eitaa logo
محسن عباسی ولدی
58.2هزار دنبال‌کننده
5.8هزار عکس
1.7هزار ویدیو
349 فایل
صفحه رسمی حجت الاسلام #محسن_عباسی_ولدی متخصص | نویسنده | مدرّس 🌱 مسائل تربیتی و سبک‌زندگی‌دینی 🌐 پایگاه‌های اطلاع رسانی: ktft.ir/v 📬 ارتباط با مدیر: @modir_abbasivaladi 📱نشـانی صفحات مجازی حاج‌آقا در پیام‌رسان‌ها: @abbasivaladi
مشاهده در ایتا
دانلود
🍃معلّم مهربانم گاهی صدای خندۀ دنیا را می‌شنوم که به دندان‌های در هم فشرده‌ام می‌خندد دندان‌هایی که دردِ نفس کشیدن زیر فشارهای دنیا آنها را روی هم آورده. گاهی صدای هلهلۀ دنیا را می‌شنوم که از صدای استخوان‌های خرد شده‌ام به وجد آمده استخوان‌هایی که نخواستند یار دنیا باشند و مجبور شدند بار صخره‌های غرور دنیا را روی خودشان تحمّل کنند. گاهی صدای پچ پچ دنیا را می‌شنوم گویی دارد با یارانش در بارۀ حال و روز من نجوا می‌کند خودت هم می‌دانی که حال و روز این روزهای من تعریفی ندارد. دنیا هم این را خوب فهمیده. گاهی صدای عربدۀ دنیا را می‌شنوم عربده از درد خیال‌هایی که از تو در دل من است. من هر چه قدر بیشتر به تو فکر می‌کنم صدای عربدۀ دنیا را بیشتر می‌شنوم. گاهی صدای نفس‌های راحت دنیا را می‌شنوم آن هم وقتی که کمتر به تو فکر می‌کنم. مشکل دنیا با من، فقط حسّی است که به تو دارم. خودش به من گفت اگر تو را رها کنم به هر کجا که دلم بخواهد مرا می‌رساند. دنیا منتظر است تا قد خم کنم در برابرش. ولی من به عشق تو سینه سپر ایستاده‌ام در برابرش ولی خودم هم نمی‌دانم تا کی می‌توانم ایستادگی کنم؟ هنوز هم منتظرم مرا فرا بخوانی به کلاس درسَت: درس تحمّل دنیا. شبت بخیر معلّم مهربانم! @abbasivaladi
n095 تا ساحل،پرسش های گام پنجم،ایجاد احترام در خانواده.mp3
2.92M
🎧 پرسش‌های گام پنجم⬇️ ✅ عدم وجود احترام در خانواده و راه‌کار ایجاد آن در خانه ⛔️ خانوادۀ ما به یکدیگر احترام نمی‌گذارند. چه کنیم که این رفتار، اصلاح شود و افراد خانواده، احترام بیشتری برای هم قائل باشند؟ @abbasivaladi
🍃رشتۀ یقینم تردیدها را یکی یکی بگیر از من. این تردیدها آخرش تو را از من می‌گیرند. از روی تردیدها باید رد شد ولی من که طرز رد شدن از روی تردیدها را بلد نیستم. تا تردیدها از رویم رد نشده‌اند، فکری به حالم کن آقا! تردیدها را یکی یکی بگیر از من. تیغ این تردیدها تیز است به اندازه‌ای تیز که توان بریدن رشتۀ میان من و تو را دارد. تا همین حالا کم از این رشته را ندریده. تا این تیغ، رشتۀ محبّتمان را نبریده، فکری به حالم کن آقا! تردیدها را یکی یکی بگیر از من. من با این تردیدها نه طعم با تو بودن را می‌چشم و نه تاب بی‌دنیا بودن را خواهم آورد. کار تردید،‌ زهر کردن لحظه‌های زندگی است. این زهر دارد کاری می‌شود. تا وجودم همه مسموم نشده،‌ فکری به حالم کن آقا! تردیدها را یکی یکی بگیر از من. با این تردیدها اگر یک قدم پیش بیایم چند قدم عقب می‌کشم. این تردیدها راه رسیدنم را به تو دور و دورتر می‌کنند. می‌ترسم عمرم به پایان برسد و در گیر و دار این تردیدها آخرش هم به تو نرسم. تا عمرم از کف نرفته، فکری به حالم کن آقا! تردیدها تلخند. تردیدها تاریکند. تردیدها بی‌رحم‌اند. مرا نجات بده از دست این تردیدها. شبت بخیر رشتۀ یقینم! @abbasivaladi
📌 چهارشنبه‌ها حجت الاسلام و المسلمین عباسی ولدی، مهمان برنامه سمت خدا هستند. 🔰 موضوع برنامه امروز (چهارشنبه ۲۱ آبان): 🔹رابطه تشکر و انجام وظیفه در برابر دیگران با آرامش در خانواده @abbasivaladi
بازی با سایه🌓🌓 ✅آن روزها که برق💡 زیاد میرفت، ما با چراغهای گردسوز یا فانوس و یا زنبوری، فضای خانه را روشن میکردیم. 🌝 🔹این زمان هم فرصتی برای بازی بود. دستمان✋ را میان دیوار و این وسایل گرفته، با سایۀ دستانمان، شکلهایی روی دیوار درست میکردیم. 🔸گاهی دو سه نفری به کمک هم می آمدیم و شکلهای متنوّع و بزرگتری را درست میکردیم. 💢 امروز هم میتوان این بازی را در شب، انجام داد. اگر چه امروز برق مثل گذشته، ناز ندارد و معمولاً پای ثابت خانه هاست، امّا میتوان گاهی لامپها💡 را خاموش کرد و با روشن کردن یک شمع🕯، فرصت این بازی مفرّح 😃را برای کودک، فراهم کرد. 🔰این بازی، آموزش بخشی از قوانین نور ✨است. 🔻بزرگ و کوچک شدن سایه با دور و نزدیک شدن دستها✋ به نور، روی هم قرار گرفتن سایه ها و محو شدن سایۀ کوچکتر در دل سایۀ بزرگتر، از زمرۀ این قوانین است. ✔️فهم خسوف🌜 و کسوف🌞 برای کسی که این بازی را انجام داده، خیلی ساده است. 📚 بازی ، بازوی تربیت ص ۶۳ @abbasivaladi
محسن عباسی ولدی
🔰عدم استفادۀ صحیح از منابع و ظرفیت‌ها ✅ نباید فراموش کرد که یکی از اصلی‌ترین دلایل وجود بی‌کاری در
🔰رابطۀ جمعیت و اشتغال ✅ برخی فکر می‌کنند میان جمعیت بیشتر و کار، نسبت عکس وجود دارد؛ یعنی هر اندازه جمعیت بیشتر، موقعیت کاری، کمتر. 💯 این نسبت مستقیم و تساوی را هیچ اندیشمندی قبول ندارد. تنها دلیل رشد بی‌کاری، جمعیت نیست. اتّفاقاً رشد جمعیت، می‌تواند در بالا رفتن میزان اشتغال، مؤثّر باشد. ✳️ وقتی که یک انسان به دنیا می‌آید، به همراه خود کارهایی را هم به دنیا می‌آورد. هر فردی که به دنیا می‌آید، با نیاز‌هایی که دارد، تقاضا را در جامعه بالا می‌برَد. وقتی در جامعه‌ای تقاضا بالا رفت، کارخانه‌ها رونق می‌گیرند و فرصت شغلی تولید می‌شود. 🌀این یک نظر شخصی نیست؛ اقتصاددان‌ها می‌گویند: رشد اقتصادی و تغییر عوامل کمّی اقتصاد که در رأس آن، افزایش تولید ناخالص داخلی کشور است، با شدّت جمعیت و اندازۀ آن از نظر کمّی و کیفی مرتبط است. ⬅️ ادامه دارد..... 📚ایران! جوان بمان! ص ۷۰ @abbasivaladi
هدایت شده از لالایی خدا
گفتگوی سحری_27.mp3
7.2M
☎️ گفتگوی تلفنی عمو عباسی با بچه های سحری 🌸 محمد حسن و محمد رضا علیخانی از قم ۲۷ @lalaiekhoda
هدایت شده از لالایی خدا
گفتگوی سحری_28.mp3
14.46M
☎️ گفتگوی تلفنی عمو عباسی با بچه های سحری 🌸 خدیجه دستگردی از مشهد ۲۸ @lalaiekhoda
محسن عباسی ولدی
Rozehaye_khanegi_24.mp3
1.71M
▪️السلام عليك يا ابا عبدلله الحسین ▪️روضه های خانگی 🍃در میان روضه‌هایت زندگی کردن خوش است🍃 @abbasivaladi
🍃دادرس همه هر تردیدی در راه عشق تهدیدی برای نرسیدن است. شیطان، چاه تردیدها را سر راه عاشق‌ها می‌کَند تا عاشق‌ها را یکی یکی صیدِ خودش کند. عاشقی اگر در چاه تردیدی افتاد معلوم نیست تا وقتی خودش را از آن نجات دهد چه قدر از رسیدن به تو عقب بیفتد. چاهِ برخی از این تردیدها عمیق است بیرون آمدن از آن،‌ کار هر کسی نیست. چه قدر باید حواسمان را جمع کنیم! وقت اندک است و راه طولانی. فرصتی برای در چاله افتادن نیست تا چه رسد به چاه و زبانم لال چاه عمیق. دیده‌ام گاهی وقتی عاشقی می‌افتد در یکی از این چاه‌ها شیطان، صخره‌های غفلت را از آن بالا رها می‌کند روی سر عاشق. وای از حال عاشقی که در درون چاه تردید زیر صخرۀ غفلت گرفتار شود! آقا! مگر نه این است که آن راه مستقیمی که شیطان سوگند خورده بر آن بنشیند راه عشق توست؟ پس چرا وقتی در راه عشق تو می‌افتیم خیال می‌کنیم شیطان، دیگر کاری به کارمان ندارد؟! عشق، تازه اوّل کار مبارزۀ ما با شیطان است. گمان نمی‌کنم شیطان کاری داشته باشد با کسی که عاشق تو نیست. می‌ترسم از چاه تردیدها وحشت دارم از صخرۀ‌ غفلت‌ها به دادم برس آقا! شبت بخیر دادرس همه! @abbasivaladi
📚 انتشارات آیین فطرت (ناشر اختصاصی آثار استاد محسن عباسی ولدی) به مناسبت هفتۀ کتاب و کتابخوانی، تخفیف‌های ویژه‌ای براتون در نظر گرفته😊 🎁 ۱۰ % تخفیف همۀ محصولات➕ارسال رایگان برای سفارشات بالای ۱۰۰ هزار تومان 🎁 ۳۰ % تخفیف برای خرید مجموعۀ کامل آثار➕ارسال رایگان 👇👇👇👇👇 www.ketabefetrat.com عضویت در کانال استاد عباسی ولدی👇 http://eitaa.com/joinchat/1676214274C1c9e6cb731
هدایت شده از لالایی خدا
0167 ale_emran 72-74.mp3
9.88M
۱۶۷ آیات ۷۴ - ۷۲ «ماموریت ویژه(۲)» ✅ شنبه ها و چهارشنبه ها، ساعت ۹شب 📣 بچّه‌های لالایی خدا! رزمنده‌های جبهه مواسات! از لشگر بچّه‌های صاحب زمانی جا نمونید. 🔴 بچه های سحری لالایی خدا! کسایی که دوست دارن عمو عباسی شب جمعه بهشون زنگ بزنن و قرار بچه های سحری رو یاد آوری کنن، اسمشون رو به همراه شماره تلفن به این آدرس ارسال کنن👇👇👇👇👇 https://docs.google.com/forms/d/e/1FAIpQLSceo3c6E4RaXJp9vGI0QRANsN-vI1ufr4ieLuzLhb5gYc-IPw/viewform?usp=sf_link @lalaiekhoda
🍃پسرِ یلِ خیبرگشا تردید، بلای جان عشق است. کنار عشق که می‌نشیند، ذره ذره از وجودش می‌کَند. از تردید باید ترسید. من از تردید می‌ترسم. صدای پای تردید که می‌آید وحشت همۀ وجودم را می‌گیرد. تردید، بلای جان عشق است. وقتی زیاد می‌شود عشق را نیمه جان می‌کند. زیادتر اگر شد عشق را می‌کُشد. کسی اگر از من بپرسد تردید چیست بلافاصله می‌گویم قتلگاه عشق. عشقی که در این قتلگاه کشته می‌شود مِیته است،‌ شهید نیست. حیف از عشقی که می‌شد جان بدهد به زمین و آسمان ولی حالا مردار است و کاری از او بر نمی‌آید. تردید،‌ بلای جان عشق است. وای از وقتی که نقاب یقین بزند بر چهره‌اش! زهرِ تردیدِ یقین‌نما، پیل افکن است. از روزگار باید پرسید چه قدر عاشق دیده که با زهر این تردید، تار و مار شده‌اند؟ آقا! تردیدها با تو دوست نیستند با هر کسی هم که بخواهد با تو دوست شود، سرِ دشمنی دارند. من می‌خواهم دوست تو باشم ولی تردیدها نمی‌گذارند. التماس می‌کنم مرا با این تردیدها تنها نگذار. بی تو توانی برای جنگیدن با این تردیدها ندارم. شبت بخیر پسرِ یلِ خیبرگشا! @abbasivaladi
محسن عباسی ولدی
4⃣ ترس 📛امر و نهی‌هایی که والدین برای مقابله با آزادی بچّه‌ها به کار می‌برند، آسیب‌های بسیاری دار
5⃣ از بین رفتن برخی از علاقه‌های مثبت ✅ ارتباط کودک با برخی از امور، با بازی آغاز می‌شود. مثلاً ارتباط کودک با کتاب، با خواندن آغاز نمی‌شود؛ بلکه بازی، اوّلین راه ارتباطیِ کودک با کتاب است. 💟 او دوست دارد هر طوری که دلش می‌خواهد، با کتاب، بازی کند؛ حتّی با پاره کردن آن. بچّه‌ها از موسیقی و آهنگ جمع شدن یا پاره شدن کاغذ، به شدّت لذّت می‌برند 📛 اگر بازی با کتاب برای کودک با خشونت و تندی والدین همراه باشد، آرام آرام، علاقۀ او به کتاب از بین می‌رود؛ زیرا کتاب و خشونت در ذهن او، همراه هم می‌شود و وقتی نام کتاب می‌آید، یاد خشونت در ذهن او زنده می‌شود. در این جاست که تنفّر از خشونت، او را از کتاب هم دور می‌کند. 📚منِ دیگرِ ما، کتاب سوم، صفحه ۶۲ @abbasivaladi