده، بالازیست نباشد!
نویسنده آنگاه منت بر سر نظام میگذارد و مقام و شهرت بالایی که ولایتی از نظام گرفته است را با بیمهری، «مشغولیت» مینامد: «ولایتی اگر مشغولیتهای پس از انقلاب و فعالیتهایش در مناصب مختلف را تعطیل میکرد و در کار پزشکی متمرکز میشد، ثروتی چند برابر ثروت فعلیاش داشت! پس، از نظر مادی نسبت به بقیه پزشکان همسن و همتراز خود، چند برابر عقبمانده است».
‼️برادرم! داشتهها، تنها پول نیست! شهرت و شهریاری، دستاوردی فراتر از پول است!
◼️ادبیات هاشمی و شیوه عثمان
فتحی: «چون ولایتی از ابتدا اهل ظاهرسازی و تزویر نبوده است، زندگیش در برابر چشم همه مردم است و این اتفاقا خصوصیت خوبی است.»
👈این بدترین ادبیات در ارزشدهی به تمتعات مادی و هجو سادهزیستی است. این ادبیات ریشه در گفتار هاشمی و پیش از وی، شیوه عثمان دارد:
امیرالمؤمنین (ع) در خطبه شقشقیه درباره کسی که در رختِ شهریاری، سادهزیستی را کنارزد، میفرماید: تا این که سومی به تخت نشست؛ با ورغلمبیدگی پهلو در میان آغل و سرگینگاه: «إلی أن قامَ ثالثُ القومِ نافِجاً حِضنَیهِ بین نَثیلِهِ و مُعتَلَفِه»
◼️ ادبیات هاشمی در خطبه تجملگرایی
بزرگان و ائمه دیگری هم بودند که با چنین افراد سست عنصر و بیتحرکی که در صحنه زندگی اجتماعی، خود را با پوشش روحیه و شعار انقلابی و سادهزیستی گریم میکردند، مبارزه مینمودند. روزنامه جمهوری، ص ٩، در ١٩ آبان ۶٩.
◼️نیش به مستضعفان انقلابی
نیش نوشته فتحی، اینگونه در تن روحانیها و مؤمنان سادهزیست، انقلابی و فداکار مستضعف فرو میرود:
«اگر حکمت رهبری نبود الان انقلاب دست همینها بود که برای زندگی شخصی خودشان هم برنامه ندارند و خانواده از دستشان عاصی است؛ چه به رسد کشور». سلام بر زندگی نابسامان نواب صفوی!
◼️ پاسخ امام خامنهای به هجویات هاشمیانه بر سادهزیستی
«نمیشود ما [کارگزاران] در زندگی مادّی مثل حیوان بچریم و بغلتیم و بخواهیم مردم به ما به شکل یک "اسوه" نگاه کنند! مردمی که خیلیشان از اولیات زندگی محرومند!» (۲۳ مرداد ۷۰؛ در دولتداری هاشمی). به سخن فتحی، مردمی که توان مدیریت زندگی خودشان هم ندارند!
◼️ حکم حرمت زندگی اشرافی کارگزاران
نویسنده میگوید چون فلانی زاییده فلانجا است، پس آنگاه که کارگزار ردهبالای نظام اسلامی هم شد، نباید توقع کرد که خانه و زندگیای جز زندگی بالاشهری داشته باشد! اینک به «حکم حرمت» رهبر درباره انحراف شاخصها و زندگی اشرافگونه کارگزاران در برابر چشم مردم بنگرید:
«یک وقت ما در زندگی شخصی خود مثلا حرکت اشرافگونهیی داریم بین خودمان و خدا؛ که اگر حرام باشد، حرام است؛ اگر مکروه باشد، مکروه است؛ اگر مباح باشد، مباح است؛ اما یک وقت هست که ما جلوی چشم مردم یک مانور اشرافیگری میدهیم؛ این دیگر مباح و مکروه ندارد؛ "همهاش حرام است"؛ بهخاطر اینکه تعلیمدهنده اشرافیگری است». ٨ شهریور ٨۴
◼️مستند حکم ولیّامر در رویه امیرالمؤمنین
امیرالمؤمنین در نامه ۴۵ نهج البلاغه آبروی ابن حنیف را لکهدار میکند و میفرماید باور نمیکردم که به مهمانی اشراف بروی؛ جایی که درماندگان در آن جایی ندارند! آنگاه میفرماید: «أ َأَقنَعُ مِن نفسی بِأن یُقالَ هذا امیرُالمؤمنین و لا اُشارِکُهم فی مَکارِهِ الدهرِ أو أَکونَ اُسوَةً لَهم فی جُشوبَةِ العَیش»: آیا به همین بسند کنم که بگویند این فرمانروای مؤمنان است و در سختیهای روزگار شریک آنان نباشم و در "زندگی سخت"، "اسوه" آنان نباشم؟ آقا سپس میفرمایند مگر من چونان چارپای آغلی یا چارپای چَرایی هستم که درگیر علف و چَرا است!
◼️ استفهام توبیخی یا تعارفی؟
آیا این استفهام، «توبیخی» است یا «تعارفی»؟ چنانکه کسی به امیرالمؤمنین گفت: چرا به خوراک سخت و پوشاک زمخت بسنده کردی؟ آقا فرمود: همانا خدای نَسْتوه و بِشْکوه، بر شهریارانِ دادگری، واجب کرده است که خود را با مستمندانِ مردم، تراز کنند تا [احساس] ناداری، [افزون بر سختی نداشتهها] سرکوفت آنان نشود: «إنّ اللهَ عزّ و جلّ فَرَضَ علی أئِمةِ العَدلِ أن یُقَدِّروا أَنفُسَهُم بِضَعَفَةِ الناس»
◼️توبه کن
برادر فتحی! از بدنوشت خود در پشتیبانی از آن پیگیرنده کار پزشک قسیالقلب توبه کن! از هجو برخی ولیّنعمتان مستضعف شرمنده باش! و پندارت را با زمزم سخن امام خمینی بشور:
«بحث مبارزه و رفاه و سرمایه، بحث قیام و راحتطلبی، بحث دنیاخواهی و آخرتجویی دو مقولهای است که هرگز با هم جمع نمیشوند! و تنها آنهایی تا اخر خط با ما هستند که درد فقر و استضعاف را چشیده باشند»! آیا ولایتیِ بالازادهی بالازی، مزه مستمندی را چشیده؟
🔻بررسی پندار جنگهراسان
👈 میگویند «ورود جدی محور مقاومت به جنگ، یعنی گسترش میدان نبرد، رویارویی با امریکا و ناتو، و بار هزینههای حقوقی و امنیتی به کشور». حتی برخی این جنگ در غزه را تله آمریکایی میدانند.
برخی نیز مانند ظریف، برآنند که پیامد قطعی دخالت محور مقاومت، واکنش شورای امنیت به ایران خواهد بود!
⁉️ اکنون پرسش این است که فردای تلاش جبهه مقاومت برای سرکوب گرگیِ صهیونها، غربیها چهچیزی رو خواهند کرد؟ طبل جنگ؟ یا پرچم آتشبس؟!
◼️راز سخن ولیّ امر
« اگر این جنایات ادامه پیدا کند، مسلمانان و نیروهای مقاومت بیتاب میشوند و دیگر کسی نمیتواند جلوی آنها را بگیرد. این واقعیت را باید بدانند و 👈این توقع را مطرح نکنند که نگذارید فلان گروه فلان کار را انجام دهد»👉
گویا رهبری به گونه نیمه پوشیده میفرماید ورود گروههای مقاومت، نه به جنگ تمام عیار، بلکه به توقع و التماس طرفهای غربی برای برقراری آتشبس می انجامد! پس پیامد یاری فلسطین، پیروزی و آتشبس میباشد و خبری از گسترش دیوانه وار جنگ نیست.
◼️راز پیامهای امریکا
کارگزاران کشورمان پیوسته از دریافت پیامهای امریکایی برای درخواست خویشتنداری و پرهیز از گسترش جنگ سخن میگویند. سردار حاجیزاده نیز میگوید: «آمریکاییها ایران را تهدید نمیکنند. بلکه گاه در یک شب ۳ بار با ایران مکاتبه داشتند و همهٔ این مکاتبات با زبان تمنا و خواهش است» حتی خود دشمن بارها در رسانهها گفته که «ما بدنبال درگیری با ایران نیستیم!»
این پیامها به ما میگوید که امریکا از ورود ناگزیر و فراگیر محور مقاومت به جنگ تمامعیار، هراسان است. پس این گمان که آنها در کمین یک نبرد فراگیر هستند و میدان غزه، نقشه آنها برای به تله کشاندن ایران بوده، گفتاری سست است!
جایگاه ناتو هم روشن است؛ ناتو نه محور مقاومت را تهدید کرده و نه پیام درخوری در پشتیبانی برجسته جنگی از اسرائیل، به ما داده است.
◼️راز سخن سیدحسننصرالله
«اگر امریکاییها میخواهند جنگ گسترده نشود باید جلوی اسراییل را بگیرند»! در دل این سخن چیست؟ سید از کجا میداند که امریکاییها خواهان گسترش جنگ نیستند؟ آیا او نیز در کنار تهدیدهای زبانی، پیامهای خواهشانه دریافت کرده؟
پیام چندی پیش رهبرمان نیز این بود که «غرب نخواهد جنگید». پس ایستادگی در برابر دشمن، در پی آورنده آتشبس و کشیدن افسار اسرائیل از سوی پشتیبانانش خواهد بود.
◼️بازی دوگانه غرب
گویا هدف وتوی قطعنامه آتشبس بوسیله غربیها و ستیز با پایان نسلکشی در غزه، پشتیبانی از خواست اسرائیل برای کینخواهی از حماس و نگه داشتن دست برتر برای یورش بیشتر است. ولی پنهانی پیگیر پذیرش آتشبس از سوی اسرائیل هستند و این، از نشت برخی گفتگوهای نشست بلینکن و نتانیاهو پیداست. ولی شوربختانه برخلاف آقایان در ایران، همسو با فرمانروایان زبونِ عرب، پیوسته پیام زبونانه آتشبس میدهند.
◼️پیامدهای حقوقی جنگ
ظریف کوشید تا مردم را از سخنان بلینکن در شورای امنیت بیم دهد، با اینکه در کنار ناهمسویی و ستیز چین و روسیه، تصویب و اجرای یک قطعنامه در شورای امنیت بر ضد ایران در این شرایط ناشدنی است.
درباره برجام نیز، دیگر نه جانی برایش مانده است و نه تن برجام را می توان تندیس کرد و نه میتوان به بهانه «بهانه ندادن به دست اروپا»، از تمدید بیشرمانه تحریمهای موشکی ۲۲۳۱ جلوگیری کرد.
افزون براین، نگرانی از بار حقوقی در شرایطی که سگ هار دشمن، با «زور و خشم آشکار» به نبرد آمده، کودنی رسوایی است.
◼️غرب، ناتوان از جنگ
ناتو و امریکا، گرفتار جنگ اوکراین و در آستانه جنگ تایوان هستند. دیگر نه افکار عمومی غرب و نه جیب و نه توانشان اجازه گشودن یک جبهه تازه را نمیدهد. به ویژه هنگامی که اینگونه بیزاری از رژیم صهیونیستی در جهان همهگیر شده است.
✍🏼 حمزه بیات
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺سخن رهبر در نشست ستاد یادمان علامه طباطبایی
امام خامنهای با برشماری ویژگیهای برجسته علامه طباطایی، هیچ سخنی از ویژگی سیاسی و انقلابی علامه به میان نیاوردند؛ چون علامه در این زمینه دچار کاستی بود.
◼️نقد کوتاه ادعای نصر، داماد، حکیمی و کدیور درباره علامه
به سخن امام خامنهای، علامه طباطبایی با همه روشنبینی، در برآورد امکان پیروزی انقلاب، دچار اشتباه بود و بر آن بود که «این انقلاب به پیروزی نخواهد رسید»! متن سخن آیتالله خامنهای و مستندهای دیگر را در «ابرنگار» بیابید.
◼️ همفزایی یا دودستگی و زدن جریان انقلابی؟
آقای فضائلی! همفزایی و یکدلی درونی در برابر اسرائیل خوب است؛ ولی دعوت از آذریجهرمیها در برنامه «افق فلسطین» و تفرقهافکنی در میان مردم و رکابگیری از «قتلگاه غزه» برای توجیه «قتلگاه مجازی»، بد است!
برخی، نگران تغییرات در برنامه «افق فلسطین» شدهاند. ولی میدان دادن به براندازان نرم (Reformists) که سرمایههای اسرائیل در ایران هستند، همسویی با اسرائیل است نه همدلی ملی و کمک به غزه!
👈پس اسرائیل باید نگران سرمایههای رفرمیست و قتلگاهساز خود در ایران باشد؛ نه ما.
👈ما باید نگران بر زمین ماندن اسلام و تداوم «قتلگاه مجازی» و «جنگ دستگاههای جاسوسی دشمن با حجاب» باشیم!
👈 پاسداشت راهبرد «خودی و غیرخودی» رهبر بایسته است؛ نه فراموشی این نگاه و پشتیبانی از غیرخودی و «سرمایه اسرائیل»، آن هم به نام «ظرفیت کشور»!
◼️جاانداختن گفتمان برجامی ظریف
در هنگامی که رهبرمان راهبرد «بیتابی» میدهد، تلاش برای جاانداختن جانمایه برجامی ظریف (بهانه ندادن به دشمن) یعنی برافراشتن گفتمان شیطانی و لگدمال کردن گفتمان ولیّ امر: «بیتابی».
◾️همسونوشت:
١. بزک پندارهای فضائلی با نام دفتر رهبری
٢. کارنامه فضائلی در حجاب و قتلگاه مجازی
٣. نواختن استاد حسن عباسی از سوی فضائلی
۴. «خوشودُش» نظام با بررسی موضع آقای فضائلی
۵. نقد یادداشت «جنتلمنهای تروریست» م. فضائلی
۶. فضائلی و ورود به جنگ غزه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺پخش گفته فضائلی، این گمان را میپرورد که «او ورود ایران به جنگ در غزه را نادرست میداند» دیگر گفته هایش هم «ردگمکنی» است:
١. مقایسه جنگ باطل با باطل (امریکا- صدام) با جنگ حق و باطل نادرست است و رهبر فرمود: «میدان، میدان غزّه و اسرائیل نیست! میدان حق و باطل است»
٢. مقایسه راهبرد «بیتابی» رهبر با «بیخردی» سرمایههای اسرائیل در ایران (رفرمیستها: افسادطلبان) نادرست است.
٣. پس از برپایی نظام ولایی، کفار و دشمنان خارجی ترس ندارند؛ بلکه اطاعت نکردن از ولیّ امر ترس دارد (فلاتخشوهم و اخشونِ)؛ پس قاتل انقلاب، ملاحظهکاری در انجام رهنمود رهبر است؛ چنانکه رهبر فرمود «محافظه کاری قتلگاه انقلاب است». محافظهکاری سالهاست بسان رقیب رهبر، با نظام و مردم میجنگد و رهبر فرمود «گرم است به هم پشت رقیبان پی قتلم»! مواضع فضائلی درباره «قتلگاه مجازی» و «جنگ دستگاههای جاسوسی دشمن با حجاب» رقیب مواضع رهبر است یا مطیع آن؟
۴. در جنگ «استکبار» با «ایمان» در غزه، فضائلی چقدر راهبرد «بیتابی» رهبر درباره گروههای مقاومت را برجسته کرده و چقدر راهبردهای رقیب را (بهانه ندادن به دشمن): «بمبارانها باید فوراً قطع بشود. اگر این جنایت ادامه پیدا کند، نیروهای مقاومت بیتاب میشوند، دیگر کسی جلوی اینها را نمیتواند بگیرد».
۵. درباره ورود ایران به جنگ، آمریکا_ اسرائیل و رفرمیستها (ظریف_ روحانی) با آن مخالفند ولی رهبر تاکنون سخنی در ورود کردن یا نکردن اعلان نفرمودند. پس اعلام بایستگی یا نبایستگیِ ورود ایران، هر دو، بدون حجت شرعی است و اعلام مخالفت با ورود ایران به جنگ، همسویی با رفرمیستها و آمریکا_ اسرائیل است!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺 باز هم شاذپردازی و نسنجیدگی فضائلی
فارس: «واکنش فضائلی به سخنان اخیر معاون اجرایی رئیسجمهور که گفته بود دولت نوکر ولایت است. رهبر انقلاب: فلسفه وجود بنده و امثال بنده و دیگر مسئولان، خدمت است. ما نوکر و خدمتگزار مردم هستیم. اعتبار و آبروی ما به این است. ما حقّی به گردن مردم نداریم؛ مردم به گردن ما حق دارند»
◼️مواضع فضائلی ما را به یافتن شاذپردازی یا نسنجیدگی در گفتارش شرطی کرده است!
١. جناب فضائلی! اشکال سخن معاون اجرایی رئیس جمهور، چیزی نیست که نوشتید و شوربختانه حاشیهای شد که اصل اشکال دیده نشود. اشکال این است که «ادعای اطاعت از رهبری»، با «رعایت نکردن اولویت فرهنگی در پرتو تذکر چندباره رهبر» و نیز با «بر زمین ماندن دستورهای مؤکد و مکرر رهبری درباره فضای مجازی» و نیز با «کمکاری آشکار درباره عفاف و حجاب» نمیسازد! نباید به سراغ دوگانهسازی و حاشیهتراشی رفت و میان «اطاعت دولت از رهبر» و «خدمتگزاری دولت و نظام به مردم» دوگانه تراشید.
«اطاعت از رهبر» وظیفه دولت است و اگر جز این بگویند، باید یقهشان را گرفت! آقای فضائلی! شما از پرونده مواضع خود درباره «اطاعت از رهبر و خدمت به مردم در قتلگاه فضای مجازی» و «حجاب و عفاف» سخن بگویید!
٢. پس از روشن شدن وظیفه دولت نسبت به رهبر، باید دانست که وظیفه امام جامعه هم خدمتگزاری و نوکری همه بندگان خدا است. این دو هیچ ناسازگاری با هم ندارند! چرا باید با برافراشتن «وظیفه رهبر در برابر مردم»، به «وظیفه دولت در برابر رهبر» که مبنای قانونی و شرعی دارد، کنایه بزنیم؟ از این مواضع نسنجیده، چه چیز گیر مردم میآید؟
👈 همسونوشتها درباره فضائلی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺نقد فقهی دفاعهراسی حداد عادل
رهبر، راهبرد «بیتابی گروههای مقاومت» را داد. ما نیز باید این «اصل» را «تفریع و تبیین» کنیم و برجستاندن چیز دیگر، ۴ اشکال فقهی دارد:
آ. تبییننشدن اصل؛ بلکه نهفتهشدن آنچه صلاحدید رهبر بر گفتن آن بوده
ب. برجستاندن چیزی که صلاحندید رهبر بوده: «و إذا جاءَهم أَمرٌ مِن الأمنِ أو الخوف أذاعوا به و لو رَدوه إلی الرسولِ و إلى أُولِی الأمر منهم لَعَلِمَهُ الذين يَستَنبِطونَهُ منهم»
ج. آسیب به «بیتابیانگیزی» رهبر و آسودهخاطری اسرائیل
د. هزینهی دفاعهراسی برای کاربست دستور قرآنی رهبر، در صورت نیاز: «و ما لكم لاتُقاتلون فی سبیلاللَّه و المستضعفین مِن الرجال و النساء»
◼️تبیین فقهی
وقتی ولیّامر دستوری درباره «ورود کردن یا نکردن به دفاع مستقیم از حق در غزه» اعلان نکرده:
آ. «هم اعلام بایستگی ورود به جنگ و هم اعلام نبایستگی آن» خلاف حجت شرعی و خیانت است؛
ب. افزون بر این، «دفاعهراسی و اعلام نبایستگی ورود مستقیم به دفاع از حق»، بر خلاف دو قرینه «راهبرد بیتابی رهبر برای مردم و گروههای مقاومت» و «مواضع آمریکا و سرمایههای اسرائیل در ایران در دفاعهراسی» است.
◼️نابخردی استدلال حداد
حداد میگوید چون «شاید» دفاع مستقیم ایران از غزه، به سود اسرائیل باشد (تلویحاً) پس نباید چنین کرد!
آ. فقه ولایی تنها در تخصص ولیّامر است و «سخن گفتن» حداد خلاف فقه و عدالت است.
ب. خب تخصص نداریم؛ خرد که داریم! «شاید»، دو سو دارد! خب شاید هم ورود رویاروی ایران، به سود حق و بستر ظهور امام زمان و بازدارنده از کشتار هزاران کودک باشد!
◼️محافظهکاری، خردسوز و قتلگاه انقلاب است!
هدایت شده از آیت الله العظمی جوادی آملی
رمز موفقیت جامعه اسلامی
آیت الله العظمی جوادی آملی:
«تقوای الهی که مورد سفارش همه انبیا و اولیای الهی است، مظاهری گوناگون دارد و از بهترین مظهرهای آن، اطاعت امّت از امام و رهبر جامعه است. در نظام ولایی رمز موفقیت جامعه اسلامی در گرو اطاعت از رهبری است؛ اگر مردم در صحنه های اجتماعی و سیاسی حضور فعال نداشته باشند رهبر آنان اگر شخصیتی بی مانند همچون علی بن ابی طالب علیه السلام نیز باشد، آن جامعه بـه شکست محکوم است، چون داشتن رهبر خوب بخشی از عامل موفقیت است و بخش عظیم دیگر آن را حضور مردم در صحنه و پایداری آنان تأمین می کند...»
منبع:سَلُونِی قَبْلَ أَنْ تَفْقِدُونِی (تحریر نهج البلاغه) ج۳ ص۳۱۳
👈🏻کانال رسمی دفتر آیت الله العظمی جوادی آملی
🌹و لا یخافون لومة لائم
چقدر مصرف انگور و شعر و دود شویم؟
به روز حادثه مفتون سیب و سود شویم
و طـبق طـرح سـيـا اسـلحــه فــرود آریـــــم
دچــــــار تـــیـغ تـبآلـــوده یـــهـــود شـــویــم
بـرای رشــــــد درخــــتــان دار بـعـد از مــرگ
قشـنگ کرم شـویم و قشـنگ کـود شویـم
درون حجره بیا درس فهم بحث کنیم!
بـد است تخـطـئه تا اینـکه وانمـــود شویم
چقدر ذلـت مســکوت زیــســتن ای کاش
دچـار ترکـش تهمــت شویم و بــود شویم
مبــاد بــــاد تغــــــافل به سـوی مــا بــوزد!
به خشـم صاعــقهای وارث ثمـــود شویم!
✍️ ا. امامی؛ طلبه حوزه، دکترای فقه سیاسی و روابط بین الملل
رهبر: «محافظهکاری قتلـگاه انقلاب»
🖤کنسولگری ایران
◼️قاتلان فاطمه و ارزشهای فاطمی
چقدر خادم این قـوم نـاسـپاس شده!
مگر مگر متقاعد به قتل یاس شده؟
تـعارف است اگر من درشت ننویسم:
که حق منبر و محراب اختلاس شده
که حوض آبی فیضیه نیز بیماهیست
و خشتهای بنایش که بیحواس شده
که دست دخـــتر جمـهوری گـل نرگــس
دچار سرقت چشمان بیهراس شده
که نیـمه لخـت بـلـا نسـبت شـما امروز؛
به عقلجمعی برخی چه باکلاس شده
و تیغ «نقد رقـیـبـان رهبرم» کُند است
چه تلخ، سامری قوم لامساس شده!
از اختـلاس و غم لامسـاس میمیـرم
و از ولی فقیـهی که داسْداس شده
سروده آغاز دهه ٨٠ زمان خاتمی
۱. هشدار رهبر در دیدار هیئت دولت درباره اولویتسوزی فرهنگی مسئولان:
«ما مکرر گفتهایم که اولویّت اصلی کشور عبارت است از اقتصاد و فرهنگ؛ این دو اولویّتهای اصلیاند» (۱۴۰۲/۶/۸) و: ادامه راه کنونی حوزه؛ استحاله فرهنگی
۲. «حضور مردم، حجت الهی را بر ما مسئولان و علما تمام کرده است و اینکه فقط به این ثروت ملی افتخار کنیم، کافی نیست!»
۳. شهید سلیمانی: «برای نجات اسلام خیمه ولایت را رها نکنید. خیمه، خیمه رسول الله است! ... دور آن بچرخید! و الله و الله و الله این خیمه اگر آسیب دید، بیتالله الحرام، مدینه حرم رسول الله، نجف، کربلا، کاظمین، سامرا و مشهد باقی نمیماند! ... برخی خنّاسان سعی داشتند و دارند که مراجع و علمای مؤثر در جامعه را با سخنان خود و حالت حقبهجانبی، به سکوت و ملاحظه بکشانند. حق واضح است! ... من حضرت آیتالله العظمی خامنهای را خیلی مظلوم و تنها میبینم. او نیازمند همراهی و کمک شماست!»
رهبر: «محافظهکاری قتلـگاه انقلاب»
💀مرگ بر محافظهکاری!
🔺ابرفقه ناهمگونی جمعیتی؛ میبد
بافت همگون شهر، طبعاً نباید دچار کوچ جمعیتی ناهمگون بشود! شوربختانه کارخانجات آلایندهی شهر، به تغییر بافت جمعیتی- فرهنگی نیز انجامیده است؛ چون مدیریت کلان شهر، از نگاه فقه اسلام و خرد عرفی، نادرست بوده است. اینک سوداگران سودجو و مدیریت راهبردی شهر، باید پاسخگوی ناهنجاریهای زیستی، اجتماعی، فرهنگی و تکانههای امنیتی کنونی باشند.
◼️رویکرد ابرفقهی نیاز راهبردی میبد
شوربختانه فقه در مدیریت راهبردی شهر نمایان نیست؛ تا جایی که اینک شهر برای برون رفت از تنگناها به «ابرفقه» نیاز دارد. در اینجا به ابرکاوی دو رویکرد در برابر تنگنای تغییر بافت جمعیتی- فرهنگی شهر روبرو هستیم:
◼️ابرفقه
ابرفقه برآمده از فرمایش امیرالمؤمنین علی (ع) است که «عقلها امامان فکرها هستند، فکرها امامان قلبها هستند، قلبها امامان حسها هستند و حسها امامان عضوها هستند. یعنی هر نظام و راهبردی باید پنج لایه باشد، از عقل تا عضو. اینک با ابرفقه به بازخوانی دو رویکرد «خوشخیم» و «دژخیم» میپردازیم.
◼️چه باید کرد؟
پیشاپیش گفتیم که دگرگونی بافت جامعه همگون، کار خلاف اصل است. جمعیت افزوده شده به شهر اگر بخواهد دژخیم باشد، همانند سرطان بدخیم باید آن را از شهر بُرید و بیرون انداخت. ولی اگر سرطان بدخیم نباشد و برخی ناهمگونیها داشته باشد، با آن چه باید کرد؟ آیا باید آن را روز به روز خوشخیم تر کرد یا آن را به سوی بدخیمی و سرطانی و ستیزا شدن هُل داد؟
✍🏼بخش دوم👇
بخش٢ «ابرفقه ناهمگونی جمعیتی»
◼️خوشخیمسازی بافت ناهمگون جمعیتی
برای خوشخیمسازی بافت ناهمگون جمعیتی، بهتر است که آنان را در دل جمعیت شهر پراکند تا هم بافت ناهمگون، پراکنده شود، هم توان ناهمگونی آنان، هماهنگ و همفزا نشود و هم از تلاش همه جامعه ی درگیر با این ناهمگونیها، برای کاهش آسیبها بهره ببریم و از همه برتر، نسل دوم این بافت ناهمگون را در دل جامعه و با هنجارهای بومی بار بیاوریم تا ناهمگونیها در همان نسل نخست پایان یابد.
◼️دژخیمسازی بافت ناهمگون جمعیتی
راه دژخیمسازی، از دشمن پنداری بافت ناهمگون آغاز میشود و به دشمن شدن آنان میانجامد.
نخست، دور کردن آنان از دل جامعه و ایجاد یک بافت رانده شده و همبسته از آنان در بیرون شهر. با این کار هم این نسل ناهمگون با هم همبسته میمانند، هم به سبب فشار راندگی از شهر و با احساس دشمن مشترک، با هم همبسته تر شده، بر ناهمگونیهای خود بیشتر پا میفشرند و هم اینکه در این فضای راندگی و بیزاری، نسل دومی پرخاشجو و شاید پیکارجو، با کینه دوچندان تربیت شوند؛ کینه رنج پدرمادر و کینه رنج خویش.
👈 اینها در زیر فشار امنیتی تلنبار میشود تا یک روز همانند آتشفشانی گدازههای کینه خود را بیرون افشاند.
◼️و یُطعِمون الطعامَ ... أسیراً
اسلام نه تنها در برابر بافت «ناهمگون»، که توانش خوشخیمی بالایی دارد، بلکه در برابر بافت دژخیمِ دشمنان جنگیِ اسیر شده، رویکرد پراکنش ابرفقهی را پیش میگیرد؛ این دشمنان دژخیم را در دل جامعه و بلکه در دل هر خانه جا میدهد (لایه عضو)، پیوسته با آنان همرسانی میکند و بلکه با آنان هم خوراک میشود (لایه حس)، به آنان مهر میورزد (لایه قلب) به آنان باورهای درست میآموزد (لایه فکر) و در این بورس ابرفقهی دشمنان دژخیم در شهر و خانه خود، از آنان همولایتی میسازد. به زندگی اهل بیت (ع) با اینان بنگرید که امیرالمؤمنین خوراک خویش و زهرایش را به چنین کسانی (.. و یُطعمون الطعام ... أسیراً) میدهد. راه درست، سرازیری هوس و خوشی نیست.
ما نمیگوییم بافت ناهمگون جمعیتی را به درون خانه خویش بیاوریم؛ ولی باید با بررسی فقهی و بخردانه، نگذاریم که بجای خوشخیمسازی بافت ناهمگون به دژخیمسازی پایدار آنها برسیم و خود و نسل آینده شهر را در آن نسوزانیم.
◼️ابرفقه خوشخیم و دژخیمسازی
اگر بافت ناهمگون را در درون شهر بپراکنیم (لایه عضو) و همدیگر را همواره میبینیم و به یاد هم خواهیم بود (که هر چه دیده بیند دل کند یاد) و سپس بر بستر این همسایگی و همیادی، با آنان رفتامد و همرسانی کنیم (لایه حس) و آنگاه بر بستر این همرسانی، همدلی و مهربانی روا بداریم (لایه قلب) و در بستر این همدلی، همندیشی را جا بیندازیم (لایه فکر)، روشن است که در ادامه چنین کسانی حتی اگر ولیّ امر (عقل جامعه) را نیز نپذیرفته بوده باشند، به هم ولایتی بودن نزدیک میشوند.
این را بگذارید در برابر کسی که از شهر بیرونش کردهایم (لایه عضو) و از چشممان رفته است (از دل برود هر آنکه از دیده برفت) و زمینه همیادی را از میان بردهایم و دیگر همرسانی و رفتامدی نداریم (لایه حس)، این راندنها، بستر همدلی را میکاهد و زمینه بیزاری را میفراهمد. آنگاه کینهافروزی رسانههای دشمن و نابخردان داخلی، کینهتوزی را میافزاید (لایه قلب)، این کینهتوزی، شکاف اندیشهای را بیشتر میکند و بافت ناهمگون را به لجوَری در باورها میکشاند (لایه فکر). در پایان نیز بجای همولایتی و همولیّ شدن (لایه عقل) به دشمنی و دژخیمی ۵لایه با هم میرسیم.
✍🏼بخش سوم👇
✍🏼 بخش٣ «ابرفقه ناهمگونی جمعیتی»
◼️نیازمندیهای راهکار ابرفقهی
برای انجام راهکار ابرفقهی، ۵لایهی نیازمندی داریم؛ نیازهای عضوی، حسی، قلبی، فکری و عقلی. بر پایه ابرفقه، لایه عقل (امام شهر) ارزش حیاتی و تعیینکننده دارد . اگر امام شهر، رویکرد درست را نپوید، شهر سامان نمییابد. در اینجا به ناگزیر باید امامت جمعه شهر را به ارزیابی سپرد و به برخی کاستیها اعتراف کرد؛ کاستیهایی که رویکرد ابرفقهی را به بنبست میکشاند:
◼️نماز جمعه، قلب فرهنگی شهر
مدیریت پایدار فرهنگی و اجتماعی شهر برآمده از تدبیر امام جمعه شهر است. هنگامی که شهری دچار تغییر بافت اجتماعی در اندازه نزدیک به ١سوم جمعیت خود میشود، مسئولیت اجتماعی و فرهنگی نهاد نماز جمعه چندین برابر میشود؛ چون «نماز جمعه قلب فرهنگی شهر» است در این جا باید چند برابر بتپد! ولی در این سالها و تا جایی که بنده خبر داشتم، شهر میبد ۵ امام جمعه داشت که ۴ تن از آنان بیرون از میبد زندگی میکردند و طبعاً چند هفته یکبار برای سخنرانی به نماز جمعه میبد میآمدند! بنده پارسال این را به امام جمعه ارجمند میبد گفتم ولی پاسخی از ایشان نشنیدم و شگفت این که پس از چند ماه، رهبرمان نیز به گونهای به همین چیز پرداختند:👇
👈رهبر: «آقایان محترم! امامجمعه در روز جمعه مردم را با گفتار خود، امر به تقوا میکند؛ من میگویم شما در روز شنبه و ١شنبه و ٢شنبه و ٣شنبه و ۴شنبه و ۵شنبه مردم را با رفتار خود، امر به تقوا کنید»
خب کسانی که در ۶روز هفته در میبد نیستند، چگونه مردم را با رفتار خود (بغیر السنتکم) به پرهیزکاری فرا بخوانند؟ چگونه میتوانند در شهر، «سلوک مردمی» بورزند؟ بلکه باید نگران بود که مردم را زده نکنند!
◼️بیروننشینی ائمه جمعه؛ دایرهی بیرونمرکز!
در شهری که نزدیک به ١سوم باشندگان آن، کوچندگان هستند، بجای اینکه امامان جمعه چند برابر کار بکنند، گویا آنها با ١پنجم توانش باشندگی در شهر، کار میکنند و ۴پنجم آنان بیروننشین هستند. آیا میشود «نماز جمعه قلب فرهنگی شهر باشد» و امام شهر در بیرون از شهر زندگی کند؟ آیا میشود «مرکز دایره» در «بیرون دایره» باشد؟ در این هنگام، تعریف شعاع دایره چیست؟ مدیریت بر این دایره چگونه خواهد بود؟
◼️نگاهی به مدیریت آیةالله اعرافی
آقای اعرافی با همه توانایی و برکاتی که دارند، بگویند که آیا در شهر میبد، طلبه فاضل و پرتوانی نیست که همانند امام جمعه جوان اردکان، شهر را بچرخاند و آیةالله اعرافی به کارهای بزرگ و برزمین مانده کشوری، بویژه مدیریت «حوزه علمیه» برسند! چرا که درباره مدیریت حوزه علمیه نیز رهبر فرمودند که ادامه راه کنونی حوزه علمیه «استحاله فرهنگی و سیلی به صورت اسلام است! صورت اسلام یعنی صورت فاطمه زهرا (س). این خیلی بد است. آیا شایسته است که نادرستی مدیریت ما، کشور را در وضعیت هشدار «استحاله فرهنگی» و «سیلی به صورت اسلام» بگذارد و شهر میبد نیز افزون بر آسیبهای این فرایند استحاله فرهنگی کشوری، اینگونه دچار برخی رویدادهای تلخ باشد و ما با یک دست، این همه هندوانه برداریم؟
◼️مالیات و خمس بیشتر کارخانهها
درست است که مالیات کارخانههای بیشتر، دست برخی کارگزاران شهر را بیشتر باز میکند و افزایش پرداخت خمس این کارخانهداران نیز، دست برخی بزرگان شهر را برای کارها، بیشتر پر میکند؛ ولی این کارخانجات، اگر سنجیده افزایش نیافته باشند، نه فراهمآورنده سلامت بهینه مردم است! نه فراهمآورنده آرامش اجتماعی و امنیت روانی شهر است! و نه فراهمآورنده سلامت فرهنگی و سعادت اُخروی مردم و فرزندان معصوم این شهر؛ بلکه بار دوچندانی برای «استحاله فرهنگی» و سیلی به صورت اسلام و خنجری در گُرده میبد است.
در روی جهان نیست چو میبد جایی
میبد دل گیتی است و ما اهل دلیم
✍🏼ا. امامی میبدی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺میشود یا نمیشود؟ مسأله این است!
_ فضای مجازی
_ عفاف و حجاب
◼️لعنت بر محافظهکاری! «محافظهکاری قتلگاه انقلاب»
◼️طالبان مُلک ری؛ عمر سعدهای قتلگاه
ابرفقه