فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 عنوان:
(گزیده ای از قسمت سی ام فصل پنجم)
🔸به طبقه پنجم آمدم. به شکل وحشتناکی درون حوضچه ی مذابی پرتاب شدم و سخت درگیر شدم. حق شخصی را خورده بودم، وقتی وارد دهانم میشد ذوب میکرد تا از جسمم بیرون بیاید و زمانیکه از جسم من بیرون میآمد دوباره آن تعفن را میخوردم و این تکرار میشد ...
🎬 با کیفیت بالاتر از اینجـا در آپــــارات ببینید:
https://aparat.com/v/xoy6m89
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃
#زندگی_پس_از_زندگی
#عباس_موزون
#فصل_۵_قسمت_۳۰
#محمد_موسوی
#تجربه_نزدیک_به_مرگ
🆔 @abbas_mowzoon
🆔 @abbas_mowzoon_links
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 عنوان:
(گزیده ای از قسمت سی ام فصل پنجم)
🔸حالت مار بسیار وحشتناکی آمد من را به طبقه چهارم پرتاب کرد که این طبقه مربوط به مخلوقات الهی بود. من با کفشم لانه ی مورچه ها را خراب کرده بودم و تعدادی از آنها را کشته بودم به اندازه ی تک تک آنها من را صد بار کشتند و زنده کردند. مورچه من را میگرفت و با سر به زمین میکوبید ، با هر موجودی که اینجا برخورد کرده بودم پله پله تسویه کردم و شکنجه شدم ...
🎬 با کیفیت بالاتر از اینجـا در آپــــارات ببینید:
https://aparat.com/v/gpf2dz7
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃
#زندگی_پس_از_زندگی
#عباس_موزون
#فصل_۵_قسمت_۳۰
#محمد_موسوی
#تجربه_نزدیک_به_مرگ
🆔 @abbas_mowzoon
🆔 @abbas_mowzoon_links
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 عنوان:
(گزیده ای از قسمت سی ام فصل پنجم)
🔸دستی بسیار خشن من را به طبقه ی منفی سه پرتاب کرد. تک تک اعضای بدنم بخاطر گناهانی که با آنها مرتکب شده بودم از من شاکی بودند جایی بودم که پر از تعفن بود و میدانستم که تمام اینها از خودم هست. آنجا را خودم با اعمالم آماده کرده بودم. از بالا پرت شدم و درون سیاهی مطلق آمدم. جلوی پای پدرم بودم، دیدن ایشان باعث میشد مثل مرگ بترسم! سالیان سال عذابم دادند. خدا کند پدرم من را ببخشد چون خیلی ایشان را اذیت کردم ...
🎬 با کیفیت بالاتر از اینجـا در آپــــارات ببینید:
https://aparat.com/v/gclv076
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃
#زندگی_پس_از_زندگی
#عباس_موزون
#فصل_۵_قسمت_۳۰
#محمد_موسوی
#تجربه_نزدیک_به_مرگ
🆔 @abbas_mowzoon
🆔 @abbas_mowzoon_links
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 عنوان:
(گزیده ای از قسمت سی ام فصل پنجم)
🔸وارد فضایی شدم که نور آنجا روشنتر بود، آقا ابالفضل (علیه السلام) آمده بودند و میفرمودند: چرا همیشه قسم دروغ من را میخوردی؟ چه نیازی بود ؟ چرا از اسم من سوء استفاده میکردی؟ دو تا دست نورانی من را بالا کشید آقا امام حسین(علیه السلام) آنجا نبود اما صدای ایشان را شنیدم فرمودند: یکی را انتخاب کن یا همسرت یا پسرت را ...
🎬 با کیفیت بالاتر از اینجـا در آپــــارات ببینید:
https://aparat.com/v/alk2720
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃
#زندگی_پس_از_زندگی
#عباس_موزون
#فصل_۵_قسمت_۳۰
#محمد_موسوی
#تجربه_نزدیک_به_مرگ
🆔 @abbas_mowzoon
🆔 @abbas_mowzoon_links
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 عنوان:
(گزیده ای از قسمت سی ام فصل پنجم)
🔸به جایی رسیدیم که مثل دریاچه بود. گلی خیلی زیبا که گلبرگ هایش باز شده بود و میان آن گل پسر بچه ای نشسته بود و من را تماشا میکرد تا او را دیدم فهمیدم که پسرم هست، آقا امام حسین (علیه السلام) بخاطر تصمیمی که گرفته بودم این هدیه ی من بود، آنجا پسرم به من گفت: بابا من فرزند تو هستم من را دوست داشته باش، مأموری را دیدم با چهره ای زیبا دیگر میدانستم که باید به جسمم برگردم ...
🎬 با کیفیت بالاتر از اینجـا در آپــــارات ببینید:
https://aparat.com/v/are2577
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃
#زندگی_پس_از_زندگی
#عباس_موزون
#فصل_۵_قسمت_۳۰
#محمد_موسوی
#تجربه_نزدیک_به_مرگ
🆔 @abbas_mowzoon
🆔 @abbas_mowzoon_links
فصل: پنجم
قسمت: سی ام
عنوان: فراز و فرود (قسمت سوم)
مهمان: آقای سید محمد موسوی
تهیه کننده و مجری: عباس موزون
🎬 دانــــــلود بــــــا کیفیــــــت بالا از آپــــــــــــارات👇
https://aparat.com/v/nqscvy0
⬇️ دانــــــلود با حجم کم از کــــانال ســـــروش👇
https://splus.ir/abbas_mowzoon/3502
📺 مشاهده بدون نیاز به دانلود از تلوبیون👇
https://telewebion.com/episode/0xc74c937
🔊 دریافت فایل صـــــــوتی از ایــــــران صـــــدا👇
http://sokhan.iranseda.ir/detailsPodcast/?g=615826
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺
#زندگی_پس_از_زندگی
#عباس_موزون
#فصل_۵_قسمت_۳۰
#سید_محمد_موسوی
#تجربه_نزدیک_به_مرگ
🆔️ @abbas_mowzoon
🆔️ @abbas_mowzoon_links
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 عنوان:
(گزیده ای از قسمت سی و یکم فصل پنجم)
🔸ماشینی که به آن برخورد کردم پژو بود، فکر خودم و شخص دیگری که پشت سرم بود نبودم فکر مال دنیا بودم به فکر موتورم بودم. از شدت درد نعره میکشیدم روحم داشت جسمم را میدید گفتم یا رقیه خانم (س) کمکم کن. از سینه ی من یک سید هادی سفید رنگ بیرون آمد و رفت به هادی نظارهگر که بیرون بود چسبید ...
🎬 با کیفیت بالاتر از اینجـا در آپــــارات ببینید:
https://aparat.com/v/pzf5c2g
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃
#زندگی_پس_از_زندگی
#عباس_موزون
#فصل_۵_قسمت_۳۱
#سید_هادی_سجادی
#تجربه_نزدیک_به_مرگ
🆔 @abbas_mowzoon
🆔 @abbas_mowzoon_links
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 عنوان:
(گزیده ای از قسمت سی و یکم فصل پنجم)
🔸وقتی دیدم اینها به هم چسبیدند گفتم ای وای همه چیز راست بود! حسرت میخوردم که به چیزهایی که میدانستم عمل نکرده بودم. خداپرستی، عبادت خالق، دیگر به فکر موتور نبودم، دیدم از جسم من یک غبار سیاه رنگ بالا آمد و به هادی سیاه رنگ تبدیل شد، من در یک آن در هر دو هادی سیاه و سفید میتوانستم حضور داشته باشم...
🎬 با کیفیت بالاتر از اینجـا در آپــــارات ببینید:
https://aparat.com/v/atleh70
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃
#زندگی_پس_از_زندگی
#عباس_موزون
#فصل_۵_قسمت_۳۱
#سید_هادی_سجادی
#تجربه_نزدیک_به_مرگ
🆔 @abbas_mowzoon
🆔 @abbas_mowzoon_links
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 عنوان:
(گزیده ای از قسمت سی و یکم فصل پنجم)
🔸دو موجود شبیه به غول آمدند خود را به این سمت و آن سو میزدند. شادی میکردند که نفسْ من را ببرند! انگار دستهای من را گرفتند دیگر اختیار هادی سیاه رنگ دست خودش نبود. وقتی میخواستند من را به سمت آسمان ببرند مرا میچرخاندند به اندازه ی یک عمر برایم سخت گذشت ...
🎬 با کیفیت بالاتر از اینجـا در آپــــارات ببینید:
https://aparat.com/v/fxm37pj
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃
#زندگی_پس_از_زندگی
#عباس_موزون
#فصل_۵_قسمت_۳۱
#سید_هادی_سجادی
#تجربه_نزدیک_به_مرگ
🆔 @abbas_mowzoon
🆔 @abbas_mowzoon_links
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 عنوان:
(گزیده ای از قسمت سی و یکم فصل پنجم)
🔸من با دوستانم بیرون رفته بودم. ساعت ده شب مادرم بنده خدا تماس گرفت و گفت: کجایی؟ من به دوستم گفتم: آهنگ مداحی بگذار، به دروغ به مادرم میگفتم: من مجلس روضه نشستم. آنجا به من نشان میدادند میگفتند: فرشته های مأمورت تو را نفرین میکنند ...
🎬 با کیفیت بالاتر از اینجـا در آپــــارات ببینید:
https://aparat.com/v/ixl8y36
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃
#زندگی_پس_از_زندگی
#عباس_موزون
#فصل_۵_قسمت_۳۱
#سید_هادی_سجادی
#تجربه_نزدیک_به_مرگ
🆔 @abbas_mowzoon
🆔 @abbas_mowzoon_links
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 عنوان:
(گزیده ای از قسمت سی و یکم فصل پنجم)
🔸سه تا سیلی خوردم نه برای یک گناه و اشتباه، برای کل گناهانم این سیلی ها را خوردم. یکی برای ظلم در حق خانواده و پدرو مادرم، یکی برای ظلم در حق خودم و سومی برای حق الناس، ظلم در حق خودم برای عمرم بود که روی بدنم خالکوبی کرده بودم...
🎬 با کیفیت بالاتر از اینجـا در آپــــارات ببینید:
https://aparat.com/v/nckt9f8
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃
#زندگی_پس_از_زندگی
#عباس_موزون
#فصل_۵_قسمت_۳۱
#سید_هادی_سجادی
#تجربه_نزدیک_به_مرگ
🆔 @abbas_mowzoon
🆔 @abbas_mowzoon_links
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 عنوان:
(گزیده ای از قسمت سی و یکم فصل پنجم)
🔸بویی شبیه به بوی غذای نذری می آمد. میدیدم دشتی بود صفی طولانی روبروی من بود، روح انسان های دیگری بود که از اتاقکی شیر و خرما و نان میگرفتند. دیدم دختر بچه ای کوچک به طرف من آمد. نورانی و خوش سیما بود مرا وادار کرد به دنبالش بروم، بازی میکرد و دنبال پروانه ها میدوید و هر از چند گاهی به من میگفت: چرا نماز نمیخوانی؟! ...
🎬 با کیفیت بالاتر از اینجـا در آپــــارات ببینید:
https://aparat.com/v/mfcplak
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃
#زندگی_پس_از_زندگی
#عباس_موزون
#فصل_۵_قسمت_۳۱
#سید_هادی_سجادی
#تجربه_نزدیک_به_مرگ
🆔 @abbas_mowzoon
🆔 @abbas_mowzoon_links
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 عنوان:
(گزیده ای از قسمت سی و یکم فصل پنجم)
🔸مکان عوض شد همه جا نورانی و سرسبز بود. شخصی سفیدپوش و زیبا رو دیدم احوالم را پرسید گفتم: آن دختر بچه کجاست؟ گفت: آن دختر بچه حضرت رقیه (سلام الله علیها) بودند، به من گفت: اذان بگو من اذان بلد نبودم تا «اَشهد اَن علیاً وَلی الله» گفتم همه جا نورانی تر شد یک کتاب نورانی جلوی من ورق خورد و باز شد. آینده ام را به من نشان میداد و گفت: صبر داشته باش صبر داشته باش و من دیگر به هوش آمدم.
🎬 با کیفیت بالاتر از اینجـا در آپــــارات ببینید:
https://aparat.com/v/otx834l
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃
#زندگی_پس_از_زندگی
#عباس_موزون
#فصل_۵_قسمت_۳۱
#سید_هادی_سجادی
#تجربه_نزدیک_به_مرگ
🆔 @abbas_mowzoon
🆔 @abbas_mowzoon_links
فصل: پنجم
قسمت: سی و یکم
عنوان: این چرخ گردون
مهمان: آقای سید هادی سجادی
تهیه کننده و مجری: عباس موزون
🎬 دانــــــلود بــــــا کیفیــــــت بالا از آپــــــــــــارات👇
https://aparat.com/v/zkion1g
⬇️ دانــــــلود با حجم کم از کــــانال ســـــروش👇
https://splus.ir/abbas_mowzoon/3503
📺 مشاهده بدون نیاز به دانلود از تلوبیون👇
https://telewebion.com/episode/0xc783add
🔊 دریافت فایل صـــــــوتی از ایــــــران صـــــدا👇
http://sokhan.iranseda.ir/detailsPodcast/?g=615848
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺
#زندگی_پس_از_زندگی
#عباس_موزون
#فصل_۵_قسمت_۳۱
#سید_هادی_سجادی
#تجربه_نزدیک_به_مرگ
🆔️ @abbas_mowzoon
🆔️ @abbas_mowzoon_links
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 عنوان:
(گزیده ای از قسمت سی و دوم فصل پنجم)
🔸من بیست و سوم خرداد بود که برای تمرین سرود به مزار شهدا رفتم. آخر سرود بود که من انگار حالم بد شد و دیگر نفهمیدم چه شد. چیزی از من مثل سایه بالا رفت و کنار ستون گوشه ای ایستاد حتی میتوانستم خودم را که در حال افتادن بودم ببینم؛ دیدم از طرف سقف مقبره از جایی نور سفیدی پخش میشد ...
🎬 با کیفیت بالاتر از اینجـا در آپــــارات ببینید:
https://www.aparat.com/v/toqo2yu
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃
#زندگی_پس_از_زندگی
#عباس_موزون
#فصل_۵_قسمت_۳۲
#رضوانه_عربنظرگاه
#تجربه_نزدیک_به_مرگ
🆔 @abbas_mowzoon
🆔 @abbas_mowzoon_links
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 عنوان:
(گزیده ای از قسمت سی و دوم فصل پنجم)
🔸انگار حسی به من گفت که برگردم و پشت سرم را ببینم، وقتی نگاه کردم چهار موجود بسیار نورانی بودند و بالهای بزرگی داشتند، یکی از آنها که از همه بزرگتر بود آمد زیر پای من و مرا به سرعت بالا برد همه جا از پرده ای سبز پوشیده شده بود. دیدم آقایی به سمت من می آمدند، خیلی نورانی بودند لباس های سبزی داشتند و آنقدر نورانی بودند که صورت ایشان معلوم نبود ...
🎬 با کیفیت بالاتر از اینجـا در آپــــارات ببینید:
https://www.aparat.com/v/szn03m6
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃
#زندگی_پس_از_زندگی
#عباس_موزون
#فصل_۵_قسمت_۳۲
#رضوانه_عربنظرگاه
#تجربه_نزدیک_به_مرگ
🆔 @abbas_mowzoon
🆔 @abbas_mowzoon_links
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 عنوان:
(گزیده ای از قسمت سی و دوم فصل پنجم)
🔸من روی مبل منزلمان داشتم استراحت میکردم، خیلی حالم بد بود همه چیز را کوچک و بزرگ میدیدم. بعد از چند ثانیه انگار چیزی از بدن من با درد جدا شد. وقتی روحم از جسمم بیرون آمد شبیه کسی بود که چادر پوشیده و داشت جسم ریحانه را نگاه میکرد ...
🎬 با کیفیت بالاتر از اینجـا در آپــــارات ببینید:
https://aparat.com/v/mqf3975
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃
#زندگی_پس_از_زندگی
#عباس_موزون
#فصل_۵_قسمت_۳۲
#ریحانه_رشیدی
#تجربه_نزدیک_به_مرگ
🆔 @abbas_mowzoon
🆔 @abbas_mowzoon_links
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 عنوان:
(گزیده ای از قسمت سی و دوم فصل پنجم)
🔸چشمم به پدرم افتاد که داشت جدول طرح میکرد. تمام مواردی که پدرم در جدول قرار میداد بعضی مواقع اشتباه میگذاشت و من میدانستم که اشتباه هست و میدانستم کدام کلمه را باید کجا قرار بدهد، حتی رمز جدول را با وجود اینکه پدرم به من نگفته بود میدانستم ...
🎬 با کیفیت بالاتر از اینجـا در آپــــارات ببینید:
https://aparat.com/v/mvyr1nk
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃
#زندگی_پس_از_زندگی
#عباس_موزون
#فصل_۵_قسمت_۳۲
#ریحانه_رشیدی
#تجربه_نزدیک_به_مرگ
🆔 @abbas_mowzoon
🆔 @abbas_mowzoon_links
فصل: پنجم
قسمت: سی و دوم
عنوان: روح و ریحان
مهمان: خانمها ریحانه رشیدی و رضوانه نظرگاه
تهیه کننده و مجری: عباس موزون
🎬 دانــــــلود بــــــا کیفیــــــت بالا از آپــــــــــــارات👇
https://aparat.com/v/vtdc42z
⬇️ دانــــــلود با حجم کم از کــــانال ســـــروش👇
https://splus.ir/abbas_mowzoon/3504
📺 مشاهده بدون نیاز به دانلود از تلوبیون👇
https://telewebion.com/episode/0xc7b2455
🔊 دریافت فایل صـــــــوتی از ایــــــران صـــــدا👇
http://sokhan.iranseda.ir/detailsPodcast/?g=615856
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺
#زندگی_پس_از_زندگی
#عباس_موزون
#فصل_۵_قسمت_۳۲
#ریحانه_رشیدی
#رضوانه_عرب_نظرگاه
#تجربه_نزدیک_به_مرگ
🆔️ @abbas_mowzoon
🆔️ @abbas_mowzoon_links
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نخستین همایش علمی ان.دی.ای ایران در سمنان
همراه با فراخوان مقالات و تحقیقات برگزار شد.
گام بزرگ ایرانی در زمینه پژوهش های NDE
اینجانب از ریاست محترم دانشگاه علوم پزشکی سمنان و همکاران پرتلاش ایشان که این همایش را برگزار و برای نگارش آیین نامه ها و پروتکل های درمانی در این زمینه پیشگام شدند کمال قدردانی را دارم و این حرکت علمی را برای بهره گیری های علمی عمیق و وزین در حوزه ی علوم پزشکی ایران دلم و جهان، جهشی بزرگ میدانم که آثارش در آینده درک خواهد شد.
این کمترین نیز، در همایش سمنان، در این جایگاه ها شرف خدمت داشتم:
الف- عضو کمیته علمی همایش
ب- عضو پنل داوران همایش
ج- سخنران همایش
با تقدیم احترام
عباس موزون
پی نوشت:
- خبرنگار اعزامی خبرگزاری صداوسیما، به درخواست دانشگاه علوم پزشکی سمنان برای تهیهی خبر به این همایش اعزام شده بودند که قدردان زحمات ایشان و مدیر محترم شان هستم.
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺
#سمنان
#همایش
#علوم_پزشکی
#دانشگاه_علوم_پزشکی
#دانشگاه_علوم_پزشکی_سمنان
#تجربه_های_نزدیک_مرگ
#پژوهش_علمی
#مقالات_علمی
#تجربه_های_نزدیک_مرگ
#زندگی_پس_از_زندگی
#عباس_موزون
🆔️ @abbas_mowzoon
🆔️ @abbas_mowzoon_links